confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
خط ۸۴۰: | خط ۸۴۰: | ||
===اشكال دهم: رسول خدا عادت نداشت كه تنها غذا بخورد. === | ===اشكال دهم: رسول خدا عادت نداشت كه تنها غذا بخورد. === | ||
رسول خدا عادت نداشت كه تنها غذا بخورد: ملا علي هروي در ذيل روايت طير اشكال خنده داري را از حسين بن عبدالله طيبي شارح كتاب مشكاة المصابيح نقل میکند كه چون رسول خدا صلیالله عليه وآله دوست نداشت تنهائي غذا بخورد، از خداوند چنين درخواستي كرد؛ پس منظور رسول خدا محبوبترین فرد در نزد خداوند از ميان پسر عموهايش بوده: | رسول خدا (صلیالله عليه وآله و سلم) عادت نداشت كه تنها غذا بخورد: ملا علي هروي در ذيل روايت طير اشكال خنده داري را از حسين بن عبدالله طيبي شارح كتاب مشكاة المصابيح نقل میکند كه چون رسول خدا صلیالله عليه وآله دوست نداشت تنهائي غذا بخورد، از خداوند چنين درخواستي كرد؛ پس منظور رسول خدا محبوبترین فرد در نزد خداوند از ميان پسر عموهايش بوده: | ||
قال الطيبيُّ: والوجهُ الذي يقتضيه المقامَ هو الوجه الثاني (اي أنه أراد به أحبَّ خلقِه إليه من بني عَمِّه وذويه) لأنه ( | قال الطيبيُّ: والوجهُ الذي يقتضيه المقامَ هو الوجه الثاني (اي أنه أراد به أحبَّ خلقِه إليه من بني عَمِّه وذويه) لأنه (صلیالله عليه وآله و سلم) كان يَكْرِهُ أن يأكلَ وحدَهُ لأنه ليس من شيمةِ أهل المُروءاتِ، فطلب من الله تعالي أن يُؤتِيَ له من يُؤاكِلُه وكان ذلك براً وإحساناً منه إليه وأبرَّ المَبَرّات بذوي الرحم وصلتِه، كأنه قال: بأحبِّ خلقكَ إليكَ من ذوي القرابَةِ القريبةِ ومن هو أولي بإحساني وبري إليه. اه. | ||
طيبي گفته: ديدگاهي كه شايسته اين روايت است، ديدگاه دوم است (يعني اين كه منظور رسول خدا محبوبترین مخلوق از بين پسر عموها و خانواده اش بوده)؛ چرا كه رسول خدا دوست نداشت، تنهائي غذا بخورد؛ زيرا اين كار از اخلاق اهل مروت نيست؛ پس رسول خدا از خداوند خواست تا كسي را بياورد تا با او غذا بخورد. و اين كار، نيكي و احسان از جانب آن حضرت به آن شخص بود، و برترين نيكي و احسان اين است كه به نزديكان و خانواده انسان باشد؛ مثل اين كه رسول خدا گفته باشد: خدايا محبوبترین مخلوق از ميان فاميل هاي نزديكم را كه از همه شایستهتر به نيكي و احسان من باشد، نزدم بياور.... | طيبي گفته: ديدگاهي كه شايسته اين روايت است، ديدگاه دوم است (يعني اين كه منظور رسول خدا محبوبترین مخلوق از بين پسر عموها و خانواده اش بوده)؛ چرا كه رسول خدا دوست نداشت، تنهائي غذا بخورد؛ زيرا اين كار از اخلاق اهل مروت نيست؛ پس رسول خدا از خداوند خواست تا كسي را بياورد تا با او غذا بخورد. و اين كار، نيكي و احسان از جانب آن حضرت به آن شخص بود، و برترين نيكي و احسان اين است كه به نزديكان و خانواده انسان باشد؛ مثل اين كه رسول خدا گفته باشد: خدايا محبوبترین مخلوق از ميان فاميل هاي نزديكم را كه از همه شایستهتر به نيكي و احسان من باشد، نزدم بياور.... | ||
بعد خود ملا علي هروي در پاسخ او مینویسد: | بعد خود ملا علي هروي در پاسخ او مینویسد: | ||
خط ۸۴۸: | خط ۸۴۸: | ||
ترديدي نيست كه عمو شایستهتر از پسر عمو است؛ همچنين دختر و فرزندان او در نيكي و احسان شایستهتر هستند. البته سخن طيبي زماني درست است كه هيچ كس در آن جا نبوده باشد كه با آن حضرت غذا بخورد؛ در حالي ترديدي در وجود آن نيست؛ بهویژه كه أنس خادم آن حضرت در آن جا حاضر بوده؛ و پيامبر عادت نداشت كه با او غذا نخورد. | ترديدي نيست كه عمو شایستهتر از پسر عمو است؛ همچنين دختر و فرزندان او در نيكي و احسان شایستهتر هستند. البته سخن طيبي زماني درست است كه هيچ كس در آن جا نبوده باشد كه با آن حضرت غذا بخورد؛ در حالي ترديدي در وجود آن نيست؛ بهویژه كه أنس خادم آن حضرت در آن جا حاضر بوده؛ و پيامبر عادت نداشت كه با او غذا نخورد. | ||
====جواب اشکال دهم:==== | ====جواب اشکال دهم:==== | ||
اولاً: اگر دليل اين دعا و درخواست رسول خدا صلیالله عليه وآله اين بود كه آن حضرت دوست نداشت تنهائي غذا بخورد، چرا با أنس بن مالك و همچنين سفينه كه هر دو خادم رسول خدا صلیالله عليه وآله و در آن جا حاضر بودند، همسفره نشدند؟ | اولاً: اگر دليل اين دعا و درخواست رسول خدا (صلیالله عليه وآله و سلم) اين بود كه آن حضرت دوست نداشت تنهائي غذا بخورد، چرا با أنس بن مالك و همچنين سفينه كه هر دو خادم رسول خدا صلیالله عليه وآله و در آن جا حاضر بودند، همسفره نشدند؟ | ||
آيا شايسته است كه مرد كريمي همچون رسول خدا صلیالله عليه | آيا شايسته است كه مرد كريمي همچون رسول خدا (صلیالله عليه وآله و سلم)، خادمش را دم در نگاه دارد و خودش به تنهائي غذا بخورد؟<br> | ||
ثانياً: اگر منظور آن حضرت تنها همسفره شدن با شخص ديگري بود، چرا ابوبكر، عمر و عثمان را از در خانه اش راند و با آنها همسفره نشد؟ چرا با خود عائشه و حفصه همسفره نشد؟ مگر آنها رحم و عيال آن حضرت محسوب نمي شدند؟ | |||
ثالثاً: حتي اگر بپذيريم كه منظور آن حضرت نيكي به ارحام بوده و نيكي به آنها از نيكي به خادم و دربان و همسر شایستهتر باشد؛ طبق معيار جناب طيبي، صديقه طاهره سلاماللهعلیها و همچنين همسران عثمان كه به ادعاي اهلسنت دختران پيامبر بودند، اولويت و شايستگي بيشتري داشتند كه پيغمبر با آنها همسفره شود. چرا آنها را دعوت نكرد؟ | ثانياً: اگر منظور آن حضرت تنها همسفره شدن با شخص ديگري بود، چرا ابوبكر، عمر و عثمان را از در خانه اش راند و با آنها همسفره نشد؟ چرا با خود عائشه و حفصه همسفره نشد؟ مگر آنها رحم و عيال آن حضرت محسوب نمي شدند؟<br> | ||
رابعاً: اگر منظور رسول خدا صلیالله عليه وآله نيكي به نزديكانش بود، چرا عائشه و حفصه دعا كردند كه خدايا اين شخص را پدران من قرار بده؟ | |||
قَالَتْ عَائِشَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا: اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ أَبِي، وَقَالَتْ حَفْصَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا: اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ أَبِي. | ثالثاً: حتي اگر بپذيريم كه منظور آن حضرت نيكي به ارحام بوده و نيكي به آنها از نيكي به خادم و دربان و همسر شایستهتر باشد؛ طبق معيار جناب طيبي، صديقه طاهره سلاماللهعلیها و همچنين همسران عثمان كه به ادعاي اهلسنت دختران پيامبر بودند، اولويت و شايستگي بيشتري داشتند كه پيغمبر با آنها همسفره شود. چرا آنها را دعوت نكرد؟<br> | ||
رابعاً: اگر منظور رسول خدا صلیالله عليه وآله نيكي به نزديكانش بود، چرا عائشه و حفصه دعا كردند كه خدايا اين شخص را پدران من قرار بده؟ قَالَتْ عَائِشَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا: اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ أَبِي، وَقَالَتْ حَفْصَةُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا: اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ أَبِي.<br> | |||
چرا أنس بن مالك آرزو میکند كه خداوند اين شخص را سعد بن عباده از أنصار قرار دهد: | چرا أنس بن مالك آرزو میکند كه خداوند اين شخص را سعد بن عباده از أنصار قرار دهد: | ||
اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ سَعْدَ بْنَ عُبَادَةَ. | اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ سَعْدَ بْنَ عُبَادَةَ. |