۵۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
</ref> | </ref> | ||
=تاریخ یمن= | =تاریخ یمن= | ||
یمن پیش از اسلام تحت حاکمیت و فرمانروایی سه گروه قرار داشت که به ترتیب زمانی عبارتند از: قوم سبأ و حمیر (که در دوران پیش از میلاد مسیح میزیستند)، حبشیان و سرانجام ایرانیان.<ref>المقتطف من تاریخ الیمن، ص39</ref> در اواخر دوران حاکمیت حبشیان شورشهای بسیاری از سوی مردم این سرزمین برای رهایی یمن از دست حبشیان رخ داد که همگی دستخوش شکست شدند؛ تا اینکه سرانجام به ياري ايرانیان حبشيان را بيرون راندند و از این پس حکمرانان ساسانی ایران حاکمیت یمن را به دست گرفتند و این جریان تا ظهور اسلام ادامه داشت. تاریخ فتح یمن به دست ایرانیان بین سالهای 562 تا 572 میلادی مطابق با دوران کودکی پیامبر اسلام بوده است. با ظهور اسلام آخرین حاکم ایرانی یمن (به نام باذام) به دین اسلام گرویده و حاکمیت وی بر یمن از سوی پیامبر اکرم به رسمیت شناخته شد و ادامه یافت. | یمن پیش از اسلام تحت حاکمیت و فرمانروایی سه گروه قرار داشت که به ترتیب زمانی عبارتند از: قوم سبأ و حمیر (که در دوران پیش از میلاد مسیح میزیستند)، حبشیان و سرانجام ایرانیان.<ref>المقتطف من تاریخ الیمن، ص39</ref> در اواخر دوران حاکمیت حبشیان شورشهای بسیاری از سوی مردم این سرزمین برای رهایی یمن از دست حبشیان رخ داد که همگی دستخوش شکست شدند؛ تا اینکه سرانجام به ياري ايرانیان حبشيان را بيرون راندند و از این پس حکمرانان ساسانی ایران حاکمیت یمن را به دست گرفتند و این جریان تا ظهور اسلام ادامه داشت. تاریخ فتح یمن به دست ایرانیان بین سالهای 562 تا 572 میلادی مطابق با دوران کودکی پیامبر اسلام بوده است. با ظهور اسلام آخرین حاکم ایرانی یمن (به نام باذام) به دین اسلام گرویده و حاکمیت وی بر یمن از سوی پیامبر اکرم به رسمیت شناخته شد و ادامه یافت.<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص 768</ref> | ||
به عقیده محققان، یمن تنها کشور از تبار اعراب سامی است که ریشه و زبانش تغییر نکرده است. اعراب یمن که اکثریت این کشور را تشکیل میدهند ریشه عربی خود را به اعراب قحطانی راجع و در نتیجه خود را عرب اصیل میدانند. مردم یمن بسیار متمدنتر و بافرهنگتر از سایر عربها هستند. | به عقیده محققان، یمن تنها کشور از تبار اعراب سامی است که ریشه و زبانش تغییر نکرده است. اعراب یمن که اکثریت این کشور را تشکیل میدهند ریشه عربی خود را به اعراب قحطانی راجع و در نتیجه خود را عرب اصیل میدانند. مردم یمن بسیار متمدنتر و بافرهنگتر از سایر عربها هستند.<ref>روایتی از دوران معاصر یمن، ص26</ref> | ||
حضور اقوام و تمدنهای کهن باعث شده تا سرزمین یمن مملو از آثار تاریخی و باستانی باشد. از ویژگیهای تمدن یمنی میتوان به ایجاد سرزمینی حاصلخیز و کشاورزی پیشرفته اشاره کرد که آنان را در زمره نخستین اعرابی قرار داد که به مدنیت، معماری و کشاورزی روی آوردند. | حضور اقوام و تمدنهای کهن باعث شده تا سرزمین یمن مملو از آثار تاریخی و باستانی باشد. از ویژگیهای تمدن یمنی میتوان به ایجاد سرزمینی حاصلخیز و کشاورزی پیشرفته اشاره کرد که آنان را در زمره نخستین اعرابی قرار داد که به مدنیت، معماری و کشاورزی روی آوردند.<ref>روایتی از دوران معاصر یمن، ص27</ref> | ||
گفته میشود یمن تنها کشوری است که مردمش بدون جنگ و خونریزی اسلام آوردند. پیامبر اکرم بعد از اینکه دعوت خود را علنی ساختند نامههایی به کشورها و قبایل مختلف نوشتند و آنان را به اسلام دعوت نمودند. ایشان ابتدا خالد بن ولید را همراه با گروهی به یمن فرستادند ولی آنان در طول شش ماهی که در یمن استقرار داشتند نتوانستند کسی را مسلمان کنند. پس از آن پیامبر اکرم امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) را روانه یمن ساختند. در بدو ورود ایشان به یمن افراد قبیله حمدان که یکی از بزرگترین قبائل یمن بود گرد ایشان جمع شده و حضرت نامه پیامبر را برای ایشان قرائت فرمودند. عظمت گفتار پیامبر آنچنان قبیله حمدان را تحت تأثیر قرار داد که همه آنها در مدت یک روز اسلام آوردند. پیامبر اسلام پس از اطلاع از این امر حمد و ثنای الهی به جای آورده و دو بار فرمودند: السلام علی حمدان. | گفته میشود یمن تنها کشوری است که مردمش بدون جنگ و خونریزی اسلام آوردند. پیامبر اکرم بعد از اینکه دعوت خود را علنی ساختند نامههایی به کشورها و قبایل مختلف نوشتند و آنان را به اسلام دعوت نمودند. ایشان ابتدا خالد بن ولید را همراه با گروهی به یمن فرستادند ولی آنان در طول شش ماهی که در یمن استقرار داشتند نتوانستند کسی را مسلمان کنند. پس از آن پیامبر اکرم امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) را روانه یمن ساختند. در بدو ورود ایشان به یمن افراد قبیله حمدان که یکی از بزرگترین قبائل یمن بود گرد ایشان جمع شده و حضرت نامه پیامبر را برای ایشان قرائت فرمودند. عظمت گفتار پیامبر آنچنان قبیله حمدان را تحت تأثیر قرار داد که همه آنها در مدت یک روز اسلام آوردند. پیامبر اسلام پس از اطلاع از این امر حمد و ثنای الهی به جای آورده و دو بار فرمودند: السلام علی حمدان. | ||
پس از گرویدن حمدانیان به اسلام، سایر مردم یمن نیز به تدریج اسلام آوردند. یمنیها به واسطه اینکه به دست امیرالمؤمنین (ع) و بدون خونریزی اسلام آوردهاند افتخار میکنند. آنان پس از اسلام آوردن در صحنههای مختلف حیات دین اسلام نقشهای مهمی را ایفا کردند و در فتوحات و سایر حوادث حضوری فعال داشتند. اسلام آوردن این مردم به واسطه امیرالمؤمنین (ع) منجر به این شد که محبت و علاقه به خاندان نبوت در میان یمنیان بروز و ظهور یابد. | پس از گرویدن حمدانیان به اسلام، سایر مردم یمن نیز به تدریج اسلام آوردند. یمنیها به واسطه اینکه به دست امیرالمؤمنین (ع) و بدون خونریزی اسلام آوردهاند افتخار میکنند. آنان پس از اسلام آوردن در صحنههای مختلف حیات دین اسلام نقشهای مهمی را ایفا کردند و در فتوحات و سایر حوادث حضوری فعال داشتند. اسلام آوردن این مردم به واسطه امیرالمؤمنین (ع) منجر به این شد که محبت و علاقه به خاندان نبوت در میان یمنیان بروز و ظهور یابد.<ref>روایتی از دوران معاصر یمن، ص 36-38</ref> | ||
=ادیان و مذاهب= | =ادیان و مذاهب= | ||
اکثر قریب به اتفاق مردم یمن (حدود 99 درصد) مسلماناند. بنا به نقل دانشنامه آزاد ویکیپدیا، حدود 30٪ از مردم یمن شیعیان زیدی، 50٪ اهل سنت شافعی، 10٪ وهابی و حنبلی، 5٪ مالکی، 4٪ شیعه دوازده امامی و اسماعیلی و 1٪ غیرمسلمان هستند. | اکثر قریب به اتفاق مردم یمن (حدود 99 درصد) مسلماناند. بنا به نقل دانشنامه آزاد ویکیپدیا، حدود 30٪ از مردم یمن شیعیان زیدی، 50٪ اهل سنت شافعی، 10٪ وهابی و حنبلی، 5٪ مالکی، 4٪ شیعه دوازده امامی و اسماعیلی و 1٪ غیرمسلمان هستند. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
مهمترین جریان فکری و اعتقادی در یمن کنونی «زیدیه» است. بخش عمدهای از تاریخ یمن به حکومت زیدیان اختصاص دارد که از دوره عباسی در این سرزمین قدرت را در دست داشتند و نزدیک به 1100 سال، از حدود 900 تا 1962 میلادی، در این کشور حکومت کردند. | مهمترین جریان فکری و اعتقادی در یمن کنونی «زیدیه» است. بخش عمدهای از تاریخ یمن به حکومت زیدیان اختصاص دارد که از دوره عباسی در این سرزمین قدرت را در دست داشتند و نزدیک به 1100 سال، از حدود 900 تا 1962 میلادی، در این کشور حکومت کردند. | ||
اصل و ریشه زیدیان یمن به ترجمانالدین قاسم بن ابراهیم رسّی 170-244ق/786-858م که مردی فقیه، متکلم، محقق، مؤلف و مبارز بود، بازمیگردد. او در میان زیدیان از اعتبار ویژهای برخوردار است، زیرا اولاً نیای حاکمان و امامان زیدی یمن است و ثانیاً افکار و آرای فقهی او در گسترش مذهب زیدی در سرزمین یمن بسیار مؤثر بوده است و بر همین اساس است که زیدیان یمن را «قاسمیه» نیز میگویند. فرزند او حسین رسّی نیز از فقیهان، محققان و مبارزان خاندان طباطبایی است که در حیات پدرش به تبلیغ مذهب زیدی و آرای فقهی این فرقه در یمن پرداخت. بر اثر این تبلیغات، مذهب شیعی زیدی در سرزمین یمن در کنار مذاهب دیگر اسلامی رشد و گسترش یافت و اندکی پس از آن بانفوذترین مذهب اسلامی در آن منطقه گردید. رواج مذهب زیدی زمینه پیدایش دولت بنیطباطبا را پدید آورد. | اصل و ریشه زیدیان یمن به ترجمانالدین قاسم بن ابراهیم رسّی 170-244ق/786-858م که مردی فقیه، متکلم، محقق، مؤلف و مبارز بود، بازمیگردد. او در میان زیدیان از اعتبار ویژهای برخوردار است، زیرا اولاً نیای حاکمان و امامان زیدی یمن است و ثانیاً افکار و آرای فقهی او در گسترش مذهب زیدی در سرزمین یمن بسیار مؤثر بوده است و بر همین اساس است که زیدیان یمن را «قاسمیه» نیز میگویند. فرزند او حسین رسّی نیز از فقیهان، محققان و مبارزان خاندان طباطبایی است که در حیات پدرش به تبلیغ مذهب زیدی و آرای فقهی این فرقه در یمن پرداخت. بر اثر این تبلیغات، مذهب شیعی زیدی در سرزمین یمن در کنار مذاهب دیگر اسلامی رشد و گسترش یافت و اندکی پس از آن بانفوذترین مذهب اسلامی در آن منطقه گردید. رواج مذهب زیدی زمینه پیدایش دولت بنیطباطبا را پدید آورد.<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، ج2، ص432</ref> | ||
«زیدیه» معتقدان به امامت زید فرزند امام سجاد (ع) را گویند. شیعیان زیدی همچون شیعیان دوازده امامی امامت را مبتنی بر نص پیامبر اکرم میدانند، اما امامیه معتقدند نصب پیامبر فقط در مورد جانشینی دوازده امام از عترت او وجود دارد در حالیکه زیدیه بر این عقیدهاند که نص پیامبر به طور عام همه فرزندان حسنی و حسینی حضرت زهرا (ع) را دربرمیگیرد. | «زیدیه» معتقدان به امامت زید فرزند امام سجاد (ع) را گویند. شیعیان زیدی همچون شیعیان دوازده امامی امامت را مبتنی بر نص پیامبر اکرم میدانند، اما امامیه معتقدند نصب پیامبر فقط در مورد جانشینی دوازده امام از عترت او وجود دارد در حالیکه زیدیه بر این عقیدهاند که نص پیامبر به طور عام همه فرزندان حسنی و حسینی حضرت زهرا (ع) را دربرمیگیرد. | ||
همه فرق اسلامی از اهل سنت، مرجئه، معتزله و شیعه بر سرآمدی زید در علم و دانش اتفاق نظر دارند. در فقه حجت بود و بهترین عابدان و زاهدان زمان خود بود و در رفتار و اخلاق مانندی نداشت. زياد بن منذر گويد من نزد امام باقر (ع) نشسته بودم كه زيد بن على آمد چون چشم امام بر او افتاد فرمود: اين سروري است در خاندان خود و خونخواه آنان است، بسيار نجيب است مادرى كه تو را زاده است اى زيد. ابوحنیفه نعمان بن ثابت درباره او میگوید: «زید بن علی و خاندان او را ملاحظه کردم، در عصر او فقیهتر، داناتر، خوشبیانتر و حاضر جوابتر از وی ندیدم. بیتردید او بینظیر بود». | همه فرق اسلامی از اهل سنت، مرجئه، معتزله و شیعه بر سرآمدی زید در علم و دانش اتفاق نظر دارند. در فقه حجت بود و بهترین عابدان و زاهدان زمان خود بود و در رفتار و اخلاق مانندی نداشت. زياد بن منذر گويد من نزد امام باقر (ع) نشسته بودم كه زيد بن على آمد چون چشم امام بر او افتاد فرمود: اين سروري است در خاندان خود و خونخواه آنان است، بسيار نجيب است مادرى كه تو را زاده است اى زيد.<ref>الأمالي للصدوق: 335، الحديث 11</ref> ابوحنیفه نعمان بن ثابت درباره او میگوید: «زید بن علی و خاندان او را ملاحظه کردم، در عصر او فقیهتر، داناتر، خوشبیانتر و حاضر جوابتر از وی ندیدم. بیتردید او بینظیر بود».<ref>نقل از دولت زیدیه در یمن، ص86</ref> | ||
زید برای امامت شرایط خاصی قائل بود؛ به نظر او امام کسی است که از نسل حضرت زهرا (ع) باشد، قیام به شمشیر کند، به کتاب خدا و سنت پیامبر دعوت کند، عالم به احکام الهی باشد و مردم را به امامت خود فراخواند. چون اصل تفکر زید قیام بر ضد ظلم و جور بود از اینرو در عمل نهضتی علیه هشام بن عبدالملک به پا کرد و سرانجام جان خود را در این راه نثار نمود. زید بر اساس همین مبنا اصل تقیه را که باور امامیه بود انکار میکرد. علی بن ابیطالب (ع) را برترین صحابه رسول خدا میدانست ولی بر این باور بود که خلافت ابوبکر و عمر نیز به حق و اطاعت از آنان واجب بوده است. بسیاری از اهل بیت و غیر ایشان به این مذهب گرویدند و اصول و مبادی آن را تبلیغ کردند و بدینترتیب فرقه زیدیه شکل گرفت. آموزههای این فرقه در اصل برگرفته از تعالیم، فتاوی و گرایشهای اعتقادی زید بن علی است. | زید برای امامت شرایط خاصی قائل بود؛ به نظر او امام کسی است که از نسل حضرت زهرا (ع) باشد، قیام به شمشیر کند، به کتاب خدا و سنت پیامبر دعوت کند، عالم به احکام الهی باشد و مردم را به امامت خود فراخواند. چون اصل تفکر زید قیام بر ضد ظلم و جور بود از اینرو در عمل نهضتی علیه هشام بن عبدالملک به پا کرد و سرانجام جان خود را در این راه نثار نمود. زید بر اساس همین مبنا اصل تقیه را که باور امامیه بود انکار میکرد. علی بن ابیطالب (ع) را برترین صحابه رسول خدا میدانست ولی بر این باور بود که خلافت ابوبکر و عمر نیز به حق و اطاعت از آنان واجب بوده است. بسیاری از اهل بیت و غیر ایشان به این مذهب گرویدند و اصول و مبادی آن را تبلیغ کردند و بدینترتیب فرقه زیدیه شکل گرفت. آموزههای این فرقه در اصل برگرفته از تعالیم، فتاوی و گرایشهای اعتقادی زید بن علی است.<ref>دولت زیدیه در یمن، ص86-88</ref> | ||
==عقاید زیدیه== | ==عقاید زیدیه== | ||
مذهب زیدی در اصول اعتقادی، غیر از مسئله امامت، نزدیک به عدلیه و در فقه حنفی مسلک است. گفته شده است خود زید بن علی، پیشوای زیدیه، شاگرد واصل بن عطای معتزلی بود. آنان پس از شهادت امام حسین (ع) زید شهید را امام میدانند و امام زینالعابدین (ع) را تنها پیشوای علم و معرفت میشمارند، نه امام به معنی رهبر سیاسی و زمامدار اسلامی، زیرا یکی از شرایط امام از نظر آنان قیام مسلحانه بر ضد ستمگران است. اکثر نویسندگان زیدی امام زینالعابدین (ع) را در شمار امامان خود ندانسته و به جای ایشان حسن مثنی، فرزند امام حسن مجتبی (ع) را امام میدانند. | مذهب زیدی در اصول اعتقادی، غیر از مسئله امامت، نزدیک به عدلیه و در فقه حنفی مسلک است.<ref>دولت زیدیه در یمن، 98</ref> گفته شده است خود زید بن علی، پیشوای زیدیه، شاگرد واصل بن عطای معتزلی بود. آنان پس از شهادت امام حسین (ع) زید شهید را امام میدانند و امام زینالعابدین (ع) را تنها پیشوای علم و معرفت میشمارند، نه امام به معنی رهبر سیاسی و زمامدار اسلامی، زیرا یکی از شرایط امام از نظر آنان قیام مسلحانه بر ضد ستمگران است. اکثر نویسندگان زیدی امام زینالعابدین (ع) را در شمار امامان خود ندانسته و به جای ایشان حسن مثنی، فرزند امام حسن مجتبی (ع) را امام میدانند.<ref>روایتی از دوران معاصر یمن، ص 47</ref> | ||
دیدگاه زیدیه در اصول دین شبیه دیدگاه امامیه است. در میان فرق مختلف شیعه، عقاید زیدیه بیشترین قرابت را با دیدگاه امامیه دارد. آنان ضمن اعتقاد به حسن و قبح عقلی، همچون دیگر شیعیان به دو اصل توحید و عدل به عنوان اساسیترین اصول اعتقادی مینگرند و بر اساس آن هرگونه تشبیه و تجسیم را از خداوند نفی میکنند. نیز خدا را عادل دانسته و معتقدند بر اساس مصالح و مفاسد حکم کرده، پاداش میدهد و مجازات میکند. بعلاوه انسان را مختار دانسته و دیدگاه جبریون را به شدت نفی میکنند. زیدیه اصل نبوت و امامت را نیز از اصول اساسی دین میدانند، ولی دیدگاه ایشان در خصوص امامت با دیدگاه امامیه متفاوت است. زیدیان اصل امر به معروف و نهی از منکر را نیز از اصول دین میدانند | دیدگاه زیدیه در اصول دین شبیه دیدگاه امامیه است. در میان فرق مختلف شیعه، عقاید زیدیه بیشترین قرابت را با دیدگاه امامیه دارد. آنان ضمن اعتقاد به حسن و قبح عقلی، همچون دیگر شیعیان به دو اصل توحید و عدل به عنوان اساسیترین اصول اعتقادی مینگرند و بر اساس آن هرگونه تشبیه و تجسیم را از خداوند نفی میکنند. نیز خدا را عادل دانسته و معتقدند بر اساس مصالح و مفاسد حکم کرده، پاداش میدهد و مجازات میکند. بعلاوه انسان را مختار دانسته و دیدگاه جبریون را به شدت نفی میکنند. زیدیه اصل نبوت و امامت را نیز از اصول اساسی دین میدانند، ولی دیدگاه ایشان در خصوص امامت با دیدگاه امامیه متفاوت است. زیدیان اصل امر به معروف و نهی از منکر را نیز از اصول دین میدانند <ref>تاریخ و عقاید زیدیه، ص 139</ref> و بر اساس آن هجرت از سرزمینی که مردمش به گناه تظاهر میکنند به جایی که در آن گناه نباشد را واجب میشمرند. <ref>تاریخ فرق اسلامی، 2/86</ref> علاوه بر اینها، زیدیه همانند معتزله معتقد به اصل منزلت بین المنزلتین هستند یعنی مرتکب کبیره را نه مانند مرجئه، مؤمن و نه همانند خوارج، کافر میدانند، بلکه معتقدند چنین شخصی فقط فاسق است. | ||
==فِرق زیدیه== | ==فِرق زیدیه== | ||
زیدیان در درون خود به چند فرقه جزئیتر تقسیم میشوند که مهمترین آنها سه فرقهاند: جارودیه، بتریه و جریریه. | زیدیان در درون خود به چند فرقه جزئیتر تقسیم میشوند که مهمترین آنها سه فرقهاند: جارودیه، بتریه و جریریه. |
ویرایش