۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:پیشگامان تقریب' به 'رده:پیشگامان وحدت اسلامی') |
جز (جایگزینی متن - ' العظمی' به 'العظمی') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
=ولادت= | =ولادت= | ||
سید محمدباقر صدر در پنجم ذی قعده 1353 قمری در شهر کاظمین چشم به جهان گشود. پدرش سید حیدر از مراجع عظام تقلید بود که سلسله تبار این خاندان به امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) متصل است و از ویژگیهای افراد این خانواده آن است که همگی در زمره مجتهدان و عالمان زمان خود بودهاند و این ویژگی کمتر در افراد یک خاندان دیده میشود. <ref>نعمانی، 1424 ق، ج 1، ص 32</ref> | سید محمدباقر صدر در پنجم ذی قعده 1353 قمری در شهر کاظمین چشم به جهان گشود. پدرش سید حیدر از مراجع عظام تقلید بود که سلسله تبار این خاندان به امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) متصل است و از ویژگیهای افراد این خانواده آن است که همگی در زمره مجتهدان و عالمان زمان خود بودهاند و این ویژگی کمتر در افراد یک خاندان دیده میشود. <ref>نعمانی، 1424 ق، ج 1، ص 32</ref> | ||
بعد از درگذشت پدر دانشمندش، زیر نظر مادر پاکدامن و برادر خویش سید اسماعیل صدر پرورش یافت. از آغاز کودکی نشانههای نبوغ و تیزهوشی در وی آشکار بود. وی دروس ابتدایی خود را در مدرسه «منتدیالنشر» در کاظمین فراگرفت و به گفته دوست صمیمی او مرحوم محمدعلی خلیلی که با هم در یک مدرسه تحصیل میکردند، تیزهوشی و اخلاق پسندیده او موجب میشد که همهٔ دانشآموزان مدرسه از کوچک و بزرگ به وی توجه کنند و دائما رفتار او را زیر نظر داشته باشند. همچنان که آموزگاران نیز او را مورد احترام و تقدیر قرار میدادند. در مدرسه همه میدانستند که او دارای هوشی فوقالعاده است و در دروس مدرسه به مراتب از همسالان خود جلوتر است. به همین دلیل آموزگاران مدرسه همیشه او را به عنوان بهترین نمونه دانشآموز کوشا و مؤدّب به دیگران معرفی میکردند. <ref>حسینی حائری، حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار | بعد از درگذشت پدر دانشمندش، زیر نظر مادر پاکدامن و برادر خویش سید اسماعیل صدر پرورش یافت. از آغاز کودکی نشانههای نبوغ و تیزهوشی در وی آشکار بود. وی دروس ابتدایی خود را در مدرسه «منتدیالنشر» در کاظمین فراگرفت و به گفته دوست صمیمی او مرحوم محمدعلی خلیلی که با هم در یک مدرسه تحصیل میکردند، تیزهوشی و اخلاق پسندیده او موجب میشد که همهٔ دانشآموزان مدرسه از کوچک و بزرگ به وی توجه کنند و دائما رفتار او را زیر نظر داشته باشند. همچنان که آموزگاران نیز او را مورد احترام و تقدیر قرار میدادند. در مدرسه همه میدانستند که او دارای هوشی فوقالعاده است و در دروس مدرسه به مراتب از همسالان خود جلوتر است. به همین دلیل آموزگاران مدرسه همیشه او را به عنوان بهترین نمونه دانشآموز کوشا و مؤدّب به دیگران معرفی میکردند. <ref>حسینی حائری، حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیتاللهالعظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، ص 36.</ref><br> | ||
یکی از عواملی که زمینهساز شناسایی بیشتر او نزد مردم شد و آوازهٔ او را از چهار دیوار مدرسه فراتر برد، ایراد سخنرانیها و خواندن اشعاری بود که وی در مراسم عزاداری سرور شهیدان امام حسین(علیهالسلام) قرائت میکرد. شهید صدر در همان دوران ابتدایی بر فراز منبری که در صحن کاظمی قرار داشت، میرفت و ایراد خطبه میکرد. بیان آهنگین و گفتار روان او که بدون کمترین درنگ، کلمات را ادا میکرد، همه را غرق در شگفتی میساخت و شگفتتر آنکه او این مطالب را در فاصله بین مدرسه تا صحن شریف کاظمی حفظ میکرد.<br> | یکی از عواملی که زمینهساز شناسایی بیشتر او نزد مردم شد و آوازهٔ او را از چهار دیوار مدرسه فراتر برد، ایراد سخنرانیها و خواندن اشعاری بود که وی در مراسم عزاداری سرور شهیدان امام حسین(علیهالسلام) قرائت میکرد. شهید صدر در همان دوران ابتدایی بر فراز منبری که در صحن کاظمی قرار داشت، میرفت و ایراد خطبه میکرد. بیان آهنگین و گفتار روان او که بدون کمترین درنگ، کلمات را ادا میکرد، همه را غرق در شگفتی میساخت و شگفتتر آنکه او این مطالب را در فاصله بین مدرسه تا صحن شریف کاظمی حفظ میکرد.<br> | ||
شهید صدر از نظر فکری و فهم مطالب چنان از هم کلاسیهای خود جلوتر بود که برخی از مطالبی را که او برای دوستان خود در زنگ تفریح مدرسه، بیان میکرد برای آنها تازگی داشت. وی با مطالعه کتابهای غیردرسی مانند کتابهای فلسفی و مباحث نوین آن روز، سخنانی بر زبان جاری میساخت که دوستان او برای نخستین بار واژههایی نظیر مارکسیزم، امپریالیسم و دیالکتیک را میشنیدند و با شخصیتهایی چون ویکتور هوگو و گوته آشنا میشدند. شهید صدر در ایام ابتدایی چنان با هیبت و بزرگوار بود که یکی از معلمانش به نام «أبو براء» درباره او میگوید: «هرگاه با معلمانش سخن میگفت سر را به زیر میانداخت و دیدگانش را فرو میفکند. من او را از یک سو به عنوان کودکی پاک و بیگناه دوست میداشتم، و از سوی دیگر به عنوان مردی بزرگ به وی مینگریستم و او را احترام میکردم چرا که آکنده از دانش و معرفت بود تا بدان جا که روزی به وی گفتم: من در انتظار فرا رسیدن روزی هستم که از چشمهٔ دانش و آگاهی تو سیراب شوم و در پرتو اندیشهها و نظریات شما راه بیابم. اما او در نهایت ادب و احترام و همراه با شرمزدگی پاسخ داد: استاد! مرا ببخشید من پیوسته شاگرد شما و شاگرد هر کسی که در این مدرسه به من درس آموخته است، بودهام».<br> | شهید صدر از نظر فکری و فهم مطالب چنان از هم کلاسیهای خود جلوتر بود که برخی از مطالبی را که او برای دوستان خود در زنگ تفریح مدرسه، بیان میکرد برای آنها تازگی داشت. وی با مطالعه کتابهای غیردرسی مانند کتابهای فلسفی و مباحث نوین آن روز، سخنانی بر زبان جاری میساخت که دوستان او برای نخستین بار واژههایی نظیر مارکسیزم، امپریالیسم و دیالکتیک را میشنیدند و با شخصیتهایی چون ویکتور هوگو و گوته آشنا میشدند. شهید صدر در ایام ابتدایی چنان با هیبت و بزرگوار بود که یکی از معلمانش به نام «أبو براء» درباره او میگوید: «هرگاه با معلمانش سخن میگفت سر را به زیر میانداخت و دیدگانش را فرو میفکند. من او را از یک سو به عنوان کودکی پاک و بیگناه دوست میداشتم، و از سوی دیگر به عنوان مردی بزرگ به وی مینگریستم و او را احترام میکردم چرا که آکنده از دانش و معرفت بود تا بدان جا که روزی به وی گفتم: من در انتظار فرا رسیدن روزی هستم که از چشمهٔ دانش و آگاهی تو سیراب شوم و در پرتو اندیشهها و نظریات شما راه بیابم. اما او در نهایت ادب و احترام و همراه با شرمزدگی پاسخ داد: استاد! مرا ببخشید من پیوسته شاگرد شما و شاگرد هر کسی که در این مدرسه به من درس آموخته است، بودهام».<br> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
آثار علمی متعددی از خود بر جای گذاشته که در موضوعات مختلف به رشته تحریر درآمده است. قلم او در موضوعات متنوع علمی حکایت از بینش وسیع او در عرصههای اجتماعی، دینی، سیاسی، اقتصادی و فلسفی دارد. وی در تمام این عرصهها کتابهای ارزشمندی نگاشته که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود: 67ـ اقتصادنا؛ 68ـ الاسس المنطقیه للاستقراء؛ (این کتاب، علاوه بر چاپهای متعدد، به زبان فارسی نیز برگردانده شده است. نام فارسی آن «مبانی منطقی استقراء» میباشد که توسط سید احمد فهری ترجمه شده است). 69ـ الاسلام یقود الحیاة؛ شش جزوه از این مجموعه در سال 1399 قمری به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی در ایران چاپ گردید که عبارتند از: الف ـ لمحة فقهیة تمهیدیّة عن مشروع دستور الجمهوریة الاسلامیة فی ایران؛ ب ـ صورة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی؛ ج ـ خطوط تفصیلیة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی؛ د ـ خلافة الانسان و شهادة الانبیاء؛ ه ـ منابع القدرة فی الدولة الاسلامیة؛ و ـ الاسس العامة للبنک فی المجتمع الاسلامی. 70ـ البنک اللاربوی فی الاسلام؛ این کتاب به صورت مقالات مستمر توسط آقای گلسرخی کاشانی ترجمه و در ماهنامه مکتب اسلام چاپ شده است).<br> | آثار علمی متعددی از خود بر جای گذاشته که در موضوعات مختلف به رشته تحریر درآمده است. قلم او در موضوعات متنوع علمی حکایت از بینش وسیع او در عرصههای اجتماعی، دینی، سیاسی، اقتصادی و فلسفی دارد. وی در تمام این عرصهها کتابهای ارزشمندی نگاشته که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود: 67ـ اقتصادنا؛ 68ـ الاسس المنطقیه للاستقراء؛ (این کتاب، علاوه بر چاپهای متعدد، به زبان فارسی نیز برگردانده شده است. نام فارسی آن «مبانی منطقی استقراء» میباشد که توسط سید احمد فهری ترجمه شده است). 69ـ الاسلام یقود الحیاة؛ شش جزوه از این مجموعه در سال 1399 قمری به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی در ایران چاپ گردید که عبارتند از: الف ـ لمحة فقهیة تمهیدیّة عن مشروع دستور الجمهوریة الاسلامیة فی ایران؛ ب ـ صورة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی؛ ج ـ خطوط تفصیلیة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی؛ د ـ خلافة الانسان و شهادة الانبیاء؛ ه ـ منابع القدرة فی الدولة الاسلامیة؛ و ـ الاسس العامة للبنک فی المجتمع الاسلامی. 70ـ البنک اللاربوی فی الاسلام؛ این کتاب به صورت مقالات مستمر توسط آقای گلسرخی کاشانی ترجمه و در ماهنامه مکتب اسلام چاپ شده است).<br> | ||
71ـ بحوث فی شرح العروة الوثقی؛ 72ـ بحوث حول المهدی(عج)؛ (این کتاب بارها چاپ شده و به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. در ابتدا به عنوان مقدمهای بر کتاب «تاریخ الغیبة الصغری» سید محمد صدر، نوشته شد؛ اما بعد به صورت کتاب مستقل به چاپ رسید و ترجمه آن با نام «امام مهدی (عج) حماسهای از نور» منتشر شده است). 73ـ بحث حول الولایة؛ (این کتاب با نام «تشیع مولود طبیعی اسلام» توسط آقای علی حجتی کرمانی به زبان فارسی برگردانده شده است. همچنین ترجمه دیگری از این کتاب به قلم آقای آیت اللّهی منتشر گردیده است). 74ـ بلغة الراغبین؛ (تعلیقه بر رسالهٔ عملیهٔ مرحوم | 71ـ بحوث فی شرح العروة الوثقی؛ 72ـ بحوث حول المهدی(عج)؛ (این کتاب بارها چاپ شده و به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. در ابتدا به عنوان مقدمهای بر کتاب «تاریخ الغیبة الصغری» سید محمد صدر، نوشته شد؛ اما بعد به صورت کتاب مستقل به چاپ رسید و ترجمه آن با نام «امام مهدی (عج) حماسهای از نور» منتشر شده است). 73ـ بحث حول الولایة؛ (این کتاب با نام «تشیع مولود طبیعی اسلام» توسط آقای علی حجتی کرمانی به زبان فارسی برگردانده شده است. همچنین ترجمه دیگری از این کتاب به قلم آقای آیت اللّهی منتشر گردیده است). 74ـ بلغة الراغبین؛ (تعلیقه بر رسالهٔ عملیهٔ مرحوم آیتاللّهالعظمی شیخ محمد رضا آل یاسین). 75ـ دروس فی علم الاصول؛ (این کتاب در سه مرحله به نام «حلقات» نگاشته شد که حلقهٔ سوم آن دارای دو بخش میباشد). 76ـ فدک فی التاریخ؛ (یکی از مهمترین حوادث تاریخی صدر اسلام پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در این کتاب مطرح شده و چگونگی شکلگیری نظام سیاسی و اجتماعی اسلام را بررسی نموده است. این کتاب بارها چاپ شده و به زبان فارسی نیز ترجمه گردیده است). 77ـ فلسفتنا؛ (این کتاب بارها در ایران و بیروت چاپ شده و مجموعهای از مباحث فلسفی اسلامی به صورت تطبیقی و مقایسهای با مکاتب جدید مادی به ویژه مارکسیزم میباشد). 78ـ غایة الفکر فی علم الاصول؛ (از این کتاب فقط جزء نخست آن در سال 1374 شمسی چاپ شد). 79ـ المعالم الجدیدة للاصول؛ (این کتاب، بارها به چاپ رسیده است که نخستین بار آن در سال 1385ق توسط دانشکدهٔ اصول دین در عراق بوده است). 80ـ المدرسة الاسلامیة؛ (دو بخش از این کتاب چاپ شده است: بخش اول، الانسان المعاصر و المشکلة الاجتماعیة. بخش دوم، ماذا تعرف عن الاقتصاد الاسلامی). 81ـ منهاج الصالحین؛ (تعلیقهای بر رسالهٔ عملیهٔ آیتاللهالعظمی سید محسن حکیم میباشد). 82ـ موجز أحکام الحج. | ||
=حرکتهای اجتماعی - سیاسی شهید صدر= | =حرکتهای اجتماعی - سیاسی شهید صدر= | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
نشریه الاضواء زیر نظر هیئتی چاپ میشد که اعضای آن را دانشمندان جوان حوزه علمیه تشکیل میدادند و پیوندی قوی با شهید صدر داشتند. بعد از گذشت کمتر از یک سال، «جماعة العلما» توفیق یافت به عنوان پایگاهی اسلامی و جوان در جامعه اسلامی حضور یابد و بنا بر آن گذاشته شد که مجله «الاضواء الاسلامیه» از یک سو به عنوان ارگان رسمی این گروه و از سوی دیگر، به منظور استمراربخشی به راهی که آغاز شده بود، منتشر گردد. بدیهی است با انتشار این مجله و ارایه دیدگاههای فکری و سیاسی اسلام و عرضه مبانی و روشهای اسلامی در راه پیشبرد اجتماع و تدوین برنامههای گسترده به ویژه با مطالبی که در سرمقاله با عنوان «رسالتنا» توسط شهید صدر و با اسم جماعة العلما منتشر میشد، روح اسلامی را در قشرهای وسیعی از مردم مسلمان بر میانگیخت و غیرت دینی را در آنان تقویت مینمود. تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة استاد شهید در آغاز جوانی، حزبی را به نام «حزب الدعوة الاسلامیة» پایهگذاری کرد. این اقدام در ظرف زمانی خود، با توجه به سطح فکر سیاسی موجود آن روز در حوزهٔ علمیهٔ نجف، از شعور عمیق سیاسی وی حکایت میکرد و حرکتی آگاهانه به شمار میآمد. در روزگاری که بسیاری از دینداران هرگونه انتساب به یک حزب اسلامی را نشانه انحراف از اسلام اصیل و همگامی با استکبار میدانستند، پیشگامی او در برافراشتن بنیان یک حزب اسلامی، به راستی بازگوکننده بینش عمیق او بود.<br> | نشریه الاضواء زیر نظر هیئتی چاپ میشد که اعضای آن را دانشمندان جوان حوزه علمیه تشکیل میدادند و پیوندی قوی با شهید صدر داشتند. بعد از گذشت کمتر از یک سال، «جماعة العلما» توفیق یافت به عنوان پایگاهی اسلامی و جوان در جامعه اسلامی حضور یابد و بنا بر آن گذاشته شد که مجله «الاضواء الاسلامیه» از یک سو به عنوان ارگان رسمی این گروه و از سوی دیگر، به منظور استمراربخشی به راهی که آغاز شده بود، منتشر گردد. بدیهی است با انتشار این مجله و ارایه دیدگاههای فکری و سیاسی اسلام و عرضه مبانی و روشهای اسلامی در راه پیشبرد اجتماع و تدوین برنامههای گسترده به ویژه با مطالبی که در سرمقاله با عنوان «رسالتنا» توسط شهید صدر و با اسم جماعة العلما منتشر میشد، روح اسلامی را در قشرهای وسیعی از مردم مسلمان بر میانگیخت و غیرت دینی را در آنان تقویت مینمود. تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة استاد شهید در آغاز جوانی، حزبی را به نام «حزب الدعوة الاسلامیة» پایهگذاری کرد. این اقدام در ظرف زمانی خود، با توجه به سطح فکر سیاسی موجود آن روز در حوزهٔ علمیهٔ نجف، از شعور عمیق سیاسی وی حکایت میکرد و حرکتی آگاهانه به شمار میآمد. در روزگاری که بسیاری از دینداران هرگونه انتساب به یک حزب اسلامی را نشانه انحراف از اسلام اصیل و همگامی با استکبار میدانستند، پیشگامی او در برافراشتن بنیان یک حزب اسلامی، به راستی بازگوکننده بینش عمیق او بود.<br> | ||
جریان تأسیس این حزب در سال 1377 ق اتفاق افتاد و روند رشد و کمال آن در چهار مقطع قرار داده شد: الف ـ مقطع ایجاد و تأسیس حزب و دگرگونی فکر امت؛ ب ـ مقطع اقدامات سیاسی؛ ج ـ مقطع دستیابی به قدرت؛ د ـ مقطع رسیدگی به مصالح امت اسلام. شهید صدر در جلسات هفتگی خود به بررسی و تحلیل این مقاطع میپرداخت. اما با آنکه خود در تأسیس حزب پیشگام بود بعد از حدود پنج سال این تشکل اسلامی را ترک کرد؛ زیرا برخی بدخواهان نسبت به این عمل او نزد مرحوم | جریان تأسیس این حزب در سال 1377 ق اتفاق افتاد و روند رشد و کمال آن در چهار مقطع قرار داده شد: الف ـ مقطع ایجاد و تأسیس حزب و دگرگونی فکر امت؛ ب ـ مقطع اقدامات سیاسی؛ ج ـ مقطع دستیابی به قدرت؛ د ـ مقطع رسیدگی به مصالح امت اسلام. شهید صدر در جلسات هفتگی خود به بررسی و تحلیل این مقاطع میپرداخت. اما با آنکه خود در تأسیس حزب پیشگام بود بعد از حدود پنج سال این تشکل اسلامی را ترک کرد؛ زیرا برخی بدخواهان نسبت به این عمل او نزد مرحوم آیتاللهالعظمی سید محسن حکیم زبان به اعتراض گشودند. از جمله این افراد، حسین صافی بود که فردی روحانی نما و در واقع از طرفداران حزب بعث عراق به شمار میآمد. وی نزد آیتالله حکیم اظهار داشت: «سید محمدباقر صدر و شماری از افراد او اقدام به تأسیس حزبی به نام حزب الدعوة الاسلامیة کردهاند. اینان با کار خود موجب ویرانی حوزهٔ علمیهٔ خواهند شد». آیتاللهالعظمی حکیم او را از پیش خود راند و سپس یکی از فرزندان خود را نزد سید صدر فرستاد و به او پیغام داد که: «شأن شما پاسداری از همهٔ حرکتهای اسلامی است، اما وابستگی به یک حزب خاص سزاوار نیست. شما باید همهٔ ابعاد مسائل اسلامی را مورد نظر داشته باشید.» <br> | ||
شهید صدر پاسخ داد که من دراینباره خواهم اندیشید، اما بعد از مدتی از حزب مذکور کنار کشید. وی پس از رحلت | شهید صدر پاسخ داد که من دراینباره خواهم اندیشید، اما بعد از مدتی از حزب مذکور کنار کشید. وی پس از رحلت آیتاللهالعظمی حکیم، به تدریج عهدهدار امر مرجعیت شد و در این زمان بود که نظریه «لزوم جدایی دستگاه مرجعیت صالحه از تشکیلات حزبی» را مطرح ساخت. او معتقد بود نظام مرجعیت عهدهدار رهبری صحیح امت اسلامی است نه یک حزب سیاسی و اگرچه وجود یک حزب اسلامی ضرورت دارد تا بازوی مرجعیت بوده و زیر نظر آن حرکت کند، اما در هم آمیختن و یکی کردن دو عنوان «سازمان سیاسی اسلامی» و «نظام مرجعیت» سبب خلط کارها شده و به تداخل حوزهٔ فعالیت این دو پایگاه مستقل میانجامد.<br> | ||
مرجعیت شایسته و مرجعیت نظام یافته یکی از برنامههای ارزشمند شهید صدر در طول ده سال پایانی عمر کوتاه و پر برکت خود، برگزاری جلسات هفتگی در منزلش بود. استاد در این جلسات، شاگردان برجسته و شناخته شده خود را گرد هم میآورد و با آنان در زمینههای مختلف اجتماعی و رویدادهای سیاسی گفتوگو میکرد و بسیاری از گرفتاریهای مسلمانان در جوامع شیعی و سنی را برای آنها بازگو مینمود. هر کس که در این مجالس حضور مییافت به روشنی میدید که استاد تا چه اندازه به نیازهای مسلمانان در سراسر کشورهای اسلامی و غیراسلامی توجه داشت، به طور جدی پیرامون آنچه به سود اسلام و مسلمانان است میاندیشید، در راه استوارتر شدن پایههای حوزههای علمیه و مراکز و اجتماعات گسترده عالمان دینی در همهٔ شهرها میکوشید، مبارزان در برابر کفر و طاغوت را در سراسر بلاد اسلامی راهنمایی میکرد و بالاخره مسلمانان را به حیات دوباره و فعال فرا میخواند. در این جلسات، شهید صدر با الهام از مبارزات امام خمینی رحمهالله و انقلاب اسلامی ایران نظریه «مرجعیت شایسته» و «مرجعیت نظام یافته» را مطرح ساخت و معتقد بود مرجعیت شایسته باید سیمایی روشن و یکدست از اهداف خود ارائه دهد و این حرکت هدفدار و آگاهانه پیوسته بر اساس آرمانهای تعیین شده به پیش برود، نه آنکه اقدامات آن پراکنده، سردرگم و فاقد هویت منسجم باشد و تنها بر اثر فشارهای ناشی از نیازهای مقطعی گام بردارد.<br> | مرجعیت شایسته و مرجعیت نظام یافته یکی از برنامههای ارزشمند شهید صدر در طول ده سال پایانی عمر کوتاه و پر برکت خود، برگزاری جلسات هفتگی در منزلش بود. استاد در این جلسات، شاگردان برجسته و شناخته شده خود را گرد هم میآورد و با آنان در زمینههای مختلف اجتماعی و رویدادهای سیاسی گفتوگو میکرد و بسیاری از گرفتاریهای مسلمانان در جوامع شیعی و سنی را برای آنها بازگو مینمود. هر کس که در این مجالس حضور مییافت به روشنی میدید که استاد تا چه اندازه به نیازهای مسلمانان در سراسر کشورهای اسلامی و غیراسلامی توجه داشت، به طور جدی پیرامون آنچه به سود اسلام و مسلمانان است میاندیشید، در راه استوارتر شدن پایههای حوزههای علمیه و مراکز و اجتماعات گسترده عالمان دینی در همهٔ شهرها میکوشید، مبارزان در برابر کفر و طاغوت را در سراسر بلاد اسلامی راهنمایی میکرد و بالاخره مسلمانان را به حیات دوباره و فعال فرا میخواند. در این جلسات، شهید صدر با الهام از مبارزات امام خمینی رحمهالله و انقلاب اسلامی ایران نظریه «مرجعیت شایسته» و «مرجعیت نظام یافته» را مطرح ساخت و معتقد بود مرجعیت شایسته باید سیمایی روشن و یکدست از اهداف خود ارائه دهد و این حرکت هدفدار و آگاهانه پیوسته بر اساس آرمانهای تعیین شده به پیش برود، نه آنکه اقدامات آن پراکنده، سردرگم و فاقد هویت منسجم باشد و تنها بر اثر فشارهای ناشی از نیازهای مقطعی گام بردارد.<br> | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
جمشیدی، حسین، اندیشههای سیاسی شهید رابع امام سید محمدباقر صدر، وزارت امور خارجه، تهران، 1377. | جمشیدی، حسین، اندیشههای سیاسی شهید رابع امام سید محمدباقر صدر، وزارت امور خارجه، تهران، 1377. | ||
جمشیدی، حسین، نظریه عدالت: از دیدگاه ابونصر فارابی، امام خمینی و شهید صدر، پژوهشکده امام خمینی رحمهالله و انقلاب اسلامی، تهران، 1380. | جمشیدی، حسین، نظریه عدالت: از دیدگاه ابونصر فارابی، امام خمینی و شهید صدر، پژوهشکده امام خمینی رحمهالله و انقلاب اسلامی، تهران، 1380. | ||
حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار | حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیتاللهالعظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1375. | ||
قبانچی، صدرالدین، اندیشههای سیاسی آیتالله شهید سید محمدباقر صدر، ترجمه ب. شریعتمدار، خدمات فرهنگی رسا، تهران، 1362. | قبانچی، صدرالدین، اندیشههای سیاسی آیتالله شهید سید محمدباقر صدر، ترجمه ب. شریعتمدار، خدمات فرهنگی رسا، تهران، 1362. | ||
قلیزاده، مصطفی، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1372. | قلیزاده، مصطفی، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1372. |