ابوجهل: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ آوریل ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
ابوجهل از بازرگانان ثروت‌مند و اشراف مکّه بود<ref>جامع‌البیان، مج‌11، ج‌20، ص‌119</ref> که چون دیگر هم‌ردیفان خویش، برای دست‌یابی به ریاست [[کعبه]] و در پی آن، ریاست‌ مکّه، با بنی‌هاشم نزاع داشت و [[نبوّت]] را نیز بر همین اساس تحلیل می‌کرد. او می‌گفت: ما و فرزندان [[عبدمناف]] در شَرَف و بزرگی به تنازع برخاستیم؛ اطعام کردند، اطعام کردیم؛ عطا کردند، عطا کردیم تا به نزدیک هم رسیدیم. گفتند از ما پیامبری است که بر او [[وحی]] می‌شود! این را دیگر نفهمیدیم. به خدا سوگند! هرگز بدو [[ایمان]] نیاورده، تصدیقش نخواهیم کرد<ref> السیر و المغازی، ص‌210</ref>.
ابوجهل از بازرگانان ثروت‌مند و اشراف مکّه بود<ref>جامع‌البیان، مج‌11، ج‌20، ص‌119</ref> که چون دیگر هم‌ردیفان خویش، برای دست‌یابی به ریاست [[کعبه]] و در پی آن، ریاست‌ مکّه، با بنی‌هاشم نزاع داشت و [[نبوّت]] را نیز بر همین اساس تحلیل می‌کرد. او می‌گفت: ما و فرزندان [[عبدمناف]] در شَرَف و بزرگی به تنازع برخاستیم؛ اطعام کردند، اطعام کردیم؛ عطا کردند، عطا کردیم تا به نزدیک هم رسیدیم. گفتند از ما پیامبری است که بر او [[وحی]] می‌شود! این را دیگر نفهمیدیم. به خدا سوگند! هرگز بدو [[ایمان]] نیاورده، تصدیقش نخواهیم کرد<ref> السیر و المغازی، ص‌210</ref>.


ابوجهل از دشمنان سرسخت پیامبر و [[مسلمانان‌]]بود. تلاش و رفتار خشمگینانه و کینه توزانه وی با آنان، در [[شکنجه]] تازه مسلمانانی چون [[یاسر]] و [[سمیّه]] <ref>التعریف، ص‌172</ref> که به قتل این زن و شوهر انجامید، [[تهمت]]<ref>یعقوبی، ج‌2، ص‌28</ref> و افترا به آنان<ref>التعریف، ص‌172</ref>، جلوگیری از استماع قرآن<ref>قرطبی، ج‌15، ص‌236</ref>، و برقراری رابطه دیگران با پیامبر<ref> اسباب‌النزول، ص‌381؛ مجمع‌البیان، ج‌10، ص‌584</ref>، کوشش برای انعقاد [[پیمان صحیفه]] مبنی بر یاری نرساندن به پیامبر(صلی الله علیه)و کوشش بر عدم نقض آن<ref> السیر و المغازی، ص‌161 و 166</ref>، طرّاحی قتل پیامبر<ref>سیره ابن هشام، ج‌2، ص‌480؛ مجمع‌البیان، ج4، ص‌826</ref>، به راه انداختن [[جنگ بدر]]<ref>الطبقات، ج‌2، ص‌9؛ یعقوبی، ج2، ص‌45</ref> و… آشکار است.  
ابوجهل از دشمنان سرسخت پیامبر و [[مسلمانان‌]]بود. تلاش و رفتار خشمگی‌نانه و کینه توزانه وی با آنان، در [[شکنجه]] تازه مسلمانانی چون [[عمار یاسر|یاسر]] و [[سمیه]] <ref>التعریف، ص‌172</ref> که به قتل این زن و شوهر انجامید، [[تهمت]]<ref>یعقوبی، ج‌2، ص‌28</ref> و افترا به آنان<ref>التعریف، ص‌172</ref>، جلوگیری از استماع قرآن<ref>قرطبی، ج‌15، ص‌236</ref>، و برقراری رابطه دیگران با پیامبر<ref> اسباب‌النزول، ص‌381؛ مجمع‌البیان، ج‌10، ص‌584</ref>، کوشش برای انعقاد [[پیمان صحیفه]] مبنی بر یاری نرساندن به پیامبر(صلی الله علیه)و کوشش بر عدم نقض آن<ref> السیر و المغازی، ص‌161 و 166</ref>، طرّاحی قتل پیامبر<ref>سیره ابن هشام، ج‌2، ص‌480؛ مجمع‌البیان، ج4، ص‌826</ref>، به راه انداختن [[جنگ بدر]]<ref>الطبقات، ج‌2، ص‌9؛ یعقوبی، ج2، ص‌45</ref> و… آشکار است.  


ابوجهل وقتی شنید که [[عیّاش ابن ابی‌ربیعه]] (برادر مادری‌اش) به [[اسلام]] گرویده، هر شیوه‌ای را برای بازگرداندن او به کارگرفت<ref>سیره ابن هشام، ج‌2، ص‌474</ref> و هنگامی که اندک ملایمت [[ولیدبن‌مغیره]] را به پیامبر دریافت، وی را با حیله بر آن داشت که کلام خداوند را [[سحر]] بخواند<ref>مجمع‌البیان، ج‌10، ص‌584</ref>. (إن هـذا إلاّ سِحرٌ یُؤثَر إن هـذا إلاّ قَولُ البَشرِ)<ref> آیه 24 و 25 مدثر/ 74 </ref> بیان‌گر این واقعه است<ref> اسباب النزول، ص‌381 و 382</ref>.
ابوجهل وقتی شنید که [[عیّاش ابن ابی‌ربیعه]] (برادر مادری‌اش) به [[اسلام]] گرویده، هر شیوه‌ای را برای بازگرداندن او به کارگرفت<ref>سیره ابن هشام، ج‌2، ص‌474</ref> و هنگامی که اندک ملایمت [[ولیدبن‌مغیره]] را به پیامبر دریافت، وی را با حیله بر آن داشت که کلام خداوند را [[سحر]] بخواند<ref>مجمع‌البیان، ج‌10، ص‌584</ref>. (إن هـذا إلاّ سِحرٌ یُؤثَر إن هـذا إلاّ قَولُ البَشرِ)<ref> آیه 24 و 25 مدثر/ 74 </ref> بیان‌گر این واقعه است<ref> اسباب النزول، ص‌381 و 382</ref>.
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱

ویرایش