سید محمدحسین طباطبایی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |[[میرزا محمد حسین نائینی|محمد حسین نایینی]] |[[محمد حسین غروی اصفهانی]] |سید علی قاضی طباطبایی }}
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |[[میرزا محمد حسین نائینی|محمد حسین نایینی]] |[[محمد حسین غروی اصفهانی]] |سید علی قاضی طباطبایی }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |[[حسن حسن زاده آملی]] |[[عبدالله جوادی آملی]] |[[ناصر مکارم شیرازی]] |[[محمدتقی مصباح یزدی|محمد تقی مصباح یزدی]] |[[جعفر سبحانی]] |غلامحسین ابراهیمی دینانی }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |[[حسن حسن زاده آملی]] |[[عبدالله جوادی آملی]] |[[ناصر مکارم شیرازی]] |[[محمدتقی مصباح یزدی|محمد تقی مصباح یزدی]] |[[جعفر سبحانی]] |غلامحسین ابراهیمی دینانی }}
| دین = اسلام
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = شیعه
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |[[تفسیر المیزان]] |شیعه در اسلام |بدایة الحکمة |نهایة الحکمة |اصول فلسفه و روش رئالیسم }}
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |[[تفسیر المیزان]] |شیعه در اسلام |بدایة الحکمة |نهایة الحکمة |اصول فلسفه و روش رئالیسم }}
| فعالیت‌ها = مفسر، فلیسوف، اصولی، فقیه، عارف و اسلام‌شناس
| فعالیت‌ها = مفسر، فلیسوف، اصولی، فقیه، عارف و اسلام‌شناس
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''سید محمدحسین طباطبایی''' متولد 23 اسفند ۱۲۸۱ شمسی در شهر [[تبریز]] و درگذشته در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۶۰ در شهر [[قم]] معروف به علامه طباطبایی؛ مفسر، فلیسوف، اصولی، فقیه، عارف و اسلام‌شناس ایرانی بود. وی از مدرسان حوزهٔ علمیه قم و از عالمان تأثیرگذار شیعه در فضای فکری و مذهبی ایران در قرن معاصر به‌شمار می‌آمد. وی نویسندۀ [[تفسیر المیزان]]، و کتاب‌های فلسفی [[بدایة الحکمة]] و [[نهایة الحکمة]] و اصول فلسفه و روش رئالیسم است.
'''سید محمدحسین طباطبایی''' متولد 23 اسفند ۱۲۸۱ شمسی در شهر [[تبریز]] و درگذشته در تاریخ ۲۴ [[آبان]] ۱۳۶۰ در شهر [[قم]] معروف به علامه طباطبایی؛ مفسر، فلیسوف، اصولی، فقیه، عارف و اسلام‌شناس ایرانی بود. وی از مدرسان [[حوزه علمیه قم]] و از عالمان تأثیرگذار [[مذهب شیعه|شیعه]] در فضای فکری و مذهبی [[ایران]] در قرن معاصر به‌شمار می‌آمد. وی نویسنده [[تفسیر المیزان]]، و کتاب‌های فلسفی [[بدایة الحکمة]] و [[نهایة الحکمة]] و [[اصول فلسفه]] و [[روش رئالیسم]] است.
ایشان در حوزۀ علمیۀ قم به جای اشتغال به فقه و اصول، درس تفسیر قرآن و فلسفه برقرار کرد که این کار او موجب رونق تفسیر در حوزۀ قم شد. روش تفسیری او [[تفسیر قرآن به قرآن]] بود.
ایشان در حوزه علمیه قم به جای اشتغال به فقه و اصول، درس تفسیر قرآن و فلسفه برقرار کرد که این کار او موجب رونق تفسیر در حوزه قم شد. روش تفسیری او [[تفسیر قرآن به قرآن]] بود.


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی در سال ۱۲۸۱ شمسی در تبریز متولد شد، در پنج سالگی مادر و در ۹ سالگی پدر خود را از دست داد؛ وصی پدر، او و تنها برادرش محمدحسن را برای تحصیل به مکتب فرستاد، تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از سال ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ شمسی فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند.
سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی در سال ۱۲۸۱ شمسی در تبریز متولد شد، در پنج سالگی مادر و در ۹ سالگی پدر خود را از دست داد؛ وصی پدر، او و تنها برادرش محمدحسن را برای تحصیل به مکتب فرستاد، تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از سال ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ شمسی فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند.
سید محمد حسین به مدت شش سال پس از آموزش قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس می‌شد آثاری چون گلستان، بوستان و … را فراگرفت. علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت؛ چون تحصیلات ابتدایی نتوانست به ذوق سرشار و علاقۀ وافر ایشان پاسخ گوید به همین دلیل به مدرسۀ طالبیۀ تبریز وارد شد و به فراگیری ادبیات عرب و علوم نقلی و فقه و اصول پرداخت و از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ شمسی مشغول فراگیری دانش‌‌های مختلف اسلامی شد.<br>
سید محمد حسین به مدت شش سال پس از آموزش قرآن که در روش درسی آن روزها قبل از هر چیز تدریس می‌شد آثاری چون گلستان، بوستان و … را فراگرفت. علاوه بر آموختن ادبیات، زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی پرداخت؛ چون تحصیلات ابتدایی نتوانست به ذوق سرشار و علاقه وافر ایشان پاسخ گوید به همین دلیل به مدرسه طالبیه تبریز وارد شد و به فراگیری ادبیات عرب و علوم نقلی و فقه و اصول پرداخت و از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ شمسی مشغول فراگیری دانش‌‌های مختلف اسلامی شد.<br>
خود ایشان دربارۀ دوران تحصیلش نوشته‌است:  
خود ایشان درباره دوران تحصیلش نوشته‌است:  
«در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقۀ زیادی به ادامۀ تحصیل نداشتم و از این رو هر چه می‌خواندم، نمی‌‌فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن‌گیرم شده، عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریبا هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث، برابر می‌‌پنداشتم.<br>
«در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه می‌خواندم، نمی‌‌فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن‌گیرم شده، عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریبا هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث، برابر می‌‌پنداشتم.<br>
بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم، در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه می‌پرداختم؛ بسیار می‌شد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می‌‌گذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه می‌کردم و اگر اشکالی پیش می‌آمد با هر زحمتی بود حل می‌نمودم و وقتی که به درس حضور می‌یافتم از آنچه استاد می‌گفت قبلا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم».
بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم، در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه می‌پرداختم؛ بسیار می‌شد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه می‌‌گذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه می‌کردم و اگر اشکالی پیش می‌آمد با هر زحمتی بود حل می‌نمودم و وقتی که به درس حضور می‌یافتم از آنچه استاد می‌گفت قبلا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم».


=== مهاجرت به نجف ===
=== مهاجرت به نجف ===
علامه طباطبایی بعد از تحصیل در مدرسۀ طالبیۀ تبریز همراه برادرشان به [[نجف]] می‌روند و ۱۰ سال تمام در نجف به تحصیل علوم دینی و کمالات اخلاقی و معنوی مشغول می‌شوند. وی علوم ریاضی را در نجف اشرف نزد سید ابوالقاسم موسوی خوانساری نوه سید ابوالقاسم خوانساری فراگرفت. او دروس فقه و اصول را نزد استادانی چون محمد حسین نائینی و محمدحسین غروی اصفهانی خواندند و مدت درس‌های فقه و اصول ایشان در مجموع ۱۰ سال بود.<br>
علامه طباطبایی بعد از تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز همراه برادرشان به [[نجف]] می‌روند و ۱۰ سال تمام در نجف به تحصیل علوم دینی و کمالات اخلاقی و معنوی مشغول می‌شوند. وی علوم ریاضی را در نجف اشرف نزد سید ابوالقاسم موسوی خوانساری نوه سید ابوالقاسم خوانساری فراگرفت. او دروس فقه و اصول را نزد استادانی چون محمد حسین نائینی و محمدحسین غروی اصفهانی خواندند و مدت درس‌های فقه و اصول ایشان در مجموع ۱۰ سال بود.<br>


استاد او در فلسفه حکیم متأله، سید حسین بادکوبه‌ای بود که سالیان دراز در نجف اشرف در معیت برادرش سید محمدحسن الهی طباطبایی، نزد او به درس و بحث مشغول بودند.
استاد او در فلسفه حکیم متأله، سید حسین بادکوبه‌ای بود که سالیان دراز در نجف اشرف در معیت برادرش سید محمدحسن الهی طباطبایی، نزد او به درس و بحث مشغول بودند.
خط ۳۶: خط ۳۶:


=== بازگشت به تبریز ===
=== بازگشت به تبریز ===
علامه در مدتی که در نجف مشغول تحصیل بود به علت تنگی معیشت و نرسیدن مقرری، مجبور به مراجعت به ایران می‌شود و مدت ۱۰ سال در قریۀ شادآباد تبریز به زراعت و کشاورزی مشغول می‌شود؛ فرزند ایشان مهندس سید عبدالباقی طباطبائی می‌گوید: «خوب به یاد دارم که پدرم دائما و در تمام طول سال مشغول فعالیت بود و کارکردن ایشان در فصل سرما در حین ریزش باران و برف‌های موسمی در حالی که چتر به دست گرفته یا پوستین به دوش داشتند امری عادی تلقی می‌شد، در مدت ۱۰سال بعد از مراجعت علامه از نجف به روستای شادآباد و به‌دنبال فعالیت‌های مستمر ایشان قنات‌ها لایروبی و باغ‌های مخروبه تجدید خاک و اصلاح درخت شده و در عین حال چند باغ جدید احداث گردید و یک ساختمان ییلاقی هم در داخل روستا جهت سکونت تابستانی خانواده ساخته شد و در محل زیرزمین خانه حمامی به سبک امروزی بنا نمود.»
علامه در مدتی که در نجف مشغول تحصیل بود به علت تنگی معیشت و نرسیدن مقرری، مجبور به مراجعت به ایران می‌شود و مدت ۱۰ سال در قریه شادآباد تبریز به زراعت و کشاورزی مشغول می‌شود؛ فرزند ایشان مهندس سید عبدالباقی طباطبائی می‌گوید: «خوب به یاد دارم که پدرم دائما و در تمام طول سال مشغول فعالیت بود و کارکردن ایشان در فصل سرما در حین ریزش باران و برف‌های موسمی در حالی که چتر به دست گرفته یا پوستین به دوش داشتند امری عادی تلقی می‌شد، در مدت ۱۰سال بعد از مراجعت علامه از نجف به روستای شادآباد و به‌دنبال فعالیت‌های مستمر ایشان قنات‌ها لایروبی و باغ‌های مخروبه تجدید خاک و اصلاح درخت شده و در عین حال چند باغ جدید احداث گردید و یک ساختمان ییلاقی هم در داخل روستا جهت سکونت تابستانی خانواده ساخته شد و در محل زیرزمین خانه حمامی به سبک امروزی بنا نمود.»


=== مهاجرت به قم ===
=== مهاجرت به قم ===
علامه طباطبایی بعد از مدتی اقامت در تبریز در سال ۱۳۲۵تصمیم می‌‌گیرد به قم برود؛ فرزند علامه طباطبایی در این مورد می‌گوید: «هم ‌زمان با آغاز سال ۱۳۲۵ شمسی وارد شهر قم شدیم. در ابتدا به منزل یکی از بستگان که ساکن قم و مشغول تحصیل علوم دینی بود وارد شدیم، ولی به زودی در کوچۀ یخچال قاضی در منزل یکی از روحانیان اتاق دو قسمتی، که با نصب پرده قابل تفکیک بود اجاره کردیم، این دو اتاق قریب ۲۰متر مربع بود.
علامه طباطبایی بعد از مدتی اقامت در تبریز در سال ۱۳۲۵تصمیم می‌‌گیرد به قم برود؛ فرزند علامه طباطبایی در این مورد می‌گوید: «هم ‌زمان با آغاز سال ۱۳۲۵ شمسی وارد شهر قم شدیم. در ابتدا به منزل یکی از بستگان که ساکن قم و مشغول تحصیل علوم دینی بود وارد شدیم، ولی به زودی در کوچه یخچال قاضی در منزل یکی از روحانیان اتاق دو قسمتی، که با نصب پرده قابل تفکیک بود اجاره کردیم، این دو اتاق قریب ۲۰متر مربع بود.
طبقۀ زیر این اتاق‌ها انبار آب شرب منزل بود که در صورت لزوم بایستی از درب آن به داخل خم شده و ظرف آب شرب را پرکنیم؛ چون خانه فاقد آشپزخانه بود پخت ‌و پز هم در داخل اتاق انجام می‌‌گرفت، پدر ما در شهر قم چند آشنای انگشت‌شمار داشت که یکی از آنها سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای بود. اولین رفت ‌وآمد علامه به منزل آقای حجت بود و کم‌ کم با اطرافیان ایشان دوستی برقرار و رفت ‌وآمد آغاز شد».
طبقه زیر این اتاق‌ها انبار آب شرب منزل بود که در صورت لزوم بایستی از درب آن به داخل خم شده و ظرف آب شرب را پرکنیم؛ چون خانه فاقد آشپزخانه بود پخت ‌و پز هم در داخل اتاق انجام می‌‌گرفت، پدر ما در شهر قم چند آشنای انگشت‌شمار داشت که یکی از آنها سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای بود. اولین رفت ‌وآمد علامه به منزل آقای حجت بود و کم‌ کم با اطرافیان ایشان دوستی برقرار و رفت ‌وآمد آغاز شد».


=== تدریس در قم ===
=== تدریس در قم ===
پس از مدتی که به اصرار برخی علما مجلس درس روزانهٔ اسفار او تعطیل شد، با اصرار طلاب، تدریس شفا را آغاز کرد، در این میان، وی به تشکیل کلاس‌‌های شبانۀ اسفار پرداخت که هفته‌ای دو شب (شب پنج‌شنبه و جمعه) و به صورت سیار در خانۀ شاگردان تشکیل می‌شد و تعداد معدودی شاگرد ثابت در آن شرکت می‌کردند. حضور در این کلاس‌ها بدون اجازه خود او مقدور نبود.
پس از مدتی که به اصرار برخی علما مجلس درس روزانهٔ اسفار او تعطیل شد، با اصرار طلاب، تدریس شفا را آغاز کرد، در این میان، وی به تشکیل کلاس‌‌های شبانه اسفار پرداخت که هفته‌ای دو شب (شب پنج‌شنبه و جمعه) و به صورت سیار در خانه شاگردان تشکیل می‌شد و تعداد معدودی شاگرد ثابت در آن شرکت می‌کردند. حضور در این کلاس‌ها بدون اجازه خود او مقدور نبود.


== استادان ==
== استادان ==
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
کتاب توحید که شامل ۳ رساله است: (رساله در توحید، رساله در اسماءالله، رساله در افعال الله)؛
کتاب توحید که شامل ۳ رساله است: (رساله در توحید، رساله در اسماءالله، رساله در افعال الله)؛
کتاب انسان که شامل ۳ رساله‌است: (الانسان قبل الدنیا، الانسان فی الدنیا، الانسان بعد الدنیا)؛
کتاب انسان که شامل ۳ رساله‌است: (الانسان قبل الدنیا، الانسان فی الدنیا، الانسان بعد الدنیا)؛
رسالۀ وسائط که البته همگی این رساله‌ها در یک مجلد جمع‌آوری شده و به نام هفت رساله معروف است؛
رساله وسائط که البته همگی این رساله‌ها در یک مجلد جمع‌آوری شده و به نام هفت رساله معروف است؛
رسالۀ الولایه؛
رساله الولایه؛
رسالۀ النبوة و الامامه؛
رساله النبوة و الامامه؛
بدایۀ الحکمة؛
بدایه الحکمة؛
نهایۀ الحکمة.
نهایه الحکمة.


=== کتاب‌هایی به زبان فارسی ===
=== کتاب‌هایی به زبان فارسی ===
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
بدایةالحکمه: کتابی که یک دوره تدریس فشرده فلسفه برای دوستداران علوم عقلی در قم و سپس دانشگاه‌های کشور شد.
بدایةالحکمه: کتابی که یک دوره تدریس فشرده فلسفه برای دوستداران علوم عقلی در قم و سپس دانشگاه‌های کشور شد.
نهایة الحکمه:این اثر برای تدریس فلسفه با توضیحی بیشتر، عمقی افزون تر و سطحی عالی تر تدوین شده‌است.
نهایة الحکمه:این اثر برای تدریس فلسفه با توضیحی بیشتر، عمقی افزون تر و سطحی عالی تر تدوین شده‌است.
حاشیۀ بر کفایه:کتابی اصولی پیرامون قوانین استنباط است.
حاشیه بر کفایه:کتابی اصولی پیرامون قوانین استنباط است.
مجموعهٔ مذاکرات با پروفسور هانری کربن: او که محققی فرانسوی است پیرامون چگونگی شیعه و مباحث اعتقادی، مذاکراتی با وی داشته که در این کتاب وجود دارد.
مجموعهٔ مذاکرات با پروفسور هانری کربن: او که محققی فرانسوی است پیرامون چگونگی شیعه و مباحث اعتقادی، مذاکراتی با وی داشته که در این کتاب وجود دارد.
رساله انسان قبل از دنیا، در دنیا و بعد از دنیا: این کتاب که اکنون با نام «انسان از آغاز تا انجام» ترجمه شده‌است مباحثی مفید از عوالم سه‌گانه ماده، مثال و عقل مطرح کرده و پیرامون شبهات و دغدغه خاطر جوانان مطالبی بسیار مفید و لازم ارائه کرده‌است.
رساله انسان قبل از دنیا، در دنیا و بعد از دنیا: این کتاب که اکنون با نام «انسان از آغاز تا انجام» ترجمه شده‌است مباحثی مفید از عوالم سه‌گانه ماده، مثال و عقل مطرح کرده و پیرامون شبهات و دغدغه خاطر جوانان مطالبی بسیار مفید و لازم ارائه کرده‌است.
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:
از جلسات مباحث مهم او می‌توان به جلسات مباحثه با هانری کربن اشاره کرد، که حسین نصر و بسیاری دیگر در آن حضور داشتند، یا جلساتی که در تهران برگزار می‌شد و افرادی نظیر داریوش شایگان در آن حاضر بودند.
از جلسات مباحث مهم او می‌توان به جلسات مباحثه با هانری کربن اشاره کرد، که حسین نصر و بسیاری دیگر در آن حضور داشتند، یا جلساتی که در تهران برگزار می‌شد و افرادی نظیر داریوش شایگان در آن حاضر بودند.


طباطبایی خود دربارهٔ این مذاکرات می‌گوید: بنا به گفتۀ کربن تاکنون مستشرقان، اطلاعات مربوط به اسلام را از اهل تسنن اخذ می‌کردند و در نتیجه، حقیقت مذهب تشیع آن گونه که شایسته‌است، به دنیای غرب معرفی نشده‌است. بر خلاف باور مستشرقین گذشته، اعتقاد من این است که تشیع یک مذهب حقیقی و اصیل و پابرجاست و دارای مشخصات یک مذهب حقیقی است و غیر از آن است که به غرب معرفی کرده‌اند. آنچه پس از پژوهش‌های علمی بدان رسیده‌ام، این است که به حقایق معنویت اسلام از دریچه شیعه - که نسبت به این آیین واقع بینی دارد - باید نگاه کرد. از این رو کوشیده‌ام این مذهب را به نحوی که باید و در خور واقعیت آن است، به جهان غرب معرفی کنم. بسیار علاقه‌مندم که با رجال علمی و مشاهیر این مذهب از نزدیک تماس بگیرم و با طرز فکر آنان آشنا شوم و در بررسی اصول و مبانی شیعه، از این بزرگان کمک گرفته و نسبت به هدف خود روشن‌تر شوم.
طباطبایی خود دربارهٔ این مذاکرات می‌گوید: بنا به گفته کربن تاکنون مستشرقان، اطلاعات مربوط به اسلام را از اهل تسنن اخذ می‌کردند و در نتیجه، حقیقت مذهب تشیع آن گونه که شایسته‌است، به دنیای غرب معرفی نشده‌است. بر خلاف باور مستشرقین گذشته، اعتقاد من این است که تشیع یک مذهب حقیقی و اصیل و پابرجاست و دارای مشخصات یک مذهب حقیقی است و غیر از آن است که به غرب معرفی کرده‌اند. آنچه پس از پژوهش‌های علمی بدان رسیده‌ام، این است که به حقایق معنویت اسلام از دریچه شیعه - که نسبت به این آیین واقع بینی دارد - باید نگاه کرد. از این رو کوشیده‌ام این مذهب را به نحوی که باید و در خور واقعیت آن است، به جهان غرب معرفی کنم. بسیار علاقه‌مندم که با رجال علمی و مشاهیر این مذهب از نزدیک تماس بگیرم و با طرز فکر آنان آشنا شوم و در بررسی اصول و مبانی شیعه، از این بزرگان کمک گرفته و نسبت به هدف خود روشن‌تر شوم.
== رحلت ==
== رحلت ==
ایشان در روز سوم ماه شعبان 1401 قمری به محضر ثامن الحجج علیه‌السلام مشرف شد و 22 روز در آن جا اقامت نمود؛ اما به جهت مناسب نبودن حالش وی را به تهران آورده، بستری کردند؛ ولی شدت کسالت به‌گونه‌ای بود، که درمان بیمارستانی نتیجه‌ای نداشت.
ایشان در روز سوم ماه شعبان 1401 قمری به محضر ثامن الحجج علیه‌السلام مشرف شد و 22 روز در آن جا اقامت نمود؛ اما به جهت مناسب نبودن حالش وی را به تهران آورده، بستری کردند؛ ولی شدت کسالت به‌گونه‌ای بود، که درمان بیمارستانی نتیجه‌ای نداشت.
ناچار به شهر مقدس قم که محل سکونت ایشان بود برگشت و در منزل بستری شد و غیر از خواص، از شاگردان کسی را به ملاقات نپذیرفت. حال ایشان روز به روز سخت تر می‌شد، تا این‌که در قم، به بیمارستان منتقل شد.
ناچار به شهر مقدس قم که محل سکونت ایشان بود برگشت و در منزل بستری شد و غیر از خواص، از شاگردان کسی را به ملاقات نپذیرفت. حال ایشان روز به روز سخت تر می‌شد، تا این‌که در قم، به بیمارستان منتقل شد.
قریب یک هفته در بیمارستان بستری شد و دو روز آخر کاملاً بیهوش بود تا در صبح یکشنبه 18 ماه محرم الحرام 1402 قمری سه ساعت به ظهر مانده به سرای ابدی رحلت نمود. برای اطلاع و شرکت بزرگان از سایر شهرستان‌ها، مراسم تدفین به روز بعد موکول شد و جنازۀ ایشان را در 19 محرم الحرام دو ساعت به ظهر مانده از مسجد امام حسن مجنبی علیه‌السلام تا صحن مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها تشییع کردند و آیت‌الله حاج سید محمد رضا گلپایگانی بر ایشان نماز گذارد و در بالاسر قبر حضرت معصومه سلام الله علیها دفن شد.
قریب یک هفته در بیمارستان بستری شد و دو روز آخر کاملاً بیهوش بود تا در صبح یکشنبه 18 ماه محرم الحرام 1402 قمری سه ساعت به ظهر مانده به سرای ابدی رحلت نمود. برای اطلاع و شرکت بزرگان از سایر شهرستان‌ها، مراسم تدفین به روز بعد موکول شد و جنازه ایشان را در 19 محرم الحرام دو ساعت به ظهر مانده از مسجد امام حسن مجنبی علیه‌السلام تا صحن مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها تشییع کردند و آیت‌الله حاج سید محمد رضا گلپایگانی بر ایشان نماز گذارد و در بالاسر قبر حضرت معصومه سلام الله علیها دفن شد.


[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان]]
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۲۲

ویرایش