۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگرچه') |
جز (جایگزینی متن - 'صاحب نظر' به 'صاحبنظر') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
علامه حلی میگوید: اگر قائل باشیم که اعتقاد به وجود و عدم وجود چیزی در دین یا مخالفت با حکم اجماعی باعث ارتداد میشود، باید بگوییم که بسیاری از عالمان مرتد هستند؛ در حالی که همینان در نسلهای بعد، از بزرگان دین شمرده شدهاند.<br> | علامه حلی میگوید: اگر قائل باشیم که اعتقاد به وجود و عدم وجود چیزی در دین یا مخالفت با حکم اجماعی باعث ارتداد میشود، باید بگوییم که بسیاری از عالمان مرتد هستند؛ در حالی که همینان در نسلهای بعد، از بزرگان دین شمرده شدهاند.<br> | ||
نظر علامه در مورد ارتداد چنین است: اما شخص جاهل و کسی که در مسأله شک و شبهه دارد، حکم ارتداد بر او جاری نمیشود، مگر این که جهل، شک و شبهه او زائل شود. در این صورت اگر انکار کند یا افعال و اقوالی را که بر ارتداد صراحت دارد انجام دهد، مرتد است <ref>علامه حلی، ج 2، ص236.</ref> مرحوم کاشفالغطاء میگوید: کسی که درباره آنچه انکار آن باعث ارتداد است، شبهه داشته باشد، مرتد نیست؛ اما از او خواسته میشود توبه کند.]او گفته است که[کافر دو قسم است: یکی کافر بالذّات و او کسی است که به خداوند متعالی، نبی اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) یا معاد کافر باشد... و دوم، کفر به طریق استلزام است؛ مانند این که برخی از ضروریات اسلامی یا متواترات از پیامبر اکرم را منکر شود؛ مثل قول به جبر، تفویض، ارجاء، ثبوت زمان و مکان ... و در این موارد اگر به ملازمه هر یک از این اقوال با انکار خدا و رسول تصریح کند یا به آن اعتقاد داشته باشد، کافر است و حکم مرتد فطری را دارد؛ ولی چنان که از روی شبههای آنها را باور داشته باشد و ادعای او در شبهه داشتن احتمال صدق داشته باشد، توبه داده میشود. <ref>کاشفالغطاء، ص 173.</ref> <br> | نظر علامه در مورد ارتداد چنین است: اما شخص جاهل و کسی که در مسأله شک و شبهه دارد، حکم ارتداد بر او جاری نمیشود، مگر این که جهل، شک و شبهه او زائل شود. در این صورت اگر انکار کند یا افعال و اقوالی را که بر ارتداد صراحت دارد انجام دهد، مرتد است <ref>علامه حلی، ج 2، ص236.</ref> مرحوم کاشفالغطاء میگوید: کسی که درباره آنچه انکار آن باعث ارتداد است، شبهه داشته باشد، مرتد نیست؛ اما از او خواسته میشود توبه کند.]او گفته است که[کافر دو قسم است: یکی کافر بالذّات و او کسی است که به خداوند متعالی، نبی اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) یا معاد کافر باشد... و دوم، کفر به طریق استلزام است؛ مانند این که برخی از ضروریات اسلامی یا متواترات از پیامبر اکرم را منکر شود؛ مثل قول به جبر، تفویض، ارجاء، ثبوت زمان و مکان ... و در این موارد اگر به ملازمه هر یک از این اقوال با انکار خدا و رسول تصریح کند یا به آن اعتقاد داشته باشد، کافر است و حکم مرتد فطری را دارد؛ ولی چنان که از روی شبههای آنها را باور داشته باشد و ادعای او در شبهه داشتن احتمال صدق داشته باشد، توبه داده میشود. <ref>کاشفالغطاء، ص 173.</ref> <br> | ||
فخرالمحققین و سید کاظم طباطبایی نیز انکار ضروری دین را در صورتی که به انکار رسالت و ... منتهی شود، شرط ارتداد میدانند؛ پس در مییابیم که این | فخرالمحققین و سید کاظم طباطبایی نیز انکار ضروری دین را در صورتی که به انکار رسالت و ... منتهی شود، شرط ارتداد میدانند؛ پس در مییابیم که این صاحبنظران نیز بحث ارتداد را بر داشتن شبهه و تزلزل اعتقادی حمل نمیکنند. | ||
سیره عملی امام خمینی(قدس سره) در اول انقلاب با گروههای الحادی و را نیز شاهد این مُدّعا است که گرچه مسلمان بودهاند و بعد ملحد شدهاند، آنان را به ارتداد فطری محکوم نکرده است و با آنها از موضع هدایت و ارشاد برخورد میکند و میفرماید: وصیت من به چپگرایان مثل کمونیستها و چریکهای فدایی خلق و دیگر گروههای متمایل به چپ آن است که شماها بدون بررسی صحیح از مکتب اسلام نزد کسانی که از مکتبها و خصوص اسلام اطلاع صحیح دارند، با چه انگیزه خودتان را راضی کردید به مکتبی که امروز در دنیا شکست خورده روآورید. ... من به ... احزاب و گروهها ... وصیت میکنم که به ملت پیوندند ... و مطمئن باشند که اسلام، برای آنان هم از قطب دیکتاتوری شرق بهتر است و آرزوهای انسانی خلق را بهتر انجام میدهد.<ref>امام خمینی(قدس سره)، صحیفهنور، ج 21، ص 197.</ref> | سیره عملی امام خمینی(قدس سره) در اول انقلاب با گروههای الحادی و را نیز شاهد این مُدّعا است که گرچه مسلمان بودهاند و بعد ملحد شدهاند، آنان را به ارتداد فطری محکوم نکرده است و با آنها از موضع هدایت و ارشاد برخورد میکند و میفرماید: وصیت من به چپگرایان مثل کمونیستها و چریکهای فدایی خلق و دیگر گروههای متمایل به چپ آن است که شماها بدون بررسی صحیح از مکتب اسلام نزد کسانی که از مکتبها و خصوص اسلام اطلاع صحیح دارند، با چه انگیزه خودتان را راضی کردید به مکتبی که امروز در دنیا شکست خورده روآورید. ... من به ... احزاب و گروهها ... وصیت میکنم که به ملت پیوندند ... و مطمئن باشند که اسلام، برای آنان هم از قطب دیکتاتوری شرق بهتر است و آرزوهای انسانی خلق را بهتر انجام میدهد.<ref>امام خمینی(قدس سره)، صحیفهنور، ج 21، ص 197.</ref> | ||
== نظر امام در مورد ملحدان اول انقلاب == | == نظر امام در مورد ملحدان اول انقلاب == |