confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== تحصیلات حوزوی == | == تحصیلات حوزوی == | ||
پس از اخذ دیپلم از دبیرستان حکیم نظامی قم با اشاره و توضیح [[امام خمینی]] تحصیلات حوزوی خود را شروع کردند. حجتالاسلام محتشمی دراینباره میگوید: «به هر حال حاج احمد آقا سال 45 که از [[نجف]] به قم برمیگردد به توصیه حضرت امام وارد سلک روحانیت میشود و به اصطلاح درس طلبگی را با جدیت شروع میکند. البته آن مرحلهای که دیگر به صورت رسمی و جدی وارد شد، بعد از پیامی بود که امام از نجف به قم دادند که به احمد خبر بدهید و بگویید: «من نصیحتم به تو این است که طلبه بشوی و درس بخوانی، اگر این کار را کردی، مخارج تو را میپردازم، ولی اگر طلبه نشدی و درس نخواندی، خودت باید بروی و به فکر خودت باشی و من هیچ گونه کمک مادی به تو نخواهم کرد.» البته این در شرایطی بود که حاج احمد آقا دیگر وارد مسلک روحانیت شده و مشغول تحصیل شده بود». | پس از اخذ دیپلم از دبیرستان حکیم نظامی قم با اشاره و توضیح [[امام خمینی]] تحصیلات حوزوی خود را شروع کردند. حجتالاسلام محتشمی دراینباره میگوید: «به هر حال حاج احمد آقا سال 45 که از [[نجف]] به قم برمیگردد به توصیه [[سید روح الله موسوی خمینی|حضرت امام]] وارد سلک روحانیت میشود و به اصطلاح درس طلبگی را با جدیت شروع میکند. البته آن مرحلهای که دیگر به صورت رسمی و جدی وارد شد، بعد از پیامی بود که امام از نجف به قم دادند که به احمد خبر بدهید و بگویید: «من نصیحتم به تو این است که طلبه بشوی و درس بخوانی، اگر این کار را کردی، مخارج تو را میپردازم، ولی اگر طلبه نشدی و درس نخواندی، خودت باید بروی و به فکر خودت باشی و من هیچ گونه کمک مادی به تو نخواهم کرد.» البته این در شرایطی بود که حاج احمد آقا دیگر وارد مسلک روحانیت شده و مشغول تحصیل شده بود». | ||
ایشان از همان آغاز تحصیل در حوزه علمیه همانند یک طلبه عادی با سادگی و بی اعتنا به شأن آقازادگی مشغول فراگیری [[علوم اسلامی]] شدند. [[آیتالله طاهری خرم آبادی]] از این دوره چنین گزارش میدهد: «بعد از [[تبعید]] امام به | ایشان از همان آغاز تحصیل در حوزه علمیه همانند یک طلبه عادی با سادگی و بی اعتنا به شأن آقازادگی مشغول فراگیری [[علوم اسلامی]] شدند. [[آیتالله طاهری خرم آبادی]] از این دوره چنین گزارش میدهد: «بعد از [[تبعید]] امام به [[نجف]]، آقای حاج سید احمد آقا ضمن اینکه درس میخواند یعنی واقعاً یک طلبه درس خوان بود و من مکرر میدیدم ایشان مثل یک طلبه عادی در [[مدرسه فیضیه]] نشسته است روی زمین و با همبحثش دارد مباحثه میکند، مثل یک طلبه عادی که این برای ما از یک طرف شگفتانگیز بود و از طرفی چون فرزند امام بود، و میدانستیم توقع از او هم همین است. این جوری نبود که ایشان برای خودش عنوان آقازادگی بگیرد و حریم برای خودش قائل بشود و در بحث و مباحثه جدا از دیگران باشد و با دیگران تفاوت داشته باشد.» | ||
وی در ادامه میافزاید: «ضمن اینکه ایشان یک طلبه محصل جدی بود و همانند طلبههای جدی دیگر درس میخواند و برای همه دوستان و علاقهمندان به امام آن روز یک نقطه امید بود. همه شاهد بودیم از | وی در ادامه میافزاید: «ضمن اینکه ایشان یک طلبه محصل جدی بود و همانند طلبههای جدی دیگر درس میخواند و برای همه دوستان و علاقهمندان به امام آن روز یک نقطه امید بود. همه شاهد بودیم از اینکه فرزند امام با اینکه زیر سایه پدر نیست و دور از پدر است، ولی مشغول به درس و بحث مثل سایر طلبه هاست. در عین حال یک زندگی ساده داشت، در همان زمانها بنده مکرر منزل ایشان میرفتم.» | ||
حاج احمد آقا پس از گذشت چند سال دوره سطوح عالی را پشت سر گذاشت. چنانکه خود تصریح کرده است پس از اولین سفر به نجف دروس حوزوی را به شکل جدی شروع کرد: «سطح را نزد آقایان ابطحی و صادقی، محمد فاضل و آقای سلطانی خواندم». حجتالاسلام محمدعلی رحمانی از دوستان حاج احمد آقا میگوید: «وقتی که فرزند برومند امام در حدود سال 45 وارد [[نجف اشرف]] شدند، لباس شخصی بر تن داشتند. ما در محل بیرونی بیت حضرت امام، ایشان را به عنوان | حاج احمد آقا پس از گذشت چند سال دوره سطوح عالی را پشت سر گذاشت. چنانکه خود تصریح کرده است پس از اولین سفر به نجف دروس حوزوی را به شکل جدی شروع کرد: «سطح را نزد آقایان ابطحی و صادقی، محمد فاضل و آقای سلطانی خواندم». حجتالاسلام محمدعلی رحمانی از دوستان حاج احمد آقا میگوید: «وقتی که فرزند برومند امام در حدود سال 45 وارد [[نجف اشرف]] شدند، لباس شخصی بر تن داشتند. ما در محل بیرونی بیت حضرت امام، ایشان را به عنوان اینکه دومین فرزند امام است [[زیارت]] کردیم، از همان وقت شنیدیم بنا به توصیه حضرت امام، ایشان به ایران برگشتند، ظاهراً مشکلاتی برای ادامه تحصیل در دانشگاه به وجود آمده بود، حضرت امام فرموده بودند که دوست دارم ایشان ملبس به لباس روحانیت بشوند و بکلی وارد تحصیلات حوزوی بشوند. البته آن زمان ایشان مقدماتی از درسهای حوزوی خوانده بودند و من این را در بیرونی منزل حضرت امام در نجف از مرحوم [[آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی]] شنیدم که فرمودند: احمد ما هم رفت که مشغول تحصیل شود و به کسوت روحانیت ملبس گردد و خیلی هم خوشحال بودند.» | ||
در سفرهایی که ایشان به نجف داشت در محضر درس امام خمینی و برادرش، آیتالله شهید [[سید مصطفی خمینی|حاج آقا مصطفی خمینی]]، حاضر میشد. از وی نقل شده است که کتاب الکبری فی المنطق را نزد خود حضرت امام خوانده است. پس از چند سال دوره سطوح را پشت سرگذاشت و درس خارج را شروع کرد. در سال 1356 که به نجف عزیمت نمود (آخرین سفر) به همراه تعدادی از طلاب در درس اسفار آیتالله رضوانی حاضر شد. در همین اقامت به اواخر جلدین کفایه رسیده بودند که شهادت برادر آن را ناقص گذاشت. بعد از انقلاب سعی کرد تحصیلات ناتمام خود را به اتمام برساند. [[آیتالله مرتضی پسندیده]] از وی به عنوان فردی که در سیاست وارد و دارای تحصیلات خوب است، یاد میکند. | در سفرهایی که ایشان به نجف داشت در محضر درس امام خمینی و برادرش، آیتالله شهید [[سید مصطفی خمینی|حاج آقا مصطفی خمینی]]، حاضر میشد. از وی نقل شده است که کتاب الکبری فی المنطق را نزد خود حضرت امام خوانده است. پس از چند سال دوره سطوح را پشت سرگذاشت و درس خارج را شروع کرد. در سال 1356 که به نجف عزیمت نمود (آخرین سفر) به همراه تعدادی از طلاب در درس اسفار آیتالله رضوانی حاضر شد. در همین اقامت به اواخر جلدین کفایه رسیده بودند که شهادت برادر آن را ناقص گذاشت. بعد از انقلاب سعی کرد تحصیلات ناتمام خود را به اتمام برساند. [[آیتالله مرتضی پسندیده]] از وی به عنوان فردی که در سیاست وارد و دارای تحصیلات خوب است، یاد میکند. |