۱٬۵۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
<br> | <br> | ||
این تقسیم بندی تصادفی نیست؛ بلکه از ضرورتی تاریخی برخاسته است: سنت علمی اسلامی از درون خاستگاه بزرگتر تمدن اسلامی برآمده و با دیگر رشته ها و شاخه های دانش، تعاملی نظام مند و هماهنگ دارد. این شیوههای تعامل در خلأ نیست؛ بلکه درون عالم فکری بزرگتر از اسلام است؛ عالمی که لبههای تیز و صدای ناموزون داشت؛ اما با وجود این عالمی بود که جهان بینی [[قرآن]]ی به آن شکل داده بود. | این تقسیم بندی تصادفی نیست؛ بلکه از ضرورتی تاریخی برخاسته است: سنت علمی اسلامی از درون خاستگاه بزرگتر تمدن اسلامی برآمده و با دیگر رشته ها و شاخه های دانش، تعاملی نظام مند و هماهنگ دارد. این شیوههای تعامل در خلأ نیست؛ بلکه درون عالم فکری بزرگتر از اسلام است؛ عالمی که لبههای تیز و صدای ناموزون داشت؛ اما با وجود این عالمی بود که جهان بینی [[قرآن]]ی به آن شکل داده بود. | ||
<br> | |||
گفتمان اسلام و علم با ورود علم غربی مدرن به جهان مسلمین، وارد دوره جدیدی شد، چون این ورود با استعمار جهان مسلمین هم زمان بود، با تعداد زیادی از عوامل دیگر شامل دستورهای اقتصادی و سیاسی و نظامی قدرتهای استعمارگر نیز همراه شد. | |||
<br> | |||
این کار باعث تخریب نهادهایی شد که سنت هشت صد ساله آموزشی اسلامی را ایجاد کرده بودند. از بین بردن نهادهای صدساله و بنا کردن نهادهای علمی جدید با دستورالعلملهایی که منافع قدرت های استعماری را دنبال می کرد، نیروهای عمل علم در جهان مسلمین را تغییر داد. | |||
<br> | |||
در این حالت، اسلام با علمی تعامل کرد که مبتنی بر فلسفه طبیعت بیگانه با مفهوم خودش بود. ما برای تبیین این رابطه جدید میخواهیم به مفروضات معرفت شناختی بنیادین خاصی از علم مدرن و نیز بسط و گسترشهایی که منجر به ظهور این مفاهیم جدید از طبیعت در جهان غرب پسابیکنی شد، توجه کنیم و ببینیم که چگونه این تغییرات اساسی، گفتمان اسلام و علم را شکل دادهاند. | |||
<br> | |||
همچنین آنچه برای هدفمان مهم است، فرایند پیچیدهای توأم با احترام به علم و فناوری غربی ایجاد کرده است. این عوامل دلایل اصلی سلطه غرب بر جهان و استعمار سرزمینهای مسلمانان فهمیده می شود. | |||
<br> |
ویرایش