انجیل: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پژوهشگران' به 'پژوهش‌گران')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
نولدکه (Noldke) بر وام‌گیری از طریق گویش حَبَشی آن، یعنی «Wangel» استدلال می‌کند<ref>Encyclopedia Of Islam, prepared by a Number of Leading orientalists, Leiden, 1986, 10 Volumes. V. 3, P. 1205.</ref> و گروهی نیز احتمال داده‌اند که به طور مستقیم، از یونانی یا یکی از زبان‌های [[سریانی]]، [[عبری]] یا سبایی به عربی راه یافته باشد.<ref>آرتور جعفری، واژه‌های دخیل در قرآن، ترجمه فریدون بدره‌ای، توس، 1372، ص 131 ـ 132.</ref> در این میان، برخی [[مفسّران]] [[مسلمان]] در تلاش برای عربی نشان دادن واژه یاد شده، آن را بر وزن افعیل، از ریشه «ن ج ل» دانسته و معانی متفاوتی برایش گفته‌اند.<ref> محمّدبن حسن طوسی، التبیان، به کوشش احمد حبیب عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج 3، ص 542 / فضل‌بن حسن طبرسی، مجمع‌البیان، بیروت، دارالمعرفه، افست؛ تهران، ناصر خسرو، 1406، ج 2، ص 6 / محمّدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، چ‌پنجم، بیروت، دارالکتب‌العلمیه،1417، ج 4، ص 6.</ref> این نظر مقبول واژه‌نگاران عربی نیفتاده است.<ref>سید محمّدمرتضی حسینی زبیدی حنفی، تاج العروس، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، 1414، ج 8، ص 128 / ابن منظور، لسان‌العرب، به کوشش علی شیری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1408، ج 14، ص 58 / حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات‌القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1374، ج 12، ص 39، «نجل».</ref>آنها بر دخیل بودن و وام‌گیری آن از زبان [[عبری]]، یونانی یا [[سُریانی]] تأکید می‌ورزند.<ref>ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، به کوشش محمود محمّد طناحی و طاهر احمد زاوی، قم، اسماعیلیان، 1367، ج 5، ص 23 / فخرالدین طریحی، مجمع‌البحرین، به کوشش محمود عادل و احمد حسینی، چ دوم، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1408، ج 4، ص 274 / ابن منظور، پیشین، ج 4، ص 58.</ref>اغلب [[مفسّران]] [[مسلمان]] نیز «انجیل» را از واژگان دخیل دانسته<ref>محمّدبن عمر فخر رازی، التفسیر الکبیر، چ چهارم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1413، ج 7، ص 171 / محمّد رشیدرضا، تفسیر المنار، چ چهارم، قاهره، دارالمنار، 1373، ج 3، ص 158 / سید محمود آلوسی، روح‌المعانی فی تفسیر القرآن‌العظیم، به کوشش محمّدحسین عرب، بیروت، دارالفکر، 1417، ج 3، ص 124.</ref> و کسانی همچون [[زمخشری]] و [[بیضاوی]]، عربی خواندن آن را به دیده تحقیر نگریسته‌اند.<ref>محمودبن عمر زمخشری، الکشّاف، چ دوم، قم، بلاغت، 1415، ج 1، ص 335 / ناصرالدین عبداللّه‌بن عمر بیضاوی، تفسیر بیضاوی، بیروت، مؤسسة¶الاعلمی للمطبوعات، 1410، ج 1، ص 237 / محمّدبن محمّدرضا قمی مشهدی، کنزالدقائق و بحرالغرائب، به کوشش حسین درگاهی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1411، ص 237.</ref>
نولدکه (Noldke) بر وام‌گیری از طریق گویش حَبَشی آن، یعنی «Wangel» استدلال می‌کند<ref>Encyclopedia Of Islam, prepared by a Number of Leading orientalists, Leiden, 1986, 10 Volumes. V. 3, P. 1205.</ref> و گروهی نیز احتمال داده‌اند که به طور مستقیم، از یونانی یا یکی از زبان‌های [[سریانی]]، [[عبری]] یا سبایی به عربی راه یافته باشد.<ref>آرتور جعفری، واژه‌های دخیل در قرآن، ترجمه فریدون بدره‌ای، توس، 1372، ص 131 ـ 132.</ref> در این میان، برخی [[مفسّران]] [[مسلمان]] در تلاش برای عربی نشان دادن واژه یاد شده، آن را بر وزن افعیل، از ریشه «ن ج ل» دانسته و معانی متفاوتی برایش گفته‌اند.<ref> محمّدبن حسن طوسی، التبیان، به کوشش احمد حبیب عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج 3، ص 542 / فضل‌بن حسن طبرسی، مجمع‌البیان، بیروت، دارالمعرفه، افست؛ تهران، ناصر خسرو، 1406، ج 2، ص 6 / محمّدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، چ‌پنجم، بیروت، دارالکتب‌العلمیه،1417، ج 4، ص 6.</ref> این نظر مقبول واژه‌نگاران عربی نیفتاده است.<ref>سید محمّدمرتضی حسینی زبیدی حنفی، تاج العروس، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، 1414، ج 8، ص 128 / ابن منظور، لسان‌العرب، به کوشش علی شیری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1408، ج 14، ص 58 / حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات‌القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1374، ج 12، ص 39، «نجل».</ref>آنها بر دخیل بودن و وام‌گیری آن از زبان [[عبری]]، یونانی یا [[سُریانی]] تأکید می‌ورزند.<ref>ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، به کوشش محمود محمّد طناحی و طاهر احمد زاوی، قم، اسماعیلیان، 1367، ج 5، ص 23 / فخرالدین طریحی، مجمع‌البحرین، به کوشش محمود عادل و احمد حسینی، چ دوم، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1408، ج 4، ص 274 / ابن منظور، پیشین، ج 4، ص 58.</ref>اغلب [[مفسّران]] [[مسلمان]] نیز «انجیل» را از واژگان دخیل دانسته<ref>محمّدبن عمر فخر رازی، التفسیر الکبیر، چ چهارم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1413، ج 7، ص 171 / محمّد رشیدرضا، تفسیر المنار، چ چهارم، قاهره، دارالمنار، 1373، ج 3، ص 158 / سید محمود آلوسی، روح‌المعانی فی تفسیر القرآن‌العظیم، به کوشش محمّدحسین عرب، بیروت، دارالفکر، 1417، ج 3، ص 124.</ref> و کسانی همچون [[زمخشری]] و [[بیضاوی]]، عربی خواندن آن را به دیده تحقیر نگریسته‌اند.<ref>محمودبن عمر زمخشری، الکشّاف، چ دوم، قم، بلاغت، 1415، ج 1، ص 335 / ناصرالدین عبداللّه‌بن عمر بیضاوی، تفسیر بیضاوی، بیروت، مؤسسة¶الاعلمی للمطبوعات، 1410، ج 1، ص 237 / محمّدبن محمّدرضا قمی مشهدی، کنزالدقائق و بحرالغرائب، به کوشش حسین درگاهی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1411، ص 237.</ref>


=انجیل در ادبیات دینی مسیحیان=
== انجیل در ادبیات دینی مسیحیان ==
 
اعتقاد [[مسیحیان]] درباره حقیقت و چیستی انجیل با مفهوم آن در ادبیات اسلامی کاملاً متفاوت است. انجیل به عنوان صورت مکتوب وحی نازل شده بر [[عیسی]] علیه‌السلام و به مثابه کتابی آسمانی، همانند [[تورات]] و قرآن، در [[الهیّات مسیحی]]، جایگاهی ندارد. [[مسیحیان]]، خود [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام را «تجسّم [[وحی]]» و عین پیام الهی و نه حامل آن دانسته و انجیلی را که به عنوان صورت مکتوب [[وحی]]، [[عیسی]] [[مسیح]] آن را نوشته یا بر شاگردانش املا کرده باشد، باور ندارند.<ref>توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان، 1381، ص 49 ـ 50 / و. م. میلر، تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران، ترجمه علی نخستینی، 1931، ص 66.</ref> آنان «انجیل» را به معنای «بشارت» در مورد [[عیسی]] علیه‌السلام و رستگاری رهاورد او برای نوع بشر می‌دانند.<ref>New Catholic Encyclopedia, Second ed, Thomas Gale, second Edition, 2003, 14 Volume. V. 6, P. 366.</ref> بیشترین کاربرد این معنا در سخنان پولس<ref>رومیان، 1:1، 9، 16.</ref> آمده است.
اعتقاد [[مسیحیان]] درباره حقیقت و چیستی انجیل با مفهوم آن در ادبیات اسلامی کاملاً متفاوت است. انجیل به عنوان صورت مکتوب وحی نازل شده بر [[عیسی]] علیه‌السلام و به مثابه کتابی آسمانی، همانند [[تورات]] و قرآن، در [[الهیّات مسیحی]]، جایگاهی ندارد. [[مسیحیان]]، خود [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام را «تجسّم [[وحی]]» و عین پیام الهی و نه حامل آن دانسته و انجیلی را که به عنوان صورت مکتوب [[وحی]]، [[عیسی]] [[مسیح]] آن را نوشته یا بر شاگردانش املا کرده باشد، باور ندارند.<ref>توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان، 1381، ص 49 ـ 50 / و. م. میلر، تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران، ترجمه علی نخستینی، 1931، ص 66.</ref> آنان «انجیل» را به معنای «بشارت» در مورد [[عیسی]] علیه‌السلام و رستگاری رهاورد او برای نوع بشر می‌دانند.<ref>New Catholic Encyclopedia, Second ed, Thomas Gale, second Edition, 2003, 14 Volume. V. 6, P. 366.</ref> بیشترین کاربرد این معنا در سخنان پولس<ref>رومیان، 1:1، 9، 16.</ref> آمده است.


خط ۲۰: خط ۱۹:
بر اساس مفهوم [[مسیحی]] «انجیل»، [[مسیحیان]] آگاه از دیدگاه قرآن درباره [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و انجیل، معرفی انجیل به عنوان کتاب آسمانی نازل شده بر [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و ابلاغ آموزه‌های آن به وسیله وی به مردمان عصر خویش را برنمی‌تابند و در صورتی که مراد قرآن همان انجیل‌های چهارگانه باشد، عدم کاربرد لفظ جمع «اناجیل» را بر آن خرده می‌گیرند. آنان گزارش‌های قرآن درباره [[مسیحیت]] و انجیل را سطحی و احتمالاً برگرفته از [[مسیحیان]] مدینه می‌پندارند که فقط با برخی از منابع غیر رسمی [[مسیحیت]] آشنا بوده‌اند. بر این اساس، معتقدند: گزارش‌هایی از قبیل آمدن معجزه‌آسای «رطب تازه» برای [[مریم]] پس از تولّد [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام،<ref>«فناداها من تحتها الاّ تحزنی قد جعل ربّک تحتک سریّا و هزّی الیک بجذع النخلة تساقط علیک رطبا جنیا فکلی و اشربی و قرّی عیناً فاما ترینّ من البشر احدا فقولی انّی نذرت للرحمن صوما فلن اکلم الیوم اِنسیا.» مریم: 24 ـ 26</ref> سخن گفتن [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام در گهواره<ref>«فاشارت الیه قالوا کیف نکلّم من کان فی المهد صبیا قال انّی عبداللّه آتانی الکتاب و جعلنی نبیّا...» مریم: 29 ـ 33</ref> و زنده شدن پرندگان گلین به دست وی و با قدرت خداوند،<ref>«انّی اخلق لکم من الطین کهیئة الطیر فانفخ فیه فیکون طیرا باذن اللّه...» آل‌عمران: 49؛ مائده: 110.</ref> در کتب معتبر و رسمی دینی مسیحیت وجود ندارد و گاه در اناجیل غیر معتبر یافت می‌شود.<ref> Encyclopedia of Islam, Vol. 3, P. 1205-1206.</ref> این چالش با توجه به وحیانی بودن قرآن از یک سو و نگارش اناجیل به دست بشر وتعدد نسخه‌های آن همچنین تردیدهای موجود در تاریخ و محتوای آنها از سوی دیگر، قابل پاسخ‌گویی است.
بر اساس مفهوم [[مسیحی]] «انجیل»، [[مسیحیان]] آگاه از دیدگاه قرآن درباره [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و انجیل، معرفی انجیل به عنوان کتاب آسمانی نازل شده بر [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و ابلاغ آموزه‌های آن به وسیله وی به مردمان عصر خویش را برنمی‌تابند و در صورتی که مراد قرآن همان انجیل‌های چهارگانه باشد، عدم کاربرد لفظ جمع «اناجیل» را بر آن خرده می‌گیرند. آنان گزارش‌های قرآن درباره [[مسیحیت]] و انجیل را سطحی و احتمالاً برگرفته از [[مسیحیان]] مدینه می‌پندارند که فقط با برخی از منابع غیر رسمی [[مسیحیت]] آشنا بوده‌اند. بر این اساس، معتقدند: گزارش‌هایی از قبیل آمدن معجزه‌آسای «رطب تازه» برای [[مریم]] پس از تولّد [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام،<ref>«فناداها من تحتها الاّ تحزنی قد جعل ربّک تحتک سریّا و هزّی الیک بجذع النخلة تساقط علیک رطبا جنیا فکلی و اشربی و قرّی عیناً فاما ترینّ من البشر احدا فقولی انّی نذرت للرحمن صوما فلن اکلم الیوم اِنسیا.» مریم: 24 ـ 26</ref> سخن گفتن [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام در گهواره<ref>«فاشارت الیه قالوا کیف نکلّم من کان فی المهد صبیا قال انّی عبداللّه آتانی الکتاب و جعلنی نبیّا...» مریم: 29 ـ 33</ref> و زنده شدن پرندگان گلین به دست وی و با قدرت خداوند،<ref>«انّی اخلق لکم من الطین کهیئة الطیر فانفخ فیه فیکون طیرا باذن اللّه...» آل‌عمران: 49؛ مائده: 110.</ref> در کتب معتبر و رسمی دینی مسیحیت وجود ندارد و گاه در اناجیل غیر معتبر یافت می‌شود.<ref> Encyclopedia of Islam, Vol. 3, P. 1205-1206.</ref> این چالش با توجه به وحیانی بودن قرآن از یک سو و نگارش اناجیل به دست بشر وتعدد نسخه‌های آن همچنین تردیدهای موجود در تاریخ و محتوای آنها از سوی دیگر، قابل پاسخ‌گویی است.


=تاریخ انجیل=
== تاریخ انجیل ==
 
دو سه دهه نخست تاریخ [[مسیحیت]] و بودن کتابی به نام انجیل و منسوب به [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام از نظر منابع تاریخی مستقل از متون [[مسیحی]] و اسلامی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، به گونه‌ای که برخی حتی در وجود خود [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام نیز تردید کرده‌اند.<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدّن، ترجمه احمد آرام، ع. پاشایی و امیرحسین آریان‌پور، چ ششم، تهران، علمی و فرهنگی، 1378، ج 3، ص 651 / سید جلال‌الدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، تهران، نگارش، 1368، ص 170 ـ 174؛
دو سه دهه نخست تاریخ [[مسیحیت]] و بودن کتابی به نام انجیل و منسوب به [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام از نظر منابع تاریخی مستقل از متون [[مسیحی]] و اسلامی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، به گونه‌ای که برخی حتی در وجود خود [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام نیز تردید کرده‌اند.<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدّن، ترجمه احمد آرام، ع. پاشایی و امیرحسین آریان‌پور، چ ششم، تهران، علمی و فرهنگی، 1378، ج 3، ص 651 / سید جلال‌الدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، تهران، نگارش، 1368، ص 170 ـ 174؛
Carl Lofmark, What is the Bible, 1990, P. 66.</ref> در حالی که فقدان گزارش‌های تاریخی نمی‌تواند دلیلی بر فقدان وجود خارجی و تاریخی انجیل باشد و چه بسا جزئیات مربوط به ظهور [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و وحی نازل شده بر وی به علل نامعلومی در تاریخ ثبت نشده و یا از بین رفته باشد. البته در برخی اناجیل چهارگانه، از انجیل [[مسیح]] علیه‌السلام سخن به میان آمده است.<ref>فاضل خان‌همدانی، پیشین / انجیل متی، 26:13 / انجیل مرقس، 14:9 ـ 10.</ref>
Carl Lofmark, What is the Bible, 1990, P. 66.</ref> در حالی که فقدان گزارش‌های تاریخی نمی‌تواند دلیلی بر فقدان وجود خارجی و تاریخی انجیل باشد و چه بسا جزئیات مربوط به ظهور [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و وحی نازل شده بر وی به علل نامعلومی در تاریخ ثبت نشده و یا از بین رفته باشد. البته در برخی اناجیل چهارگانه، از انجیل [[مسیح]] علیه‌السلام سخن به میان آمده است.<ref>فاضل خان‌همدانی، پیشین / انجیل متی، 26:13 / انجیل مرقس، 14:9 ـ 10.</ref>
خط ۴۶: خط ۴۴:
نوشته‌های دیگر، که مورد تأیید [[کلیسا]] قرار نگرفت، به عنوان «اپوکریفا» یعنی نوشته‌های مشکوک و غیرمعتبر شناخته می‌شود که تعداد بسیاری از آنها از بین رفته و شماری نیز هنوز باقی است.<ref>موریس بوکای، پیشین، ص 103 ـ 105 / محمّدجواد شکور، خلاصه ادیان، چ دوم، تهران، شرق، 1362، ص 168.</ref> انجیل برنابا، منسوب به قرین یوسف [[برنابا]]، دوست [[پولس]] و [[مرقس]]، از این قبیل است که از قرن چهارم میلادی به بعد، خواندن آن از سوی کلیسا تحریم شد. برخی آن را حلقه گم‌شده بین [[اسلام]] و [[مسیحیت]] خوانده‌اند. انجیل برنابا به رغم ناسازگاری برخی آموزه‌های آن با تعالیمی از [[اسلام]] و نیز [[مسیحیت]] رسمی، دارای اصول اساسی درستی است و در موارد مهم و قابل توجهی با قرآن سازگاری دارد. یادکرد صریح نام، ویژگی‌ها و بشارت بعثت [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله، نفی الوهیت و بنوّت [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام، تصریح بر [[ذبیح]] بودن [[حضرت اسماعیل]] علیه‌السلام نه [[اسحاق]] علیه‌السلام ـ نفی مصلوب شدن [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و کشته شدن یهودای اسخریوطی به جای وی از این قبیل است.
نوشته‌های دیگر، که مورد تأیید [[کلیسا]] قرار نگرفت، به عنوان «اپوکریفا» یعنی نوشته‌های مشکوک و غیرمعتبر شناخته می‌شود که تعداد بسیاری از آنها از بین رفته و شماری نیز هنوز باقی است.<ref>موریس بوکای، پیشین، ص 103 ـ 105 / محمّدجواد شکور، خلاصه ادیان، چ دوم، تهران، شرق، 1362، ص 168.</ref> انجیل برنابا، منسوب به قرین یوسف [[برنابا]]، دوست [[پولس]] و [[مرقس]]، از این قبیل است که از قرن چهارم میلادی به بعد، خواندن آن از سوی کلیسا تحریم شد. برخی آن را حلقه گم‌شده بین [[اسلام]] و [[مسیحیت]] خوانده‌اند. انجیل برنابا به رغم ناسازگاری برخی آموزه‌های آن با تعالیمی از [[اسلام]] و نیز [[مسیحیت]] رسمی، دارای اصول اساسی درستی است و در موارد مهم و قابل توجهی با قرآن سازگاری دارد. یادکرد صریح نام، ویژگی‌ها و بشارت بعثت [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله، نفی الوهیت و بنوّت [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام، تصریح بر [[ذبیح]] بودن [[حضرت اسماعیل]] علیه‌السلام نه [[اسحاق]] علیه‌السلام ـ نفی مصلوب شدن [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و کشته شدن یهودای اسخریوطی به جای وی از این قبیل است.


=انجیل‌های چهارگانه=
== انجیل‌های چهارگانه ==
 
اناجیل چهارگانه به عنوان معروف‌ترین بخش [[عهد جدید]]، در آغاز آن جای گرفته‌اند. در [[الهیّات مسیحی]]، بدون اعتقاد به نزول وحیانی انجیل‌های یاد شده و دیگر بخش‌های [[عهد جدید]] بر [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام، نگارش مجموعه مذکور به دست انسان‌های عادی و پس از صعود [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام پذیرفته شده است.<ref>و. م. میلر، پیشین، ص 67 / توماس میشل، پیشین، ص 28 / محمّدعلی بروّ العاملی، الکتاب المقدّس فی المیزان، بیروت، الدارالاسلامیة، 1413، ص 238.</ref> اناجیل چهارگانه با توجه به نام مؤلّفان آنها، به [[انجیل مَتّا]]، [[انجیل مَرقُس]]، [[انجیل لُوقا]] و [[انجیل یوحنّا]] شهرت یافته‌اند. به رغم پژوهش‌های وسیع انجام گرفته درباره تاریخ نگارش، هویّت نویسندگان و درستی و پیوستگی سند آنها، وحدت نظر قاطعی در این‌باره وجود ندارد. البته در کنار چالش‌ها و تردیدهای جدّی و بر اساس برخی از قراین و شواهد، حدس و گمان‌های نیرومندی نیز مطرح است.<ref>ویل دورانت، پیشین، ج 3، ص 655 / سید جلال‌الدین آشتیانی، پیشین، ص 57 ـ 70 / موریس بوکای، پیشین، ص 99 ـ 101.</ref>
اناجیل چهارگانه به عنوان معروف‌ترین بخش [[عهد جدید]]، در آغاز آن جای گرفته‌اند. در [[الهیّات مسیحی]]، بدون اعتقاد به نزول وحیانی انجیل‌های یاد شده و دیگر بخش‌های [[عهد جدید]] بر [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام، نگارش مجموعه مذکور به دست انسان‌های عادی و پس از صعود [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام پذیرفته شده است.<ref>و. م. میلر، پیشین، ص 67 / توماس میشل، پیشین، ص 28 / محمّدعلی بروّ العاملی، الکتاب المقدّس فی المیزان، بیروت، الدارالاسلامیة، 1413، ص 238.</ref> اناجیل چهارگانه با توجه به نام مؤلّفان آنها، به [[انجیل مَتّا]]، [[انجیل مَرقُس]]، [[انجیل لُوقا]] و [[انجیل یوحنّا]] شهرت یافته‌اند. به رغم پژوهش‌های وسیع انجام گرفته درباره تاریخ نگارش، هویّت نویسندگان و درستی و پیوستگی سند آنها، وحدت نظر قاطعی در این‌باره وجود ندارد. البته در کنار چالش‌ها و تردیدهای جدّی و بر اساس برخی از قراین و شواهد، حدس و گمان‌های نیرومندی نیز مطرح است.<ref>ویل دورانت، پیشین، ج 3، ص 655 / سید جلال‌الدین آشتیانی، پیشین، ص 57 ـ 70 / موریس بوکای، پیشین، ص 99 ـ 101.</ref>


خط ۷۲: خط ۶۹:
The new International Dictionary of the Bible, P. 499, 534.</ref> یوحنّا را حواری مورد علاقه شدید [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام خوانده‌اند. در صحّت انتساب انجیل یاد شده به وی نیز تردیدهایی وجود دارد. انجیل یوحنّا کاملاً متفاوت با سه انجیل دیگر و آمیزه‌ای از زندگی [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام و مفاهیم فلسفی یونان است.<ref>ویل دورانت، پیشین، ج 3، ص 696 / موریس بوکای، پیشین، ص 93 ـ 97.</ref>
The new International Dictionary of the Bible, P. 499, 534.</ref> یوحنّا را حواری مورد علاقه شدید [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام خوانده‌اند. در صحّت انتساب انجیل یاد شده به وی نیز تردیدهایی وجود دارد. انجیل یوحنّا کاملاً متفاوت با سه انجیل دیگر و آمیزه‌ای از زندگی [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام و مفاهیم فلسفی یونان است.<ref>ویل دورانت، پیشین، ج 3، ص 696 / موریس بوکای، پیشین، ص 93 ـ 97.</ref>


=انجیل در شبه جزیره عربستان=
== انجیل در شبه جزیره عربستان ==
 
گفته می‌شود که تا سال 400 میلادی انجیل رسمی مناطق [[خاورمیانه]]، به ویژه [[سوریه]]، انجیل واحدی بوده که از ادغام چهار انجیل به وجود آمده بود.<ref>Britanica, V. 7, P. 69.</ref> این انجیل دیاتسرون (Diatessaron) نام داشت. از این‌رو، ممکن است این انجیل در زمان نزول قرآن نیز کم و بیش درمیان نصارای شبه جزیره عرب مرسوم بوده باشد.<ref>Neal Robinson, Jesus in the Quran, The Historical Jesus, P. 8.</ref> هم‌اکنون اصل کامل این انجیل، که به زبان سُریانی بوده نایاب و فقط ترجمه بخش‌هایی از آن به زبان‌های گوناگون در دست است.<ref>New Catholic Encyclopedia, V. 4, P. 731.</ref>
گفته می‌شود که تا سال 400 میلادی انجیل رسمی مناطق [[خاورمیانه]]، به ویژه [[سوریه]]، انجیل واحدی بوده که از ادغام چهار انجیل به وجود آمده بود.<ref>Britanica, V. 7, P. 69.</ref> این انجیل دیاتسرون (Diatessaron) نام داشت. از این‌رو، ممکن است این انجیل در زمان نزول قرآن نیز کم و بیش درمیان نصارای شبه جزیره عرب مرسوم بوده باشد.<ref>Neal Robinson, Jesus in the Quran, The Historical Jesus, P. 8.</ref> هم‌اکنون اصل کامل این انجیل، که به زبان سُریانی بوده نایاب و فقط ترجمه بخش‌هایی از آن به زبان‌های گوناگون در دست است.<ref>New Catholic Encyclopedia, V. 4, P. 731.</ref>


انجیل دیگری که احتمالاً در آن زمان رواج داشته، انجیل کودکی به [[زبان عربی]] (Arabic Infaney Gospel) است که داستان‌های زندگی [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام در دوران کودکی را شبیه داستان‌های قرآن کریم در این‌باره نقل می‌کند.
انجیل دیگری که احتمالاً در آن زمان رواج داشته، انجیل کودکی به [[زبان عربی]] (Arabic Infaney Gospel) است که داستان‌های زندگی [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام در دوران کودکی را شبیه داستان‌های قرآن کریم در این‌باره نقل می‌کند.


=انجیل در قرآن=
== انجیل در قرآن ==
 
واژه «انجیل» 12 بار در 12 آیه از 6 [[سوره]] قرآن و همه جا شکل مفرد آن به صراحت یاد شده است. <ref>آل عمران: 3، 48، 65؛ مائده: 46،47، 66، 68، 110؛ اعراف: 157؛ توبه: 111؛ فتح: 29؛ حدید: 27</ref> موارد متعددی نیز با تعابیری همچون «ما بَینَ یَدَیه» <ref>آل‌عمران: 3؛ فاطر: 31؛ احقاف: 30</ref> و «الَّذی بَینَ یَدَیه»<ref>انعام: 92؛ یونس: 37؛ یوسف: 111؛ سبأ: 31</ref>، به عنوان یکی از کتاب‌های آسمانی پیش از قرآن بدان اشاره شده است. افزون بر آنچه گفته شد، گاهی «انجیل»، از مصادیق حتمی و مورد اشاره «الکِتاب» در ترکیباتی همچون «اَهل الکِتاب» <ref>آل عمران: 64 ـ 65؛ نساء: 171</ref> و «الَّذینَ اُوتوا الکِتب» <ref>بقره: 146؛ نساء: 47، 13؛ مائده: 5</ref> نیز هست.
واژه «انجیل» 12 بار در 12 آیه از 6 [[سوره]] قرآن و همه جا شکل مفرد آن به صراحت یاد شده است. <ref>آل عمران: 3، 48، 65؛ مائده: 46،47، 66، 68، 110؛ اعراف: 157؛ توبه: 111؛ فتح: 29؛ حدید: 27</ref> موارد متعددی نیز با تعابیری همچون «ما بَینَ یَدَیه» <ref>آل‌عمران: 3؛ فاطر: 31؛ احقاف: 30</ref> و «الَّذی بَینَ یَدَیه»<ref>انعام: 92؛ یونس: 37؛ یوسف: 111؛ سبأ: 31</ref>، به عنوان یکی از کتاب‌های آسمانی پیش از قرآن بدان اشاره شده است. افزون بر آنچه گفته شد، گاهی «انجیل»، از مصادیق حتمی و مورد اشاره «الکِتاب» در ترکیباتی همچون «اَهل الکِتاب» <ref>آل عمران: 64 ـ 65؛ نساء: 171</ref> و «الَّذینَ اُوتوا الکِتب» <ref>بقره: 146؛ نساء: 47، 13؛ مائده: 5</ref> نیز هست.


خط ۸۵: خط ۸۰:


'''1. انجیل؛ کتاب آسمانی مسیح علیه‌السلام'''
'''1. انجیل؛ کتاب آسمانی مسیح علیه‌السلام'''
قرآن بعثت [[عیسی]] [[مسیح]] علیه‌السلام را دنباله ارسال رسل و انزال کتب می‌داند و نام [[کتاب آسمانی]] او را به صراحت، «انجیل» خوانده و بر وحیانی بودن آن تأکید می‌ورزد: <ref>محمّدبن جریر طبری، جامع البیان، به کوشش صدقی جمیل العطار، بیروت، دارالفکر، 1415، ج 6، ص 358 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 3، ص 313 / سید محمّدحسین طباطبائی، المیزان، چ سوم، بیروت، اعلمی، افست، قم، اسلامی، 1393 ق، ج 3، ص 198.</ref>«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ... ثُمَّ قَفَّیْنَا عَلَی آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّیْنَا بِعِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ وَآتَیْنَاهُ الْإِنجِیلَ...» <ref>حدید: 25 و 27</ref> و نیز <ref>مائده: 46، 110</ref> واژه «کتاب» در آیه 30 مریم نیز به «انجیل» اشاره دارد.<ref>«قالانی عبداللّه آتانی الکتاب و جعلنی نبیا.» مریم: 30</ref>
قرآن بعثت [[عیسی]] [[مسیح]] علیه‌السلام را دنباله ارسال رسل و انزال کتب می‌داند و نام [[کتاب آسمانی]] او را به صراحت، «انجیل» خوانده و بر وحیانی بودن آن تأکید می‌ورزد: <ref>محمّدبن جریر طبری، جامع البیان، به کوشش صدقی جمیل العطار، بیروت، دارالفکر، 1415، ج 6، ص 358 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 3، ص 313 / سید محمّدحسین طباطبائی، المیزان، چ سوم، بیروت، اعلمی، افست، قم، اسلامی، 1393 ق، ج 3، ص 198.</ref>«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ... ثُمَّ قَفَّیْنَا عَلَی آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّیْنَا بِعِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ وَآتَیْنَاهُ الْإِنجِیلَ...» <ref>حدید: 25 و 27</ref> و نیز <ref>مائده: 46، 110</ref> واژه «کتاب» در آیه 30 مریم نیز به «انجیل» اشاره دارد.<ref>«قالانی عبداللّه آتانی الکتاب و جعلنی نبیا.» مریم: 30</ref>


خط ۹۷: خط ۹۱:


'''2. گواهی انجیل بر حقانیت تورات'''
'''2. گواهی انجیل بر حقانیت تورات'''
[[قرآن کریم]] [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و انجیل را تصدیق‌کننده [[تورات]] می‌خواند: «وَ قَفَّیْنَا عَلَی آثَارِهِم بِعَیسَی‌بْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَیْنَاهُ الإِنجِیلَ فِیهِ هُدی وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ....» <ref>مائده: 46</ref> تکرار «تصدیق» و نسبت جداگانه آن به [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و انجیل، نشان می‌دهد که گواهی بر حقّانیت [[تورات]]، و نزول الهی آن افزون بر سخنان [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام، در [[آیات]] انجیل نیز آمده است. البته روشن است که مراد، [[تورات]] اصلی و نازل شده بر موسی علیه‌السلام است که خداوند آن را عاری از تحریفات پدید آمده، به [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام تعلیم داد. <ref>آل‌عمران: 48؛ مائده: 110</ref> بنابراین، تصدیق یاد شده هرگز به معنای تأیید کامل [[تورات]] موجود در عصر [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و عاری بودن آن از[[تحریف]] نیست.<ref>سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 3، ص 201.</ref>
[[قرآن کریم]] [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و انجیل را تصدیق‌کننده [[تورات]] می‌خواند: «وَ قَفَّیْنَا عَلَی آثَارِهِم بِعَیسَی‌بْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَیْنَاهُ الإِنجِیلَ فِیهِ هُدی وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ....» <ref>مائده: 46</ref> تکرار «تصدیق» و نسبت جداگانه آن به [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و انجیل، نشان می‌دهد که گواهی بر حقّانیت [[تورات]]، و نزول الهی آن افزون بر سخنان [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام، در [[آیات]] انجیل نیز آمده است. البته روشن است که مراد، [[تورات]] اصلی و نازل شده بر موسی علیه‌السلام است که خداوند آن را عاری از تحریفات پدید آمده، به [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام تعلیم داد. <ref>آل‌عمران: 48؛ مائده: 110</ref> بنابراین، تصدیق یاد شده هرگز به معنای تأیید کامل [[تورات]] موجود در عصر [[حضرت عیسی]] علیه‌السلام و عاری بودن آن از[[تحریف]] نیست.<ref>سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 3، ص 201.</ref>


خط ۱۰۵: خط ۹۸:


'''3. تصدیق انجیل از سوی قرآن'''
'''3. تصدیق انجیل از سوی قرآن'''
خداوند در [[آیات]] متعددی از [[قرآن کریم]]، آن را تصدیق‌کننده کتاب‌های آسمانی پیشین از جمله انجیل می‌داند: «وَ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَ مُهَیْمِنا عَلَیْهِ...» <ref>مائده: 48</ref> اما در اینکه تصدیق و تأیید یاد شده به چه معناست، مفسّران به اختلاف گراییده‌اند؛<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 1، ج 1، ص 615؛ مج 3، ج 3، ص 226؛ مج 4، ج 6، ص 361 / محمّدبن حسن طوسی، پیشین، ج 8، ص 429 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 2، ص 696 ـ 697؛ ج 3، ص 313؛ ج 8، ص 637.</ref> دیدگاه نخست، آن را به معنای گواهی دادن [[قرآن]] بر نزول آنها از سوی خداوند می‌داند؛ با این توضیح که لازمه آن تصدیق همه محتویات کتاب‌هایی نیست که امروزه به نام [[تورات]] و انجیل نامیده می‌شوند. دیدگاه دوم تصدیق یاد شده را به معنای تأیید همه یا بخشی از محتوای کتب آسمانی گذشته می‌داند؛ و دیدگاه سومی هم بر آن است که کتاب‌های آسمانی پیشین درباره نزول [[قرآن]] از سوی خداوند خبر داده‌اند و نزول [[قرآن]] ـ نه شهادت گفتاری آن ـ دلیل درستی آن خبر غیبی و از سوی خدا بودن کتب آسمانی گذشته است.<ref>محمّدتقی مصباح، قرآن‌شناسی، به کوشش محمود رجبی، قم، انتشارات اسلامی، 1376، ج 1، ص 182 ـ 183.</ref>
خداوند در [[آیات]] متعددی از [[قرآن کریم]]، آن را تصدیق‌کننده کتاب‌های آسمانی پیشین از جمله انجیل می‌داند: «وَ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَ مُهَیْمِنا عَلَیْهِ...» <ref>مائده: 48</ref> اما در اینکه تصدیق و تأیید یاد شده به چه معناست، مفسّران به اختلاف گراییده‌اند؛<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 1، ج 1، ص 615؛ مج 3، ج 3، ص 226؛ مج 4، ج 6، ص 361 / محمّدبن حسن طوسی، پیشین، ج 8، ص 429 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 2، ص 696 ـ 697؛ ج 3، ص 313؛ ج 8، ص 637.</ref> دیدگاه نخست، آن را به معنای گواهی دادن [[قرآن]] بر نزول آنها از سوی خداوند می‌داند؛ با این توضیح که لازمه آن تصدیق همه محتویات کتاب‌هایی نیست که امروزه به نام [[تورات]] و انجیل نامیده می‌شوند. دیدگاه دوم تصدیق یاد شده را به معنای تأیید همه یا بخشی از محتوای کتب آسمانی گذشته می‌داند؛ و دیدگاه سومی هم بر آن است که کتاب‌های آسمانی پیشین درباره نزول [[قرآن]] از سوی خداوند خبر داده‌اند و نزول [[قرآن]] ـ نه شهادت گفتاری آن ـ دلیل درستی آن خبر غیبی و از سوی خدا بودن کتب آسمانی گذشته است.<ref>محمّدتقی مصباح، قرآن‌شناسی، به کوشش محمود رجبی، قم، انتشارات اسلامی، 1376، ج 1، ص 182 ـ 183.</ref>


خط ۱۱۹: خط ۱۱۱:


'''4. آموزه‌های انجیل'''
'''4. آموزه‌های انجیل'''
[[قرآن کریم]] گاه با برخی اوصاف کلی و گاه با یادکرد برخی از احکام و آموزه‌های مشخص، تصویری نسبتاً کامل، از محتوای انجیل به دست می‌دهد. موارد یاد شده از این قبیل است:
[[قرآن کریم]] گاه با برخی اوصاف کلی و گاه با یادکرد برخی از احکام و آموزه‌های مشخص، تصویری نسبتاً کامل، از محتوای انجیل به دست می‌دهد. موارد یاد شده از این قبیل است:


'''''1. هدایت، نور و موعظه:'''''
'''''1. هدایت، نور و موعظه:'''''
«... وَ آتَیْنَاهُ الإِنجِیلَ فِیهِ هُدی وَ نُورٌ وَمُصَدِّقا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدی وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ.» <ref>مائده: 46؛ آل‌عمران: 3 ـ 4</ref> [[مفسّران]] در معنای «[[هدایت]]»، آن را به وجود آموزه‌های مربوط به [[توحید]] [[خداوند]] و تنزیه وی از داشتن همسر، فرزند، شریک و انباز،<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 3، ج 3، ص 226 / محمّد عمر فخررازی، پیشین، ج 12، ص 9 / محمّد رشیدرضا، پیشین، ج 6، ص 401.</ref> معارف مربوط به معاد،<ref>محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 12، ص 9.</ref> تصدیق و تنزیه [[انبیا]]، بشارت [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله،<ref> محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 3، ج 3، ص 226 / محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 12، ص 9.</ref> احکام الهی و دلایل آن<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 4، ج 6، ص 358 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 3، ص 314.</ref> [[تفسیر]] کرده‌اند. توجه به توصیف [[قرآن]] و [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله به مایه «هدایت بودن»،<ref>«ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین.» بقره: 2</ref> می‌تواند در این زمینه بسیار کارگشا باشد؛ چنان‌که در [[تفسیر]] اشتمال انجیل بر [[نور]]، آن را اشاره به بیان احکام شرعی،<ref>محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 12، ص 9.</ref> دلایل، مثل‌ها، فضایل و ارزش‌های رهنمونساز به سوی حق<ref>محمّد رشیدرضا، پیشین، ج 6، ص 401.</ref> و روشن ساختن تاریکی‌های جهل و نادانی<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 4، ج 6، ص 358.</ref> از سوی انجیل معنا کرده‌اند و مراد از وجود «موعظه» در آن را، فرمان‌های الهی مبنی بر پرهیز از گناه و انجام عبادات و پند و اندرزهای شیوا و رسا گفته‌اند.<ref>فضل‌بن حسن طبرسی، پیشین، ج 3، ص 311 / محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 12، ص 9.</ref>
«... وَ آتَیْنَاهُ الإِنجِیلَ فِیهِ هُدی وَ نُورٌ وَمُصَدِّقا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدی وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِینَ.» <ref>مائده: 46؛ آل‌عمران: 3 ـ 4</ref> [[مفسّران]] در معنای «[[هدایت]]»، آن را به وجود آموزه‌های مربوط به [[توحید]] [[خداوند]] و تنزیه وی از داشتن همسر، فرزند، شریک و انباز،<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 3، ج 3، ص 226 / محمّد عمر فخررازی، پیشین، ج 12، ص 9 / محمّد رشیدرضا، پیشین، ج 6، ص 401.</ref> معارف مربوط به معاد،<ref>محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 12، ص 9.</ref> تصدیق و تنزیه [[انبیا]]، بشارت [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله،<ref> محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 3، ج 3، ص 226 / محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 12، ص 9.</ref> احکام الهی و دلایل آن<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 4، ج 6، ص 358 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 3، ص 314.</ref> [[تفسیر]] کرده‌اند. توجه به توصیف [[قرآن]] و [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله به مایه «هدایت بودن»،<ref>«ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین.» بقره: 2</ref> می‌تواند در این زمینه بسیار کارگشا باشد؛ چنان‌که در [[تفسیر]] اشتمال انجیل بر [[نور]]، آن را اشاره به بیان احکام شرعی،<ref>محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 12، ص 9.</ref> دلایل، مثل‌ها، فضایل و ارزش‌های رهنمونساز به سوی حق<ref>محمّد رشیدرضا، پیشین، ج 6، ص 401.</ref> و روشن ساختن تاریکی‌های جهل و نادانی<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 4، ج 6، ص 358.</ref> از سوی انجیل معنا کرده‌اند و مراد از وجود «موعظه» در آن را، فرمان‌های الهی مبنی بر پرهیز از گناه و انجام عبادات و پند و اندرزهای شیوا و رسا گفته‌اند.<ref>فضل‌بن حسن طبرسی، پیشین، ج 3، ص 311 / محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 12، ص 9.</ref>


'''''2. بشارت بعثت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله:'''''
'''''2. بشارت بعثت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله:'''''
بنابر نص صریح برخی [[آیات]] [[قرآن]] و نیز ظاهر برخی دیگر، خبر [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و نام و ویژگی‌های او در [[تورات]] و انجیل نازل شده از سوی خدا آمده است. این موضوع در میان آموزه‌های یاد شده [[تورات]] و انجیل در [[قرآن]] ـ برجستگی ویژه‌ای دارد: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ....» <ref>اعراف: 157</ref> از ظاهر آیه، برمی‌آید که اوصاف سه‌گانه «رسول»، «نبی» و «اُمّی» (درس ناخوانده و خط نانوشته بودن) همه در [[تورات]] و انجیل برای [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله یاد شده‌اند<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 6، ج 9، ص 112 ـ 113 / اسماعیل‌بن کثیر دمشقی، پیشین، ج 2، ص 262؛ ج 3، ص 427 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 8، ص 280.</ref> و اگر آیه درصدد چنین بیانی نبود، یادکرد هر سه وصف در کنار هم، که منحصر به همین آیه است، به ویژه آوردن ویژگی سوم، نکته پیدایی نداشت.<ref>سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 8، ص 280.</ref> در آیه‌ای دیگر و از زبان [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام، به نام [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله، که پس از وی خواهد آمد، تصریح شده است: «وَ إِذْ قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ... وَ مُبَشِّرا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ....»(صف: 6) این آیه هرچند بر بشارت بعثت [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و نام وی از زبان [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام و نه آمدن آن در انجیل دلالت دارد،<ref>همان، ج 19، ص 253.</ref> اما چون آن حضرت در این زمینه جز [[آیات]] انجیل و [[وحی]] الهی را بر زبان نمی‌راند، می‌تواند برگرفته از انجیل باشد. این آیه توجه شماری از مفسّران<ref>محمّدبن حسن طوسی، پیشین، ج 4، ص 559 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 4، ص 749 / محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 29، ص 313 ـ 314.</ref> و پژوهش‌گران 107 مسلمان را، که در پی یافتن نام «احمد» در اناجیل کنونی برآمده‌اند، به واژه «فارقلیط» (Paraclete) یا «بارکلیت» معطوف ساخته است. واژه یاد شده یونانی و به معنای «تسلی» و «آرامش‌دهنده» است و [[مسیحیان]] مصداق آن را «روح‌القدس» خوانده‌اند.
بنابر نص صریح برخی [[آیات]] [[قرآن]] و نیز ظاهر برخی دیگر، خبر [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و نام و ویژگی‌های او در [[تورات]] و انجیل نازل شده از سوی خدا آمده است. این موضوع در میان آموزه‌های یاد شده [[تورات]] و انجیل در [[قرآن]] ـ برجستگی ویژه‌ای دارد: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ....» <ref>اعراف: 157</ref> از ظاهر آیه، برمی‌آید که اوصاف سه‌گانه «رسول»، «نبی» و «اُمّی» (درس ناخوانده و خط نانوشته بودن) همه در [[تورات]] و انجیل برای [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله یاد شده‌اند<ref>محمّدبن جریر طبری، پیشین، مج 6، ج 9، ص 112 ـ 113 / اسماعیل‌بن کثیر دمشقی، پیشین، ج 2، ص 262؛ ج 3، ص 427 / سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 8، ص 280.</ref> و اگر آیه درصدد چنین بیانی نبود، یادکرد هر سه وصف در کنار هم، که منحصر به همین آیه است، به ویژه آوردن ویژگی سوم، نکته پیدایی نداشت.<ref>سید محمّدحسین طباطبائی، پیشین، ج 8، ص 280.</ref> در آیه‌ای دیگر و از زبان [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام، به نام [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله، که پس از وی خواهد آمد، تصریح شده است: «وَ إِذْ قَالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ... وَ مُبَشِّرا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ....»(صف: 6) این آیه هرچند بر بشارت بعثت [[پیامبر اکرم]] صلی‌الله‌علیه‌وآله و نام وی از زبان [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام و نه آمدن آن در انجیل دلالت دارد،<ref>همان، ج 19، ص 253.</ref> اما چون آن حضرت در این زمینه جز [[آیات]] انجیل و [[وحی]] الهی را بر زبان نمی‌راند، می‌تواند برگرفته از انجیل باشد. این آیه توجه شماری از مفسّران<ref>محمّدبن حسن طوسی، پیشین، ج 4، ص 559 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 4، ص 749 / محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 29، ص 313 ـ 314.</ref> و پژوهش‌گران 107 مسلمان را، که در پی یافتن نام «احمد» در اناجیل کنونی برآمده‌اند، به واژه «فارقلیط» (Paraclete) یا «بارکلیت» معطوف ساخته است. واژه یاد شده یونانی و به معنای «تسلی» و «آرامش‌دهنده» است و [[مسیحیان]] مصداق آن را «روح‌القدس» خوانده‌اند.


خط ۱۳۹: خط ۱۲۸:


'''''3. جهاد:'''''
'''''3. جهاد:'''''
یکی دیگر از آموزه‌هایی که [[قرآن]] از ذکر آن در [[تورات]] و انجیل سخن می‌گوید، جنگ و جهاد در راه [[خدا]] و وعده حتمی [[بهشت]] از سوی او به مؤمنانی است که در این مسیر، دشمنان [[خدا]] را کشته و یا خود کشته می‌شوند: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدا عَلَیْهِ حَقّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ....» <ref>توبه: 111</ref> نزول این [[آیه]] را در شأن صاحبان «بیعت عقبه» دانسته‌اند<ref>جمال‌الدین جوزی، پیشین، ج 7، ص 448/ ج 3، ص 503.</ref> و [[مفسّران]] بر این باورند که وجود حکم جهاد در همه ادیان آسمانی را می‌رساند.<ref>محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 16، ص 201 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 5، ص 113 ـ 114 / سعیدبن هبه‌اللّه راوندی، فقه القرآن، به کوشش سیداحمد حسینی، چ دوم، قم، کتابخانه آیه‌اللّه مرعشی نجفی، 1405، ج 1، ص 349.</ref> افزون بر آموزه‌های یاد شده، که [[قرآن]] به صراحت از ذکر آنها در انجیل یاد می‌کند، تعالیم یاد شده [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام به پیروان خویش در [[قرآن]] هم می‌تواند از آموزه‌های انجیل نازل شده بر وی باشد. توصیه به [[تقوا]]، یکتاپرستی، پیروی از او و نیز تصدیق [[تورات]] و نفی شرک از این قبیل است. <ref>آل عمران: 50 ـ 51؛ مائده: 72؛ توبه: 31</ref>
یکی دیگر از آموزه‌هایی که [[قرآن]] از ذکر آن در [[تورات]] و انجیل سخن می‌گوید، جنگ و جهاد در راه [[خدا]] و وعده حتمی [[بهشت]] از سوی او به مؤمنانی است که در این مسیر، دشمنان [[خدا]] را کشته و یا خود کشته می‌شوند: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدا عَلَیْهِ حَقّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ....» <ref>توبه: 111</ref> نزول این [[آیه]] را در شأن صاحبان «بیعت عقبه» دانسته‌اند<ref>جمال‌الدین جوزی، پیشین، ج 7، ص 448/ ج 3، ص 503.</ref> و [[مفسّران]] بر این باورند که وجود حکم جهاد در همه ادیان آسمانی را می‌رساند.<ref>محمّدبن عمر فخر رازی، پیشین، ج 16، ص 201 / فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج 5، ص 113 ـ 114 / سعیدبن هبه‌اللّه راوندی، فقه القرآن، به کوشش سیداحمد حسینی، چ دوم، قم، کتابخانه آیه‌اللّه مرعشی نجفی، 1405، ج 1، ص 349.</ref> افزون بر آموزه‌های یاد شده، که [[قرآن]] به صراحت از ذکر آنها در انجیل یاد می‌کند، تعالیم یاد شده [[حضرت مسیح]] علیه‌السلام به پیروان خویش در [[قرآن]] هم می‌تواند از آموزه‌های انجیل نازل شده بر وی باشد. توصیه به [[تقوا]]، یکتاپرستی، پیروی از او و نیز تصدیق [[تورات]] و نفی شرک از این قبیل است. <ref>آل عمران: 50 ـ 51؛ مائده: 72؛ توبه: 31</ref>


خط ۱۴۵: خط ۱۳۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:کتاب مقدس]]
[[رده:کتاب‌های مقدس]]
[[رده:مسیحیت]]
[[رده:مسیحیت]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش