۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پاسخ ها' به 'پاسخها') |
جز (جایگزینی متن - ' می گر' به ' میگر') |
||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
در سفرهای او مورخ بزرگ سید صالح بن علی الحمید و مورخ المعمرالسید جعفر بن محمد السقاف، وزیر سابق دولت کثیری، محمد بن سالم بن حافظ و شیخ همراهی میکردند. سالم بن سعید بکیر بغیثان که در آن زمان رئیس مجلس فتوای شرعی در تریم بود و دیگران. | در سفرهای او مورخ بزرگ سید صالح بن علی الحمید و مورخ المعمرالسید جعفر بن محمد السقاف، وزیر سابق دولت کثیری، محمد بن سالم بن حافظ و شیخ همراهی میکردند. سالم بن سعید بکیر بغیثان که در آن زمان رئیس مجلس فتوای شرعی در تریم بود و دیگران. | ||
در این سفرها جلسات علمی که در آن بحثها و پرسش و پاسخهای علمی انجام شد برگزار میگردید. سپس با کتابهای زیادی به اندونزی بازگشت و آنها را در کتابخانهاش گنجاند. و اما در جزیره جاوه که زادگاه و موطن اوست، در تمام نواحی آن رفت و آمد میکرد و با علمای آن تماس | در این سفرها جلسات علمی که در آن بحثها و پرسش و پاسخهای علمی انجام شد برگزار میگردید. سپس با کتابهای زیادی به اندونزی بازگشت و آنها را در کتابخانهاش گنجاند. و اما در جزیره جاوه که زادگاه و موطن اوست، در تمام نواحی آن رفت و آمد میکرد و با علمای آن تماس میگرفت که برجستهترین آنها علامه کیاهی احمد بن حامد السواهانی و دیگران بود. و به [[هند]] و [[جمهوری عربی مصر|مصر]] و [[آفریقا|افریقا]] و [[کویت]] و [[عراق]] و غیره سفر کرده است، لذا با علما و ائمه آن مناطق نیز ارتباط داشت. | ||
== نبوغ و حافظه او == | == نبوغ و حافظه او == | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
با علما مینشست، مسئولین را راهنمایی میکرد و تذکر میداد، به پیر و جوان احترام میگذاشت، با جوانان مینشست و خود را به سطح آنان پایین میآورد، با فقرا و نیازمندان میآمیخت و با آنها محشور میشد و مردم، حتی مسیحیان و چینی ها همه او را دوست داشتند. تا زمان حال نیز در خانه کسانی که با علمای اندونزی ارتباط دارند عکس او آویخته است. | با علما مینشست، مسئولین را راهنمایی میکرد و تذکر میداد، به پیر و جوان احترام میگذاشت، با جوانان مینشست و خود را به سطح آنان پایین میآورد، با فقرا و نیازمندان میآمیخت و با آنها محشور میشد و مردم، حتی مسیحیان و چینی ها همه او را دوست داشتند. تا زمان حال نیز در خانه کسانی که با علمای اندونزی ارتباط دارند عکس او آویخته است. | ||
حبیب سالم عبا و عمامهاش را در میآورد و شلوار و شنل و لباس حاشیهای میپوشید تا با جوانها بنشیند و به سطح آنها بیاید، حتی ممکن است لباس کارگران را بپوشد و با آنها بنشیند. بعضی شبها با دستی پر از پول به محله بدکاران میرفت، آنها را جمع میکرد و خدا را یادآوری میکرد، آنها را به توبه راهنمایی میکرد و پول بین آنها تقسیم میکرد و از آنها میخواست که گناه را به کسب درآمد تبدیل نکنند و به خانه های خود بازگردند. و اگر پولش تمام میشد، با گریه و هق هق به خانهاش برمی گشت تا اینکه همه در ماشینش صدای گریه او را شنیدند. و از مردم زمان خود و مصر نقل شده است که اگر در میان علما و امیران مینشست، مانند شیر بود و چون مجلس تمام شد با جوانان نشست و عمامه خود را برداشت و با جوانان سخن میگفت که آنان را خشنود میکرد و خلق و خوی و روحیات آنان به او گرایش داشت، بلکه غالباً تسلیم سطح آنان میشد و جوانان نیز او را بسیار دوست میداشتند، چنان که او آنان را دوست دارد، پس تا امروز در سال 1437 ق افراد مسن زیادی را پیدا کنید که همان جوانان بودند و اگر نزد یکی از آنان برویم و شیخ سالم را یاد کنیم، می بینیم که از حسرت و اشتیاق | حبیب سالم عبا و عمامهاش را در میآورد و شلوار و شنل و لباس حاشیهای میپوشید تا با جوانها بنشیند و به سطح آنها بیاید، حتی ممکن است لباس کارگران را بپوشد و با آنها بنشیند. بعضی شبها با دستی پر از پول به محله بدکاران میرفت، آنها را جمع میکرد و خدا را یادآوری میکرد، آنها را به توبه راهنمایی میکرد و پول بین آنها تقسیم میکرد و از آنها میخواست که گناه را به کسب درآمد تبدیل نکنند و به خانه های خود بازگردند. و اگر پولش تمام میشد، با گریه و هق هق به خانهاش برمی گشت تا اینکه همه در ماشینش صدای گریه او را شنیدند. و از مردم زمان خود و مصر نقل شده است که اگر در میان علما و امیران مینشست، مانند شیر بود و چون مجلس تمام شد با جوانان نشست و عمامه خود را برداشت و با جوانان سخن میگفت که آنان را خشنود میکرد و خلق و خوی و روحیات آنان به او گرایش داشت، بلکه غالباً تسلیم سطح آنان میشد و جوانان نیز او را بسیار دوست میداشتند، چنان که او آنان را دوست دارد، پس تا امروز در سال 1437 ق افراد مسن زیادی را پیدا کنید که همان جوانان بودند و اگر نزد یکی از آنان برویم و شیخ سالم را یاد کنیم، می بینیم که از حسرت و اشتیاق میگریند. | ||
اخبار او به قدری جالب است که مجله تورجمان صفحه ای را به ذکر اخبار و شوخی های او اختصاص داده است. و سفر بسیار بود برای ندای خدا و بهره و منفعت و جمعآوری اطلاعات و اسناد و روایت. مردم همه کشورهایی که او به آنجا سفر کرده است، خاطرات خوشی از او دارند. | اخبار او به قدری جالب است که مجله تورجمان صفحه ای را به ذکر اخبار و شوخی های او اختصاص داده است. و سفر بسیار بود برای ندای خدا و بهره و منفعت و جمعآوری اطلاعات و اسناد و روایت. مردم همه کشورهایی که او به آنجا سفر کرده است، خاطرات خوشی از او دارند. |