۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کوهها' به 'کوهها') |
جز (جایگزینی متن - ' نمی ک' به ' نمیک') |
||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
ثانیاً: آن حضرت بعدها در سامرا فرمود: مرا از مدینه به اکراه به سامرا آوردند. <ref>بن شهر آشوب، پیشین، ج ۴، ص ۴۱۷، و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، مکتبه الاسلامیه، ۱۳۹۵ هـ. ، ج ۵۰، ص ۱۲۹</ref> | ثانیاً: آن حضرت بعدها در سامرا فرمود: مرا از مدینه به اکراه به سامرا آوردند. <ref>بن شهر آشوب، پیشین، ج ۴، ص ۴۱۷، و محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، مکتبه الاسلامیه، ۱۳۹۵ هـ. ، ج ۵۰، ص ۱۲۹</ref> | ||
ثالثاً: اگر امام هادی (علیهالسلام) دعوت متوکل را قبول | ثالثاً: اگر امام هادی (علیهالسلام) دعوت متوکل را قبول نمیکرد، این امر تأییدی میشد بر گفتار سعایت کنندگان و باعث تحریک بیشتر متوکل میشد و بهانه بیشتری به دست او میداد که مشکلات فراوانی برای حضرت فراهم کند. <ref>مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه تحقیقاتی امام صادق ـ (علیهالسلام) ـ، ۱۳۷۶، ص ۵۸۰</ref> | ||
وقتی امام هادی (علیهالسلام) به اتفاق یحیی بن هرثمه به سامرا رسید، متوکل دستور داد تا امام (علیهالسلام) را به «خان صعالیک» <ref>کاروانسرای گداها</ref> ببرند و هدف وی از این کار این بود که از شأن امام و اهمیت ایشان در نزد مردم بکاهد. صالح بن سعید میگوید: نزد امام رفتم و عرض کردم: قربانت گردم اینان در همه جا میخواهند نور شما را خاموش کنند و از قدر شما بکاهند برای همین شما را در این کاروانسرای کثیف و بدنام جای دادند… <ref>باقر شریف القرشی، حیاه الامام علی الهادی، بی جا، دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۰۸هـ. ق، ص ۲۳۸.</ref> | وقتی امام هادی (علیهالسلام) به اتفاق یحیی بن هرثمه به سامرا رسید، متوکل دستور داد تا امام (علیهالسلام) را به «خان صعالیک» <ref>کاروانسرای گداها</ref> ببرند و هدف وی از این کار این بود که از شأن امام و اهمیت ایشان در نزد مردم بکاهد. صالح بن سعید میگوید: نزد امام رفتم و عرض کردم: قربانت گردم اینان در همه جا میخواهند نور شما را خاموش کنند و از قدر شما بکاهند برای همین شما را در این کاروانسرای کثیف و بدنام جای دادند… <ref>باقر شریف القرشی، حیاه الامام علی الهادی، بی جا، دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۰۸هـ. ق، ص ۲۳۸.</ref> |