۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اسد آباد' به ' اسدآباد') |
جز (جایگزینی متن - 'جمال الدین' به 'جمالالدین') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
در این دوره در مصر و در واکنش به حضور قدرتمند فرهنگ و مدنیت غرب که میکوشید افکار و ارزشهای خود را به شیوههای مستقیم و غیرمستقیم از طریق همفکران و متحدان بومی خود ترویج و تحمیل کند، از این رو به تدریج جنبش دینی جدیدی شکل گرفت که به لحاظ نظری ماهیتی بنیادگرا و به لحاظ اجتماعی خصلتی پوپولیستی دارد و در پی نفی کامل غرب و مبارزه با هر آن چیزی است که رنگ و نشانی از تفکر مدرن دارد. | در این دوره در مصر و در واکنش به حضور قدرتمند فرهنگ و مدنیت غرب که میکوشید افکار و ارزشهای خود را به شیوههای مستقیم و غیرمستقیم از طریق همفکران و متحدان بومی خود ترویج و تحمیل کند، از این رو به تدریج جنبش دینی جدیدی شکل گرفت که به لحاظ نظری ماهیتی بنیادگرا و به لحاظ اجتماعی خصلتی پوپولیستی دارد و در پی نفی کامل غرب و مبارزه با هر آن چیزی است که رنگ و نشانی از تفکر مدرن دارد. | ||
دعوت به بازگشت به اسلام به مفهوم [[سلفیت گرایی|سلفی]] آن، اعتقاد به خودبسندگی اسلام در تمامی زمینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی از ویژگیهای جریان بنیادگرای جدید بود. بازگشت به اسلام در نظر رهبران جنبش بنیادگرای جدید با آنچه که [[سید | دعوت به بازگشت به اسلام به مفهوم [[سلفیت گرایی|سلفی]] آن، اعتقاد به خودبسندگی اسلام در تمامی زمینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی از ویژگیهای جریان بنیادگرای جدید بود. بازگشت به اسلام در نظر رهبران جنبش بنیادگرای جدید با آنچه که [[سید جمالالدین اسدآبادی|سید جمال]] و [[محمد عبده|عبده]] بدان میخواندند، تفاوت ماهیتی داشت. از نظر آنان دعوتهای گذشته سرشتی جزئینگر داشتند و از حد اصلاح سیاسی مانند آنچه سید جمال در پی آن بود و یا اصلاح اجتماعی و تربیتی مانند آنچه عبده در نظر داشت، فراتر نمیرفت. در حالیکه ایشان دعوت خود را همهجانبه و کامل میدانستند. جنبش بنیادگرای جدید به عنوان رهیافتی دینی برای رهایی از افسون مدنیت غرب در واکنش به جریان سکولار غربگرا که به دنیوی کردن هرآنچه دینی بود، میاندیشید، در سودای دینی کردن هرآن چیزی بود که دنیوی تلقی میشد، زیرا شمولیت و جامعیت دین را چنان میدانست که هر آنچه دنیوی است، از جمله علوم، فرهنگ، آداب و رسوم و... را در بر میگیرد. تلاشهای تئوریک برای تبیین علم سیاست اسلامی، اقتصاد اسلامی، جامعهشناسی اسلامی، مدیریت اسلامی... در میان بخش وسیعی از متفکران مسلمان سنی رادیکال تحت تاثیر همین گفتمان صورت میگرفت.<ref>عبدالرازق، ۱۹۹۵،ج۱: ۴۲۴</ref> | ||
=ناکارآمدی معنوی سکولار، عامل تقویت جنبش رادیکال دینی= | =ناکارآمدی معنوی سکولار، عامل تقویت جنبش رادیکال دینی= |