شیخ محمد جواد مغنیه، فقیهى نوگرا (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' العظمی' به '‌العظمی'
جز (جایگزینی متن - 'صاحب نظر' به 'صاحب‌نظر')
جز (جایگزینی متن - ' العظمی' به '‌العظمی')
خط ۴۰: خط ۴۰:
=دوران تحصیل استادان=
=دوران تحصیل استادان=
محمدجواد با آن همه مشکلات، اراده آهنین خود را از دست نداد و مراحل ابتدایی تحصیل خود را در همان لبنان آغاز کرد و کتاب «اجرومیه»<ref>کتابی کوچک در علم نحو است که محمدبن محمدبن آجروم(متوفای 723ق) آن را تألیف کرده و تا کنون شرح‌های متعددی بر آن نگاشته شده است. این کتاب بیشتر در مدارس علمیه اهل سنت تدریس می‌شود.</ref> و مقداری از کتاب «قطرالندی»<ref>کتابی معتبر درباره علم نحو است که عبدالله بن یوسف بن هشام(متوفای 761ق) آن را تألیف کرده و جزء دروس مقدماتی حوزه‌های علمیه به شمار می‌آید.</ref> را خواند و تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به نجف اشرف ره سپار گردد و از معدن علم علوی بهره گیرد. اما این تصمیم مشکلاتی داشت: اول آن که بودجه مسافرت را از کجا تأمین کند. دوم مالیات‌های عقب افتاده زمین‌های پدرش که از وی مطالبه می‌کردند او را از سفر رسمی محروم می‌ساخت. با وجود این، محمد با اراده قوی و توسل به [[اهل بیت (علیهم‌السلام)|اهل بیت(علیهم‌السلام)]] بر مشکلات چیره شد. او به راننده‌ای برخورد کرد که حاضر شد وی را بدون گذر نامه وارد عراق نماید. این راننده نیکوکار از ارمنی‌های اسکندریه بود که در [[لبنان]] اقامت داشت. سال‌ها بعد وقتی که مغنیه خاطرات زندگی خود را می‌نگاشت، درباره او می‌نویسد: «از آن زمان حدود 33سال می‌گذرد و من هنوز سپاسگزار او هستم و هیچ گاه او را فراموش نخواهم کرد، چون احساس می‌کنم او نخستین انسانی بود که برادر انسانی خود را دوست داشت» <ref>گلشن ابرار، ج3، مقاله شیخ محمدجواد مغنیه.</ref><br>
محمدجواد با آن همه مشکلات، اراده آهنین خود را از دست نداد و مراحل ابتدایی تحصیل خود را در همان لبنان آغاز کرد و کتاب «اجرومیه»<ref>کتابی کوچک در علم نحو است که محمدبن محمدبن آجروم(متوفای 723ق) آن را تألیف کرده و تا کنون شرح‌های متعددی بر آن نگاشته شده است. این کتاب بیشتر در مدارس علمیه اهل سنت تدریس می‌شود.</ref> و مقداری از کتاب «قطرالندی»<ref>کتابی معتبر درباره علم نحو است که عبدالله بن یوسف بن هشام(متوفای 761ق) آن را تألیف کرده و جزء دروس مقدماتی حوزه‌های علمیه به شمار می‌آید.</ref> را خواند و تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به نجف اشرف ره سپار گردد و از معدن علم علوی بهره گیرد. اما این تصمیم مشکلاتی داشت: اول آن که بودجه مسافرت را از کجا تأمین کند. دوم مالیات‌های عقب افتاده زمین‌های پدرش که از وی مطالبه می‌کردند او را از سفر رسمی محروم می‌ساخت. با وجود این، محمد با اراده قوی و توسل به [[اهل بیت (علیهم‌السلام)|اهل بیت(علیهم‌السلام)]] بر مشکلات چیره شد. او به راننده‌ای برخورد کرد که حاضر شد وی را بدون گذر نامه وارد عراق نماید. این راننده نیکوکار از ارمنی‌های اسکندریه بود که در [[لبنان]] اقامت داشت. سال‌ها بعد وقتی که مغنیه خاطرات زندگی خود را می‌نگاشت، درباره او می‌نویسد: «از آن زمان حدود 33سال می‌گذرد و من هنوز سپاسگزار او هستم و هیچ گاه او را فراموش نخواهم کرد، چون احساس می‌کنم او نخستین انسانی بود که برادر انسانی خود را دوست داشت» <ref>گلشن ابرار، ج3، مقاله شیخ محمدجواد مغنیه.</ref><br>
محمدجواد پس از ورود به [[عراق]]، راهی نجف اشرف شد و در آن جا استقرار یافت. وی در [[حوزه علمیه نجف]] علوم مقدماتی را فرا گرفت و پس از تکمیل دروس مقدماتی از درس آیات عظام محمدحسین کربلایی، سیدحسین حمامی و آیت‌الله العظمی خوئی استفاده‌های فراوان برد <ref>شیعه و زمامداران خودسر: 19.</ref> محمدجواد با همه سختی‌ها توانست یازده سال در نجف اشرف به تحصیل خود ادامه دهد تا این که در یکی از روزها خبر مرگ برادر بزرگش را برای وی آوردند. به همین خاطر مجبور شد نجف را به قصد موطن خود ترک کند. پس از مراسم تشییع و تدفین برادر، اهالی آن جا از شیخ محمدجواد که اکنون بهره‌ای از علم و تقوا داشت، خواستند که به جای برادر خود امامت آن جا را قبول کند. محمدجواد نیز پاسخ مثبت به آنان داد و در کنار اقامه جماعت، به تدریس قرآن و معارف عمومی مبادرت ورزید. <br>
محمدجواد پس از ورود به [[عراق]]، راهی نجف اشرف شد و در آن جا استقرار یافت. وی در [[حوزه علمیه نجف]] علوم مقدماتی را فرا گرفت و پس از تکمیل دروس مقدماتی از درس آیات عظام محمدحسین کربلایی، سیدحسین حمامی و آیت‌الله‌العظمی خوئی استفاده‌های فراوان برد <ref>شیعه و زمامداران خودسر: 19.</ref> محمدجواد با همه سختی‌ها توانست یازده سال در نجف اشرف به تحصیل خود ادامه دهد تا این که در یکی از روزها خبر مرگ برادر بزرگش را برای وی آوردند. به همین خاطر مجبور شد نجف را به قصد موطن خود ترک کند. پس از مراسم تشییع و تدفین برادر، اهالی آن جا از شیخ محمدجواد که اکنون بهره‌ای از علم و تقوا داشت، خواستند که به جای برادر خود امامت آن جا را قبول کند. محمدجواد نیز پاسخ مثبت به آنان داد و در کنار اقامه جماعت، به تدریس قرآن و معارف عمومی مبادرت ورزید. <br>
محیط زندگی آن جا به دلیل پایین بودن فرهنگ مردم، برای محمدجواد دردآور بود و از این موضوع نیز که هزینه اش توسط مردم تأمین می‌شود، رنج می‌کشید. از این رو پس از دو سال و نیم اقامت در آن جا، از مردم خداحافظی کرد و در سال 1358 ق به روستای «طیرحرفا» رفت و در منطقه «وادی السروه» در جنوب روستا اسکان گرفت. آن جا بیشه زاری بود که از راه سنگلاخی می‌گذشت و تپه‌ای در آنجا به ارتفاع صد متر قرار داشت که پر از درختان سر سبز بود و صدایی جز نوای دلنشین پرندگان به گوش نمی‌رسید. محمدجواد آن جا را بهترین مکان برای مطالعه و تحقیق دانست و قلم، کاغذ، کتاب و قوری چای تنها همراهان وی بودند. وی در آن جا توانست کتاب‌های دانشمندان و فیلسوفانی چون نیچه، شوپنهاور، ولز، تولستوی، محمود عقاد، طه حسین و توفیق حکیم را مطالعه کند و کم کم به نوشتن روآورد. برخی از آثاری که در این مکان نوشت عبارت‌اند از: «کمیت و دعبل»، «الوضع الحاضر فی جبل عامل» و «تضحیه». شیخ محمدجواد حدود ده سال از عمر خود را در این منطقه به سر برد و در سال 1367 ق به بیروت عزیمت نمود.<ref>گلشن ابرار، ج3، مقاله شیخ محمدجواد مغنیه.</ref><br>
محیط زندگی آن جا به دلیل پایین بودن فرهنگ مردم، برای محمدجواد دردآور بود و از این موضوع نیز که هزینه اش توسط مردم تأمین می‌شود، رنج می‌کشید. از این رو پس از دو سال و نیم اقامت در آن جا، از مردم خداحافظی کرد و در سال 1358 ق به روستای «طیرحرفا» رفت و در منطقه «وادی السروه» در جنوب روستا اسکان گرفت. آن جا بیشه زاری بود که از راه سنگلاخی می‌گذشت و تپه‌ای در آنجا به ارتفاع صد متر قرار داشت که پر از درختان سر سبز بود و صدایی جز نوای دلنشین پرندگان به گوش نمی‌رسید. محمدجواد آن جا را بهترین مکان برای مطالعه و تحقیق دانست و قلم، کاغذ، کتاب و قوری چای تنها همراهان وی بودند. وی در آن جا توانست کتاب‌های دانشمندان و فیلسوفانی چون نیچه، شوپنهاور، ولز، تولستوی، محمود عقاد، طه حسین و توفیق حکیم را مطالعه کند و کم کم به نوشتن روآورد. برخی از آثاری که در این مکان نوشت عبارت‌اند از: «کمیت و دعبل»، «الوضع الحاضر فی جبل عامل» و «تضحیه». شیخ محمدجواد حدود ده سال از عمر خود را در این منطقه به سر برد و در سال 1367 ق به بیروت عزیمت نمود.<ref>گلشن ابرار، ج3، مقاله شیخ محمدجواد مغنیه.</ref><br>
محمدجواد در مدت حیات علمی خود در بیروت و نجف اشرف، درس استادان متعددی را درک کرده است که از جمله می‌توان به کسانی چون: «شیخ عبدالکریم مغنیه»(متوفای 1354 ق، برادر بزرگ‌ترش)، «[[سیدمحمد سعید فضل الله]]»، «آیت‌الله [[سیدابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم خویی]]» (1371 ـ 1413 ق)، «شیخ محمدحسین کربلایی» و «سیدحسین حمامی»(متوفای 1379ق) اشاره کرد.<br>
محمدجواد در مدت حیات علمی خود در بیروت و نجف اشرف، درس استادان متعددی را درک کرده است که از جمله می‌توان به کسانی چون: «شیخ عبدالکریم مغنیه»(متوفای 1354 ق، برادر بزرگ‌ترش)، «[[سیدمحمد سعید فضل الله]]»، «آیت‌الله [[سیدابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم خویی]]» (1371 ـ 1413 ق)، «شیخ محمدحسین کربلایی» و «سیدحسین حمامی»(متوفای 1379ق) اشاره کرد.<br>
خط ۹۲: خط ۹۲:


=وفات شیخ محمدجواد مغنیه=
=وفات شیخ محمدجواد مغنیه=
سرانجام علامه استاد شیخ محمدجواد مغنیه پس از عمری تلاش صادقانه در راه اعتلای اسلام عزیز و تلاش بی وقفه برای نزدیکی بین مذاهب پنج‌گانه، ساعت 10 شب 19 محرم الحرام سال 1400 در سن 76سالگی به رحمت ایزدی پیوست. وی دو سال پیش از آن، مبتلا به بیماری قلبی شده بود. هنگامی که پیکر پاک این عالم ربانی را به نجف اشرف انتقال دادند، بسیاری از عالمان دینی و اقشار مختلف مردم، در تشییع جنازه او شرکت کردند و بازار نجف به طور کلی بسته شد. پس از تشییع، آیت‌الله العظمی‌خوئی(رحمةالله) بر او نماز گزارد و در یکی از حجره‌های حرم مطهر علوی به خاک سپرده شد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد. <br>
سرانجام علامه استاد شیخ محمدجواد مغنیه پس از عمری تلاش صادقانه در راه اعتلای اسلام عزیز و تلاش بی وقفه برای نزدیکی بین مذاهب پنج‌گانه، ساعت 10 شب 19 محرم الحرام سال 1400 در سن 76سالگی به رحمت ایزدی پیوست. وی دو سال پیش از آن، مبتلا به بیماری قلبی شده بود. هنگامی که پیکر پاک این عالم ربانی را به نجف اشرف انتقال دادند، بسیاری از عالمان دینی و اقشار مختلف مردم، در تشییع جنازه او شرکت کردند و بازار نجف به طور کلی بسته شد. پس از تشییع، آیت‌الله‌العظمی‌خوئی(رحمةالله) بر او نماز گزارد و در یکی از حجره‌های حرم مطهر علوی به خاک سپرده شد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد. <br>


=منابع و مآخذ=
=منابع و مآخذ=
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش