حدیث معراج: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۸٬۷۸۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۶ ژوئن ۲۰۲۳
خط ۶۵۵: خط ۶۵۵:


هشام بن حکم از امام صادق (علیه‌السلام)نقل کرده که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: پیامبر خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نماز عِشاء آخر و نماز فجر را در شبی که به معراج رفته بود، در مکّه خواند<ref>عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی عبدالله الصّادق (قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّی الْعِشَاءَ الْآخِرَه وَ صَلَّی الْفَجْرَ فِی اللَّیْلَةِ الَّتِی أُسْرِیَ بِهِ فِیهَا بِمَکَّةَ.تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۷۸ و  نورالثقلین/ البرهان</ref> .
هشام بن حکم از امام صادق (علیه‌السلام)نقل کرده که امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: پیامبر خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نماز عِشاء آخر و نماز فجر را در شبی که به معراج رفته بود، در مکّه خواند<ref>عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی عبدالله الصّادق (قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّی الْعِشَاءَ الْآخِرَه وَ صَلَّی الْفَجْرَ فِی اللَّیْلَةِ الَّتِی أُسْرِیَ بِهِ فِیهَا بِمَکَّةَ.تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۷۸ و  نورالثقلین/ البرهان</ref> .
== شب معراج و نماز ==
=== پیامبر اسلام امام جماعت پیامبران و فرشتگان ===
زراره و فضل از امام باقر (علیه‌السلام) نقل می‌کنند: هنگامی‌که رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) شبانه به آسمان برده شد و به بیت‌المعمور (خانه‌ای به موازات خانه‌ی کعبه در آسمان‌ها که عبادتگاه فرشتگان است) رسید و وقت نماز شد، جبرئیل اذان و اقامه گفت و رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) جلو ایستاد و فرشتگان و پیامبران پشت سر ایشان به صف ایستادند<ref>عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفَضْلِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الباقر (قَالَ: لَمَّا أُسْرِیَ بِرَسُولِ اللَّهِ (إِلَی السَّمَاءِ فَبَلَغَ الْبَیْتَ الْمَعْمُورَ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَأَذَّنَ جَبْرَئِیلُ وَ أَقَامَ فَتَقَدَّمَ رسول‌الله (وَ صَفَّ الْمَلَائِکَةُ وَ النَّبِیُّونَ خَلْفَ مُحَمَّد: تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۷۴؛  الکافی، ج۳، ص۳۰۲/ البرهان؛ نورالثقلین؛ «بتفاوت لفظی».</ref>.
=== پیامبر اعظم امام جماعت انبیا ===
نافع‌بن‌ارزق از امام باقر (علیه‌السلام) چند سؤال کرد؛ از آن‌جمله از این آیه: از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان معبودانی برای پرستش قرار دادیم؟! (زخرف/۴۵) پرسید.
حضرت رسول (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از چه کسی سؤال می‌کند با اینکه بین او و عیسی (علیه‌السلام) پانصد سال فاصله است»؟
امام باقر (علیه‌السلام) آیه: سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلًا را خواند و بعد جریان اجتماع پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) با انبیاء و مرسلین (را [در معراج] ذکر کرد که با آنها نماز می‌خواند<ref>نَافِعِ‌بْنِ‌الْأَزْرَقِ أَنَّهُ سَأَلَ الْبَاقِرَ (عَنْ مَسَائِلَ مِنْهَا قَوْلُهُ تَعَالَی وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا أَجَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ مَنِ الَّذِی یَسْأَلُهُ مُحَمَّدٌ (وَ کَانَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ عِیسَی (خَمْسُمِائَةِ سَنَةٍ قَالَ فَقَرَأَ أَبُوجَعْفَرٍ (سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلًا ثُمَّ ذَکَرَ اجْتِمَاعَهُ بِالْمُرْسَلِینَ وَ الصَّلَاةَ بِهِمْ:تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۷۰؛  بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۵۸/ المناقب، ج۴، ص۲۰۱ .</ref> .
=== تخفیف گرفتن در رکعات نماز در معراج ===
- محمدبن‌علی‌بن‌حسین از امام صادق (علیه‌السلام) نقل کرده که همانا رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) هنگامی‌که به گردش شبانه به آسمان‌ها برده شد پروردگارش آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) را به پنجاه [نوبت] نماز در شبانه‌روز امر فرمود که امّت آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نیز باید به‌جای آورند و حدّاقل بالغ بر صد رکعت می‌گشت، بعد آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (که در آسمان صف کشیده بودند گذشت و هیچ‌یک از پیامبران (از او چیزی نپرسید تا به موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) رسید، 
او از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پرسید: «پروردگارت تو را به چه چیز امر فرمود»؟ 
آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به پنجاه نماز».
موسی (علیه‌السلام) گفت: «از پروردگارت تخفیف بخواه که امّت تو طاقت انجام آن را ندارد».
پس آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از خداوند خواست و حق‌تعالی ده نماز را تخفیف داد،
بار دیگر آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (که در آسمان صف کشیده بودند گذشت و هیچ‌یک از ایشان از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چیزی نپرسید تا بر موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) گذشت
و او از رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پرسید: «خداوند تو را به چه چیز امر فرمود»؟
پاسخ داد: «به خواندن چهل نماز»، باز موسی (علیه‌السلام) به آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) گفت: «از پروردگارت تخفیف بخواه که امّت تو طاقت به‌جاآوردن آن را ندارد»
و رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) درخواست تخفیف نمود و خداوند تعالی ده نماز از آن را تخفیف داد، بار دیگر آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (گذشت و هیچ‌کدام چیزی از او نپرسید تا بر موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) گذشت و او پرسید: «پروردگارت تو را به چه‌چیز امر فرمود»؟
آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به سی نماز و موسی (علیه‌السلام) تکرار کرد؛ از پروردگارت تخفیف بخواه که امّت تو طاقت به‌جاآوردن آن را ندارد
و آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از خداوند عزّوجلّ درخواست نمود و خداوند ده نماز دیگر را تخفیف داد، باز رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران گذشت و هیچ‌یک چیزی از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نپرسید تا بر موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) گذشت
و او از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پرسید: «پروردگارت تو را به چه چیز امر فرمود»؟
و آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به بیست نماز»
و موسی (علیه‌السلام) باز به آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) گفت: «از پروردگار خویش تخفیف بخواه که امّت تو توان انجام آن را ندارد».
رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از خداوند درخواست کرد و حق‌تعالی ده نماز دیگر از آن را تخفیف عطا فرمود، بار دیگر رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (گذرکرد و هیچ‌یک از ایشان چیزی از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نپرسید تا اینکه بر موسی (علیه‌السلام) گذشت
و او به رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) گفت: «اکنون پروردگارت تو را به انجام چه چیز دستور داد»؟
آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به ده نماز».
موسی (علیه‌السلام) گفت: «باز هم از پروردگارت تخفیف بخواه که امّت تو طاقت انجام آن را نیز ندارد که من خود برای بنی‌اسرائیل واجبات خداوند عزّوجلّ را آوردم و آنان نپذیرفتند و بدان عمل نکردند و خود را ملزم نساختند که به آن عمل نمایند».
پس پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از پروردگار خود درخواست تخفیف نمود و خداوند عزّوجلّ آن را تخفیف داده و پنج نماز را واجب ساخت، باز رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (گذشت و هیچ‌یک از ایشان چیزی از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نپرسید تا به موسی (علیه‌السلام) رسید»
و او از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پرسید: «پروردگارت تو را به چه‌چیز امر فرمود»؟
آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به ادای پنج نماز».
موسی (علیه‌السلام) گفت: «باز هم از پروردگارت برای امّت خویش تخفیف بخواه که ایشان طاقت انجام آن را نیز ندارند».
رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «من خود شرم دارم از اینکه باز نزد پروردگارم بازگردم و بیش از این تخفیف بخواهم».
پس رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) همان نمازهای پنج‌گانه را برای امّت خود آورد و فرمود: «خداوند از جانب امّت من موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) را جزای خیر دهد».
امام صادق (علیه‌السلام) نیز اضافه فرمود: «خداوند موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) را برای تخفیفی که او موجب شد، از جانب ما جزای خیر دهد».<ref>محمدبن‌علی‌بن‌الحسینِ قال قال (إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ أَمَرَهُ رَبُّهُ بِخَمْسِینَ صَلَاهًًْ فَمَرَّ عَلَی النَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی انْتَهَی إِلَی مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِخَمْسِینَ صَلَاةً فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَسَأَلَ رَبَّهُ فَحَطَّ عَنْهُ عَشْراً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِأَرْبَعِینَ صَلَاةً فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَسَأَلَ رَبَّهُ فَحَطَّ عَنْهُ عَشْراً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِثَلَاثِینَ صَلَاةً فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَسَأَلَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَحَطَّ عَنْهُ عَشْراً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِعِشْرِینَ صَلَاةً فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَ أُمَّتَک لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَسَأَلَ رَبَّهُ فَحَطَّ عَنْهُ عَشْراً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِعَشْرِ صَلَوَاتٍ فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَّ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَإِنِّی جِئْتُ إِلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِمْ فَلَمْ یَأْخُذُوا بِهِ وَ لَمْ یَقِرُّوا عَلَیْهِ فَسَأَلَ النَّبِیُّ (رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَخَفَّفَ عَنْهُ فَجَعَلَهَا خَمْساً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ لَهُ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِخَمْسِ صَلَوَاتٍ فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ عَنْ أُمَّتِکَ فَإِنَّ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَقَالَ إِنِّی لَأَسْتَحْیِی أَنْ أَعُودَ إِلَی رَبِّی فَجَاءَ رسول‌الله (بِخَمْسِ صَلَوَاتٍ وَ قَالَ رسول‌الله (جَزَی اللَّهُ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ عَنْ أُمَّتِی خَیْراً وَ قَالَ الصَّادِقُ (جَزَی اللَّهُ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ عَنَّا خَیْراً:
تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۵۲؛ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۹۷/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»/ البرهان؛ «بتفاوت لفظی».</ref> .
=== دستور نماز در شب معراج ===
از اسحاق‌بن‌عمّار روایت است که از امام کاظم (علیه‌السلام) پرسیدم: «چرا نماز یک رکعت و دو سجده دارد»؟ و چگونه است وقتی دو سجده شد دو رکعت نشد»؟ 
فرمود: «حال‌که درباره‌ی امری سؤالی کردی، خوب دقّت کن تا جواب را نیک بفهمی، اوّلین نمازی که پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) خواند، در آسمان و در محضر خداوند تبارک‌وتعالی و جلوی عرش الهی بود. 
وقتی خداوند پیامبر (علیه‌السلام) را به معراج برد و وقتی حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به عرش خداوند رسید، خداوند فرمود: «ای محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم)! به صاد نزدیک شو و مواضع و جوارح سجده خود را بشوی و پاکیزه گردان و برای پروردگارت نماز بگزار. 
پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به آنجا که خدا امر کرده بود رفت و وضو گرفت، وقتی وضویش کامل شد به‌سوی خداوند تبارک‌وتعالی برگشت و ایستاد، خدا به او امر کرد شروع (افتتاح) نماز را بخواند و حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین کرد»، 
سپس خداوند فرمود: «ای محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم)! بخوان: «به نام خداوند رحمتگر مهربان، ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. 
تا آخر سوره‌ی حمد و حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین کرد سپس امر کرد که نسبتِ پروردگار متعالش را بخواند: به نام خداوند رحمتگر مهربان، بگو: اوست خدای یگانه، خدای صمد (ثابت متعالی).<ref>(توحید/۲و۱)</ref> 
سپس خداوند وحی را قطع کرد و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) خواند: «بگو: اوست خدای یگانه، خدای صمد (ثابت متعالی)<ref>(توحید/۲و۱)</ref>». 
خداوند فرمود: بگو: «[هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است!<ref>(توحید/۴۳</ref>)». 
سپس وحی قطع شد و رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «پروردگارِ من، الله، چنین است. پروردگار من، الله، چنین است». 
سپس خداوند فرمود: «ای محمّد(صلّی‌الله علیه واله وسلّم)! برای پروردگارت رکوع کن». و پیامبر رکوع کرد و خداوند در حال رکوع او به آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «بگو سُبحانَ ربی العَظِیمِ وَ بِحَمدِهِ و حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) سه بار این جمله را تکرار کرد»، 
خداوند فرمود: «ای محمّد(صلّی‌الله علیه واله وسلّم)! سرت را بلند کن». 
پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) سر برداشت و راست در مقابل خداوند عزّوجلّ ایستاد». 
خداوند فرمود: «ای محمّد(صلّی‌الله علیه واله وسلّم)! برای پروردگارت سجده کن». 
پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به زمین افتاد و سجده کرد»، 
خداوند فرمود: «بگو سُبحانَ ربی الأعلَی وَ بِحَمدِهِ و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین گفت. 
خداوند فرمود: «ای محمّد(صلّی‌الله علیه واله وسلّم)! برخیز و صاف بنشین». 
حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نشست؛ وقتی آرام گرفت، جلال عظمت و خداوند عزّوجلّ را به یاد آورد و به میل خود بدون آنکه خداوند به او امر کند به سجده رفت و سه بار جمله‌ تسبیح را تکرار کرد. 
خداوند فرمود: «برخیز و بنشین». و حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین کرد و دیگر آن عظمت و تجلّی پروردگار را ندید،
خداوند به او فرمود: «ای محمّد(صلّی‌الله علیه واله وسلّم)! بخوان و همان کار را که در رکعت اوّل انجام دادی دوباره تکرار کن. پیامبر چنان کرد و وقتی به سجده رفت و سر برداشت، دوباره جلال و عظمت پروردگار را به یاد آورد و با میل خود بی‌آنکه خدا به او امر کند به سجده رفت و تسبیح را خواند. 
خداوند به او فرمود: «سرت را بلند کن، خداوند به تو آرامش و استقرار داده است و گواهی بده که هیچ معبودی جز الله نیست و محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پیامبر و فرستاده‌ی خداست و اینکه رستاخیز آمدنی است، و شکّی در آن نیست و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده می‌کند<ref>(حج/۷)</ref> خداوندا! بر محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) و آل او درود فرست و بر محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) و آل محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) رحم کن، همچنان که بر ابراهیم (علیه‌السلام) و آل او درود فرستادی و بر آنها رحم کردی و برکت دادی. تو ستوده صفت و صاحب مجد و عظمت هستی. خدایا! شفاعت محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) در حقّ امّتش را بپذیر و درجه و مقام او را بالاببر».
حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین گفت. 
خداوند فرمود: «ای محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم)! سلام بده». 
پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) رویش را به خدای تبارک‌وتعالی کرد و سر به زیر انداخت و گفت: «اَلسَّلامُ عَلَیکَ». خداوند در جواب او فرمود: «و سلام بر تو ای محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم)! با نعمت من بر طاعت من نیرو یافتی و به‌خاطر رحمتم تو را به‌عنوان پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) و دوست خود برگزیدم». 
پس امام (علیه‌السلام) فرمود: «نمازی که خدا به پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) امر فرمود که بخواند دو رکعت بود با دو سجده و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) همان‌طور که برایت گفتم در هر رکعت دو سجده به‌جا آورد؛ زیرا عظمت پروردگارش را به یاد آورد و خداوند، آن را برای او واجب گرداند». 
پرسیدم: «فدایتان شوم! صاد چیست که خدا به پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) دستور داد با آن خود را بشوید و وضو بگیرد»؟ 
فرمود: «صاد چشمه‌ایست که از یکی از ارکان عرش می‌جوشد، به آن آب حیات گفته می‌شود و آن چشمه همان است که خداوند فرمود: «سوگند به قرآنی که دارای ذکر است [که این کتاب، معجزه الهی است]<ref>(ص/۱)</ref>». و خدا به پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) امر کرد که وضو بگیرد و نماز بگزارد<ref>عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ (کَیْفَ صَارَتِ الصَّلَاةُ رَکْعَةً وَ سَجْدَتَیْنِ وَ کَیْفَ إِذَا صَارَتْ سَجْدَتَیْنِ لَمْ تَکُنْ رَکْعَتَیْنِ فَقَالَ إِذَا سَأَلْتَ عَنْ شَیْءٍ فَفَرِّغْ قَلْبَکَ لِتَفْهَمَ إِنَّ أَوَّلَ صَلَاةٍ صَلَّاهَا رسول‌الله (إِنَّمَا صَلَّاهَا فِی السَّمَاءِ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قُدَّامَ عَرْشِهِ جل‌جلاله وَ ذَلِکَ أَنَّهُ لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ وَ صَارَ عِنْدَ عَرْشِهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَتَجَلَّی لَهُ عَنْ وَجْهِهِ حَتَّی رَآهُ بِعَیْنِهِ قَالَ یَا مُحَمَّدُ ادْنُ مِنْ صَادٍ فَاغْسِلْ مَسَاجِدَکَ وَ طَهِّرْهَا وَ صَلِّ لِرَبِّکَ فَدَنَا رسول‌الله (إِلَی حَیْثُ أَمَرَهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَتَوَضَّأَ فَأَسْبَغَ وُضُوءَهُ ثُمَّ اسْتَقْبَلَ الْجَبَّارَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَائِماً فَأَمَرَهُ بِافْتِتَاحِ الصَّلَاةِ فَفَعَلَ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ اقْرَأْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِینَ إِلَی آخِرِهَا فَفَعَلَ ذَلِکَ ثُمَّ أَمَرَهُ أَنْ یَقْرَأَ نِسْبَةَ رَبِّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ اللهُ الصَّمَدُ ثُمَّ أَمْسَکَ عَنْهُ الْقَوْلَ فَقَالَ رسول‌الله (قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ اللهُ الصَّمَدُ فَقَالَ قُلْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ فَأَمْسَکَ عَنْهُ الْقَوْلَ فَقَالَ رسول‌الله کَذَلِکَ اللَّهُ رَبِّی کَذَلِکَ اللَّهُ رَبِّی کَذَلِکَ اللَّهُ رَبِّی فَلَمَّا قَالَ ذَلِکَ قَالَ ارْکَعْ یَا مُحَمَّدُ لِرَبِّکَ فَرَکَعَ رسول‌الله (فَقَالَ لَهُ وَ هُوَ رَاکِعٌ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ فَفَعَلَ ذَلِکَ ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ ارْفَعْ رَأْسَکَ یَا مُحَمَّدُ فَفَعَلَ ذَلِکَ رسول‌الله (فَقَامَ مُنْتَصِباً بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ اسْجُدْ یَا مُحَمَّدُ لِرَبِّکَ فَخَرَّ رسول‌الله (سَاجِداً فَقَالَ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَی وَ بِحَمْدِهِ فَفَعَلَ ذَلِکَ رسول‌الله (ثَلَاثاً فَقَالَ لَهُ اسْتَوِ جَالِساً یَا مُحَمَّدُ فَفَعَلَ فَلَمَّا اسْتَوَی جَالِساً ذَکَرَ جَلَالَ رَبِّهِ جل‌جلاله فَخَرَّ رسول‌الله (سَاجِداً مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ لَا لِأَمْرٍ أَمَرَهُ رَبُّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَسَبَّحَ أَیْضاً ثَلَاثاً فَقَالَ انْتَصِبْ قَائِماً فَفَعَلَ فَلَمْ یَرَ مَا کَانَ رَأَی مِنْ عَظَمَةِ رَبِّهِ جل‌جلاله فَقَالَ لَهُ اقْرَأْ یَا مُحَمَّدُ وَ افْعَلْ کَمَا فَعَلْتَ فِی الرَّکْعَةِ الْأُولَی فَفَعَل ذَلِکَ رسول‌الله (ثُمَ سَجَدَ سَجْدَةً وَاحِدَةً فَلَمَّا رَفَعَ رَأْسَهُ ذَکَرَ جَلَالَةَ رَبِّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الثَّانِیَةَ فَخَرَّ رسول‌الله (سَاجِداً مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ لَا لِأَمْرٍ أَمَرَهُ رَبُّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَسَبَّحَ أَیْضاً ثُمَّ قَالَ لَهُ ارْفَعْ رَأْسَکَ ثَبَّتَکَ اللَّهُ وَ اشْهَدْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رسول‌الله وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها وَ أَنَّ اللهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ اللَّهُمَّ صَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیْتَ وَ بَارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ وَ مَنَنْتَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ شَفَاعَتَهُ فِی أُمَّتِهِ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ فَفَعَلَ فَقَالَ سَلِّمْ یَا مُحَمَّدُ اسْتَقْبِلْ فَاسْتَقْبَلَ رسول‌الله (رَبَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ تَقَدَّسَ وَجْهُهُ مُطْرِقاً فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیْکَ فَأَجَابَهُ الْجَبَّارُ جل‌جلاله فَقَالَ وَ عَلَیْکَ السَّلَامُ یَا مُحَمَّدُ بِنِعْمَتِی قَوَّیْتُکَ عَلَی طَاعَتِی وَ بِعِصْمَتِی إِیَّاکَ اتَّخَذْتُکَ نَبِیّاً وَ حَبِیباً ثُمَّ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (وَ إِنَّمَا کَانَتِ الصَّلَاةُ الَّتِی أُمِرَ بِهَا رَکْعَتَیْنِ وَ سَجْدَتَیْنِ وَ هُوَ (إِنَّمَا سَجَدَ سَجْدَتَیْنِ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ عَمَّا أَخْبَرْتُکَ مِنْ تَذَکُّرِهِ لِعَظَمَةِ رَبِّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَجَعَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَرْضاً قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا صَادٌ الَّذِی أُمِرَ أَنْ یَغْسِلَ مِنْهُ فَقَالَ عَیْنٌ تَنْفَجِرُ مِنْ رُکْنٍ مِنْ أَرْکَانِ الْعَرْشِ یُقَالُ لَهُ مَاءُ الْحَیَاةِ وَ هُوَ مَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ (وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ إِنَّمَا أَمَرَهُ أَنْ یَتَوَضَّأَ وَ یَقْرَأَ وَ یُصَلِّی: تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۵۶؛  علل‌الشرایع، ج۲، ص۳۳۴/ نورالثقلین/ البرهان.</ref> .
=== دستور نماز در شب معراج ===
عمربن‌اذینه در حدیثی طولانی از امام صادق (علیه‌السلام) نقل می‌کند: پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: خداوند به من وحی کرد: «ای محمّد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! به صاد نزدیک شو و اعضای سجده‌ی خود را بشوی و مطهّر گردان و برای پروردگارت نماز بگزار. پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به صاد نزدیک شد، صاد نام آبی است که از طرف راست عرش جاری است، پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) صورت خود را بشوی؛ چرا که تو به عظمت من می‌نگری، سپس ساعدهای راست و چپ را تا آرنج بشوی؛ زیرا تو با دستان خود کلام مرا دریافت می‌کنی. سپس با آن آبی که بر دست تو مانده سر و روی پاهایت را تا محلّ برآمدگی مسح کن که من آن را برایت مبارک می‌گردانم و من راه تو را چنان هموار و مهیّا می‌کنم که تا به حال جز تو هیچ‌کس در آن راه قدم نگذاشته است و این علّت اذان و وضوست.
پس خداوند عزّوجلّ به او وحی کرد: «ای محمّد(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! حجرالأسود را استقبال کن و به تعداد حجاب‌هایم مرا تکبیر بگو». به همین دلیل، تعداد تکبیرها هفت عدد شد، چون تعداد حجاب‌ها هفت عدد است و هنگام پایان‌یافتن حجاب‌ها، افتتاح را آغاز کرد، به همین خاطر افتتاح سنّت شد و آن حجاب‌ها با هم مساوی و بر هم مطابق‌اند و میان آنها دریاهایی از نور وجود دارد و این همان نوری است که خدا به محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نازل کرد. فلذا سه بار افتتاح سنّت شد، به‌خاطر افتتاح سه مرتبه حجاب‌ها، پس تکبیر هفت مرتبه و افتتاح سه مرتبه شد، وقتی تکبیر و افتتاح را به پایان رساند، خداوند به او وحی کرد که نام مرا یاد کن. به همین دلیل در ابتدای سوره‌ [حمد]، عبارت بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیمِ را قرار داد. پس به او وحی کرد: «حمد و ثنای مرا بگو»، گفت: «ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است<ref>(فاتحه/۲)</ref>».
و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) با خود گفت: «شکر و سپاس خدای را». به او وحی شد: «ذکر و یاد مرا بُریدی، پس نام مرا یاد کن». از همین روست که الرَّحمنِ الرَّحِیمِ را در حمد قرار داد. وقتی به وَ لاَ الضَّالِّینَ رسید، پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) گفت: «الحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ شُکراً». دوباره وحی شد که ذکر و نام مرا بُریده و منقطع کردی، پس دوباره مرا یاد کن. به همین خاطر در اوّل سوره بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ را قرار داد.
پس خداوند عزّوجلّ به او وحی کرد: «ای محمّد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! نسبت پروردگارت را بخوان «بگو: اوست خدای یگانه، خدای صمد (ثابت متعالی)، [کسی را] نزاده و زاده نشده است، و هیچ‌کس او را همتا نیست<ref>(توحید/۴۱)</ref>». سپس وحی قطع شد و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) گفت: «الوَاحِدُ الأحَدُ الصَّمَدُ». خداوند به او وحی کرد: [کسی را] نزاده و زاده نشده است، و هیچ‌کس او را همتا نیست<ref>(توحید/۴۳)</ref> پس وحی قطع شد و پیامبر خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «پروردگار ما چنین است». و خدا به او وحی کرد: «ای محمّد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! برای پروردگارت رکوع کن» و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) رکوع کرد و خدا درحالی‌که او در رکوع بود به او وحی نمود که بگو: «سُبحانَ رَبِّی العَظِیمِ». و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) سه بار این جمله را گفت.
سپس به او وحی کرد: «ای محمّد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! سرت را بلند کن» و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از رکوع برخاست و راست ایستاد و خدا به او وحی کرد: «ای محمّد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! برای پروردگارت سجده کن». و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به سجده افتاد و خداوند [درحالی‌که او در سجده بود] به او وحی کرد: «بگو سبُحانَ رَبِّی الأعلَی». و پیامبر سه بار این عبارت را گفت، سپس خداوند به او وحی کرد: «ای محمّد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! برخیز و بنشین»! و پیامبر چنین کرد، وقتی سر از سجده برداشت و نشست، به عظمت الهی که برایش متجلّی شده بود نگریست و به اراده‌ی خود دوباره به سجده افتاد، نه از روی امر و فرمانی و سه بار تسبیح گفت، خداوند به او وحی کرد: «برخیز و بایست». حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) ایستاد و دیگر آن عظمت متجلّی را ندید، فلذا نماز یک رکعت و دو سجده شد.
سپس خداوند عزّوجلّ به او وحی کرد: «حمد و ثنای الله را بخوان». او همان گونه که بار اوّل خوانده بود دوباره خواند و سپس خداوند به او وحی کرد: بخوان: ما آن [قرآن] را در شب قدر نازل کردیم!<ref>(قدر/۱)</ref> که این نسبت تو و اهل‌بیت تو تا روز قیامت است» و همانند رکعت اوّل رکوع به‌جای آورد، سپس یک سجده انجام داد و وقتی سر برداشت تجلّی عظمت باری‌تعالی را دید و به اراده‌ خود و بی‌هیچ امر و دستوری به سجده افتاد و باری‌تعالی را تسبیح گفت. سپس خدا به او وحی کرد: «سرت را بلند کن و برخیز که پروردگارت به تو ثبات و آرامش داد». وقتی خواست برخیزد و بایستد خداوند به او فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! بنشین» و او نشست.
خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! حال که به تو نعمت داده‌ام، پس نام مرا تسبیح گوی. پس به او الهام شد که بگوید: بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ و لا إلهَ إلا الله و الأسماءُ الحُسنَی کُلُّها لِلهِ، سپس خدا به او وحی کرد: «ای محمّد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! بر خود و اهل‌بیت خودت درود بفرست». پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) گفت: «صلی‌الله عَلَیَّ وَ عَلَی أهلِ بَیتِی» و خداوند دعای او را اجابت فرمود، سپس برگشت و صف‌های ملائکه و پیامبران (و فرستاده‌ها را دید، گفته شد: «ای محمّد (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)! بر آنها درود فرست»، گفت: «اَلسَّلامُ عَلَیکُم وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه». خداوند به او وحی کرد: «سلام و تحیّت و رحمت و برکت، تو و نسل و ذرّیّه‌ی تو هستید».
سپس به او وحی کرد: «به سمت چپ التفات مکن». اوّلین آیه‌ای که بعد از قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ و إِنَّا أَنزَلْنَاهُ شنید آیه: اَصْحَابُ الْیَمِینِ<ref>(واقعه/۹۰)</ref> و أَصْحَابُ الشِّمَالِ<ref>(واقعه/۹۰)</ref> بود. فلذا سلام در مقابل قبله یکی است و تکبیر در سجده‌ها حمد و شکر است. و امّا این عبارت؛ سَمِعَ اللهُ لِمَن حَمِدَهُ، به‌خاطر آن گفته شد که پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فریاد و ناله حمد و تسبیح و تهلیل ملائکه را شنید و این جمله را گفت؛ سَمِعَ اللهُ لِمَن حَمِدَهُ. از همین روست که اگر در دو رکعت اوّل، حدثی پیش بیاید، شخص باید آن دو رکعت را اعاده کند و این اوّلین واجب در نماز زوال یعنی ظهر است<ref>علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن ابن اذينه عن ابي عبد الله ع قال قال :مَا تَرْوِي هَذِهِ‏ اَلنَّاصِبَةُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فِيمَا ذَا فَقَالَ فِي أَذَانِهِمْ وَ رُكُوعِهِمْ وَ سُجُودِهِمْ فَقُلْتُ إِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَ‏ أُبَيَّ بْنَ كَعْبٍ‏ رَآهُ فِي اَلنَّوْمِ فَقَالَ كَذَبُوا فَإِنَّ دِينَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَعَزُّ مِنْ أَنْ يُرَى فِي اَلنَّوْمِ قَالَ فَقَالَ لَهُ‏ سَدِيرٌ اَلصَّيْرَفِيُ‏ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَأَحْدِثْ لَنَا مِنْ ذَلِكَ ذِكْراً فَقَالَ‏ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ ع‏ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا عَرَجَ‏ بِنَبِيِّهِ ص‏ إِلَى سَمَاوَاتِهِ اَلسَّبْعِ أَمَّا أُولاَهُنَّ فَبَارَكَ عَلَيْهِ وَ اَلثَّانِيَةَ عَلَّمَهُ فَرْضَهُ فَأَنْزَلَ اَللَّهُ مَحْمِلاً مِنْ نُورٍ فِيهِ أَرْبَعُونَ نَوْعاً مِنْ أَنْوَاعِ اَلنُّورِ كَانَتْ مُحْدِقَةً بِعَرْشِ اَللَّهِ تَغْشَى أَبْصَارَ اَلنَّاظِرِينَ أَمَّا وَاحِدٌ مِنْهَا فَأَصْفَرُ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ اِصْفَرَّتِ اَلصُّفْرَةُ وَ وَاحِدٌ مِنْهَا أَحْمَرُ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ اِحْمَرَّتِ اَلْحُمْرَةُ وَ وَاحِدٌ مِنْهَا أَبْيَضُ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ اِبْيَضَّ اَلْبَيَاضُ وَ اَلْبَاقِي عَلَى سَائِرِ عَدَدِ اَلْخَلْقِ مِنَ اَلنُّورِ وَ اَلْأَلْوَانِ فِي ذَلِكَ اَلْمَحْمِلِ حَلَقٌ وَ سَلاَسِلُ مِنْ فِضَّةٍ ثُمَّ عَرَجَ بِهِ إِلَى اَلسَّمَاءِ فَنَفَرَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ إِلَى أَطْرَافِ اَلسَّمَاءِ وَ خَرَّتْ سُجَّداً وَ قَالَتْ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ مَا أَشْبَهَ هَذَا اَلنُّورَ بِنُورِ رَبِّنَا فَقَالَ‏ جَبْرَئِيلُ ع‏ اَللَّهُ أَكْبَرُ اَللَّهُ أَكْبَرُ ثُمَّ فُتِحَتْ أَبْوَابُ اَلسَّمَاءِ وَ اِجْتَمَعَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ فَسَلَّمَتْ عَلَى‏ اَلنَّبِيِّ ص‏ أَفْوَاجاً وَ قَالَتْ يَا مُحَمَّدُ كَيْفَ أَخُوكَ إِذَا نَزَلْتَ فَأَقْرِئْهُ اَلسَّلاَمَ قَالَ‏ اَلنَّبِيُّ ص‏ أَ فَتَعْرِفُونَهُ قَالُوا وَ كَيْفَ لاَ نَعْرِفُهُ وَ قَدْ أُخِذَ مِيثَاقُكَ وَ مِيثَاقُهُ مِنَّا وَ مِيثَاقُ‏ شِيعَتِهِ‏ إِلَى‏ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ عَلَيْنَا وَ إِنَّا لَنَتَصَفَّحُ وُجُوهَ‏ شِيعَتِهِ‏ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ خَمْساً يَعْنُونَ فِي كُلِّ وَقْتِ صَلاَةٍ وَ إِنَّا لَنُصَلِّي عَلَيْكَ وَ عَلَيْهِ قَالَ ثُمَّ زَادَنِي رَبِّي أَرْبَعِينَ نَوْعاً مِنْ أَنْوَاعِ اَلنُّورِ لاَ يُشْبِهُ اَلنُّورَ اَلْأَوَّلَ وَ زَادَنِي حَلَقاً وَ سَلاَسِلَ وَ عَرَجَ بِي إِلَى اَلسَّمَاءِ اَلثَّانِيَةِ فَلَمَّا قَرِبْتُ مِنْ بَابِ اَلسَّمَاءِ اَلثَّانِيَةِ نَفَرَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ إِلَى أَطْرَافِ اَلسَّمَاءِ وَ خَرَّتْ سُجَّداً وَ قَالَتْ‏ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ اَلْمَلاَئِكَةِ وَ اَلرُّوحِ مَا أَشْبَهَ هَذَا اَلنُّورَ بِنُورِ رَبِّنَا فَقَالَ‏ جَبْرَئِيلُ ع‏ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ فَاجْتَمَعَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ وَ قَالَتْ يَا جَبْرَئِيلُ‏ مَنْ هَذَا مَعَكَ قَالَ هَذَا مُحَمَّدٌ ص‏ قَالُوا وَ قَدْ بُعِثَ قَالَ نَعَمْ قَالَ‏ اَلنَّبِيُّ ص‏ فَخَرَجُوا إِلَيَّ شِبْهَ اَلْمَعَانِيقِ فَسَلَّمُوا عَلَيَّ وَ قَالُوا أَقْرِئْ أَخَاكَ اَلسَّلاَمَ قُلْتُ أَ تَعْرِفُونَهُ قَالُوا وَ كَيْفَ لاَ نَعْرِفُهُ وَ قَدْ أُخِذَ مِيثَاقُكَ وَ مِيثَاقُهُ وَ مِيثَاقُ‏ شِيعَتِهِ‏ إِلَى‏ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ عَلَيْنَا وَ إِنَّا لَنَتَصَفَّحُ وُجُوهَ‏ شِيعَتِهِ‏ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ خَمْساً يَعْنُونَ فِي كُلِّ وَقْتِ صَلاَةٍ قَالَ ثُمَّ زَادَنِي رَبِّي أَرْبَعِينَ نَوْعاً مِنْ أَنْوَاعِ اَلنُّورِ لاَ تُشْبِهُ اَلْأَنْوَارَ اَلْأُولَى ثُمَّ عَرَجَ بِي إِلَى اَلسَّمَاءِ اَلثَّالِثَةِ فَنَفَرَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ وَ خَرَّتْ‏ سُجَّداً وَ قَالَتْ‏ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ اَلْمَلاَئِكَةِ وَ اَلرُّوحِ مَا هَذَا اَلنُّورُ اَلَّذِي يُشْبِهُ نُورَ رَبِّنَا فَقَالَ‏ جَبْرَئِيلُ ع‏ أَشْهَدُ أَنَ‏ مُحَمَّداً رَسُولُ اَللَّهِ أَشْهَدُ أَنَ‏ مُحَمَّداً رَسُولُ اَللَّهِ فَاجْتَمَعَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ وَ قَالَتْ مَرْحَباً بِالْأَوَّلِ وَ مَرْحَباً بِالْآخِرِ وَ مَرْحَباً بِالْحَاشِرِ وَ مَرْحَباً بِالنَّاشِرِ مُحَمَّدٌ خَيْرُ اَلنَّبِيِّينَ وَ عَلِيٌ‏ خَيْرُ اَلْوَصِيِّينَ‏ قَالَ‏ اَلنَّبِيُّ ص‏ ثُمَّ سَلَّمُوا عَلَيَّ وَ سَأَلُونِي عَنْ أَخِي قُلْتُ هُوَ فِي اَلْأَرْضِ أَ فَتَعْرِفُونَهُ قَالُوا وَ كَيْفَ لاَ نَعْرِفُهُ وَ قَدْ نَحُجُ‏ اَلْبَيْتَ اَلْمَعْمُورَ كُلَّ سَنَةٍ وَ عَلَيْهِ رَقٌّ أَبْيَضُ فِيهِ اِسْمُ‏ مُحَمَّدٍ وَ اِسْمُ‏ عَلِيٍ‏ وَ اَلْحَسَنِ‏ وَ اَلْحُسَيْنِ‏ وَ اَلْأَئِمَّةِ ع‏ وَ شِيعَتِهِمْ‏ إِلَى‏ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ وَ إِنَّا لَنُبَارِكُ عَلَيْهِمْ كُلَّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ خَمْساً يَعْنُونَ فِي وَقْتِ كُلِّ صَلاَةٍ وَ يَمْسَحُونَ رُءُوسَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ قَالَ ثُمَّ زَادَنِي رَبِّي أَرْبَعِينَ نَوْعاً مِنْ أَنْوَاعِ اَلنُّورِ لاَ تُشْبِهُ تِلْكَ اَلْأَنْوَارَ اَلْأُولَى ثُمَّ عَرَجَ بِي حَتَّى اِنْتَهَيْتُ إِلَى اَلسَّمَاءِ اَلرَّابِعَةِ فَلَمْ تَقُلِ اَلْمَلاَئِكَةُ شَيْئاً وَ سَمِعْتُ دَوِيّاً كَأَنَّهُ فِي اَلصُّدُورِ فَاجْتَمَعَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ فَفُتِحَتْ أَبْوَابُ اَلسَّمَاءِ وَ خَرَجَتْ إِلَيَّ شِبْهَ اَلْمَعَانِيقِ فَقَالَ‏ جَبْرَئِيلُ ع‏ حَيَّ عَلَى اَلصَّلاَةِ حَيَّ عَلَى اَلصَّلاَةِ حَيَّ عَلَى اَلْفَلاَحِ حَيَّ عَلَى اَلْفَلاَحِ فَقَالَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ صَوْتَانِ مَقْرُونَانِ مَعْرُوفَانِ فَقَالَ‏ جَبْرَئِيلُ ع‏ قَدْ قَامَتِ اَلصَّلاَةُ قَدْ قَامَتِ اَلصَّلاَةُ فَقَالَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ هِيَ‏ لِشِيعَتِهِ‏ إِلَى‏ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ ثُمَّ اِجْتَمَعَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ وَ قَالَتْ كَيْفَ تَرَكْتَ أَخَاكَ فَقُلْتُ لَهُمْ وَ تَعْرِفُونَهُ قَالُوا نَعْرِفُهُ وَ شِيعَتَهُ‏ وَ هُمْ نُورٌ حَوْلَ عَرْشِ اَللَّهِ وَ إِنَّ فِي‏ اَلْبَيْتِ اَلْمَعْمُورِ لَرَقّاً مِنْ نُورٍ فِيهِ كِتَابٌ مِنْ نُورٍ فِيهِ اِسْمُ‏ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍ‏ وَ اَلْحَسَنِ‏ وَ اَلْحُسَيْنِ‏ وَ اَلْأَئِمَّةِ وَ شِيعَتِهِمْ‏ إِلَى‏ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ لاَ يَزِيدُ فِيهِمْ رَجُلٌ وَ لاَ يَنْقُصُ مِنْهُمْ رَجُلٌ وَ إِنَّهُ لَمِيثَاقُنَا وَ إِنَّهُ لَيُقْرَأُ عَلَيْنَا كُلَ‏ يَوْمِ جُمُعَةٍ ثُمَّ قِيلَ لِي اِرْفَعْ رَأْسَكَ يَا مُحَمَّدُ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا أَطْبَاقُ اَلسَّمَاءِ قَدْ خُرِقَتْ وَ اَلْحُجُبُ قَدْ رُفِعَتْ ثُمَّ قَالَ لِي طَأْطِئْ رَأْسَكَ اُنْظُرْ مَا تَرَى فَطَأْطَأْتُ رَأْسِي فَنَظَرْتُ إِلَى بَيْتٍ مِثْلِ بَيْتِكُمْ هَذَا وَ حَرَمٍ مِثْلِ حَرَمِ هَذَا اَلْبَيْتِ‏ لَوْ أَلْقَيْتُ شَيْئاً مِنْ يَدِي لَمْ يَقَعْ إِلاَّ عَلَيْهِ فَقِيلَ لِي يَا مُحَمَّدُ إِنَّ هَذَا اَلْحَرَمُ‏ وَ أَنْتَ اَلْحَرَامُ وَ لِكُلِّ مِثْلٍ مِثَالٌ ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ إِلَيَّ يَا مُحَمَّدُ اُدْنُ مِنْ‏ صَادٍ فَاغْسِلْ مَسَاجِدَكَ وَ طَهِّرْهَا وَ صَلِّ لِرَبِّكَ فَدَنَا رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ مِنْ‏ صَادٍ وَ هُوَ مَاءٌ يَسِيلُ مِنْ سَاقِ اَلْعَرْشِ اَلْأَيْمَنِ فَتَلَقَّى‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ اَلْمَاءَ بِيَدِهِ اَلْيُمْنَى فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ صَارَ اَلْوُضُوءُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ أَنِ اِغْسِلْ وَجْهَكَ فَإِنَّكَ تَنْظُرُ إِلَى عَظَمَتِي ثُمَّ اِغْسِلْ ذِرَاعَيْكَ اَلْيُمْنَى وَ اَلْيُسْرَى فَإِنَّكَ تَلَقَّى بِيَدِكَ كَلاَمِي ثُمَّ اِمْسَحْ رَأْسَكَ بِفَضْلِ مَا بَقِيَ فِي يَدَيْكَ مِنَ اَلْمَاءِ وَ رِجْلَيْكَ إِلَى كَعْبَيْكَ فَإِنِّي أُبَارِكُ عَلَيْكَ وَ أُوطِئُكَ مَوْطِئاً لَمْ يَطَأْهُ أَحَدٌ غَيْرُكَ فَهَذَا عِلَّةُ اَلْأَذَانِ وَ اَلْوُضُوءِ ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ يَا مُحَمَّدُ اِسْتَقْبِلِ‏ اَلْحَجَرَ اَلْأَسْوَدَ وَ كَبِّرْنِي عَلَى عَدَدِ حُجُبِي فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ صَارَ اَلتَّكْبِيرُ سَبْعاً لِأَنَّ اَلْحُجُبَ سَبْعٌ فَافْتَتِحْ عِنْدَ اِنْقِطَاعِ اَلْحُجُبِ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ صَارَ اَلاِفْتِتَاحُ سُنَّةً وَ اَلْحُجُبُ مُتَطَابِقَةٌ بَيْنَهُنَّ بِحَارُ اَلنُّورِ وَ ذَلِكَ اَلنُّورُ اَلَّذِي أَنْزَلَهُ اَللَّهُ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ ص‏ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ صَارَ اَلاِفْتِتَاحُ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ لاِفْتِتَاحِ اَلْحُجُبِ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ فَصَارَ اَلتَّكْبِيرُ سَبْعاً وَ اَلاِفْتِتَاحُ ثَلاَثاً فَلَمَّا فَرَغَ مِنَ اَلتَّكْبِيرِ وَ اَلاِفْتِتَاحِ أَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ سَمِّ بِاسْمِي فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ جُعِلَ بِسْمِ اَللَّهِ اَلرَّحْمَنِ اَلرَّحِيمِ‏ فِي أَوَّلِ اَلسُّورَةِ ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ أَنِ اِحْمَدْنِي فَلَمَّا قَالَ‏ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ اَلْعَالَمِينَ‏ قَالَ‏ اَلنَّبِيُ‏ فِي نَفْسِهِ شُكْراً فَأَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ قَطَعْتَ حَمْدِي فَسَمِّ بِاسْمِي فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ جُعِلَ فِي اَلْحَمْدِ اَلرَّحْمَنِ اَلرَّحِيمِ‏ مَرَّتَيْنِ فَلَمَّا بَلَغَ‏ وَ لاَ اَلضَّالِّينَ‏ قَالَ‏ اَلنَّبِيُّ ص‏ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ اَلْعَالَمِينَ‏ شُكْراً فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ قَطَعْتَ‏ ذِكْرِي فَسَمِّ بِاسْمِي فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ جُعِلَ‏ بِسْمِ اَللَّهِ اَلرَّحْمَنِ اَلرَّحِيمِ‏ فِي أَوَّلِ اَلسُّورَةِ ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ اِقْرَأْ يَا مُحَمَّدُ نِسْبَةَ رَبِّكَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قُلْ هُوَ اَللَّهُ أَحَدٌ `اَللَهُ اَلصَّمَدُ `لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ `وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ ثُمَّ أَمْسَكَ عَنْهُ اَلْوَحْيَ فَقَالَ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ اَلْوَاحِدُ اَلْأَحَدُ اَلصَّمَدُ فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ `وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ ثُمَّ أَمْسَكَ عَنْهُ اَلْوَحْيَ فَقَالَ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ كَذَلِكَ اَللَّهُ كَذَلِكَ اَللَّهُ رَبُّنَا فَلَمَّا قَالَ ذَلِكَ أَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ اِرْكَعْ لِرَبِّكَ يَا مُحَمَّدُ فَرَكَعَ فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ وَ هُوَ رَاكِعٌ قُلْ‏ سُبْحَانَ رَبِّيَ اَلْعَظِيمِ فَفَعَلَ ذَلِكَ ثَلاَثاً ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ أَنِ اِرْفَعْ رَأْسَكَ يَا مُحَمَّدُ فَفَعَلَ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ فَقَامَ مُنْتَصِباً فَأَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ أَنِ اُسْجُدْ لِرَبِّكَ يَا مُحَمَّدُ فَخَرَّ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ سَاجِداً فَأَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ قُلْ‏ سُبْحَانَ رَبِّيَ اَلْأَعْلَى فَفَعَلَ ذَلِكَ ثَلاَثاً ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ اِسْتَوِ جَالِساً يَا مُحَمَّدُ فَفَعَلَ فَلَمَّا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنْ سُجُودِهِ وَ اِسْتَوَى جَالِساً نَظَرَ إِلَى عَظَمَتِهِ تَجَلَّتْ لَهُ فَخَرَّ سَاجِداً مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ لاَ لِأَمْرٍ أُمِرَ بِهِ فَسَبَّحَ أَيْضاً ثَلاَثاً فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ اِنْتَصِبْ قَائِماً فَفَعَلَ فَلَمْ يَرَ مَا كَانَ رَأَى مِنَ اَلْعَظَمَةِ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ صَارَتِ اَلصَّلاَةُ رَكْعَةً وَ سَجْدَتَيْنِ ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ اِقْرَأْ بِالْحَمْدِ لِلَّهِ‏ فَقَرَأَهَا مِثْلَ مَا قَرَأَ أَوَّلاً ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ اِقْرَأْ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ‏ فَإِنَّهَا نِسْبَتُكَ وَ نِسْبَةُ أَهْلِ بَيْتِكَ‏ إِلَى‏ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ وَ فَعَلَ فِي اَلرُّكُوعِ مِثْلَ مَا فَعَلَ فِي اَلْمَرَّةِ اَلْأُولَى ثُمَّ سَجَدَ سَجْدَةً وَاحِدَةً فَلَمَّا رَفَعَ رَأْسَهُ تَجَلَّتْ لَهُ اَلْعَظَمَةُ فَخَرَّ سَاجِداً مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ لاَ لِأَمْرٍ أُمِرَ بِهِ فَسَبَّحَ أَيْضاً ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ اِرْفَعْ رَأْسَكَ يَا مُحَمَّدُ ثَبَّتَكَ رَبُّكَ فَلَمَّا ذَهَبَ لِيَقُومَ قِيلَ يَا مُحَمَّدُ اِجْلِسْ فَجَلَسَ فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ يَا مُحَمَّدُ إِذَا مَا أَنْعَمْتُ عَلَيْكَ فَسَمِّ بِاسْمِي فَأُلْهِمَ أَنْ قَالَ‏ بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ اَلْأَسْمَاءُ اَلْحُسْنَى كُلُّهَا لِلَّهِ ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ يَا مُحَمَّدُ صَلِّ عَلَى نَفْسِكَ وَ عَلَى‏ أَهْلِ بَيْتِكَ‏ فَقَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيَّ وَ عَلَى‏ أَهْلِ بَيْتِي‏ وَ قَدْ فَعَلَ ثُمَّ اِلْتَفَتَ فَإِذَا بِصُفُوفٍ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ وَ اَلْمُرْسَلِينَ وَ اَلنَّبِيِّينَ فَقِيلَ يَا مُحَمَّدُ سَلِّمْ عَلَيْهِمْ فَقَالَ‏ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّ اَلسَّلاَمَ وَ اَلتَّحِيَّةَ وَ اَلرَّحْمَةَ وَ اَلْبَرَكَاتِ أَنْتَ وَ ذُرِّيَّتُكَ ثُمَّ أَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ أَنْ لاَ يَلْتَفِتَ يَسَاراً وَ أَوَّلُ آيَةٍ سَمِعَهَا بَعْدَ قُلْ هُوَ اَللَّهُ أَحَدٌ وَ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ‏ آيَةُ أَصْحَابِ اَلْيَمِينِ وَ أَصْحَابِ اَلشِّمَالِ‏ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَانَ اَلسَّلاَمُ وَاحِدَةً تُجَاهَ اَلْقِبْلَةِ وَ مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَانَ اَلتَّكْبِيرُ فِي اَلسُّجُودِ شُكْراً وَ قَوْلُهُ‏ سَمِعَ اَللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ لِأَنَ‏ اَلنَّبِيَّ ص‏ سَمِعَ ضَجَّةَ اَلْمَلاَئِكَةِ بِالتَّسْبِيحِ وَ اَلتَّحْمِيدِ وَ اَلتَّهْلِيلِ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ قَالَ‏ سَمِعَ اَللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ وَ مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ صَارَتِ اَلرَّكْعَتَانِ اَلْأُولَيَانِ كُلَّمَا أَحْدَثَ فِيهِمَا حَدَثاً كَانَ عَلَى صَاحِبِهِمَا إِعَادَتُهُمَا فَهَذَا اَلْفَرْضُ اَلْأَوَّلُ فِي صَلاَةِ اَلزَّوَالِ يَعْنِي صَلاَةَ اَلظُّهْرِ: تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۵۸؛  الکافی، ج۳، ص۴۸۶/ نورالثقلین/ البرهان</ref>
=== فلسفه استحباب هفت تکبیر در تکبیرةالاحرام ===
از هشام بن حکم روایت است که از امام کاظم (علیه‌السلام) پرسیدم: «چرا تعداد هفت تکبیر در شروع نماز بهتر است؟ چرا در رکوع سُبحانَ رَبی العَظِیمِ وَ بِحَمدِهِ و در سَجده، سُبحانَ رَبّی‌الأعلَی وَ بِحَمدِهِ گفته می‌شود»؟ فرمود: «ای هِشام! خداوند تبارک‌وتعالی آسمان‌ها و زمین را در هفت طبقه آفرید و هفت حجاب خلق نمود، وقتی پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به معراج رفت و آنگاه که فاصله‌ی او از خداوند به‌اندازه‌ی (طول) دو [انتهای] کمان یا نزدیک‌تر بود، یکی از حجاب‌ها کنار رفت، رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) تکبیر گفت و جملاتی را که در افتتاح گفته می‌شود، خواند. وقتی دوّمین حجاب کنار رفت، حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) تکبیر گفت و جملاتی را که در افتتاح گفته می‌شود خواند.
وقتی سوّمین حجاب کنار رفت، حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) تکبیر گفت و همین‌طور ادامه یافت تا اینکه هفت حجاب کنار رفت و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) هفت بار تکبیر گفت، به همین دلیل در ابتدا و شروع نماز هفت بار تکبیر گفته می‌شود. سپس وقتی عظمت خدا را به یاد آورد بسیار ترسید و بر زانوهایش خم شد و گفت: «سُبحانَ ربی‌العَظِیمِ وَ بِحَمدِهِ». وقتی از رکوع سر برداشت و راست ایستاد خداوند را برتر و با عظمت‌تر یافت، بر سجده افتاد درحالی‌که می‌گفت: «سُبحانَ ربّی الأعلَی وَ بِحَمدِهِ». وقتی هفت بار این قول را گفت ترس او آرام گرفت و این قول سنّت شد<ref>عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی (قَالَ: قُلْتُ لَهُ لِأَیِ عِلَّةٍ صَارَ التَّکْبِیرُ فِی الِافْتِتَاحِ سَبْعُ تَکْبِیرَاتٍ أَفْضَلَ وَ لِأَیِّ عِلَّةٍ یُقَالُ فِی الرُّکُوعِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ وَ یُقَالُ فِی السُّجُودِ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَی وَ بِحَمْدِهِ قَالَ یَا هِشَامُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ سَبْعاً وَ الْأَرَضِینَ سَبْعاً وَ الْحُجُبَ سَبْعاً فَلَمَّا أَسْرَی بِالنَّبِیِّ (وَ کَانَ مِنْ رَبِّهِ کَقَابِ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی رُفِعَ لَهُ حِجَابٌ مِنْ حُجُبِهِ فَکَبَّرَ رسول‌الله (وَ جَعَلَ یَقُولُ الْکَلِمَاتِ الَّتِی تُقَالُ فِی الِافْتِتَاحِ فَلَمَّا رُفِعَ لَهُ الثَّانِی کَبَّرَ فَلَمْ یَزَلْ کَذَلِکَ حَتَّی بَلَغَ سَبْعَ حُجُبٍ وَ کَبَّرَ سَبْعَ تَکْبِیرَاتٍ فَلِذَلِکَ الْعِلَّةِ تُکَبَّرُ لِلِافْتِتَاحِ فِی الصَّلَاةِ سَبْعُ تَکْبِیرَاتٍ فَلَمَّا ذَکَرَ مَا رَأَی مِنْ عَظَمَةِ اللَّهِ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُ فَانْبَرَکَ عَلَی رُکْبَتَیْهِ وَ أَخَذَ یَقُولُ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ فَلَمَّا اعْتَدَلَ مِنْ رُکُوعِهِ قَائِماً نَظَرَ إِلَیْهِ فِی مَوْضِعٍ أَعْلَی مِنْ ذَلِکَ الْمَوْضِعِ خَرَّ عَلَی وَجْهِهِ وَ هُوَ یَقُولُ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَی وَ بِحَمْدِهِ فَلَمَّا قَالَ سَبْعَ مَرَّاتٍ سَکَنَ ذَلِکَ الرُّعْبُ فَلِذَلِکَ جَرَتْ بِهِ السُّنَّةُ: تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۵۴الكافي، جلد ۱، كِتَابُ فَضْلِ الْعِلْم و  بحارالانوار، ج۱۸، ص۳۶۹/ نورالثقلین/ البرهان.</ref> .
=== فلسفه جهر و اخفاتی بودن نمازها ===
امام صادق (علیه‌السلام)- محمّدبن‌عمران از امام صادق (علیه‌السلام) پرسید: «چرا نماز صبح و مغرب و عشا با صدای بلند خوانده می‌شود، امّا بقیه‌ی نمازها مثل نماز ظهر و عصر با صدای بلند خوانده نمی‌شود؟ و چرا ذکر تسبیح در دو رکعت آخر نماز از خواندن [حمد و سوره] بهتر و افضل است»؟
امام (علیه‌السلام) فرمود: «زیرا وقتی پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به آسمان عروج کرد، اوّلین نمازی که خدا بر او واجب کرد، نماز ظهر روز جمعه بود، سپس خداوند عزّوجلّ به ملائکه امر کرد پشت سر حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نماز بگزارند و به پیامبرش امر کرد نماز را با صدای بلند قرائت کند تا فضل و مرتبت او برای ملائکه آشکار شود، سپس نماز عصر را بر او واجب کرد، امّا هیچ‌یک از ملائکه را به همراهی او امر نکرد و به پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) امر کرد حمد و سوره نماز را با صدای آرام قرائت کند، زیرا کسی در پشت‌سر حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نبود.
سپس نماز مغرب را بر او واجب کرد و ملائکه را با او همراه کرد و به او امر کرد با صدای بلند حمد و سوره را قرائت کند و همین‌طور نماز عشا را. وقتی فجر نزدیک شد، خدا نماز صبح را بر پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) واجب کرد و به او امر کرد آن را با صدای بلند بخواند تا فضل و مرتبت او برای مردم آشکار شود، همان‌گونه که برای ملائکه آشکار شد.
به‌همین‌علّت نماز صبح با صدای بلند خوانده می‌شود». پرسیدم: «چرا در دو رکعت آخر نماز تسبیح از قرائت [حمد و سوره] افضل و بهتر است»؟ فرمود: «زیرا وقتی پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) در دو رکعت آخر نماز بود، عظمت متجلّی شده پروردگار را به یاد آورد و متحیّر شد و گفت: سُبحانَ اللهِ وَ الحَمدُ لِلهِ وَ لا إلهَ إلا اللهُ وَ اللهُ أکبَر، به همین خاطر ذکر تسبیح از قرائت بهتر است».<ref>سَأَلَ مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ أَبَا عبدالله (فَقَالَ: لِأَیِّ عِلَّةٍ یُجْهَرُ فِی صَلَاةِ الْجُمُعَةِ وَ صَلَاةِ الْمَغْرِبِ وَ صَلَاةِ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ وَ صَلَاةِ الْغَدَاةِ وَ سَائِرُ الصَّلَوَاتِ الظُّهْرُ وَ الْعَصْرُ لَا یُجْهَرُ فِیهِمَا وَ لِأَیِّ عِلَّةٍ صَارَ التَّسْبِیحُ فِی الرَّکْعَتَیْنِ الْأَخِیرَتَیْنِ أَفْضَلَ مِنَ الْقِرَاءَةِ قَالَ لِأَنَّ النَّبِیَّ (لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ إِلَی السَّمَاءِ کَانَ أَوَّلَ صَلَاةٍ فَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ الظُّهْرُ یَوْمَ الْجُمُعَةِ فَأَضَافَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ الْمَلَائِکَةَ تُصَلِّی خَلْفَهُ وَ أَمَرَ نَبِیَّهُ (أَنْ یَجْهَرَ بِالْقِرَاءَةِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَضْلَهُ ثُمَّ فَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْعَصْرَ وَ لَمْ یُضِفْ إِلَیْهِ أَحَداً مِنَ الْمَلَائِکَةِ وَ أَمَرَهُ أَنْ یُخْفِیَ الْقِرَاءةَ لِأَنَّهُ لَمْ یَکُنْ وَرَاءَهُ أَحَدٌ ثُمَّ فَرَضَ عَلَیْهِ الْمَغْرِبَ وَ أَضَافَ إِلَیْهِ الْمَلَائِکَة وَ أَمَرَهُ بِالْإِجْهَارِ وَ کَذَلِکَ الْعِشَاءُ الْآخِرةُ فَلَمَّا کَانَ قُرْبَ الْفَجْرِ نَزَلَ فَفَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ الْفَجْرَ وَ أَمَرَهُ بِالْإِجْهَارِ لِیُبَیِّنَ لِلنَّاسِ فَضْلَهُ کَمَا بَیَّنَ لِلْمَلَائِکَةِ فَلِهَذِهِ الْعِلَّةِ یُجْهَرُ فِیهَا وَ صَارَ التَّسْبِیحُ أَفْضَلَ مِنَ الْقِرَاءَةِ فِی الْأَخِیرَتَیْنِ لِأَنَّ النَّبِیَّ (لَمَّا کَانَ فِی الْأَخِیرَتَیْنِ ذَکَرَ مَا رَأَی مِنْ عَظَمَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَدَهِشَ فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ فَلِذَلِکَ صَارَ التَّسْبِیحُ أَفْضَلَ مِنَ الْقِرَاءَةِ:تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۵۴؛ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۰۹/ نورالثقلین/ البرهان
</ref>
=== شروع اذان گفتن از شب معراج ===
در تفسیر عیّاشی از عبدالصَّمدبن‌بشیر روایت است که نزد امام صادق (علیه‌السلام) درباره‌ی شروع و پیدایش اذان سخن به میان آمد و گفته شد؛ مردی از انصار اذان را در خواب دید و آن را برای پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) تعریف کرد و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به او امر کرد آن را به بلال بیاموزد. امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «دروغ می‌گویند! پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) در سایه‌ی کعبه در خواب بود، جبرئیل نزد پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) آمد، درحالی‌که ظرف آب بهشتی در دست داشت، پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) را بیدار کرد و به او امر کرد با آن آب خود را بشوید، سپس پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) را در مَحمِلی که هزاران هزار رنگ نور داشت سوار کرد و به آسمان برد تا اینکه به درهای آسمان رسیدند»<ref>عَنْ عَبْدِ الصَّمَدِ بْنِ بَشِیرٍ قَالَ: ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عبدالله (بُدُوِّ الْأَذَانِ فَقَالَ إِنَّ رَجُلًا مِنَ الْأَنْصَارِ رَأَی فِی مَنَامِهِ الْأَذَانَ فَقَصَّهُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ (وَ أَمَرَهُ رسول‌الله (أَنْ یُعَلِّمَهُ بِلَالًا فَقَالَ أَبُو عبدالله کَذَبُوا إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (کَانَ نَائِماً فِی ظِلِّ الْکَعْبَةِ فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ (وَ مَعَهُ طَاسٌ فِیهِ مَاءٌ مِنَ الْجَنَّةِ فَأَیْقَظَهُ وَ أَمَرَهُ أَنْ یَغْتَسِلَ ثُمَّ وَضَعَ فِی مَحْمِلٍ لَهُ أَلْفَ أَلْفِ لَوْنٍ مِنْ نُورٍ ثُمَّ صَعِدَ بِهِ حَتَّی انْتَهَی إِلَی أَبْوَابِ السَّمَاءِ: تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۶۲،  بحارالانوار، ج۸۱، ص۱۱۹/ البرهان</ref>.
=== جبرئیل مؤذن پیامبر در معراج ===
امام صادق (علیه‌السلام)- حفض‌بن بختری گوید: امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: وقتی پیامبر خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به معراج رفت، وقت نماز رسید و جبرئیل اذان گفت، وقتی گفت: «اللهُ أکبَر، اللهُ أکبَر»، ملائکه گفتند: «اللهُ اکبَر، اللهُ اکبَر»، وقتی گفت: «أشهَدُ أن لا إلهَ إلا الله». گفتند: «بت‌ها و الهه‌ها نابود شدند»، وقتی گفت: «أشهَدُ أنَّ محمّداً رسول‌الله»، گفتند: «پیامبری است که مبعوث شده است». وقتی گفت: «حَیَّ عَلَی‌الصَّلاةً»، گفتند: «به عبادت پروردگارش تشویق و ترغیب نمود»، وقتی گفت: «حَیَّ عَلَی الفَلاحِ»، گفتند: «هرکس از او تبعیّت کند، رستگار می‌شود»<ref>عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِیِّ عَنْ أَبِی عبدالله (قَالَ: لَمَّا أُسْرِیَ بِرَسُولِ اللَّهِ (وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَأَذَّنَ جَبْرَئِیلُ (فَلَمَّا قَالَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ فَلَمَّا قَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ خَلَعَ الْأَنْدَادَ فَلَمَّا قَالَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رسول‌الله قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ نَبِیٌّ بُعِثَ فَلَمَّا قَالَ حَیَّ عَلَی الصَّلَاةِ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ حَثَّ عَلَی عِبَادَةِ رَبِّهِ فَلَمَّا قَالَ حَیَّ عَلَی الْفَلَاحِ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ أَفْلَحَ مَنِ اتَّبَعَهُ:تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۶۲؛  معانی الأخبار، ص۳۸۷/ البرهان.</ref>
== معارفی ناب که در شب معراج گفته شد ==
== معارفی ناب که در شب معراج گفته شد ==
=== 1- در خواست پیامبر برای امت در شب معراج ===
=== 1- در خواست پیامبر برای امت در شب معراج ===
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش