confirmed، مدیران
۳۷٬۴۴۵
ویرایش
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
هارون در آغاز حکومتش خواست سیاست خشن هادی را در برابر [[علویان]] جبران کند لذا با آنان ملایمت و همدردی نشان داد و به آنان امان داد و علویان ساکن [[بغداد]] را به [[مدینه]] بازگرداند و استاندار مدینه را به جهت آزار علویان درگذشته برکنار کرد<ref> طبری، پیشین، 8/235</ref>. | هارون در آغاز حکومتش خواست سیاست خشن هادی را در برابر [[علویان]] جبران کند لذا با آنان ملایمت و همدردی نشان داد و به آنان امان داد و علویان ساکن [[بغداد]] را به [[مدینه]] بازگرداند و استاندار مدینه را به جهت آزار علویان درگذشته برکنار کرد<ref> طبری، پیشین، 8/235</ref>. | ||
اما علویان از اعتقاد راسخ خود مبنی بر این که خلافت حق ایشان است برنگشتند و برای رسیدن به آن دست به مبارزه و شورش زدند. قیام یحیی بن عبدالله، از جمله قیام های علویان، در دوران هارون الرشید اتفاق افتاد. یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن برادر نفس زکیه از داعیان و مبلغان او بود. او هنگامی که قیام نفس زکیه با شکست روبرو شد و پیروانش مورد تعقیب عباسیان قرار گرفتند به دیلم رفت و خود را امام خواند و مردم نیز با وی بیعت کردند و او را فرمانروای دولت نامیدند. هارون الرشید برای از بین بردن خطر یحیی، وی را به همراه امان نامهای که به امضای قاضیان و بزرگان بنیهاشم رسانده بود به بغداد دعوت کرد و یحیی نیز با فضل به بغداد آمد. هارون ابتدا مقدم یحیی را گرامیداشت ولی اندکی بعد فقیهان و قاضیان را به صدور فتوایی مبنی بر مشروعیت نقض آن پیمان نامه مجبور کرد و سپس یحیی را به قتل رساند. قتل یحیی موجب برانگیخته شدن عواطف و احساسات مردم دیلم شد و زمینهی تاسیس دولتی مستقل و شیعی را در قلمرو خلافت عباسی یعنی علویان طبرستان را فراهم کرد<ref>طبری، پیشین، 4/ 633-628</ref>. | اما علویان از اعتقاد راسخ خود مبنی بر این که خلافت حق ایشان است برنگشتند و برای رسیدن به آن دست به مبارزه و شورش زدند. قیام یحیی بن عبدالله، از جمله قیام های علویان، در دوران هارون الرشید اتفاق افتاد. یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن برادر [[نفس زکیه]] از داعیان و مبلغان او بود. او هنگامی که قیام نفس زکیه با شکست روبرو شد و پیروانش مورد تعقیب عباسیان قرار گرفتند به دیلم رفت و خود را امام خواند و مردم نیز با وی [[بیعت]] کردند و او را فرمانروای دولت نامیدند. هارون الرشید برای از بین بردن خطر یحیی، وی را به همراه امان نامهای که به امضای قاضیان و بزرگان [[بنیهاشم]] رسانده بود به [[بغداد]] دعوت کرد و یحیی نیز با فضل به بغداد آمد. هارون ابتدا مقدم یحیی را گرامیداشت ولی اندکی بعد فقیهان و قاضیان را به صدور فتوایی مبنی بر مشروعیت نقض آن پیمان نامه مجبور کرد و سپس یحیی را به قتل رساند. قتل یحیی موجب برانگیخته شدن عواطف و احساسات مردم دیلم شد و زمینهی تاسیس دولتی مستقل و [[مذهب شیعه|شیعی]] را در قلمرو خلافت عباسی یعنی [[علویان طبرستان]] را فراهم کرد<ref>طبری، پیشین، 4/ 633-628</ref>. | ||
دوران طولانی خلافت هارون با قیامها و شورشهای مختلفی همراه بود. گروهی از [[خوارج]] که قدرت خلفا و احکام شرعی آنان را قبول نداشتند در منطقه جزیره (قسمت شمالی عراق) به فرماندهی ولید بن طریف شاری فعال شدند و قدرت خود را به آذربایجان و ارمنستان و سواد عراق گسترش دادند که هارون نیروی نظامی به رهبری یزید بن مزید شیبانی به رویارویی با آنان فرستاد و در سال 179 ه. ق بر آنان چیره شد. | دوران طولانی خلافت هارون با قیامها و شورشهای مختلفی همراه بود. گروهی از [[خوارج]] که قدرت خلفا و احکام شرعی آنان را قبول نداشتند در منطقه جزیره (قسمت شمالی [[عراق]]) به فرماندهی ولید بن طریف شاری فعال شدند و قدرت خود را به آذربایجان و ارمنستان و سواد عراق گسترش دادند که هارون نیروی نظامی به رهبری یزید بن مزید شیبانی به رویارویی با آنان فرستاد و در سال 179 ه. ق بر آنان چیره شد. | ||
در سرزمین [[شام]] نیز برخوردهای قبیلهای بین یمنیها و عرنانیها در سال 176 ه. ق، در [[دمشق]] به بالاترین حد خود رسید و نزدیک دو سال این درگیریها طول کشید و هارون با کمک برمکیان توانست اوضاع را سامان دهد<ref>طبری، پیشین، 8/ 262-251</ref>. | در سرزمین [[شام]] نیز برخوردهای قبیلهای بین یمنیها و عرنانیها در سال 176 ه. ق، در [[دمشق]] به بالاترین حد خود رسید و نزدیک دو سال این درگیریها طول کشید و هارون با کمک برمکیان توانست اوضاع را سامان دهد<ref>طبری، پیشین، 8/ 262-251</ref>. |