حدیث طیر مشوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۰: خط ۷۰:
=====راوی دوم: سدی كبیر =====
=====راوی دوم: سدی كبیر =====
روایت دوم: سدی كبیر از أنس بن مالك ابویعلی حنبلی در مسند خود و نسائی در خصائص امیرمؤمنان (علیه‌السلام) نقل کرده‌اند:
روایت دوم: سدی كبیر از أنس بن مالك ابویعلی حنبلی در مسند خود و نسائی در خصائص امیرمؤمنان (علیه‌السلام) نقل کرده‌اند:
حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ حَمَّادٍ، حَدَّثَنَا مُسْهِرُ بْنُ عبدالملک بْنِ سَلْعٍ ثِقَةٌ، حَدَّثَنَا عِیسَی بْنُ عُمَرَ، عَنْ إِسْمَاعِیلَ السُّدِّیِّ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، أَنّ النَّبِیَّ (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) كَانَ عِنْدَهُ طَائِرٌ، فَقَالَ: «اللَّهُمَّ ائْتِنِی بِأَحَبِّ خَلْقِكَ یَأْكُلُ مَعِی مِنْ هَذَا الطَّیْرِ»، فَجَاءَ أَبُو بَكْرٍ فَرَدَّهُ، ثُمَّ جَاءَ عُمَرُ فَرَدَّهُ، ثُمَّ جَاءَ عَلِیٌّ فَأَذِنَ لَهُ<ref>أبو یعلی الموصلی التمیمی، أحمد بن علی بن المثنی (متوفای307 هـ)، مسند أبی یعلی، ج7، ص105، تحقیق: حسین سلیم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث - دمشق، الطبعة: الأولی، 1404 هـ - 1984م؛النسائی، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعیب بن علی (متوفای303 هـ)، خصائص امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب، ج1، ص29، ح10، تحقیق: أحمد میرین البلوشی، ناشر: مكتبة المعلا - الكویت الطبعة: الأولی، 1406 هـ.</ref>.
از أنس بن مالك نقل شده است كه در نزد رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) مرغی بود، پس فرمود: خدایا محبوب‌ترین مخلوقت را بیاور تا با من از این مرغ بخورد، پس ابوبكر آمد، رسول‌ِخدا او را بازگرداند، عمر نیز آمد و باز رسول‌ِخدا او را رد كرد؛ سپس علی (علیه‌السلام)آمد و رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) به او اجازه داد.<ref>أبو یعلی الموصلی التمیمی، أحمد بن علی بن المثنی (متوفای307 هـ)، مسند أبی یعلی، ج7، ص105، تحقیق: حسین سلیم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث - دمشق، الطبعة: الأولی، 1404 هـ - 1984م؛النسائی، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعیب بن علی (متوفای303 هـ)، خصائص امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب، ج1، ص29، ح10، تحقیق: أحمد میرین البلوشی، ناشر: مكتبة المعلا - الكویت الطبعة: الأولی، 1406 هـ.</ref>.
 
از أنس بن مالك نقل شده است كه در نزد رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) مرغی بود، پس فرمود: خدایا محبوب‌ترین مخلوقت را بیاور تا با من از این مرغ بخورد، پس ابوبكر آمد، رسول‌ِخدا او را بازگرداند، عمر نیز آمد و باز رسول‌ِخدا او را رد كرد؛ سپس علی (علیه‌السلام)آمد و رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) به او اجازه داد.


همین روایت را با همین سند إبن أثیر و إبن عساكر از ابویعلی نقل کرده‌اند؛ اما در نقل این دو نفر از عثمان و ابوبكر نام برده شده كه رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) اجازه ورود به آنها را نداده است:
همین روایت را با همین سند إبن أثیر و إبن عساكر از ابویعلی نقل کرده‌اند؛ اما در نقل این دو نفر از عثمان و ابوبكر نام برده شده كه رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) اجازه ورود به آنها را نداده است:
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش