۸۷٬۹۱۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بی بدیل' به 'بیبدیل') |
جز (جایگزینی متن - 'جانبداری' به 'جانبداری') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
نکتهای که در این اشکال مورد توجه قرار نگرفته، این است که پرسشگر مفسر است. اگر مفسر از متنی طالب پاسخی نباشد، متن به او جواب نمیدهد و لازمه پرسشگری وجود تئوریها، پیش فرضها و باورها در ذهن مفسر است. ممکن است مفسر درباره موضوعی در آغاز تصوری نداشته و کم کم برایش پدید آمده باشد؛ اما پیدایش همین تصور بدون زمینه نیست. به این معنا که مفسر نسبت به هر یک از تصورات تابع گرایشهاو فرضیاتی است که درباره فهم کلام و جهتگیری عام آن دارد. به همین دلیل به دنبال تطبیق تئوری خود با کلام است. گفته نشود: مفسر هیچ فرضیه و تصدیقی نسبت به کلام ندارد. این حالت در مرحله نخست مراجعه به متن است. اما با اندکی توجه به احتمالات و معانی گوناگون، ارزش همه آنهابرای او یکسان نیست؛ بلکه در ذهن خود نسبت به آنهانوعی داوری دارد و برخی را بر برخی رجحان میدهد وگرنه کار او تفسیر تلقی نخواهدشد. | نکتهای که در این اشکال مورد توجه قرار نگرفته، این است که پرسشگر مفسر است. اگر مفسر از متنی طالب پاسخی نباشد، متن به او جواب نمیدهد و لازمه پرسشگری وجود تئوریها، پیش فرضها و باورها در ذهن مفسر است. ممکن است مفسر درباره موضوعی در آغاز تصوری نداشته و کم کم برایش پدید آمده باشد؛ اما پیدایش همین تصور بدون زمینه نیست. به این معنا که مفسر نسبت به هر یک از تصورات تابع گرایشهاو فرضیاتی است که درباره فهم کلام و جهتگیری عام آن دارد. به همین دلیل به دنبال تطبیق تئوری خود با کلام است. گفته نشود: مفسر هیچ فرضیه و تصدیقی نسبت به کلام ندارد. این حالت در مرحله نخست مراجعه به متن است. اما با اندکی توجه به احتمالات و معانی گوناگون، ارزش همه آنهابرای او یکسان نیست؛ بلکه در ذهن خود نسبت به آنهانوعی داوری دارد و برخی را بر برخی رجحان میدهد وگرنه کار او تفسیر تلقی نخواهدشد. | ||
به عنوان نمونه یکی ازمسائل بسیار اختلافی در تفسیر و کلام مساله امامت است. این مساله در اهل سنت ازمنظری مورد بحث قرار گرفته و در شیعه از منظر دیگری و از این رهگذر ابعاد مختلفی یافته است. یکی از ابعاد این مساله این است که آیا امامت از اصول است یا فروع و نصب آن از جانب مردم است یا از سوی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)؟ برای مفسرین ومتکلمین اهل سنت چون در خصوص خلافت مسائل حکومت و سیاست و اداره جامعه و تأمین معاش مردم و نظایر آنها مطرح است، طبعا آن را از فروع احکام قرار داده و برهمین اساس بسیاری از آیات را تفسیر کردهاند؛ اما شیعه چون از این تئوری که امامت و ولایت معصوم ادامه راه انبیا و برای تبیین و تفسیر وحی است، | به عنوان نمونه یکی ازمسائل بسیار اختلافی در تفسیر و کلام مساله امامت است. این مساله در اهل سنت ازمنظری مورد بحث قرار گرفته و در شیعه از منظر دیگری و از این رهگذر ابعاد مختلفی یافته است. یکی از ابعاد این مساله این است که آیا امامت از اصول است یا فروع و نصب آن از جانب مردم است یا از سوی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)؟ برای مفسرین ومتکلمین اهل سنت چون در خصوص خلافت مسائل حکومت و سیاست و اداره جامعه و تأمین معاش مردم و نظایر آنها مطرح است، طبعا آن را از فروع احکام قرار داده و برهمین اساس بسیاری از آیات را تفسیر کردهاند؛ اما شیعه چون از این تئوری که امامت و ولایت معصوم ادامه راه انبیا و برای تبیین و تفسیر وحی است، جانبداری میکند، لذاهمانطور که نبوت را منصب الهی و از اصول میداند، امامت را هم منصب الهی و ازاصول میشمارد؛ نه از فروع.<ref>سبحانی، جعفر، الهیات فی الکتاب و السنة، ج۲، ص ۵۱۵.</ref> بر همین اساس تفاسیر شیعه بر این تئوری مبتنی است و آیات مربوط را بر اساس آن تفسیر کردهاند. قرطبی که از مفسران اهل سنت است، آیه «یا داود انا جعلناک خلیفة فی الارض؛<ref>ص/سوره۳۸، آیه۲۶. </ref>ای داود ما تو را در زمین جانشین قرار دادیم»، یا آیه «انی جاعل فی الارض خلیفة؛<ref>بقره/سوره۲، آیه۳۰. </ref>من در زمین جانشین قرار میدهم»، را بر اساس همان تئوری اهل سنت تفسیر میکند<ref>قرطبی، شمسالدین، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۲۶۴. </ref> <ref>طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۲. </ref>، و طبرسی که از مفسران شیعه است بر پایه تئوری شیعه (در باب عصمت در ذیل آیه ۱۲۴ بقره، در تفاسیر شیعه و سنی و در مساله نصب ذیل همین آیه و آیه تطهیر (احزاب) و آیه اکمال.<ref>مائده/سوره۵، آیه۶. </ref>) | ||
این امر در مورد عصمت و تنصیص امام نیز کاملا مطرح است<ref>طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۴. </ref>و نقش داشتن تئوریهای پیشین را در تفسیر به روشنی نشان میدهد، در همین زمینه بر این سخن که ما پیش از تفسیر باید نسبت به پاسخ هر سؤالی حتماچیزی درباره آن بدانیم، اشکال گرفته و گفتهاند: این سخن درست نیست؛ چون لازم نیست قبل از سؤال چیزی درباره آن بدانیم. پیش دانسته برای پاسخ سؤال ضروری است؛ نه طرح سؤال، مادام که ما درباره سؤال به هیچ تصدیقی بدیهی یا نظری دست نیافتهایم، نمیتوانیم هیچگونه پاسخی به آن بدهیم. | این امر در مورد عصمت و تنصیص امام نیز کاملا مطرح است<ref>طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۴. </ref>و نقش داشتن تئوریهای پیشین را در تفسیر به روشنی نشان میدهد، در همین زمینه بر این سخن که ما پیش از تفسیر باید نسبت به پاسخ هر سؤالی حتماچیزی درباره آن بدانیم، اشکال گرفته و گفتهاند: این سخن درست نیست؛ چون لازم نیست قبل از سؤال چیزی درباره آن بدانیم. پیش دانسته برای پاسخ سؤال ضروری است؛ نه طرح سؤال، مادام که ما درباره سؤال به هیچ تصدیقی بدیهی یا نظری دست نیافتهایم، نمیتوانیم هیچگونه پاسخی به آن بدهیم. | ||