۲٬۸۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیهم السلام' به 'علیهمالسلام') |
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
# سرزمین نجف، خاکی خوب و آب و هوایی معتدل داشته و منطقه خوش گذرانی ساسانیها و منذریها و عباسیها بوده<ref>ماضی النجف و حاضرها، ج١، ص۴</ref> و در نجف یا مشرف بر آن دِیرها و قصرهایی وجود داشته است<ref>الدیارات، ص٢٣٠</ref>. البته این بدان معنا نیست که در آن زمانها نجف مسکونی و آباد بوده؛ چرا که در گزارش جغرافی دانها به این مطلب اشاره نشده و آنان که از دِیرها و قصرها یاد کردهاند، نگفتهاند که نجف در آن دوره، ساکنانی داشته و معمور بوده است. | # سرزمین نجف، خاکی خوب و آب و هوایی معتدل داشته و منطقه خوش گذرانی ساسانیها و منذریها و عباسیها بوده<ref>ماضی النجف و حاضرها، ج١، ص۴</ref> و در نجف یا مشرف بر آن دِیرها و قصرهایی وجود داشته است<ref>الدیارات، ص٢٣٠</ref>. البته این بدان معنا نیست که در آن زمانها نجف مسکونی و آباد بوده؛ چرا که در گزارش جغرافی دانها به این مطلب اشاره نشده و آنان که از دِیرها و قصرها یاد کردهاند، نگفتهاند که نجف در آن دوره، ساکنانی داشته و معمور بوده است. | ||
# | # | ||
# گمان دکتر جنابی به این که نجف منطقه ی کوچک و مسکونی بوده و از توابع حیره و نیز وجود دِیرها و | # گمان دکتر جنابی به این که نجف منطقه ی کوچک و مسکونی بوده و از توابع حیره و نیز وجود دِیرها و سازههای بزرگ و باشکوه، همة اینها نشان میدهد که این مکان جای زندگی مردمی بوده؛ هرچند به طور موقت و فصلی، و این وابسته به آن است که نجف از آب و هوایی مطلوب برخوردار بوده باشد. | ||
یک عامل مهم آشکار شدن قبر امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و برپا شدن بارگاه و حرم آن حضرت است. نخستین بار در زمان امام صادق (علیه السلام) و به فرمان ایشان، قبر امیرمؤمنان آشکار گردید. در روایت [[صفوان]] آمده که [[امام صادق(ع)|امام صادق (علیه السلام)]] پس از آن که ما را به قبر راهنمایی کرد، من به ایشان عرض کردم: فدای تان شوم! آیا اجازه میدهید شیعیان کوفه را از این امر آگاه گردانم؟ فرمود: آری، و درهم هایی در اختیار من گذارد تا قبر را تعمیر و بازسازی کنم. قبر حضرت امیر (علیه السلام) پس از آن بر اثر سیل خراب گردید و تا زمان داوود بن علی عباسی (متوفی ١٣٣) به همان حال باقی بود و داوود آن را اصلاح کرد و روی آن صندوقی قرار داد. آنگاه دوباره، قبر شریف تخریب شد و [[هارون الرشید]] آن را بازسازی کرد و در سال ١٧٠ هجری گنبدی بر آن نهاد.<ref>دلیل النجف الاشرف، ص٢٣</ref> | یک عامل مهم آشکار شدن قبر امیرمؤمنان علی (علیه السلام) و برپا شدن بارگاه و حرم آن حضرت است. نخستین بار در زمان امام صادق (علیه السلام) و به فرمان ایشان، قبر امیرمؤمنان آشکار گردید. در روایت [[صفوان]] آمده که [[امام صادق(ع)|امام صادق (علیه السلام)]] پس از آن که ما را به قبر راهنمایی کرد، من به ایشان عرض کردم: فدای تان شوم! آیا اجازه میدهید شیعیان کوفه را از این امر آگاه گردانم؟ فرمود: آری، و درهم هایی در اختیار من گذارد تا قبر را تعمیر و بازسازی کنم. قبر حضرت امیر (علیه السلام) پس از آن بر اثر سیل خراب گردید و تا زمان داوود بن علی عباسی (متوفی ١٣٣) به همان حال باقی بود و داوود آن را اصلاح کرد و روی آن صندوقی قرار داد. آنگاه دوباره، قبر شریف تخریب شد و [[هارون الرشید]] آن را بازسازی کرد و در سال ١٧٠ هجری گنبدی بر آن نهاد.<ref>دلیل النجف الاشرف، ص٢٣</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
[[ابن بطوطه]] (متوفای ٧٢۵) شهر نجف را در سفرنامة خود این گونه توصیف میکند: | [[ابن بطوطه]] (متوفای ٧٢۵) شهر نجف را در سفرنامة خود این گونه توصیف میکند: | ||
به شهر بارگاه علی بن ابیطالب (رضی الله عنه) در نجف فرود آمدیم. شهری نیک منظر، در زمینی وسیع و سخت که از بهترین و پرجمعیت ترین و مقاوم بناترین شهرهای عراق به شمار است و بازارهایی نظیف و نیکو دارد. از «باب الحضره» وارد شهر شدیم و به بازار بقالین و آشپزان و نانواها رسیدیم و پس از آن، به بازار میوه و بازار دوزندگان و رخت شویان و عطاران. آنگاه به حرمی که مردم میپندارند قبر علی (علیه السلام) است، در آمدیم. در برابر آن، مدرسهها و تکیهها و استراحت | به شهر بارگاه علی بن ابیطالب (رضی الله عنه) در نجف فرود آمدیم. شهری نیک منظر، در زمینی وسیع و سخت که از بهترین و پرجمعیت ترین و مقاوم بناترین شهرهای عراق به شمار است و بازارهایی نظیف و نیکو دارد. از «باب الحضره» وارد شهر شدیم و به بازار بقالین و آشپزان و نانواها رسیدیم و پس از آن، به بازار میوه و بازار دوزندگان و رخت شویان و عطاران. آنگاه به حرمی که مردم میپندارند قبر علی (علیه السلام) است، در آمدیم. در برابر آن، مدرسهها و تکیهها و استراحت گاههای آباد و دل پذیر، به بهترین شکل خودنمایی میکرد. دیوارهای حرم را لعابی خوش رنگ و چشم نواز پوشانده است<ref>رحلة ابن بطوطه، ج١، ص١٠٩</ref>. | ||
"""یعقوب سرکیس""" از قول تکسیرا نقل میکند: | """یعقوب سرکیس""" از قول تکسیرا نقل میکند: | ||
ظهر روز شنبه، ١٨ ماه آوریل، ١۶٠۴م (٢٣ [[ماه ربیع الثانی|ربیع الثانی]]) وارد شهر نجف شدیم. شهری بزرگ که شمار | ظهر روز شنبه، ١٨ ماه آوریل، ١۶٠۴م (٢٣ [[ماه ربیع الثانی|ربیع الثانی]]) وارد شهر نجف شدیم. شهری بزرگ که شمار خانههای آن، حدود پنجاه تا شصت سال پیش، شصت یا هفتادهزار بوده است. خرابههای بر جای مانده از آن خانهها نشان میدهد که نجف، شهری وسیع و خوش ساخت بوده؛ اما امروزه خانههای مسکونی آن از ۵٠٠ خانه فراتر نمیرود و ساکنان آن، بیشتر بینوایان و بیچارگانند. به گفتة بعضی اهالی شهر، خرابی و انحطاط شهر از روزی آغاز شده که [[شاه طهماسب صفوی]] در سال ٩٨۴ق/١۵٧۶م از دنیا رفت و دیگر هیچ کس، همچون او به شهر نجف نپرداخت و اهمیت نداد. در این شهر، خرابههای چند بازار به چشم میخورد که گواه عظمت گذشته آن است<ref>مباحث عراقیة، القسم الثانی، ص٣٣۵</ref>. | ||
جهانگرد فرانسوی، «تاورنیه» هنگام عبور خود از شهر نجف در سال ١٩٣٨م آن را چنین توصیف میکند: | جهانگرد فرانسوی، «تاورنیه» هنگام عبور خود از شهر نجف در سال ١٩٣٨م آن را چنین توصیف میکند: | ||
به شهری کوچک که در گذشته به آن کوفه میگفتند و هم اکنون به «مشهد علی» معروف است، رسیدیم. بارگاه علی، داماد پیامبر، فضایی وسیع دارد. در چهارگوشة مرقد، چهار شمعدان روشن دیده میشود و قندیل هایی که بالای ضریح، از سقف آویزانند. دو قاری قرآن، شبانه روز آن جا قرآن میخوانند. در این شهر، جز سه چهار چاه آب با | به شهری کوچک که در گذشته به آن کوفه میگفتند و هم اکنون به «مشهد علی» معروف است، رسیدیم. بارگاه علی، داماد پیامبر، فضایی وسیع دارد. در چهارگوشة مرقد، چهار شمعدان روشن دیده میشود و قندیل هایی که بالای ضریح، از سقف آویزانند. دو قاری قرآن، شبانه روز آن جا قرآن میخوانند. در این شهر، جز سه چهار چاه آب با آبهای ناگوار و یک قنات خشک، منبع دیگری برای آب نیست. خوردنی موجود در نجف، تنها خرما و انگور و بادام است که به قیمت گران فروخته میشود. چون زائران وارد نجف شوند و گرسنه باشند، شیخ که بزرگ آن منطقه است، با برنجی که با آب و نمک و روغن، پخته شده، از آنها پذیرایی میکند. چراگاهی که برای چهارپایان در آن بچرند، وجود ندارد و همین کمبود غذا را باعث شده است<ref>العراق فی القرآن السابع عشر، ص٢۴ و ٢۵</ref>. | ||
«نیپور» جهانگرد آلمانی مشاهدات خود در سال ١٧۶۵م/١١٧٩ق از نجف را این گونه بیان میکند: | «نیپور» جهانگرد آلمانی مشاهدات خود در سال ١٧۶۵م/١١٧٩ق از نجف را این گونه بیان میکند: | ||
مشهد علی در سرزمین خشک و خالی از گیاه قرار دارد؛ همچون جدّه. بی آبی، مشکل جدی این منطقه است. برای غذا پختن و شست وشو، آب | مشهد علی در سرزمین خشک و خالی از گیاه قرار دارد؛ همچون جدّه. بی آبی، مشکل جدی این منطقه است. برای غذا پختن و شست وشو، آب قناتهای زیرزمینی، به کار میرود و برای خوردن، آب را از مسافت سه ساعتی بر پشت الاغها به شهر منتقل میکنند. همة خانهها از خشتهای سفالی و بر پایههای آهکی ساخته شده و سقفهای گنبدی دارند برای استحکام بیشتر. اهالی این شهر، بعضی سنی و بعضی شیعهاند. شکل و هیأت کلی این شهر، به شهر قدس میماند؛ همچنین از جهت وسعت. پیرامون شهر دیواری کشیده اند که اکنون دو درب دارد: «باب المشهد» و «باب النهر». «باب الشام» را که سومین درب بوده، با دیوار مسدود کردهاند. دیوار شهر چندان تخریب شده که از بیست جای آن میتوان وارد شهر شد. جز بارگاه باشکوه و عظیمی که بر قبر امام علی (علیه السلام) ساختهاند، سه محل اجتماع دیگر که از آن کوچک ترند، نیز وجود دارد<ref>مشاهدات نیبور فی رحلته من البصرة الی الحلة سنة١٧۶۵م، ص٧٧-٧٩</ref>. | ||
مستشرق انگلیسی، خانم «لیدی درور» در سفرنامة خود، پس از توصیف شهر و محلات و بازارهای آن که در سال ١٩٢٣م/١٣۴٢ق مشاهده کرده، دربارة خیابانها و | مستشرق انگلیسی، خانم «لیدی درور» در سفرنامة خود، پس از توصیف شهر و محلات و بازارهای آن که در سال ١٩٢٣م/١٣۴٢ق مشاهده کرده، دربارة خیابانها و جادههای شهر نجف میگوید: «نجف شهر زیبایی است، اما خیابانهای آن هیچ صاف و هموار نیست»<ref>فی بلاد الرافدین، صور و خواطر، لیدی درور، ص٧١-٧٣</ref> | ||
نزدیک به ده سال بعد، در ١٩٣۵م، در «راهنمای سرزمین عراق» دراینباره میخوانیم: | نزدیک به ده سال بعد، در ١٩٣۵م، در «راهنمای سرزمین عراق» دراینباره میخوانیم: | ||
خیابانها جز در مواردی محدود صاف، هموار و عریض است.. . ساختمانها عظیم و چشم نواز، بازارها منظم و عریض، به خصوص بازار بزرگی که از دیوار شرقی شهر شروع میشود تا میرسد به صحن علوی. در این شهر سه مدرسة دولتی، سه مدرسة محلی و تعداد زیادی مدرسة علمیه وجود دارد. مساجد متعددی ساخته شده که در | خیابانها جز در مواردی محدود صاف، هموار و عریض است.. . ساختمانها عظیم و چشم نواز، بازارها منظم و عریض، به خصوص بازار بزرگی که از دیوار شرقی شهر شروع میشود تا میرسد به صحن علوی. در این شهر سه مدرسة دولتی، سه مدرسة محلی و تعداد زیادی مدرسة علمیه وجود دارد. مساجد متعددی ساخته شده که در اتاقکهای پیرامون هر یک، قبور عالمان و بزرگان قرار دارد. شهر نجف، با دیواری بزرگ و حجیم احاطه شده؛ دیواری که پس از انقلاب سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق بعضی قسمتهای آن شکافته شد. دیواری که اکنون پیرامون شهر، آن را در بر گرفته، به دست «محمدحسین خان علاف» وزیر فتحعلی شاه قاجار، درسال ١٢٣٢ق/١٨١۶م ساخته شده و چهار دروازه به نامهای مختلف دارد<ref>فی بلاد الرافدین، صور و خواطر، لیدی درور، ص٧١-٧٣</ref>. | ||
در سال ١٩۴۵م/١٣۶٩ق شهرداری شهر نجف تصمیم گرفت تا تغییری اساسی در این شهر ایجاد کند. پس خیابان اطراف صحن علوی را احداث کرد و در پی آن، بازارچهها و | در سال ١٩۴۵م/١٣۶٩ق شهرداری شهر نجف تصمیم گرفت تا تغییری اساسی در این شهر ایجاد کند. پس خیابان اطراف صحن علوی را احداث کرد و در پی آن، بازارچهها و ساختمانهای بسیاری تخریب شد و جای خود را به ساختمانها و بازارچههای نوساز داد. از آن پس خیابان «الرسول» مقابل «باب القبله»، خیابان طوسی، در طرف عکس، خیابان «امام صادق» و «زینالعابدین» که به طور موازی از میدان شروع میشوند و پس از رسیدن به خیابان پیرامون حرم، در غرب شهر نجف به پایان میرسند، پدید آمد. نوترین و محکم ترین بناهای شهر در حاشیة این خیابانها برپا شده است. بزرگترین بازار نجف، بازاری است به طول ۵٠٠متر که از میدان اصلی یا خیابان اطراف حرم امتداد دارد و در آن، هفت دهنة فرعی منشعب میشود. هر محله نیز معمولاً برای خود بازاری دارد. بازارهای نجف، آباد، پررونق و برآورندة نیازهای مختلف شهروندان است. اما بازارهایی که مخصوص یک صنعت یا کالا باشد، وجود ندارد. | ||
شهر نجف، به استثنای بعضی محلاتش، شهری است امروزی، زنده و پویا و آکنده از نشانههای فرهنگ و تمدن. تا سال ١٩٧۴م/١٣٩۴ق محلات و | شهر نجف، به استثنای بعضی محلاتش، شهری است امروزی، زنده و پویا و آکنده از نشانههای فرهنگ و تمدن. تا سال ١٩٧۴م/١٣٩۴ق محلات و منطقههای مختلفی با امکانات تمام، در شهر نجف احداث شد. بیشتر این محلات، آباد و دارای خانهها و خیابانهای بزرگ و وسیع، باغها، پارک ها، مدارس و ساختمانهای دولتی است. | ||
نجنف را در دوران معاصر بیشتر به حوزه علمیه معروف آن میشناسند به ویژه آنکه پیش از [[قم]]، حوزه این شهر دارای شهرت جهانی بوده و البته هنوز هم علمای بزرگی در این شهر مشغول به تحصیل و آموزش علوم دینی هستند. | نجنف را در دوران معاصر بیشتر به حوزه علمیه معروف آن میشناسند به ویژه آنکه پیش از [[قم]]، حوزه این شهر دارای شهرت جهانی بوده و البته هنوز هم علمای بزرگی در این شهر مشغول به تحصیل و آموزش علوم دینی هستند. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
== جغرافیا == | == جغرافیا == | ||
نجف یكی از شهرهای زیارتی عراق است كه در استانی به همین نام واقع شده و به سبب وجود مزار شریف نخستین پیشوای شیعیان جهان، كعبه آمال و آرزوهای بسیاری از مشتاقان وارادت مندان اهل بیت است. این شهر با 563000 نفر جمعیت، در 77 كیلومتری جنوب شرقی كربلا و ده كیلومتری جنوب كوفه قرار دارد. وجود شهر باستانی حیره در مجاورت آن، كه تمدن درخشانی در تاریخ عراق دارد، از سابقه تاریخی این منطقه خبر میدهد. وادی السلام در شمال و دریای خشك شده نجف در مغرب و صحرایی متصل به بادیة الشام كه تا عربستان و اردن و سوریه ادامه دارد در مغرب آن واقع شده است<ref>عضدالملك، سفرنامه عضدالملك به عتبات عالیات 153. آثار تاریخی این شهر هم چنان موجود است و در معرض بازدید جهان گردان قرار دارد.</ref>. | نجف یكی از شهرهای زیارتی عراق است كه در استانی به همین نام واقع شده و به سبب وجود مزار شریف نخستین پیشوای شیعیان جهان، كعبه آمال و آرزوهای بسیاری از مشتاقان وارادت مندان اهل بیت است. این شهر با 563000 نفر جمعیت، در 77 كیلومتری جنوب شرقی كربلا و ده كیلومتری جنوب كوفه قرار دارد. وجود شهر باستانی حیره در مجاورت آن، كه تمدن درخشانی در تاریخ عراق دارد، از سابقه تاریخی این منطقه خبر میدهد. وادی السلام در شمال و دریای خشك شده نجف در مغرب و صحرایی متصل به بادیة الشام كه تا عربستان و اردن و سوریه ادامه دارد در مغرب آن واقع شده است<ref>عضدالملك، سفرنامه عضدالملك به عتبات عالیات 153. آثار تاریخی این شهر هم چنان موجود است و در معرض بازدید جهان گردان قرار دارد.</ref>. | ||
این شهر را از آن رو نجف نامیدهاند كه نسبت به | این شهر را از آن رو نجف نامیدهاند كه نسبت به زمینهای مجاور بلند، و به سبب آن كه مستطیل شكل و یا دایره ای است، آب بر سطح آن جمع نمیشود.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، 5/271؛ ابن منظور، لسان العرب، 9/334</ref> به گفته یاقوت حموی نجف ساحل دریای شور است كه در قدیم به حیره متصل بود.<ref>یاقوت حموی، همان، 73. منظور از بحر در این جا فرات است</ref> | ||
ارتفاع نجف از دریا هفتاد متر است. در وجه تسمیه آن، در سخنی دیگر گفتهاند: | ارتفاع نجف از دریا هفتاد متر است. در وجه تسمیه آن، در سخنی دیگر گفتهاند: | ||
در زمان طوفان نوح این جا مكانی مرتفع بود، سپس دریاچه ای پهناور در آن شكل گرفت كه به «نی» اشتهار یافت. این دریاچه با گذشت زمان به تدریج خشك شد و به آن «نی جَفّ» گفتند؛ یعنی دریای نی خشك شد<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، 22</ref>. | در زمان طوفان نوح این جا مكانی مرتفع بود، سپس دریاچه ای پهناور در آن شكل گرفت كه به «نی» اشتهار یافت. این دریاچه با گذشت زمان به تدریج خشك شد و به آن «نی جَفّ» گفتند؛ یعنی دریای نی خشك شد<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، 22</ref>. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
در نجف دو گروه عمده نقش آفرین بودند: مردم عادی که قدرت مبارزه و حمل سلاح داشتند و دیگر، عالمان که نقش رهبری و هدایت بر عهدة آنها بود. ارتباط این شهر با قبایل اطراف را که برخاسته از پیوند روحی و اعتقادی بود، نمیتوان نادیده گرفت. همچنین جوانان بافرهنگ و آگاه نجف، در بیدار کردن روح حماسه و عزت خواهی مردم، توانمندی بسیاری داشتند. | در نجف دو گروه عمده نقش آفرین بودند: مردم عادی که قدرت مبارزه و حمل سلاح داشتند و دیگر، عالمان که نقش رهبری و هدایت بر عهدة آنها بود. ارتباط این شهر با قبایل اطراف را که برخاسته از پیوند روحی و اعتقادی بود، نمیتوان نادیده گرفت. همچنین جوانان بافرهنگ و آگاه نجف، در بیدار کردن روح حماسه و عزت خواهی مردم، توانمندی بسیاری داشتند. | ||
با نگاهی به سالهای قبل و بعد از جنگ جهانی اول، آنچه بیش از همه در زنده نگه داشتن حرکتهای ضداشغال و سلطه برجسته مینماید، رابطة عمیق مرجعیت دینی با | با نگاهی به سالهای قبل و بعد از جنگ جهانی اول، آنچه بیش از همه در زنده نگه داشتن حرکتهای ضداشغال و سلطه برجسته مینماید، رابطة عمیق مرجعیت دینی با تودههای مردم است؛ چنان که در این دوره، نجف اشرف هیچ گاه آرام نبود و در همه سطوح و عرصهها فعالیت و تحرک در آن به چشم میخورد. نجف از نخستین شهرهای عراق بود که در آن، روزنامه چاپ و منتشر میشد و در ارتباط با حرکتهای آزادی خواهانه در ایران و ترکیه و مانند آن، عکسالعمل نشان میداد. اعلان جهاد علیه روسیه که شمال ایران را اشغال کرده بود، موضعگیری بر ضد ایتالیا و دفاع از مردم و کشور لیبی و نمونههایی از این دست، نشانه آشکاری بر بیداری فرزندان این شهر و حرکتهای آزادی خواهانه ضد سلطه آنهاست. | ||
این مطالب، مقدمهای بود برای بررسی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین حرکتهای مردمی شهر نجف در دفاع از مقدسات وطنی و شعائر دینی، یعنی انقلاب ١٩١٨م / ١٣٣٧ق در مقابل اشغالگران انگلیس. پس از سقوط بغداد، انگلستان کوشید تا نیروهای خود را در تمام مناطق عراق سازمان دهی و مستقر نماید. موقعیت دینی، سیاسی و جغرافیایی شهر نجف اشغالگران را به صرافت انداخت تا آن را به مناطق تحت سلطة خود ملحق کنند و با راضی کردن بزرگان و رؤسای قبایل و دادن | این مطالب، مقدمهای بود برای بررسی یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین حرکتهای مردمی شهر نجف در دفاع از مقدسات وطنی و شعائر دینی، یعنی انقلاب ١٩١٨م / ١٣٣٧ق در مقابل اشغالگران انگلیس. پس از سقوط بغداد، انگلستان کوشید تا نیروهای خود را در تمام مناطق عراق سازمان دهی و مستقر نماید. موقعیت دینی، سیاسی و جغرافیایی شهر نجف اشغالگران را به صرافت انداخت تا آن را به مناطق تحت سلطة خود ملحق کنند و با راضی کردن بزرگان و رؤسای قبایل و دادن پولهای هنگفت به مردم و نیز افراد صاحب نفوذ، راه را برای رسیدن به این هدف هموار سازند<ref>فصول من تاریخ العراق القریب، جعفر خیاط، ص١٢٧</ref>. نخست، برای جلوگیری از اتحاد مردم و نیروهای مدافع شهر، نیروهای خود را در مناطقی دور از شهر ساکن کردند. اما درگیری بعضی از مدافعان با سربازان هندی که مزدور اشغالگران بودند، سبب شد که متجاوزان وارد شهر شوند. ظهر همان روز، یک هواپیمای انگلیسی در آسمان نجف ظاهر شد و مدافعان به سوی آن آتش گشودند و این بر انگلیسیها سخت ناگوار آمد و تصمیم به اشغال شهر گرفتند<ref> همان، ص١۶</ref>. | ||
شهر نجف اشرف خود را آمادة رویارویی و ضربه زدن به انگلیسیها میکرد و «جمعیت نهضت اسلامی» با پخش اعلامیه در بین مردم و قبایل شهرهای نجف و کوفه و فراخوان مدافعان مسلح به انقلاب بر ضد اشغالگران، فعالیت خود را تشدید کردند. | شهر نجف اشرف خود را آمادة رویارویی و ضربه زدن به انگلیسیها میکرد و «جمعیت نهضت اسلامی» با پخش اعلامیه در بین مردم و قبایل شهرهای نجف و کوفه و فراخوان مدافعان مسلح به انقلاب بر ضد اشغالگران، فعالیت خود را تشدید کردند. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
در شب سه شنبه ۶ [[جمادی الثانی]] سال ١٣٣۶ (١٩ آذار ١٩١٨) عدهای از سرانِ جمعیت نهضت اسلامی تصمیم گرفتند که «کاپیتان مارشال» را ترور کنند و چنین نیز شد و در پی آن، دو سرباز انگلیسی را کشتند، اما در قتل «بالفور» حاکم شامیه و نجف موفق نبودند. انقلابیون نجف، به دارالحکومة قدیم هجوم بردند و با خلع سلاح کردن نگهبانان، آن جا را به آتش کشیدند<ref>ثورة النجف، عبدالرزاق الحسنی، ص٢۴-٣۴</ref>. | در شب سه شنبه ۶ [[جمادی الثانی]] سال ١٣٣۶ (١٩ آذار ١٩١٨) عدهای از سرانِ جمعیت نهضت اسلامی تصمیم گرفتند که «کاپیتان مارشال» را ترور کنند و چنین نیز شد و در پی آن، دو سرباز انگلیسی را کشتند، اما در قتل «بالفور» حاکم شامیه و نجف موفق نبودند. انقلابیون نجف، به دارالحکومة قدیم هجوم بردند و با خلع سلاح کردن نگهبانان، آن جا را به آتش کشیدند<ref>ثورة النجف، عبدالرزاق الحسنی، ص٢۴-٣۴</ref>. | ||
انتظار میرفت که قبایل اطراف نجف، به ندای یاری خواهی انقلابیون پاسخ مثبت دهند و با ارسال سلاح و امکانات آنان را یاری نمایند، اما چنین نشد و بالفور دستور داد تا شهر را محاصره کردند و یک تیپ کامل را به فرماندهی «ژنرال ساندرز» بر شهر نجف مسلط نمود. | انتظار میرفت که قبایل اطراف نجف، به ندای یاری خواهی انقلابیون پاسخ مثبت دهند و با ارسال سلاح و امکانات آنان را یاری نمایند، اما چنین نشد و بالفور دستور داد تا شهر را محاصره کردند و یک تیپ کامل را به فرماندهی «ژنرال ساندرز» بر شهر نجف مسلط نمود. دروازههای شهر مسدود گردید و از ورود آب آشامیدنی جلوگیری شد. انقلابیون پس از مشورت به این نتیجه رسیدند که باید تا آخرین نیرو مبارزه کنند و تسلیم نشوند؛ اگرچه عدهای در این میان، مصالحه و تسلیم را ترجیح میدادند. | ||
چون محاصره طولانی شد و تشنگی و گرسنگی بر اهالی شهر نجف سخت گردید، از متجاوزان خواستند تا محاصره را پایان دهند و انقلابیون را عفو کنند. انگلیسیها برای برداشتن محاصره، شروطی گذاشتند، از جمله: تسلیم شدن عوامل قتل کاپیتان مارشال و سربازان انگلیسی، بدون هیچ قید و شرطی؛ پرداخت غرامتی معادل ١٠٠٠(تفکه) (۵٠٠٠٠ روپیه)؛ تسلیم کردن صد نفر از انقلابیون محلات مختلف. | چون محاصره طولانی شد و تشنگی و گرسنگی بر اهالی شهر نجف سخت گردید، از متجاوزان خواستند تا محاصره را پایان دهند و انقلابیون را عفو کنند. انگلیسیها برای برداشتن محاصره، شروطی گذاشتند، از جمله: تسلیم شدن عوامل قتل کاپیتان مارشال و سربازان انگلیسی، بدون هیچ قید و شرطی؛ پرداخت غرامتی معادل ١٠٠٠(تفکه) (۵٠٠٠٠ روپیه)؛ تسلیم کردن صد نفر از انقلابیون محلات مختلف. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
این شرایط در ٣٠ مارس ١٩١٨م/١٣٣٧ق محقق گردید و یازده نفر در کاروانسرای «حاج محسن شلاش» در کوفه اعدام شدند و ١٢٣ نفر را هم از نجف به [[هند]] [[تبعید]] کردن<ref>همان، ص١۶</ref>. | این شرایط در ٣٠ مارس ١٩١٨م/١٣٣٧ق محقق گردید و یازده نفر در کاروانسرای «حاج محسن شلاش» در کوفه اعدام شدند و ١٢٣ نفر را هم از نجف به [[هند]] [[تبعید]] کردن<ref>همان، ص١۶</ref>. | ||
شکست انقلاب نجف در سال ١٩١٨م/١٣٣٧ق به معنای محو تفکر آزادی خواهی و سلطه ستیزی از ذهن آزادگان و فرزانگان نبود؛ بلکه حرکت تازه آغاز شده بود و این تفکر، روزبه روز، یاوران و پیروان بیشتری پیدا میکرد. انقلاب همچون خاکستر زیر آتش، در | شکست انقلاب نجف در سال ١٩١٨م/١٣٣٧ق به معنای محو تفکر آزادی خواهی و سلطه ستیزی از ذهن آزادگان و فرزانگان نبود؛ بلکه حرکت تازه آغاز شده بود و این تفکر، روزبه روز، یاوران و پیروان بیشتری پیدا میکرد. انقلاب همچون خاکستر زیر آتش، در فرصتهای مناسب جلوه میکرد و پیوسته شوق شعلهور شدن داشت. به نمونههایی از این موارد اشاره میشود: | ||
نیروهای اشغالگر انگلیسی درصدد بودند تا برای تحکیم جایگاه خود در عراق، حاکمی دست نشانده را به مردم و اوضاع سیاسی عراق تحمیل کنند. در اعتراض به این امر، روزنامههای شهر بغداد گام اول را برداشتند و با اعلامیهها و | نیروهای اشغالگر انگلیسی درصدد بودند تا برای تحکیم جایگاه خود در عراق، حاکمی دست نشانده را به مردم و اوضاع سیاسی عراق تحمیل کنند. در اعتراض به این امر، روزنامههای شهر بغداد گام اول را برداشتند و با اعلامیهها و آگهیهای سیاسی مردم را آگاه کرده و آماده میکردند. شهر نجف، با وجود چاپخانههای سنگی و جدید، بزرگترین تأثیر را در انقلاب بر عهده گرفت و با چاپ و پخش دهها هزار اعلامیه، مردم را علیه انگلیسیها به قیام و مبارزه فرامی خواند<ref>همان، ص٣٨١</ref>. | ||
فتوای آیتالله شیخ محمدتقی شیرازی که در آن آمده بود: «بر هر عراقی واجب است که حقوق خود را مطالبه کند؛ البته با آرامش و رعایت خونسردی، ولی اگر انگلیسیها از در مقابل حق خواهی آنان کوتاه نیامدند، میتوانند نیروی دفاعی خود را در برابر آن به کار اندازند» در هزاران نسخه چاپ و به دست آزادی خواهان در سراسر عراق رسانده شد و باعث شد تا بسیاری از مردم با حق خواهی، انگلیسیها را در فشار قرار دهند و سران عشایر از همکاری با قوای اشغالگر خودداری کنند.<ref>همان، ص٣٨٣</ref> | فتوای آیتالله شیخ محمدتقی شیرازی که در آن آمده بود: «بر هر عراقی واجب است که حقوق خود را مطالبه کند؛ البته با آرامش و رعایت خونسردی، ولی اگر انگلیسیها از در مقابل حق خواهی آنان کوتاه نیامدند، میتوانند نیروی دفاعی خود را در برابر آن به کار اندازند» در هزاران نسخه چاپ و به دست آزادی خواهان در سراسر عراق رسانده شد و باعث شد تا بسیاری از مردم با حق خواهی، انگلیسیها را در فشار قرار دهند و سران عشایر از همکاری با قوای اشغالگر خودداری کنند.<ref>همان، ص٣٨٣</ref> | ||
در سی ام حزیران سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق قوای انگلیسی، «شیخ شعلان ابوجون»، رئیس قبیلة «ظوالم» را دستگیر و زندانی کردند و این بهانه ای شد برای حرکتی عظیم و انقلابی که با همکاری مردم و عشایر و قبایل مختلف علیه انگلیسیها صورت گرفت. چون خبر این شورش به نجف رسید، مردم نظامیان انگلیسی را از شهر بیرون کردند و نجف پایگاه اصلی انقلابی دوباره گردید و این مرکزیت تا پایان قیام ادامه داشت. این حرکتها در شهر و | در سی ام حزیران سال ١٩٢٠م/١٣٣٩ق قوای انگلیسی، «شیخ شعلان ابوجون»، رئیس قبیلة «ظوالم» را دستگیر و زندانی کردند و این بهانه ای شد برای حرکتی عظیم و انقلابی که با همکاری مردم و عشایر و قبایل مختلف علیه انگلیسیها صورت گرفت. چون خبر این شورش به نجف رسید، مردم نظامیان انگلیسی را از شهر بیرون کردند و نجف پایگاه اصلی انقلابی دوباره گردید و این مرکزیت تا پایان قیام ادامه داشت. این حرکتها در شهر و جبهههای مختلف واقع میشد که گاه با شکست و عقبنشینی همراه بود و گاه با پیروزی. سرانجام شیوة مکر و فریب انگلیسیها که از انواع خیانتها و ستمها بهره میگرفت، کار را به نفع سلطهگران پایان داد و انقلاب پیش از رسیدن به هدف نهایی خود، شکست خورد<ref>همان</ref>. | ||
نمونة دیگر، انتخابات مجلس مؤسسان بود که چون حکومت وقت، به پیشنهادات و شروط بزرگان و علما وقعی ننهاد، در اجرای انتخابات، مشکل اساسی و سختی پیش آمد. علمای نجف، متحد با سران گروههای انقلابی و جنبشهای وطنی، انتخابات را تا تمکین دولت در مقابل خواستهها و شرایط آنها، ممنوع کردند و جمعیت علمی نجف فتوایی بدین عبارت صادر کرد: «شرکت در انتخابات جایز نیست و هر که رأی بدهد، از دایرة اسلام خارج شده است». این فتوا با تأثیر فراگیر خود، انتخابات را در بیشتر شهرهای عراق متوقف ساخت<ref>الحرکة الوطنیة فی العراق ١٩٢١-١٩٣٣</ref>. | نمونة دیگر، انتخابات مجلس مؤسسان بود که چون حکومت وقت، به پیشنهادات و شروط بزرگان و علما وقعی ننهاد، در اجرای انتخابات، مشکل اساسی و سختی پیش آمد. علمای نجف، متحد با سران گروههای انقلابی و جنبشهای وطنی، انتخابات را تا تمکین دولت در مقابل خواستهها و شرایط آنها، ممنوع کردند و جمعیت علمی نجف فتوایی بدین عبارت صادر کرد: «شرکت در انتخابات جایز نیست و هر که رأی بدهد، از دایرة اسلام خارج شده است». این فتوا با تأثیر فراگیر خود، انتخابات را در بیشتر شهرهای عراق متوقف ساخت<ref>الحرکة الوطنیة فی العراق ١٩٢١-١٩٣٣</ref>. | ||
شهر نجف هم صدا با آزادی خواهان عراق، نقشی بزرگ در بی تأثیر شدن و الغای معاهدات و قراردادهای ظالمانه، ضدمردمی و ضددینی داشت. علما در تأیید حرکتهای ضدنظام، با | شهر نجف هم صدا با آزادی خواهان عراق، نقشی بزرگ در بی تأثیر شدن و الغای معاهدات و قراردادهای ظالمانه، ضدمردمی و ضددینی داشت. علما در تأیید حرکتهای ضدنظام، با تلگرافهای متعدد به حاکمان وقت، در ایجاد تغییرات و تحولات در سطح وزارتخانهها و مجالس کوشش بسیار مینمودند که ثمربخش نیز بود. موضعگیری در معاهدة ١٩٣٠م/١٣۴٩ق، تأیید و تحکیم حرکت انقلابی و عمومی سال ١٩۴١م/١٣۶٠ق، مشارکت در جنبش سال ١٩۴٨م / ١٣۶٨ق، نقش بارز در انتفاضه سال ١٩۵٢م / ١٣٧٢ق، به راه انداختن تظاهرات اعتراضی علیه «پیمان استعماری بغداد» در سال ١٩۵۴م/١٣٧۴ق، پیش گام بودن در معرکة مقابله با دومین تجاوز به مصر در سال ١٩۵۶م/١٣٧۶ق، نمونههای دیگری است از نقش پویا، زنده و حیاتی نجف اشرف در تحولات تکاملی عرصههای سیاسی عراق. | ||
ضداستعماری مردم عراق، به ویژه شهرهایی چون نجف و کربلا چندان ادامه یافت که سرانجام در سال ١٩۵٨م/١٣٨٧ق با تقدیم هزاران شهید و مجاهدت بینظیر مردم، به پیش گامی رادمردان دینی و وطنی، به ثمر نشست و مردم عراق پس از سالها زیستن زیر سلطة بیگانگان، طعم آزادی و رهایی را چشیدند.<ref>عبدالامیر هادی الحکام، ص٨٠-٨٢</ref> از آن روزگار تاکنون، نجف در چشم ایشان، تکیهگاهی محکم برای حرکتهای انقلابی در عراقی و پشتیبانی قابل اعتماد برای جنبشهای ضدسلط در همة کشورهای عربی به شمار میرود<ref>احرار العراق، انتفاضة العراق الاخیرة، ص۵٢-۵۵</ref>. | ضداستعماری مردم عراق، به ویژه شهرهایی چون نجف و کربلا چندان ادامه یافت که سرانجام در سال ١٩۵٨م/١٣٨٧ق با تقدیم هزاران شهید و مجاهدت بینظیر مردم، به پیش گامی رادمردان دینی و وطنی، به ثمر نشست و مردم عراق پس از سالها زیستن زیر سلطة بیگانگان، طعم آزادی و رهایی را چشیدند.<ref>عبدالامیر هادی الحکام، ص٨٠-٨٢</ref> از آن روزگار تاکنون، نجف در چشم ایشان، تکیهگاهی محکم برای حرکتهای انقلابی در عراقی و پشتیبانی قابل اعتماد برای جنبشهای ضدسلط در همة کشورهای عربی به شمار میرود<ref>احرار العراق، انتفاضة العراق الاخیرة، ص۵٢-۵۵</ref>. | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
در دوران صفویه، شاه طهماسب آن گنبد گچی را كاشی كاری كرد و حرم مطهر را گسترش داد. گنبد كاشی كاری شده تا عصر نادری، هم چنان پابرجا بود. | در دوران صفویه، شاه طهماسب آن گنبد گچی را كاشی كاری كرد و حرم مطهر را گسترش داد. گنبد كاشی كاری شده تا عصر نادری، هم چنان پابرجا بود. | ||
نادر شاه، كه در ۱۱۵۶ ق به زیارت مرقد مطهر آمده بود، دستور داد | نادر شاه، كه در ۱۱۵۶ ق به زیارت مرقد مطهر آمده بود، دستور داد كاشیهای كهنه گنبد را بكنند و آنها را تذهیب كنند. او ثروت فراوانی برای طلاكاری گنبد صرف كرد و هدیههای نفیسی به خزانه حرم تقدیم نمود. بربالای گنبد كتیبه ای قرار دارد كه بانی آن را معرفی میكند: «شكر و سپاس خدا را كه این گنبد منور و روضه مطهر اعظم السلاطین به دستور و تأیید پادشاه مقتدر سلطان نادرشاه كه خداوند سلطنتش را برقرار و عدالت و احسانش را افزون نماید در سال ۱۱۵۶ تذهیب شد» | ||
صحن مرقد مطهر در زمان شاه عباس صفوی با | صحن مرقد مطهر در زمان شاه عباس صفوی با طراحیهای بدیع و هندسی شیخ بهایی احداث شد. این صحن چهارگوش دارد و حرم را چون نگینی در خود جای داده و دارای حجره و اتاق هایی در دو طبقه است. هر حجره ای ایوانی كوچك دارد كه تا اوایل قرن چهاردهم هجری محل سكونت عالمان، مدرسان و طلبههای حوزه علمیه نجف بود. در زمان شاه صفی، برای نخستین بار، دیوارهای صحن را كاشی كاری كردند. | ||
حرم امیرالمؤمنین(علیه السلام) در سالهای اخیر در دست تعمیر و توسعه قرار دارد. قسمت غربی حرم، در طرح توسعه به نام [[حضرت فاطمه زهرا|حضرت فاطمه (سلام الله علیها)]] نامیده شده است. این صحن شامل قسمت بسیار وسیعی از غرب حرم تا مقام امام سجاد(علیه السلام) است و به دست معماران ایرانی ساخته میشود. با اجرای این طرح فضای کلی حرم تا ۱۴۰ هزار متر مربع گسترش مییابد. | حرم امیرالمؤمنین(علیه السلام) در سالهای اخیر در دست تعمیر و توسعه قرار دارد. قسمت غربی حرم، در طرح توسعه به نام [[حضرت فاطمه زهرا|حضرت فاطمه (سلام الله علیها)]] نامیده شده است. این صحن شامل قسمت بسیار وسیعی از غرب حرم تا مقام امام سجاد(علیه السلام) است و به دست معماران ایرانی ساخته میشود. با اجرای این طرح فضای کلی حرم تا ۱۴۰ هزار متر مربع گسترش مییابد. | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۳: | ||
"""مسجد بالاسر""" | """مسجد بالاسر""" | ||
در دالان سمت غربی صحن قرار گرفته و در محراب آن قطعاتی از | در دالان سمت غربی صحن قرار گرفته و در محراب آن قطعاتی از کاشیهای خشتی متعلق به قرن ششم هجری به چشم میخورد. | ||
"""مقام امام صادق (علیه السلام)""" | """مقام امام صادق (علیه السلام)""" | ||
خط ۳۰۹: | خط ۳۰۹: | ||
بر طبق آمار، روزانه ۵۰ هزار نفر زائر در روزهای معمولی از نجف بازدید میکنند که این آمار در مناسبتهای خاص تا یک میلیون و پانصد هزار نفر افزایش مییابد.<ref> قریشی، «دراسة مقومات الجذب السیاحی»، ص۲۴</ref> مهاجران زیادی از نقاط مختلف جهان به نجف مهاجرت میکنند.<ref>ایرانی، الشعراء العراقیون، ۱۳۹۲ش، ص۲۰۵</ref>از آنجا که امروزه نجف به عنوان یک شهر مذهبی شناخته میشود، این شهر فاقد سالن تئاتر و سینما است.<ref>جمال الدین، ملامح فی السیره، ۲۰۰۳م، ص۱۷</ref> | بر طبق آمار، روزانه ۵۰ هزار نفر زائر در روزهای معمولی از نجف بازدید میکنند که این آمار در مناسبتهای خاص تا یک میلیون و پانصد هزار نفر افزایش مییابد.<ref> قریشی، «دراسة مقومات الجذب السیاحی»، ص۲۴</ref> مهاجران زیادی از نقاط مختلف جهان به نجف مهاجرت میکنند.<ref>ایرانی، الشعراء العراقیون، ۱۳۹۲ش، ص۲۰۵</ref>از آنجا که امروزه نجف به عنوان یک شهر مذهبی شناخته میشود، این شهر فاقد سالن تئاتر و سینما است.<ref>جمال الدین، ملامح فی السیره، ۲۰۰۳م، ص۱۷</ref> | ||
=محلههای قدیمی= | =محلههای قدیمی= | ||
نجف قدیم این طور بود که وقتی عابری از | نجف قدیم این طور بود که وقتی عابری از کوچههای تنگ و تو در تو به سمت حرم حرکت میکرد، از بالای بام خانهها گنبد و گلدستهها را میدید و پس از دقایقی به ناگاه خود را در برابر مرقد منور أمیر مؤمنان (علیهالسلام) مییافت و عظمت و ابّهت این مکان مقدّس تمام وجود انسان را میگرفت و حسّی معنوی به او میداد. از درب حرم که وارد میشدی، گویی دریچه قلبت را به بهشت گشوده ای. در بافت قدیم، تمام کوچهها به حرم مطهر میرسید و اگر زائری یا مسافری راهش را گُم میکرد، از هر کجای شهر که بود، با ادامه حرکت به حرم علوی میرسید. | ||
شهر قدیم یا كهنه به چهار محله تقسیم میشود: | شهر قدیم یا كهنه به چهار محله تقسیم میشود: | ||
خط ۳۱۹: | خط ۳۱۹: | ||
# عماره | # عماره | ||
# | # | ||
# حویش. شهر جدید در حدود سه دهه اخیر ساخته شده و از لحاظ شهرسازی نسبتاً خوب و زیبا با خیابانها و | # حویش. شهر جدید در حدود سه دهه اخیر ساخته شده و از لحاظ شهرسازی نسبتاً خوب و زیبا با خیابانها و كوچههای وسیع و صاف و فضاهای سبز فراوان است. | ||
# <ref>shamsa.ir</ref> | # <ref>shamsa.ir</ref> | ||
# | # |
ویرایش