۸۸٬۳۰۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقالهها') |
جز (جایگزینی متن - 'خارق العاده' به 'خارقالعاده') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
وهابیون و پیروان ابن تیمیه دراثبات مشرکانه بودن استغاثه بغیر خداوند در امور خار العاده علاوه برایاتی نظیر: فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّـهِ أَحَدًا و حدیث لا یستغاث بی إنّما یستغاث بالله عزوجل دلیل تحلیلی نیز ذکر کردهاند. مهمترین استدلال اینان عبارتست از اینکه : استغاثه بغیر خداوند مستلزم نسبت دادن اوصاف مختص به خداوند بغیر خدا میباشد که این امر مستلزم شرک میباشد. | وهابیون و پیروان ابن تیمیه دراثبات مشرکانه بودن استغاثه بغیر خداوند در امور خار العاده علاوه برایاتی نظیر: فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّـهِ أَحَدًا و حدیث لا یستغاث بی إنّما یستغاث بالله عزوجل دلیل تحلیلی نیز ذکر کردهاند. مهمترین استدلال اینان عبارتست از اینکه : استغاثه بغیر خداوند مستلزم نسبت دادن اوصاف مختص به خداوند بغیر خدا میباشد که این امر مستلزم شرک میباشد. | ||
تبیین : استغاثه کننده بغیر خداوند از مدعو میخواهد که کار | تبیین : استغاثه کننده بغیر خداوند از مدعو میخواهد که کار خارقالعاده ای که از توانش خارج است را انجام دهد علاوه بر اینکه در آنجا که مدعو غایب است و استغاثه کننده او را جهت خواستهاش ندا میکند که این امر مستلزم آگاهی مدعو آگاهی از امور غیب میباشد. نتیجه آنکه از آنجا که استغاثه مستلزم نسبت دادن دو صفت قدرت بر انجام کارهای خارقالعاده و نیز آگاهی از امور غیب بر غیر خداوند میباشد و این نوع امور از منظر مسلمانان شرک میباشد از اینرو عمل استغاثه کننده عملی مشرکانه خواهد بود. <ref>رک به : کتاب کشف الشبهات محمدبن عبدالوهاب ص 14-16؛ دیوان النهضه ،محمدبن عبدالوهاب ص 65-67؛</ref> | ||
== نقد دلائل ابن تیمیه و وهابیت در منع استغاثه از غیر خداوند:== | == نقد دلائل ابن تیمیه و وهابیت در منع استغاثه از غیر خداوند:== | ||
باید گفت : اولا اشکال فوق در صورتی وارد است که استغاثه کننده انجام این اعمال را بدون اذن الهی و با غفلت از قدرت لایزال الهی انجام دهد اما اگر این امور با اذن و مشیت الهی نگریسته شود عین توحید خواهد بود. ثانیا همانطور که در مساله توسل بیان گردید قول ابن تیمیه و وهابیت در مشرک نبودن کسی که از غیر خداوند در خواست انجام امورغیر | باید گفت : اولا اشکال فوق در صورتی وارد است که استغاثه کننده انجام این اعمال را بدون اذن الهی و با غفلت از قدرت لایزال الهی انجام دهد اما اگر این امور با اذن و مشیت الهی نگریسته شود عین توحید خواهد بود. ثانیا همانطور که در مساله توسل بیان گردید قول ابن تیمیه و وهابیت در مشرک نبودن کسی که از غیر خداوند در خواست انجام امورغیر خارقالعاده اموری که مدعو قدرت بر انجام ان را دارد مستلزم نوعی شرک است بدین معنا که بر اساس توحید افعالی لازم است تمام افعال هستی را در اصل بخداوند نسبت دهیم حتی امورات عادی بجهت آنکه اراده او فوق همه اراده ها بوده و تا او کاری را اراده ننماید ان کار هیچگاه محقق نخواهد شد. | ||
در تفسیر نمونه نیز در نقد اندیشه وهابیت امده است : | در تفسیر نمونه نیز در نقد اندیشه وهابیت امده است : |