توحید: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴٬۲۴۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '[[علی بن ابی طالب ‌علیه‌السلام' به '[[علی بن ابی طالب'
(صفحه‌ای تازه حاوی « توحید به معنای یگانگی خداوند یكى از اصول اعتقادى اسلام است. این یگانگی از جن...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - '[[علی بن ابی طالب ‌علیه‌السلام' به '[[علی بن ابی طالب')
 
(۸۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''توحید''' از بنیادی‌ترین ارکان [[اصول دین]] و به معنای یگانگی خداوند است. اعتقاد به توحید، نگاه عبد را نسبت به معبود تغییر می‌دهد و او را تسلیم موجودی می‌کند که هستی در سیطره فرمان اوست. توحید از هر منظری قله [[عرفان]] است. این مسئله حتی در دیگر ادیان خصوصا [[ادیان ابراهیمی]] نیز به عنوان اصلی بنیادی شناخته شده است. به طوری که به انسان‌های توحید گرا، موحد می‌گویند. توحید از منظر [[فلسفه]] و [[کلام]] به [[توحید ذاتی]]، [[توحید صفاتی]]، [[توحید افعالی]] و [[توحید در عبادت]] تقسیم می‌شود.


توحید به معنای یگانگی خداوند یكى از اصول اعتقادى اسلام است. این یگانگی از جنبه های گوناگونی می تواند، مورد بررسی قرار گیرد که از مهمترین آنها توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی و توحید عبادی است.
== بحثی در معنا‌شناسی توحید ==
محتویات
توحید از نظر معنا‌شناسی به سه قسم عرفانی، فلسفی و کلامی تقسیم می‌شود. [[توحید عرفانی]] مبتنی بر شهود و وصول به وحدانیت خداوند است. [[توحید فلسفی]] مبتنی بر باور عقلی به وحدانیت خداوند است و [[توحید کلامی]] مبتنی بر پذیرش احدیت خداوند است.
<ref> ر. ک، طباطبایی فاطمه، توحید شهودی از منظر امام خمینی، ص۱۰۴.</ref>


    ۱ «توحید» در لغت
== معنای لغوی توحید ==
    ۲ جایگاه توحید در تعالیم اسلام
واژه «توحید» مصدر باب «تفعیل» و به معنای «یگانه دانستن» است. ریشه این کلمه از «وحد» و به معنای انفراد است و از این رو «واحد» به چیزی اطلاق می‌شود که جزء ندارد.<ref>کریمی، توحید از دیدگاه آیات و روایات، ۱۳۷۹ش، ص۱۹-۲۰.</ref>
    ۳ مراتب توحید
و باز تعریف کرده‌اند که توحید در لغت، یه معنای حکم به یکی بودن و علم به یکتایی چیزی است. <ref> میر سید شریف جرجانی، التعریفات، ص 96، واژه التوحید
    ۴ «توحید» از منظر مذاهب اسلامی
</ref>
    ۵ توحید در نظر شیعه
    ۶ پانویس
    ۷ منابع


«توحید» در لغت
== معنای اصطلاحی توحید ==
توحید در اصطلاح کلامی، اقرار به یگانگی خداوند و شریک نداشتن در صفات او است. <ref> قاضی عبدالجبار معتزلی، شرح الاصول الخمسه، ص 80</ref>


واژه «توحید» مصدر باب «تفعیل» و به معنای «یگانه دانستن» است. ریشه این کلمه «وحد» و به معنای انفراد است و از این رو «واحد» به چیزی اطلاق می شود که جزء ندارد.[۱]
== اقسام توحید ==
جایگاه توحید در تعالیم اسلام


در مباحث خداشناسی، توحید به معنای یکتاپرستی یكى از اصول اعتقادى اسلام و همه ادیان ابراهیمى است. اهمیت این اصل به این دلیل است که به نظر بسیاری از متکلمین اسلامی دیگر اصول دین اسلام مبتنی بر اصل توحید هستند. به همین دلیل است که حضرت امیرالمومنین علیه السلام در روایتی از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کنند که "التوحید نصف الدین".[۲]؛ توحید نیمی از دین است.
'''توحید ذاتی'''
توحید ذاتی به معنای نفی شریک، شبیه و جزء از ذات خداوند است. توحید ذاتی به معنای یگانه بودن ذات خداوند است که مثل و مانندی ندارد و و هر چه غیر اوست مخلوق اوست. آیات کریمه «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ».<ref>سوره شوری آیه 11</ref> و «وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ»<ref> سوره اخلاص آیه 4</ref> مشعر به توصیف توحید ذاتی است.  


و یا شخصی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و پرسید: اساس علم چیست؟ حضرت فرمودند: «معرفة الله حق معرفته»؛ شناخت خدا آن چنان كه شایسته اوست. پرسید: حق معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمودند: این كه بدانی او نه مثلی دارد و نه شبیهی و او را معبود واحد خالق و قادر و اول و آخر و ظاهر و باطن بشناسی كه مثل و مانندی ندارد این است حق معرفت خداوند.
'''توحید صفاتی'''
مراتب توحید
توحید صفاتی‌ یعنی این که صفات خداوند مثل علم، قدرت، حیات، اراده، عین ذات خدا هستند و به ذات او بر می‌گردند.  
[[علی بن ابی طالب]] در‌این‌باره فرمود: «کل عزیز غیره ذلیل و کل قوی غیره ضعیف، و کل مالک غیره مملوک و کل عالم غیره متعلم و کل قادر غیره یقدر و یعجز یعنی هر چی غیر اوست، ذلیل است و هر قدرت‌مندی غیر او ناتوان است و هر مالکی جز او مملوک است و هر عالمی جز او نوآموز است و هر توانایی جز او گاه توانا و گاه ناتوان است» <ref> نهج‌البلاغه، خطبه 65.</ref> در این روایت تاکید شده است که اوصاف خداوند عین ذات او هستند و هیچ موجودی در آن شریک نخواهد بود.


توحید به معنای یگانگی باری تعالی است. این یگانگی از جنبه های گوناگونی می تواند، مورد بررسی قرار گیرد که از مهمترین آنها توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی و توحید عبادی است.
'''توحید افعالی'''
توحید افعالی یعنی این که خداوند خالق همه فعل و انفعالات نظام هستی از جمله [[افعال انسان]] است و همان طور که همه موجودات مخلوق خداوند هستند، افعال شان نیز مخلوق خداوند است و اصولا هیچ فاعل و موثری غیر از خداوند شناخته نمی‌شود. [[ملاصدرا]] در‌این‌باره می‌گوید:لا مؤثر فی الوجود إلا الله یعنی در هستی هیچ موثری (خالقی) جز خداوند شناخته نمی‌شود.<ref> صدرالمتالهین، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه، ج‏6، ص387</ref>
البته این قسم از توحید معرکه آرای [[مذاهب اسلامی]] است و بحث‌های بسیاری درباره آن شده است و علاوه نظریات معروف [[امر بین الامرین]]، [[کسب]] و [[خلق افعال عباد]] که اولی مربوط به [[امامیه]] و دومی مربوط به [[اشاعره]] و [[ماتریدیه]] و سومی مربوط به اهل [[حدیث است]]، با این نوع توحید ارتباط دارد.  


توحید ذاتی
'''توحید در عبادت'''
توحید در عبادت به این معنا است که جز خداوند هیچ موجود دیگری را نمی‌توان یافت که شایسته پرستش باشد. از امام علی ‌علیه‌السلام در تفسیر بخش‌هایی از [[اذان]] نقل شده است که فرمود: «اما قوله «اشهد ان لا اله الاالله» کانه یقول: اعلم انه لامعبود الا الله (عزوجل) و ان کل معبود باطل سوی الله» یعنی قول کسی که می‌گوید من شهادت می‌دهم که خداوندی جز او را نمی‌شناسم به این معنا است که معبودی جز خداوند وجود ندارد و هر معبودی به جز او باطل(غیر قابل پرستش) است.<ref> شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 39.</ref>


توحید ذاتی به معنای نفی شریک، شبیه و جزء از ذات خداوند است، یعنی بی نظیر از هر جهت و مطلق از جمیع جهات است. بنابر توحید ذاتی، ذات پروردگار یگانه است، مثل و مانند ندارد و ماسوا همه مخلوق اوست. آیه كریمه « لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ».(سوره شوری/ 11) و یا آیه «وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ»(سوره اخلاص/4) مبین توحید ذاتى است.
== جایگاه توحید در اسلام ==
هر چند واژه توحید در [[قرآن]] نیامده است، اما آیات فراوانی از آن درباره اثبات توحید و نفی [[شرک]] می‌باشد.<ref> ر. ک، رمضانی، حسن، «مبحث توحید»، سایت دانشنامه موضوعی قرآن</ref>و به تصریح قرآن، پیام تمامی [[پیامبران]]، اعتقاد به توحید بوده است.<ref>ر. ک، رمضانی، حسن، «مبحث توحید»، سایت دانشنامه موضوعی قرآن</ref>
این واژه با تعابیر و عبارات مختلف، بارها در قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته است؛ از جمله در [[سوره توحید]] که خداوند «احد» یعنی یگانه خوانده شده است. <ref>«شریعتمداری، توحید از دیدگاه قرآن و نهج‌البلاغه، ص۴۸.</ref> نفی خدایان دیگر، یکی بودن خدا، یک خدا برای همگان، خدای همه عالم، نکوهش معتقدان به وجود خدایان، تأکید بر نفی اعتقاد به چند خدا، رد ادعای قائلان به [[تثلیث]] و سه‌گانه‌باوری، و همچنین نفی هر گونه مثل و مانند برای خداوند، از جمله مفاهیم مرتبط با توحید است که در قرآن کریم آمده است.<ref>طارمی‌راد، توحید، ص۴۰۶و۴۰۷.</ref>شهادت بر یکتایی خدا و پرهیز از شرک، اولین اقدامی است که پیامبر اسلام (ص) در ابتدای دعوت آشکار خود، خطاب به مردم [[مکه]] بیان کرده است. <ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، نشر دار صادر، ج۲، ص۲۴.</ref>نمایندگان پیامبر (ص) از جمله [[معاذ بن جبل]] که برای تبلیغ اسلام به سرزمین‌های مختلف می‌رفتند، همواره مردم را به پذیرش یکتایی خداوند دعوت می‌کردند. <ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، نشر دار صادر، ج۲، ص۷۶ و ۸۱.</ref>
برخی از عالمان مسلمان با تکیه بر جایگاه ویژه و مهم آموزه توحید در اسلام، مسلمانان را «اهل التوحید» خوانده‌اند.<ref>طارمی‌راد، توحید، ص۴۰۶.</ref>و آن را نشانه مسلمانی قلمداد کرده‌اند.<ref> مصباح یزدی، خداشناسی (مجموعه کتب آموزشی معارف قرآن ۱)، ۱۳۹۴ش، ص۱۸۰</ref>امام علی(ع)، اعتقاد به توحید و یگانگی خداوند را پایه معرفت خدا دانسته است. <ref>نهج‌البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه اول، ص۳۹.</ref> ملاصدرا هدف اصلی قرآن کریم را اثبات توحید خدا می‌داند. <ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، سال ۱۳۶۶شمسی، ج۴، ص۵۴.</ref>


توحید صفاتی
== جایگاه توحید در تعالیم اسلام ==
در مباحث خداشناسی، توحید به معنای [[یکتاپرستی]] یکی از [[اصول اعتقادی اسلام]] و همه ادیان ابراهیمی است. اهمیت این اصل به این دلیل است که به نظر بسیاری از متکلمان مسلمان؛ دیگر [[اصول دین]] اسلام مبتنی بر اصل توحید می‌باشد. به همین دلیل است که امام علی(ع) در روایتی از رسول خدا (ص) نقل می‌کند که "التوحید نصف الدین" یعنی توحید نیمی از دین است.<ref> شیخ صدوق، التوحید، قم، نشر جامعه مدرسین، چاپ اول، ص 68، ح 24.</ref>و یا شخصی از رسول خدا(ص) پرسید اساس علم چیست؟ حضرت فرمودند: «معرفة الله حق معرفته» <ref>همان، ص 285</ref> یعنی [[شناخت خدا]] آن چنان که شایسته اوست. آن شخص دوباره پرسید حق معرفت خداوند چیست؟ حضرت فرمودند: این که بدانی او نه مثلی دارد و نه شبیهی و او را معبود واحد خالق و قادر و اول و آخر و ظاهر و باطن بشناسی که مثل و مانندی ندارد. این است حق معرفت خداوند.


توحید صفاتى‌ یعنى صفات خداوند از قبیل علم، قدرت، حیات، اراده، ادراك و... حقایقى غیر از ذات پروردگار نیستند. همه صفات خداوند به یك چیز برمی گردد و آن ذات خداوند است و تمام این صفات عین ذات خداوند هستند.
== توحید در نگاه مذاهب اسلامی ==
مسئله توحید و مباحث مربوط به آن، معرکه آرای مذاهب اسلامی امامیه، [[معتزله]]، اشاعره و اهل حدیث است. با این حال تمامی مذاهب یاد شده درباره توحید ذاتی و توحید در عبادت مناقشه ای ندارند. علاوه، در میان مکاتب اسلامی، توحید ذاتی و توحید در عبادت مورد قبول قطعی همه گرایش‌های فکری بوده است، ولی در مورد توحید صفاتی و توحید افعالی اختلافاتی وجود دارد. اشاعره، منکر توحید صفاتی‌ و معتزله منکر توحید افعالی اند. شهید [[مرتضی مطهری]] در این زمینه می‌گوید: «توحید جزء [[اصول پنجگانه معتزله]] نیز بود، همچنانکه جزء اصول‌ اشاعره نیز هست، با این تفاوت که توحید مورد نظر معتزله که مشخصه مکتب آنها بشمار می‌رود، توحید صفاتی است که مورد انکار اشاعره است و توحید مورد نظر اشاعره که مشخصه مکتب آنها بشمار می‌رود، توحید افعالی‌ است که مورد انکار معتزله است. <ref> مرتضی مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، ص 35</ref>


امام علی علیه السلام در این مورد می فرمایند: «كل عزیز غیره ذلیل و كل قوى غیره ضعیف، و كل مالك غیره مملوك و كل عالم غیره متعلم و كل قادر غیره یقدر و یعجز; هر غیر او ذلیل است و هر نیرومندى جز او ناتوان است و هر مالكى جز او مملوك است و هر عالمى جز او نوآموز است و هر توانایى جز او گاه توانا و گاه ناتوان است»[۳]
== توحید در نگاه امامیه ==
متکلمان امامیه درباره توحید نظر وسیعی دارند. در نگاه آنان، توحید علاوه بر این که شامل توحید ذاتی و توحید در عبادت می‌شود؛ توحید صفاتی و افعالی را نیز در بر می‌گیرد. با این حال نگاه امامیه در توحید صفاتی با نگاه معتزله متفاوت است، همان گونه که نگاه امامیه با نگاه اشاعره نسبت به توحید افعالی متفاوت است، زیرا معتزله ذات الهی را خالی از هر گونه صفتی می‌دانند، ولی امامیه صفات الهی را عین ذات الهی می‌دانند. <ref> مطهری مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی: ص 35.</ref>


در این روایت تاکید شده است که اوصاف خداى تعالى شخصا ویژه اویند و كسى در آن‌ها با او شریك نیست.
=مرز بین شرک و توحید از دیدگاه شهید مطهری=
توحید و شرک مبنای نخستین اعتقادی مسلمانان است. تمام احکام و معارف شریعت بر اساس این اصل اساسی و زیربنایی تشریع گردیده و هر نوع تفسیری از آن در سلوک فکری و عملی معتقدین به آن تاثیر بسزایی خواهد داشت. [[وهابیت]] با تفسیر نادرست آن بیشتر مسلمانان را تکفیر نموده و خودشان را موحدین حقیقی می‌دانند. در نوشتار ذیل دیدگاه شهید مطهری در زمینه توحید و مرز آن با شرک، محل نزاع وهابیت با سائر مسلمین در این مساله تبیین گردیده است.  


توحید افعالی
== دیدگاه شهید مطهری در تبیین توحید و شرک ==
اصول دیدگاه شهید مطهری در زمینه توحید و شرک عبارت است از:‌


توحید افعالى یعنى همه‌ افعال (از جمله افعال انسان) به مشیت و اراده خداوند است. یعنی همانگونه كه موجودات در اصل وجود خود وابسته به ذات او هستند در تأثیر و فعل خود نیز چنین هستند. و به تعبیر دیگر تأثیر حقیقی در همه امور از جانب خداست، نه خود مخلوقات؛ (لا مؤثر فی الوجود إلا الله).
===1 - مراتب و درجات توحید ===


توحید در عبادت
ایشان می‌فرماید: از قرآن کریم بدست می‌آید که توحید و شرک هر یک دارای مراتبی است:‌


توحید در عبادت یعنى جز ذات پروردگار هیچ موجودى شایسته عبادت و پرستش ‌نیست. توحید در عبادت لازمه توحید ذات و صفات است. حضرت علی علیه السلام در تفسیر فرازهای اذان می فرمایند: «اما قوله «اشهد ان لا اله الاالله...‌» كانه یقول: اعلم انه لامعبود الا الله (عزوجل) و ان كل معبود باطل سوى الله»[۴]
توحید، درجات و مراتب دارد، همچنان که شرک نیز که مقابل توحید است مراتب و درجات دارد. تا انسان همه مراحل توحید را طی نکند، موحد واقعی نیست. آنگاه در تبیین مراتب توحید پرداخته و می‌فرماید:


وقتی مسلم شد كه «واجب الوجود» تنها خداست و هرچه غیر اوست ممكن و محتاج و نیازمند است، پس عبادت مخصوص اوست و او كمال مطلق است. و غیر از او كمال مطلق وجود ندارد و عبادت هم برای رسیدن به كمال است؛ بنابراین عبادت مخصوص خداوند است.
===1- توحید ذاتی‏===
توحید ذاتی یعنی شناختن ذات حق به وحدت و یگانگی. توحید ذاتی یعنی این حقیقت «دویی» بردار و تعدّدپذیر نیست، مثل و مانند ندارد لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ، در مرتبه وجود او موجودی نیست‏ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ.... جهان نه از اصل‌های متعدّد پدید آمده و نه به اصل‌های متعدّد بازمی‌‏گردد، از یک اصل و از یک حقیقت پدید آمده‏ قُلِ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ و به همان اصل و همان حقیقت بازمی‌گردد أَلا إِلَی اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ و به تعبیر دیگر، جهان هستی، یک قطبی و یک کانونی و تک محوری است.


آیاتی که به توحید در عبادت اشاره دارند:
===2- توحید صفاتی‏===
ایشان در معنای توحید صفاتی می‌فرماید:
توحید صفاتی یعنی درک و شناسایی ذات حق به یگانگی عینی با صفات و یگانگی صفات با یکدیگر. توحید ذاتی به معنی نفی ثانی داشتن و نفی مثل و مانند داشتن است و توحید صفاتی به معنی نفی هرگونه کثرت و ترکیب از خود ذات است... برای وجود لایتناهی همچنان که دومی قابل تصور نیست، کثرت و ترکیب و اختلاف ذات و صفات نیز متصور نیست.


    «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ» ما در هر امتی رسولی فرستادیم كه خدای یكتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب كنید. (سوره نحل، آیه 36)
===3- توحید افعالی‏===
توحید افعالی یعنی درک و شناختن اینکه جهان، با همه نظامات و سنن و علل و معلولات و اسباب و مسبّبات، فعل او و کار او و ناشی از اراده اوست. موجودات عالم همچنان که در ذات استقلال ندارند و همه قائم به او و وابسته به او هستند و او به تعبیر قرآن «قیوم» همه عالم است، در مقام تأثیر و علّیت نیز استقلال ندارند، و در نتیجه خداوند همچنان که در ذات شریک ندارد در فاعلیّت نیز شریک ندارد. هر فاعل و سببی، حقیقت خود و وجود خود و تأثیر و فاعلیّت خود را از او دارد و قائم به اوست. همه حول ها حول‌ها و قوّه‌ها «به او» است (ما شاء اللّه و لا قوّة الّا به، لا حول و لا قوّة الّا باللّه).


===4- توحید در عبادت ===
ایشان در ذیل تفسیر آیه (ایّاکَ نَعْبُدُ) که بیانگر توحید عبادی است می‌نویسد:و اما توحید در عبد بودن و در عبادت به معنی این است که در مقابل هیچ موجود دیگر و هیچ فرمان دیگری این حالت را نداشته باشد، بلکه نسبت به غیر خدا حالت عصیان و تمرد داشته باشد.


    «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ» ما پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینكه به او وحی كردیم كه معبودی جز من نیست فقط مرا عبادت كنید. (سوره انبیاء، آیه 25)[۵]
پس همواره انسان باید دو حالت متضاد داشته باشد: تسلیم محض خدا، و عصیان محض غیر خدا. این است معنی‏ (ایّاکَ نَعْبُدُ) خدایا تنها تو را می‌پرستیم و غیر تو را نمی‌‏پرستیم. <ref>مطهری مرتضی، مجموعه ‏آثار، ج‏26، ص:101- 102</ref>


«توحید» از منظر مذاهب اسلامی
ایشان در بیان فرق بین مراتب سه گانه با مرتبه اخیر – توحید در عبادت – می‌‌نویسد:‌


در میان مکاتب اسلامی توحید ذاتی و توحید در عبادت مورد قبول قطعی همه گرایش های فکری بوده است ولی در مورد توحید صفاتی و توحید افعالی اختلافاتی وجود دارد: اشاعره، منكر توحید صفاتى‌ بوده و معتزله منکر توحید افعالی اند.
مراتب سه‌‏گانه توحید ذاتی صفاتی و افعالی، توحید نظری و از نوع شناختن است، اما توحید در عبادت، توحید عملی و از نوع «بودن» و «شدن» است. آن مراتب توحید، تفکر و اندیشه راستین است و این مرحله از توحید، «بودن» و «شدن» راستین. توحید نظری بینش کمال است و توحید عملی جنبش در جهت رسیدن به کمال. توحید نظری پی بردن به «یگانگی» خداست و توحید عملی «یگانه شدن» انسان است. توحید نظری «دیدن» است و توحید عملی «رفتن».<ref>مطهری مرتضی، مجموعه ‏آثار، ج‏26، ص 103-99</ref>


شهید مطهری در این زمینه می گوید: «توحید جزء اصول پنجگانه معتزله نیز بود، همچنانكه جزء اصول‌ اشاعره نیز هست، با این تفاوت كه توحید مورد نظر معتزله كه مشخصه مكتب آنها به شمار می‌رود توحید صفاتی است كه مورد انكار اشاعره است و توحید مورد نظر اشاعره كه مشخص مكتب آنها به شمار می‌رود توحید افعالی‌ است كه مورد انكار معتزله است...
2- پرستش لازمه شناخت خدای یگانه:


شناخت خدای یگانه به عنوان کامل‌ترین ذات با کامل‌ترین صفات، منزه از هر گونه نقص و کاستی، و شناخت رابطه او با جهان که آفرینندگی و نگهداری و فیاضیت، عطوفت و رحمانیت است، عکس‌العملی در ما ایجاد می‌‏کند که از آن به «پرستش» تعبیر می‌‏شود. <ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، جهان‌‏بینی توحیدی، ج‏2، ص:-97 96</ref>


توحید در نظر شیعه
3- معنای پرستش:‌
ایشان در معنای پرستش می‌نویسد:‌ پرستش نوعی رابطه خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگزارانه است که انسان با خدای خود برقرار می‌کند. این نوع رابطه را انسان تنها با خدای خود می‌تواند برقرار کند و تنها در مورد خداوند صادق است، در مورد غیر خدا نه صادق است نه جایز. <ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، جهان‌‏بینی توحیدی، ج‏2، ص:-97 96</ref>


توحید مورد نظر شیعه - علاوه بر توحید ذاتی و توحید در عبادت - هم شامل‌ توحید صفاتی و هم شامل توحید افعالی می شود. یعنی شیعه در بحث صفات‌ طرفدار توحید صفاتی است و در بحث افعال طرفدار توحید افعالی، اما توحید صفاتی شیعه با توحید صفاتی معتزله متفاوت است، توحید افعالی او نیز با توحید افعالی اشاعره مغایرت دارد. توحید صفاتی معتزله به معنی خالی بودن ذات از هر صفتی و به عبارت‌ دیگر به معنی فاقد الصفات بودن ذات است، ولی توحید صفاتی شیعه به‌ معنی عینیت صفات با ذات است».[۶]
4- قرآن کریم تأکید و اصرار زیاد دارد بر اینکه عبادت و پرستش باید مخصوص خدا باشد، هیچ گناهی مانند شرک به خدا نیست. <ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، جهان‌‏بینی توحیدی، ج‏2، ص:-97 96 </ref>
پانویس


مفردات راغب اصفهانی، نشر مرتضوی، 1388، ص 551.
5- از منظر ایشان توحید در عبادت آنگاه محقق می‌گردد که انسان عبادتگر بداند که جز او کامل مطلق نیست، جز او هیچ ذاتی منزه از نقص نیست، جز او کسی منعم اصلی و منشأ اصلی نعمت‌ها که همه سپاس‌ها به او برگردد نیست، جز او هیچ موجودی استحقاق مطاع محض بودن و تسلیم محض در برابر او شدن را ندارد.  
شیخ صدوق، التوحید، ص 28، ح 24.
نهج البلاغه، خطبه 65.
شیخ صدوق، معانى الاخبار، ص 39.
برای مطالعه بیشتر ر.ک به سایت پژوهشکده باقر العلوم علیه السلام


    مرتضی مطهری، آشنایی با علوم اسلامی: ص 35.
شهید مطهری در توسعه معنای توحید عبادی می‌نویسد:‌ هر اطاعتی مانند اطاعت پیامبر و امام و حاکم شرعی اسلامی و پدر و مادر یا معلم باید به اطاعت از او و رضای او منتهی شود وگرنه جایز نیست. این است عکس‌العملی که شایسته یک بنده در مقابل خدای بزرگ است و جز در مورد خدای یگانه در مورد هیچ موجودی دیگر نه صادق است نه جایز. <ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، جهان‌‏بینی توحیدی، ج‏2، ص:-97 96</ref>


منابع
6- توحید ذاتی و توحید در عبادت جزء اصول اولیه اعتقادی اسلامی است.
 
یعنی اگر کسی در اعتقادش به یکی از این دو اصل خللی باشد جزء مسلمین محسوب نمی‌گردد. احدی از مسلمین با این دو اصل مخالف نیست. <ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، ج‏3، ص71</ref>
 
7- نزاع اصلی [[وهابیت|وهابیت]] با مسلمین صغروی است:‌ ایشان معتقد است در مفهوم توحید و پرستش بین عالمان دینی اعم از وهابی و غیر وهابی اختلافی نیست اختلاف در مصادیق پرستش است:‌
‌ اختلاف وهابیّه با سایر مسلمین در این نیست که آیا یگانه موجود شایسته پرستش، خداوند است یا غیر خداوند، مثلًا انبیا و اولیا نیز شایسته پرستش‏‌اند؛ در این جهت تردید نیست که غیر خدا شایسته پرستش نیست، اختلاف در این است که آیا استشفاعات و توسلات‏، عبادت است یا نه؟ پس نزاع فیما بین، صغروی است نه کبروی. <ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، ج‏3، ص71</ref>
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش