۲۲٬۰۸۰
ویرایش
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== شرایط وجوب == | == شرایط وجوب == | ||
عقل، بلوغ<ref>جواهرالکلام، ج17، ص 29.</ref> حریت<ref>همان، 241.</ref> و استطاعت<ref>همان، 248.</ref> شرایط وجوب حجاند؛ بنابراین، حج بر دیوانه، نابالغ، برده و غیرمستطیع واجب نیست؛ بلکه این افراد اگر هم حج بگزارند، کفایت از حَجة الإسلام نمیکند<ref>همان، 229، 241، 248 و 275.</ref>. البته اگر کودک ممیز یا دیوانه در اثنای حج مستحبی بالغ و عاقل گردد و وقوف به مشعر را پس از بلوغ یا عقل درک کند، بنابر مشهور از حَجة الإسلام کفایت میکند. در این صورت در وجوب تجدید نیت احرام برای حَجة الإسلام، اختلاف است<ref>همان، 229-234.</ref>. بر کسی که به اندازه گزاردن حج مال دارد، لیکن به همان اندازه هم بدهی حال دارد، حج واجب نمیشود<ref>همان، 258-259.</ref>. برخی گفتهاند: تفاوتی بین حال و مدتدار بودن بدهی نیست و در هر دو صورت وجوب حج ساقط است<ref>منتهی المطلب، ج10، ص 80.</ref>. قرض کردن برای حج واجب نیست<ref>جواهرالکلام، ج17، ص 60.</ref>. اگر هزینه حج را به کسی بذل کنند، با فراهم آمدن دیگر شرایط حج بر او واجب میگردد<ref>همان، 261.</ref>. (حج بذلی)؛ لیکن بنابر قول برخی اگر هبه نمایند، قبول آن واجب نیست<ref>همان، 268.</ref>. در وجوب حج بر زن، همراه داشتن مَحرَم شرط نیست، مگر آن که حج وی به جهت خوف متوقف بر آن باشد<ref>همان، 330-331.</ref>. کسی که پس از احرام و دخول در حرم بمیرد، ذمهاش از حج بری میشود<ref>همان، 295.</ref>. بر کسی که پس از وجوب حج بر او آن را نگزارده، حج مستقر میگردد و بر او واجب است آن را به جا آورد، هر چند شرایط وجوب از بین برود و چنانچه در حیاتش حج نگزارد، واجب است پس از مرگش از طرف او حج به جا آورند. استقرار حج، بنابر مشهور با در اختیار داشتن زمان لازم برای انجام دادن اختیاری مناسک حج و فراهم بودن شرایط وجوب در آن مدت، تحقق مییابد<ref>همان، 298-301.</ref>. | عقل، بلوغ<ref>جواهرالکلام، ج17، ص 29.</ref> حریت<ref>همان، 241.</ref> و استطاعت<ref>همان، 248.</ref> شرایط وجوب حجاند؛ بنابراین، حج بر دیوانه، نابالغ، برده و غیرمستطیع واجب نیست؛ بلکه این افراد اگر هم حج بگزارند، کفایت از حَجة الإسلام نمیکند<ref>همان، 229، 241، 248 و 275.</ref>. البته اگر کودک ممیز یا دیوانه در اثنای حج مستحبی بالغ و عاقل گردد و وقوف به مشعر را پس از بلوغ یا عقل درک کند، بنابر مشهور از حَجة الإسلام کفایت میکند. در این صورت در وجوب تجدید نیت احرام برای حَجة الإسلام، اختلاف است<ref>همان، 229-234.</ref>. بر کسی که به اندازه گزاردن حج مال دارد، لیکن به همان اندازه هم بدهی حال دارد، حج واجب نمیشود<ref>همان، 258-259.</ref>. برخی گفتهاند: تفاوتی بین حال و مدتدار بودن بدهی نیست و در هر دو صورت وجوب حج ساقط است<ref>منتهی المطلب، ج10، ص 80.</ref>. قرض کردن برای حج واجب نیست<ref>جواهرالکلام، ج17، ص 60.</ref>. اگر هزینه حج را به کسی بذل کنند، با فراهم آمدن دیگر شرایط حج بر او واجب میگردد<ref>همان، 261.</ref>. (حج بذلی)؛ لیکن بنابر قول برخی اگر هبه نمایند، قبول آن واجب نیست<ref>همان، 268.</ref>. در وجوب حج بر زن، همراه داشتن مَحرَم شرط نیست، مگر آن که حج وی به جهت خوف متوقف بر آن باشد<ref>همان، 330-331.</ref>. کسی که پس از احرام و دخول در حرم بمیرد، ذمهاش از حج بری میشود<ref>همان، 295.</ref>. بر کسی که پس از وجوب حج بر او آن را نگزارده، حج مستقر میگردد و بر او واجب است آن را به جا آورد، هر چند شرایط وجوب از بین برود و چنانچه در حیاتش حج نگزارد، واجب است پس از مرگش از طرف او حج به جا آورند. استقرار حج، بنابر مشهور با در اختیار داشتن زمان لازم برای انجام دادن اختیاری مناسک حج و فراهم بودن شرایط وجوب در آن مدت، تحقق مییابد<ref>همان، 298-301.</ref>. هزینۀ حج مستقر از اصل ترکه - و نه ثلث آن - برداشته میشود<ref>همان، 314.</ref>. در این که باید از طرف او حج بلدی به جا آورند یا حج میقاتی، اختلاف است. | ||
== شرایط صحت == | == شرایط صحت == | ||
مسلمان بودن، مؤمن (دوازده امامی) بودن<ref>همان، 306.</ref>، مباشرت در اعمال و در خصوص زن، اذن شوهر در حج استحبابی<ref>همان، 332</ref>. وقوع احرام در ماههای حج، شرایط صحت حجاند. در مراد از ماههای | مسلمان بودن، مؤمن (دوازده امامی) بودن<ref>همان، 306.</ref>، مباشرت در اعمال و در خصوص زن، اذن شوهر در حج استحبابی<ref>همان، 332</ref>. وقوع احرام در ماههای حج، شرایط صحت حجاند. در مراد از ماههای حج، اقوال مختلف است. [[شوال]]، [[ذی القعده]] و [[ذی الحجه|ذی الحجه]]؛ شوال، ذی القعده و دهۀ نخست ذی الحجه؛ شوال، ذی القعده و نُه روز نخست ذی الحجه و شوال، ذی القعده و ذی الحجه تا طلوع فجر روز عید قربان از جمله این اقوال است. کسی که میخواهد حج تمتع به جا آورد، باید عمره آن را در ماههای حج انجام دهد و بهجا آوردن عمره تمتع در غیر ماههای حج صحیح نیست؛ چنان که احرام عمره تمتع و نیز احرام حج پس از دهم ذی الحجه صحیح نیست؛ حتی به قول کسانی که تمامی ذی الحجه را از ماههای حج میدانند<ref>همان، 18/ 12-13؛ الحدائق الناضرة 14/ 352-354.</ref>. حج هر چند بر [[کافر]] واجب است؛ لیکن از او در حال کفر صحیح نیست<ref>جواهرالکلام، ج17، ص 301.</ref>. بر بطلان عبادات غیرمؤمن ادعای اجماع شده است<ref>همان، ج15، ص 63.</ref>؛ لیکن در صورتی که مستبصر شود، بنابر مشهور لازم نیست حجی را که مطابق مذهب خود انجام داده، در صورت عدم اخلال به رکن آن، اعاده کند<ref>همان، ج17، ص 304.</ref>؛ هر چند اعاده آن مستحب است<ref>همان، 396.</ref>. (استبصار) کسی که حج بر او واجب شده، خود باید انجام دهد و به جا آوردن دیگری از طرف او کفایت نمیکند<ref>همان، 275.</ref>. حج واجب با نذر، حج با نذر و مانند آن (عهد و قسم) واجب میشود. عقل، بلوغ و حریت و برای زوجه، اذن زوج از شرایط صحت نذر، عهد و قسم است. برده نیز با اجازۀ مولا میتواند نذر کند. در این صورت، حج بر او واجب میشود<ref>همان، 336-338.</ref>. | ||
== نیابت در حج == | == نیابت در حج == |