۲۱٬۸۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
| تاریخ درگذشت = | | تاریخ درگذشت = | ||
| محل درگذشت = | | محل درگذشت = | ||
| استادان = {{فهرست جعبه افقی |اتین ژیلسون|لوئی ماسینیون |[[سید محمدحسین | | استادان = {{فهرست جعبه افقی |اتین ژیلسون|لوئی ماسینیون |[[سید محمدحسین طباطبایی]]}} | ||
| شاگردان = | | شاگردان = | ||
| دین = [[اسلام]] | | دین = [[اسلام]] | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
'''هانری کُربَن'''، فیلسوف، ایرانشناس و اسلامشناس فرانسوی بودهاست. ایشان در چهاردهم آوریل سال ۱۹۰۳م در [[پاریس]] و در یک خانوادۀ [[کاتولیک]] به دنیا آمد. در کنار آموزشهای متداول، در یک مدرسه عالی علوم مسیحی آموزشهای مذهبی دید. در سال ۱۹۱۹ م، جهت ادامه تحصیل در رشتۀ فلسفه وارد [[دانشگاه سوربُن]] شده و در سال ۱۹۲۵ م، لیسانس و سپس در سال ۱۹۲۶ م، گواهینامه عالی فلسفه را کسب کرد. وی در طی این سالها توانست زبانهای کلاسیک اروپایی، عربی و فارسی را بیاموزد. کُربَن گرچه هنگام تولد [[پروتستان]] بود؛ لکن با سنت [[کاتولیک]] پرورش یافت. او در ۱۹۲۸ م، از طریق مدیر بخش مطالعات اسلامیِ دانشگاه سوربن با آثار سهروردی آشنا شد. سالها بعد اظهار داشت که آشنایی او با سهروردی، تکلیف سرنوشت معنوی او را برای عبور از این جهان مشخص کرد. | '''هانری کُربَن'''، فیلسوف، ایرانشناس و اسلامشناس فرانسوی بودهاست. ایشان در چهاردهم آوریل سال ۱۹۰۳م در [[پاریس]] و در یک خانوادۀ [[کاتولیک]] به دنیا آمد. در کنار آموزشهای متداول، در یک مدرسه عالی علوم مسیحی آموزشهای مذهبی دید. در سال ۱۹۱۹ م، جهت ادامه تحصیل در رشتۀ فلسفه وارد [[دانشگاه سوربُن]] شده و در سال ۱۹۲۵ م، لیسانس و سپس در سال ۱۹۲۶ م، گواهینامه عالی فلسفه را کسب کرد. وی در طی این سالها توانست زبانهای کلاسیک اروپایی، عربی و فارسی را بیاموزد. کُربَن گرچه هنگام تولد [[پروتستان]] بود؛ لکن با سنت [[کاتولیک]] پرورش یافت. او در ۱۹۲۸ م، از طریق مدیر بخش مطالعات اسلامیِ دانشگاه سوربن با آثار سهروردی آشنا شد. سالها بعد اظهار داشت که آشنایی او با سهروردی، تکلیف سرنوشت معنوی او را برای عبور از این جهان مشخص کرد. | ||
== سفر به ایران == | |||
با پایان یافتن [[جنگ جهانی دوم]]، و به دنبال سفری که او در سپتامبر ۱۹۴۵ م به [[ایران]] داشت، وزارت امور خارجه [[فرانسه]] ریاست بخش ایرانشناسی [[مؤسسه ایران و فرانسه]] را به او واگذار کرد. شرایط فراهم شد تا وی سالی چندبار به [[ایران]] سفر کند و با سید محمد کاظم عصار، [[علامه طباطبایی]] و سید جلالالدین آشتیانی به بحث و گفتوگو بپردازد. از آن پس کربن به مدت بیست سال، اول هر پاییز به ایران سفر میکرد و در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران تدریس مینمود. کربن در پایان پاییز مجدداً به پاریس بازمیگشت و در دانشگاه سوربن به تدریس حکمت و عرفان اسلامی ایران مشغول میشد | |||
== نظر وی دربارۀ قرآن == | == نظر وی دربارۀ قرآن == | ||
وی درباره [[قرآن]] میگوید: «اگر قرآن و اندیشههای محمد خرافی بود و از جانب خداوند نبود، هرگز جرات نمیکرد حرفی از علم به میان آورد و بشر را به علم و تعقل و تفکر دعوت کند. هیچ اندیشهای به اندازه قرآن محمد انسان را به دانش فرا نخوانده است، تا آنجا که نزدیک به نه صد و پنجاه بار در قرآن از علم و عقل و فکر سخن رفته است». | وی درباره [[قرآن]] میگوید: «اگر قرآن و اندیشههای محمد خرافی بود و از جانب خداوند نبود، هرگز جرات نمیکرد حرفی از علم به میان آورد و بشر را به علم و تعقل و تفکر دعوت کند. هیچ اندیشهای به اندازه قرآن محمد انسان را به دانش فرا نخوانده است، تا آنجا که نزدیک به نه صد و پنجاه بار در قرآن از علم و عقل و فکر سخن رفته است». |