confirmed
۳۸٬۶۷۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| پایتخت = | | پایتخت = | ||
| تعداد جمعیت = حدود ۸۰۰ هزار نفر | | تعداد جمعیت = حدود ۸۰۰ هزار نفر | ||
| دین = اسلام | | دین = [[اسلام]] | ||
| زبان = عربی، کردی | | زبان = عربی، کردی | ||
}} | }} | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
اما دکتر کاظم جنابی نظر دیگری دارد: | اما دکتر کاظم جنابی نظر دیگری دارد: | ||
هنگامی که کوفه پدید آمد، نجف شهر مهمی نبود و از توابع «حیره» به شمار میآمد و بعداً به جهت خشکی زمینش، مقبرة مردم کوفه قرار گرفت.<ref>تخطیط مدینة الکوفه، ص٣٢</ref> | هنگامی که [[کوفه]] پدید آمد، نجف شهر مهمی نبود و از توابع «حیره» به شمار میآمد و بعداً به جهت خشکی زمینش، مقبرة مردم کوفه قرار گرفت.<ref>تخطیط مدینة الکوفه، ص٣٢</ref> | ||
ابن طاووس گوید: محمد بن علی بن رحیم شیبانی گفت: من و پدرم علی بن رحیم و عمویم حسین بن رحیم با عدهای که قصد زیارت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) را داشتند، وارد شهر نجف شدیم. سال دویست و شصت و اندی بود و من کودکی بیش نبودم. نزدیک قبر امام علی (علیه السلام) که رسیدیم تنها سنگ نشانی آن جا بود و دیگر هیچ و مردمانی اندک در آن اطراف زندگی میکردند | [[سید بن طاووس|ابن طاووس]] گوید: محمد بن علی بن رحیم شیبانی گفت: من و پدرم علی بن رحیم و عمویم حسین بن رحیم با عدهای که قصد [[زیارت]] امیرمؤمنان علی (علیه السلام) را داشتند، وارد شهر نجف شدیم. سال دویست و شصت و اندی بود و من کودکی بیش نبودم. نزدیک قبر امام علی (علیه السلام) که رسیدیم تنها سنگ نشانی آن جا بود و دیگر هیچ و مردمانی اندک در آن اطراف زندگی میکردند<ref>فرحةالغری، سید بن طاووس، ص١٢٢</ref>. | ||
برای رسیدن به نظر درست دراینباره، باید به دو نکتة مهم توجه داشت: | برای رسیدن به نظر درست دراینباره، باید به دو نکتة مهم توجه داشت: | ||
# سرزمین نجف، خاکی خوب و آب و هوایی معتدل داشته و منطقه خوش گذرانی ساسانیها و منذریها و عباسیها بوده<ref>ماضی النجف و حاضرها، ج١، ص۴</ref> و در نجف یا مشرف بر آن دِیرها و قصرهایی وجود داشته است | # سرزمین نجف، خاکی خوب و آب و هوایی معتدل داشته و منطقه خوش گذرانی ساسانیها و منذریها و عباسیها بوده<ref>ماضی النجف و حاضرها، ج١، ص۴</ref> و در نجف یا مشرف بر آن دِیرها و قصرهایی وجود داشته است<ref>الدیارات، ص٢٣٠</ref>. البته این بدان معنا نیست که در آن زمانها نجف مسکونی و آباد بوده؛ چرا که در گزارش جغرافی دانها به این مطلب اشاره نشده و آنان که از دِیرها و قصرها یاد کردهاند، نگفتهاند که نجف در آن دوره، ساکنانی داشته و معمور بوده است. | ||
# | # | ||
# گمان دکتر جنابی به این که نجف منطقه ی کوچک و مسکونی بوده و از توابع حیره و نیز وجود دِیرها و سازه های بزرگ و باشکوه، همة | # گمان دکتر جنابی به این که نجف منطقه ی کوچک و مسکونی بوده و از توابع حیره و نیز وجود دِیرها و سازه های بزرگ و باشکوه، همة اینها نشان میدهد که این مکان جای زندگی مردمی بوده؛ هرچند به طور موقت و فصلی، و این وابسته به آن است که نجف از آب و هوایی مطلوب برخوردار بوده باشد. | ||
یک عامل مهم آشکار شدن قبر امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و برپا شدن بارگاه و حرم آن حضرت است. نخستین بار در زمان امام صادق (علیه السلام) و به فرمان ایشان، قبر امیرمؤمنان آشکار گردید. در روایت صفوان آمده که امام صادق (علیه السلام) پس از آن که ما را به قبر راهنمایی کرد، من به ایشان عرض کردم: فدای تان شوم! آیا اجازه میدهید شیعیان کوفه را از این امر آگاه گردانم؟ فرمود: آری، و درهم هایی در اختیار من گذارد تا قبر را تعمیر و بازسازی کنم. قبر حضرت امیر (علیه السلام) پس از آن بر اثر سیل خراب گردید و تا زمان داوود بن علی عباسی (متوفی ١٣٣) به همان حال باقی بود و داوود آن را اصلاح کرد و روی آن صندوقی قرار داد. آنگاه دوباره، قبر شریف تخریب شد و هارون الرشید آن را بازسازی کرد و در سال ١٧٠ هجری گنبدی بر آن نهاد.<ref>دلیل النجف الاشرف، ص٢٣</ref> | یک عامل مهم آشکار شدن قبر امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و برپا شدن بارگاه و حرم آن حضرت است. نخستین بار در زمان امام صادق (علیه السلام) و به فرمان ایشان، قبر امیرمؤمنان آشکار گردید. در روایت [[صفوان]] آمده که [[امام صادق(ع)|امام صادق (علیه السلام)]] پس از آن که ما را به قبر راهنمایی کرد، من به ایشان عرض کردم: فدای تان شوم! آیا اجازه میدهید شیعیان کوفه را از این امر آگاه گردانم؟ فرمود: آری، و درهم هایی در اختیار من گذارد تا قبر را تعمیر و بازسازی کنم. قبر حضرت امیر (علیه السلام) پس از آن بر اثر سیل خراب گردید و تا زمان داوود بن علی عباسی (متوفی ١٣٣) به همان حال باقی بود و داوود آن را اصلاح کرد و روی آن صندوقی قرار داد. آنگاه دوباره، قبر شریف تخریب شد و [[هارون الرشید]] آن را بازسازی کرد و در سال ١٧٠ هجری گنبدی بر آن نهاد.<ref>دلیل النجف الاشرف، ص٢٣</ref> | ||
در سال ٣٣٨ هجری ابوعلی عمر بن یحیی، گنبدی سفیدرنگ بر مزار امیرمؤمنان (علیه السلام) قرار داد و از آن پس، اتاقک هایی پیرامون آن مزار ساخته شد که متعلق به بینوایان شیعه بود. در اواخر قرن چهارم، شیعیان در آن جا خانهها برپا کردند و آبادانی در اطراف حرم علوی، رو به گسترش نهاد | در سال ٣٣٨ هجری ابوعلی عمر بن یحیی، گنبدی سفیدرنگ بر مزار امیرمؤمنان (علیه السلام) قرار داد و از آن پس، اتاقک هایی پیرامون آن مزار ساخته شد که متعلق به بینوایان شیعه بود. در اواخر قرن چهارم، شیعیان در آن جا خانهها برپا کردند و آبادانی در اطراف حرم علوی، رو به گسترش نهاد<ref>الاحلام، علی الشرقی، ص۵٣</ref>. از همة این گفتهها و روایتها به دست میآید که سکونت قابل توجه پیرامون قبر امیرمؤمنان (علیه السلام) در اواخر قرن سوم هجری آغاز شده است. | ||
به جز آنچه جهانگردان درباره شهر نجف نوشتهاند، تصویر دیگری پیش روی ما نیست. شاید نخستین کسی که از شهر نجف یاد کرده، جهانگرد عرب، ابن جبیره (متوفای ۵٠٨)می باشد؛ آن جا که میگوید: | به جز آنچه جهانگردان درباره شهر نجف نوشتهاند، تصویر دیگری پیش روی ما نیست. شاید نخستین کسی که از شهر نجف یاد کرده، جهانگرد عرب، ابن جبیره (متوفای ۵٠٨)می باشد؛ آن جا که میگوید: | ||
وارد شهر نجف شدیم؛ منطقهای در پشت کوفه که گویا حدّ فاصل این شهر و صحراست. زمینی سخت، وسیع و چشم گستر دارد. در طرف غرب کوفه، به فاصلة یک فرسخ، بارگاهی مشهور و عظیم، منسوب به علی بن ابیطالب (رض) واقع شده که بنایی باشکوه دارد | وارد شهر نجف شدیم؛ منطقهای در پشت کوفه که گویا حدّ فاصل این شهر و صحراست. زمینی سخت، وسیع و چشم گستر دارد. در طرف غرب کوفه، به فاصلة یک فرسخ، بارگاهی مشهور و عظیم، منسوب به علی بن ابیطالب (رض) واقع شده که بنایی باشکوه دارد<ref>رحلة ابن جبیر، ص١۶٣ و ١۶۴</ref>. | ||
ابن بطوطه (متوفای ٧٢۵) شهر نجف را در سفرنامة خود این گونه توصیف میکند: | [[ابن بطوطه]] (متوفای ٧٢۵) شهر نجف را در سفرنامة خود این گونه توصیف میکند: | ||
به شهر بارگاه علی بن ابیطالب (رضی الله عنه) در نجف فرود آمدیم. شهری نیک منظر، در زمینی وسیع و سخت که از بهترین و پرجمعیت ترین و مقاوم بناترین شهرهای عراق به شمار است و بازارهایی نظیف و نیکو دارد. از «باب الحضره» وارد شهر شدیم و به بازار بقالین و آشپزان و نانواها رسیدیم و پس از آن، به بازار میوه و بازار دوزندگان و رخت شویان و عطاران. آنگاه به حرمی که مردم میپندارند قبر علی (علیه السلام) است، در آمدیم. در برابر آن، مدرسهها و تکیهها و استراحت گاه های آباد و دل پذیر، به بهترین شکل خودنمایی میکرد. دیوارهای حرم را لعابی خوش رنگ و چشم نواز پوشانده است | به شهر بارگاه علی بن ابیطالب (رضی الله عنه) در نجف فرود آمدیم. شهری نیک منظر، در زمینی وسیع و سخت که از بهترین و پرجمعیت ترین و مقاوم بناترین شهرهای عراق به شمار است و بازارهایی نظیف و نیکو دارد. از «باب الحضره» وارد شهر شدیم و به بازار بقالین و آشپزان و نانواها رسیدیم و پس از آن، به بازار میوه و بازار دوزندگان و رخت شویان و عطاران. آنگاه به حرمی که مردم میپندارند قبر علی (علیه السلام) است، در آمدیم. در برابر آن، مدرسهها و تکیهها و استراحت گاه های آباد و دل پذیر، به بهترین شکل خودنمایی میکرد. دیوارهای حرم را لعابی خوش رنگ و چشم نواز پوشانده است<ref>رحلة ابن بطوطه، ج١، ص١٠٩</ref>. | ||
"""یعقوب سرکیس""" از قول تکسیرا نقل میکند: | """یعقوب سرکیس""" از قول تکسیرا نقل میکند: | ||
ظهر روز شنبه، ١٨ ماه آوریل، ١۶٠۴م (٢٣ ربیع الثانی) وارد شهر نجف شدیم. شهری بزرگ که شمار خانه های آن، حدود پنجاه تا شصت سال پیش، شصت یا هفتادهزار بوده است. خرابه های بر جای مانده از آن خانهها نشان میدهد که نجف، شهری وسیع و خوش ساخت بوده؛ اما امروزه خانه های مسکونی آن از ۵٠٠ خانه فراتر نمیرود و ساکنان آن، بیشتر بینوایان و بیچارگانند. به گفتة بعضی اهالی شهر، خرابی و انحطاط شهر از روزی آغاز شده که شاه طهماسب صفوی در سال ٩٨۴ق/١۵٧۶م از دنیا رفت و دیگر هیچ کس، همچون او به شهر نجف نپرداخت و اهمیت نداد. در این شهر، خرابه های چند بازار به چشم میخورد که گواه عظمت گذشته آن است | ظهر روز شنبه، ١٨ ماه آوریل، ١۶٠۴م (٢٣ [[ماه ربیع الثانی|ربیع الثانی]]) وارد شهر نجف شدیم. شهری بزرگ که شمار خانه های آن، حدود پنجاه تا شصت سال پیش، شصت یا هفتادهزار بوده است. خرابه های بر جای مانده از آن خانهها نشان میدهد که نجف، شهری وسیع و خوش ساخت بوده؛ اما امروزه خانه های مسکونی آن از ۵٠٠ خانه فراتر نمیرود و ساکنان آن، بیشتر بینوایان و بیچارگانند. به گفتة بعضی اهالی شهر، خرابی و انحطاط شهر از روزی آغاز شده که [[شاه طهماسب صفوی]] در سال ٩٨۴ق/١۵٧۶م از دنیا رفت و دیگر هیچ کس، همچون او به شهر نجف نپرداخت و اهمیت نداد. در این شهر، خرابه های چند بازار به چشم میخورد که گواه عظمت گذشته آن است<ref>مباحث عراقیة، القسم الثانی، ص٣٣۵</ref>. | ||
جهانگرد فرانسوی، «تاورنیه» هنگام عبور خود از شهر نجف در سال ١٩٣٨م آن را چنین توصیف میکند: | جهانگرد فرانسوی، «تاورنیه» هنگام عبور خود از شهر نجف در سال ١٩٣٨م آن را چنین توصیف میکند: | ||
به شهری کوچک که در گذشته به آن کوفه میگفتند و هم اکنون به «مشهد علی» معروف است، رسیدیم. بارگاه علی، داماد پیامبر، فضایی وسیع دارد. در چهارگوشة مرقد، چهار شمعدان روشن دیده میشود و قندیل هایی که بالای ضریح، از سقف آویزانند. دو قاری قرآن، شبانه روز آن جا قرآن میخوانند. در این شهر، جز سه چهار چاه آب با آب های ناگوار و یک قنات خشک، منبع دیگری برای آب نیست. خوردنی موجود در نجف، تنها خرما و انگور و بادام است که به قیمت گران فروخته میشود. چون زائران وارد نجف شوند و گرسنه باشند، شیخ که بزرگ آن منطقه است، با برنجی که با آب و نمک و روغن، پخته شده، از آنها پذیرایی میکند. چراگاهی که برای چهارپایان در آن بچرند، وجود ندارد و همین کمبود غذا را باعث شده است | به شهری کوچک که در گذشته به آن کوفه میگفتند و هم اکنون به «مشهد علی» معروف است، رسیدیم. بارگاه علی، داماد پیامبر، فضایی وسیع دارد. در چهارگوشة مرقد، چهار شمعدان روشن دیده میشود و قندیل هایی که بالای ضریح، از سقف آویزانند. دو قاری قرآن، شبانه روز آن جا قرآن میخوانند. در این شهر، جز سه چهار چاه آب با آب های ناگوار و یک قنات خشک، منبع دیگری برای آب نیست. خوردنی موجود در نجف، تنها خرما و انگور و بادام است که به قیمت گران فروخته میشود. چون زائران وارد نجف شوند و گرسنه باشند، شیخ که بزرگ آن منطقه است، با برنجی که با آب و نمک و روغن، پخته شده، از آنها پذیرایی میکند. چراگاهی که برای چهارپایان در آن بچرند، وجود ندارد و همین کمبود غذا را باعث شده است<ref>العراق فی القرآن السابع عشر، ص٢۴ و ٢۵</ref>. | ||
«نیپور» جهانگرد آلمانی مشاهدات خود در سال ١٧۶۵م/١١٧٩ق از نجف را این گونه بیان میکند: | «نیپور» جهانگرد آلمانی مشاهدات خود در سال ١٧۶۵م/١١٧٩ق از نجف را این گونه بیان میکند: | ||
مشهد علی در سرزمین خشک و خالی از گیاه قرار دارد؛ همچون جدّه. بی آبی، مشکل جدی این منطقه است. برای غذا پختن و شست وشو، آب قنات های زیرزمینی، به کار میرود و برای خوردن، آب را از مسافت سه ساعتی بر پشت الاغها به شهر منتقل میکنند. همة خانهها از خشت های سفالی و بر پایههای آهکی ساخته شده و سقف های گنبدی دارند برای استحکام بیشتر. اهالی این شهر، بعضی سنی و بعضی شیعهاند. شکل و هیأت کلی این شهر، به شهر قدس میماند؛ همچنین از جهت وسعت. پیرامون شهر دیواری کشیده اند که اکنون دو درب دارد: «باب المشهد» و «باب النهر». «باب الشام» را که سومین درب بوده، با دیوار مسدود کردهاند. دیوار شهر چندان تخریب شده که از بیست جای آن میتوان وارد شهر شد. جز بارگاه باشکوه و عظیمی که بر قبر امام علی (علیه السلام) ساختهاند، سه محل اجتماع دیگر که از آن کوچک ترند، نیز وجود دارد | مشهد علی در سرزمین خشک و خالی از گیاه قرار دارد؛ همچون جدّه. بی آبی، مشکل جدی این منطقه است. برای غذا پختن و شست وشو، آب قنات های زیرزمینی، به کار میرود و برای خوردن، آب را از مسافت سه ساعتی بر پشت الاغها به شهر منتقل میکنند. همة خانهها از خشت های سفالی و بر پایههای آهکی ساخته شده و سقف های گنبدی دارند برای استحکام بیشتر. اهالی این شهر، بعضی سنی و بعضی شیعهاند. شکل و هیأت کلی این شهر، به شهر قدس میماند؛ همچنین از جهت وسعت. پیرامون شهر دیواری کشیده اند که اکنون دو درب دارد: «باب المشهد» و «باب النهر». «باب الشام» را که سومین درب بوده، با دیوار مسدود کردهاند. دیوار شهر چندان تخریب شده که از بیست جای آن میتوان وارد شهر شد. جز بارگاه باشکوه و عظیمی که بر قبر امام علی (علیه السلام) ساختهاند، سه محل اجتماع دیگر که از آن کوچک ترند، نیز وجود دارد<ref>مشاهدات نیبور فی رحلته من البصرة الی الحلة سنة١٧۶۵م، ص٧٧-٧٩</ref>. | ||
مستشرق انگلیسی، خانم «لیدی درور» در سفرنامة خود، پس از توصیف شهر و محلات و بازارهای آن که در سال ١٩٢٣م/١٣۴٢ق مشاهده کرده، دربارة خیابانها و جاده های شهر نجف میگوید: «نجف شهر زیبایی است، اما خیابان های آن هیچ صاف و هموار نیست»<ref>فی بلاد الرافدین، صور و خواطر، لیدی درور، ص٧١-٧٣</ref> | مستشرق انگلیسی، خانم «لیدی درور» در سفرنامة خود، پس از توصیف شهر و محلات و بازارهای آن که در سال ١٩٢٣م/١٣۴٢ق مشاهده کرده، دربارة خیابانها و جاده های شهر نجف میگوید: «نجف شهر زیبایی است، اما خیابان های آن هیچ صاف و هموار نیست»<ref>فی بلاد الرافدین، صور و خواطر، لیدی درور، ص٧١-٧٣</ref> | ||
نزدیک به ده سال بعد، در ١٩٣۵م، در «راهنمای سرزمین عراق» دراینباره میخوانیم: | نزدیک به ده سال بعد، در ١٩٣۵م، در «راهنمای سرزمین عراق» دراینباره میخوانیم: | ||
خیابانها جز در مواردی محدود صاف، هموار و عریض است.. . ساختمانها عظیم و چشم نواز، بازارها منظم و عریض، به خصوص بازار بزرگی که از دیوار شرقی شهر شروع میشود تا میرسد به صحن علوی. در این شهر سه مدرسة دولتی، سه مدرسة محلی و تعداد زیادی مدرسة علمیه وجود دارد. مساجد متعددی ساخته شده که در اتاقک های پیرامون هر یک، قبور عالمان و بزرگان قرار دارد. شهر نجف، با دیواری بزرگ و حجیم احاطه شده؛ دیواری که پس از انقلاب سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق بعضی قسمت های آن شکافته شد. دیواری که اکنون پیرامون شهر، آن را در بر گرفته، به دست «محمدحسین خان علاف» وزیر فتحعلی شاه قاجار، درسال ١٢٣٢ق/١٨١۶م ساخته شده و چهار دروازه به نامهای مختلف دارد | خیابانها جز در مواردی محدود صاف، هموار و عریض است.. . ساختمانها عظیم و چشم نواز، بازارها منظم و عریض، به خصوص بازار بزرگی که از دیوار شرقی شهر شروع میشود تا میرسد به صحن علوی. در این شهر سه مدرسة دولتی، سه مدرسة محلی و تعداد زیادی مدرسة علمیه وجود دارد. مساجد متعددی ساخته شده که در اتاقک های پیرامون هر یک، قبور عالمان و بزرگان قرار دارد. شهر نجف، با دیواری بزرگ و حجیم احاطه شده؛ دیواری که پس از انقلاب سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق بعضی قسمت های آن شکافته شد. دیواری که اکنون پیرامون شهر، آن را در بر گرفته، به دست «محمدحسین خان علاف» وزیر فتحعلی شاه قاجار، درسال ١٢٣٢ق/١٨١۶م ساخته شده و چهار دروازه به نامهای مختلف دارد<ref>فی بلاد الرافدین، صور و خواطر، لیدی درور، ص٧١-٧٣</ref>. | ||
در سال ١٩۴۵م/١٣۶٩ق شهرداری شهر نجف تصمیم گرفت تا تغییری اساسی در این شهر ایجاد کند. پس خیابان اطراف صحن علوی را احداث کرد و در پی آن، بازارچهها و ساختمان های بسیاری تخریب شد و جای خود را به ساختمانها و بازارچه های نوساز داد. از آن پس خیابان «الرسول» مقابل «باب القبله»، خیابان طوسی، در طرف عکس، خیابان «امام صادق» و «زینالعابدین» که به طور موازی از میدان شروع میشوند و پس از رسیدن به خیابان پیرامون حرم، در غرب شهر نجف به پایان میرسند، پدید آمد. نوترین و محکم ترین بناهای شهر در حاشیة این خیابانها برپا شده است. بزرگترین بازار نجف، بازاری است به طول ۵٠٠متر که از میدان اصلی یا خیابان اطراف حرم امتداد دارد و در آن، هفت دهنة فرعی منشعب میشود. هر محله نیز معمولاً برای خود بازاری دارد. بازارهای نجف، آباد، پررونق و برآورندة نیازهای مختلف شهروندان است. اما بازارهایی که مخصوص یک صنعت یا کالا باشد، وجود ندارد. | در سال ١٩۴۵م/١٣۶٩ق شهرداری شهر نجف تصمیم گرفت تا تغییری اساسی در این شهر ایجاد کند. پس خیابان اطراف صحن علوی را احداث کرد و در پی آن، بازارچهها و ساختمان های بسیاری تخریب شد و جای خود را به ساختمانها و بازارچه های نوساز داد. از آن پس خیابان «الرسول» مقابل «باب القبله»، خیابان طوسی، در طرف عکس، خیابان «امام صادق» و «زینالعابدین» که به طور موازی از میدان شروع میشوند و پس از رسیدن به خیابان پیرامون حرم، در غرب شهر نجف به پایان میرسند، پدید آمد. نوترین و محکم ترین بناهای شهر در حاشیة این خیابانها برپا شده است. بزرگترین بازار نجف، بازاری است به طول ۵٠٠متر که از میدان اصلی یا خیابان اطراف حرم امتداد دارد و در آن، هفت دهنة فرعی منشعب میشود. هر محله نیز معمولاً برای خود بازاری دارد. بازارهای نجف، آباد، پررونق و برآورندة نیازهای مختلف شهروندان است. اما بازارهایی که مخصوص یک صنعت یا کالا باشد، وجود ندارد. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
نجنف را در دوران معاصر بیشتر به حوزه علمیه معروف آن میشناسند به ویژه آنکه پیش از [[قم]]، حوزه این شهر دارای شهرت جهانی بوده و البته هنوز هم علمای بزرگی در این شهر مشغول به تحصیل و آموزش علوم دینی هستند. | نجنف را در دوران معاصر بیشتر به حوزه علمیه معروف آن میشناسند به ویژه آنکه پیش از [[قم]]، حوزه این شهر دارای شهرت جهانی بوده و البته هنوز هم علمای بزرگی در این شهر مشغول به تحصیل و آموزش علوم دینی هستند. | ||
اما آنچه سبب شد نجف دارای حوزه ای با این قداست و اهمیت شود، وجود بارگاه نورانی حضرت علی(علیه السلام) در این شهر است؛ در واقع این شهر از دیرباز مأمن و پناهگاه عالمان و دانشمندان مسلمان و شیعه بوده است. | اما آنچه سبب شد نجف دارای حوزه ای با این قداست و اهمیت شود، وجود بارگاه نورانی حضرت علی(علیه السلام) در این شهر است؛ در واقع این شهر از دیرباز مأمن و پناهگاه عالمان و دانشمندان مسلمان و [[مذهب شیعه|شیعه]] بوده است. | ||
سابق بر این رسم بود که طلاب و فضلا برای تکمیل دروس حوزوی خود به نجف میرفتند و از محضر اساتید بزرگوار حاضر در آنجا که بسیاری شان ایرانی بودند استفاده میکردند ولی امروز [[حوزه علمیه قم]] این جایگاه را در اختیار دارد | سابق بر این رسم بود که طلاب و فضلا برای تکمیل دروس حوزوی خود به نجف میرفتند و از محضر اساتید بزرگوار حاضر در آنجا که بسیاری شان ایرانی بودند استفاده میکردند ولی امروز [[حوزه علمیه قم]] این جایگاه را در اختیار دارد<ref>برگرفته ازسایت خبرگزاری تسنیم</ref>. | ||
== جغرافیا == | == جغرافیا == | ||
نجف یكی از شهرهای زیارتی عراق است كه در استانی به همین نام واقع شده و به سبب وجود مزار شریف نخستین پیشوای شیعیان جهان، كعبه آمال و آرزوهای بسیاری از مشتاقان وارادت مندان اهل بیت است. این شهر با 563000 نفر جمعیت، در 77 كیلومتری جنوب شرقی كربلا و ده كیلومتری جنوب كوفه قرار دارد. وجود شهر باستانی حیره در مجاورت آن، كه تمدن درخشانی در تاریخ عراق دارد، از سابقه تاریخی این منطقه خبر میدهد. وادی السلام در شمال و دریای خشك شده نجف در مغرب و صحرایی متصل به بادیة الشام كه تا عربستان و اردن و سوریه ادامه دارد در مغرب آن واقع شده است | نجف یكی از شهرهای زیارتی عراق است كه در استانی به همین نام واقع شده و به سبب وجود مزار شریف نخستین پیشوای شیعیان جهان، كعبه آمال و آرزوهای بسیاری از مشتاقان وارادت مندان اهل بیت است. این شهر با 563000 نفر جمعیت، در 77 كیلومتری جنوب شرقی كربلا و ده كیلومتری جنوب كوفه قرار دارد. وجود شهر باستانی حیره در مجاورت آن، كه تمدن درخشانی در تاریخ عراق دارد، از سابقه تاریخی این منطقه خبر میدهد. وادی السلام در شمال و دریای خشك شده نجف در مغرب و صحرایی متصل به بادیة الشام كه تا عربستان و اردن و سوریه ادامه دارد در مغرب آن واقع شده است<ref>عضدالملك، سفرنامه عضدالملك به عتبات عالیات 153. آثار تاریخی این شهر هم چنان موجود است و در معرض بازدید جهان گردان قرار دارد.</ref>. | ||
این شهر را از آن رو نجف نامیدهاند كه نسبت به زمین های مجاور بلند، و به سبب آن كه مستطیل شكل و یا دایره ای است، آب بر سطح آن جمع نمیشود.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، 5/271؛ ابن منظور، لسان العرب، 9/334</ref> به گفته یاقوت حموی نجف ساحل دریای شور است كه در قدیم به حیره متصل بود.<ref>یاقوت حموی، همان، 73. منظور از بحر در این جا فرات است</ref> | این شهر را از آن رو نجف نامیدهاند كه نسبت به زمین های مجاور بلند، و به سبب آن كه مستطیل شكل و یا دایره ای است، آب بر سطح آن جمع نمیشود.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، 5/271؛ ابن منظور، لسان العرب، 9/334</ref> به گفته یاقوت حموی نجف ساحل دریای شور است كه در قدیم به حیره متصل بود.<ref>یاقوت حموی، همان، 73. منظور از بحر در این جا فرات است</ref> | ||
ارتفاع نجف از دریا هفتاد متر است. در وجه تسمیه آن، در سخنی دیگر گفتهاند: | ارتفاع نجف از دریا هفتاد متر است. در وجه تسمیه آن، در سخنی دیگر گفتهاند: | ||
در زمان طوفان نوح این جا مكانی مرتفع بود، سپس دریاچه ای پهناور در آن شكل گرفت كه به «نی» اشتهار یافت. این دریاچه با گذشت زمان به تدریج خشك شد و به آن «نی جَفّ» گفتند؛ یعنی دریای نی خشك شد | در زمان طوفان نوح این جا مكانی مرتفع بود، سپس دریاچه ای پهناور در آن شكل گرفت كه به «نی» اشتهار یافت. این دریاچه با گذشت زمان به تدریج خشك شد و به آن «نی جَفّ» گفتند؛ یعنی دریای نی خشك شد<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، 22</ref>. | ||
این منطقه علاوه بر نجف، به نامهای دیگری نیز شهرت دارد از جمله الغری یا غرّیان. غری به معنای زیبایی است و هر بنای نیكی را غری گویند. غریان كوفه از آن گرفته شده است.<ref> ابن منظور، همان، 15/121</ref> و نیز در وجه تسمیه آن گفتهاند نام یك یا دو علامت یا بنای بلند بوده كه قبل از اسلام در محل كنونی مسجد حنانه از دور دیده میشده است. به گفته یاقوت حموی، این دو علامت یا بنا، مانند دو صومعه، در بیرون كوفه نزدیک قبر علی(علیهالسلام) قرار داشت.<ref> یاقوت حموی، همان جا</ref> لفظ غری یا غریین در شعر شاعران درباره نجف بسیار استفاده شده است. كسانی را كه در نجف اشرف ساكن و یا متولد شدهاند، عمدتاً غروی گویند. از دیگر نامهای این شهر در متون تاریخی میتوان به حدالعذراء<ref> سرزمینی كه نیكو و نشاط انگیز باشد</ref>، حوار، جودی،<ref>چون گویند كشتی نوح بر آن نشسته است از آن رو جودی خواندهاند</ref>وادی السلام، ظهر، ربوه،<ref>ربوه، نجف كوفه است (ابن منظور، همان 9/332)</ref> با نقیا و مشهد اشاره كرد.<ref> شیخ باقر آل محبوبه، ماضی النجف وحاضرها، بیروت دارالاضواء، 1406 ق، 1/8</ref> | این منطقه علاوه بر نجف، به نامهای دیگری نیز شهرت دارد از جمله الغری یا غرّیان. غری به معنای زیبایی است و هر بنای نیكی را غری گویند. غریان كوفه از آن گرفته شده است.<ref> ابن منظور، همان، 15/121</ref> و نیز در وجه تسمیه آن گفتهاند نام یك یا دو علامت یا بنای بلند بوده كه قبل از اسلام در محل كنونی مسجد حنانه از دور دیده میشده است. به گفته یاقوت حموی، این دو علامت یا بنا، مانند دو صومعه، در بیرون كوفه نزدیک قبر علی(علیهالسلام) قرار داشت.<ref> یاقوت حموی، همان جا</ref> لفظ غری یا غریین در شعر شاعران درباره نجف بسیار استفاده شده است. كسانی را كه در نجف اشرف ساكن و یا متولد شدهاند، عمدتاً غروی گویند. از دیگر نامهای این شهر در متون تاریخی میتوان به حدالعذراء<ref> سرزمینی كه نیكو و نشاط انگیز باشد</ref>، حوار، جودی،<ref>چون گویند كشتی نوح بر آن نشسته است از آن رو جودی خواندهاند</ref>وادی السلام، ظهر، ربوه،<ref>ربوه، نجف كوفه است (ابن منظور، همان 9/332)</ref> با نقیا و مشهد اشاره كرد.<ref> شیخ باقر آل محبوبه، ماضی النجف وحاضرها، بیروت دارالاضواء، 1406 ق، 1/8</ref>. | ||
نجف، به لحاظ موقعیت جغرافیایی، در حقیقت مرز بین شهر و صحرا است. شهر آن كوفه و صحرا نیز شن زارهایی است كه در اطراف، گرما و باد زیادی را برای آن به ارمغان میآورد و دمای شهر را در برخی زمانها به پنجاه درجه میرساند. گرچه شهر نجف همواره به لحاظ آب در تنگنا و سختی بود؛ در بعضی زمانها از جمله قرن هفتم از آب آن بیست هزار نخل آبیاری میشد.<ref>یاقوت حموی، همان جا</ref> | نجف، به لحاظ موقعیت جغرافیایی، در حقیقت مرز بین شهر و صحرا است. شهر آن كوفه و صحرا نیز شن زارهایی است كه در اطراف، گرما و باد زیادی را برای آن به ارمغان میآورد و دمای شهر را در برخی زمانها به پنجاه درجه میرساند. گرچه شهر نجف همواره به لحاظ آب در تنگنا و سختی بود؛ در بعضی زمانها از جمله قرن هفتم از آب آن بیست هزار نخل آبیاری میشد.<ref>یاقوت حموی، همان جا</ref> | ||
به گفته ابن جبیر، جهان گرد مشهور؛ نجف زمینی است سخت و گسترده و دل باز كه چشم را از گستردگی و نیكی خود مینوازد. امروزه شهر نجف، همانند كربلا از دو قسمت شهر نو و كهنه تشكیل شده است. | به گفته ابن جبیر، جهان گرد مشهور؛ نجف زمینی است سخت و گسترده و دل باز كه چشم را از گستردگی و نیكی خود مینوازد. امروزه شهر نجف، همانند كربلا از دو قسمت شهر نو و كهنه تشكیل شده است. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
مورخان و جغرافی دانان نامهای بسیاری برای این سرزمین گفتهاند؛ از جمله: نجف، غری، مشهد، وادی السلام، لسان، خدّ عذراء، براثا، بانقیا و ربوه. | مورخان و جغرافی دانان نامهای بسیاری برای این سرزمین گفتهاند؛ از جمله: نجف، غری، مشهد، وادی السلام، لسان، خدّ عذراء، براثا، بانقیا و ربوه. | ||
نجف نامی است که بر نامهای دیگر غلبه یافته و مشهور گردیده است. در علت نامگذاری این شهر به «نجف»، دکتر مصطفی جواد معتقد است: | نجف نامی است که بر نامهای دیگر غلبه یافته و مشهور گردیده است. در علت نامگذاری این شهر به «نجف»، دکتر مصطفی جواد معتقد است: | ||
این سرزمین به سبب بلند و در دسترس بودن، همچون پشته ای است که آب را از پیرامون خود دور میکند و هنگام جاری شدن سیل، آب گرداگرد آن را نمیگیرد اما از آن عبور نمیکند؛ همچون یک سد (نجف در لغت یعنی بلندی، پُشته، تل) | این سرزمین به سبب بلند و در دسترس بودن، همچون پشته ای است که آب را از پیرامون خود دور میکند و هنگام جاری شدن سیل، آب گرداگرد آن را نمیگیرد اما از آن عبور نمیکند؛ همچون یک سد (نجف در لغت یعنی بلندی، پُشته، تل)<ref>موسوعة العتبات المقدسه، جعفر الخلیلی، مقاله دکتر مصطفی جواد، ص9</ref>. | ||
== نجف از نظر ابعاد سیاسی == | == نجف از نظر ابعاد سیاسی == | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
با نگاهی به سالهای قبل و بعد از جنگ جهانی اول، آنچه بیش از همه در زنده نگه داشتن حرکتهای ضداشغال و سلطه برجسته مینماید، رابطة عمیق مرجعیت دینی با توده های مردم است؛ چنان که در این دوره، نجف اشرف هیچ گاه آرام نبود و در همه سطوح و عرصهها فعالیت و تحرک در آن به چشم میخورد. نجف از نخستین شهرهای عراق بود که در آن، روزنامه چاپ و منتشر میشد و در ارتباط با حرکتهای آزادی خواهانه در ایران و ترکیه و مانند آن، عکسالعمل نشان میداد. اعلان جهاد علیه روسیه که شمال ایران را اشغال کرده بود، موضعگیری بر ضد ایتالیا و دفاع از مردم و کشور لیبی و نمونههایی از این دست، نشانه آشکاری بر بیداری فرزندان این شهر و حرکتهای آزادی خواهانه ضد سلطه آنهاست. | با نگاهی به سالهای قبل و بعد از جنگ جهانی اول، آنچه بیش از همه در زنده نگه داشتن حرکتهای ضداشغال و سلطه برجسته مینماید، رابطة عمیق مرجعیت دینی با توده های مردم است؛ چنان که در این دوره، نجف اشرف هیچ گاه آرام نبود و در همه سطوح و عرصهها فعالیت و تحرک در آن به چشم میخورد. نجف از نخستین شهرهای عراق بود که در آن، روزنامه چاپ و منتشر میشد و در ارتباط با حرکتهای آزادی خواهانه در ایران و ترکیه و مانند آن، عکسالعمل نشان میداد. اعلان جهاد علیه روسیه که شمال ایران را اشغال کرده بود، موضعگیری بر ضد ایتالیا و دفاع از مردم و کشور لیبی و نمونههایی از این دست، نشانه آشکاری بر بیداری فرزندان این شهر و حرکتهای آزادی خواهانه ضد سلطه آنهاست. | ||
این مطالب، مقدمهای بود برای بررسی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین حرکتهای مردمی شهر نجف در دفاع از مقدسات وطنی و شعائر دینی، یعنی انقلاب ١٩١٨م / ١٣٣٧ق در مقابل اشغالگران انگلیس. پس از سقوط بغداد، انگلستان کوشید تا نیروهای خود را در تمام مناطق عراق سازمان دهی و مستقر نماید. موقعیت دینی، سیاسی و جغرافیایی شهر نجف اشغالگران را به صرافت انداخت تا آن را به مناطق تحت سلطة خود ملحق کنند و با راضی کردن بزرگان و رؤسای قبایل و دادن پول های هنگفت به مردم و نیز افراد صاحب نفوذ، راه را برای رسیدن به این هدف هموار سازند | این مطالب، مقدمهای بود برای بررسی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین حرکتهای مردمی شهر نجف در دفاع از مقدسات وطنی و شعائر دینی، یعنی انقلاب ١٩١٨م / ١٣٣٧ق در مقابل اشغالگران انگلیس. پس از سقوط بغداد، انگلستان کوشید تا نیروهای خود را در تمام مناطق عراق سازمان دهی و مستقر نماید. موقعیت دینی، سیاسی و جغرافیایی شهر نجف اشغالگران را به صرافت انداخت تا آن را به مناطق تحت سلطة خود ملحق کنند و با راضی کردن بزرگان و رؤسای قبایل و دادن پول های هنگفت به مردم و نیز افراد صاحب نفوذ، راه را برای رسیدن به این هدف هموار سازند<ref>فصول من تاریخ العراق القریب، جعفر خیاط، ص١٢٧</ref>. نخست، برای جلوگیری از اتحاد مردم و نیروهای مدافع شهر، نیروهای خود را در مناطقی دور از شهر ساکن کردند. اما درگیری بعضی از مدافعان با سربازان هندی که مزدور اشغالگران بودند، سبب شد که متجاوزان وارد شهر شوند. ظهر همان روز، یک هواپیمای انگلیسی در آسمان نجف ظاهر شد و مدافعان به سوی آن آتش گشودند و این بر انگلیسیها سخت ناگوار آمد و تصمیم به اشغال شهر گرفتند<ref> همان، ص١۶</ref>. | ||
شهر نجف اشرف خود را آمادة رویارویی و ضربه زدن به انگلیسیها میکرد و «جمعیت نهضت اسلامی» با پخش اعلامیه در بین مردم و قبایل شهرهای نجف و کوفه و فراخوان مدافعان مسلح به انقلاب بر ضد اشغالگران، فعالیت خود را تشدید کردند. | شهر نجف اشرف خود را آمادة رویارویی و ضربه زدن به انگلیسیها میکرد و «جمعیت نهضت اسلامی» با پخش اعلامیه در بین مردم و قبایل شهرهای نجف و کوفه و فراخوان مدافعان مسلح به انقلاب بر ضد اشغالگران، فعالیت خود را تشدید کردند. | ||
در شب سه شنبه ۶ جمادی الثانی سال ١٣٣۶ (١٩ آذار ١٩١٨) عدهای از سرانِ جمعیت نهضت اسلامی تصمیم گرفتند که «کاپیتان مارشال» را ترور کنند و چنین نیز شد و در پی آن، دو سرباز انگلیسی را کشتند، اما در قتل «بالفور» حاکم شامیه و نجف موفق نبودند. انقلابیون نجف، به دارالحکومة قدیم هجوم بردند و با خلع سلاح کردن نگهبانان، آن جا را به آتش کشیدند | در شب سه شنبه ۶ [[جمادی الثانی]] سال ١٣٣۶ (١٩ آذار ١٩١٨) عدهای از سرانِ جمعیت نهضت اسلامی تصمیم گرفتند که «کاپیتان مارشال» را ترور کنند و چنین نیز شد و در پی آن، دو سرباز انگلیسی را کشتند، اما در قتل «بالفور» حاکم شامیه و نجف موفق نبودند. انقلابیون نجف، به دارالحکومة قدیم هجوم بردند و با خلع سلاح کردن نگهبانان، آن جا را به آتش کشیدند<ref>ثورة النجف، عبدالرزاق الحسنی، ص٢۴-٣۴</ref>. | ||
انتظار میرفت که قبایل اطراف نجف، به ندای یاری خواهی انقلابیون پاسخ مثبت دهند و با ارسال سلاح و امکانات آنان را یاری نمایند، اما چنین نشد و بالفور دستور داد تا شهر را محاصره کردند و یک تیپ کامل را به فرماندهی «ژنرال ساندرز» بر شهر نجف مسلط نمود. دروازه های شهر مسدود گردید و از ورود آب آشامیدنی جلوگیری شد. انقلابیون پس از مشورت به این نتیجه رسیدند که باید تا آخرین نیرو مبارزه کنند و تسلیم نشوند؛ اگرچه عدهای در این میان، مصالحه و تسلیم را ترجیح میدادند. | انتظار میرفت که قبایل اطراف نجف، به ندای یاری خواهی انقلابیون پاسخ مثبت دهند و با ارسال سلاح و امکانات آنان را یاری نمایند، اما چنین نشد و بالفور دستور داد تا شهر را محاصره کردند و یک تیپ کامل را به فرماندهی «ژنرال ساندرز» بر شهر نجف مسلط نمود. دروازه های شهر مسدود گردید و از ورود آب آشامیدنی جلوگیری شد. انقلابیون پس از مشورت به این نتیجه رسیدند که باید تا آخرین نیرو مبارزه کنند و تسلیم نشوند؛ اگرچه عدهای در این میان، مصالحه و تسلیم را ترجیح میدادند. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
چون محاصره طولانی شد و تشنگی و گرسنگی بر اهالی شهر نجف سخت گردید، از متجاوزان خواستند تا محاصره را پایان دهند و انقلابیون را عفو کنند. انگلیسیها برای برداشتن محاصره، شروطی گذاشتند، از جمله: تسلیم شدن عوامل قتل کاپیتان مارشال و سربازان انگلیسی، بدون هیچ قید و شرطی؛ پرداخت غرامتی معادل ١٠٠٠(تفکه) (۵٠٠٠٠ روپیه)؛ تسلیم کردن صد نفر از انقلابیون محلات مختلف. | چون محاصره طولانی شد و تشنگی و گرسنگی بر اهالی شهر نجف سخت گردید، از متجاوزان خواستند تا محاصره را پایان دهند و انقلابیون را عفو کنند. انگلیسیها برای برداشتن محاصره، شروطی گذاشتند، از جمله: تسلیم شدن عوامل قتل کاپیتان مارشال و سربازان انگلیسی، بدون هیچ قید و شرطی؛ پرداخت غرامتی معادل ١٠٠٠(تفکه) (۵٠٠٠٠ روپیه)؛ تسلیم کردن صد نفر از انقلابیون محلات مختلف. | ||
این شرایط در ٣٠ مارس ١٩١٨م/١٣٣٧ق محقق گردید و یازده نفر در کاروانسرای «حاج محسن شلاش» در کوفه اعدام شدند و ١٢٣ نفر را هم از نجف به هند تبعید | این شرایط در ٣٠ مارس ١٩١٨م/١٣٣٧ق محقق گردید و یازده نفر در کاروانسرای «حاج محسن شلاش» در کوفه اعدام شدند و ١٢٣ نفر را هم از نجف به [[هند]] [[تبعید]] کردن<ref>همان، ص١۶</ref>. | ||
شکست انقلاب نجف در سال ١٩١٨م/١٣٣٧ق به معنای محو تفکر آزادی خواهی و سلطه ستیزی از ذهن آزادگان و فرزانگان نبود؛ بلکه حرکت تازه آغاز شده بود و این تفکر، روزبه روز، یاوران و پیروان بیشتری پیدا میکرد. انقلاب همچون خاکستر زیر آتش، در فرصت های مناسب جلوه میکرد و پیوسته شوق شعلهور شدن داشت. به نمونههایی از این موارد اشاره میشود: | شکست انقلاب نجف در سال ١٩١٨م/١٣٣٧ق به معنای محو تفکر آزادی خواهی و سلطه ستیزی از ذهن آزادگان و فرزانگان نبود؛ بلکه حرکت تازه آغاز شده بود و این تفکر، روزبه روز، یاوران و پیروان بیشتری پیدا میکرد. انقلاب همچون خاکستر زیر آتش، در فرصت های مناسب جلوه میکرد و پیوسته شوق شعلهور شدن داشت. به نمونههایی از این موارد اشاره میشود: | ||
نیروهای اشغالگر انگلیسی درصدد بودند تا برای تحکیم جایگاه خود در عراق، حاکمی دست نشانده را به مردم و اوضاع سیاسی عراق تحمیل کنند. در اعتراض به این امر، روزنامههای شهر بغداد گام اول را برداشتند و با اعلامیهها و آگهی های سیاسی مردم را آگاه کرده و آماده میکردند. شهر نجف، با وجود چاپخانه های سنگی و جدید، بزرگترین تأثیر را در انقلاب بر عهده گرفت و با چاپ و پخش دهها هزار اعلامیه، مردم را علیه انگلیسیها به قیام و مبارزه فرامی خواند | نیروهای اشغالگر انگلیسی درصدد بودند تا برای تحکیم جایگاه خود در عراق، حاکمی دست نشانده را به مردم و اوضاع سیاسی عراق تحمیل کنند. در اعتراض به این امر، روزنامههای شهر بغداد گام اول را برداشتند و با اعلامیهها و آگهی های سیاسی مردم را آگاه کرده و آماده میکردند. شهر نجف، با وجود چاپخانه های سنگی و جدید، بزرگترین تأثیر را در انقلاب بر عهده گرفت و با چاپ و پخش دهها هزار اعلامیه، مردم را علیه انگلیسیها به قیام و مبارزه فرامی خواند<ref>همان، ص٣٨١</ref>. | ||
فتوای آیتالله شیخ محمدتقی شیرازی که در آن آمده بود: «بر هر عراقی واجب است که حقوق خود را مطالبه کند؛ البته با آرامش و رعایت خونسردی، ولی اگر انگلیسیها از در مقابل حق خواهی آنان کوتاه نیامدند، میتوانند نیروی دفاعی خود را در برابر آن به کار اندازند» در هزاران نسخه چاپ و به دست آزادی خواهان در سراسر عراق رسانده شد و باعث شد تا بسیاری از مردم با حق خواهی، انگلیسیها را در فشار قرار دهند و سران عشایر از همکاری با قوای اشغالگر خودداری کنند.<ref>همان، ص٣٨٣</ref> | فتوای آیتالله شیخ محمدتقی شیرازی که در آن آمده بود: «بر هر عراقی واجب است که حقوق خود را مطالبه کند؛ البته با آرامش و رعایت خونسردی، ولی اگر انگلیسیها از در مقابل حق خواهی آنان کوتاه نیامدند، میتوانند نیروی دفاعی خود را در برابر آن به کار اندازند» در هزاران نسخه چاپ و به دست آزادی خواهان در سراسر عراق رسانده شد و باعث شد تا بسیاری از مردم با حق خواهی، انگلیسیها را در فشار قرار دهند و سران عشایر از همکاری با قوای اشغالگر خودداری کنند.<ref>همان، ص٣٨٣</ref> | ||
در سی ام حزیران سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق قوای انگلیسی، «شیخ شعلان ابوجون»، رئیس قبیلة «ظوالم» را دستگیر و زندانی کردند و این بهانه ای شد برای حرکتی عظیم و انقلابی که با همکاری مردم و عشایر و قبایل مختلف علیه انگلیسیها صورت گرفت. چون خبر این شورش به نجف رسید، مردم نظامیان انگلیسی را از شهر بیرون کردند و نجف پایگاه اصلی انقلابی دوباره گردید و این مرکزیت تا پایان قیام ادامه داشت. این حرکتها در شهر و جبهه های مختلف واقع میشد که گاه با شکست و عقبنشینی همراه بود و گاه با پیروزی. سرانجام شیوة مکر و فریب انگلیسیها که از انواع خیانتها و ستمها بهره میگرفت، کار را به نفع سلطهگران پایان داد و انقلاب پیش از رسیدن به هدف نهایی خود، شکست خورد | در سی ام حزیران سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق قوای انگلیسی، «شیخ شعلان ابوجون»، رئیس قبیلة «ظوالم» را دستگیر و زندانی کردند و این بهانه ای شد برای حرکتی عظیم و انقلابی که با همکاری مردم و عشایر و قبایل مختلف علیه انگلیسیها صورت گرفت. چون خبر این شورش به نجف رسید، مردم نظامیان انگلیسی را از شهر بیرون کردند و نجف پایگاه اصلی انقلابی دوباره گردید و این مرکزیت تا پایان قیام ادامه داشت. این حرکتها در شهر و جبهه های مختلف واقع میشد که گاه با شکست و عقبنشینی همراه بود و گاه با پیروزی. سرانجام شیوة مکر و فریب انگلیسیها که از انواع خیانتها و ستمها بهره میگرفت، کار را به نفع سلطهگران پایان داد و انقلاب پیش از رسیدن به هدف نهایی خود، شکست خورد<ref>همان</ref>. | ||
نمونة دیگر، انتخابات مجلس مؤسسان بود که چون حکومت وقت، به پیشنهادات و شروط بزرگان و علما وقعی ننهاد، در اجرای انتخابات، مشکل اساسی و سختی پیش آمد. علمای نجف، متحد با سران گروههای انقلابی و جنبشهای وطنی، انتخابات را تا تمکین دولت در مقابل خواستهها و شرایط آنها، ممنوع کردند و جمعیت علمی نجف فتوایی بدین عبارت صادر کرد: «شرکت در انتخابات جایز نیست و هر که رأی بدهد، از دایرة اسلام خارج شده است». این فتوا با تأثیر فراگیر خود، انتخابات را در بیشتر شهرهای عراق متوقف ساخت | نمونة دیگر، انتخابات مجلس مؤسسان بود که چون حکومت وقت، به پیشنهادات و شروط بزرگان و علما وقعی ننهاد، در اجرای انتخابات، مشکل اساسی و سختی پیش آمد. علمای نجف، متحد با سران گروههای انقلابی و جنبشهای وطنی، انتخابات را تا تمکین دولت در مقابل خواستهها و شرایط آنها، ممنوع کردند و جمعیت علمی نجف فتوایی بدین عبارت صادر کرد: «شرکت در انتخابات جایز نیست و هر که رأی بدهد، از دایرة اسلام خارج شده است». این فتوا با تأثیر فراگیر خود، انتخابات را در بیشتر شهرهای عراق متوقف ساخت<ref>الحرکة الوطنیة فی العراق ١٩٢١-١٩٣٣</ref>. | ||
شهر نجف هم صدا با آزادی خواهان عراق، نقشی بزرگ در بی تأثیر شدن و الغای معاهدات و قراردادهای ظالمانه، ضدمردمی و ضددینی داشت. علما در تأیید حرکتهای ضدنظام، با تلگراف های متعدد به حاکمان وقت، در ایجاد تغییرات و تحولات در سطح وزارتخانهها و مجالس کوشش بسیار مینمودند که ثمربخش نیز بود. موضعگیری در معاهدة ١٩٣٠م/١٣۴٩ق، تأیید و تحکیم حرکت انقلابی و عمومی سال ١٩۴١م/١٣۶٠ق، مشارکت در جنبش سال ١٩۴٨م / ١٣۶٨ق، نقش بارز در انتفاضه سال ١٩۵٢م / ١٣٧٢ق، به راه انداختن تظاهرات اعتراضی علیه «پیمان استعماری بغداد» در سال ١٩۵۴م/١٣٧۴ق، پیش گام بودن در معرکة مقابله با دومین تجاوز به مصر در سال ١٩۵۶م/١٣٧۶ق، نمونههای دیگری است از نقش پویا، زنده و حیاتی نجف اشرف در تحولات تکاملی عرصههای سیاسی عراق. | شهر نجف هم صدا با آزادی خواهان عراق، نقشی بزرگ در بی تأثیر شدن و الغای معاهدات و قراردادهای ظالمانه، ضدمردمی و ضددینی داشت. علما در تأیید حرکتهای ضدنظام، با تلگراف های متعدد به حاکمان وقت، در ایجاد تغییرات و تحولات در سطح وزارتخانهها و مجالس کوشش بسیار مینمودند که ثمربخش نیز بود. موضعگیری در معاهدة ١٩٣٠م/١٣۴٩ق، تأیید و تحکیم حرکت انقلابی و عمومی سال ١٩۴١م/١٣۶٠ق، مشارکت در جنبش سال ١٩۴٨م / ١٣۶٨ق، نقش بارز در انتفاضه سال ١٩۵٢م / ١٣٧٢ق، به راه انداختن تظاهرات اعتراضی علیه «پیمان استعماری بغداد» در سال ١٩۵۴م/١٣٧۴ق، پیش گام بودن در معرکة مقابله با دومین تجاوز به مصر در سال ١٩۵۶م/١٣٧۶ق، نمونههای دیگری است از نقش پویا، زنده و حیاتی نجف اشرف در تحولات تکاملی عرصههای سیاسی عراق. | ||
ضداستعماری مردم عراق، به ویژه شهرهایی چون نجف و کربلا چندان ادامه یافت که سرانجام در سال ١٩۵٨م/١٣٨٧ق با تقدیم هزاران شهید و مجاهدت بینظیر مردم، به پیش گامی رادمردان دینی و وطنی، به ثمر نشست و مردم عراق پس از سالها زیستن زیر سلطة بیگانگان، طعم آزادی و رهایی را چشیدند.<ref>عبدالامیر هادی الحکام، ص٨٠-٨٢</ref> از آن روزگار تاکنون، نجف در چشم ایشان، تکیهگاهی محکم برای حرکتهای انقلابی در عراقی و پشتیبانی قابل اعتماد برای جنبشهای ضدسلط در همة کشورهای عربی به شمار میرود | ضداستعماری مردم عراق، به ویژه شهرهایی چون نجف و کربلا چندان ادامه یافت که سرانجام در سال ١٩۵٨م/١٣٨٧ق با تقدیم هزاران شهید و مجاهدت بینظیر مردم، به پیش گامی رادمردان دینی و وطنی، به ثمر نشست و مردم عراق پس از سالها زیستن زیر سلطة بیگانگان، طعم آزادی و رهایی را چشیدند.<ref>عبدالامیر هادی الحکام، ص٨٠-٨٢</ref> از آن روزگار تاکنون، نجف در چشم ایشان، تکیهگاهی محکم برای حرکتهای انقلابی در عراقی و پشتیبانی قابل اعتماد برای جنبشهای ضدسلط در همة کشورهای عربی به شمار میرود<ref>احرار العراق، انتفاضة العراق الاخیرة، ص۵٢-۵۵</ref>. | ||
== بارگاه علوی در شهر نجف == | == بارگاه علوی در شهر نجف == | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
"""چگونگی آشکار شدن قبر علی(علیه السلام)""" | """چگونگی آشکار شدن قبر علی(علیه السلام)""" | ||
درباره چگونگی آشكار شدن مرقد مطهر حضرت علی(علیه السلام) در تاریخ آمده است: روزى هارون الرشید در نجف به شكار رفت. سگها، آهوان را تعقیب مى كردند آنها به بالاى تل نجف پناه مى بردند و | درباره چگونگی آشكار شدن مرقد مطهر حضرت علی(علیه السلام) در تاریخ آمده است: روزى هارون الرشید در نجف به شكار رفت. سگها، آهوان را تعقیب مى كردند آنها به بالاى تل نجف پناه مى بردند و سگها از تعقیب آنها باز مى ایستادند. هارون الرشید دریافت كه باید در این مكان، سرّى نهفته باشد. پیرمردى از اهالى آنجا را احضار كرد و راز آن را از پیرمرد جویا شد. پیرمرد گفت: براى گفتن سرّ این تل خاك، از شما امان مى خواهم و هارون نیز امانش داد. پیر مرد گفت: در دوران کودکی با پدرم به اینجا آمدم و پدرم در این مكان زیارت نامه مى خواند و نماز مى گزارد. از پدرم سؤال كردم كه زیارت خواندن در اینجا چه مناسبتى دارد؟ پاسخ داد: با حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام براى زیارت به اینجا مى آمدم و ایشان فرمود: اینجا قبر جدش على بن ابىطالب علیهالسلام است كه به زودى آشكار خواهد شد. هارون با شنیدن این خبر، دستور حفر آن محل را داد تا به علامت قبرى رسیدند و لوحى در آنجا پیدا شد كه بر روى آن با خط سریانى دو سطر نقش بسته بود كه ترجمه آن چنین است: «این قبرى است كه نوح پیغمبر آن را براى على علیهالسلام وصى محمد صلى الله علیه و آله قبل از طوفان به هفتصد سال حفر نمود». هارون اداى احترام نمود و دستور داد خاكها را به جاى اول خود برگردانند. آنگاه نامه اى به امام موسی کاظم علیهالسلام در مدینه نوشت و صحت این مطلب را از امام موسى علیهالسلام سؤال كرد. ایشان آن محل را به عنوان قبر جدش على بن ابىطالب علیهالسلام تأیید كرد. سپس به دستور هارون، سنگ بنایى بر آن قبر نهاده شد كه به «تحجیر هارونى» معروف شد<ref>بحارالانوار: 42 ص 330</ref>. | ||
== حرم امام علی == | == حرم امام علی == | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
علی که در مسجد کوفه به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادی هنگام نماز صبح ۱۹ رمضان با شمشیر زخمی گشتهبود، و در شب جمعه ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمری درگذشت، در وصیتی به حسن و حسین محل دفن خود را سفارش کرده بود. | علی که در مسجد کوفه به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادی هنگام نماز صبح ۱۹ رمضان با شمشیر زخمی گشتهبود، و در شب جمعه ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمری درگذشت، در وصیتی به حسن و حسین محل دفن خود را سفارش کرده بود. | ||
بر اساس وصیتش قبر را پنهان نگه داشتند و جز امامان و برخی شیعیان ویژهٔ این خاندان، کسی از محل دفن آگاهی نداشت. کتابهای شیعه به تفصیل سبب نهفتگی قبر را شرح دادهاند. سید بن طاووس نوشتهاست: «... پیکر مطهر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را شبانه خارج کرده و امام حسن و امام حسین (علیه السلام) و محمد حنیفه و عبدالله بن جعفر و عدهای از خاندان وی همراه جسد بودند و آن را پشت کوفه دفن نمودند، موقعی که سؤال شد: «چرا قبر را مخفی کردید؟»، در پاسخ فرمودند: «جهت ترس از خوارج، چون قبر او را نبش مینمودند.»؛ ولی پس از سقوط دولت بنیامیه و متفرق گشتن خوارج در قرن دوم هجری، در عصر هارونالرشید، محل قبر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علنی شد.» | بر اساس وصیتش قبر را پنهان نگه داشتند و جز امامان و برخی شیعیان ویژهٔ این خاندان، کسی از محل دفن آگاهی نداشت. کتابهای شیعه به تفصیل سبب نهفتگی قبر را شرح دادهاند. [[سید بن طاووس]] نوشتهاست: «... پیکر مطهر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را شبانه خارج کرده و امام حسن و امام حسین (علیه السلام) و محمد حنیفه و عبدالله بن جعفر و عدهای از خاندان وی همراه جسد بودند و آن را پشت کوفه دفن نمودند، موقعی که سؤال شد: «چرا قبر را مخفی کردید؟»، در پاسخ فرمودند: «جهت ترس از خوارج، چون قبر او را نبش مینمودند.»؛ ولی پس از سقوط دولت بنیامیه و متفرق گشتن خوارج در قرن دوم هجری، در عصر هارونالرشید، محل قبر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علنی شد.» | ||
"""عمارت نخست آستانهٔ حیدریه""" | """عمارت نخست آستانهٔ حیدریه""" | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
صحن مرقد مطهر در زمان شاه عباس صفوی با طراحی های بدیع و هندسی شیخ بهایی احداث شد. این صحن چهارگوش دارد و حرم را چون نگینی در خود جای داده و دارای حجره و اتاق هایی در دو طبقه است. هر حجره ای ایوانی كوچك دارد كه تا اوایل قرن چهاردهم هجری محل سكونت عالمان، مدرسان و طلبه های حوزه علمیه نجف بود. در زمان شاه صفی، برای نخستین بار، دیوارهای صحن را كاشی كاری كردند. | صحن مرقد مطهر در زمان شاه عباس صفوی با طراحی های بدیع و هندسی شیخ بهایی احداث شد. این صحن چهارگوش دارد و حرم را چون نگینی در خود جای داده و دارای حجره و اتاق هایی در دو طبقه است. هر حجره ای ایوانی كوچك دارد كه تا اوایل قرن چهاردهم هجری محل سكونت عالمان، مدرسان و طلبه های حوزه علمیه نجف بود. در زمان شاه صفی، برای نخستین بار، دیوارهای صحن را كاشی كاری كردند. | ||
حرم امیرالمؤمنین(علیه السلام) در سالهای اخیر در دست تعمیر و توسعه قرار دارد. قسمت غربی حرم، در طرح توسعه به نام حضرت فاطمه( | حرم امیرالمؤمنین(علیه السلام) در سالهای اخیر در دست تعمیر و توسعه قرار دارد. قسمت غربی حرم، در طرح توسعه به نام [[حضرت فاطمه زهرا|حضرت فاطمه (سلام الله علیها)]] نامیده شده است. این صحن شامل قسمت بسیار وسیعی از غرب حرم تا مقام امام سجاد(علیه السلام) است و به دست معماران ایرانی ساخته میشود. با اجرای این طرح فضای کلی حرم تا ۱۴۰ هزار متر مربع گسترش مییابد. | ||
== بناهای مجاور حرم == | == بناهای مجاور حرم == | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۶: | ||
"""مقام امام صادق (علیه السلام)""" | """مقام امام صادق (علیه السلام)""" | ||
این مقام نزدیک درِ مسجد الرأس و سمت چپ کسی است که از باب الفرج (درِ جنوب غربی حرم) وارد میشود. روایت شده است که امام صادق(علیه السلام) هنگام زیارت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در اینجا نماز خوانده است. این بنا حدود ۵۰ سال پیش گنبد سفیدی بر فرازش بوده و وسعتی برابر ۱۰۰ متر مربع داشته است. اما اکنون از این مقام، اثری نیست و در قسمت توسعه حرم قرار گرفته است. | این مقام نزدیک درِ مسجد الرأس و سمت چپ کسی است که از باب الفرج (درِ جنوب غربی حرم) وارد میشود. روایت شده است که امام صادق (علیه السلام) هنگام زیارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در اینجا نماز خوانده است. این بنا حدود ۵۰ سال پیش گنبد سفیدی بر فرازش بوده و وسعتی برابر ۱۰۰ متر مربع داشته است. اما اکنون از این مقام، اثری نیست و در قسمت توسعه حرم قرار گرفته است. | ||
"""ایوان علما""" | """ایوان علما""" | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
"""قبرستان وادیالسلام""" | """قبرستان وادیالسلام""" | ||
واقع در شمال شرقی نجف اشرف، یکی از مقدسترین گورستانهای شیعیان و جهان اسلام است. مقبره حضرت هود، مقبره حضرت صالح و قبر بسیاری از علما، سادات و مقام صاحب الزمان ( | واقع در شمال شرقی نجف اشرف، یکی از مقدسترین گورستانهای شیعیان و جهان اسلام است. مقبره حضرت هود، مقبره حضرت صالح و قبر بسیاری از علما، سادات و مقام [[حضرت مهدی|صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه)]]، مقام امام صادق (علیه السلام) و مقام [[امام سجاد|امام سجاد (علیه السلام)]] در این قبرستان واقع شده است. فضایل بسیاری برای این قبرستان ذکر شده است، همچنین در روایات آمده :«هر مؤمنی در هر جایی از زمین بمیرد به روح او ندا میرسد که به وادیالسلام بپیوندد که جایگاهی از [[بهشت]] است.» و فرشتهای به نام «ملک نقاله» وجود دارد که ارواح مؤمنان را از سراسر جهان به این گورستان میآورد. | ||
"""مقام صاحب الزمان ( | """مقام صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه)""" | ||
مقام صاحب الزمان( | مقام صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه) واقع در قبرستان وادیالسلام، جایگاهی مقدس است که به آن حضرت نسبت داده میشود و مردم برای زیارت و برگزاری نماز به آنجا میروند. | ||
"""آرامگاه حضرت هود و حضرت صالح (علیه السلام)""" | """آرامگاه حضرت هود و حضرت صالح (علیه السلام)""" | ||
خط ۲۲۵: | خط ۲۲۵: | ||
# آیتالله سید ابوالقاسم خویی (1317ـ1413) | # آیتالله سید ابوالقاسم خویی (1317ـ1413) | ||
نباید تصور كرد كه پیش از شیخ طوسی دانشمندان شیعی در نجف اشرف نبودهاند، بلكه پیش از وی رجال علم در آن شهر سكونت داشته و به برخی از دانشمندان شیعی اجازه روایتی دادهاند.<ref>دور الشیعه فی بناء الحضاره الاسلامیه، استاد جعفر سبحانی، ص 128ـ127 و رجال نجاشی، ج 1، ص 190، رقم 162</ref> لیكن نجف از زمانی به عنوان مركز فقه شیعی و علوم آل البیت ـ علیهم السلام ـ درآمد كه شیخ طوسی به آن شهر هجرت كرد و با دانشمندان حاضر در مكتب درس خویش، [[حوزه علمیه نجف]] اشرف را بنا نهاد | نباید تصور كرد كه پیش از شیخ طوسی دانشمندان شیعی در نجف اشرف نبودهاند، بلكه پیش از وی رجال علم در آن شهر سكونت داشته و به برخی از دانشمندان شیعی اجازه روایتی دادهاند.<ref>دور الشیعه فی بناء الحضاره الاسلامیه، استاد جعفر سبحانی، ص 128ـ127 و رجال نجاشی، ج 1، ص 190، رقم 162</ref> لیكن نجف از زمانی به عنوان مركز فقه شیعی و علوم آل البیت ـ علیهم السلام ـ درآمد كه شیخ طوسی به آن شهر هجرت كرد و با دانشمندان حاضر در مكتب درس خویش، [[حوزه علمیه نجف]] اشرف را بنا نهاد<ref> | ||
حوزه علمیه نجف اشرف - مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات</ref> | حوزه علمیه نجف اشرف - مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات</ref>. | ||
== مدارس علوم دینی == | == مدارس علوم دینی == | ||
خط ۲۳۳: | خط ۲۳۳: | ||
== کتابخانهها == | == کتابخانهها == | ||
کتابخانه علوی/ کتابخانه امام امیرالمؤمنین/ کتابخانه آیتاللَّه حکیم/ کتابخانه حسینیه شوشتریها/ کتابخانه شیخ آقا بزرگ تهرانی/ کتابخانه مدرسه صدر/ کتابخانه امام حسن مجتبی <ref>سیمای نجف اشرف</ref> | کتابخانه علوی/ کتابخانه امام امیرالمؤمنین/ کتابخانه آیتاللَّه حکیم/ کتابخانه حسینیه شوشتریها/ کتابخانه شیخ آقا بزرگ تهرانی/ کتابخانه مدرسه صدر/ کتابخانه امام حسن مجتبی <ref>سیمای نجف اشرف</ref>. | ||
== آثار و بناها == | == آثار و بناها == | ||
خط ۲۴۴: | خط ۲۴۴: | ||
"""مقبره دی الکفل""" | """مقبره دی الکفل""" | ||
در یک آبادی به نام «ذی الکفل» واقع در ۴۰ کیلومتری جاده نجف- حله، پیامبر بنی اسرائیل دفن شده است. در این آبادی قلعه آجری کوچکی وجود دارد که مقبره ذی الکفل درون آن است. این پیامبر چون کفیل یهودیان بود، او را ذی الکفل میخواندند. یهودیان در قرن گذشته، بناهایی در این منطقه ساختهاند و ساکنان این ناحیه که یهودی و عرب بودند، بعدها به فلسطین مهاجرت کردند. هر ساله زائران یهودی از نقاط مختلف به این مکان میآمدند و یک ماه در آنجا ساکن میشدند. در پشت این مقبره، مسجدی وجود دارد که گفته میشود چهار نفر از حواریان در آن به خاک سپرده شدهاند و قبر دختر ذی الکفل هم در آنجا قرار دارد. | در یک آبادی به نام «ذی الکفل» واقع در ۴۰ کیلومتری جاده نجف- حله، پیامبر بنی اسرائیل دفن شده است. در این آبادی قلعه آجری کوچکی وجود دارد که مقبره ذی الکفل درون آن است. این پیامبر چون کفیل [[یهودیان]] بود، او را ذی الکفل میخواندند. یهودیان در قرن گذشته، بناهایی در این منطقه ساختهاند و ساکنان این ناحیه که یهودی و عرب بودند، بعدها به فلسطین مهاجرت کردند. هر ساله زائران یهودی از نقاط مختلف به این مکان میآمدند و یک ماه در آنجا ساکن میشدند. در پشت این مقبره، مسجدی وجود دارد که گفته میشود چهار نفر از حواریان در آن به خاک سپرده شدهاند و قبر دختر ذی الکفل هم در آنجا قرار دارد. | ||
"""برج نمرود""" | """برج نمرود""" | ||
خط ۲۵۸: | خط ۲۵۸: | ||
"""بیرون از صحن امام علی""" | """بیرون از صحن امام علی""" | ||
سید محسن حکیم/ شیخ جعفر کاشف الغطا/ علامه امینی/ آقابزرگ تهرانی/ سید محمدباقر صد<ref>سیمای نجف اشرف</ref> | [[سید محسن حکیم]]/ [[شیخ جعفر کاشف الغطا]]/ [[علامه امینی]]/ [[آقابزرگ تهرانی]]/ [[سید محمدباقر صد]]<ref>سیمای نجف اشرف</ref>. | ||
== مساجد == | == مساجد == | ||
خط ۲۷۶: | خط ۲۷۶: | ||
"""مسجد شیخ طوسی""" | """مسجد شیخ طوسی""" | ||
این مسجد ابتدا منزل مسکونی شیخ طوسی بود. او وصیت کرد که پس از مرگش او را در آن جا به خاک بسپارند و محل آن را به مسجد تبدیل کنند. این مسجد، که امروزه در نجف مشهور و معروف است، در محله «المشراق» شمال صحن قرار دارد. یادگاری گرانقدر از فرزانه نامدار جهان اسلام، شیخ طوسی است این مسجد هنگام مهاجرت شیخ از بغداد به نجف، منزل و محل سکونت آن بزرگوار بود که جلسات درس و مذاکرات علمی شیخ طوسی در آن برپا میگشت، این منزل پس از وفات شیخ طوسی طبق وصیت او به مسجد تبدیل گشت. مسجد شیخ طوسی امروزه یکی از مشهورترین مساجد نجف میباشد که در محله مشراق قرار دارد و از ابتدای بنا تا حال حاضر دو بار ساختمان آن مورد مرمّت و تعمیرات اساسی قرار گرفته است. | این مسجد ابتدا منزل مسکونی شیخ طوسی بود. او وصیت کرد که پس از مرگش او را در آن جا به خاک بسپارند و محل آن را به مسجد تبدیل کنند. این مسجد، که امروزه در نجف مشهور و معروف است، در محله «المشراق» شمال صحن قرار دارد. یادگاری گرانقدر از فرزانه نامدار جهان اسلام، [[شیخ طوسی]] است این مسجد هنگام مهاجرت شیخ از بغداد به نجف، منزل و محل سکونت آن بزرگوار بود که جلسات درس و مذاکرات علمی شیخ طوسی در آن برپا میگشت، این منزل پس از وفات شیخ طوسی طبق وصیت او به مسجد تبدیل گشت. مسجد شیخ طوسی امروزه یکی از مشهورترین مساجد نجف میباشد که در محله مشراق قرار دارد و از ابتدای بنا تا حال حاضر دو بار ساختمان آن مورد مرمّت و تعمیرات اساسی قرار گرفته است. | ||
"""مسجد شیخ انصاری""" | """مسجد شیخ انصاری""" | ||
این مسجد با بنایی باشکوه و مستحکم در محله «حویش» قرار دارد و با مساعدت و نظارت شیخ مرتضی انصاری ساخته شده است. بزرگان و عالمان حوزه علمیه نجف برخی از کلاسهای درس خود را در این مسجد برگزار میکنند. سید محمد کاظم طباطبایی، از عالمان عصر قاجار، و امام خمینی (رحمةالله) از جمله کسانی بودند که در این مسجد تدریس میکردند. | این مسجد با بنایی باشکوه و مستحکم در محله «حویش» قرار دارد و با مساعدت و نظارت شیخ مرتضی انصاری ساخته شده است. بزرگان و عالمان حوزه علمیه نجف برخی از کلاسهای درس خود را در این مسجد برگزار میکنند. سید محمد کاظم طباطبایی، از عالمان عصر قاجار، و [[امام خمینی |امام خمینی (رحمةالله)]] از جمله کسانی بودند که در این مسجد تدریس میکردند. | ||
"""مسجد هندی"" | """مسجد هندی"" | ||
خط ۳۰۰: | خط ۳۰۰: | ||
این قبرستان در شمال شهر نجف واقع شده، ۲۰ هزار متر مربع مساحت دارد و قدمت تاریخی آن بیش از هزار سال میباشد و شیعیان بسیاری از نقاط مختلف، در آن به خاک سپرده شدهاند. عده زیادی قبل از مرگ وصیت میکنند آنان را به نجف برده و در قبرستان وادیالسلام دفن کنند. از مهمترین وجوه اهمیت این قبرستان، همجواری آن با مرقد امام علی است. | این قبرستان در شمال شهر نجف واقع شده، ۲۰ هزار متر مربع مساحت دارد و قدمت تاریخی آن بیش از هزار سال میباشد و شیعیان بسیاری از نقاط مختلف، در آن به خاک سپرده شدهاند. عده زیادی قبل از مرگ وصیت میکنند آنان را به نجف برده و در قبرستان وادیالسلام دفن کنند. از مهمترین وجوه اهمیت این قبرستان، همجواری آن با مرقد امام علی است. | ||
در منابع شیعه از قبرستان وادی السلام بسیار سخن آمده و فضائل دیگری برای آن برشمرده شده است. گویا قدیمترین روایتی که دراینباره در منابع معتبر شیعی نقل شده، روایت کلینی (متوفای ۳۲۸ق.) است که به امام علی (علیه السلام) رسیده و منابع بعدی نیز آن را بسیار نقل کردهاند. در این روایت، امام علی (علیه السلام) همراه یکی از اصحاب خویش، به وادی السلام میرود و در آنجا میفرماید: «... مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یمُوتُ فِی بُقْعَةٍ مِنْ بِقَاعِ الْأَرْضِ إِلَّا قِیلَ لِرُوحِهِ الْحَقِی بِوَادِی السَّلَامِ وَ إِنَّهَا لَبُقْعَةٌ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ؛ <ref>الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب ج۵، ص۶۰۰</ref> | در منابع شیعه از قبرستان وادی السلام بسیار سخن آمده و فضائل دیگری برای آن برشمرده شده است. گویا قدیمترین روایتی که دراینباره در منابع معتبر شیعی نقل شده، روایت کلینی (متوفای ۳۲۸ق.) است که به امام علی (علیه السلام) رسیده و منابع بعدی نیز آن را بسیار نقل کردهاند. در این روایت، امام علی (علیه السلام) همراه یکی از اصحاب خویش، به وادی السلام میرود و در آنجا میفرماید: «... مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یمُوتُ فِی بُقْعَةٍ مِنْ بِقَاعِ الْأَرْضِ إِلَّا قِیلَ لِرُوحِهِ الْحَقِی بِوَادِی السَّلَامِ وَ إِنَّهَا لَبُقْعَةٌ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ؛ <ref>الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب ج۵، ص۶۰۰</ref> | ||
هیچ مومنی در جایی از زمین نمیرد مگر آن که به روح او فرمان دهند که به وادی السلام آید. اینجا، نقطهای از بهشت است. » •مجلسی دوم روایتی نقل کرده که بنابر آن، پیامبر ( | هیچ مومنی در جایی از زمین نمیرد مگر آن که به روح او فرمان دهند که به وادی السلام آید. اینجا، نقطهای از بهشت است. » •مجلسی دوم روایتی نقل کرده که بنابر آن، پیامبر (صل الله عليه وسلم) در شبِ معراج همراه جبرئیل به کوفه و وادی السلام رفته و در آنجا نماز گزارده است. بنابراین نقل، وادی السلام نمازگاه حضرت آدم و پیامبران بوده است.<ref> بحار الانوار، مجلسی، محمدباقر، ج۱۸، ص۳۸۴</ref> | ||
همچنین روایت است که این مکان، نخستین جایی در زمین بوده که خدا را در آن عبادت کردهاند.<ref> بحار الانوار، مجلسی، محمدباقر، ج۱۰۰، ص۲۳۲</ref> | همچنین روایت است که این مکان، نخستین جایی در زمین بوده که خدا را در آن عبادت کردهاند.<ref> بحار الانوار، مجلسی، محمدباقر، ج۱۰۰، ص۲۳۲</ref> |