سید محمدباقر صدر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' العظمی' به '‌العظمی'
جز (جایگزینی متن - ' العظمی' به '‌العظمی')
خط ۳۵: خط ۳۵:
=ولادت=
=ولادت=
سید محمدباقر صدر در پنجم ذی قعده 1353 قمری در شهر کاظمین چشم به جهان گشود. پدرش سید حیدر از مراجع عظام تقلید بود که سلسله تبار این خاندان به امام موسی بن جعفر (علیه‌‏السلام) متصل است و از ویژگی‏‌های افراد این خانواده آن است که همگی در زمره مجتهدان و عالمان زمان خود بوده‏‌اند و این ویژگی کم‏تر در افراد یک خاندان دیده می‌‏شود. <ref>نعمانی، 1424 ق، ج 1، ص 32</ref>  
سید محمدباقر صدر در پنجم ذی قعده 1353 قمری در شهر کاظمین چشم به جهان گشود. پدرش سید حیدر از مراجع عظام تقلید بود که سلسله تبار این خاندان به امام موسی بن جعفر (علیه‌‏السلام) متصل است و از ویژگی‏‌های افراد این خانواده آن است که همگی در زمره مجتهدان و عالمان زمان خود بوده‏‌اند و این ویژگی کم‏تر در افراد یک خاندان دیده می‌‏شود. <ref>نعمانی، 1424 ق، ج 1، ص 32</ref>  
بعد از درگذشت پدر دانشمندش، زیر نظر مادر پاکدامن و برادر خویش سید اسماعیل صدر پرورش یافت. از آغاز کودکی نشانه‏‌های نبوغ و تیزهوشی در وی آشکار بود. وی دروس ابتدایی خود را در مدرسه «منتدی‌النشر» در کاظمین فراگرفت و به گفته دوست صمیمی او مرحوم محمدعلی خلیلی که با هم در یک مدرسه تحصیل می‏‌کردند، تیزهوشی و اخلاق پسندیده او موجب می‌‏شد که همهٔ دانش‏‌آموزان مدرسه از کوچک و بزرگ به وی توجه کنند و دائما رفتار او را زیر نظر داشته باشند. هم‏چنان که آموزگاران نیز او را مورد احترام و تقدیر قرار می‌‏دادند. در مدرسه همه می‏‌دانستند که او دارای هوشی فوق‌العاده است و در دروس مدرسه به مراتب از همسالان خود جلوتر است. به همین دلیل آموزگاران مدرسه همیشه او را به عنوان بهترین نمونه دانش‏‌آموز کوشا و مؤدّب به دیگران معرفی می‏‌کردند. <ref>حسینی حائری، حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیت‌الله العظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، ص 36.</ref><br>
بعد از درگذشت پدر دانشمندش، زیر نظر مادر پاکدامن و برادر خویش سید اسماعیل صدر پرورش یافت. از آغاز کودکی نشانه‏‌های نبوغ و تیزهوشی در وی آشکار بود. وی دروس ابتدایی خود را در مدرسه «منتدی‌النشر» در کاظمین فراگرفت و به گفته دوست صمیمی او مرحوم محمدعلی خلیلی که با هم در یک مدرسه تحصیل می‏‌کردند، تیزهوشی و اخلاق پسندیده او موجب می‌‏شد که همهٔ دانش‏‌آموزان مدرسه از کوچک و بزرگ به وی توجه کنند و دائما رفتار او را زیر نظر داشته باشند. هم‏چنان که آموزگاران نیز او را مورد احترام و تقدیر قرار می‌‏دادند. در مدرسه همه می‏‌دانستند که او دارای هوشی فوق‌العاده است و در دروس مدرسه به مراتب از همسالان خود جلوتر است. به همین دلیل آموزگاران مدرسه همیشه او را به عنوان بهترین نمونه دانش‏‌آموز کوشا و مؤدّب به دیگران معرفی می‏‌کردند. <ref>حسینی حائری، حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیت‌الله‌العظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، ص 36.</ref><br>
یکی از عواملی که زمینه‏‌ساز شناسایی بیش‏تر او نزد مردم شد و آوازهٔ او را از چهار دیوار مدرسه فراتر برد، ایراد سخنرانی‌ها و خواندن اشعاری بود که وی در مراسم عزاداری سرور شهیدان امام حسین(علیه‏‌السلام) قرائت می‌‏کرد. شهید صدر در همان دوران ابتدایی بر فراز منبری که در صحن کاظمی قرار داشت، می‏‌رفت و ایراد خطبه می‏‌کرد. بیان آهنگین و گفتار روان او که بدون کم‏ترین درنگ، کلمات را ادا می‏‌کرد، همه را غرق در شگفتی می‌‏ساخت و شگفت‌‏تر آن‏که او این مطالب را در فاصله بین مدرسه تا صحن شریف کاظمی حفظ می‌‏کرد.<br>
یکی از عواملی که زمینه‏‌ساز شناسایی بیش‏تر او نزد مردم شد و آوازهٔ او را از چهار دیوار مدرسه فراتر برد، ایراد سخنرانی‌ها و خواندن اشعاری بود که وی در مراسم عزاداری سرور شهیدان امام حسین(علیه‏‌السلام) قرائت می‌‏کرد. شهید صدر در همان دوران ابتدایی بر فراز منبری که در صحن کاظمی قرار داشت، می‏‌رفت و ایراد خطبه می‏‌کرد. بیان آهنگین و گفتار روان او که بدون کم‏ترین درنگ، کلمات را ادا می‏‌کرد، همه را غرق در شگفتی می‌‏ساخت و شگفت‌‏تر آن‏که او این مطالب را در فاصله بین مدرسه تا صحن شریف کاظمی حفظ می‌‏کرد.<br>
شهید صدر از نظر فکری و فهم مطالب چنان از هم کلاسی‌‏های خود جلوتر بود که برخی از مطالبی را که او برای دوستان خود در زنگ تفریح مدرسه، بیان می‌‏کرد برای آن‏ها تازگی داشت. وی با مطالعه کتاب‌‏های غیردرسی مانند کتاب‏‌های فلسفی و مباحث نوین آن روز، سخنانی بر زبان جاری می‌‏ساخت که دوستان او برای نخستین بار واژه‌‏هایی نظیر مارکسیزم، امپریالیسم و دیالکتیک را می‌‏شنیدند و با شخصیت‌‏هایی چون ویکتور هوگو و گوته آشنا می‌‏شدند. شهید صدر در ایام ابتدایی چنان با هیبت و بزرگوار بود که یکی از معلمانش به نام «أبو براء» درباره او می‌‏گوید: «هرگاه با معلمانش سخن می‌‏گفت سر را به زیر می‌‏انداخت و دیدگانش را فرو می‏فکند. من او را از یک سو به عنوان کودکی پاک و بی‏گناه دوست می‌‏داشتم، و از سوی دیگر به عنوان مردی بزرگ به وی می‌‏نگریستم و او را احترام می‏‌کردم چرا که آکنده از دانش و معرفت بود تا بدان جا که روزی به وی گفتم: من در انتظار فرا رسیدن روزی هستم که از چشمهٔ دانش و آگاهی تو سیراب شوم و در پرتو اندیشه‏‌ها و نظریات شما راه بیابم. اما او در نهایت ادب و احترام و همراه با شرم‌زدگی پاسخ داد: استاد! مرا ببخشید من پیوسته شاگرد شما و شاگرد هر کسی که در این مدرسه به من درس آموخته است، بوده‏‌ام».<br>
شهید صدر از نظر فکری و فهم مطالب چنان از هم کلاسی‌‏های خود جلوتر بود که برخی از مطالبی را که او برای دوستان خود در زنگ تفریح مدرسه، بیان می‌‏کرد برای آن‏ها تازگی داشت. وی با مطالعه کتاب‌‏های غیردرسی مانند کتاب‏‌های فلسفی و مباحث نوین آن روز، سخنانی بر زبان جاری می‌‏ساخت که دوستان او برای نخستین بار واژه‌‏هایی نظیر مارکسیزم، امپریالیسم و دیالکتیک را می‌‏شنیدند و با شخصیت‌‏هایی چون ویکتور هوگو و گوته آشنا می‌‏شدند. شهید صدر در ایام ابتدایی چنان با هیبت و بزرگوار بود که یکی از معلمانش به نام «أبو براء» درباره او می‌‏گوید: «هرگاه با معلمانش سخن می‌‏گفت سر را به زیر می‌‏انداخت و دیدگانش را فرو می‏فکند. من او را از یک سو به عنوان کودکی پاک و بی‏گناه دوست می‌‏داشتم، و از سوی دیگر به عنوان مردی بزرگ به وی می‌‏نگریستم و او را احترام می‏‌کردم چرا که آکنده از دانش و معرفت بود تا بدان جا که روزی به وی گفتم: من در انتظار فرا رسیدن روزی هستم که از چشمهٔ دانش و آگاهی تو سیراب شوم و در پرتو اندیشه‏‌ها و نظریات شما راه بیابم. اما او در نهایت ادب و احترام و همراه با شرم‌زدگی پاسخ داد: استاد! مرا ببخشید من پیوسته شاگرد شما و شاگرد هر کسی که در این مدرسه به من درس آموخته است، بوده‏‌ام».<br>
خط ۵۴: خط ۵۴:
آثار علمی متعددی از خود بر جای گذاشته که در موضوعات مختلف به رشته تحریر درآمده است. قلم او در موضوعات متنوع علمی حکایت از بینش وسیع او در عرصه‌‏های اجتماعی، دینی، سیاسی، اقتصادی و فلسفی دارد. وی در تمام این عرصه‌‏ها کتاب‌‏های ارزشمندی نگاشته که از جمله می‌‏توان به موارد زیر اشاره نمود: 67ـ اقتصادنا؛ 68ـ الاسس المنطقیه للاستقراء؛ (این کتاب، علاوه بر چاپ‏‌های متعدد، به زبان فارسی نیز برگردانده شده است. نام فارسی آن «مبانی منطقی استقراء» می‏‌باشد که توسط سید احمد فهری ترجمه شده است). 69ـ الاسلام یقود الحیاة؛ شش جزوه از این مجموعه در سال 1399 قمری به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی در ایران چاپ گردید که عبارت‏ند از: الف ـ لمحة فقهیة تمهیدیّة عن مشروع دستور الجمهوریة الاسلامیة فی ایران؛ ب ـ صورة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی؛ ج ـ خطوط تفصیلیة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی؛ د ـ خلافة الانسان و شهادة الانبیاء؛ ه ـ منابع القدرة فی الدولة الاسلامیة؛ و ـ الاسس العامة للبنک فی المجتمع الاسلامی. 70ـ البنک اللاربوی فی الاسلام؛ این کتاب به صورت مقالات مستمر توسط آقای گلسرخی کاشانی ترجمه و در ماهنامه مکتب اسلام چاپ شده است).<br>
آثار علمی متعددی از خود بر جای گذاشته که در موضوعات مختلف به رشته تحریر درآمده است. قلم او در موضوعات متنوع علمی حکایت از بینش وسیع او در عرصه‌‏های اجتماعی، دینی، سیاسی، اقتصادی و فلسفی دارد. وی در تمام این عرصه‌‏ها کتاب‌‏های ارزشمندی نگاشته که از جمله می‌‏توان به موارد زیر اشاره نمود: 67ـ اقتصادنا؛ 68ـ الاسس المنطقیه للاستقراء؛ (این کتاب، علاوه بر چاپ‏‌های متعدد، به زبان فارسی نیز برگردانده شده است. نام فارسی آن «مبانی منطقی استقراء» می‏‌باشد که توسط سید احمد فهری ترجمه شده است). 69ـ الاسلام یقود الحیاة؛ شش جزوه از این مجموعه در سال 1399 قمری به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی در ایران چاپ گردید که عبارت‏ند از: الف ـ لمحة فقهیة تمهیدیّة عن مشروع دستور الجمهوریة الاسلامیة فی ایران؛ ب ـ صورة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی؛ ج ـ خطوط تفصیلیة عن اقتصاد المجتمع الاسلامی؛ د ـ خلافة الانسان و شهادة الانبیاء؛ ه ـ منابع القدرة فی الدولة الاسلامیة؛ و ـ الاسس العامة للبنک فی المجتمع الاسلامی. 70ـ البنک اللاربوی فی الاسلام؛ این کتاب به صورت مقالات مستمر توسط آقای گلسرخی کاشانی ترجمه و در ماهنامه مکتب اسلام چاپ شده است).<br>


71ـ بحوث فی شرح العروة الوثقی؛ 72ـ بحوث حول المهدی(عج)؛ (این کتاب بارها چاپ شده و به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. در ابتدا به عنوان مقدمه‌‏ای بر کتاب «تاریخ الغیبة الصغری» سید محمد صدر، نوشته شد؛ اما بعد به صورت کتاب مستقل به چاپ رسید و ترجمه آن با نام «امام مهدی (عج) حماسه‌‏ای از نور» منتشر شده است). 73ـ بحث حول الولایة؛ (این کتاب با نام «تشیع مولود طبیعی اسلام» توسط آقای علی حجتی کرمانی به زبان فارسی برگردانده شده است. هم‏چنین ترجمه دیگری از این کتاب به قلم آقای آیت اللّهی منتشر گردیده است). 74ـ بلغة الراغبین؛ (تعلیقه بر رسالهٔ عملیهٔ مرحوم آیت‌اللّه‏ العظمی شیخ محمد رضا آل یاسین). 75ـ دروس فی علم الاصول؛ (این کتاب در سه مرحله به نام «حلقات» نگاشته شد که حلقهٔ سوم آن دارای دو بخش می‌‏باشد). 76ـ فدک فی التاریخ؛ (یکی از مهم‏ترین حوادث تاریخی صدر اسلام پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله) در این کتاب مطرح شده و چگونگی شکل‏‌گیری نظام سیاسی و اجتماعی اسلام را بررسی نموده است. این کتاب بارها چاپ شده و به زبان فارسی نیز ترجمه گردیده است). 77ـ فلسفتنا؛ (این کتاب بارها در ایران و بیروت چاپ شده و مجموعه‏‌ای از مباحث فلسفی اسلامی به صورت تطبیقی و مقایسه‏‌ای با مکاتب جدید مادی به ویژه مارکسیزم می‌‏باشد). 78ـ غایة الفکر فی علم الاصول؛ (از این کتاب فقط جزء نخست آن در سال 1374 شمسی چاپ شد). 79ـ المعالم الجدیدة للاصول؛ (این کتاب، بارها به چاپ رسیده است که نخستین بار آن در سال 1385ق توسط دانشکدهٔ اصول دین در عراق بوده است). 80ـ المدرسة الاسلامیة؛ (دو بخش از این کتاب چاپ شده است: بخش اول، الانسان المعاصر و المشکلة الاجتماعیة. بخش دوم، ماذا تعرف عن الاقتصاد الاسلامی). 81ـ منهاج الصالحین؛ (تعلیقه‏‌ای بر رسالهٔ عملیهٔ آیت‌الله‌العظمی سید محسن حکیم می‌‏باشد). 82ـ موجز أحکام الحج.
71ـ بحوث فی شرح العروة الوثقی؛ 72ـ بحوث حول المهدی(عج)؛ (این کتاب بارها چاپ شده و به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. در ابتدا به عنوان مقدمه‌‏ای بر کتاب «تاریخ الغیبة الصغری» سید محمد صدر، نوشته شد؛ اما بعد به صورت کتاب مستقل به چاپ رسید و ترجمه آن با نام «امام مهدی (عج) حماسه‌‏ای از نور» منتشر شده است). 73ـ بحث حول الولایة؛ (این کتاب با نام «تشیع مولود طبیعی اسلام» توسط آقای علی حجتی کرمانی به زبان فارسی برگردانده شده است. هم‏چنین ترجمه دیگری از این کتاب به قلم آقای آیت اللّهی منتشر گردیده است). 74ـ بلغة الراغبین؛ (تعلیقه بر رسالهٔ عملیهٔ مرحوم آیت‌اللّه‏‌العظمی شیخ محمد رضا آل یاسین). 75ـ دروس فی علم الاصول؛ (این کتاب در سه مرحله به نام «حلقات» نگاشته شد که حلقهٔ سوم آن دارای دو بخش می‌‏باشد). 76ـ فدک فی التاریخ؛ (یکی از مهم‏ترین حوادث تاریخی صدر اسلام پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله) در این کتاب مطرح شده و چگونگی شکل‏‌گیری نظام سیاسی و اجتماعی اسلام را بررسی نموده است. این کتاب بارها چاپ شده و به زبان فارسی نیز ترجمه گردیده است). 77ـ فلسفتنا؛ (این کتاب بارها در ایران و بیروت چاپ شده و مجموعه‏‌ای از مباحث فلسفی اسلامی به صورت تطبیقی و مقایسه‏‌ای با مکاتب جدید مادی به ویژه مارکسیزم می‌‏باشد). 78ـ غایة الفکر فی علم الاصول؛ (از این کتاب فقط جزء نخست آن در سال 1374 شمسی چاپ شد). 79ـ المعالم الجدیدة للاصول؛ (این کتاب، بارها به چاپ رسیده است که نخستین بار آن در سال 1385ق توسط دانشکدهٔ اصول دین در عراق بوده است). 80ـ المدرسة الاسلامیة؛ (دو بخش از این کتاب چاپ شده است: بخش اول، الانسان المعاصر و المشکلة الاجتماعیة. بخش دوم، ماذا تعرف عن الاقتصاد الاسلامی). 81ـ منهاج الصالحین؛ (تعلیقه‏‌ای بر رسالهٔ عملیهٔ آیت‌الله‌العظمی سید محسن حکیم می‌‏باشد). 82ـ موجز أحکام الحج.


=حرکت‌های اجتماعی - سیاسی شهید صدر=
=حرکت‌های اجتماعی - سیاسی شهید صدر=
خط ۶۰: خط ۶۰:
نشریه الاضواء زیر نظر هیئتی چاپ می‌‏شد که اعضای آن را دانشمندان جوان حوزه علمیه تشکیل می‏‌دادند و پیوندی قوی با شهید صدر داشتند. بعد از گذشت کم‏تر از یک سال، «جماعة العلما» توفیق یافت به عنوان پایگاهی اسلامی و جوان در جامعه اسلامی حضور یابد و بنا بر آن گذاشته شد که مجله «الاضواء الاسلامیه» از یک سو به عنوان ارگان رسمی این گروه و از سوی دیگر، به منظور استمراربخشی به راهی که آغاز شده بود، منتشر گردد. بدیهی است با انتشار این مجله و ارایه دیدگاه‏‌های فکری و سیاسی اسلام و عرضه مبانی و روش‌‏های اسلامی در راه پیشبرد اجتماع و تدوین برنامه‌‏های گسترده به ویژه با مطالبی که در سرمقاله با عنوان «رسالتنا» توسط شهید صدر و با اسم جماعة العلما منتشر می‌‏شد، روح اسلامی را در قشرهای وسیعی از مردم مسلمان بر می‌‏انگیخت و غیرت دینی را در آنان تقویت می‌‏نمود. تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة استاد شهید در آغاز جوانی، حزبی را به نام «حزب الدعوة الاسلامیة» پایه‏‌گذاری کرد. این اقدام در ظرف زمانی خود، با توجه به سطح فکر سیاسی موجود آن روز در حوزهٔ علمیهٔ نجف، از شعور عمیق سیاسی وی حکایت می‌‏کرد و حرکتی آگاهانه به شمار می‌‏آمد. در روزگاری که بسیاری از دین‏داران هرگونه انتساب به یک حزب اسلامی را نشانه انحراف از اسلام اصیل و همگامی با استکبار می‏‌دانستند، پیشگامی او در برافراشتن بنیان یک حزب اسلامی، به راستی بازگوکننده بینش عمیق او بود.<br>
نشریه الاضواء زیر نظر هیئتی چاپ می‌‏شد که اعضای آن را دانشمندان جوان حوزه علمیه تشکیل می‏‌دادند و پیوندی قوی با شهید صدر داشتند. بعد از گذشت کم‏تر از یک سال، «جماعة العلما» توفیق یافت به عنوان پایگاهی اسلامی و جوان در جامعه اسلامی حضور یابد و بنا بر آن گذاشته شد که مجله «الاضواء الاسلامیه» از یک سو به عنوان ارگان رسمی این گروه و از سوی دیگر، به منظور استمراربخشی به راهی که آغاز شده بود، منتشر گردد. بدیهی است با انتشار این مجله و ارایه دیدگاه‏‌های فکری و سیاسی اسلام و عرضه مبانی و روش‌‏های اسلامی در راه پیشبرد اجتماع و تدوین برنامه‌‏های گسترده به ویژه با مطالبی که در سرمقاله با عنوان «رسالتنا» توسط شهید صدر و با اسم جماعة العلما منتشر می‌‏شد، روح اسلامی را در قشرهای وسیعی از مردم مسلمان بر می‌‏انگیخت و غیرت دینی را در آنان تقویت می‌‏نمود. تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة استاد شهید در آغاز جوانی، حزبی را به نام «حزب الدعوة الاسلامیة» پایه‏‌گذاری کرد. این اقدام در ظرف زمانی خود، با توجه به سطح فکر سیاسی موجود آن روز در حوزهٔ علمیهٔ نجف، از شعور عمیق سیاسی وی حکایت می‌‏کرد و حرکتی آگاهانه به شمار می‌‏آمد. در روزگاری که بسیاری از دین‏داران هرگونه انتساب به یک حزب اسلامی را نشانه انحراف از اسلام اصیل و همگامی با استکبار می‏‌دانستند، پیشگامی او در برافراشتن بنیان یک حزب اسلامی، به راستی بازگوکننده بینش عمیق او بود.<br>


جریان تأسیس این حزب در سال 1377 ق اتفاق افتاد و روند رشد و کمال آن در چهار مقطع قرار داده شد: الف ـ مقطع ایجاد و تأسیس حزب و دگرگونی فکر امت؛ ب ـ مقطع اقدامات سیاسی؛ ج ـ مقطع دست‏یابی به قدرت؛ د ـ مقطع رسیدگی به مصالح امت اسلام. شهید صدر در جلسات هفتگی خود به بررسی و تحلیل این مقاطع می‏‌پرداخت. اما با آنکه خود در تأسیس حزب پیشگام بود بعد از حدود پنج سال این تشکل اسلامی را ترک کرد؛ زیرا برخی بدخواهان نسبت به این عمل او نزد مرحوم آیت‌الله العظمی سید محسن حکیم زبان به اعتراض گشودند. از جمله این افراد، حسین صافی بود که فردی روحانی نما و در واقع از طرفداران حزب بعث عراق به شمار می‌‏آمد. وی نزد آیت‌الله حکیم اظهار داشت: «سید محمدباقر صدر و شماری از افراد او اقدام به تأسیس حزبی به نام حزب الدعوة الاسلامیة کرده‏‌اند. اینان با کار خود موجب ویرانی حوزهٔ علمیهٔ خواهند شد». آیت‌الله العظمی حکیم او را از پیش خود راند و سپس یکی از فرزندان خود را نزد سید صدر فرستاد و به او پیغام داد که: «شأن شما پاسداری از همهٔ حرکت‌‏های اسلامی است، اما وابستگی به یک حزب خاص سزاوار نیست. شما باید همهٔ ابعاد مسائل اسلامی را مورد نظر داشته باشید.» <br>
جریان تأسیس این حزب در سال 1377 ق اتفاق افتاد و روند رشد و کمال آن در چهار مقطع قرار داده شد: الف ـ مقطع ایجاد و تأسیس حزب و دگرگونی فکر امت؛ ب ـ مقطع اقدامات سیاسی؛ ج ـ مقطع دست‏یابی به قدرت؛ د ـ مقطع رسیدگی به مصالح امت اسلام. شهید صدر در جلسات هفتگی خود به بررسی و تحلیل این مقاطع می‏‌پرداخت. اما با آنکه خود در تأسیس حزب پیشگام بود بعد از حدود پنج سال این تشکل اسلامی را ترک کرد؛ زیرا برخی بدخواهان نسبت به این عمل او نزد مرحوم آیت‌الله‌العظمی سید محسن حکیم زبان به اعتراض گشودند. از جمله این افراد، حسین صافی بود که فردی روحانی نما و در واقع از طرفداران حزب بعث عراق به شمار می‌‏آمد. وی نزد آیت‌الله حکیم اظهار داشت: «سید محمدباقر صدر و شماری از افراد او اقدام به تأسیس حزبی به نام حزب الدعوة الاسلامیة کرده‏‌اند. اینان با کار خود موجب ویرانی حوزهٔ علمیهٔ خواهند شد». آیت‌الله‌العظمی حکیم او را از پیش خود راند و سپس یکی از فرزندان خود را نزد سید صدر فرستاد و به او پیغام داد که: «شأن شما پاسداری از همهٔ حرکت‌‏های اسلامی است، اما وابستگی به یک حزب خاص سزاوار نیست. شما باید همهٔ ابعاد مسائل اسلامی را مورد نظر داشته باشید.» <br>


شهید صدر پاسخ داد که من در‌این‌باره خواهم اندیشید، اما بعد از مدتی از حزب مذکور کنار کشید. وی پس از رحلت آیت‌الله العظمی حکیم، به تدریج عهده‌‏دار امر مرجعیت شد و در این زمان بود که نظریه «لزوم جدایی دستگاه مرجعیت صالحه از تشکیلات حزبی» را مطرح ساخت. او معتقد بود نظام مرجعیت عهده‏‌دار رهبری صحیح امت اسلامی است نه یک حزب سیاسی و اگر‌چه وجود یک حزب اسلامی ضرورت دارد تا بازوی مرجعیت بوده و زیر نظر آن حرکت کند، اما در هم آمیختن و یکی کردن دو عنوان «سازمان سیاسی اسلامی» و «نظام مرجعیت» سبب خلط کارها شده و به تداخل حوزهٔ فعالیت این دو پایگاه مستقل می‏‌انجامد.<br>
شهید صدر پاسخ داد که من در‌این‌باره خواهم اندیشید، اما بعد از مدتی از حزب مذکور کنار کشید. وی پس از رحلت آیت‌الله‌العظمی حکیم، به تدریج عهده‌‏دار امر مرجعیت شد و در این زمان بود که نظریه «لزوم جدایی دستگاه مرجعیت صالحه از تشکیلات حزبی» را مطرح ساخت. او معتقد بود نظام مرجعیت عهده‏‌دار رهبری صحیح امت اسلامی است نه یک حزب سیاسی و اگر‌چه وجود یک حزب اسلامی ضرورت دارد تا بازوی مرجعیت بوده و زیر نظر آن حرکت کند، اما در هم آمیختن و یکی کردن دو عنوان «سازمان سیاسی اسلامی» و «نظام مرجعیت» سبب خلط کارها شده و به تداخل حوزهٔ فعالیت این دو پایگاه مستقل می‏‌انجامد.<br>
مرجعیت شایسته و مرجعیت نظام یافته یکی از برنامه‌‏های ارزشمند شهید صدر در طول ده سال پایانی عمر کوتاه و پر برکت خود، برگزاری جلسات هفتگی در منزلش بود. استاد در این جلسات، شاگردان برجسته و شناخته شده خود را گرد هم می‏‌آورد و با آنان در زمینه‏‌های مختلف اجتماعی و رویدادهای سیاسی گفت‏‌وگو می‏‌کرد و بسیاری از گرفتاری‌‏های مسلمانان در جوامع شیعی و سنی را برای آن‏ها بازگو می‏‌نمود. هر کس که در این مجالس حضور می‌‏یافت به روشنی می‏‌دید که استاد تا چه اندازه به نیازهای مسلمانان در سراسر کشورهای اسلامی و غیراسلامی توجه داشت، به طور جدی پیرامون آن‏چه به سود اسلام و مسلمانان است می‌‏اندیشید، در راه استوارتر شدن پایه‌‏های حوزه‌‏های علمیه و مراکز و اجتماعات گسترده عالمان دینی در همهٔ شهرها می‏‌کوشید، مبارزان در برابر کفر و طاغوت را در سراسر بلاد اسلامی راهنمایی می‏‌کرد و بالاخره مسلمانان را به حیات دوباره و فعال فرا می‌‏خواند. در این جلسات، شهید صدر با الهام از مبارزات امام خمینی رحمه‌‏الله و انقلاب اسلامی ایران نظریه «مرجعیت شایسته» و «مرجعیت نظام یافته» را مطرح ساخت و معتقد بود مرجعیت شایسته باید سیمایی روشن و یک‏دست از اهداف خود ارائه دهد و این حرکت هدف‏دار و آگاهانه پیوسته بر اساس آرمان‏‌های تعیین شده به پیش برود، نه آن‏که اقدامات آن پراکنده، سردرگم و فاقد هویت منسجم باشد و تنها بر اثر فشارهای ناشی از نیازهای مقطعی گام بردارد.<br>
مرجعیت شایسته و مرجعیت نظام یافته یکی از برنامه‌‏های ارزشمند شهید صدر در طول ده سال پایانی عمر کوتاه و پر برکت خود، برگزاری جلسات هفتگی در منزلش بود. استاد در این جلسات، شاگردان برجسته و شناخته شده خود را گرد هم می‏‌آورد و با آنان در زمینه‏‌های مختلف اجتماعی و رویدادهای سیاسی گفت‏‌وگو می‏‌کرد و بسیاری از گرفتاری‌‏های مسلمانان در جوامع شیعی و سنی را برای آن‏ها بازگو می‏‌نمود. هر کس که در این مجالس حضور می‌‏یافت به روشنی می‏‌دید که استاد تا چه اندازه به نیازهای مسلمانان در سراسر کشورهای اسلامی و غیراسلامی توجه داشت، به طور جدی پیرامون آن‏چه به سود اسلام و مسلمانان است می‌‏اندیشید، در راه استوارتر شدن پایه‌‏های حوزه‌‏های علمیه و مراکز و اجتماعات گسترده عالمان دینی در همهٔ شهرها می‏‌کوشید، مبارزان در برابر کفر و طاغوت را در سراسر بلاد اسلامی راهنمایی می‏‌کرد و بالاخره مسلمانان را به حیات دوباره و فعال فرا می‌‏خواند. در این جلسات، شهید صدر با الهام از مبارزات امام خمینی رحمه‌‏الله و انقلاب اسلامی ایران نظریه «مرجعیت شایسته» و «مرجعیت نظام یافته» را مطرح ساخت و معتقد بود مرجعیت شایسته باید سیمایی روشن و یک‏دست از اهداف خود ارائه دهد و این حرکت هدف‏دار و آگاهانه پیوسته بر اساس آرمان‏‌های تعیین شده به پیش برود، نه آن‏که اقدامات آن پراکنده، سردرگم و فاقد هویت منسجم باشد و تنها بر اثر فشارهای ناشی از نیازهای مقطعی گام بردارد.<br>


خط ۹۲: خط ۹۲:
جمشیدی، حسین، اندیشه‏‌های سیاسی شهید رابع امام سید محمدباقر صدر، وزارت امور خارجه، تهران، 1377.
جمشیدی، حسین، اندیشه‏‌های سیاسی شهید رابع امام سید محمدباقر صدر، وزارت امور خارجه، تهران، 1377.
جمشیدی، حسین، نظریه عدالت: از دیدگاه ابونصر فارابی، امام خمینی و شهید صدر، پژوهشکده امام خمینی رحمه‌‏الله و انقلاب اسلامی، تهران، 1380.  
جمشیدی، حسین، نظریه عدالت: از دیدگاه ابونصر فارابی، امام خمینی و شهید صدر، پژوهشکده امام خمینی رحمه‌‏الله و انقلاب اسلامی، تهران، 1380.  
حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیت‌الله العظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1375.
حسینی حائری، کاظم، زندگی و افکار شهید بزرگوار آیت‌الله‌العظمی سید محمدباقر صدر، ترجمه و پاورقی حسن طارمی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، 1375.
قبانچی، صدرالدین، اندیشه‏های سیاسی آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر، ترجمه ب. شریعتمدار، خدمات فرهنگی رسا، تهران، 1362.  
قبانچی، صدرالدین، اندیشه‏های سیاسی آیت‌الله شهید سید محمدباقر صدر، ترجمه ب. شریعتمدار، خدمات فرهنگی رسا، تهران، 1362.  
قلی‏زاده، مصطفی، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1372.
قلی‏زاده، مصطفی، شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1372.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش