۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جلیل القدر' به 'جلیلالقدر') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
{| | | عنوان = ابن بادیس | ||
| تصویر = عبد_الحمید_بن_بادیس.jpg | |||
| نام = عبدالحمید بن مصطفی بن مکی بن بادیس | |||
| نامهای دیگر = | |||
| سال تولد = 1889 م | |||
| | | تاریخ تولد = | ||
| محل تولد = قسطنطنیه، الجزائر | |||
| سال درگذشت = 1940 م | |||
| تاریخ درگذشت = | |||
| محل درگذشت = | |||
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | شیخ محمد نخلى قیروانى | علامه محمدطاهر بن عاشور | شیخ محمد خضر حسین}} | |||
| شاگردان = | |||
| دین = | |||
| مذهب = | |||
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | |تاج العروس الحاوی لتهذیب النفوس | تفسیر ابن بادیس | العواصم من القواصم}} | |||
| فعالیتها = | |||
| وبگاه = {{نشانی وب | site.com.net}} | |||
}} | |||
'''عبدالحمید بن مصطفی بن مکی بن بادیس''' در سال 1889 میلادی در قسنطینه الجزایر به دنیا آمد. او در 13 سالگی قرآن را حفظ کرد و برای تحصیل به [[دانشگاه زیتونه]] در تونس رفته و از محمد طاهر بن عاشور تلمذ کرد. | |||
او در سال 1913 به حج رفته و در آنجا با [[محمد بشیر ابراهیمی]] که در مدینه درس میخواند آشنا شد. بن بادیس مدتی در مدینه اقامت کرد و در راه بازگشت به سوریه، لبنان و مصر سفر کرده با بسیاری از شخصیتهای علمی و دینی آشنا شد. | |||
محمد بشیر ابراهیمی او را امام سلفیه در الجزایر معرفی میکند که مجلههای مثل "الشهاب" و "مرآه الاصلاح" را در این کشور پایهگذاری کرد او اولین مؤسس باشگاههای علمی و ادبی و جمعیتهای آموزشی و تربیتی در الجزایر است. | |||
بن بادیس با بسیاری از شیوخ اهل تصوف رابطه داشت. خودش هم در ابتدا از گرایشهای صوفیانه برخوردار بود ولی در ادامۀ راه پس از تأسیس [[جمعیت العلمای الجزائر|جمعیت العلمای الجزایر]] علیه فرق صوفی فتاوای تکفیری صادر کرد. بن بادیس از نظر علمی یکی از برجستهترین شخصیتهای الجزایری در دوران اخیر است. | |||
== نام و نسب == | |||
=نام و نسب= | |||
او عبدالحمید فرزند محمد مصطفی فرزند مکیّ فرزند محمّد کحول میباشد؛ جدّ بزرگ او «مناد بن منقوش» بوده که بزرگ قبیلۀ «ثلکاته» که یکی از شاخههای قبیلۀ «صنهاجة» مشهورترین قبیلۀ بربری در کشور [[الجزایر]] و [[مراکش]] است. | او عبدالحمید فرزند محمد مصطفی فرزند مکیّ فرزند محمّد کحول میباشد؛ جدّ بزرگ او «مناد بن منقوش» بوده که بزرگ قبیلۀ «ثلکاته» که یکی از شاخههای قبیلۀ «صنهاجة» مشهورترین قبیلۀ بربری در کشور [[الجزایر]] و [[مراکش]] است. | ||
نسب خانوادهاش در اوج شرافت و منزلت قرار دارد و مشهور که به دانش و ثروت و منزلت اجتماعی مشهور میباشند. از بازرترین شخصیتهای بزرگ تاریخی این خانواده «المعزّ لدین الله بن بادیس» است که از معروفترین فرمانروایان حکومت صنهاجیّه به شمار میآید؛ این حکومت به نام حکومت «بنی زیری» که منسوب به «بلکّین بن زیدی بن مناد الصّنهاجی» است، شناخته شده میباشد. | نسب خانوادهاش در اوج شرافت و منزلت قرار دارد و مشهور که به دانش و ثروت و منزلت اجتماعی مشهور میباشند. از بازرترین شخصیتهای بزرگ تاریخی این خانواده «المعزّ لدین الله بن بادیس» است که از معروفترین فرمانروایان حکومت صنهاجیّه به شمار میآید؛ این حکومت به نام حکومت «بنی زیری» که منسوب به «بلکّین بن زیدی بن مناد الصّنهاجی» است، شناخته شده میباشد. | ||
خط ۴۹: | خط ۳۳: | ||
هم چنین پدر بن بادیس ساکنان منطقۀ واد الزاناتی را از کشتار جمعی که در سال 1945 م در پی حوادث مشهور 8 مای اتفاق افتاد، نجات داد، او هم چنین به کشاورزی و تجارت اشتغال داشت. و از خلال آن به ثروت هنگفتی دست یافت. مادر بن بادیس «زهیرۀ» دختر محمد بن عبدالجلیل است. او یکی از بزرگان خانوادۀ «ابن جلول» میباشد که در شهر قسطنطنیه به دانش و درستکاری و ثروت مشهور بودهاند؛ او از قبیله «بنی معاف» که مشهور در کوههای اوراس هستند، میباشد. | هم چنین پدر بن بادیس ساکنان منطقۀ واد الزاناتی را از کشتار جمعی که در سال 1945 م در پی حوادث مشهور 8 مای اتفاق افتاد، نجات داد، او هم چنین به کشاورزی و تجارت اشتغال داشت. و از خلال آن به ثروت هنگفتی دست یافت. مادر بن بادیس «زهیرۀ» دختر محمد بن عبدالجلیل است. او یکی از بزرگان خانوادۀ «ابن جلول» میباشد که در شهر قسطنطنیه به دانش و درستکاری و ثروت مشهور بودهاند؛ او از قبیله «بنی معاف» که مشهور در کوههای اوراس هستند، میباشد. | ||
=زادگاه= | == زادگاه == | ||
شیخ عبدالحمید بن بادیس روز چهارشنبه، یازدهم ربیع الثانی سال 1307 هـ مصادف با چهار دسامبر سال 1889 م در شهر قسطنطنیه به دنیا آمد او فرزند نخست خانواده بود. | شیخ عبدالحمید بن بادیس روز چهارشنبه، یازدهم ربیع الثانی سال 1307 هـ مصادف با چهار دسامبر سال 1889 م در شهر قسطنطنیه به دنیا آمد او فرزند نخست خانواده بود. | ||
=آموزش و تحصیل= | == آموزش و تحصیل == | ||
شیخ ابن بادیس در آغوش خانواده پایبند به دین و مقیّد به برپایی شعایر به دنیا آمد که اهتمام ویژهای به ترتیب اسلامی و آداب و رسوم اصیل داشت. | شیخ ابن بادیس در آغوش خانواده پایبند به دین و مقیّد به برپایی شعایر به دنیا آمد که اهتمام ویژهای به ترتیب اسلامی و آداب و رسوم اصیل داشت. | ||
خط ۶۳: | خط ۴۷: | ||
بن بادیس در سال 1908 به کشور تونس مسافرت نمود تا تحصیلات و دانش خود را در دانشگاه «زیتونیّۀ» تکمیل نماید؛ او در آنجا نزد اساتید برجسته و مشهوری چون «محمد النخّلی القیروانیّ» و «محمد الطّاهر بن عاشور»، «محمد الخصر بن الحسین» و «محمد بن الصادق النیفر» و «البشیر صغر» شاگردی نمود و بعد از گذشت سه سال از تلاش و کوشش در سال 1911 به مدرک جهانی «التّطویع» دست یافت؛ او حایز رتبه اول در میان دانشجویان برنده شد؛ او تنها دانشجوی الجزایری بود که در آن دوره فارغالتحصیل شد تا یک سال پس از فارغالتحصیل شدنش در تونس ماند و مشغول تدریس و تحصیل شد. | بن بادیس در سال 1908 به کشور تونس مسافرت نمود تا تحصیلات و دانش خود را در دانشگاه «زیتونیّۀ» تکمیل نماید؛ او در آنجا نزد اساتید برجسته و مشهوری چون «محمد النخّلی القیروانیّ» و «محمد الطّاهر بن عاشور»، «محمد الخصر بن الحسین» و «محمد بن الصادق النیفر» و «البشیر صغر» شاگردی نمود و بعد از گذشت سه سال از تلاش و کوشش در سال 1911 به مدرک جهانی «التّطویع» دست یافت؛ او حایز رتبه اول در میان دانشجویان برنده شد؛ او تنها دانشجوی الجزایری بود که در آن دوره فارغالتحصیل شد تا یک سال پس از فارغالتحصیل شدنش در تونس ماند و مشغول تدریس و تحصیل شد. | ||
=مسافرت به حجاز= | == مسافرت به حجاز == | ||
شیخ بن بادیس بعد از بازگشت از تونس هدفی جز تدریس و آموزش در زادگاه خود «قسطنطنیه» نداشت؛ او به طور مستقیم درسهایی از کتاب «الشفا» اثر قاضی عیاض را در دانشگاه بزرگ آنجا شروع به تدریس نمود اما چیزی نگذشت مورد سعایت و بدگویی مفتی آن زمان قرار گرفت و از سوی حکومت فرانسه از تدریس منع شد. | شیخ بن بادیس بعد از بازگشت از تونس هدفی جز تدریس و آموزش در زادگاه خود «قسطنطنیه» نداشت؛ او به طور مستقیم درسهایی از کتاب «الشفا» اثر قاضی عیاض را در دانشگاه بزرگ آنجا شروع به تدریس نمود اما چیزی نگذشت مورد سعایت و بدگویی مفتی آن زمان قرار گرفت و از سوی حکومت فرانسه از تدریس منع شد. | ||
خط ۷۳: | خط ۵۷: | ||
این دیدار به واسطه دوستش «اسماعیل جعفر» که استاد دانشگاه ازهر بود ترتیب یافت. | این دیدار به واسطه دوستش «اسماعیل جعفر» که استاد دانشگاه ازهر بود ترتیب یافت. | ||
=فعالیتهای اصلاحی= | == فعالیتهای اصلاحی == | ||
== تعلیم و تربیت == | === تعلیم و تربیت === | ||
شیخ بن بادیس در ضمن برنامه حرکت اصلاحی که رهبری آن را بر عهده داشت به تعلیم و تربیت اهتمام ویژهای نمود. | شیخ بن بادیس در ضمن برنامه حرکت اصلاحی که رهبری آن را بر عهده داشت به تعلیم و تربیت اهتمام ویژهای نمود. | ||
از دیدگاه او تربیت سنگ زیر بنای هرگونه کار بنیادین و اساسی بود از این رو تمام تلاش و وقت خود را به آن مصروف ساخت؛ او فعالیت تربیتی و آموزشی خود را در جمادی الأوّل 1332 هـ / 1914 م در دانشگاه الأخضر او تمام روز را طبق برنامه تعیین شده برای هر سطح به تدریس دانشجویان اشتغال داشت. | از دیدگاه او تربیت سنگ زیر بنای هرگونه کار بنیادین و اساسی بود از این رو تمام تلاش و وقت خود را به آن مصروف ساخت؛ او فعالیت تربیتی و آموزشی خود را در جمادی الأوّل 1332 هـ / 1914 م در دانشگاه الأخضر او تمام روز را طبق برنامه تعیین شده برای هر سطح به تدریس دانشجویان اشتغال داشت. | ||
خط ۹۱: | خط ۷۵: | ||
هم چنین او در اقدام اصلاحطلبانه که در دانشگاه زیتونیه تونس پیرامون اصلاح روشهای آموزشی تشکیل شد، مشارکت نمود و راه کارها و پیشنهادهای خود را به مرکز پایهگذاری روشهای اصلاح آموزش که حاکم تونس در سال 1931 م آن را تشکیل داده بود، ارائه کرد؛ او خلاصه دیدگاههای خوب را در تربیت و تعلیم پیشنهاد داد. | هم چنین او در اقدام اصلاحطلبانه که در دانشگاه زیتونیه تونس پیرامون اصلاح روشهای آموزشی تشکیل شد، مشارکت نمود و راه کارها و پیشنهادهای خود را به مرکز پایهگذاری روشهای اصلاح آموزش که حاکم تونس در سال 1931 م آن را تشکیل داده بود، ارائه کرد؛ او خلاصه دیدگاههای خوب را در تربیت و تعلیم پیشنهاد داد. | ||
== | === روزنامهنگاری === | ||
شیخ بن بادیس بر این باور بود که جنبش اصلاحی نباید منحصر به تربیت و تعلیم شود بلکه بایستی وارد جهان روزنامه نگاری شد؛ او روزنامه «المنتقد» را در سال 1925 م تأسیس کرد؛ او پیش از این با کار روزنامه و روزنامه نگاری آشنا بود و مقالاتی را در روزنامه «النجاح» به چاپ رسانید. او در آغاز مقالات خود را با نام مستعار «القسنطینی» یا «العبسی» به چاپ میرسانید. | شیخ بن بادیس بر این باور بود که جنبش اصلاحی نباید منحصر به تربیت و تعلیم شود بلکه بایستی وارد جهان روزنامه نگاری شد؛ او روزنامه «المنتقد» را در سال 1925 م تأسیس کرد؛ او پیش از این با کار روزنامه و روزنامه نگاری آشنا بود و مقالاتی را در روزنامه «النجاح» به چاپ رسانید. او در آغاز مقالات خود را با نام مستعار «القسنطینی» یا «العبسی» به چاپ میرسانید. | ||
خط ۹۸: | خط ۸۲: | ||
تلاشهای روزنامهنگاری او زمانی به اوج پیروزی و موفقیت رسید که او «چاپ خانۀ اسلامی الجزایر» را تأسیس نمود؛ و روزنامههای خودش و روزنامههای چهارگانه جمعیّت علماء مسلمان الجزایر را که خود بر آن نظات داشت، در آن چاپخانه به چاپ رسانید؛ آن چهار روزنامه عبارت بودند از: «السنّة المحمدیّة»، «الشریعة المطهّرة»، «الصّراط السّویّ» و «البصائر». | تلاشهای روزنامهنگاری او زمانی به اوج پیروزی و موفقیت رسید که او «چاپ خانۀ اسلامی الجزایر» را تأسیس نمود؛ و روزنامههای خودش و روزنامههای چهارگانه جمعیّت علماء مسلمان الجزایر را که خود بر آن نظات داشت، در آن چاپخانه به چاپ رسانید؛ آن چهار روزنامه عبارت بودند از: «السنّة المحمدیّة»، «الشریعة المطهّرة»، «الصّراط السّویّ» و «البصائر». | ||
== فعالیتهای سیاسی == | === فعالیتهای سیاسی === | ||
مبارزات اصلاحی برای شیخ بن بادیس دارای جنبهها و ابعاد گوناگونی بود جنبه سیاسی این مبارزات از بارزترین جنبههای شخصیتی او بود، وی با طرح ساختن دیدگاهها و تزهای خود در اندیشه سیایس و قضایای امت اسلامی سهم بسزایی در این زمینه داشت؛ از جمله مواضع و فعالیتهای سیاسی او عبارتند از: | مبارزات اصلاحی برای شیخ بن بادیس دارای جنبهها و ابعاد گوناگونی بود جنبه سیاسی این مبارزات از بارزترین جنبههای شخصیتی او بود، وی با طرح ساختن دیدگاهها و تزهای خود در اندیشه سیایس و قضایای امت اسلامی سهم بسزایی در این زمینه داشت؛ از جمله مواضع و فعالیتهای سیاسی او عبارتند از: | ||
1ـ استخراج اصول و مبانی ولایت و حکومت در اسلام که در سال 1931 م آن را منتشر ساخت. | 1ـ استخراج اصول و مبانی ولایت و حکومت در اسلام که در سال 1931 م آن را منتشر ساخت. | ||
2ـ دعوت به تشکیل کنفرانس اسلامی و شرکت در آن، در 1936 م. | 2ـ دعوت به تشکیل کنفرانس اسلامی و شرکت در آن، در 1936 م. | ||
3ـ نقش او در خاموش کردن آتش فتنه بین یهود و مسلمانان (فاجعه قسنطینه) در تابستان 1934 م. | 3ـ نقش او در خاموش کردن آتش فتنه بین یهود و مسلمانان (فاجعه قسنطینه) در تابستان 1934 م. | ||
4ـ شرکت جستن در هیئتی که برای کنفرانس به پاریس دعوت شدند در جولای 1936 م. | 4ـ شرکت جستن در هیئتی که برای کنفرانس به پاریس دعوت شدند در جولای 1936 م. | ||
5ـ موضعگیری سیاسی او نسبت به وعدههای حکومت فرانسه. | 5ـ موضعگیری سیاسی او نسبت به وعدههای حکومت فرانسه. | ||
6ـ گفتگو با کار گروه تفحص در پارلمان فرانسه در ماه آبریل 1937 م. | 6ـ گفتگو با کار گروه تفحص در پارلمان فرانسه در ماه آبریل 1937 م. | ||
7ـ دعوت از نمایندگان مجلس برای تحریم مجالس پارلمانی در ماه اوت 1937. | 7ـ دعوت از نمایندگان مجلس برای تحریم مجالس پارلمانی در ماه اوت 1937. | ||
8ـ پیام او برای تحریم جشنهای صد ساله به مناسبت اشغال شهر قسنطینه در پاییز 1937. | 8ـ پیام او برای تحریم جشنهای صد ساله به مناسبت اشغال شهر قسنطینه در پاییز 1937. | ||
9ـ موضعگیری او در برابر قانون 8 مارس 1938 م. | 9ـ موضعگیری او در برابر قانون 8 مارس 1938 م. | ||
10ـ موضع او در قبال فرستادن تلگراف همبستگی با فرانسه بر ضدّ تهدید آلمان. | 10ـ موضع او در قبال فرستادن تلگراف همبستگی با فرانسه بر ضدّ تهدید آلمان. | ||
11ـ تقدیم نمودن در خواستها و اعتراضات. | 11ـ تقدیم نمودن در خواستها و اعتراضات. | ||
12ـ پایداری در برابر سیاست ادغام بیگانگان در مردم و اعطا شناسنامه به آنها. | 12ـ پایداری در برابر سیاست ادغام بیگانگان در مردم و اعطا شناسنامه به آنها. | ||
13ـ ایستادگی در برابر تلاشهای هدفمند برای متزلزل ساختن وحدت ملّی. | 13ـ ایستادگی در برابر تلاشهای هدفمند برای متزلزل ساختن وحدت ملّی. | ||
14ـ اهتمام و توجه ویژه به قضایایی جهان اسلام. | 14ـ اهتمام و توجه ویژه به قضایایی جهان اسلام. | ||
15ـ دیدگاه او پیرامون آزادی و استقلال. | 15ـ دیدگاه او پیرامون آزادی و استقلال. | ||
== بن بادیس و جمعیّت علماء المسلمینِ الجزایر == | === بن بادیس و جمعیّت علماء المسلمینِ الجزایر === | ||
بن بادیس در آغاز در سال 1913 م ـ زمانی که در [[مدینه منوّره]] اقامت داشت ـ به همراه دوست خود [[شیخ محمد بشیر ابراهیمی]] به فکر پایهگذاری مرکزی برای تجمعّ علماء و طلاّب افتادند و به خاطر آماده سازی آن دیدارهای متعددی از سال 1920 م داشتند؛ بن بادیس در سال 1924 از شیخ ابراهیمیّ در خواست نمود تا آییننامه و اساس نامه این جمعیّت و گروه را تدوین نماید تا دانشمندان و دانشجویان گرد هم جمع شده و تلاشهای خود را به نام «دوستی علمی» متمرکز نمایند و مرکز آن را در شهر قسنطینه قرار دادند؛ جز این که رخ دادن برخی حوادث این طرح را تعطیل نمود. | بن بادیس در آغاز در سال 1913 م ـ زمانی که در [[مدینه منوّره]] اقامت داشت ـ به همراه دوست خود [[شیخ محمد بشیر ابراهیمی]] به فکر پایهگذاری مرکزی برای تجمعّ علماء و طلاّب افتادند و به خاطر آماده سازی آن دیدارهای متعددی از سال 1920 م داشتند؛ بن بادیس در سال 1924 از شیخ ابراهیمیّ در خواست نمود تا آییننامه و اساس نامه این جمعیّت و گروه را تدوین نماید تا دانشمندان و دانشجویان گرد هم جمع شده و تلاشهای خود را به نام «دوستی علمی» متمرکز نمایند و مرکز آن را در شهر قسنطینه قرار دادند؛ جز این که رخ دادن برخی حوادث این طرح را تعطیل نمود. | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۱۲: | ||
پس از گذشت یک قرن کامل از اشغال الجزایر توسط فرانسویها (یعنی از سال 1830 تا 1930)؛ و شادمانی و جشن آنها به این مناسبت، شرایط دست به دست هم داد تا «[[جمعیت علماء المسلمین الجزایر]]» در روز سه شنبه 5 می1931میلادی در ضمن اجتماعی در باشگاه التّرقی شکل بگیرد و هفتاد و دو نفر از علماء ساکن الجزایر از گرایشها مختلف دینی و مذهبی در آن شرکت جستند و شیخ بن بادیس به عنوان رئیس این جمعیت و محمد بشیر ابراهیمی به عنوان نایب آن انتخاب شدند. | پس از گذشت یک قرن کامل از اشغال الجزایر توسط فرانسویها (یعنی از سال 1830 تا 1930)؛ و شادمانی و جشن آنها به این مناسبت، شرایط دست به دست هم داد تا «[[جمعیت علماء المسلمین الجزایر]]» در روز سه شنبه 5 می1931میلادی در ضمن اجتماعی در باشگاه التّرقی شکل بگیرد و هفتاد و دو نفر از علماء ساکن الجزایر از گرایشها مختلف دینی و مذهبی در آن شرکت جستند و شیخ بن بادیس به عنوان رئیس این جمعیت و محمد بشیر ابراهیمی به عنوان نایب آن انتخاب شدند. | ||
=وفات= | == وفات == | ||
شیخ بن بادیس عصر روز سه شنبه نهم ربیع الاول سال 1359 مصادف با 16 آوریل 1940 در زادگاه خود شهر قسنطینه در اثر بیماری درگذشت، و در عصر فردای آن روز جنازه او توسط جمعیت انبوهی از دانشجویان و دانشگاه الأخضر که بیش از صد هزار نفر بودند و از جای جای کشور الجزایر آمده بود تشییع شد و به سوی جایگاه ابدی منتقل شد. | شیخ بن بادیس عصر روز سه شنبه نهم ربیع الاول سال 1359 مصادف با 16 آوریل 1940 در زادگاه خود شهر قسنطینه در اثر بیماری درگذشت، و در عصر فردای آن روز جنازه او توسط جمعیت انبوهی از دانشجویان و دانشگاه الأخضر که بیش از صد هزار نفر بودند و از جای جای کشور الجزایر آمده بود تشییع شد و به سوی جایگاه ابدی منتقل شد. | ||
همه مردم الجزایر از وفات او ناراحت و متأثر شدند؛ شیخ العربی التبسی در مورد فقدان بن بادیس گفت: «شیخ عبدالحمید بن بادیس در جهاد و تلاش و کارهایش همه الجزایر بود، پس همه الجزایر باید تلاش کند بعد از وفات او شیخ بن بادیس باشد». | همه مردم الجزایر از وفات او ناراحت و متأثر شدند؛ شیخ العربی التبسی در مورد فقدان بن بادیس گفت: «شیخ عبدالحمید بن بادیس در جهاد و تلاش و کارهایش همه الجزایر بود، پس همه الجزایر باید تلاش کند بعد از وفات او شیخ بن بادیس باشد». | ||
=آثار علمی= | == آثار علمی == | ||
شیخ بن بادیس آثار زیادی که نتیجه جهاد و تلاش او بود از خود بر جای گذاشت وخدا را سپاس که دوستانی را به خدمت گرفت تا این آثار را گرد آورده و منتشر نمودند: | شیخ بن بادیس آثار زیادی که نتیجه جهاد و تلاش او بود از خود بر جای گذاشت وخدا را سپاس که دوستانی را به خدمت گرفت تا این آثار را گرد آورده و منتشر نمودند: | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۳۶: | ||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان | [[رده:عالمان اهلسنت]] | ||
[[رده:مفسران]] | [[رده:مفسران]] | ||
[[رده:الجزایر]] | [[رده:الجزایر]] |