confirmed
۵٬۹۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== عرش در لغت == | == عرش در لغت == | ||
عرش در لغت به شیء سقفدار گفته میشود. همچنین به معنای «تخت پادشاه» آمده است.<ref>مفردات راغب، ص۳۲۹.</ref> | عرش در لغت به شیء سقفدار گفته میشود. همچنین به معنای «تخت پادشاه» آمده است.<ref>مفردات راغب، ص۳۲۹.</ref> | ||
<ref>دهخدا علی اکبر، فرهنگ دهخدا، سال ۱۳۷۷ش، ج۱۰، ذیل واژه عرش</ref>.<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش، | <ref>دهخدا علی اکبر، فرهنگ دهخدا، سال ۱۳۷۷ش، ج۱۰، ذیل واژه عرش</ref>.<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش، ج۸، ص۸۴.</ref> <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۶، ص۳۱۳. </ref> <ref>العین، ج۱، ص۲۴۹.</ref> | ||
== عرش در قرآن == | == عرش در قرآن == | ||
عرش در قرآن با توجه به موارد | عرش در قرآن با توجه به موارد استعمالش، در معانی مختلفی به کار گرفته شده است که البته همه آنها در یک نقطه مشترکند و آن اینکه "عرش کنایه از عظمت خداوند و مخلوقات اوست." در آیه شریفه: الرَّحْمَٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ.<ref>سوره طه، آیه 5</ref> «استوا» بر عرش کنایه از استیلای خداوند، حکومت، مالکیت و تدبیر او بر نظام هستی است، چنانکه در اطلاقات معمولی نیز گاهی کلمه " بر تخت نشستن " کنایه از تسلط پادشاه بر کشورش میباشد. لازم به توضیح است که برخی از الفاظ نمىتواند به درستى بيان کننده عظمت خداوند و حتى عظمت مخلوقات بزرگ او باشد، به همين دليل با استفاده از معانى كنايى اين الفاظ، تمثیلی از آن همه عظمت را ترسيم مىكنيم. از جمله این الفاظ، كلمه" عرش" است كه در لغت به معنى" سقف" يا" تخت پايه بلند" در مقابل كرسى كه به معنى تخت پايه كوتاه است آمده، سپس اين كلمه در باره تخت قدرت خداوند به نام عرش پروردگار به كار رفته است. | ||
«استوا» بر عرش کنایه از استیلای خداوند، حکومت، مالکیت و تدبیر او بر نظام هستی | |||
== عرش خداوند == | == عرش خداوند == | ||
در اينكه منظور از عرش خدا چيست و اين كلمه كنايه از چه معنايى مىباشد؟ مفسران و محدثان و فلاسفه سخن بسيار گفتهاند. گاهى عرش را به معنى" علم بى پايان پروردگار" تفسير كردهاند و گاهی به معنى" مالكيت و حاكميت خدا" اطلاق کردهاند و گاهی به معنى هر يك از صفات كماليه و جلاليه او، چرا كه هر يك از اين اوصاف | در اينكه منظور از عرش خدا چيست و اين كلمه كنايه از چه معنايى مىباشد؟ مفسران و محدثان و فلاسفه سخن بسيار گفتهاند. گاهى عرش را به معنى" علم بى پايان پروردگار" تفسير كردهاند و گاهی به معنى" مالكيت و حاكميت خدا" اطلاق کردهاند و گاهی به معنى هر يك از صفات كماليه و جلاليه او، چرا كه هر يك از اين اوصاف بيان کننده عظمت مقام او مىباشد گفتهاند همانگونه كه تخت سلاطين نشانه عظمت آنها است. آرى خداوند داراى عرش علم، عرش قدرت، عرش رحمانيت و عرش رحيميت است. | ||
طبق اين تفسيرهاى سهگانه، مفهوم" عرش" بازگشت به صفات ذات پاك پروردگار دارد، نه يك وجود خارجى ديگر. | طبق اين تفسيرهاى سهگانه، مفهوم" عرش" بازگشت به صفات ذات پاك پروردگار دارد، نه يك وجود خارجى ديگر. | ||
بعضى از رواياتى كه از طرق اهل بيت ع رسيده است نيز همين معنى را تاييد مىنمايد، مانند حديثى كه" حفص بن غياث" از امام صادق ع نقل مىكند كه از امام ع درباره تفسير" وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ" سؤال كردند، فرمود:" منظور علم او است" و در حديث ديگرى از همان امام ع" عرش" را به معنى علمى كه انبيا را بر آن واقف كرده، و" كرسى" را به معنى علمى كه هيچكسی را از آن آگاه نكرده است تفسير کرده است، در حالى كه بعضى ديگر از مفسران با الهام گرفتن از روايات ديگرى" عرش" و" كرسى" را به دو موجود عظيم از مخلوقات پروردگار تفسير كردهاند. | بعضى از رواياتى كه از طرق اهل بيت ع رسيده است نيز همين معنى را تاييد مىنمايد، مانند حديثى كه" حفص بن غياث" از امام صادق ع نقل مىكند كه از امام ع درباره تفسير" وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ" سؤال كردند، فرمود:" منظور علم او است" و در حديث ديگرى از همان امام ع" عرش" را به معنى علمى كه انبيا را بر آن واقف كرده، و" كرسى" را به معنى علمى كه هيچكسی را از آن آگاه نكرده است تفسير کرده است، در حالى كه بعضى ديگر از مفسران با الهام گرفتن از روايات ديگرى" عرش" و" كرسى" را به دو موجود عظيم از مخلوقات پروردگار تفسير كردهاند. |