۲۲٬۰۷۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
= زندگینامه= | = زندگینامه= | ||
دعبل بن علی بن رزین بن سلیمان بن تمیم بن نهشل بن خداش بن خالد بن عبد بن دعبل بن انس بن خزیمة بن سلامان بن اسلم بن حارثة بن عمرو بن عامر بن مزیقیا<ref>الأغانی ج۲۰ ص۱۳۱؛ به نقل دیوان دعبل الخزاعی، ص۴.</ref> (۱۴۸ - ۲۴۶ ق) | دعبل بن علی بن رزین بن سلیمان بن تمیم بن نهشل بن خداش بن خالد بن عبد بن دعبل بن انس بن خزیمة بن سلامان بن اسلم بن حارثة بن عمرو بن عامر بن مزیقیا<ref>الأغانی ج۲۰ ص۱۳۱؛ به نقل دیوان دعبل الخزاعی، ص۴.</ref> (۱۴۸ - ۲۴۶ ق) | ||
نام دعبل را محمد، حسن و عبدالرحمن ذکر کردهاند و کنیهاش | نام دعبل را محمد، حسن و عبدالرحمن ذکر کردهاند و کنیهاش ابوجعفر<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۳۷۹.</ref> یا ابوعلی است. | ||
دایه دعبل، وی را از جهت شوخطبعیای که در او بود، دعبل لقب داد و مقصودش ذعبل بود و ذال تبدیل به دال شد<ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۵۲۵.</ref> چنانکه در دیوان دعبل آمده، وی در سال ۱۴۸ق متولد شد، ولی ابن حجر در «لسان»، سال تولد وی را ۱۴۲ق ذکر میکند. وی اصالتاً کوفی است و گفته شده که از قرقیس بوده است. او ساکن بغداد بود <ref>دیوان دعبل الخزاعی، ص۵.</ref> | دایه دعبل، وی را از جهت شوخطبعیای که در او بود، دعبل لقب داد و مقصودش ذعبل بود و ذال تبدیل به دال شد<ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۵۲۵.</ref> چنانکه در دیوان دعبل آمده، وی در سال ۱۴۸ق متولد شد، ولی ابن حجر در «لسان»، سال تولد وی را ۱۴۲ق ذکر میکند. وی اصالتاً کوفی است و گفته شده که از قرقیس بوده است. او ساکن بغداد بود<ref>دیوان دعبل الخزاعی، ص۵.</ref> | ||
دعبل در سال ۲۴۶ یا ۲۴۷ ق/۸۶۱<ref>مابن معتز، طبقات شعراء المحدثین، ص۹۷.</ref> کشته شد و دلیل قتلش هجو خلفای عباسی بود. درباره مکان دفن او اختلاف است: شوش زویله و اهواز<ref>ر. ک: امینی، الغدیر، ج۲، ص۵۴۸.</ref>. | دعبل در سال ۲۴۶ یا ۲۴۷ ق/۸۶۱<ref>مابن معتز، طبقات شعراء المحدثین، ص۹۷.</ref> کشته شد و دلیل قتلش هجو خلفای عباسی بود. درباره مکان دفن او اختلاف است: شوش زویله و اهواز<ref>ر. ک: امینی، الغدیر، ج۲، ص۵۴۸.</ref>. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==عبدالله بن بدیل و برادرانش== | ==عبدالله بن بدیل و برادرانش== | ||
از بزرگان این خاندان، عبدالله بن بدیل و برادرانش، عبدالرحمن و محمد، فرستادگان پیامبر به یمن بودهاند. این سه تن و برادر دیگرشان عثمان، از لشگریان علی (علیهالسلام) در صفین بودهاند. برادر دیگرشان، نافع، در زمان پیامبر شهید شد. | از بزرگان این خاندان، عبدالله بن بدیل و برادرانش، عبدالرحمن و محمد، فرستادگان پیامبر به یمن بودهاند. این سه تن و برادر دیگرشان عثمان، از لشگریان علی (علیهالسلام) در صفین بودهاند. برادر دیگرشان، نافع، در زمان پیامبر شهید شد. | ||
معاویه در جنگ صفین پس از به شهادت رسیدن عبدالله گفت: گذشته از مردان خزاعه، اگر زنانشان هم میتوانستند با من میجنگیدند. علی (علیهالسلام) با شنیدن خبر شهادت عبدالله درباره او گفت: «خدایش رحمت کند! در زندگیاش به همراه ما با دشمنانمان جنگید و در مرگش نیز نسبت به ما خیرخواهی کرد». | معاویه در جنگ صفین پس از به شهادت رسیدن عبدالله گفت: گذشته از مردان خزاعه، اگر زنانشان هم میتوانستند با من میجنگیدند. [[علی (علیهالسلام)]] با شنیدن خبر شهادت عبدالله درباره او گفت: «خدایش رحمت کند! در زندگیاش به همراه ما با دشمنانمان جنگید و در مرگش نیز نسبت به ما خیرخواهی کرد». | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
او دو فرزند به نامهای عبدالله و حسین داشت که از حسین دیوانی بر جای مانده که در حدود ۲۰۰ برگ است <ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۵۱۹.</ref>. | او دو فرزند به نامهای عبدالله و حسین داشت که از حسین دیوانی بر جای مانده که در حدود ۲۰۰ برگ است<ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۵۱۹.</ref>. | ||
==خلقیات، سفرها و مناصب== | ==خلقیات، سفرها و مناصب== | ||
او شاعری تندزبان و بدهجو بود<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۳۷۸.</ref>.اما در مسافرتهایی که داشت گاهی دزدان و رهزنان او را میدیدند و آزارش نمیکردند، بلکه با او به خوردن و نوشیدن مینشستند و دربارهاش نیکی مینمودند. او نیز هرگاه آنان را میدید سفره خوراک میگسترد و آنها را دعوت میکرد و غلامان خود ثقیف و شعف را که خواننده بودند صدا میکرد تا برایش بخوانند. | او شاعری تندزبان و بدهجو بود<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۳۷۸.</ref>.اما در مسافرتهایی که داشت گاهی دزدان و رهزنان او را میدیدند و آزارش نمیکردند، بلکه با او به خوردن و نوشیدن مینشستند و دربارهاش نیکی مینمودند. او نیز هرگاه آنان را میدید سفره خوراک میگسترد و آنها را دعوت میکرد و غلامان خود ثقیف و شعف را که خواننده بودند صدا میکرد تا برایش بخوانند. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
دعبل، با برادرش رزین، سفری به حجاز کرد و با دیگر برادرش علی، به ری و خراسان رفت. او هنگام گذر از قم مدتی در آنجا میماند و شیعیان آن جا هر سال، پنجاههزار درهم بدو میدادند<ref>ابن معتز، طبقات شعراء المحدثین، ص۲۹۸.</ref>. | دعبل، با برادرش رزین، سفری به حجاز کرد و با دیگر برادرش علی، به ری و خراسان رفت. او هنگام گذر از قم مدتی در آنجا میماند و شیعیان آن جا هر سال، پنجاههزار درهم بدو میدادند<ref>ابن معتز، طبقات شعراء المحدثین، ص۲۹۸.</ref>. | ||
==هجویات== | ==هجویات== | ||
عبدالحسین | [[عبدالحسین امینی]]، نویسنده کتاب [[الغدیر فی الکتاب والسنّة والأدب|الغدیر]]، اینگونه نوشته: هجو سرایی و بدگویی تند و بسیار از جانب دعبل، مربوط به کسانی است که او آنها را از دشمنان خاندان [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم)]] و غصب کننده مقام آنان میدانسته و به این وسیله به خدا تقرب میجسته است<ref>امینی، الغدیر، ج۲، ص۵۲۷.</ref>. | ||
از جمله کسانی که دعبل به هجوشان پرداخته، این افراد هستند: | از جمله کسانی که دعبل به هجوشان پرداخته، این افراد هستند: | ||
*مطلب بن عبدالله بن مالک، حاکم | *مطلب بن عبدالله بن مالک، حاکم مصر؛ | ||
*محمد بن عبدالملک بن | *محمد بن عبدالملک بن زیات؛ | ||
*ابراهیم بن | *ابراهیم بن مهدی؛ | ||
*مأمون، خلیفه عباسی به ویژه در قصیده رائیهای که دعبل بعد از شهادت امام رضا (علیهالسلام) | *مأمون، خلیفه عباسی به ویژه در قصیده رائیهای که دعبل بعد از شهادت امام رضا (علیهالسلام) سرود؛ | ||
*میمون بن | *میمون بن هارون؛ | ||
* | *ابوعباد؛ | ||
* | *معتصم؛ | ||
* | *متوکل؛ | ||
*دینار بن | *دینار بن عبدالله؛ | ||
* یحیی بن | * یحیی بن عبدالله؛ | ||
*حسن بن | *حسن بن سهل؛ | ||
*سهل بن رجاء و | *سهل بن رجاء و پدرش؛ | ||
*طاهریان، امیران خراسان و سیستان. | *طاهریان، امیران خراسان و سیستان. | ||
==راویان شعر از دعبل== | ==راویان شعر از دعبل== |