۲۲٬۱۷۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'زمینه ای ' به 'زمینهای ') |
جز (Javadi صفحهٔ زمینه های فکری مخالفان تقریب با شیعه را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به زمینههای فکری مخالفان تقریب با شیعه (مقاله) منتقل کرد) |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
زمینههای فکری مخالفان تقریب با شیعه برای شناخت بیشتر [[مخالفان تقریب مذاهب]] نگاشته شده و در آن به بررسی برخی از مهمترین مسائلی که منشأ سوء تفاهم ها و | '''زمینههای فکری مخالفان تقریب با شیعه''' برای شناخت بیشتر [[مخالفان تقریب مذاهب]] نگاشته شده و در آن به بررسی برخی از مهمترین مسائلی که منشأ سوء تفاهم ها و تهمتهای ناروا به مذهب شیعه شده که بر اساس آن تقریب با [[شیعه]] را غیرممکن دانستهاند میپردازد. | ||
==1. مباحث | ==1. مباحث توحید و شرک == | ||
از مهمترین موضوعات | از مهمترین موضوعات زمینهساز برای مخالفان تقریب با شیعه، مباحث پیرامون توحید و شرک در عقاید شیعه است. مباحثی همچون [[شفاعت]] ائمه شیعه، [[زیارت قبور]] اولیای الهی، [[سجده بر مهر]] و ... مباحثی است که موجب میشود اهل سنّت سلفی و علمای وهّابی، اختلاف [[اهل سنت و جماعت|اهلسنّت]] با شیعه را در [[اصول دین]] اسلام و نه در فروع فقهی آن بدانند. | ||
آنان در همین راستا موضوعاتی همچون [[عصمت]] ائمه اطهار«علیهمالسلام»، [[علم غیب]] [[امامان شیعه]]، مسأله [[توسل]] و زیارت قبور اولیای الهی را از مصادیق غلوّ و شرک دانستهاند.<ref>(ر. ک: صداقت ثمرحسینی، شیعهشناسی اهل سنت،1391،ج1،ص35)</ref> بنابراین طبق تفسیر نادرستی که اهل سنّت سلفی از این اعتقادات شیعه دارند، روشن است که پیروان مذهب شیعه حداقل اعتقادات لازم برای مسلمانی را ندارند و چگونه میتوان با کسانی که عقائد انحرافی در حدّ شرک به خدا دارند تقریب داشت؟ | آنان در همین راستا موضوعاتی همچون [[عصمت]] ائمه اطهار«علیهمالسلام»، [[علم غیب]] [[امامان شیعه]]، مسأله [[توسل]] و زیارت قبور اولیای الهی را از مصادیق غلوّ و شرک دانستهاند.<ref>(ر. ک: صداقت ثمرحسینی، شیعهشناسی اهل سنت،1391،ج1،ص35)</ref> بنابراین طبق تفسیر نادرستی که اهل سنّت سلفی از این اعتقادات شیعه دارند، روشن است که پیروان مذهب شیعه حداقل اعتقادات لازم برای مسلمانی را ندارند و چگونه میتوان با کسانی که عقائد انحرافی در حدّ شرک به خدا دارند تقریب داشت؟ | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
ناگفته نماند که شیعه، موضوعات فوق را بر اساس ادلّه محکم قرآنی و روایی قطعی میداند به نحوی که به هیچ عنوان با اصل توحید منافاتی ندارد به عنوان نمونه مسأله [[شفاعت]] و وساطت اولیای الهی به نحوی که شیعه به آن معتقد است ریشه در معارف قرآنی دارد و آیات کریمه قرآن، مؤید این نگاه است <ref>(برای نمونه: ر. ک: یوسف، آیه96 و بقره، آیه 255و نساء، آیه 64) </ref>و در واقع شفاعت اولیاء در طول اراده الهی است و آن بزرگواران به هیچ عنوان مستقلاً و بدون اذن الهی، اراده و قدرتی ندارند و اشکال شرک آن جایی مطرح میشود که آن بزرگواران در عرض خداوند متعال عبادت شوند یا مقام وقدرت یا اراده ای مستقل از اراده الهی برای آنها در نظر گرفته شود.<ref>(ر. ک: سبحانی، آئین وهابیت،1385، ص 273-247)</ref> | ناگفته نماند که شیعه، موضوعات فوق را بر اساس ادلّه محکم قرآنی و روایی قطعی میداند به نحوی که به هیچ عنوان با اصل توحید منافاتی ندارد به عنوان نمونه مسأله [[شفاعت]] و وساطت اولیای الهی به نحوی که شیعه به آن معتقد است ریشه در معارف قرآنی دارد و آیات کریمه قرآن، مؤید این نگاه است <ref>(برای نمونه: ر. ک: یوسف، آیه96 و بقره، آیه 255و نساء، آیه 64) </ref>و در واقع شفاعت اولیاء در طول اراده الهی است و آن بزرگواران به هیچ عنوان مستقلاً و بدون اذن الهی، اراده و قدرتی ندارند و اشکال شرک آن جایی مطرح میشود که آن بزرگواران در عرض خداوند متعال عبادت شوند یا مقام وقدرت یا اراده ای مستقل از اراده الهی برای آنها در نظر گرفته شود.<ref>(ر. ک: سبحانی، آئین وهابیت،1385، ص 273-247)</ref> | ||
برخی از این اشکالاتی که نسبت به شیعه گرفته میشود به خود صاحبان اشکال نیز به نحو مشترک وارد است به عنوان نمونه شیعه، عصمت ائمه اطهار«علیهمالسلام» را بنابر ادلّه محکم قرآنی و روایی قطعی میداند، متقابلاً مشهور علمای | برخی از این اشکالاتی که نسبت به شیعه گرفته میشود به خود صاحبان اشکال نیز به نحو مشترک وارد است به عنوان نمونه شیعه، عصمت ائمه اطهار«علیهمالسلام» را بنابر ادلّه محکم قرآنی و روایی قطعی میداند، متقابلاً مشهور علمای اهلسنّت نیز عدالت را برای همه [[صحابه]] نبیّ اکرم قطعی و به عنوان یک پیشفرض غیرقابل خدشه تلقی کرده و ارکان حدیث و فقه اهل سنّت را بر پایه همین پیشفرض بنا ساختهاند<ref>(ر. ک:عسقلانی،1415ق، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج1،ص 22)</ref> | ||
همین | |||
==2. ادعای اعتقاد شیعیان به تحریف قرآن == | ==2. ادعای اعتقاد شیعیان به تحریف قرآن == | ||
خط ۱۹: | خط ۱۸: | ||
در مورد اعتقاد شیعه به بودن سورهای به نام سوره ولایت که اتهامی بیش نیست باید گفت که مستند اصلی این سوره، کتاب «فصل الخطاب فی تحریف القرآن» است که او نیز آن را از کتاب «دبستان المذاهب» که نویسنده آن ناشناس و مجهول است اقتباس کرده است.<ref>(ر. ک: معرفت، تحریف ناپذیری قرآن، 1389 ،ص210)</ref> اگر این امر اعتقاد شیعه یعنی صدها میلیون نفر در طول تاریخ بوده است، آنان هر قدر هم که [[تقیه]] کرده باشند، قاعدتاً باید مدّعیان ضد شیعه سلفی میتوانستند صدها سند مختلف درباره این ادعای موهوم ارائه دهند نه آنکه در نهایت ادعای آنان مستند به دو یا سه کتاب مطرود و حتی مجهول الهویة شود. | در مورد اعتقاد شیعه به بودن سورهای به نام سوره ولایت که اتهامی بیش نیست باید گفت که مستند اصلی این سوره، کتاب «فصل الخطاب فی تحریف القرآن» است که او نیز آن را از کتاب «دبستان المذاهب» که نویسنده آن ناشناس و مجهول است اقتباس کرده است.<ref>(ر. ک: معرفت، تحریف ناپذیری قرآن، 1389 ،ص210)</ref> اگر این امر اعتقاد شیعه یعنی صدها میلیون نفر در طول تاریخ بوده است، آنان هر قدر هم که [[تقیه]] کرده باشند، قاعدتاً باید مدّعیان ضد شیعه سلفی میتوانستند صدها سند مختلف درباره این ادعای موهوم ارائه دهند نه آنکه در نهایت ادعای آنان مستند به دو یا سه کتاب مطرود و حتی مجهول الهویة شود. | ||
هر چند نمیتوان منکر وجود برخی از روایات تحریف قرآن در برخی از کتب شد ولی این هیچگاه به معنای اعتقاد شیعه به تحریف قرآن نمیباشد چنانکه علمای بزرگ مذهب شیعه مانند [[شیخ صدوق]]، [[شیخ مفید]]، [[سید مرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[شیخ طبرسی]]، [[علامه حلّی]] و بزرگانی دیگر با صراحت به نفی تحریف در مورد قرآن کریم | هر چند نمیتوان منکر وجود برخی از روایات تحریف قرآن در برخی از کتب شد ولی این هیچگاه به معنای اعتقاد شیعه به تحریف قرآن نمیباشد چنانکه علمای بزرگ مذهب شیعه مانند [[محمد بن علی بن بابویه قمی|شیخ صدوق]]، [[محمد بن محمد بن نعمان|شیخ مفید]]، [[سید مرتضی علمالهدی|سید مرتضی]]، [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]]، [[فضل بن حسن طبرسی|شیخ طبرسی]]، [[حسن بن یوسف حلی|علامه حلّی]] و بزرگانی دیگر با صراحت به نفی تحریف در مورد قرآن کریم پرداختهاند.<ref>(ر. ک:خویی، البیان فی تفسیر القرآن، ص200) </ref> علاوه بر آن بسیاری از علمای اهلسنّت که منصفانه مسأله تحریف را بررسی کردهاند، شیعه امامیه را از تهمت قول به تحریف مبرّا دانستهاند.<ref>(ر. ک:معرفت، علوم قرآنی،1378،ص458)</ref> | ||
نکته قابل تأمل این جاست که برخورد مخالفان تقریب مذاهب اسلامی با روایات شیعه، بی توجه به برداشت علمای شیعه از آن روایات بوده است و روشن است که صرف نقل روایتی به معنای پذیرش مفاد ظاهری آن نیست چنان که برخی از روایات تحریف در کتب روایی | نکته قابل تأمل این جاست که برخورد مخالفان تقریب مذاهب اسلامی با روایات شیعه، بی توجه به برداشت علمای شیعه از آن روایات بوده است و روشن است که صرف نقل روایتی به معنای پذیرش مفاد ظاهری آن نیست چنان که برخی از روایات تحریف در کتب روایی اهلسنّت از جمله در صحیحان موجود است<ref>(ر. ک: معرفت، تحریف ناپذیری قرآن، 1389، ص198-181) </ref> و باید دید تحقیق و برداشت نهایی علمای بزرگ مذهب از این گونه روایات چیست. چنانکه به تصریح برخی از محققین علوم قرآنی، تمام عالمان محقّق شیعه و صاحبان اجتهاد و نظر به استناد دلایل عقلی و نقلی متواتر، احتمال تحریف را مردود شمردهاند و بیشتر محدّثین شیعه نیز در انکار تحریف قرآن با نظر اهل تحقیق موافقت نمودهاند.<ref>(ر. ک: معرفت، تحریف ناپذیری قرآن، 1389، ص217)</ref> | ||
==3. | ==3. شبیهانگاری شیعیان با یهود == | ||
به ادعای شیوخ سلفی، مذهب شیعه توسط فردی یهودی به نام [[عبداللّه بن سبا]] اختراع شده است.<ref>(الشثری، عقائد الشیعة الاثنی عشریه،1428ق، ص18 و القفاری، مسألة التقریب بین اهل السنة و الشیعة،1413 ق، ج1،ص140)</ref> کتاب «منهاج السنة» [[ابن تیمیه]] یکی از | به ادعای شیوخ سلفی، مذهب شیعه توسط فردی یهودی به نام [[عبدالله بن سبا|عبداللّه بن سبا]] اختراع شده است.<ref>(الشثری، عقائد الشیعة الاثنی عشریه،1428ق، ص18 و القفاری، مسألة التقریب بین اهل السنة و الشیعة،1413 ق، ج1،ص140)</ref> کتاب «منهاج السنة» [[ابن تیمیه|ابنتیمیه]] یکی از سرمشقهای اصلی و زمینههای نظری این طرز تفکر است. | ||
برخی از علمای سلفی فراتر از این مطلب ادعاهای عجیبی مطرح کردهاند که هیچ اساسی نداشته و بیشتر به | برخی از علمای سلفی فراتر از این مطلب ادعاهای عجیبی مطرح کردهاند که هیچ اساسی نداشته و بیشتر به خیالبافی شبیه است مانند تشابه یهود و شیعه در تکفیر غیر از خود، یا تشابه یهود و شیعه در تحریف کتاب خدا، تشابه یهود و شیعه در [[غلوّ]] درباره ائمه و خاخام هایشان و...<ref>(حربی، مجمل عقائد الشیعة فی میزان اهل السنة و الجماعة،1430ق، ص 144-99)</ref> | ||
در مقابل، علمای بزرگ شیعه مانند مرحوم [[کاشفالغطاء]] و همچنین مرحوم علامه [[سید مرتضی عسکری]] به تفصیل، به پاسخ این طرز فکر مبنی بر پیدایش مذهب شیعه توسط عبداللّه بن سبأ پرداختهاند و برخی از علمای شیعه و تعدادی از علمای | در مقابل، علمای بزرگ شیعه مانند مرحوم [[محمد حسین کاشف الغطاء|کاشفالغطاء]] و همچنین مرحوم علامه [[سید مرتضی عسکری]] به تفصیل، به پاسخ این طرز فکر مبنی بر پیدایش مذهب شیعه توسط عبداللّه بن سبأ پرداختهاند و برخی از علمای شیعه و تعدادی از علمای اهلسنّت بیان کردهاند که اساساً فردی به نام عبداللّه بن سبأ در تاریخ وجود خارجی نداشته است.<ref>(ر. ک:حسینی قزوینی، 1434ق، نقدکتاب اصول مذهب شیعه، ج1، ص285-278)</ref> | ||
== 4. ادعای تکفیر اکثر صحابه و امّت اسلام توسط شیعه == | == 4. ادعای تکفیر اکثر صحابه و امّت اسلام توسط شیعه == | ||
از موضوعات مهم دیگری که به عنوان زمینهای مهم برای مخالفت تقریب با شیعه به شمار میرود، ادعای مخالفان تقریب مبنی بر این است که شیعیان صحابه رسول اکرم «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم»را جز معدودی انگشتشمار [[سبّ]] و [[تکفیر]] میکنند! | از موضوعات مهم دیگری که به عنوان زمینهای مهم برای مخالفت تقریب با شیعه به شمار میرود، ادعای مخالفان تقریب مبنی بر این است که شیعیان صحابه رسول اکرم «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم»را جز معدودی انگشتشمار [[سبّ]] و [[تکفیر]] میکنند! | ||
برخی از علمای سلفی معتقدند شیعه معتقد است که نه تنها اکثر صحابه بلکه اکثریت امت اسلام کافرند و تنها شیعه هست که مسلمان بوده و اهل نجات است <ref>(ر. ک:السلفی، الشیعة الاثنی عشریة و تکفیرهم لعموم المسلمین،1429ق، ص 54-31)</ref> بنابراین شیعیان در تکفیر امت اسلام از سلفیهای تندروی تکفیری | برخی از علمای سلفی معتقدند شیعه معتقد است که نه تنها اکثر صحابه بلکه اکثریت امت اسلام کافرند و تنها شیعه هست که مسلمان بوده و اهل نجات است <ref>(ر. ک:السلفی، الشیعة الاثنی عشریة و تکفیرهم لعموم المسلمین،1429ق، ص 54-31)</ref> بنابراین شیعیان در تکفیر امت اسلام از سلفیهای تندروی تکفیری افراطیترند! | ||
منشأ این | منشأ این تهمتها مغالطه بین مفهوم قرآنی اسلام و ایمان است. کسی که شهادتین را بگوید و با زبان اقرار به توحید و نبوت حضرت رسول اکرم «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» داشته باشد از نگاه قرآن وفرهنگ امامان شیعه مسلمان بوده، خون او محترم، ذبیحهاش پاک و حلال، نکاح با او صحیح و تمام احکام مسلمانی بر او بار میشود اما ایمان طبق صریح آیه قرآن مفهومی فراتر از اقرار به زبان است<ref>(عطّار، قیس بهجت، کتاب و عتاب، ج1، ص114) </ref> | ||
یکی از لوازم کمال ایمان طبق اعتقاد شیعه اعتقاد به [[امامت]] و ولایت امامان [[اهل بیت]] «علیهمالسلام» است زیرا اعتقاد به امامت | یکی از لوازم کمال ایمان طبق اعتقاد شیعه اعتقاد به [[امامت]] و ولایت امامان [[اهل بیت]] «علیهمالسلام» است زیرا اعتقاد به امامت اهلبیت در ردیف اعتقاد و ایمان به نبوّت و آن چیزی است که پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به آن خبر داده و تصدیق به تمام آنچه نبیّ مکرم اسلام آورده است از لوازم ایمان شمرده میشود.<ref>(محمّد، آیه3)</ref> | ||
نکته قابل توجه این است که لزوم ایمان به ولایت ائمه «علیهمالسلام» در نگاه شیعه هیچگاه بدین معنا نیست که منکر ولایت امامان معصوم از دایره اسلام خارج شده و کافر است. | نکته قابل توجه این است که لزوم ایمان به ولایت ائمه «علیهمالسلام» در نگاه شیعه هیچگاه بدین معنا نیست که منکر ولایت امامان معصوم از دایره اسلام خارج شده و کافر است. | ||
چگونه میتوان کفر را به اکثر صحابه رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» نسبت داد درحالی که کتب رجالی شیعه پر است از ذکر نام بسیاری از صحابه مخلص رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» که اهل ایمان بوده و انحرافی نداشتند | چگونه میتوان کفر را به اکثر صحابه رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» نسبت داد درحالی که کتب رجالی شیعه پر است از ذکر نام بسیاری از صحابه مخلص رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» که اهل ایمان بوده و انحرافی نداشتند | ||
مرحوم [[علامه امینی]] در جلد نهم [[الغدیر]] فهرست اسامی 145 تن از صحابی رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» که 35 تن از آنان اصحاب [[جنگ بدر]] بودند را آورده است که در [[جنگ صفین]] حضور داشتهاند.<ref>(امینی، الغدیر، ج9، ص368-362)</ref> | مرحوم [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] در جلد نهم [[الغدیر]] فهرست اسامی 145 تن از صحابی رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» که 35 تن از آنان اصحاب [[غزوه بدر|جنگ بدر]] بودند را آورده است که در [[جنگ صفین]] حضور داشتهاند.<ref>(امینی، الغدیر، ج9، ص368-362)</ref> | ||
==5. | ==5.برداشتهای ناروا از فقه شیعه == | ||
برداشتهای ناروا از فقه شیعه یکی دیگر از زمینههای فکری دستاویز مخالفان تقریب با شیعه امامیه است که بر اساس آن شیعه را متهم به [[اباحی گری|اباحیگری]] و عدم تقید به سنّت نبوی دانستهاند. به عنوان نمونه آنان موضوع [[متعه|ازدواج موقّت]] در فقه شیعه را به عنوان یکی از مظاهر اباحیگری در میان شیعیان تلقّی کرده و در نهایت، عقد متعه را غیر شرعی و تنها به عنوان یک رابطه جنسی محض دانستهاند.<ref>(ادریسی، الفاضح لمذهب الشیعة الامامیة،1428ق، ص95)</ref> | |||
از نگاه شیعه، عقد [[متعه]] نوعی زوجیت شرعی است که علاوه بر تجویز آن در قرآن کریم، سنّـت مسلّم پیامبر اکرم «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» بر جریان و حلیّت آن بوده<ref>(طوسی، الخلاف ،ج4،ص340) </ref> و تا زمان خلیفه دوم [[ | از نگاه شیعه، عقد [[ازدواج|متعه]] نوعی زوجیت شرعی است که علاوه بر تجویز آن در قرآن کریم، سنّـت مسلّم پیامبر اکرم «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» بر جریان و حلیّت آن بوده<ref>(طوسی، الخلاف ،ج4،ص340) </ref> و تا زمان خلیفه دوم [[عمر بن خطاب]] به آن عمل میشده است. | ||
بر مشروعیت عقد متعه، روایات فراوانی از طریق اهل بیت پیامبر «علیهمالسلام» در کتب شیعه نقل شده<ref>(برای نمونه:صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3،ص 467-459و طوسی، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، ج3،ص142-141و کلینی، الکافی، ج5ص45-448)</ref> و حتی بر مشروعیت و رواج آن در زمان رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» نیز روایات متعدّدی در کتب اهل سنت موجود است.<ref>(ر. ک: طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج4، ص298-289 و طوسی، الخلاف، ج4،ص340)</ref> | بر مشروعیت عقد متعه، روایات فراوانی از طریق اهل بیت پیامبر «علیهمالسلام» در کتب شیعه نقل شده<ref>(برای نمونه:صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3،ص 467-459و طوسی، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، ج3،ص142-141و کلینی، الکافی، ج5ص45-448)</ref> و حتی بر مشروعیت و رواج آن در زمان رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» نیز روایات متعدّدی در کتب اهل سنت موجود است.<ref>(ر. ک: طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج4، ص298-289 و طوسی، الخلاف، ج4،ص340)</ref> | ||
[[مسلم]] در صحیح خود چند روایت مبنی بر این که نکاح متعه در زمان رسول | [[مسلم بن حجاج نیشابوری|مسلم]] در صحیح خود چند روایت مبنی بر این که نکاح متعه در زمان رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» حلال بوده نقل میکند از جمله روایتی را از ابی نضره آورده است که میگوید: | ||
«من در نزد جابربن عبداللّه بودم که مردی ناشناس وارد شد و گفت: ابن عباس و ابن زبیر بر سر مسأله متعه زنان و متعه حج اختلاف دارند جابر گفت: ما این دو متعه را در زمان رسول | «من در نزد جابربن عبداللّه بودم که مردی ناشناس وارد شد و گفت: ابن عباس و ابن زبیر بر سر مسأله متعه زنان و متعه حج اختلاف دارند جابر گفت: ما این دو متعه را در زمان رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» انجام میدادیم تا آنکه عمر ما را از آن نهی کرد»<ref>(مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج4، ص12)</ref> | ||
==6. | ==6. تقیّه به مثابه شیوهای منافقانه == | ||
موضوع تقیّه در تفکر شیعی یکی دیگر از دستاویزهای مهم مخالفان تقریب مذاهب به شمار میرود. آنان بدون توجّه به تعریف تقیّه از دید شیعه امامیه، آن را به مثابه شیوهای منافقانه برای بقاء مذهب شیعه و نفوذ در بین اهل سنّت و در نهایت تغییر مذهب اهل سنّت تلقی کردهاند و شیعیان را اهل نفاق و کذب دانستهاند.<ref>(ر. ک: صوفی، دراسات منهجیة لبعض الفرق الرافضة والباطنیة، ص33)</ref> | موضوع [[تقیه|تقیّه]] در تفکر شیعی یکی دیگر از دستاویزهای مهم مخالفان تقریب مذاهب به شمار میرود. آنان بدون توجّه به تعریف تقیّه از دید شیعه امامیه، آن را به مثابه شیوهای منافقانه برای بقاء مذهب شیعه و نفوذ در بین اهل سنّت و در نهایت تغییر مذهب اهل سنّت تلقی کردهاند و شیعیان را اهل نفاق و کذب دانستهاند.<ref>(ر. ک: صوفی، دراسات منهجیة لبعض الفرق الرافضة والباطنیة، ص33)</ref> | ||
باید گفت که اصل تقیّه در تفکّر شیعه، انکارناپذیر است اما سخن بر سر معنا و حدود آن است. تقیّه در فرهنگ امامان شیعه برای حفاظت از جان و حفظ کیان شیعیان تجویز شده است و اصلی است که بر مبانی قرآنی و عقلایی استوار است. چنان که برخی از بزرگان | باید گفت که اصل تقیّه در تفکّر شیعه، انکارناپذیر است اما سخن بر سر معنا و حدود آن است. تقیّه در فرهنگ امامان شیعه برای حفاظت از جان و حفظ کیان شیعیان تجویز شده است و اصلی است که بر مبانی قرآنی و عقلایی استوار است. چنان که برخی از بزرگان اهلسنّت به استناد آیات قرآن کریم بر مشروعیت تقیه اذعان کردهاند.<ref>(ر. ک: سبحانی، التقیة موضوعاً و حکماً،1431ق، ص27-23) </ref> | ||
نکته دیگر تفاوت اساسی ای است که بین دو مفهوم تقیه و مفهوم [[نفاق]] وجود دارد. تقیه به هیچ وجه به معنای نفاق که در شریعت اسلام مورد نکوهش قرارگرفته نمیباشد. زیرا نفاق یک صفت منفی اخلاقی به معنای پنهان کردن کفر و باطل و تظاهر به حق و ایمان است در حالی که تقیّه درست عکس معنای نفاق و به معنای پنهان کردن ایمان به حق و تظاهر به عقیده باطل میباشد.<ref>سبحانی، «تقیه»، درسهایی از مکتب اسلام، ص8)</ref> | نکته دیگر تفاوت اساسی ای است که بین دو مفهوم تقیه و مفهوم [[نفاق]] وجود دارد. تقیه به هیچ وجه به معنای نفاق که در شریعت اسلام مورد نکوهش قرارگرفته نمیباشد. زیرا نفاق یک صفت منفی اخلاقی به معنای پنهان کردن کفر و باطل و تظاهر به حق و ایمان است در حالی که تقیّه درست عکس معنای نفاق و به معنای پنهان کردن ایمان به حق و تظاهر به عقیده باطل میباشد.<ref>سبحانی، «تقیه»، درسهایی از مکتب اسلام، ص8)</ref> | ||
[[سرخسی]] که از فقهای بزرگ [[حنفی]] است ضمن جداسازی مرز تقیه از نفاق، تقیّه را عملی صحیح و مشروع میداند و برای جواز تقیه به آیه | [[سرخسی]] که از فقهای بزرگ [[حنفی]] است ضمن جداسازی مرز تقیه از نفاق، تقیّه را عملی صحیح و مشروع میداند و برای جواز تقیه به آیه شریفه «إلاّ أن تتقوا منهم تقاة»<ref>(آل عمران، آیه 28)</ref> و سیره عملی رسول اکرم «صلّی اللّه علیه و آله» استناد میکند.<ref>(السرخسی، المبسوط، ج 24، ص 45) | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۱: | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] | ||
[[رده:تقریب]] | [[رده:تقریب مذاهب اسلامی]] |