۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ویرانگر' به 'ویرانگر') |
جز (جایگزینی متن - 'اختلاف ها' به 'اختلافها') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
در زمان پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله»از آن جا که احکام و مفاهیم به طور مستقیم از سوی آن حضرت صادر میشد، نیاز چندانی به اجتهاد دیگران وجود نداشت و اگر برخی صحابه اجتهادی هم داشتند پیامبر«صلی الله علیه و آله» خود بر آن صحه گذاشت. | در زمان پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله»از آن جا که احکام و مفاهیم به طور مستقیم از سوی آن حضرت صادر میشد، نیاز چندانی به اجتهاد دیگران وجود نداشت و اگر برخی صحابه اجتهادی هم داشتند پیامبر«صلی الله علیه و آله» خود بر آن صحه گذاشت. | ||
اختلافها در آن زمان، خیلی ساده بود و وقتی سرزمین اسلام گستردگی یافت، آیه «نفر» با توجه به واقعیت موجود، پایه اجتهاد و «حجّیت خبر واحد» را تشریح کرد. خداوند متعال میفرماید: «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ؛ و شایسته نیست مؤمنان همگی]برای جهاد[کوچ کنند، پس چرا از هر فرقهای از آنان، دستهای کوچ نمیکنند تا[دستهای بمانند و] در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را ـ وقتی به سوی آنان بازگشتند، بیم دهند، باشد که آنان [از کیفر الهی] بترسند»<ref>(توبه/22)</ref> | |||
شیوه اجتهاد در این شرایط و پس از وفات پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله» متداول تر گشت و در عصر [[تابعین]] به شکل مؤثرتری ادامه یافت، ولی هنوز مذاهب به شکل مشخص خود، مطرح نشده بود و پس از این دوره، یعنی بعد از «عصر تابعین» بود که مذاهب مطرح گشت. | شیوه اجتهاد در این شرایط و پس از وفات پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله» متداول تر گشت و در عصر [[تابعین]] به شکل مؤثرتری ادامه یافت، ولی هنوز مذاهب به شکل مشخص خود، مطرح نشده بود و پس از این دوره، یعنی بعد از «عصر تابعین» بود که مذاهب مطرح گشت. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
بنابر اصول و پایههایی که ذکر شد و به پیروی از آن چه که علما و مبلغان تقریب از آن سخن گفتهاند ما به پایبندی به ارزشهای زیر فرا میخوانیم و این ارزشها را خطوط کلی سیاستهایی تلقی میکنیم که برای تحقق اهداف مورد نظر، مد نظر قرار نمیگیرد. | بنابر اصول و پایههایی که ذکر شد و به پیروی از آن چه که علما و مبلغان تقریب از آن سخن گفتهاند ما به پایبندی به ارزشهای زیر فرا میخوانیم و این ارزشها را خطوط کلی سیاستهایی تلقی میکنیم که برای تحقق اهداف مورد نظر، مد نظر قرار نمیگیرد. | ||
== همکاری در موارد اتفاق == | == همکاری در موارد اتفاق == | ||
آن چه در عرصههای مختلف، مورد توافق است، بسیار زیاد است. مذاهب اسلامی، در اصول اعتقادی یا در عرصههای احکام تشریعی (که برخی علما این میزان را تا 95% مجموعه کلی ذکر کردهاند) یا در گستره های اخلاقی که تقریباً اتفاق نظر کامل حاصل است و نیز در عرصه مفاهیم و فرهنگ اسلامی و حتی در روند تاریخ و نقاط عطف اصلی، به رغم وجود برخی | آن چه در عرصههای مختلف، مورد توافق است، بسیار زیاد است. مذاهب اسلامی، در اصول اعتقادی یا در عرصههای احکام تشریعی (که برخی علما این میزان را تا 95% مجموعه کلی ذکر کردهاند) یا در گستره های اخلاقی که تقریباً اتفاق نظر کامل حاصل است و نیز در عرصه مفاهیم و فرهنگ اسلامی و حتی در روند تاریخ و نقاط عطف اصلی، به رغم وجود برخی اختلافها در ارزیابی مواضع معین، از مواضع مشترک فراوانی برخوردارند. | ||
در مورد مواضع عملی نیز آنها همگی متفق اند که این مواضع باید از طریق هم گرایی و هم بستگی اجتماعی و طی یک تصمیم جمعی یکسانی که رهبران دینی اتخاذ میکنند، از وحدت و یگانگی برخوردار باشد. تردیدی نیست که همکاری در وجوه مشترک فکری به معنای تلاش مشترک برای استحکام آنها در اذهان و اجتناب از هر اقدام متضاد با آنها و در نتیجه، عمق بخشیدن به آنها در کل حرکت جامعه اسلامی است. | در مورد مواضع عملی نیز آنها همگی متفق اند که این مواضع باید از طریق هم گرایی و هم بستگی اجتماعی و طی یک تصمیم جمعی یکسانی که رهبران دینی اتخاذ میکنند، از وحدت و یگانگی برخوردار باشد. تردیدی نیست که همکاری در وجوه مشترک فکری به معنای تلاش مشترک برای استحکام آنها در اذهان و اجتناب از هر اقدام متضاد با آنها و در نتیجه، عمق بخشیدن به آنها در کل حرکت جامعه اسلامی است. | ||
خط ۱۶۲: | خط ۱۶۲: | ||
1ـ تعمق و تأمل در پایهها و ارزشهای حرکت تقریب و درک عمیق و انعکاس آنها در مباحث، بررسیها و نوشتههای خود و از آن مهم تر، توجه به آنها در استنباط های فقهی و فکری خود و در نظر گرفتن آنها به عنوان یک اصل راهنما و مصلحت مرسلی (مطلقی) که بر اساس قاعده معروف تزاحم در اصول فقه، باید بر همه احکام با اهمیت کمتر، ترجیح داده شود. از این رو ما در برخی گردهماییهای بینالمللی تقریب، به حمایت از حرکت «تقریب فقهی» فراخواندیم و سعی کردیم نظریات فقهی را به یکدیگر نزدیک سازیم. | 1ـ تعمق و تأمل در پایهها و ارزشهای حرکت تقریب و درک عمیق و انعکاس آنها در مباحث، بررسیها و نوشتههای خود و از آن مهم تر، توجه به آنها در استنباط های فقهی و فکری خود و در نظر گرفتن آنها به عنوان یک اصل راهنما و مصلحت مرسلی (مطلقی) که بر اساس قاعده معروف تزاحم در اصول فقه، باید بر همه احکام با اهمیت کمتر، ترجیح داده شود. از این رو ما در برخی گردهماییهای بینالمللی تقریب، به حمایت از حرکت «تقریب فقهی» فراخواندیم و سعی کردیم نظریات فقهی را به یکدیگر نزدیک سازیم. | ||
پس از تأمل در برخی نزاع های فقهی، متوجه میشویم که آنها در واقع | پس از تأمل در برخی نزاع های فقهی، متوجه میشویم که آنها در واقع اختلافهای لفظی ناشی از اختلاف دیدگاهها یا اختلاف در اصطلاح هاست. در برخی مباحث اصولی، از جمله در مورد «قیاس»، «استحسان» و «ممانعت از مفسده جویی» (سد الذرائع) و امثال آن نیز مسئله از همین قرار است. توجه به این نکته، گرایشی است که در برخی کتابهای اصولی از جمله «اصول فقه» مرحوم علامه شیخ محمدرضا مظفر و مرحوم علامه سید محمدتقی حکیم که افتخار شاگردی آنها را داشته ایم، دیده میشود. | ||
در این جا ناگزیر باید به نوشتهها و کتابهای فراوانی اشاره نماییم که آن چنان | در این جا ناگزیر باید به نوشتهها و کتابهای فراوانی اشاره نماییم که آن چنان اختلافها را بزرگ کرده و عمق بخشیدهاند که این برداشت در خواننده آنها قوت میگیرد که هم گرایی و تفاهم، ناممکن است و همه عرصهها را فراگرفته و تصور هرگونه تقریب و تفاهمی، بیمعناست. این نوشتهها، به حقیقت جفا نموده و وحدت منابع و وحدت شیوهها و معیارها و هدف را کاملاً نادیده میگیرند. | ||
2ـ فعالیت هماهنگ برای روشنگری و گستراندن فرهنگ تقریب به میان تودههای مسلمان به طوریکه مسلمانان به رغم اختلاف در مذهب جز با احساس صادقانه برادری و همکاری، با یک دیگر برخورد نکنند و همگان پذیرای فعالیتهای چندمذهبی باشند و درگیریهای احساسی برخاسته از رسوبات تاریخی و موروثی که صحنههای دردناکی را بجای گذاشته، منتفی گردد. | 2ـ فعالیت هماهنگ برای روشنگری و گستراندن فرهنگ تقریب به میان تودههای مسلمان به طوریکه مسلمانان به رغم اختلاف در مذهب جز با احساس صادقانه برادری و همکاری، با یک دیگر برخورد نکنند و همگان پذیرای فعالیتهای چندمذهبی باشند و درگیریهای احساسی برخاسته از رسوبات تاریخی و موروثی که صحنههای دردناکی را بجای گذاشته، منتفی گردد. |