confirmed
۵٬۷۴۷
ویرایش
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
== خلاصه عقاید ماتریدیه == | == خلاصه عقاید ماتریدیه == | ||
ماتریدیان همچون دیگر متکلمان اهلسنت و جماعت، درباره توحید تعصب خاصی دارند و از این نظر | ماتریدیان همچون دیگر متکلمان اهلسنت و جماعت، درباره توحید تعصب خاصی دارند و از این نظر عنوان فاعلیت و خالقیت را فقط برای خداوند جایز میدانند و برای انسان هیچ شأنی جز کسب که به معنای نوعی انتساب فعل به فاعل است، قائل نیستند. با اینحال نمیتوان از وجود تفاوت آرای اشاعره و ماتریدیه و حتی میان آرای اشاعره متقدم و اشاعره متاخر غافل شد. | ||
مثلا ابوالحسن اشعری [[نظریهکسب]] را بهگونهای تفسیر میکند که جز | مثلا ابوالحسن اشعری [[نظریهکسب]] را بهگونهای تفسیر میکند که جز انتسابِ اعتباری فعل به فاعل، چیز دیگری را ثابت نمیکند و در فرض اثبات قدرت برای انسان، به شرطی آن را میپذیرد که آن قدرت هیچ تاثیری نه در خلق فعل داشته باشد و نه در عنوان آن. اما اشاعره پس از او خصوصا ماتریدیه برای انسان در باره افعالش، انتسابیحقیقی قایلاند. | ||
=== اثبات خدا === | === اثبات خدا === | ||
ماتریدیه برای اثبات خدا و مباحث توحید، عموماً بر براهینی که دیگر متکلمان نیز به آن اشاره کردند، تکیه میکنند که میتوان به برهان حدوث، برهان وجوب و امکان و برهان نظم اشاره کرد. یکی از براهین جالب توجهی که ماتریدی آن را به چالش میکشد، برهان شرّ است. او از این برهان که بهطور معمول برای انکار خداوند به کار میرود برای اثبات وجود صانع بهره میجوید: «اگر عالم خود به خود به وجود آمده باشد، | ماتریدیه برای اثبات خدا و مباحث مربوط به توحید، عموماً بر براهینی که دیگر متکلمان نیز به آن اشاره کردند، تکیه میکنند که میتوان به برهان حدوث، برهان وجوب و امکان و برهان نظم اشاره کرد. یکی از براهین جالب توجهی که ماتریدی آن را به چالش میکشد، برهان شرّ است. او از این برهان که بهطور معمول برای انکار خداوند به کار میرود برای اثبات وجود صانع بهره میجوید. مینویسد: «اگر عالم خود به خود به وجود آمده باشد، باید برای خود بهترین و نیکوترین صفات و حالات را پدید میآورد و در این صورت شرور و زشتیها وجود نمیداشت و وجود اینها دلیل بر این است که جهان خود به خود به وجود نیامده بلکه موجودی غیر از خودش آن را به وجود آورده است»<ref>.ماتریدی، ابو منصور، التوحید، تحقیق: فتحالله خلیف، ص 17، مصر، اسکندریه، دارالجامعات، بیتا.</ref> | ||
=== افعال اختیاری === | === افعال اختیاری === | ||
ماتریدیان در | ماتریدیان در باره افعال اختیاری بیشتر از اشاعره به امر بینالامرین گرایش دارند. از دیدگاه این مکتب، انسان فاعل واقعی افعال خویش است، چون با اراده و قدرتی که خدا به او میدهد فعل را با مباشرت مستقیم ایجاد میکند که البته این ایجاد به معنای خلق نیست. آنها معتقدند که فعل انسان غیر از فعل خداوند است. فعل خدا جنبه خلقی و فعل انسان جنبه کسبی و توصیفی دارد. مثلا نشستن و برخاستن فعل انسان است، اما اصل آن را خدا خلق میکند. پس ذات نشستن و برخاستن که ناشی از حرکت است، آفریده خداوند است، ولی نشستن و برخاستن که ناشی از اراده و اختیار انسان است، ناشی از فعل انسان. در یک جمله کوتاه میتوان گفت که اصل عمل را خدا میآفریند و عنوان عمل را انسان با نیتش آماده و با قدرت اعطایی از جانب خداوند ایجاد میکند. پس ایجاد هر فعلی از سوی خداوند، منوط به نیت انسان است. با این حساب، در نگاه ماتریدیه معیار جزا(ثواب و عقاب) نیت فعل و انجام آن است، زیرا «اِنّما الاعمالُ بالنیّات».<ref> با اقتباس از دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۷، ص ۶۴۲۶.</ref> | ||
ماتریدیه برخلاف اشاعره معتقدند تکلیف ما لایطاق یعنی تکلیف انجام کار بر کسی که از طاقتش خارج است، خلاف عدالت و حکمت الهی است. در حالی که اشاعره معتقدند که خداوند میتواند بندگانش را مجبور به تکالیفی بکند که از قدرتشان خارج است..<ref>با استفاده از دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۶، ص ۶۰۵۹.</ref> | ماتریدیه برخلاف اشاعره معتقدند تکلیف ما لایطاق یعنی تکلیف انجام کار بر کسی که از طاقتش خارج است، خلاف عدالت و حکمت الهی است. در حالی که اشاعره معتقدند که خداوند میتواند بندگانش را مجبور به تکالیفی بکند که از قدرتشان خارج است..<ref>با استفاده از دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۶، ص ۶۰۵۹.</ref> | ||