تصوف در بالکان (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۷: خط ۵۷:


البته در بوسنی هم اکنون گروه‌های صوفی آزادانه فعالیت دارند و با اقبال بالنسبه خوبی هم از جانب مردم مواجهند، در کل منطقه بالکان هم بطور کلی می‌توان گفت که هرچه به سمت جنوب می‌رویم، وضعیت بهتر می‌شود، مثلاً در کوزوو و همینطور در آلبانی و مقدونیه فعالیت‌های متصوفه بسیار بارز است و در مونته‌نگرو هم صوفیان جمعیت رو به رشدی دارند.
البته در بوسنی هم اکنون گروه‌های صوفی آزادانه فعالیت دارند و با اقبال بالنسبه خوبی هم از جانب مردم مواجهند، در کل منطقه بالکان هم بطور کلی می‌توان گفت که هرچه به سمت جنوب می‌رویم، وضعیت بهتر می‌شود، مثلاً در کوزوو و همینطور در آلبانی و مقدونیه فعالیت‌های متصوفه بسیار بارز است و در مونته‌نگرو هم صوفیان جمعیت رو به رشدی دارند.
=فرقه‌های متصوفه بوسنی و آداب و رسوم ایشان=
رفاعیه در بالکان زیاد هستند. این‌ها هر سال دو سه روز خاص مراسم دارند، مثلاً در روز عاشورا مراسم دارند. در روز عاشورا مراسم می‌گیرند و در خانقاه‌ها انواع و اقسام کارهای عجیب انجام می‌دهند، مثلاً در جاهای مختلف بدن‌شان سیخ‌های فلزی فرو می‌کنند و چیزهای عجیب و غریب می‌خوردند.
البته اینها با مراسمی است مانند این که سیخ را اول شیخ تکیه با آب دهان، به اصطلاح خودشان تبرک می‌کند، بعد یک نفر این سیخ را در جاهای مختلف بدنش فرو می‌کند و خونی دیده نمی‌شود.
گاهی در جاهایی از بدن را با آلاتی نظیر خنجر و جاقو زخم‌های عمیق ایجاد می‌کنند که در حالت عادی موجب خونریزی شدید و مرگ است، ولی مشکلی پیش نمی‌آید. اینطور کرامت‌نمایی ها هم یکی از دلایل جذب مردم به این طریقت‌هاست.
=تعالیم عرفان نظری مثل وحدت وجود در تصوف=
این تصوف و متون درسی ما در حوزه، مثل فصوص، فقط مخصوص ایران است و هیچ جای جهان اینطور نیست. حتی در برخی کشورهای شمال آفریقا مانند مصر و تونس که تصوف را در مقاطع دانشگاهی خود هم دارند این مدل عمق علمی تصوف که ما داریم، دیده نمی‌شود. این موضوع را می‌توان از خروجی‌های مکتوب طریقت‌های فعال این مناطق و سایر مناطق جهان هم استنباط نمود. البته بعضی مناطق هستند که به مباحث نظری توجه دارند و بعضی‌ها هم توجه ندارند. بعضی مناطق هم هستند که اصلاً مباحث نظری در دسترس‌شان نبوده است.
در جنوب صربستان در منطقه‌ای به نام نسالتسه جمعی از صوفیان سعدیه را ملاقات کردیم که همه دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته‌های غیرمرتبط بودند. ما کتاب‌هایی نظیر ترجمه صربی نهج‌البلاغه و یا متون ادبی-عرفانی ترجمه شده نظیر منطق الطیر عطار را برای آنها برده بودیم و متقابلاً از یکی از بزرگان‌شان که می‌پرسیدم شما چرا روی بخش نظری عرفان اسلامی کار نمی‌کنید؟ می‌گفت: ما نمی‌توانیم، منابع در دسترس‌مان نیست و از طرف دیگر درگیر تأمین معیشت‌مان هستیم و وقتی برای مطالعات عمیق نداریم.
تصوف آسیای میانه هم همین حالت را دارد. در ترکیه هم علاقه‌ای به بحث‌های نظری ندارند و از یک حدی آن‌طرف‌تر نمی‌روند. با اینکه همه چیز برایشان فراهم است و حکومت همراه است و با صوفیه هم مشکلی ندارد ولی دنبال بحث‌های نظری نیستند.
در بالکان و در شرایطی که کمونیزم حاکم بوده و همه مساجد و تکایا و تربت‌ها را خراب کرده بودند، این‌ها نمی‌توانستند بحث عرفان نظری بکنند. در جنگ بوسنی هم که شد اولین جنایتی که صرب‌های آنجا مرتکب شدند هدف قرار دادن کتابخانه ملی سارایوو بود که به آتش‌سوزی عظیمی در آن منجر شد و عمدهٔ منابع تاریخ اسلامی بوسنی را نابود کرد.


=فرقه های تصوف در بالکان=
=فرقه های تصوف در بالکان=
خط ۱۱۰: خط ۹۴:


اين فرقه اصل تصوف خود را به مانند فرقه زنوبي كه پايه گزارش سعيد يحيي شيرواني، وفات 1464 در باكو بوده، بر چهل روز رياضت قرار داده است.در فرقه خلوتيان مهم است كه هر سال چهل روز در تنهايي به سر برده شود و فقط نماز جماعت است كه اين خلوت را مي شكند، چنين استنباط مي شود كه خلوت جهاد مهمي است و پايه زهد و تمركز حواس عملاً بر اساس ذكر است.فرقه خلوتيها نه تنها در منطقه سنجاك، بلكه در ايالت بوسني و ديگر جاهايي كه بوشنياكها زندگي مي كردند و خصوصاً مابين آلباني ها طرفداران فراواني داشته است؛ با يك تحليل ساده پي مي بريم كه اكنون اوضاع سياسي، اجتماعي، اقتصادي و محيطي كه در گذشته شيخ محمد و امثالهم در آن زندگي و كار مي كرده اند.خيلي فرق كرده است و اجتماعي زندگي كردن انسانها (حدّ اقل براي گذراندن زندگي) اجتناب ناپذير شده است.
اين فرقه اصل تصوف خود را به مانند فرقه زنوبي كه پايه گزارش سعيد يحيي شيرواني، وفات 1464 در باكو بوده، بر چهل روز رياضت قرار داده است.در فرقه خلوتيان مهم است كه هر سال چهل روز در تنهايي به سر برده شود و فقط نماز جماعت است كه اين خلوت را مي شكند، چنين استنباط مي شود كه خلوت جهاد مهمي است و پايه زهد و تمركز حواس عملاً بر اساس ذكر است.فرقه خلوتيها نه تنها در منطقه سنجاك، بلكه در ايالت بوسني و ديگر جاهايي كه بوشنياكها زندگي مي كردند و خصوصاً مابين آلباني ها طرفداران فراواني داشته است؛ با يك تحليل ساده پي مي بريم كه اكنون اوضاع سياسي، اجتماعي، اقتصادي و محيطي كه در گذشته شيخ محمد و امثالهم در آن زندگي و كار مي كرده اند.خيلي فرق كرده است و اجتماعي زندگي كردن انسانها (حدّ اقل براي گذراندن زندگي) اجتناب ناپذير شده است.
= آداب و رسوم فرقه‌های متصوفه بوسنی=
رفاعیه در بالکان زیاد هستند. این‌ها هر سال دو سه روز خاص مراسم دارند، مثلاً در روز عاشورا مراسم دارند. در روز عاشورا مراسم می‌گیرند و در خانقاه‌ها انواع و اقسام کارهای عجیب انجام می‌دهند، مثلاً در جاهای مختلف بدن‌شان سیخ‌های فلزی فرو می‌کنند و چیزهای عجیب و غریب می‌خوردند.
البته اینها با مراسمی است مانند این که سیخ را اول شیخ تکیه با آب دهان، به اصطلاح خودشان تبرک می‌کند، بعد یک نفر این سیخ را در جاهای مختلف بدنش فرو می‌کند و خونی دیده نمی‌شود.
گاهی در جاهایی از بدن را با آلاتی نظیر خنجر و جاقو زخم‌های عمیق ایجاد می‌کنند که در حالت عادی موجب خونریزی شدید و مرگ است، ولی مشکلی پیش نمی‌آید. اینطور کرامت‌نمایی ها هم یکی از دلایل جذب مردم به این طریقت‌هاست.
=تعالیم عرفان نظری مثل وحدت وجود در تصوف=
این تصوف و متون درسی ما در حوزه، مثل فصوص، فقط مخصوص ایران است و هیچ جای جهان اینطور نیست. حتی در برخی کشورهای شمال آفریقا مانند مصر و تونس که تصوف را در مقاطع دانشگاهی خود هم دارند این مدل عمق علمی تصوف که ما داریم، دیده نمی‌شود. این موضوع را می‌توان از خروجی‌های مکتوب طریقت‌های فعال این مناطق و سایر مناطق جهان هم استنباط نمود. البته بعضی مناطق هستند که به مباحث نظری توجه دارند و بعضی‌ها هم توجه ندارند. بعضی مناطق هم هستند که اصلاً مباحث نظری در دسترس‌شان نبوده است.
در جنوب صربستان در منطقه‌ای به نام نسالتسه جمعی از صوفیان سعدیه را ملاقات کردیم که همه دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته‌های غیرمرتبط بودند. ما کتاب‌هایی نظیر ترجمه صربی نهج‌البلاغه و یا متون ادبی-عرفانی ترجمه شده نظیر منطق الطیر عطار را برای آنها برده بودیم و متقابلاً از یکی از بزرگان‌شان که می‌پرسیدم شما چرا روی بخش نظری عرفان اسلامی کار نمی‌کنید؟ می‌گفت: ما نمی‌توانیم، منابع در دسترس‌مان نیست و از طرف دیگر درگیر تأمین معیشت‌مان هستیم و وقتی برای مطالعات عمیق نداریم.
تصوف آسیای میانه هم همین حالت را دارد. در ترکیه هم علاقه‌ای به بحث‌های نظری ندارند و از یک حدی آن‌طرف‌تر نمی‌روند. با اینکه همه چیز برایشان فراهم است و حکومت همراه است و با صوفیه هم مشکلی ندارد ولی دنبال بحث‌های نظری نیستند.
در بالکان و در شرایطی که کمونیزم حاکم بوده و همه مساجد و تکایا و تربت‌ها را خراب کرده بودند، این‌ها نمی‌توانستند بحث عرفان نظری بکنند. در جنگ بوسنی هم که شد اولین جنایتی که صرب‌های آنجا مرتکب شدند هدف قرار دادن کتابخانه ملی سارایوو بود که به آتش‌سوزی عظیمی در آن منجر شد و عمدهٔ منابع تاریخ اسلامی بوسنی را نابود کرد.


=منابع=
=منابع=