confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شدهاند') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[حدیث طیر مشوی]] | [[حدیث طیر مشوی]]<br> یكی از روایاتی که ولایت و برتري اميرمؤمنان علیهالسلام بر تمام خلايق را ثابت میکند، روايت طير مشوي است. | ||
یكی از روایاتی که ولایت و برتري اميرمؤمنان علیهالسلام بر تمام خلايق را ثابت میکند، روايت طير مشوي است. | طبق اين روايت: روزي مرغ برياني را خدمت رسول خدا صلیالله عليه وآله هديه آوردند، آن حضرت قبل میلکردن، دستانش را به سمت آسمان بلند كرده و دعا فرمود: «اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ مَعِيَ مِنْ هَذَا الطَّيْرِ.خدايا محبوبترین مخلوق از نظر خودت بياور تا با من از اين غذا نوشجان نمايد». عایشه و حفصه كه شاهد ماجرا بودند به پدرشان خبر دادند، آن دو به نوبت خودشان را رساندند تا با پيامبر همسفره باشند و اين مقام بسيار بلند و ارزشمند نصيب آنان شود؛ اما رسول خدا صلیالله عليه وآله آنها را از در خانهشان پس فرستادند و نپذیرفتند. أنس بن مالك میگوید كه من دوست داشتم اين شخص سعد بن عباده از قبيله خودم باشد؛ اما ديدم كه علي بن أبي طالب علیهالسلام آمد ولی من تا سه بار اجازه ورود ندادم تا اين كه آن حضرت صداي خودشان را به رسول خدا صلیالله عليه وآله رساندند و پيامبر (صلیالله علیه وآله وسلّم) دستور دادند اجازه ورود بدهم، اميرمؤمنان علیهالسلام وارد شدندو با رسول خدا (ص) از آن غذا نوشجان كردند. | ||
طبق اين روايت: روزي مرغ برياني را خدمت رسول خدا صلیالله عليه وآله هديه آوردند، آن حضرت قبل میلکردن، دستانش را به سمت آسمان بلند كرده و دعا فرمود: «اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ مَعِيَ مِنْ هَذَا الطَّيْرِ.خدايا محبوبترین مخلوق از نظر خودت بياور تا با من از اين غذا نوشجان نمايد». عایشه و حفصه كه شاهد ماجرا بودند به پدرشان خبر دادند، آن دو به نوبت خودشان را رساندند تا با پيامبر همسفره باشند و اين مقام بسيار بلند و ارزشمند نصيب آنان شود؛ اما رسول خدا صلیالله عليه وآله آنها را از در خانهشان پس فرستادند و نپذیرفتند. أنس بن مالك میگوید كه من دوست داشتم اين شخص سعد بن عباده از قبيله خودم باشد؛ اما ديدم كه علي بن أبي طالب علیهالسلام آمد ولی من تا سه بار اجازه ورود ندادم تا اين كه آن حضرت صداي خودشان را به رسول خدا صلیالله عليه وآله رساندند و پيامبر ( | |||
اما اهل سنت علی رغم نقل متعدد این روایت، اشکالهایی به آن دارند که مناسب است تبیین شده و جواب داده شود. | اما اهل سنت علی رغم نقل متعدد این روایت، اشکالهایی به آن دارند که مناسب است تبیین شده و جواب داده شود. | ||
==متن حدیث نبوی طیر مشوی== | ==متن حدیث نبوی طیر مشوی== | ||
اهدِی لِرَسولِ اللّهِ( | اهدِی لِرَسولِ اللّهِ(صلیالله علیه وآله وسلّم) حِجلٌ مَشوی بِخُبزِهِ وصِنابِهِ، فَقالَ رَسولُاللّهِ(صلیالله علیه وآله وسلّم): اللّهُمَّ ائتِنی بِأَحَبِّ خَلقِک إلَیک؛ یأکلُ مَعی مِن هذَا الطَّعامِ. فَقالَت عائِشَةُ: اللّهُمَّ اجعَلهُ أبی. وقالَت حَفصَةُ: اللّهُمَّ اجعَلهُ أبی قال أنَسٌ: وقُلتُ: اللّهُمَّ اجعَلهُ سَعدَ بنَ عُبادَةَ. | ||
قالَ أنَسٌ: فَسَمِعتُ حَرَکةً بِالبابِ، فَخَرَجتُ، فَإِذا عَلِی بِالبابِ، فَقُلتُ: إنَّ رَسولَ اللّهِ( | قالَ أنَسٌ: فَسَمِعتُ حَرَکةً بِالبابِ، فَخَرَجتُ، فَإِذا عَلِی بِالبابِ، فَقُلتُ: إنَّ رَسولَ اللّهِ(صلیالله علیه وآله وسلّم) عَلى حاجَةٍ، فَانصَرَفَ. ثُمَّ سَمِعتُ حَرَکةً بِالبابِ، فَخَرَجتُ، فَإِذا عَلِی بِالبابِ، فَقُلتُ: إنَّ رَسولَ اللّهِ(صلیالله علیه وآله وسلّم) عَلى حاجَةٍ، فَانصَرَفَ. ثُمَّ سَمِعتُ حَرَکةً بِالبابِ، فَسَلَّمَ عَلِی، فَسَمِعَ رَسولُ اللّهِ(صلیالله علیه وآله وسلّم) صَوتَه فَقالَ: انظُر مَن هذَا. فَخَرَجتُ فَإِذا هُوَ عَلِی، فَجِئتُ إلى رَسولِ اللّهِ(ص) فَأَخبَرتُهُ، فَقالَ: ائذَن لَهُ. فَدَخَلَ عَلِی، فَقالَ رَسولُ اللّهِ(صلیالله علیه وآله وسلّم): اللّهُمَّ وإلَی، اللّهُمَّ وإلَی.<ref> این روایت با عبارات مختلف در منابع اهلسنت نقل شده است : سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۳۶، ح ۳۷۲۱؛ المعجم الکبیر، ج ۷، ص ۸۲، ح ۶۴۳۷ عن سفینة؛ تاریخ بغداد، ج ۹، ص ۳۶۹ الرقم ۴۹۴۴؛ التاریخ الکبیر، ج ۱، ص ۳۵۸ الرقم ۱۱۳۲؛ اسد الغابة، ج ۴، ص ۱۰۵ الرقم ۳۷۸۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۴۲، ص ۲۴۶، ح ۸۷۶۷ و ح ۸۷۶۵ و ح ۸۷۶۶؛ المناقب للخوارزمی، ص ۱۰۷، ح ۱۱۳ والثلاثة الأخیرة عن ابن عبّاس و ح ۱۱۴؛ خصائص أمیر المؤمنین، نسائی، ص ۵۰، ح ۱۲؛ مسند أبی یعلى، ج ۴، ص ۱۳۰، ح ۴۰۳۹؛ اسد الغابة، ج ۴، ص ۱۰۵ الرقم ۳۷۸۹ ؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۴۲، ص ۲۴۷، ح ۸۷۶۸؛ البدایة والنهایة، ج ۷، ص ۳۵۱ .</ref> | ||
==اشکالات اهلسنت به حدیث طیر مشوی:== | ==اشکالات اهلسنت به حدیث طیر مشوی:== | ||
خط ۱۶: | خط ۱۵: | ||
====جواب اشکال اول:==== | ====جواب اشکال اول:==== | ||
این حدیث از راویان متعددی مثل: | این حدیث از راویان متعددی مثل: | ||
*امیرالمؤمنین علی | *امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام)؛ | ||
*أنس بن مالك؛ | *أنس بن مالك؛ | ||
*عبدالله بن العباس؛ | *عبدالله بن العباس؛ | ||
*أبو سعيد الخدري؛ | *أبو سعيد الخدري؛ | ||
*سفينة خادم رسول خدا صلیالله عليه وآله | *سفينة خادم رسول خدا (صلیالله عليه وآله وسلم)؛ | ||
*سعد بن أبي وقاص؛ | *سعد بن أبي وقاص؛ | ||
*عمرو بن العاص؛ | *عمرو بن العاص؛ | ||
*أبو الطفيل عامر بن واثلة؛ | *أبو الطفيل عامر بن واثلة؛ | ||
*يعلي بن مرة از اصحاب رسول خدا | *يعلي بن مرة از اصحاب رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) | ||
نقل شده که سندهای حدیث را مورد بررسی قرار می دهیم: | نقل شده که سندهای حدیث را مورد بررسی قرار می دهیم: | ||
=====راوی اول: سفينه، خادم رسول خدا ( | =====راوی اول: سفينه، خادم رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) ===== | ||
ابوالقاسم طبراني در كتاب المعجم الكبير مینویسد: | ابوالقاسم طبراني در كتاب المعجم الكبير مینویسد: | ||
حَدَّثَنَا عُبَيْدٌ الْعِجْلِيُّ، ثنا إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعِيْدٍ الْجَوْهَرِيُّ، ثنا حُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ، ثنا سُلَيْمَانُ بْنُ قَرْمٍ، عَنْ فِطْرِ بْنِ خَلِيفَةَ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نُعْمٍ، عَنْ سَفِينَةَ، مَوْلَي النَّبِيِّ ( | حَدَّثَنَا عُبَيْدٌ الْعِجْلِيُّ، ثنا إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعِيْدٍ الْجَوْهَرِيُّ، ثنا حُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ، ثنا سُلَيْمَانُ بْنُ قَرْمٍ، عَنْ فِطْرِ بْنِ خَلِيفَةَ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي نُعْمٍ، عَنْ سَفِينَةَ، مَوْلَي النَّبِيِّ (صلیالله علیه وآله وسلّم) أَنَّ النَّبِيَّ (صلیالله علیه وآله وسلّم) أُتِيَ بِطَيْرٍ، فَقَالَ: «اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ مَعِيَ مِنْ هَذَا الطَّيْرِ»، فَجَاءَ عَلِيٌّ رَضِيَ اللَّهُ تَعَالَي عَنْهُ، فَقَالَ النَّبِيُّ (صلیالله علیه وآله وسلّم): «اللَّهُمَّ وَالِ». | ||
از سفينه خادم رسول خدا | از سفينه خادم رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) نقل شده است كه براي رسول خدا مرغي آوردند، آن حضرت فرمود: «پروردگارا ! محبوبترین مخلوق در نزد خودت را بياور تا با من از اين مرغ بخورد»؛ پس علي علیهالسلام آمد و رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) فرمود: « خدايا علي علیهالسلام را دوست بدار».<ref>الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاي360هـ)، المعجم الكبير، ج7، ص82، ح6437، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ - 1983م.</ref> | ||
بررسي سند روايت: | بررسي سند روايت: | ||
عبيد العجلي: عبيد العجلی. الحافظ الإمام المجود أبو علي الحسين بن محمد بن حاتم البغدادي تلميذ يحيي بن معين. | عبيد العجلي: عبيد العجلی. الحافظ الإمام المجود أبو علي الحسين بن محمد بن حاتم البغدادي تلميذ يحيي بن معين. | ||
خط ۷۰: | خط ۶۹: | ||
=====راوی دوم سدي كبير ===== | =====راوی دوم سدي كبير ===== | ||
روايت دوم: سدي كبير از أنس بن مالك ابويعلي حنبلي در مسند خود و نسائي در خصائص اميرمؤمنان علیهالسلام نقل کردهاند: | روايت دوم: سدي كبير از أنس بن مالك ابويعلي حنبلي در مسند خود و نسائي در خصائص اميرمؤمنان علیهالسلام نقل کردهاند: | ||
حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ حَمَّادٍ، حَدَّثَنَا مُسْهِرُ بْنُ عبدالملک بْنِ سَلْعٍ ثِقَةٌ، حَدَّثَنَا عِيسَي بْنُ عُمَرَ، عَنْ إِسْمَاعِيلَ السُّدِّيِّ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، أَنّ النَّبِيَّ ( | حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ حَمَّادٍ، حَدَّثَنَا مُسْهِرُ بْنُ عبدالملک بْنِ سَلْعٍ ثِقَةٌ، حَدَّثَنَا عِيسَي بْنُ عُمَرَ، عَنْ إِسْمَاعِيلَ السُّدِّيِّ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، أَنّ النَّبِيَّ (صلیالله علیه وآله وسلّم) كَانَ عِنْدَهُ طَائِرٌ، فَقَالَ: «اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ يَأْكُلُ مَعِي مِنْ هَذَا الطَّيْرِ»، فَجَاءَ أَبُو بَكْرٍ فَرَدَّهُ، ثُمَّ جَاءَ عُمَرُ فَرَدَّهُ، ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَذِنَ لَهُ. <ref>أبو يعلي الموصلي التميمي، أحمد بن علي بن المثني (متوفاي307 هـ)، مسند أبي يعلي، ج7، ص105، تحقيق: حسين سليم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث - دمشق، الطبعة: الأولي، 1404 هـ - 1984م؛النسائي، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعيب بن علي (متوفاي303 هـ)، خصائص اميرمؤمنان علي بن أبي طالب، ج1، ص29، ح10، تحقيق: أحمد ميرين البلوشي، ناشر: مكتبة المعلا - الكويت الطبعة: الأولي، 1406 هـ.</ref> | ||
از أنس بن مالك نقل شده است كه در نزد رسول خدا صلیالله عليه وآله مرغي بود؛ پس فرمود: خدايا محبوبترین مخلوقت را بياور تا با من از اين مرغ بخورد؛ پس ابوبكر آمد، رسول خدا او را بازگرداند، عمر نيز آمد و باز رسول خدا او را رد كرد؛ سپس علي علیهالسلام آمد و رسول خدا صلیالله عليه وآله به او اجازه داد. | از أنس بن مالك نقل شده است كه در نزد رسول خدا صلیالله عليه وآله مرغي بود؛ پس فرمود: خدايا محبوبترین مخلوقت را بياور تا با من از اين مرغ بخورد؛ پس ابوبكر آمد، رسول خدا او را بازگرداند، عمر نيز آمد و باز رسول خدا او را رد كرد؛ سپس علي علیهالسلام آمد و رسول خدا صلیالله عليه وآله به او اجازه داد. | ||
همين روايت را با همين سند إبن أثير و إبن عساكر از ابويعلي نقل کردهاند؛ اما در نقل اين دو نفر از عثمان و ابوبكر نام برده شده كه رسول خدا | همين روايت را با همين سند إبن أثير و إبن عساكر از ابويعلي نقل کردهاند؛ اما در نقل اين دو نفر از عثمان و ابوبكر نام برده شده كه رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) اجازه ورود به آنها را نداده است: | ||
أَنبأَنا المنصور بن أَبي الحسن الفقيه بإِسناده إِلي أَبي يعلي: حدثنا الحسن بن حماد، حدثنا مسهر بن عبدالملک، ثقة، حدثنا عيسي بن عمر، عن السدي، عن أَنس بن مالك: أَن النبي كان عنده طائر، فقال: اللهم ائتني بأحب خلقك إِليك يأكل معي من هذا الطائر. فجاءَ أَبو بكر فرده ثم جاءَ عثمان فرده، فجاءَ علي فأَذن له.<ref>ابن أثير الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي630هـ)، أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج4، ص120، تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولي، 1417 هـ - 1996 م.ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبدالله (متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج42، ص254، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.</ref> | أَنبأَنا المنصور بن أَبي الحسن الفقيه بإِسناده إِلي أَبي يعلي: حدثنا الحسن بن حماد، حدثنا مسهر بن عبدالملک، ثقة، حدثنا عيسي بن عمر، عن السدي، عن أَنس بن مالك: أَن النبي كان عنده طائر، فقال: اللهم ائتني بأحب خلقك إِليك يأكل معي من هذا الطائر. فجاءَ أَبو بكر فرده ثم جاءَ عثمان فرده، فجاءَ علي فأَذن له.<ref>ابن أثير الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي630هـ)، أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج4، ص120، تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولي، 1417 هـ - 1996 م.ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبدالله (متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج42، ص254، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.</ref> | ||
ازآنجاییکه اجازه ورود ندادن به خلفاي سه گانه، نقيصه بزرگي براي آنها محسوب میشود و دست كم برتري اميرمؤمنان علیهالسلام را بر اين سه خليفه به صورت قطعي و مشخص ثابت میکند، برخي از علماي اهلسنت كه خيال مي کردهاند مي توانند اين نقيصه بزرگ را كه در كتب اهلسنت آمده است از خلفاي سه گانه دور كنند، به جاي نام هر يك از آنها از كلمه «رجل» استفاده کردهاند؛ درحالیکه سند همان سندي است كه ابويعلي آورده است. | ازآنجاییکه اجازه ورود ندادن به خلفاي سه گانه، نقيصه بزرگي براي آنها محسوب میشود و دست كم برتري اميرمؤمنان علیهالسلام را بر اين سه خليفه به صورت قطعي و مشخص ثابت میکند، برخي از علماي اهلسنت كه خيال مي کردهاند مي توانند اين نقيصه بزرگ را كه در كتب اهلسنت آمده است از خلفاي سه گانه دور كنند، به جاي نام هر يك از آنها از كلمه «رجل» استفاده کردهاند؛ درحالیکه سند همان سندي است كه ابويعلي آورده است. | ||
عبدالله بن عدي جرجاني در الكامل في الضعفاء، مطهر بن طاهر مقدسي در ذخيرة الحفاظ و ابن جوزي حنبلي در العلل المتناهيه اين اشتباه بزرگ را مرتكب شدهاند: | عبدالله بن عدي جرجاني در الكامل في الضعفاء، مطهر بن طاهر مقدسي در ذخيرة الحفاظ و ابن جوزي حنبلي در العلل المتناهيه اين اشتباه بزرگ را مرتكب شدهاند: | ||
... عن إسماعيل بن عبد الرحمن السدي عن أنس بن مالك ان النبي صلیالله عليه وسلم كان عنده طائر فقال اللهم آتني بأحب خلقك إليك يأكل معي هذا الطائر فجاء رجل فرده ثم جاء رجل فرده ثم جاء علي بن أبي طالب فأذن له فأكل معه قال الشيخ وهذا من هذا الطريق ما أعلم رواه غير مسهر ولمسهر غير ما ذكرت وليس بالكثير<ref>الجرجاني، عبدالله بن عدي بن عبدالله بن محمد أبو أحمد (متوفاي365هـ)، الكامل في ضعفاء الرجال، ج6، ص457، تحقيق: يحيي مختار غزاوي، ناشر: دار الفكر - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1409هـ - 1988م</ref> | ... عن إسماعيل بن عبد الرحمن السدي عن أنس بن مالك ان النبي صلیالله عليه وسلم كان عنده طائر فقال اللهم آتني بأحب خلقك إليك يأكل معي هذا الطائر فجاء رجل فرده ثم جاء رجل فرده ثم جاء علي بن أبي طالب فأذن له فأكل معه قال الشيخ وهذا من هذا الطريق ما أعلم رواه غير مسهر ولمسهر غير ما ذكرت وليس بالكثير<ref>الجرجاني، عبدالله بن عدي بن عبدالله بن محمد أبو أحمد (متوفاي365هـ)، الكامل في ضعفاء الرجال، ج6، ص457، تحقيق: يحيي مختار غزاوي، ناشر: دار الفكر - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1409هـ - 1988م</ref> | ||
... حديث: إن النبي ( كان عنده طائر فقال: «اللهم ائنني بأحب خلقك إليك يأكل معي هذا الطائر»؛ فجاء رجل، فرده، ثم جاء رجل، فرده، ثم جاء علي بن أبي طالب، فإذن له، فاكل معه.<ref>المقدسي، مطهر بن طاهر (متوفاي507 هـ)، ذخيرة الحفاظ، ج2، ص818، ح 1597، تحقيق: د.عبد الرحمن الفريوائي، ناشر: دار السلف - الرياض، الطبعة: الأولي، 1416 هـ -1996م.</ref> | ... حديث: إن النبي (صلیالله علیه وآله وسلّم)( كان عنده طائر فقال: «اللهم ائنني بأحب خلقك إليك يأكل معي هذا الطائر»؛ فجاء رجل، فرده، ثم جاء رجل، فرده، ثم جاء علي بن أبي طالب، فإذن له، فاكل معه.<ref>المقدسي، مطهر بن طاهر (متوفاي507 هـ)، ذخيرة الحفاظ، ج2، ص818، ح 1597، تحقيق: د.عبد الرحمن الفريوائي، ناشر: دار السلف - الرياض، الطبعة: الأولي، 1416 هـ -1996م.</ref> | ||
... عن اسماعيل بن عبدالرحمن السدي عن انس ان النبي صلیالله عليه وسلم كان عنده طائر فقال اللهم ائتني بأحب خلقك اليك يأكل معي من هذا الطير فجاء رجل فرده ثم جاء علي بن أبي طالب فأذن له فأكل معه<ref>ابن الجوزي الحنبلي، جمال الدين ابوالفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد (متوفاي 597 هـ)، العلل المتناهية في الأحاديث الواهية، ج1، ص229، تحقيق: خليل الميس، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولي، 1403هـ.</ref> | ... عن اسماعيل بن عبدالرحمن السدي عن انس ان النبي صلیالله عليه وسلم كان عنده طائر فقال اللهم ائتني بأحب خلقك اليك يأكل معي من هذا الطير فجاء رجل فرده ثم جاء علي بن أبي طالب فأذن له فأكل معه<ref>ابن الجوزي الحنبلي، جمال الدين ابوالفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد (متوفاي 597 هـ)، العلل المتناهية في الأحاديث الواهية، ج1، ص229، تحقيق: خليل الميس، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولي، 1403هـ.</ref> | ||
خط ۱۰۰: | خط ۹۹: | ||
=====راوی سوم يحيي بن كثير ===== | =====راوی سوم يحيي بن كثير ===== | ||
روايت سوم: يحيي بن كثير از أنس بن مالك ابوالقاسم طبراني در المعجم الكبير مینویسد: | روايت سوم: يحيي بن كثير از أنس بن مالك ابوالقاسم طبراني در المعجم الكبير مینویسد: | ||
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ، قَالَ: نا سَلَمَةُ بْنُ شَبِيبٍ، قَالَ: نا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، قَالَ: أَنَا الأَوْزَاعِيُّ، عَنْ يَحْيَي بْنِ أَبِي كَثِيرٍ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: أَهْدَتْ أُمُّ أَيْمَنَ إِلَي النَّبِيِّ ( | حَدَّثَنَا أَحْمَدُ، قَالَ: نا سَلَمَةُ بْنُ شَبِيبٍ، قَالَ: نا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، قَالَ: أَنَا الأَوْزَاعِيُّ، عَنْ يَحْيَي بْنِ أَبِي كَثِيرٍ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: أَهْدَتْ أُمُّ أَيْمَنَ إِلَي النَّبِيِّ (صلیالله علیه وآله وسلّم) طَائِرًا بَيْنَ رَغِيفَيْنِ، فَجَاءَ النَّبِيُّ (صلیالله علیه وآله وسلّم) فَقَالَ: " هَلْ عِنْدَكُمْ شَيْءٌ؟ " فَجَاءَتْهُ بِالطَّائِرِ، فَرَفَعَ يَدَيْهِ، فَقَالَ: " اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ، يَأْكُلُ مَعِي مِنْ هَذَا الطَّائِرِ "، فَجَاءَ عَلِيٌّ، فَقُلْتُ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم) مَشْغُولٌ، وَإِنَّمَا دَخَلَ النَّبِيُّ (صلیالله علیه وآله وسلّم) آنِفًا، فَثَبَقَ النَّبِيُّ (صلیالله علیه وآله وسلّم) مِنَ الطَّائِرِ شَيْئًا، ثُمَّ رَفَعَ يَدِهِ، فَقَالَ: " اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ مَعِي مِنْ هَذَا الطَّائِرِ "، فَجَاءَ عَلِيٌّ، فَارْتَفَعَ الصَّوْتُ بَيْنِي وَبَيْنَهُ، فَقَالَ النَّبِيُّ (صلیالله علیه وآله وسلّم): " أَدْخِلْهُ مَنْ كَانَ "، فَدَخَلَ، فَقَالَ النَّبِيُّ (صلیالله علیه وآله وسلّم): " وَالِي يَا رَبِّ " ثَلاثَ مَرَّاتٍ، فَأَكَلَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم) حَتَّي فَرَغَا.<ref>الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاي360هـ)، المعجم الأوسط، ج2، ص207، تحقيق: طارق بن عوض الله بن محمد، عبد المحسن بن إبراهيم الحسيني، ناشر: دار الحرمين - القاهرة - 1415هـ.</ref> از أنس بن مالك نقل شده است كه گفت: ام أيمن مرغي را در ميان دو تكه نان به رسول خدا صلیالله عليه وآله هديه كرد؛ وقتي رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) آمد سؤال كرد: آيا چيزي در نزد شما هست؟ پس مرغ را آ وردند؛ آن حضرت دستانش را بلند كرد و فرمود: خدايا محبوبترین خلائق در نزد خودت را بياور تا با من از اين مرغ بخورد؛ پس علي علیهالسلام آمد، من گفتم: رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) مشغول است، مدتي بعد دو باره رسول خدا وارد شد و كمي از مرغ را خود و دوباره دعا كرد: خدايا محبوبترین خلائق نزد خودت را بياور تا با من از اين مرغ بخورد؛ پس علي علیهالسلام آمد، بين من و او سر و صدا شد؛ پس رسول خدا گفت: هر كس كه هست بگذار وارد شود، پس داخل شد، رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) فرمود: پروردگارا او را دوست بدار. اين سخن را سه بار تكرار كرد؛ پس علي با پيامبر از آن مرغ خورد تا هر دو دست كشيدند. | ||
بررسي سند روايت: أحمد بن محمد بن عبد العزيز بن الجعد الوشاء. الشيخ الثقة العالم أبو بكر أحمد بن محمد بن عبدالعزيز بن الجعد الوشاء البغدادي... وقد قال الدارقطني لا بأس به.<ref>الذهبي الشافعي، شمسالدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج14، ص148، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.</ref>الوشاء، شيخ، مورد اعتماد، دانشمند و... دارقطني گفته: اشكالي در او نيست. | بررسي سند روايت: أحمد بن محمد بن عبد العزيز بن الجعد الوشاء. الشيخ الثقة العالم أبو بكر أحمد بن محمد بن عبدالعزيز بن الجعد الوشاء البغدادي... وقد قال الدارقطني لا بأس به.<ref>الذهبي الشافعي، شمسالدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج14، ص148، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.</ref>الوشاء، شيخ، مورد اعتماد، دانشمند و... دارقطني گفته: اشكالي در او نيست. | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۲: | ||
=====راوی چهارم عثمان الطويل ===== | =====راوی چهارم عثمان الطويل ===== | ||
روايت چهارم: عثمان الطويل از أنس بن مالك محمد بن إسماعيل بخاري در التاريخ الكبير خود مینویسد: | روايت چهارم: عثمان الطويل از أنس بن مالك محمد بن إسماعيل بخاري در التاريخ الكبير خود مینویسد: | ||
قَالَ لِي مُحَمَّدُ بْنُ يُوسُفَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ، قَالَ: ثنا زُهَيْرٌ، قَالَ: ثنا عُثْمَانُ الطَّوِيلُ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: أُهْدِيَ لِلنَّبِيِّ ( | قَالَ لِي مُحَمَّدُ بْنُ يُوسُفَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ، قَالَ: ثنا زُهَيْرٌ، قَالَ: ثنا عُثْمَانُ الطَّوِيلُ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: أُهْدِيَ لِلنَّبِيِّ (صلیالله علیه وآله وسلّم) طَائِرٌ كَانَ يُعْجِبُهُ، فَقَالَ: " اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ هَذَا الطَّيْرَ "، فَاسْتَأْذَنَ عَلِيٌّ فَسَمِعَ كَلامَهُ، فَقَالَ: " ادْخُلْ ". | ||
ولا يُعْرَفُ لِعُثْمَانَ سَمَاعٌ مِنْ أَنَسٍ وَقَالَ إِسْحَاقُ بْنُ يُوسُفَ، عَنْ عبدالملک: هُوَ ابْنُ أَبِي سُلَيْمَانَ، عَنْ أَنَسٍ، شَهِدَ النَّبِيّ ( | ولا يُعْرَفُ لِعُثْمَانَ سَمَاعٌ مِنْ أَنَسٍ وَقَالَ إِسْحَاقُ بْنُ يُوسُفَ، عَنْ عبدالملک: هُوَ ابْنُ أَبِي سُلَيْمَانَ، عَنْ أَنَسٍ، شَهِدَ النَّبِيّ (صلیالله علیه وآله وسلّم) بِهَذَا، مُرْسَلٌ.<ref>البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاي256هـ)، التاريخ الكبير، ج6، ص258، تحقيق: السيد هاشم الندوي، ناشر: دار الفكر.</ref> | ||
از أنس بن مالك نقل شده است كه: مرغي را به رسول خدا صلیالله عليه وآله هديه دادند كه خوشش آمد؛ پس فرمود: خدايا محبوبترین مخلوق نزد خودت را بياور تا با من از اين غذا بخورد. پس علي اجازه گرفت و رسول خدا صدايش را شنيد وفرمود: وارد شو. | از أنس بن مالك نقل شده است كه: مرغي را به رسول خدا صلیالله عليه وآله هديه دادند كه خوشش آمد؛ پس فرمود: خدايا محبوبترین مخلوق نزد خودت را بياور تا با من از اين غذا بخورد. پس علي اجازه گرفت و رسول خدا صدايش را شنيد وفرمود: وارد شو. | ||
مشهور نيست كه عثمان از أنس روايت شنيده باشد. إسحاق بن يوسف از عبدالملک كه همان إبن أبي سليمان باشد، از أنس نقل كرده است كه رسول خدا به اين قضيه (أحب الخلق بودن علي علیهالسلام) شهادت داده است، اين روايت مرسل است. | مشهور نيست كه عثمان از أنس روايت شنيده باشد. إسحاق بن يوسف از عبدالملک كه همان إبن أبي سليمان باشد، از أنس نقل كرده است كه رسول خدا(صلیالله علیه وآله وسلّم) به اين قضيه (أحب الخلق بودن علي (علیهالسلام)) شهادت داده است، اين روايت مرسل است. | ||
علي بن عمر الحربي اين روايت را به صورت كامل تر نقل كرده است: | علي بن عمر الحربي اين روايت را به صورت كامل تر نقل كرده است: | ||
حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ سِرَاجٍ الْمِصْرِيُّ، قَثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ فَهْدُ بْنُ سُلَيْمَانَ النَّخَّاسُ، قَثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَزِيدَ الْوَرْتَنِيسِيُّ، قَثَنَا زُهَيْرٌ، قَثَنَا عُثْمَانُ الطَّوِيلُ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: أُهْدِيَ إِلَي النَّبِيِّ (ص) طَائِرٌ كَانَ يُعْجِبُهُ أَكْلُهُ، فَقَالَ: " اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ مَعِي " فَجَاءَ عَلِيٌّ علیهالسلام، فَقَالَ: اسْتَأذِنْ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ ( | حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ سِرَاجٍ الْمِصْرِيُّ، قَثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ فَهْدُ بْنُ سُلَيْمَانَ النَّخَّاسُ، قَثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَزِيدَ الْوَرْتَنِيسِيُّ، قَثَنَا زُهَيْرٌ، قَثَنَا عُثْمَانُ الطَّوِيلُ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: أُهْدِيَ إِلَي النَّبِيِّ (ص) طَائِرٌ كَانَ يُعْجِبُهُ أَكْلُهُ، فَقَالَ: " اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ مَعِي " فَجَاءَ عَلِيٌّ علیهالسلام، فَقَالَ: اسْتَأذِنْ عَلَي رَسُولِ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم) فَقُلْتُ: مَا عَلَيْهِ إِذْنٌ، وَكُنْتُ أُحِبُّ أَنْ تَكُونَ رَجُلا مِنَ الأَنْصَارِ، فَذَهَبَ ثُمَّ رَجَعَ، فَقَالَ: اسْتَأْذِنْ لِي عَلَيْهِ، فَسَمِعَ النَّبِيُّ (صلیالله علیه وآله وسلّم) كَلامَهُ، فَقَالَ: " ادْخُلْ يَا عَلِيُّ ". ثُمَّ قَالَ: " اللَّهُمَّ وَالِ، اللَّهُمَّ وَالِ ".<ref>الحربي، علي بن عمر (متوفاي386هـ)، الثالث من الفوائد المنتقاة للحربي، ص4، ح15، تحقيق: قسم المخطوطات بشركة أفق للبرمجيات، ناشر: شركة أفق للبرمجيات ـ مصر، الطبعة: الأولي، 2004م</ref> | ||
از أنس بن مالك نقل شده است كه: مرغي را به رسول خدا صلیالله عليه وآله هديه دادند كه خوشش آمد؛ پس فرمود: خدايا محبوبترین مخلوق نزد خودت را بياور تا با من از اين غذا بخورد. پس علي (علیهالسلام) آمد و فرمود: از رسول خدا اجازه ورود بگير؛ گفتم: فعلا نمیشود اجازه داد. من دوست داشتم كه اين شخص مردي از انصار باشد؛ پس علي رفت و دوباره بازگشت و فرمود: از رسول خدا اجازه ورود بگيرد؛ پس رسول خدا سخنش را شنيد و فرمود: اي علي وارد شو ! سپس فرمود: خدايا او را دوست بدار، خدايا او را دوست بدار. | از أنس بن مالك نقل شده است كه: مرغي را به رسول خدا صلیالله عليه وآله هديه دادند كه خوشش آمد؛ پس فرمود: خدايا محبوبترین مخلوق نزد خودت را بياور تا با من از اين غذا بخورد. پس علي (علیهالسلام) آمد و فرمود: از رسول خدا اجازه ورود بگير؛ گفتم: فعلا نمیشود اجازه داد. من دوست داشتم كه اين شخص مردي از انصار باشد؛ پس علي رفت و دوباره بازگشت و فرمود: از رسول خدا اجازه ورود بگيرد؛ پس رسول خدا سخنش را شنيد و فرمود: اي علي وارد شو ! سپس فرمود: خدايا او را دوست بدار، خدايا او را دوست بدار. | ||
بررسي سند روايت: محمد بن يوسف الفريابي: الفريابي | بررسي سند روايت: محمد بن يوسف الفريابي: الفريابي محمد بن يوسف بن واقد بن عثمان الفريابي الإمام الحافظ شيخ الإسلام أبو عبدالله الضبي. | ||
قال أحمد كان رجلا صالحا صحب سفيان كتبت عنه بمكة. وقال العجلي الفريابي ثقة. وقال البخاري فيما حكاه عنه الدولابي حدثنا محمد بن يوسف وكان من أفضل أهل زمانه عن سفيان بحديث ذكر. وقال النسائي ثقة. وقال أبو زرعة الفريابي أحب إلي من يحيي بن يمان. وقال أبو حاتم ثقة صدوق. وسئل الدراقطني عنهم فوثقه وقدمه لفضله ونسكه علي قبيصة. وقال ابن زنجوية ما رأيت أورع من الفريابي.<ref>الذهبي الشافعي، شمسالدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج10، ص114، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.</ref> | قال أحمد كان رجلا صالحا صحب سفيان كتبت عنه بمكة. وقال العجلي الفريابي ثقة. وقال البخاري فيما حكاه عنه الدولابي حدثنا محمد بن يوسف وكان من أفضل أهل زمانه عن سفيان بحديث ذكر. وقال النسائي ثقة. وقال أبو زرعة الفريابي أحب إلي من يحيي بن يمان. وقال أبو حاتم ثقة صدوق. وسئل الدراقطني عنهم فوثقه وقدمه لفضله ونسكه علي قبيصة. وقال ابن زنجوية ما رأيت أورع من الفريابي.<ref>الذهبي الشافعي، شمسالدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج10، ص114، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.</ref> | ||
فريابي، امام، حافظ و شيخ الإسلام بود. احمد بن حنبل گفته: او مرد صالحي بود، از همراهان سفيان ثوري بود و من در مكه از او روايت نوشته ام. عجلي گفته: فريابي ثقه بود. طبق نقل دولابي از ابويوسف از بخاري: او برترين فرد در زمان خود نسبت به روايت سفيان ثوري بود. نسائي گفته: ثقه بود. ابوزرعه گفته: او پيش از من يحيي بن يمان محبوب تر بود. ابوحاتم گفته: ثقه و راستگو بود. از دارقطني در باره او سؤال شد؛ پس او را توثيق كرد و او را بهخاطر فضل و پرهيزكاري از قبيصة بهتر دانيست؛ ابن زنجويه نيز گفته است با تقواتر از فريابي نديدم. | فريابي، امام، حافظ و شيخ الإسلام بود. احمد بن حنبل گفته: او مرد صالحي بود، از همراهان سفيان ثوري بود و من در مكه از او روايت نوشته ام. عجلي گفته: فريابي ثقه بود. طبق نقل دولابي از ابويوسف از بخاري: او برترين فرد در زمان خود نسبت به روايت سفيان ثوري بود. نسائي گفته: ثقه بود. ابوزرعه گفته: او پيش از من يحيي بن يمان محبوب تر بود. ابوحاتم گفته: ثقه و راستگو بود. از دارقطني در باره او سؤال شد؛ پس او را توثيق كرد و او را بهخاطر فضل و پرهيزكاري از قبيصة بهتر دانيست؛ ابن زنجويه نيز گفته است با تقواتر از فريابي نديدم. | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۱: | ||
=====راوی پنجم عبدالله بن أنس بن مالك ===== | =====راوی پنجم عبدالله بن أنس بن مالك ===== | ||
روايت پنجم: عبدالله بن أنس بن مالك ابن كثير دمشقي سلفي در البداية والنهاية و ابن حجر عسقلاني مي نويسند: | روايت پنجم: عبدالله بن أنس بن مالك ابن كثير دمشقي سلفي در البداية والنهاية و ابن حجر عسقلاني مي نويسند: | ||
وَقَالَ أَبُو يَعْلَي: ثنا قَطَنُ بْنُ نُسَيْرٍ، ثنا جَعْفَرُ بْنُ سُلَيْمَانَ، عَنْ عبدالله بْنِ الْمُثَنَّي، عَنْ عبدالله بْنِ أَنَسٍ، عَنْ أَنَسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: أُهْدِيَ لِرَسُولِ اللَّهِ ( | وَقَالَ أَبُو يَعْلَي: ثنا قَطَنُ بْنُ نُسَيْرٍ، ثنا جَعْفَرُ بْنُ سُلَيْمَانَ، عَنْ عبدالله بْنِ الْمُثَنَّي، عَنْ عبدالله بْنِ أَنَسٍ، عَنْ أَنَسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: أُهْدِيَ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم) حَجَلٌ مَشْوِيٌّ بِخُبْزَةٍ وَظَبَابَةٍ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم): «اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ مَعِي مِنْ هَذَا الطَّعَامِ» فَقَالَتْ عَائِشَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا: اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ أَبِي، وَقَالَتْ حَفْصَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا: اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ أَبِي، قَالَ أَنَسٌ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ: فَقُلْتُ: اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ سَعْدَ بْنَ عُبَادَةَ، قَالَ: فَسَمِعْتُ حَرَكَةً بِالْبَابِ فَخَرَجْتُ، فَإِذَا عَلِيٌّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، فَقُلْتُ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم) عَلَي حَاجَةٍ. فَانْصَرَفَ، ثُمَّ سَمِعْتُ حَرَكَةً بِالْبَابِ فَخَرَجْتُ فَإِذَا عَلِيٌّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَذَلِكَ، فَسَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم) صَوْتَهُ، فَقَالَ: " انْظُرْ مَنْ هَذَا؟ " فَخَرَجْتُ فَإِذَا هُوَ عَلِيٌّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، فَجِئْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم) فَأَخْبَرْتُهُ، فَقَالَ: " اللَّهُمَّ وَالِي، اللَّهُمَّ وَالِي.ref>ابن كثير الدمشقي، ابوالفداء إسماعيل بن عمر القرشي (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية، ج7، ص351، ناشر: مكتبة المعارف - بيروت. | ||
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي852هـ)، المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية، ج16، ص108، تحقيق: د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري، ناشر: دار العاصمة/ دار الغيث، الطبعة: الأولي، السعودية - 1419هـ.</ref> | العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي852هـ)، المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية، ج16، ص108، تحقيق: د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري، ناشر: دار العاصمة/ دار الغيث، الطبعة: الأولي، السعودية - 1419هـ.</ref> | ||
از أنس نقل شده است كه كبك بريان شده را همراه يك تكه نان و ظرف شيري خدمت رسول خدا | از أنس نقل شده است كه كبك بريان شده را همراه يك تكه نان و ظرف شيري خدمت رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) آوردند؛ پس رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) فرمود: «خدايا محبوبترین مخلوق نزد خودت را بياور تا با من از اين غذا بخورد» پس عائشه گفت: خدايا اين شخص را پدر من قرار بده، و حفصه گفت: خدايا آن را پدر من قرار بده. أنس گفت: من گفت: خدايا آن را سعد بن عبادة قرار بده. پس حركتي را از در شنيدم و خارج شدم؛ ديدم كه علي علیهالسلام است؛ پس گفتم: رسول خدا كار دارد؛ پس بازگشت، سپس صداي حركت در را شنيدم، خارج شدم؛ ديدم علي علیهالسلام است؛ پس پيش رسول خدا(صلیالله علیه وآله وسلّم) آمدم و قضيه را گفتم؛ پس گفت: خدا او را دوست بدار، خدايا او را دوست بدار. | ||
ذهبي بعد از نقل أسناد روايت طير میگوید: | ذهبي بعد از نقل أسناد روايت طير میگوید: | ||
مَنْ أَجْوَدِهَا حَدِيثُ قَطَنِ بْنِ نُسَيْرٍ شَيْخِ مُسْلِمٍ، ثَنَا جَعْفَرُ بْنُ سُلَيْمَانَ، ثَنَا عبدالله بْنُ الْمُثَنَّي، عَنْ عبدالله بْنِ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، عَنْ أَنَسٍ، قَالَ: أُهْدِيَ إِلَي رَسُولِ اللَّهِ ( | مَنْ أَجْوَدِهَا حَدِيثُ قَطَنِ بْنِ نُسَيْرٍ شَيْخِ مُسْلِمٍ، ثَنَا جَعْفَرُ بْنُ سُلَيْمَانَ، ثَنَا عبدالله بْنُ الْمُثَنَّي، عَنْ عبدالله بْنِ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، عَنْ أَنَسٍ، قَالَ: أُهْدِيَ إِلَي رَسُولِ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم) حَجَلٌ مَشْوِيٌّ، فَقَالَ: «اللَّهُمَّ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ مَعِي». وَذَكَرَ الْحَدِيثَ.<ref>الذهبي الشافعي، شمسالدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج3، ص633، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمري، ناشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولي، 1407هـ - 1987م.</ref> | ||
از بهترين سندهاي آن، حديث قطن بن نسير، استاد مسلم است... | از بهترين سندهاي آن، حديث قطن بن نسير، استاد مسلم است... | ||
خط ۲۴۶: | خط ۲۴۵: | ||
=====راوی هفتم يحيي بن سعيد ===== | =====راوی هفتم يحيي بن سعيد ===== | ||
روايت هفتم: يحيي بن سعيد از أنس بن مالك حاكم نيشابوري در المستدر علي الصحيحين مینویسد: | روايت هفتم: يحيي بن سعيد از أنس بن مالك حاكم نيشابوري در المستدر علي الصحيحين مینویسد: | ||
7186 حَدَّثَنِي أَبُو عَلِيٍّ الْحَافِظُ، أَنْبَأَ أَبُو عبدالله مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَيُّوبَ الصَّفَّارُ، وَحُمَيْدُ بْنُ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ الزَّيَّاتُ، قَالا: ثنا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عِيَاضِ بْنِ أَبِي طَيْبَةَ، ثنا أَبِي، ثنا يَحْيَي بْنُ حَسَّانَ، عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ بِلالٍ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سَعِيدٍ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: كُنْتُ أَخْدُمُ رَسُولَ اللَّهِ | 7186 حَدَّثَنِي أَبُو عَلِيٍّ الْحَافِظُ، أَنْبَأَ أَبُو عبدالله مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَيُّوبَ الصَّفَّارُ، وَحُمَيْدُ بْنُ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ الزَّيَّاتُ، قَالا: ثنا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عِيَاضِ بْنِ أَبِي طَيْبَةَ، ثنا أَبِي، ثنا يَحْيَي بْنُ حَسَّانَ، عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ بِلالٍ، عَنْ يَحْيَي بْنِ سَعِيدٍ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: كُنْتُ أَخْدُمُ رَسُولَ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم)، فَقُدِّمَ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم) فَرْخٌ مَشْوِيٌّ، فَقَالَ: " اللَّهُمُ ائْتِنِي بِأَحَبِّ خَلْقِكَ إِلَيْكَ يَأْكُلُ مَعِي مِنْ هَذَا الطَّيْرِ "، قَالَ: فَقُلْتُ: اللَّهُمُ اجْعَلْهُ رَجُلا مِنَ الأَنْصَارِ، فَجَاءَ عَلِيٌّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، فَقُلْتُ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم) عَلَي حَاجَةٍ، ثُمَّ جَاءَ، فَقُلْتُ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم) عَلَي حَاجَةٍ، ثُمَّ جَاءَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم): " افْتَحْ "، فَدَخَلَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیالله علیه وآله وسلّم): " مَا حَبَسَكَ عَلَيَّ "، فَقَالَ: إِنَّ هَذِهِ آخِرَ ثَلاثِ كَرَّاتٍ يَرُدَّنِي أَنَسٌ يَزْعُمُ إِنَّكَ عَلَي حَاجَةٍ، فَقَالَ: " مَا حَمَلَكَ عَلَي مَا صَنَعْتَ؟ " فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، سَمِعْتُ دُعَاءَكَ، فَأَحْبَبْتُ أَنْ يَكُونَ رَجُلا مِنْ قَوْمِي، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلیالله علیه وآله وسلّم): " إِنَّ الرَّجُلَ قَدْ يُحِبُّ قَوْمَهُ ". | ||
حاكم نيشابوري پس از نقل روايت میگوید: | حاكم نيشابوري پس از نقل روايت میگوید: | ||
هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَي شَرْطِ الشَّيْخَيْنِ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ. | هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَي شَرْطِ الشَّيْخَيْنِ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ. | ||
خط ۲۷۳: | خط ۲۷۲: | ||
قال أبو يعلي الخليلي اخذ أبو محمد علم أبيه وأبي زرعة وكان بحرا في العلوم ومعرفة الرجال صنف في الفقه وفي اختلاف الصحابة والتابعين وعلماء الأمصار قال وكان زاهدا يعد من الأبدال... | قال أبو يعلي الخليلي اخذ أبو محمد علم أبيه وأبي زرعة وكان بحرا في العلوم ومعرفة الرجال صنف في الفقه وفي اختلاف الصحابة والتابعين وعلماء الأمصار قال وكان زاهدا يعد من الأبدال... | ||
قلت له كتاب نفيس في الجرح والتعديل أربع مجلدات وكتاب الرد علي الجهمية مجلد ضخم انتخبت منه وله تفسير كبير في عدة مجلدات عامته آثار بأسانيده من أحسن التفاسير. | قلت له كتاب نفيس في الجرح والتعديل أربع مجلدات وكتاب الرد علي الجهمية مجلد ضخم انتخبت منه وله تفسير كبير في عدة مجلدات عامته آثار بأسانيده من أحسن التفاسير. | ||
... قال الإمام أبو الوليد الباجي عبد الرحمن بن أبي حاتم ثقة حافظ. <ref>سير أعلام النبلاء ج13، ص263 ـ269</ref> | ... قال الإمام أبو الوليد الباجي عبد الرحمن بن أبي حاتم ثقة حافظ.<ref>سير أعلام النبلاء ج13، ص263 ـ269</ref> | ||
عبد الرحمن، فرزند ابي حاتم، علامه، حافظ... ابو الحسن علي بن ابراهيم رازي گفته است كه خداوند، او را در نور و جلوه قرار داده بود و هر كس به او نگاه مي كرد، شادمان مي شد... | عبد الرحمن، فرزند ابي حاتم، علامه، حافظ... ابو الحسن علي بن ابراهيم رازي گفته است كه خداوند، او را در نور و جلوه قرار داده بود و هر كس به او نگاه مي كرد، شادمان مي شد... | ||
خط ۲۹۳: | خط ۲۹۲: | ||
براي اثبات ولايت اميرمؤمنان علیهالسلام از اين روايت، بايد سه مقدمه ثابت شود:<br> | براي اثبات ولايت اميرمؤمنان علیهالسلام از اين روايت، بايد سه مقدمه ثابت شود:<br> | ||
1. علي بن أبي طالب علیهالسلام محبوبترین مخلوق نزد خدا و رسول او است؛<br> | 1. علي بن أبي طالب علیهالسلام محبوبترین مخلوق نزد خدا و رسول او(صلیالله علیه وآله وسلّم) است؛<br> | ||
2. هر كس محبوبترین مخلوق نزد خدا و رسول باشد، از تمام خلايق برتر است؛<br> | 2. هر كس محبوبترین مخلوق نزد خدا و رسول(صلیالله علیه وآله وسلّم) باشد، از تمام خلايق برتر است؛<br> | ||
3. هر كس از تمام خلايق برتر باشد، او بايد جانشين رسول خدا | 3. هر كس از تمام خلايق برتر باشد، او بايد جانشين رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) شود.<br> | ||
نتيجه: اميرمؤمنان علیهالسلام خليفه بلا فصل رسول خدا صلیالله عليه وآله است. | نتيجه: اميرمؤمنان علیهالسلام خليفه بلا فصل رسول خدا صلیالله عليه وآله است. | ||
خط ۳۰۵: | خط ۳۰۴: | ||
گرامي ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست | گرامي ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست | ||
بنابراين، وقتي ثابت شود كه اميرمؤمنان گرامي ترين فرد نزد خداوند است، ثابت میشود كه آن حضرت از هر جهت برترين فرد در ميان خلايق است. | بنابراين، وقتي ثابت شود كه اميرمؤمنان گرامي ترين فرد نزد خداوند است، ثابت میشود كه آن حضرت از هر جهت برترين فرد در ميان خلايق است. | ||
مقدمه سوم نيز با قاعده «قبح تقديم مفضول بر افضل» ثابت میشود؛ چرا كه تقديم مفضول با وجود فاضل يا افضل، يا از روي جهل و نشناختن افضل است، يا از روي هواي نفس، احتياج، ترس و... و تمام اين امور براي خداي متعال محال است؛ بنابراين، خداوند اميرمؤمنان علیهالسلام را كه از ديدگاه او برترين مخلوق است، براي جانشيني رسول خدا | مقدمه سوم نيز با قاعده «قبح تقديم مفضول بر افضل» ثابت میشود؛ چرا كه تقديم مفضول با وجود فاضل يا افضل، يا از روي جهل و نشناختن افضل است، يا از روي هواي نفس، احتياج، ترس و... و تمام اين امور براي خداي متعال محال است؛ بنابراين، خداوند اميرمؤمنان علیهالسلام را كه از ديدگاه او برترين مخلوق است، براي جانشيني رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) مقدم و تعيين شده است. | ||
شيخ مفيد در دلالت اين روايت بر ولايت اميرمؤمنان علیهالسلام مینویسد: | شيخ مفيد در دلالت اين روايت بر ولايت اميرمؤمنان (علیهالسلام) مینویسد: | ||
ومنها: قوله | ومنها: قوله (صلیالله علیه وآله وسلّم) علي الاتفاق: «اللهم ائتني بأحب خلقك إليك، يأكل معي من هذا الطائر» فجاءه بأميرِ المؤمنينَ (علیهالسلام)، فأكَلَ معه، وقد ثبت أن أحبَ الخلق إلي الله تعالي أفضلُهم عنده، إذ كانت محبتُه مُنْبِئَةً عن الثواب دون الهوي وميل الطِّباع، وإذا صح أنه أفضلُ خلقِ الله تعالي ثَبَتَ أنه كان الإمام، لفساد تقدم المفضول علي الفاضل في النبوةِ وخلافتِها العامةِ في الأنام. <ref> الشيخ المفيد، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبي عبدالله العكبري، البغدادي (متوفاي413 هـ)،الإفصاح في إمامة أمير المؤمنين (علیهالسلام)، ص33، تحقيق و نشر: مركز مؤسسة البعثة للطباعة والنشر ـ قم، الطبعة الأولي، 1412هـ</ref> | ||
يكي از روايات اين سخن رسول خدا | يكي از روايات اين سخن رسول خدا ص(صلیالله علیه وآله وسلّم) است كه شيعه و سني بر آن اتفاق دارند كه فرمود: «خدايا محبوبترین خلقت را پيش من بياور تا من از اين مرغ ميل نمايد»؛ پس اميرمؤمنان علیهالسلام آمد و به همراه آن حضرت از آن مرغ نوشجان كرد. | ||
و بهدرستی ثابت شده كه محبوبترین مخلوق نزد خداوند، برترين آنها است؛ چرا كه محبت خداوند از حق سرچشمه مي گيرد، نه از هواي نفس و خواهش طبع. وقتي آن حضرت برترين مخلوق خداوند باشد، ثابت میشود كه او امام است؛ به دليل فاسد بودن تقديم مفضول بر فاضل در نبوت و خلافت عامه خداوند بر مردم. | و بهدرستی ثابت شده كه محبوبترین مخلوق نزد خداوند، برترين آنها است؛ چرا كه محبت خداوند از حق سرچشمه مي گيرد، نه از هواي نفس و خواهش طبع. وقتي آن حضرت برترين مخلوق خداوند باشد، ثابت میشود كه او امام است؛ به دليل فاسد بودن تقديم مفضول بر فاضل در نبوت و خلافت عامه خداوند بر مردم. | ||
و سيد مرتضي در الفصول المختاره مینویسد: | و سيد مرتضي در الفصول المختاره مینویسد: | ||
ومن كلام الشيخ أدام الله عزه سئل في مجلس الشريف أبي الحسن أحمد بن القاسم العلوي المحمدي، فقيل له: ما الدليل علي أن أمير المؤمنين علي بن أبي طالب كان أفضل الصحابة؟ فقال: الدليل علي ذلك قول النبي (ص): (اللهم ائتني بأحب خلقك إليك يأكل معي من هذا الطائر) فجاء أمير المؤمنين - علیهالسلام - وقد ثبت أن أحب الخلق إلي الله سبحانه وتعالي أعظمهم ثوابا عند الله وأن أعظم الناس ثوابا لا يكون إلا لأنه أشرفهم أعمالا وأكثرهم عبادة لله تعالي، وفي ذلك برهان علي فضل أمير المؤمنين - علیهالسلام - علي الخلق كلهم سوي النبي ( | ومن كلام الشيخ أدام الله عزه سئل في مجلس الشريف أبي الحسن أحمد بن القاسم العلوي المحمدي، فقيل له: ما الدليل علي أن أمير المؤمنين علي بن أبي طالب كان أفضل الصحابة؟ فقال: الدليل علي ذلك قول النبي (ص): (اللهم ائتني بأحب خلقك إليك يأكل معي من هذا الطائر) فجاء أمير المؤمنين - علیهالسلام - وقد ثبت أن أحب الخلق إلي الله سبحانه وتعالي أعظمهم ثوابا عند الله وأن أعظم الناس ثوابا لا يكون إلا لأنه أشرفهم أعمالا وأكثرهم عبادة لله تعالي، وفي ذلك برهان علي فضل أمير المؤمنين - علیهالسلام - علي الخلق كلهم سوي النبي (صلیالله علیه وآله وسلّم).<ref> المرتضي علم الهدي، ابوالقاسم علي بن الحسين بن موسي بن محمد بن موسي بن إبراهيم بن الإمام موسي الكاظم علیهالسلام (متوفاي436هـ)، الفصول المختارة، ص96، تحقيق السيد علي مير شريفي، ناشر: دار المفيد ـ بيروت، الطبعة: الثانية، 1414 هـ ـ 1993م.</ref> | ||
از سخنان شيخ (مفيد) كه خداوند عزت او را مستدام بدارد، در مجلس شريف ابوالحسن احمد بن القاسم علوي محمدي است كه از او سؤال شد: چه دليلي وجود دارد كه اميرمؤمنان علي بن أبي طالب از همه اصحاب برتر است؟ پس گفت: دليل بر اين مطلب اين گفته رسول خدا | از سخنان شيخ (مفيد) كه خداوند عزت او را مستدام بدارد، در مجلس شريف ابوالحسن احمد بن القاسم علوي محمدي است كه از او سؤال شد: چه دليلي وجود دارد كه اميرمؤمنان علي بن أبي طالب از همه اصحاب برتر است؟ پس گفت: دليل بر اين مطلب اين گفته رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم)ه است كه فرمود: «خداوندا محبوبترین مخلوقاتت را بياور تا با من از اين مرغ تناول كند» پس اميرمؤمنان علیهالسلام آمد. بهدرستی ثابت شده است كه محبوبترین خلق در نزد خدا، ثوابش نزد او از همه بيشتر است و كسي كه ثوابش از همه بيشتر باشد، بدون شك از همه مخلوقات عملش بيشتر و برتر و عبادتش زيادتر است. و اين دليل است بر فضيلت امير المؤمنين (علیهالسلام) بر تمام مردم به جز پيامبر اكرم صلیالله عليه و آله. | ||
كتاب الفصول المختارة، مجموعه اي از مناظرات و گفتگوهاي شيخ مفيد رضوان الله تعالي عليه است كه توسط شاگرد بزرگوار و دانشمند او سيد مرتضي علم الهدي تحت عنوان «الفصول المختارة» جمع آوري شده است. | كتاب الفصول المختارة، مجموعه اي از مناظرات و گفتگوهاي شيخ مفيد رضوان الله تعالي عليه است كه توسط شاگرد بزرگوار و دانشمند او سيد مرتضي علم الهدي تحت عنوان «الفصول المختارة» جمع آوري شده است. | ||
وي اين كتاب را از دو كتاب شيخ به نام هاي «المجالس» و «العيون و المحاسن» گزينش و تلخيص كرده كه در مقدمه كتاب از آنها نام میبرد؛ ولي متأسفانه هيچ يك از اين دو كتاب در حال حاضر در اختيار ما نيست و همچون ديگر ميراث هاي گرانبهاي شيعه در طول تاريخ از بين رفته است. | وي اين كتاب را از دو كتاب شيخ به نام هاي «المجالس» و «العيون و المحاسن» گزينش و تلخيص كرده كه در مقدمه كتاب از آنها نام میبرد؛ ولي متأسفانه هيچ يك از اين دو كتاب در حال حاضر در اختيار ما نيست و همچون ديگر ميراث هاي گرانبهاي شيعه در طول تاريخ از بين رفته است. | ||
همچنين سيد مرتضي مناظرات و مطالب ديگري را كه از زبان شيخ مفيد شنيده و يا خود در آن حضور داشته، بر اين مجموعه افزوده است. بنابراين سيد در فراهم كردن «الفصول المختارة» از سه منبع استفاده كرده است: | همچنين سيد مرتضي مناظرات و مطالب ديگري را كه از زبان شيخ مفيد شنيده و يا خود در آن حضور داشته، بر اين مجموعه افزوده است. بنابراين سيد در فراهم كردن «الفصول المختارة» از سه منبع استفاده كرده است: | ||
1. كتاب المجالس؛ 2. كتاب العيون والمحاسن؛ 3. شنيده هاي خود سيد مرتضي از زبان شيخ مفيد. | 1. كتاب المجالس؛<br> | ||
2. كتاب العيون والمحاسن؛ 3. شنيده هاي خود سيد مرتضي از زبان شيخ مفيد. | |||
علامه مجلسي رضوان الله تعالي عليه بعد از نقل روايت طير مینویسد: | علامه مجلسي رضوان الله تعالي عليه بعد از نقل روايت طير مینویسد: | ||
اعلم أن تلك الأخبار مع تواترها واتفاق الفريقين علي صحتها تدل علي كونه - صلوات الله عليه - أفضل الخلق وأحق بالخلافة بعد الرسول صلیالله عليه وآله وسلم. | اعلم أن تلك الأخبار مع تواترها واتفاق الفريقين علي صحتها تدل علي كونه - صلوات الله عليه - أفضل الخلق وأحق بالخلافة بعد الرسول صلیالله عليه وآله وسلم. | ||
خط ۴۹۳: | خط ۴۹۳: | ||
نزديك است كه حافظان ناصبي، با اجماع بگويند كه حديث طير باطل است! و حتي مبالغه كرده و نقل اين روايت را علامت ضعف راوي میدانند! و هر كسي كه اين روايت را نقل كرده است، بهخاطر نقل اين روايت تضعيف کردهاند! و همچنين ذهبي در "ميزان" چنين كرده است و ناصبي بودن خويش را به وضوح آشكار ساخته است. | نزديك است كه حافظان ناصبي، با اجماع بگويند كه حديث طير باطل است! و حتي مبالغه كرده و نقل اين روايت را علامت ضعف راوي میدانند! و هر كسي كه اين روايت را نقل كرده است، بهخاطر نقل اين روايت تضعيف کردهاند! و همچنين ذهبي در "ميزان" چنين كرده است و ناصبي بودن خويش را به وضوح آشكار ساخته است. | ||
اما در كتاب «تاريخ الاسلام» به ميانهروي روي آورده است و اين روايت را نقل كرده و سپس میگوید: | اما در كتاب «تاريخ الاسلام» به ميانهروي روي آورده است و اين روايت را نقل كرده و سپس میگوید: | ||
اين روايت اسناد فراواني دارد كه به آنها اشكال گرفته شده است، بعضي از آنها طبق شرط سنن است و يكي از بهترين آنها روايت «قطن بن نسير» استاد مسلم در صحيح است كه... از انس روايت شده است به رسول خدا ( | اين روايت اسناد فراواني دارد كه به آنها اشكال گرفته شده است، بعضي از آنها طبق شرط سنن است و يكي از بهترين آنها روايت «قطن بن نسير» استاد مسلم در صحيح است كه... از انس روايت شده است به رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلّم) يك پرنده كباب شده هديه داده شد، آن حضرت فرمود: خداوندا دوست داشتني ترين مخلوقاتت در نزد خودت را بياور تا با من غذا بخورد، و علي آمد و با او غذا خورد. | ||
اين روايت طبق شرط مسلم است، اگرچه ذهبي خوشش نمیآید كه به اين مطلب تصريح كند، و به همين سبب گفته است كه «نيكو» است. ولي در حقيقت اين در اصطلاح آنها هم معني صحيح است. | اين روايت طبق شرط مسلم است، اگرچه ذهبي خوشش نمیآید كه به اين مطلب تصريح كند، و به همين سبب گفته است كه «نيكو» است. ولي در حقيقت اين در اصطلاح آنها هم معني صحيح است. | ||
اما بعد اگر حديث طير صحيح نباشد، ديگر هيچ روايتي در دنيا صحيح نيست و هيچ روايتي متواتر نخواهد شد. | اما بعد اگر حديث طير صحيح نباشد، ديگر هيچ روايتي در دنيا صحيح نيست و هيچ روايتي متواتر نخواهد شد. |