حسین نوری: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ مارس ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' های ' به '‌های '
جز (جایگزینی متن - 'مسئولیت ها' به 'مسئولیت‌ها')
جز (جایگزینی متن - ' های ' به '‌های ')
خط ۳۹: خط ۳۹:


== خاندان نوری ==
== خاندان نوری ==
حسین بن محمد تقی بن علی محمد بن تقی نوری طبرسی معروف به «میرزا حسین نوری» و «محدّث نوری» در 18 شوال سال 1258 در روستای «یالو» در شهر نور مازندران متولد شد. <ref> آلاندوزلی، محمد، «کتاب‌شناسی توصیفی ـ انتقادی پیرامون تحریف های عاشورا»، آیینه پژوهش، ش 78</ref> پدر او علامه محمدتقی نوری طبرسی (1201 ـ 1265) از بزرگ‌ترین دانشمندان مازندران بود که مرجعیت تقلید بسیاری از اهالی نور را برعهده داشت. این [[فقیه]] فرزانه توانست چنان فرزندانی به [[اسلام]] تقدیم کند که هر یک از آنان در علم و تقوا راه پدر بزرگوار خویش را ادامه داده و مایه مباهات جهات [[تشیع]] شدند. این ها کسانی نبودند جز:
حسین بن محمد تقی بن علی محمد بن تقی نوری طبرسی معروف به «میرزا حسین نوری» و «محدّث نوری» در 18 شوال سال 1258 در روستای «یالو» در شهر نور مازندران متولد شد. <ref> آلاندوزلی، محمد، «کتاب‌شناسی توصیفی ـ انتقادی پیرامون تحریف‌های عاشورا»، آیینه پژوهش، ش 78</ref> پدر او علامه محمدتقی نوری طبرسی (1201 ـ 1265) از بزرگ‌ترین دانشمندان مازندران بود که مرجعیت تقلید بسیاری از اهالی نور را برعهده داشت. این [[فقیه]] فرزانه توانست چنان فرزندانی به [[اسلام]] تقدیم کند که هر یک از آنان در علم و تقوا راه پدر بزرگوار خویش را ادامه داده و مایه مباهات جهات [[تشیع]] شدند. این ها کسانی نبودند جز:


# حاج میرزا هادی نوری: ایشان پس از سال‌ها تحصیل در [[حوزه علمیه نجف اشرف]] به وطن بازگشته و پس از پدر بزرگوارش مرجعیت فقهی شهر نور را به عهده نمی‌گیرد. تاریخ رحلت وی 1290 هجری قمری است.
# حاج میرزا هادی نوری: ایشان پس از سال‌ها تحصیل در [[حوزه علمیه نجف اشرف]] به وطن بازگشته و پس از پدر بزرگوارش مرجعیت فقهی شهر نور را به عهده نمی‌گیرد. تاریخ رحلت وی 1290 هجری قمری است.
خط ۶۹: خط ۶۹:


== حفظ آثار شیعه از خطر نابودی ==
== حفظ آثار شیعه از خطر نابودی ==
محدث نوری تلاش‌های زیادی جهت پیدا کردن آثار قدیمی شیعه و حفظ آنها از آسیب نابودی داشته و این امر در برخی از نامه نگاری های وی با علمای شیعی کاملاً واضح ست. در یکی از نامه‌هایی که مرحوم نوری به میرحامد حسین نوشته، چنین آمده است:
محدث نوری تلاش‌های زیادی جهت پیدا کردن آثار قدیمی شیعه و حفظ آنها از آسیب نابودی داشته و این امر در برخی از نامه نگاری‌های وی با علمای شیعی کاملاً واضح ست. در یکی از نامه‌هایی که مرحوم نوری به میرحامد حسین نوشته، چنین آمده است:


«کتاب «نقض عثمانیه» [[ابن طاووس]] (ره) به زحمت در محلش پیدا شد، در دست غیر اهلش. هر تدبیر کردم در آن چند روز، به وصالش نرسیدم. باز بعضی را معیّن کردم که بگیرند. [[خداوند]] این خلق را انصاف و شعور کرامت فرماید. ضعف دین تا به اینجا رسیده که در جوار [[علی بن ابی طالب|حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)]] شخصی از اهل علم از کتابی که در آن تقویت [[دین]] است، مضایقه می‌کند. جنابعالی به همت عالیه میل دارید که از بلاد بعیده تحصیل کتب مناقب شود!». <ref>طالعی، عبدالحسین، «سرنامه از محدث نوری به علامه سید ناصرحسین»، مجله مفینه، ش 3، ص 152</ref>
«کتاب «نقض عثمانیه» [[ابن طاووس]] (ره) به زحمت در محلش پیدا شد، در دست غیر اهلش. هر تدبیر کردم در آن چند روز، به وصالش نرسیدم. باز بعضی را معیّن کردم که بگیرند. [[خداوند]] این خلق را انصاف و شعور کرامت فرماید. ضعف دین تا به اینجا رسیده که در جوار [[علی بن ابی طالب|حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)]] شخصی از اهل علم از کتابی که در آن تقویت [[دین]] است، مضایقه می‌کند. جنابعالی به همت عالیه میل دارید که از بلاد بعیده تحصیل کتب مناقب شود!». <ref>طالعی، عبدالحسین، «سرنامه از محدث نوری به علامه سید ناصرحسین»، مجله مفینه، ش 3، ص 152</ref>
خط ۷۹: خط ۷۹:
تلاش محدث نوری منحصر به یافتن نسخه ها نبود. در نامه ای دیگر که در تاریخ 4 شوال 1317 نوشته است، چنین اظهار داشته که برای 24 حدیث از 100 حدیث کتاب «مائة منقبة» ابن شاذان ـ که تمام احادیث آن مرسل است ـ سند پیدا کرده و آن احادیث را از حالت ارسال خارج کرده است. <ref>طالعی، عبدالحسین، «سرنامه از محدث نوری به علامه سید ناصرحسین»، مجله مفینه، ش 3،ص 153</ref>
تلاش محدث نوری منحصر به یافتن نسخه ها نبود. در نامه ای دیگر که در تاریخ 4 شوال 1317 نوشته است، چنین اظهار داشته که برای 24 حدیث از 100 حدیث کتاب «مائة منقبة» ابن شاذان ـ که تمام احادیث آن مرسل است ـ سند پیدا کرده و آن احادیث را از حالت ارسال خارج کرده است. <ref>طالعی، عبدالحسین، «سرنامه از محدث نوری به علامه سید ناصرحسین»، مجله مفینه، ش 3،ص 153</ref>


نکته قابل توجه این است که وی در بیشتر موارد به تنهایی بار سنگین این مسئولیت‌ها را به دوش کشیده است و با کمترین امکانات سعی در جمع‌آوری نسخه های قدیمی، استنساخ و مقابله آنها و .... نموده است. تا جایی که شیخ آقا بزرگ طهرانی از قول استاد خود چنین نقل می‌کند:
نکته قابل توجه این است که وی در بیشتر موارد به تنهایی بار سنگین این مسئولیت‌ها را به دوش کشیده است و با کمترین امکانات سعی در جمع‌آوری نسخه‌های قدیمی، استنساخ و مقابله آنها و .... نموده است. تا جایی که شیخ آقا بزرگ طهرانی از قول استاد خود چنین نقل می‌کند:


«من در حالی می‌میرم که حسرتی در دل من باقی مانده است و آن این که در این سال‌های آخر عمر کسی [را] ندیدم که به من بگوید: فلانی این مقدار مال را بگیر و برای قلم و کاغذت خرج کن یا با آن کتاب بخر یا آن را به کاتب بده تا در کارهای تألیفی به تو کمک کند». <ref> طهرانی، آغا بزرگ، طبقات أعلام الشیعة، همان، ص 550</ref>
«من در حالی می‌میرم که حسرتی در دل من باقی مانده است و آن این که در این سال‌های آخر عمر کسی [را] ندیدم که به من بگوید: فلانی این مقدار مال را بگیر و برای قلم و کاغذت خرج کن یا با آن کتاب بخر یا آن را به کاتب بده تا در کارهای تألیفی به تو کمک کند». <ref> طهرانی، آغا بزرگ، طبقات أعلام الشیعة، همان، ص 550</ref>
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
محدث نوری تنها به جمع‌آوری روایات اکتفا نکرده، بلکه در ذیل عنوان هر باب روایات مربوط را ذکر کرده سپس اگر مضمون روایت جای تأمل داشته، به توضیح روایت پرداخته و تلاش کرده اشکالات موجود را برطرف کند و روایت را با روایات هم تراز جمع کند. گاهی هم روایاتی را با دلایل متعدد نقد کرده و احتمالات مختلف در مورد پذیرش آنها را مردود دانسته امّا این امر باعث نشده از ذکر روایت خودداری کند.
محدث نوری تنها به جمع‌آوری روایات اکتفا نکرده، بلکه در ذیل عنوان هر باب روایات مربوط را ذکر کرده سپس اگر مضمون روایت جای تأمل داشته، به توضیح روایت پرداخته و تلاش کرده اشکالات موجود را برطرف کند و روایت را با روایات هم تراز جمع کند. گاهی هم روایاتی را با دلایل متعدد نقد کرده و احتمالات مختلف در مورد پذیرش آنها را مردود دانسته امّا این امر باعث نشده از ذکر روایت خودداری کند.


وی هم چنین راه جمع بین روایات متعارض را نیز بیان کرده، گاهی نیز ضمن تصریح به ضعف و مشکل روایت به بیان احتمالات و فهم های گوناگون از حدیث پرداخته و راه را برای پذیرش حدیث مسدود نکرده است. <ref>فلاح زاده، سیدحسین، همان، صص 84 ـ 85</ref>
وی هم چنین راه جمع بین روایات متعارض را نیز بیان کرده، گاهی نیز ضمن تصریح به ضعف و مشکل روایت به بیان احتمالات و فهم‌های گوناگون از حدیث پرداخته و راه را برای پذیرش حدیث مسدود نکرده است. <ref>فلاح زاده، سیدحسین، همان، صص 84 ـ 85</ref>


2ـ نجم الثاقب فی أحوال [[امام الغائب]]
2ـ نجم الثاقب فی أحوال [[امام الغائب]]


این کتاب در 12 باب نگارش یافته که مؤلف خود در ابتدای کتاب فهرست اجمالی آن را آورده است. عناوین برخی از این ابواب بدین شرح است: در ذکر شمّه ای از حالات ولادت با سعادت آن جناب، ذکر اسامی و القاب و کینه های آن حضرت، ذکر اختلاف مسلمین در آن جناب، اثبات این که مهدی موعودی همان حجت بن الحسن العسکری ‌علیه‌السلام است از روی نصوص اهل سنت، اثبات این مدعا از روی معجزات صادره از آن حضرت، ذکر کسانی که در طول غیبت خدمت آن جناب رسیدند یا بر معجزه آن بزرگوار واقف شدند و ... .
این کتاب در 12 باب نگارش یافته که مؤلف خود در ابتدای کتاب فهرست اجمالی آن را آورده است. عناوین برخی از این ابواب بدین شرح است: در ذکر شمّه ای از حالات ولادت با سعادت آن جناب، ذکر اسامی و القاب و کینه‌های آن حضرت، ذکر اختلاف مسلمین در آن جناب، اثبات این که مهدی موعودی همان حجت بن الحسن العسکری ‌علیه‌السلام است از روی نصوص اهل سنت، اثبات این مدعا از روی معجزات صادره از آن حضرت، ذکر کسانی که در طول غیبت خدمت آن جناب رسیدند یا بر معجزه آن بزرگوار واقف شدند و ... .


وی هم چنین در این کتاب وجود همسر و فرزندان را برای آن حضرت ثابت می‌کند. <ref> نوری، میرزاحسین، نجم الثاقب، انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم، 1375، صص 15 ـ 22</ref> این کتاب که به زبان فارسی نوشته شده است، توسط انتشارات مسجد مقدس جمکران چاپ شده است.
وی هم چنین در این کتاب وجود همسر و فرزندان را برای آن حضرت ثابت می‌کند. <ref> نوری، میرزاحسین، نجم الثاقب، انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم، 1375، صص 15 ـ 22</ref> این کتاب که به زبان فارسی نوشته شده است، توسط انتشارات مسجد مقدس جمکران چاپ شده است.
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:
5ـ لؤلؤ و مرجان
5ـ لؤلؤ و مرجان


انگیزه مؤلف از تألیف این کتاب درخواست یکی از علما به نام «سید محمد مرتضی جونپوری هندی» و شکایت های مکررّ وی از ذاکرین و روضه خوانان بوده است. چرا که برخی از آنها مطالبی را به دروغ به قصد گریاندن مردم بیان می‌کردند. وی از محدث نوری درخواست نموده بود که کتابی جهت موعظه و هدایت اینان بنویسد. مرحوم محدث نوری نیز پس از اتمام تألیف «مستدرک» به کار تألیف کتاب «لؤلؤ و مرجان» اشتغال یافت. <ref>نوری، میرزاحسین، کشف الأستار، نشر مؤسسه نور، بیروت، 1408، مقدمه صص 14 ـ 15 و ص 163</ref>
انگیزه مؤلف از تألیف این کتاب درخواست یکی از علما به نام «سید محمد مرتضی جونپوری هندی» و شکایت‌های مکررّ وی از ذاکرین و روضه خوانان بوده است. چرا که برخی از آنها مطالبی را به دروغ به قصد گریاندن مردم بیان می‌کردند. وی از محدث نوری درخواست نموده بود که کتابی جهت موعظه و هدایت اینان بنویسد. مرحوم محدث نوری نیز پس از اتمام تألیف «مستدرک» به کار تألیف کتاب «لؤلؤ و مرجان» اشتغال یافت. <ref>نوری، میرزاحسین، کشف الأستار، نشر مؤسسه نور، بیروت، 1408، مقدمه صص 14 ـ 15 و ص 163</ref>


این کتاب نخستین تألیفی است که درباره اصلاح روضه خوانی و پاکسازی آن نوشته شده است.
این کتاب نخستین تألیفی است که درباره اصلاح روضه خوانی و پاکسازی آن نوشته شده است.
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
1ـ لزوم فحص کامل در نقل از ثقه؛ 2ـ اعتبار مؤلف دلیل بر اعتبار کتاب نیست؛ 3ـ تشبیه دروغ سازی برخی روضه خوانان به مسنای [[یهودیان]]؛ 4ـ علل تحریف و دروغ سازی در [[واقعه عاشورا]]؛
1ـ لزوم فحص کامل در نقل از ثقه؛ 2ـ اعتبار مؤلف دلیل بر اعتبار کتاب نیست؛ 3ـ تشبیه دروغ سازی برخی روضه خوانان به مسنای [[یهودیان]]؛ 4ـ علل تحریف و دروغ سازی در [[واقعه عاشورا]]؛


وی هم چنین در این کتاب به ساختگی بودن برخی اخبار مشهور و دروغ بودن بعضی از روضه های بسیار معروف و گریه آور تصریح کرده است. <ref>آلاندوزلی، محمد، «کتاب‌شناسی توصیفی ـ انتقادی پیرامون تحریف های عاشورا»، آیینه پژوهش، ش 78، صص 176ـ 173</ref>
وی هم چنین در این کتاب به ساختگی بودن برخی اخبار مشهور و دروغ بودن بعضی از روضه‌های بسیار معروف و گریه آور تصریح کرده است. <ref>آلاندوزلی، محمد، «کتاب‌شناسی توصیفی ـ انتقادی پیرامون تحریف‌های عاشورا»، آیینه پژوهش، ش 78، صص 176ـ 173</ref>


6ـ فصل الخطاب فی تحریف الکتاب
6ـ فصل الخطاب فی تحریف الکتاب