صلاح الدین ایوبی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'لشکر کشی ' به 'لشکر‌کشی '
جز (جایگزینی متن - 'فوق العاده' به 'فوق‌العاده')
جز (جایگزینی متن - 'لشکر کشی ' به 'لشکر‌کشی ')
خط ۴۹: خط ۴۹:
[[مسیحیان]] در سال‌های ابتدایی [[جنگ صلیبی]] توانسته بودند شهرهای مسلمان‌نشین بسیاری را فتح کنند و این فتوحات به آنان روحیه بسیار داد تا این که طمع فتح [[قاهره]] مرکز [[دولت فاطمی]] را در سر بپرورانند. «ارتش بزرگ مسیحی به سمت [[قاهره]] حرکت کرد و شهرهایی که در میان راه بود از جمله شهر بزرگ بلبیس را فتح و آنجا را غارت کرده و مردمان را نیز کشتند». <ref>أبوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی، البدایة و النهایة، ج 12، ص 255، بیروت، دار الفکر، 1407/1986.</ref> در نهایت آنها به [[قاهره]] رسیدند و آنجا را به محاصره خود در آوردند. اما مردم [[قاهره]] که بیم آن داشتند فرنگی‌ها در قاهره نیز چنان کنند که در بلبیس کرده بودند به دفاع از شهر برخاستند.
[[مسیحیان]] در سال‌های ابتدایی [[جنگ صلیبی]] توانسته بودند شهرهای مسلمان‌نشین بسیاری را فتح کنند و این فتوحات به آنان روحیه بسیار داد تا این که طمع فتح [[قاهره]] مرکز [[دولت فاطمی]] را در سر بپرورانند. «ارتش بزرگ مسیحی به سمت [[قاهره]] حرکت کرد و شهرهایی که در میان راه بود از جمله شهر بزرگ بلبیس را فتح و آنجا را غارت کرده و مردمان را نیز کشتند». <ref>أبوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی، البدایة و النهایة، ج 12، ص 255، بیروت، دار الفکر، 1407/1986.</ref> در نهایت آنها به [[قاهره]] رسیدند و آنجا را به محاصره خود در آوردند. اما مردم [[قاهره]] که بیم آن داشتند فرنگی‌ها در قاهره نیز چنان کنند که در بلبیس کرده بودند به دفاع از شهر برخاستند.


العاضد که به عنوان [[خلیفه فاطمی]] در آنجا حکومت می‌کرد از حکومت عباسی درخواست کمک کرده و از آنها تقاضا کرد برای رفع مشکل صلیبیون نیروی نظامی به آنجا بفرستند. او که خوب می‌دانست بدون کمک قدرتی برای مقابله با غربی‌ها ندارد خواستار لشکر کشی اسدالدین شیرکوه فرمانده بزرگ که عموی صلاح‌الدین بود شد.
العاضد که به عنوان [[خلیفه فاطمی]] در آنجا حکومت می‌کرد از حکومت عباسی درخواست کمک کرده و از آنها تقاضا کرد برای رفع مشکل صلیبیون نیروی نظامی به آنجا بفرستند. او که خوب می‌دانست بدون کمک قدرتی برای مقابله با غربی‌ها ندارد خواستار لشکر‌کشی اسدالدین شیرکوه فرمانده بزرگ که عموی صلاح‌الدین بود شد.


«اسدالدین با شش هزار سپاهی عازم [[مصر]] شد و پیش از حرکت نیازهای سپاهیان را رفع نمود و هر سواری را بیست دینار عطا کرد. جماعتی از امرا نیز در خدمت او بودند و صلاح‌الدین یوسف بن ایوب به همراه پدرش ایوب برادر شیرکوه او را همراهی می‌کردند. چون نزدیک قاهره شد فرنگی‌ها عقب‌نشینی کرده و به شهرهای خود بازگشتند. او نیز در اواسط همان سال وارد [[قاهره]] شد. "العاضد لدین الله" خلیفه فاطمی او را خلعت داد و برای او و لشکریانش مقرری معین نمود». <ref>تاریخ ابن خلدون، ج 5، ص 330.</ref>
«اسدالدین با شش هزار سپاهی عازم [[مصر]] شد و پیش از حرکت نیازهای سپاهیان را رفع نمود و هر سواری را بیست دینار عطا کرد. جماعتی از امرا نیز در خدمت او بودند و صلاح‌الدین یوسف بن ایوب به همراه پدرش ایوب برادر شیرکوه او را همراهی می‌کردند. چون نزدیک قاهره شد فرنگی‌ها عقب‌نشینی کرده و به شهرهای خود بازگشتند. او نیز در اواسط همان سال وارد [[قاهره]] شد. "العاضد لدین الله" خلیفه فاطمی او را خلعت داد و برای او و لشکریانش مقرری معین نمود». <ref>تاریخ ابن خلدون، ج 5، ص 330.</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۳۹

ویرایش