۲٬۸۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
هاشم هر ساله در اجرای مسئولیت رفادت خود به هنگام [[حج|موسم حج]] قریش، برای پذیرایی از زائران [[کعبه]] از مشارکت و کمکهای مالی خانوادههای قریش بهرهمند میشد<ref>الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63 ـ 64</ref>. او همچنین با حفر چاه «سَجْله» <ref>معجم البلدان، ج 3، ص 193؛ فتوح البلدان، ص 61؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> که با گسترده شدن فضای [[مسجدالحرام]] جزو محدوده [[مسجد]] قرار گرفت و همچنین چاه «بَذَّر» <ref>فتوح البلدان، ص 61؛ معجم البلدان، ج 1، ص 361؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> در راستای منصب سقایت تلاش کرد تا در امر آبرسانی به [[حجگزاران]] را تسهیل کند. | هاشم هر ساله در اجرای مسئولیت رفادت خود به هنگام [[حج|موسم حج]] قریش، برای پذیرایی از زائران [[کعبه]] از مشارکت و کمکهای مالی خانوادههای قریش بهرهمند میشد<ref>الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 63 ـ 64</ref>. او همچنین با حفر چاه «سَجْله» <ref>معجم البلدان، ج 3، ص 193؛ فتوح البلدان، ص 61؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> که با گسترده شدن فضای [[مسجدالحرام]] جزو محدوده [[مسجد]] قرار گرفت و همچنین چاه «بَذَّر» <ref>فتوح البلدان، ص 61؛ معجم البلدان، ج 1، ص 361؛ اخبار مکه، ج 1، ص 113</ref> در راستای منصب سقایت تلاش کرد تا در امر آبرسانی به [[حجگزاران]] را تسهیل کند. | ||
هاشم همچنین در کار بازرگانی توانست اولین کسی باشد که برای قریش ایلاف و پیمان نامه گرفت. او توانست در پی انعقاد پیمانهای بازرگانی با شام و نیز بستن پیمانهایی با قبایل حاضر در مسیر | هاشم همچنین در کار بازرگانی توانست اولین کسی باشد که برای قریش ایلاف و پیمان نامه گرفت. او توانست در پی انعقاد پیمانهای بازرگانی با شام و نیز بستن پیمانهایی با قبایل حاضر در مسیر کاروانهای تجاری سفرهای تجاری قریش را به دو سفر تابستانی به سوی [[شام]] و زمستانی به سوی [[یمن|یمن]] و [[حبشه]] ارتقا دهد<ref> تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 242؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 62؛ المنمق، ص 42</ref>. و بدین شکل زمینه توسعه تجارت و فزونی ثروت در مکه و نیز گسترش ارتباطات با کشورهای همجوار را فراهم کند. به دنبال هاشم دیگر برادران او نیز معاهداتی را با شاهان سایر مناطق منعقد کردند<ref>تاریخ یعقوبی، ج 1، ص 244؛ المحبر، ص 163؛ المنمق، ص 44</ref>. | ||
خداوند در [[سوره قریش]] به این پیمانها با عنوان «ایلاف»<ref>تفسیر قرطبی، ج 20، ص 139؛ مبهمات القرآن، ج 2، ص 745؛ مجمع البیان، ج 10، ص 829</ref> اشاره کرده است: {{متن قرآن |«لاِیلفِ قُرَیش ایلفِهِم رِحلَةَ الشِّتاءِ والصَّیف |سوره = قریش |آیه = 1 ـ 2 }}. | خداوند در [[سوره قریش]] به این پیمانها با عنوان «ایلاف»<ref>تفسیر قرطبی، ج 20، ص 139؛ مبهمات القرآن، ج 2، ص 745؛ مجمع البیان، ج 10، ص 829</ref> اشاره کرده است: {{متن قرآن |«لاِیلفِ قُرَیش ایلفِهِم رِحلَةَ الشِّتاءِ والصَّیف |سوره = قریش |آیه = 1 ـ 2 }}. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== صفات و ویژگیهای بنیهاشم == | == صفات و ویژگیهای بنیهاشم == | ||
دوری هاشم و عبدالمطلب از [[بتپرستی|بت پرستی]] و دیگر | دوری هاشم و عبدالمطلب از [[بتپرستی|بت پرستی]] و دیگر ناپاکیهای آن روزگار مورد تأکید برخی از منابع است<ref>المنمق، ص 53؛ القول الجازم، ص 156</ref> تا جایی که برخی به استناد درخواست [[حضرت ابراهیم |حضرت ابراهیم (علیه السلام)]] از [[خداوند]] برای دوری فرزندانش از عبادت بت ها که در آیه {{متن قرآن |«واِذ قالَ اِبرهیمُ رَبِّ اجعَل هذا البَلَدَ ءامِنـًا واجنُبنی وبَنِیَّ اَن نَعبُدَ الاَصنام |سوره = ابراهیم |آیه = 14}} بدان تصریح شده، هاشم را از پرستش بت بری میدانند و عدم وجود هرگونه گزارشی از بت پرستی هاشم را مؤیّدی بر ادّعای خود قلمداد میکنند<ref>القول الجازم، ص 156</ref>. | ||
همچنین وجود صفات پسندیدهای چون جود و بخشش، دوری از رذایل و زشتیها و جوانمردی برای فرزندان هاشم و [[عبدالمطلب]] (بنیهاشم و بنی عبدالمطلب) نیز در گزارشها دیده میشود<ref>کنزالدرر، ج 4، ص 53؛ القول الجازم، ص 157؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 75</ref>. پیمان حلف الفضول (که در آن بنیهاشم به همراه بنو زهره، بنو تمیم و بنو مطّلب متعهد شدند که از مظلوم تا ستاندن حقش دفاع کنند، اگرچه آن مظلوم در مکه غریب یا بنده باشد) نمونهای گویا از فتوت و جوانمردی بنیهاشم و بنیعبدالمطلب است<ref> الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 103؛ الاغانی، ج 17، ص 290؛ المحبر، ص 167</ref>. | همچنین وجود صفات پسندیدهای چون جود و بخشش، دوری از رذایل و زشتیها و جوانمردی برای فرزندان هاشم و [[عبدالمطلب]] (بنیهاشم و بنی عبدالمطلب) نیز در گزارشها دیده میشود<ref>کنزالدرر، ج 4، ص 53؛ القول الجازم، ص 157؛ الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 75</ref>. پیمان حلف الفضول (که در آن بنیهاشم به همراه بنو زهره، بنو تمیم و بنو مطّلب متعهد شدند که از مظلوم تا ستاندن حقش دفاع کنند، اگرچه آن مظلوم در مکه غریب یا بنده باشد) نمونهای گویا از فتوت و جوانمردی بنیهاشم و بنیعبدالمطلب است<ref> الطبقات، ابن سعد، ج 1، ص 103؛ الاغانی، ج 17، ص 290؛ المحبر، ص 167</ref>. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
به رغم حمایتهای بنیهاشم و بنی عبدالمطلب از پیامبر (صلی الله علیه) چه در دوره حضور در مکه و چه پس از [[هجرت]] به [[مدینه]]، [[پیامبر اسلام (ص)|پیامبر (صلی الله علیه)]] هیچ گاه امتیازی خاص برای بنیهاشم از آن جهت که از قبیله و نزدیکان او هستند قائل نشد. این در حالی است که بسیاری از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] بر احادیثی منسوب به پیامبر تأکید کردهاند که در آنها تلاش شده بنیهاشم و بنیعبدالمطلب به عنوان بهترین عرب و حتی بهترین انسانها معرفی شوند<ref> شرح نهجالبلاغه، ج 19، ص 210؛ الدرالمنثور، ج 4، ص 328 ـ 330؛ القول الجازم، ص 153</ref>. | به رغم حمایتهای بنیهاشم و بنی عبدالمطلب از پیامبر (صلی الله علیه) چه در دوره حضور در مکه و چه پس از [[هجرت]] به [[مدینه]]، [[پیامبر اسلام (ص)|پیامبر (صلی الله علیه)]] هیچ گاه امتیازی خاص برای بنیهاشم از آن جهت که از قبیله و نزدیکان او هستند قائل نشد. این در حالی است که بسیاری از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] بر احادیثی منسوب به پیامبر تأکید کردهاند که در آنها تلاش شده بنیهاشم و بنیعبدالمطلب به عنوان بهترین عرب و حتی بهترین انسانها معرفی شوند<ref> شرح نهجالبلاغه، ج 19، ص 210؛ الدرالمنثور، ج 4، ص 328 ـ 330؛ القول الجازم، ص 153</ref>. | ||
اما با توجه به آن که این احادیث عموماً در دوره [[عباسیان|حکومت بنی عباس]] نقل شده ممکن است در حمایت از [[عباسیان]] حاکم نقل شده باشد، از این رو باید | اما با توجه به آن که این احادیث عموماً در دوره [[عباسیان|حکومت بنی عباس]] نقل شده ممکن است در حمایت از [[عباسیان]] حاکم نقل شده باشد، از این رو باید عکسالعملهای پیامبر (صلی الله علیه) در برابر برخی از افراد بنیهاشم را از منظر احترام آن حضرت به مؤمنان هاشمی و یاوران خود دانست. | ||
حرام شدن [[زکات]] بر بنیهاشم<ref> الخصال، ج 1، ص 62؛ قرب الاسناد، ص 23؛ تفسیر قرطبی، ج 8، ص 121</ref> و اختصاص یافتن فیء و [[خمس]] به آنان از احکام ویژه این تیره است<ref> جامعالبیان، مج 6، ج 10، ص 8؛ المغنی، ج 2، ص 714؛ المحلی، ج 7، ص 327</ref> که اعتبار آنان را در نزد خداوند نیز آشکار میکند. | حرام شدن [[زکات]] بر بنیهاشم<ref> الخصال، ج 1، ص 62؛ قرب الاسناد، ص 23؛ تفسیر قرطبی، ج 8، ص 121</ref> و اختصاص یافتن فیء و [[خمس]] به آنان از احکام ویژه این تیره است<ref> جامعالبیان، مج 6، ج 10، ص 8؛ المغنی، ج 2، ص 714؛ المحلی، ج 7، ص 327</ref> که اعتبار آنان را در نزد خداوند نیز آشکار میکند. |
ویرایش