اندیشه اصلاحی اعتدالی در مصر و ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
از نظر بین‌المللی پایان جنگ جهانی دوم با تضعیف نقش جهانی اروپا، شکل‌گیری جنبش‌های ناسیونالیستی استقلال‌طلب در کشورهای تحت سلطه و شکل‌گیری بلوک شرق و برآمدن مارکسیسم به عنوان رقیب لیبرال‌دموکراسی غرب همراه بود. آثار این تحول در ایران به‌ویژه با توجه به همسایگی شوروی و سابقه حضور جریان‌های مارکسیستی طرفدار شوروی در دوره مشروطه و در جریان نهضت جنگل، چشمگیر است.
از نظر بین‌المللی پایان جنگ جهانی دوم با تضعیف نقش جهانی اروپا، شکل‌گیری جنبش‌های ناسیونالیستی استقلال‌طلب در کشورهای تحت سلطه و شکل‌گیری بلوک شرق و برآمدن مارکسیسم به عنوان رقیب لیبرال‌دموکراسی غرب همراه بود. آثار این تحول در ایران به‌ویژه با توجه به همسایگی شوروی و سابقه حضور جریان‌های مارکسیستی طرفدار شوروی در دوره مشروطه و در جریان نهضت جنگل، چشمگیر است.


از نظر اجتماعی براثر سیاست‌ها و اقدامات رضاشاه ساختارهای اجتماعی- طبقاتی جامعه ایران دستخوش دگرگونی‌های مهمی شده بود. تحولات محسوس اقتصادی و افزایش جمعیت شهری به رشد طبقه متوسط شهری انجامیده بود. شکل‌گیری نظام آموزش جدید و گسترش آموزش همگانی، آموزش و سواد را از انحصار طبقات و اقشار معین خارج و حضور طبقات مختلف اجتماعی را در میان جمعیت تحصیلکرده رو به گسترش کشور فراهم ساخته بود. یکی از مهمترین نتایج تحولات مذکور، رشد و تقویت جریان روشنفکری با گرایش‌های فکری مختلف در جامعه ایران بود. (کاظمی، ۱۳۸۳: ۵۱-۵۲)
از نظر اجتماعی براثر سیاست‌ها و اقدامات رضاشاه ساختارهای اجتماعی- طبقاتی جامعه ایران دستخوش دگرگونی‌های مهمی شده بود. تحولات محسوس اقتصادی و افزایش جمعیت شهری به رشد طبقه متوسط شهری انجامیده بود. شکل‌گیری نظام آموزش جدید و گسترش آموزش همگانی، آموزش و سواد را از انحصار طبقات و اقشار معین خارج و حضور طبقات مختلف اجتماعی را در میان جمعیت تحصیلکرده رو به گسترش کشور فراهم ساخته بود. یکی از مهمترین نتایج تحولات مذکور، رشد و تقویت جریان روشنفکری با گرایش‌های فکری مختلف در جامعه ایران بود.<ref>کاظمی، ۱۳۸۳: ۵۱-۵۲</ref>


از نظر سیاسی تجربه ناامید‌کننده مشروطه به تضعیف کامل روحانیت نوگرا و رشد تفکرات سنتی سیاست‌گریز در میان روحانیت انجامیده بود. تا آنجا که امثال نائینی نیز هرگز حاضر به ادامه فعالیت سیاسی نشدند. همچنین دوره بیست‌ساله توسعه شبه‌مدرنیسم همراه با اختناق و سرکوب پهلوی اول با گرایش سکولاریستی ضدمذهبی با آمیزه‌ای از ناسیونالیسم افراطی ضربات مهلکی بر جریان تفکراسلامی وارد کرده بود. به طوری که پس از سقوط رضاشاه جریان اسلامی تقریبا هیچ سرمایه فکری سیاسی موثر و قابل ذکری نداشت.
از نظر سیاسی تجربه ناامید‌کننده مشروطه به تضعیف کامل روحانیت نوگرا و رشد تفکرات سنتی سیاست‌گریز در میان روحانیت انجامیده بود. تا آنجا که امثال نائینی نیز هرگز حاضر به ادامه فعالیت سیاسی نشدند. همچنین دوره بیست‌ساله توسعه شبه‌مدرنیسم همراه با اختناق و سرکوب پهلوی اول با گرایش سکولاریستی ضدمذهبی با آمیزه‌ای از ناسیونالیسم افراطی ضربات مهلکی بر جریان تفکراسلامی وارد کرده بود. به طوری که پس از سقوط رضاشاه جریان اسلامی تقریبا هیچ سرمایه فکری سیاسی موثر و قابل ذکری نداشت.
خط ۶۱: خط ۶۱:
در عین حال با توجه به زمینه دینی جامعه، تحولات اجتماعی پیش‌گفته به نوبه خود به شکل‌گیری و گسترش جریان روشنفکری دینی به عنوان ادامه جریان احیا مدد می‌رساند و حضور روحانیون و طلاب جوان در نظام آموزشی جدید برای کسب علم به این فرآیند کمک می‌کرد. از این رو جریان اسلامی در بخش‌های اصلاح‌گرا و سنتی خود اگر چه به دلایلی که برشمردیم در اوایل این دوره حضور قابل ملاحظه‌ای در عرصه سیاسی - اجتماعی نداشت، اما با شتاب چشمگیری دوران هویت‌یابی و بازسازی خود را سپری می‌کرد. تاسیس انجمن‌ها و کانون‌های نشراندیشه دینی، حلقات تفسیر و جلسات سخنرانی و انتشار کتب و نشریات مذهبی متنوع بیانگر این شتاب و دغدغه عقب‌ماندگی از تحولات زمانه است. تبلیغ اسلام، مبارزه با خرافه و عادات غلط به نام دین، مبارزه با بهائیت، دفاع از کیان دین در برابر انتقاداتی که عمدتا از سوی روشنفکران سکولار از جمله کسروی متوجه آموزه‌های دینی بود، ایجاد حساسیت درجامعه نسبت به مسایل جهان اسلام از جمله فلسطین و کشمیر... از جمله اهداف و حوزه‌های فعالیت این مجموعه به شمار می‌آمد.
در عین حال با توجه به زمینه دینی جامعه، تحولات اجتماعی پیش‌گفته به نوبه خود به شکل‌گیری و گسترش جریان روشنفکری دینی به عنوان ادامه جریان احیا مدد می‌رساند و حضور روحانیون و طلاب جوان در نظام آموزشی جدید برای کسب علم به این فرآیند کمک می‌کرد. از این رو جریان اسلامی در بخش‌های اصلاح‌گرا و سنتی خود اگر چه به دلایلی که برشمردیم در اوایل این دوره حضور قابل ملاحظه‌ای در عرصه سیاسی - اجتماعی نداشت، اما با شتاب چشمگیری دوران هویت‌یابی و بازسازی خود را سپری می‌کرد. تاسیس انجمن‌ها و کانون‌های نشراندیشه دینی، حلقات تفسیر و جلسات سخنرانی و انتشار کتب و نشریات مذهبی متنوع بیانگر این شتاب و دغدغه عقب‌ماندگی از تحولات زمانه است. تبلیغ اسلام، مبارزه با خرافه و عادات غلط به نام دین، مبارزه با بهائیت، دفاع از کیان دین در برابر انتقاداتی که عمدتا از سوی روشنفکران سکولار از جمله کسروی متوجه آموزه‌های دینی بود، ایجاد حساسیت درجامعه نسبت به مسایل جهان اسلام از جمله فلسطین و کشمیر... از جمله اهداف و حوزه‌های فعالیت این مجموعه به شمار می‌آمد.


اگر چه در آغاز مرزبندی روشنی میان گرایشات مختلف دینی در این فعالیت‌ها به چشم نمی‌خورد، اما به‌تدریج موسسات و کانون‌های مذکور به مرکز شکل‌گیری اولین هسته‌های جریان روشنفکری دینی تبدیل شد. این جریان با تاسیس انجمن‌های اسلامی دانشجویی توسط مهندس بازرگان به عنوان یکی از مهمترین کانون‌های روشنفکری دینی و جلب و جذب تحصیلکردگان دانشگاهی رشد و گسترش چشمگیری یافت. در ابتدا فعالیت‌های این جریان تحت تاثیر گفتمان‌های حاکم عمدتا مبارزه با عقاید خرافی، اثبات سازگاری میان علم و دین،تبیین ابعاد مترقی احکام فردی و اجتماعی دین، توجیه علمی احکام و آموزه‌های دینی و قرآنی و دفاع از دین در برابر مارکسیسم متمرکز بود و کمتر صبغه سیاسی داشت. به تعبیر برخی پژوهشگران، این دوره برای روشنفکران دینی «دوره هویت‌جویی و رقابت» تلقی می‌شود.(کاظمی، ۱۳۸۳: ۹۸)
اگر چه در آغاز مرزبندی روشنی میان گرایشات مختلف دینی در این فعالیت‌ها به چشم نمی‌خورد، اما به‌تدریج موسسات و کانون‌های مذکور به مرکز شکل‌گیری اولین هسته‌های جریان روشنفکری دینی تبدیل شد. این جریان با تاسیس انجمن‌های اسلامی دانشجویی توسط مهندس بازرگان به عنوان یکی از مهمترین کانون‌های روشنفکری دینی و جلب و جذب تحصیلکردگان دانشگاهی رشد و گسترش چشمگیری یافت. در ابتدا فعالیت‌های این جریان تحت تاثیر گفتمان‌های حاکم عمدتا مبارزه با عقاید خرافی، اثبات سازگاری میان علم و دین،تبیین ابعاد مترقی احکام فردی و اجتماعی دین، توجیه علمی احکام و آموزه‌های دینی و قرآنی و دفاع از دین در برابر مارکسیسم متمرکز بود و کمتر صبغه سیاسی داشت. به تعبیر برخی پژوهشگران، این دوره برای روشنفکران دینی «دوره هویت‌جویی و رقابت» تلقی می‌شود.<ref>کاظمی، ۱۳۸۳: ۹۸</ref>


جریان روشنفکری دینی در ایران از میان دو جریان ناسیونالیسم و مارکسیسم، دومی را رقیب خود می‌یافت. رهبری معتدل جریان ناسیونالیسم و در حاشیه قرار داشتن تفکرات ناسیونالیستی شووینیستی در جبهه ملی، نزدیکی بیشتر روشنفکران مسلمان را به این جبهه در برابر مارکسیسم ممکن می‌ساخت. این رقابت در سطح سیاسی به اتحاد روشنفکری دینی با ملیون انجامید. رقابت مذکور به‌ویژه در سطح مباحث نظری البته از جهاتی برای اندیشه دینی معاصر مفید و مطلوب بود زیرا اولا؛ احساس تعهد فکری و مسئولیت دینی را در اقشار تحصیلکرده و جوان تشدید می‌کرد. ثانیا؛ با طرح نقد‌های تئوریک و به چالش کشیدن دین، روشنفکری دینی را ناگزیر از تکاپوی فکری و یافتن پاسخ می‌کرد و اندیشه اسلامی را از محدوده مباحث کلامی لاهوتی به گستره مسائل ملموس زندگی وارد می‌ساخت و در برابر نیاز‌ها و مطالبات جامعه امروز قرار می‌داد. نتیجه این رقابت و تکاپوی تئوریک، آغاز نهضت بازگشت به قرآن بود. مسلمانان یک بار دیگر در مواجهه با بحرانی که کیان و موجودیت اسلامی آنان را تهدید می‌کرد، خود را نیازمند قرآن می‌دیدند تا با رجوع به آن پاسخ نیاز‌های خود را بیابند.
جریان روشنفکری دینی در ایران از میان دو جریان ناسیونالیسم و مارکسیسم، دومی را رقیب خود می‌یافت. رهبری معتدل جریان ناسیونالیسم و در حاشیه قرار داشتن تفکرات ناسیونالیستی شووینیستی در جبهه ملی، نزدیکی بیشتر روشنفکران مسلمان را به این جبهه در برابر مارکسیسم ممکن می‌ساخت. این رقابت در سطح سیاسی به اتحاد روشنفکری دینی با ملیون انجامید. رقابت مذکور به‌ویژه در سطح مباحث نظری البته از جهاتی برای اندیشه دینی معاصر مفید و مطلوب بود زیرا اولا؛ احساس تعهد فکری و مسئولیت دینی را در اقشار تحصیلکرده و جوان تشدید می‌کرد. ثانیا؛ با طرح نقد‌های تئوریک و به چالش کشیدن دین، روشنفکری دینی را ناگزیر از تکاپوی فکری و یافتن پاسخ می‌کرد و اندیشه اسلامی را از محدوده مباحث کلامی لاهوتی به گستره مسائل ملموس زندگی وارد می‌ساخت و در برابر نیاز‌ها و مطالبات جامعه امروز قرار می‌داد. نتیجه این رقابت و تکاپوی تئوریک، آغاز نهضت بازگشت به قرآن بود. مسلمانان یک بار دیگر در مواجهه با بحرانی که کیان و موجودیت اسلامی آنان را تهدید می‌کرد، خود را نیازمند قرآن می‌دیدند تا با رجوع به آن پاسخ نیاز‌های خود را بیابند.