۸۷٬۷۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:خوجه ها.jpg|جایگزین=اقلیتهای مذهبی در فرانسه |بندانگشتی|اقلیتهای مذهبی در فرانسه]] | <div class="wikiInfo">[[پرونده:خوجه ها.jpg|جایگزین=اقلیتهای مذهبی در فرانسه |بندانگشتی|اقلیتهای مذهبی در فرانسه]] | ||
</div> | </div> | ||
'''«اقلیتهای مذهبی در فرانسه ( | '''«اقلیتهای مذهبی در فرانسه (خوجهها)»''' نوشتاری است که به بررسی '''«شیعیان خوجهٔ اثنیعشری'''» میپردازد. این [[شیعیان]] اقلیتی کوچک و منسجم بهشمار میروند که با وجود جمعیت اندک 125 هزار نفری از نظم و انضباط قابل ملاحظهای برخوردارند. این اقلیت اندک، در حال حاضر در پنج قاره جهان حضور دارند و افزون بر آنکه تحت نظارت عالی فدراسیون جهانی '''«شیعیان خوجهٔ اثنیعشری»''' قرار دارند، در هر کشور نیز دارای اجتماعات مستقلی هستند. | ||
در این مقاله، با بهرهگیری از روش تحلیل و توصیف تلاش شده است نحوهٔ پیدایش این اقلیت کوچک دینی بهگونهای کنشگر بهمنزلهٔ پرسش اصلی مورد بررسی قرار گیرد. تلاش برای اثبات آنکه این جامعۀ کوچک [[شیعی]] از بدو تأسیس تاکنون با موفقیتهای زیادی همراه بوده است نیز فرضیهٔ اصلی را تشکیل میدهد. چهارچوب تحقیق بر این مؤلفه استوار شده است که '''«شیعیان خوجهٔ اثنیعشری»''' در برخی امور میتوانند بهمثابهٔ الگو، سرمشق دیگر جوامع شیعی قرار گیرند. پرداختن به همۀ عوامل اصلی و فرعی نقشآفرین در موفقیت این جامعهٔ کوچک شیعی در کشورهای هدف نیز جنبهٔ نوآوری این مقاله شمرده میشود. | در این مقاله، با بهرهگیری از روش تحلیل و توصیف تلاش شده است نحوهٔ پیدایش این اقلیت کوچک دینی بهگونهای کنشگر بهمنزلهٔ پرسش اصلی مورد بررسی قرار گیرد. تلاش برای اثبات آنکه این جامعۀ کوچک [[شیعی]] از بدو تأسیس تاکنون با موفقیتهای زیادی همراه بوده است نیز فرضیهٔ اصلی را تشکیل میدهد. چهارچوب تحقیق بر این مؤلفه استوار شده است که '''«شیعیان خوجهٔ اثنیعشری»''' در برخی امور میتوانند بهمثابهٔ الگو، سرمشق دیگر جوامع شیعی قرار گیرند. پرداختن به همۀ عوامل اصلی و فرعی نقشآفرین در موفقیت این جامعهٔ کوچک شیعی در کشورهای هدف نیز جنبهٔ نوآوری این مقاله شمرده میشود. | ||
== پیشینهٔ خوجههای اثنیعشری == | == پیشینهٔ خوجههای اثنیعشری == | ||
تاریخ پیدایش این جماعت، به حدود شش قرن پیش باز میگردد. در اواسط سدهٔ 1400 میلادی، بر اساس آموزشهای یک گروه از مبلغان <big>اسماعیلی ایرانی</big> اعزامشده به [[هندوستان]] به سرپرستی <big>پیرصدرالدین</big>، برخی از هندوان و [[مسلمانان]] بدین باور اعتقاد یافتند که [[خداوند]] در جهان حلول کرده و هر چیزی دارای ذات الهی است. این باور بهتدریج شکل آیینی خاصی بهخود گرفت و توسط پیرصدرالدین <big>«آیین صراط مستقیم»</big> نامیده شد. این باور جدید، از نظر اعتقادی بر حلول مبتنی بود؛ بدین معنا که خداوند چندبار بهصورت برخی از انسانها مجسم شده است (آنگونه که عقیدهٔ هندوان است)؛ اما آنها بر این عقیدهٔ هندویی که معتقد است <big>[[ویشنو]]</big> خدای هندوان نُه بار حلول و تجلی انسانی داشته است، نام [[علی (علیهالسلام)]] را بهعنوان دهمین فرد افزودند.<br> | تاریخ پیدایش این جماعت، به حدود شش قرن پیش باز میگردد. در اواسط سدهٔ 1400 میلادی، بر اساس آموزشهای یک گروه از مبلغان <big>اسماعیلی ایرانی</big> اعزامشده به [[هندوستان]] به سرپرستی <big>پیرصدرالدین</big>، برخی از هندوان و [[مسلمانان]] بدین باور اعتقاد یافتند که [[خداوند]] در جهان حلول کرده و هر چیزی دارای ذات الهی است. این باور بهتدریج شکل آیینی خاصی بهخود گرفت و توسط پیرصدرالدین <big>«آیین صراط مستقیم»</big> نامیده شد. این باور جدید، از نظر اعتقادی بر حلول مبتنی بود؛ بدین معنا که خداوند چندبار بهصورت برخی از انسانها مجسم شده است (آنگونه که عقیدهٔ هندوان است)؛ اما آنها بر این عقیدهٔ هندویی که معتقد است <big>[[ویشنو]]</big> خدای هندوان نُه بار حلول و تجلی انسانی داشته است، نام [[علی (علیهالسلام)]] را بهعنوان دهمین فرد افزودند.<br> | ||
پیروان این عقیده، رفتهرفته به نام | پیروان این عقیده، رفتهرفته به نام خواجه شناخته شدند و پیرصدرالدین نیز آنها را به این عنوان نامید. لغت <big>«خوجه»</big> کنونی، در واقع همان تغییریافتهٔ لقب «خواجه» فارسی، به معنای بزرگ و سرور است. | ||
این عقیده در میان جماعت خوجه همچنان به حیات خود ادامه داد تا اینکه در سال 1839 میلادی، <big>«آقاخان محلاتی»</big>، نخستین امام این فرقه ـ که در شورش برابر <big>فتحعلیشاه قاجار</big> شکست خورده بود ـ به [[بمبئی]] گریخت و کوشید این خوجهها را تحت کنترل خود درآورد. وی در این امر تا حدودی توفیق یافت و عقاید آنان را از آنچه بر آن بودند، به باورهای <big>شیعهٔ اسماعیلی</big> تغییر داد و آنها را که در مناطق مختلف [[هندوستان|شبهقارههند]] زندگی میکردند، تشویق کرد تا [[نماز]] بخوانند، [[روزه]] بگیرند و به [[حج]] و [[زیارت]] اهلبیت و [[ائمه اطهار (ع)|ائمهٔ اطهار (علیهمالسلام)]] مشرف شوند؛ و در عین حال، آنان را موظف به پرداخت مقرری به جماعتخانههای اسماعیلی کرد. از آن زمان، این خوجهها بهطور کامل به مذهب [[اسماعیلیه]] روی آوردند و جماعتخانههایی نیز برای خود تأسیس کردند که بزرگترین آنها در بمبئی قرار داشت. | این عقیده در میان جماعت خوجه همچنان به حیات خود ادامه داد تا اینکه در سال 1839 میلادی، <big>«آقاخان محلاتی»</big>، نخستین امام این فرقه ـ که در شورش برابر <big>فتحعلیشاه قاجار</big> شکست خورده بود ـ به [[بمبئی]] گریخت و کوشید این خوجهها را تحت کنترل خود درآورد. وی در این امر تا حدودی توفیق یافت و عقاید آنان را از آنچه بر آن بودند، به باورهای <big>شیعهٔ اسماعیلی</big> تغییر داد و آنها را که در مناطق مختلف [[هندوستان|شبهقارههند]] زندگی میکردند، تشویق کرد تا [[نماز]] بخوانند، [[روزه]] بگیرند و به [[حج]] و [[زیارت]] اهلبیت و [[ائمه اطهار (ع)|ائمهٔ اطهار (علیهمالسلام)]] مشرف شوند؛ و در عین حال، آنان را موظف به پرداخت مقرری به جماعتخانههای اسماعیلی کرد. از آن زمان، این خوجهها بهطور کامل به مذهب [[اسماعیلیه]] روی آوردند و جماعتخانههایی نیز برای خود تأسیس کردند که بزرگترین آنها در بمبئی قرار داشت. | ||
نظارت سختگیرانه <big>آقاخان اول</big> بر این نواسماعیلیان، سرانجام موجب جدایی برخی از اعضای این جماعت از <big>آقاخانیها</big> شد که در رأس آنها، یکی از بزرگان این قوم به نام <big>حبیب ابراهیم</big> بود. وی بههمراه گروهی از خوجهها، از فرامین تحکمآمیز آقاخان مبنی بر تعلق تمام دارایی آنان به آقاخان سربرتافتند و تحت تأثیر چند عالم سنیمذهب که اشکالاتی اساسی بر آقاخان مطرح کرده بودند، به [[اهلسنت]] پیوستند. | نظارت سختگیرانه <big>آقاخان اول</big> بر این نواسماعیلیان، سرانجام موجب جدایی برخی از اعضای این جماعت از <big>آقاخانیها</big> شد که در رأس آنها، یکی از بزرگان این قوم به نام <big>حبیب ابراهیم</big> بود. وی بههمراه گروهی از خوجهها، از فرامین تحکمآمیز آقاخان مبنی بر تعلق تمام دارایی آنان به آقاخان سربرتافتند و تحت تأثیر چند عالم سنیمذهب که اشکالاتی اساسی بر آقاخان مطرح کرده بودند، به [[اهلسنت]] پیوستند. | ||
پس از جدایی حبیب ابراهیم، گروه دیگری از خوجهها نیز از جماعت آقاخان جدا شدند و بهتدریج درگیریهای پنهان در درون جماعت خوجهها صورت | پس از جدایی حبیب ابراهیم، گروه دیگری از خوجهها نیز از جماعت آقاخان جدا شدند و بهتدریج درگیریهای پنهان در درون جماعت خوجهها صورت | ||
علنی و آشکار یافت. این در حالی بود که آنها اعمال مذهبی خود را نیز به کناری نهادند و نهتنها نماز نمیخواندند، بلکه به عبادات دیگر نیز توجهی نداشتند. | علنی و آشکار یافت. این در حالی بود که آنها اعمال مذهبی خود را نیز به کناری نهادند و نهتنها نماز نمیخواندند، بلکه به عبادات دیگر نیز توجهی نداشتند. | ||
در اوایل دهه 1870 میلادی گروهی از این خوجهها که در زمرهٔ مخالفان آقاخان بهشمار میرفتند، بهقصد زیارت رهسپار [[کربلا]] شدند و در [[نجف]] به دیدار یکی از مجتهدان بزرگ آن زمان، <big>شیخزینالعابدین مازندرانی</big> رفتند و چون خود را [[شیعه]] معرفی کردند، توجه شیخ را جلب نمودند؛ اما هنگامی که <big>آیتالله مازندرانی</big> از احکام و اعمال مذهبی آنها پرسید، اظهار داشتند که نماز نمیخوانند، روزه نمیگیرند و عبادات دیگر را نیز بهجای نمیآورند. همچنین در پاسخ به پرسش مجتهد بزرگ نجف دربارهٔ تشرف آنها به حج نیز گفتند که زیارت [[ائمه اطهار (ع)|ائمهٔ اطهار (علیهمالسلام)]] را بر سفر حج مقدم میشمارند. در پی این امر که موجبات نارضایتی آیتالله زینالعابدین مازندرانی و دیگر علمای بزرگ نجف را فراهم آورد، آنان از شیخ درخواست کردند تا یکی از روحانیون را برای ارتقای معلومات مذهبی آنها به هند اعزام کند. آیتالله مازندرانی درخواست آنها را اجابت کرد و یکی از شاگردان فاضل خود به نام <big>«ملاقادر حسین»</big> را که هندی بود، به بمبئی اعزام نمود. | در اوایل دهه 1870 میلادی گروهی از این خوجهها که در زمرهٔ مخالفان آقاخان بهشمار میرفتند، بهقصد زیارت رهسپار [[کربلا]] شدند و در [[نجف]] به دیدار یکی از مجتهدان بزرگ آن زمان، <big>شیخزینالعابدین مازندرانی</big> رفتند و چون خود را [[شیعه]] معرفی کردند، توجه شیخ را جلب نمودند؛ اما هنگامی که <big>آیتالله مازندرانی</big> از احکام و اعمال مذهبی آنها پرسید، اظهار داشتند که نماز نمیخوانند، روزه نمیگیرند و عبادات دیگر را نیز بهجای نمیآورند. همچنین در پاسخ به پرسش مجتهد بزرگ نجف دربارهٔ تشرف آنها به حج نیز گفتند که زیارت [[ائمه اطهار (ع)|ائمهٔ اطهار (علیهمالسلام)]] را بر سفر حج مقدم میشمارند. در پی این امر که موجبات نارضایتی آیتالله زینالعابدین مازندرانی و دیگر علمای بزرگ نجف را فراهم آورد، آنان از شیخ درخواست کردند تا یکی از روحانیون را برای ارتقای معلومات مذهبی آنها به هند اعزام کند. آیتالله مازندرانی درخواست آنها را اجابت کرد و یکی از شاگردان فاضل خود به نام <big>«ملاقادر حسین»</big> را که هندی بود، به بمبئی اعزام نمود. | ||
ملاقادر حسین پس از استقرار در بمبئی، فعالیتهای تبلیغی خود را در منزل یکی از خوجهها آغاز کرد. این فعالیتها شامل برپایی نمازهای جماعت و | ملاقادر حسین پس از استقرار در بمبئی، فعالیتهای تبلیغی خود را در منزل یکی از خوجهها آغاز کرد. این فعالیتها شامل برپایی نمازهای جماعت و | ||
ارائهٔ مباحث آموزشی اخلاقی پس از | ارائهٔ مباحث آموزشی اخلاقی پس از نمازجماعت و پاسخ به پرسشهای دینی نمازگزاران بود. بهتدریج تعداد شرکتکنندگان در مجالس ملاقادر افزایش یافت؛ بهگونهای که در شبهای جمعه بالغ بر یکصد نفر در محفل درس ملا حضور مییافتند. در این جلسات تعالیم اسلامی را بر اساس اصول عقاید شیعهٔ اثنیعشر به پیروان خود آموخت و موجب شد که گروه اندکی از <big>آقاخانیها</big> در زمرهٔ یاران ثابت وی درآیند و رسماً [[اثناعشری|مذهب اثنیعشری]] را بپذیرند. در پی این امر، جماعت خوجهها به دو گروه اکثریت <sup>«پیروان آقاخان»</sup> و اقلیت <sup>«اثنیعشری»</sup> تبدیل شدند و درگیریهای مذهبی بین آنان که از مدتی قبل آغاز شده بود، شدت گرفت. پس از خودداری گروه اقلیت از اطاعت دستور آقاخان و ادامهٔ ارتباط با ملاقادر، آنها در همهٔ امور، اعم از تجارت، روابط اجتماعی، ازدواج و... تحریم شدند. این در حالی بود که شیعیان خوجهٔ اثنیعشری با وجود وحشت و هراس از توطئههای خوجههای آقاخانی که به قتل چند نفر از آنها انجامید، همچنان مراسم مذهبی خود را تحت هدایت ملاقادر بهصورت مخفیانه ادامه میدادند. | ||
در اواخر دههٔ 1880 میلادی، روحانی دیگری به نام <big>شیخابوالقاسم نجفی</big> با هدف توسعهٔ مذهب تشیع اثنیعشری از [[ایران]] رهسپار هند شد و در بمبئی اقامت گزید. وی در این شهر با کمک برخی از بازرگانان سرشناس ایرانی که با خوجههای اثنیعشری ارتباط داشتند برای نخستین بار نماز جمعه را ـ که تا پیش از آن هرگز در بمبئی اقامه نشده بود ـ برگزار کرد. شیخابوالقاسم نجفی سپس به تبلیغ تشیع در بین خوجههای آقاخانی پرداخت واین در حالی بود که شیعیان خوجهٔ اثنیعشری بمبئی فاقد هرگونه مسجد یا سالنی برای انجام مراسم عبادی خود بودند. | در اواخر دههٔ 1880 میلادی، روحانی دیگری به نام <big>شیخابوالقاسم نجفی</big> با هدف توسعهٔ مذهب تشیع اثنیعشری از [[ایران]] رهسپار هند شد و در بمبئی اقامت گزید. وی در این شهر با کمک برخی از بازرگانان سرشناس ایرانی که با خوجههای اثنیعشری ارتباط داشتند برای نخستین بار نماز جمعه را ـ که تا پیش از آن هرگز در بمبئی اقامه نشده بود ـ برگزار کرد. شیخابوالقاسم نجفی سپس به تبلیغ تشیع در بین خوجههای آقاخانی پرداخت واین در حالی بود که شیعیان خوجهٔ اثنیعشری بمبئی فاقد هرگونه مسجد یا سالنی برای انجام مراسم عبادی خود بودند. | ||
شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در سال 1899 میلادی، رسماً جماعت خود را در بمبئی تأسیس کردند. در پی این امر، آقاخان و یارانش کوشیدند از طریق افزایش محیط رعب و وحشت و حملات فیزیکی به این افراد، آنها را به انحلال این جماعت وادارند. با این حال، شیعیان خوجهٔاثنیعشری تحت رهبری ملاقادر و شیخابوالقاسم نجفی در برابر این فشارها و توطئهها پایداری کردند و بهتدریج تعداد جماعت آنها به میزان قابل توجهی افزایش یافت. این در حالی بود که آقاخانیها، با اعمال تحریم سعی داشتند این <sup>نوشیعیان</sup> را از نظر اقتصادی در تنگناهای سختی قرار دهند. | شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در سال 1899 میلادی، رسماً جماعت خود را در بمبئی تأسیس کردند. در پی این امر، آقاخان و یارانش کوشیدند از طریق افزایش محیط رعب و وحشت و حملات فیزیکی به این افراد، آنها را به انحلال این جماعت وادارند. با این حال، شیعیان خوجهٔاثنیعشری تحت رهبری ملاقادر و شیخابوالقاسم نجفی در برابر این فشارها و توطئهها پایداری کردند و بهتدریج تعداد جماعت آنها به میزان قابل توجهی افزایش یافت. این در حالی بود که آقاخانیها، با اعمال تحریم سعی داشتند این <sup>نوشیعیان</sup> را از نظر اقتصادی در تنگناهای سختی قرار دهند. | ||
با تداوم این تحریمها و پایداری خوجههای اثنیعشری بر عقاید خود، بهتدریج گروهی از آنان تصمیم گرفتند به محلی جدید مهاجرت کنند. در آن زمان، شرق آفریقا مکان مناسبی برای استقرار شیعیان خوجهٔ اثنیعشری بهشمارمیرفت. این منطقه به دلیل سفرهای منظم دریایی هندیها به آنجا، تا حدودی برای ایشان شناخته شده بود. از این رو، تعدادی از خوجههای اثنیعشری ازآخرین سالهای سدهٔ 1800 میلادی بهتدریج به این منطقه مهاجرت کردند و در<big>جزیرهٔ زنگبار</big> سکونت یافتند. تعداد این مهاجران در دهههای 1920 و 1930 میلادی بسیار افزایش یافت و هزاران نفر از شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در زنگبار مستقر شدند و از طریق این جزیره به دیگر مناطق <big>شرق آفریقا</big>، ازجمله <big>تانزانیا</big>، <big>کنیا</big> و ا<big>وگاندا</big> راه یافتند و جماعاتی را در این کشورها تأسیس کردند. | با تداوم این تحریمها و پایداری خوجههای اثنیعشری بر عقاید خود، بهتدریج گروهی از آنان تصمیم گرفتند به محلی جدید مهاجرت کنند. در آن زمان، شرق آفریقا مکان مناسبی برای استقرار شیعیان خوجهٔ اثنیعشری بهشمارمیرفت. این منطقه به دلیل سفرهای منظم دریایی هندیها به آنجا، تا حدودی برای ایشان شناخته شده بود. از این رو، تعدادی از خوجههای اثنیعشری ازآخرین سالهای سدهٔ 1800 میلادی بهتدریج به این منطقه مهاجرت کردند و در<big>جزیرهٔ زنگبار</big> سکونت یافتند. تعداد این مهاجران در دهههای 1920 و 1930 میلادی بسیار افزایش یافت و هزاران نفر از شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در زنگبار مستقر شدند و از طریق این جزیره به دیگر مناطق <big>شرق آفریقا</big>، ازجمله <big>تانزانیا</big>، <big>کنیا</big> و ا<big>وگاندا</big> راه یافتند و جماعاتی را در این کشورها تأسیس کردند. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== وضعیت اجتماعی == | == وضعیت اجتماعی == | ||
یکی از مهمترین شاخصههای اجتماعی در جوامع مختلف خوجهٔ اثنیعشری، <big>خانواده</big> و جایگاه والای آن است. خوجهها خانواده را نهادی مقدس درنظر میگیرند که نقش مهمی در رشد و تربیت نسل آینده ایفا میکند. آنان تأکید دین [[اسلام]] بر حفظ حرمت و قداست خانواده، مبنی بر احترام به والدین، رعایت انصاف و عدالت بین فرزندان، رابطهٔ مناسب و مبتنی بر اخلاق اسلامی بین زن و شوهر و اعضای خانواده، لزوم احترام به کهنسالان، حفظ عفت و نجابت حریم خانواده و... را بهمثابه اصولی خدشهناپذیر درنظر میگیرند و بقای خود را در حفظ حرمت و اصالت خانواده میدانند. خانواده در جماعات خوجهٔ اثنیعشری، افزون بر زن و مرد و فرزندان، دربرگیرندهٔ پدر و مادر نیز میباشد و احترام به کهنسالان بهعنوان اصلی مهم به فرزندان آموزش داده میشود. معمولاً پدران در خانوادههای خوجهٔ اثنیعشری ستون اصلی را تشکیل میدهند و نقش مهمی در تربیت فرزندان برعهده دارند. پدران و مادران، همچنین فرزندان خود را از سنین خردسالی به [[مساجد]] و [[حسینیه]]ها میبرند و بهویژه میکوشند در <big>ایام مُحرَم</big> و <big>ماه مبارک رمضان</big>، و مراسم و مناسبتهای اسلامی، این کودکان را با آیینهای مذهبی خود که در مساجد و حسینیهها انجام میشود، آشنا کنند؛ همچنین با آشنا ساختن آنان با مقررات اسلامی و اصول تشیع، راه و رسم زندگی در جامعه را نیز به آنها بیاموزند. کودکان و نوجوانان خوجهٔ اثنیعشری از این طریق بهتدریج برخی مقررات اجتماعی نانوشتهٔ حاکم بر این جامعه، همچون لزوم حفظ سنتهای اجدادی خود، عدم اختلاط با دیگر اقوام و گروههای قومی و اجتماعی، و لزوم یکپارچه نگهداشتن جامعهٔ کوچک خود را نیز فرا میگیرند. | یکی از مهمترین شاخصههای اجتماعی در جوامع مختلف خوجهٔ اثنیعشری، <big>خانواده</big> و جایگاه والای آن است. خوجهها خانواده را نهادی مقدس درنظر میگیرند که نقش مهمی در رشد و تربیت نسل آینده ایفا میکند. آنان تأکید دین [[اسلام]] بر حفظ حرمت و قداست خانواده، مبنی بر احترام به والدین، رعایت انصاف و عدالت بین فرزندان، رابطهٔ مناسب و مبتنی بر اخلاق اسلامی بین زن و شوهر و اعضای خانواده، لزوم احترام به کهنسالان، حفظ عفت و نجابت حریم خانواده و... را بهمثابه اصولی خدشهناپذیر درنظر میگیرند و بقای خود را در حفظ حرمت و اصالت خانواده میدانند. خانواده در جماعات خوجهٔ اثنیعشری، افزون بر زن و مرد و فرزندان، دربرگیرندهٔ پدر و مادر نیز میباشد و احترام به کهنسالان بهعنوان اصلی مهم به فرزندان آموزش داده میشود. معمولاً پدران در خانوادههای خوجهٔ اثنیعشری ستون اصلی را تشکیل میدهند و نقش مهمی در تربیت فرزندان برعهده دارند. پدران و مادران، همچنین فرزندان خود را از سنین خردسالی به [[مساجد]] و [[حسینیه]]ها میبرند و بهویژه میکوشند در <big>ایام مُحرَم</big> و <big>ماه مبارک رمضان</big>، و مراسم و مناسبتهای اسلامی، این کودکان را با آیینهای مذهبی خود که در مساجد و حسینیهها انجام میشود، آشنا کنند؛ همچنین با آشنا ساختن آنان با مقررات اسلامی و اصول تشیع، راه و رسم زندگی در جامعه را نیز به آنها بیاموزند. کودکان و نوجوانان خوجهٔ اثنیعشری از این طریق بهتدریج برخی مقررات اجتماعی نانوشتهٔ حاکم بر این جامعه، همچون لزوم حفظ سنتهای اجدادی خود، عدم اختلاط با دیگر اقوام و گروههای قومی و اجتماعی، و لزوم یکپارچه نگهداشتن جامعهٔ کوچک خود را نیز فرا میگیرند. | ||
=== نظم و انظباط === | === نظم و انظباط === | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
=== حفظ وحدت === | === حفظ وحدت === | ||
از دیگر اصول اجتماعی خوجههای اثنیعشری، <big>حفظ اتحاد</big> آنها در برابر دیگر مسلمانان، اعم از <big>شیعیان</big> و <big>اهلسنت</big> است. در واقع، هرچند آنها در درون اختلافاتی دارند، ولی همواره بهصورت پیکری واحد عمل کرده و اجازه ندادهاند مخالفان در درون آنان نفوذ کنند و در تشکیلات و سازماندهی جماعات خوجههای منطقه یا کشوری خاص خللی پدید آورند. در مجموع، میتوان گفت شیعیان خوجهٔ اثنیعشری با وجود جمعیت بسیار کم، از نظر اجتماعی و اصول و قوانین خود، تأثیر قابلتوجهی بر دیگر پیروان [[اهلبیت (علیهمالسلام)]] در سراسر جهان برجای گذاشتهاند. این امر که نشئتگرفته از سه عامل <big>نظم</big>، <big>[[وحدت]]</big> و <big>سازماندهی مناسب</big> است، موجب شده که آنها طی چند دههٔ اخیر به پیشرفتهای چشمگیری دست یابند و بهعنوان یکی از اقلیتهای شاخص دینی در جهان اسلام جلوهگر شوند. | از دیگر اصول اجتماعی خوجههای اثنیعشری، <big>حفظ اتحاد</big> آنها در برابر دیگر مسلمانان، اعم از <big>شیعیان</big> و <big>اهلسنت</big> است. در واقع، هرچند آنها در درون اختلافاتی دارند، ولی همواره بهصورت پیکری واحد عمل کرده و اجازه ندادهاند مخالفان در درون آنان نفوذ کنند و در تشکیلات و سازماندهی جماعات خوجههای منطقه یا کشوری خاص خللی پدید آورند. در مجموع، میتوان گفت شیعیان خوجهٔ اثنیعشری با وجود جمعیت بسیار کم، از نظر اجتماعی و اصول و قوانین خود، تأثیر قابلتوجهی بر دیگر پیروان [[اهلبیت (علیهمالسلام)]] در سراسر جهان برجای گذاشتهاند. این امر که نشئتگرفته از سه عامل <big>نظم</big>، <big>[[وحدت]]</big> و <big>سازماندهی مناسب</big> است، موجب شده که آنها طی چند دههٔ اخیر به پیشرفتهای چشمگیری دست یابند و بهعنوان یکی از اقلیتهای شاخص دینی در جهان اسلام جلوهگر شوند. | ||
=== آداب و رسوم === | === آداب و رسوم === | ||
جامعهٔ شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، جامعهای کاملاً سنتی با قوانین عرفی خاص خود است که همهٔ اعضای آن خود را موظف به رعایت این قوانین ـ که در گذر زمان، از نسلی به نسل دیگر انتقال یافتهاند ـ میدانند. آداب و رسوم این جامعه به دو بخش سنتهای عمومی [[هندویی]] و سنتهای اسلامی تقسیم میشود؛ با این حال، پیوستگی عمیقی بین این سنتهای عمومی و دینی بهچشم میخورد. در واقع میتوان گفت جامعهٔ <big>شیعیان خوجهٔ اثنیعشری</big> بهدلیل پیشینهٔ تاریخی خود، برخی از آداب و رسوم خاص <sup>هندوها</sup> را در خود جای داده است. از این رو، در برخی از سنتهای این جامعه، هنوز ردپای عمیقی از سنتهای اصیل [[هندوستان]] ـ بهویژه هندوها ـ بهچشم میخورد؛ بنابراین، با اینکه اعضای این جامعه بیش از صد سال است که [[مذهب تشیع]] <big>اثنیعشری</big> را پذیرفتهاند و تا حد امکان سعی میکنند سنتهای برجایمانده از مذهب هندو را از خود دور سازند، ولی برخی از این سنتها همچنان در زمرهٔ آداب و رسوم پایدار این جامعه مانده است؛ بهگونهای که در مراسم شادی و سرور، جشن ازدواج، سوگواری، نوع پوشش، غذا و... میراث کهن هندی حاکم بر این جامعه مشهود است. | جامعهٔ شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، جامعهای کاملاً سنتی با قوانین عرفی خاص خود است که همهٔ اعضای آن خود را موظف به رعایت این قوانین ـ که در گذر زمان، از نسلی به نسل دیگر انتقال یافتهاند ـ میدانند. آداب و رسوم این جامعه به دو بخش سنتهای عمومی [[هندویی]] و سنتهای اسلامی تقسیم میشود؛ با این حال، پیوستگی عمیقی بین این سنتهای عمومی و دینی بهچشم میخورد. در واقع میتوان گفت جامعهٔ <big>شیعیان خوجهٔ اثنیعشری</big> بهدلیل پیشینهٔ تاریخی خود، برخی از آداب و رسوم خاص <sup>هندوها</sup> را در خود جای داده است. از این رو، در برخی از سنتهای این جامعه، هنوز ردپای عمیقی از سنتهای اصیل [[هندوستان]] ـ بهویژه هندوها ـ بهچشم میخورد؛ بنابراین، با اینکه اعضای این جامعه بیش از صد سال است که [[مذهب تشیع]] <big>اثنیعشری</big> را پذیرفتهاند و تا حد امکان سعی میکنند سنتهای برجایمانده از مذهب هندو را از خود دور سازند، ولی برخی از این سنتها همچنان در زمرهٔ آداب و رسوم پایدار این جامعه مانده است؛ بهگونهای که در مراسم شادی و سرور، جشن ازدواج، سوگواری، نوع پوشش، غذا و... میراث کهن هندی حاکم بر این جامعه مشهود است. | ||
=== آمیختگی آداب و رسوم هندویی و اسلامی === | === آمیختگی آداب و رسوم هندویی و اسلامی === | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
== وضعیت فرهنگی == | == وضعیت فرهنگی == | ||
یکی از ویژگیهای بارز جامعهٔ شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، سطح بالای فرهنگی این اقلیت کوچک است. این امر ـ که البته بخشی از آن به <big>نظم و انسجام</big> داخلی، و بخشی نیز به بنیه و توان اقتصادی قابل ملاحظهٔ آنها بازمیگردد ـ موجب شده است خوجههای اثنیعشری به پیشرفتهای چشمگیری از نظر فرهنگی ـ بهویژه در زمینهٔ فرهنگ مطالعه و <big>کتابخوانی</big> ـ دست یابند. یکی از شاخصههای مهم فرهنگی این جامعه، فرهنگ بالای | یکی از ویژگیهای بارز جامعهٔ شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، سطح بالای فرهنگی این اقلیت کوچک است. این امر ـ که البته بخشی از آن به <big>نظم و انسجام</big> داخلی، و بخشی نیز به بنیه و توان اقتصادی قابل ملاحظهٔ آنها بازمیگردد ـ موجب شده است خوجههای اثنیعشری به پیشرفتهای چشمگیری از نظر فرهنگی ـ بهویژه در زمینهٔ فرهنگ مطالعه و <big>کتابخوانی</big> ـ دست یابند. یکی از شاخصههای مهم فرهنگی این جامعه، فرهنگ بالای کتاب و کتابخوانی است؛ بهگونههای که تقریباً تمام اعضای جماعات مختلف، به مطالعهٔ کتابها و مجلههای گوناگون، اعم از علمی، فرهنگی، اقتصادی و دینی علاقهٔ زیادی دارند و با وجود اشتغالات فراوان، از مطالعه غافل نمیمانند. در این راستا، کودکان از آغاز یادگیری خواندن و نوشتن، به مطالعهٔ کتابهای مختلف تشویق میشوند و در مهدکودکها و مراکز پیشدبستانی خوجههای اثنیعشری، این انگیزه بهتدریج در شخصیت آنها شکل میگیرد. | ||
=== مطالعهٔ کتاب === | === مطالعهٔ کتاب === | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
=== تسلط به زبان انگلیسی === | === تسلط به زبان انگلیسی === | ||
از دیگر شاخصههای خوجههای اثنیعشری، تسلط بالای آنها به <big>زبان انگلیسی</big> است. چنانکه مشخص است، زبان انگلیسی بهعنوان یک عنصر ارتباطی گسترده، جایگاه والایی را در جهان کنونی به خود اختصاص داده است و کشورهای مختلف جهان در تلاشاند دستکم در مقاطع تحصیلات عالیه، این زبان را بین دانشجویان | از دیگر شاخصههای خوجههای اثنیعشری، تسلط بالای آنها به <big>زبان انگلیسی</big> است. چنانکه مشخص است، زبان انگلیسی بهعنوان یک عنصر ارتباطی گسترده، جایگاه والایی را در جهان کنونی به خود اختصاص داده است و کشورهای مختلف جهان در تلاشاند دستکم در مقاطع تحصیلات عالیه، این زبان را بین دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی خود فراگیر سازند. شیعیان خوجهٔ اثنیعشری نیز با درک شرایط موجود، از این عنصر مهم ارتباطی بهنحو مطلوب بهرهبرداری نموده و نظام آموزشی خود را در کشورهای مختلف، بر اساس زبان انگلیسی تنظیم و تدوین کردهاند. | ||
در این زمینه، کودکان خوجهٔ اثنیعشری در کشورهای مختلف، از کلاس اول مدرسه با این زبان آشنا میشوند و همهٔ درسها به زبان انگلیسی به آنها ارائه میشود. این امر موجب شده است تقریباً تمام خوجههای اثنیعشری بهروانی و سهولت به انگلیسی صحبت کنند. این امر حتی در ماداگاسکار و <big> رئونیون فرانسویزبان</big> که از مستعمرات [[فرانسه]] بهشمار میروند، بهچشم میخورد و شیعیان خوجهٔ مقیم این دو کشور نیز از آموزش انگلیسی به فرزندان خود غافل نماندهاند. معدود خوجههای اثنیعشری مقیم <big>هلند، فرانسه، سوئد، پرتغال و اسپانیا</big> هم باوجود تسلط به زبان این کشورها، به انگلیسی سخن میگویند. گستردگی زبان انگلیسی در بین خوجههای اثنیعشری بهاندازهای است که روحانیون و خطبای آنان در سخنرانیهای خود، گاه چند دقیقه به اردو و گجراتی صحبت میکنند؛ سپس رشتهٔ کلام را با انگلیسی ادامه میدهند<ref>مشاهدات عینی امیربهرام عرب احمدی، شرق آفریقا و اروپا، 1387 شمسی.</ref>. | در این زمینه، کودکان خوجهٔ اثنیعشری در کشورهای مختلف، از کلاس اول مدرسه با این زبان آشنا میشوند و همهٔ درسها به زبان انگلیسی به آنها ارائه میشود. این امر موجب شده است تقریباً تمام خوجههای اثنیعشری بهروانی و سهولت به انگلیسی صحبت کنند. این امر حتی در ماداگاسکار و <big> رئونیون فرانسویزبان</big> که از مستعمرات [[فرانسه]] بهشمار میروند، بهچشم میخورد و شیعیان خوجهٔ مقیم این دو کشور نیز از آموزش انگلیسی به فرزندان خود غافل نماندهاند. معدود خوجههای اثنیعشری مقیم <big>هلند، فرانسه، سوئد، پرتغال و اسپانیا</big> هم باوجود تسلط به زبان این کشورها، به انگلیسی سخن میگویند. گستردگی زبان انگلیسی در بین خوجههای اثنیعشری بهاندازهای است که روحانیون و خطبای آنان در سخنرانیهای خود، گاه چند دقیقه به اردو و گجراتی صحبت میکنند؛ سپس رشتهٔ کلام را با انگلیسی ادامه میدهند<ref>مشاهدات عینی امیربهرام عرب احمدی، شرق آفریقا و اروپا، 1387 شمسی.</ref>. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
=== موقعیت اقتصادی === | === موقعیت اقتصادی === | ||
چنانکه اشاره شد، شیعیان خوجهٔ اثنیعشری هماکنون اقلیت کوچک دینی بهشمار میروند که شغل اصلی بیشتر آنان فعالیتهای تجاری و بازرگانی است. دراینباره میتوان گفت اقتصاد یکی از مهمترین ارکان جامعة خوجههای اثنیعشری است و هرچند طی دو دههٔ گذشته به برخی مشاغل علمی و فرهنگی نیز روی آوردهاند ولی اقتصاد و تجارت همچنان زیربنای اصلی جماعات مختلف این اقلیت کوچک بهشمار میرود. در رهگذر این امر، و البته سختکوشی و پشتکار شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، امروزه آنان در بیشتر کشورهایی که بهعنوان اقلیتهایی مهاجر در آنجا حضور دارند، از وضعیت مالی و رفاهی خوبی برخوردارند. در بررسی وضعیت اقتصادی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، باید تمایزاتی را بین شیعیان خوجهٔ مقیم <big>شبهقارهٔ هند</big> و خوجههای اثنیعشری مقیم آ<big>فریقا و کشورهای غربی</big> قایل شد. در ارتباط با خوجههای اثنیعشری مقیم هند و پاکستان شایان ذکر است، هرچند آنها طی چند دههٔ گذشته و از بدو تأسیس فدراسیون جهانی و سازمان مسلمانان شیعهٔ خوجهٔ اثنیعشری <big>آمریکای شمالی</big>، همواره مورد حمایت این سازمانها قرار داشتهاند، ولی تفاوت مشهودی از نظر رفاهی و مالی بین آنان و دیگر خوجههای اثنیعشری بهچشم میخورد. از این رو، در بررسی وضعیت زندگی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری مقیم هند باید اذعان داشت آنها بهدلیل وضعیت اقتصادی عمومی هند و فقر نسبی حاکم بر این کشور، موقعیت اقتصادی بالایی ندارند و بیشتر خوجههای اثنیعشری ساکن <big>بمبئی، احمدآباد، ماندوی و بارووا</big> (گجرات)، از مشکلات معیشتی مختلفی رنج میبرند. | چنانکه اشاره شد، شیعیان خوجهٔ اثنیعشری هماکنون اقلیت کوچک دینی بهشمار میروند که شغل اصلی بیشتر آنان فعالیتهای تجاری و بازرگانی است. دراینباره میتوان گفت اقتصاد یکی از مهمترین ارکان جامعة خوجههای اثنیعشری است و هرچند طی دو دههٔ گذشته به برخی مشاغل علمی و فرهنگی نیز روی آوردهاند ولی اقتصاد و تجارت همچنان زیربنای اصلی جماعات مختلف این اقلیت کوچک بهشمار میرود. در رهگذر این امر، و البته سختکوشی و پشتکار شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، امروزه آنان در بیشتر کشورهایی که بهعنوان اقلیتهایی مهاجر در آنجا حضور دارند، از وضعیت مالی و رفاهی خوبی برخوردارند. در بررسی وضعیت اقتصادی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری، باید تمایزاتی را بین شیعیان خوجهٔ مقیم <big>شبهقارهٔ هند</big> و خوجههای اثنیعشری مقیم آ<big>فریقا و کشورهای غربی</big> قایل شد. در ارتباط با خوجههای اثنیعشری مقیم هند و پاکستان شایان ذکر است، هرچند آنها طی چند دههٔ گذشته و از بدو تأسیس فدراسیون جهانی و سازمان مسلمانان شیعهٔ خوجهٔ اثنیعشری <big>آمریکای شمالی</big>، همواره مورد حمایت این سازمانها قرار داشتهاند، ولی تفاوت مشهودی از نظر رفاهی و مالی بین آنان و دیگر خوجههای اثنیعشری بهچشم میخورد. از این رو، در بررسی وضعیت زندگی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری مقیم هند باید اذعان داشت آنها بهدلیل وضعیت اقتصادی عمومی هند و فقر نسبی حاکم بر این کشور، موقعیت اقتصادی بالایی ندارند و بیشتر خوجههای اثنیعشری ساکن <big>بمبئی، احمدآباد، ماندوی و بارووا</big> (گجرات)، از مشکلات معیشتی مختلفی رنج میبرند. | ||
از این رو، با وجود مشکلات ناشی از امنیت نسبی این کشورها، خوجههای اثنیعشری بخشی از نبض اقتصادی کشورهای یادشده را در دست گرفتند و بهویژه در زمینهٔ اقلام صادراتی کشورهای شرق و جنوب آفریقا <big>چای، قهوه و کاکائو</big> نقش مهمی را برعهده دارند؛ بنابراین، با وجود فقر شدید این کشورها، افزایش تورم عمومی و افزایش قیمت کالاهای اساسی، پیوسته بر ثروت خوجههای اثنیعشری افزوده شده است و برخی از تجار این جماعات، بهعنوان ثروتمندترین تجار <big>تانزانیا، کنیا، مادگاسکار و اوگاندا</big> جلوهگر شدهاند. شیعیان خوجهٔ اثنیعشری ساکن اروپا (بیشتر انگلستان) و آمریکای شمالی، اگرچه در زمرهٔ طبقات نخبهٔ این کشورها شمرده نمیشوند، وضعیت مالی مناسبی دارند و بیشتر به خرید و فروش لوازم منزل، صادرات و واردات کالاهای مختلف، خرید و فروش اتومبیلهای دست دوم و... میپردازند. بخشی از آنان نیز در بخشهای علمی و با سمت استاد دانشگاه، مهندس و پزشک فعالیت میکنند. در مجموع، خوجههای اثنیعشری در اروپا و آمریکای شمالی وضعیت مالی مناسبی دارند و چند تن از آنها در زمرهٔ افراد پولدار و ثروتمند بهشمار میروند. | از این رو، با وجود مشکلات ناشی از امنیت نسبی این کشورها، خوجههای اثنیعشری بخشی از نبض اقتصادی کشورهای یادشده را در دست گرفتند و بهویژه در زمینهٔ اقلام صادراتی کشورهای شرق و جنوب آفریقا <big>چای، قهوه و کاکائو</big> نقش مهمی را برعهده دارند؛ بنابراین، با وجود فقر شدید این کشورها، افزایش تورم عمومی و افزایش قیمت کالاهای اساسی، پیوسته بر ثروت خوجههای اثنیعشری افزوده شده است و برخی از تجار این جماعات، بهعنوان ثروتمندترین تجار <big>تانزانیا، کنیا، مادگاسکار و اوگاندا</big> جلوهگر شدهاند. شیعیان خوجهٔ اثنیعشری ساکن اروپا (بیشتر انگلستان) و آمریکای شمالی، اگرچه در زمرهٔ طبقات نخبهٔ این کشورها شمرده نمیشوند، وضعیت مالی مناسبی دارند و بیشتر به خرید و فروش لوازم منزل، صادرات و واردات کالاهای مختلف، خرید و فروش اتومبیلهای دست دوم و... میپردازند. بخشی از آنان نیز در بخشهای علمی و با سمت استاد دانشگاه، مهندس و پزشک فعالیت میکنند. در مجموع، خوجههای اثنیعشری در اروپا و آمریکای شمالی وضعیت مالی مناسبی دارند و چند تن از آنها در زمرهٔ افراد پولدار و ثروتمند بهشمار میروند. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
=== جایگاه دینی === | === جایگاه دینی === | ||
یکی از شاخصترین ویژگیهای جوامع خوجهٔ اثنیعشری در سراسر جهان، تقید دینی و رعایت کامل فرایض دینی است. در واقع، پیروی از اصول و قوانین مذهب اهلبیت و اطاعت از دستورهای دینی و مذهبی، بر تمام امور زندگی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری سایه افکنده است و جماعات مختلف آنها تلاش دارند از طریق انجام برنامههای دینی مختلف، همهٔ اعضای جماعات خود را تحت پوشش قرار دهند و به پیکری واحد مبدل سازند. تقید دینی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در وهلهٔ اول مربوط به اصول و فروع دین است و آنان تأکید خاصی به برپایی نمازهای یومیه بهصورت جماعت دارند. افزون بر آن، ایشان مراسم و مناسبتهای دینی خود، مانند اعیاد، شهادت ائمهٔ اطهار، ایام فاطمیه و بهویژه ماه مُحرَم را با تشریفات مفصلی برگزار میکنند. | یکی از شاخصترین ویژگیهای جوامع خوجهٔ اثنیعشری در سراسر جهان، تقید دینی و رعایت کامل فرایض دینی است. در واقع، پیروی از اصول و قوانین مذهب اهلبیت و اطاعت از دستورهای دینی و مذهبی، بر تمام امور زندگی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری سایه افکنده است و جماعات مختلف آنها تلاش دارند از طریق انجام برنامههای دینی مختلف، همهٔ اعضای جماعات خود را تحت پوشش قرار دهند و به پیکری واحد مبدل سازند. تقید دینی شیعیان خوجهٔ اثنیعشری در وهلهٔ اول مربوط به اصول و فروع دین است و آنان تأکید خاصی به برپایی نمازهای یومیه بهصورت جماعت دارند. افزون بر آن، ایشان مراسم و مناسبتهای دینی خود، مانند اعیاد، شهادت ائمهٔ اطهار، ایام فاطمیه و بهویژه ماه مُحرَم را با تشریفات مفصلی برگزار میکنند. | ||
تقیدات دینی خوجههای اثنیعشری، از دوران کودکی آنها آغاز میشود و کودکان اعم از دختر و پسر، معمولاً پیش از بلوغ، نمازهای یومیه را از والدین خود میآموزند و همراه با پدران و مادران در مساجد و حسینیهها حضور مییابند. این امر که همواره مورد تأکید رهبران این جامعه و امامان جماعات بوده، موجب شده است باورهای دینی از نخستین سالها در آنها نقش ببندد و بهعنوان بخشی از زندگی آنان درنظر گرفته شود. افزون بر آن، روحانیون جماعات نیز کودکان را از دورهٔ طفولیت از طریق برپایی کلاسهای آموزشی با دین اسلام و قوانین آن آشنا میسازند و میکوشند تا حد ممکن اصول اولیهٔ اسلام را به آنها آموزش دهند. | تقیدات دینی خوجههای اثنیعشری، از دوران کودکی آنها آغاز میشود و کودکان اعم از دختر و پسر، معمولاً پیش از بلوغ، نمازهای یومیه را از والدین خود میآموزند و همراه با پدران و مادران در مساجد و حسینیهها حضور مییابند. این امر که همواره مورد تأکید رهبران این جامعه و امامان جماعات بوده، موجب شده است باورهای دینی از نخستین سالها در آنها نقش ببندد و بهعنوان بخشی از زندگی آنان درنظر گرفته شود. افزون بر آن، روحانیون جماعات نیز کودکان را از دورهٔ طفولیت از طریق برپایی کلاسهای آموزشی با دین اسلام و قوانین آن آشنا میسازند و میکوشند تا حد ممکن اصول اولیهٔ اسلام را به آنها آموزش دهند. | ||
=== اهمیت به نماز و خمس زکات === | === اهمیت به نماز و خمس زکات === |