confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
=== احادیث در مدح مختار === | === احادیث در مدح مختار === | ||
از [[امام سجاد|امام | از [[امام سجاد|امام سجاد (علیهالسلام)]] نقل شده است که فرمود: خداوند به مختار جزای خیر دهد. <ref>مامقانی عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص: ۲۰۴</ref> | ||
[[امام محمد باقر|امام باقر]] در ملاقات با ابوالحکم فرزند مختار پس از تکریم وی از مختار نیز تمجید کرده و گفتند خدا پدرت را رحمت کند. [[مامقانی]] رضایت امام درباره مختار را دلیل بر عقیده صحیح او دانسته و میگوید: اظهار رضایت و خشنودی [[ائمه|ائمه علیهالسلام]] تابع و فرع بر خشنودی خداوند است، پس معلوم میشود مختار از نظر عقیده انحرافی نداشته که موجب خشنودی ائمه واقع شده است<ref> مامقانی عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص: ۲۰۵.</ref>. | [[امام محمد باقر|امام باقر]] در ملاقات با ابوالحکم فرزند مختار پس از تکریم وی از مختار نیز تمجید کرده و گفتند خدا پدرت را رحمت کند. [[مامقانی]] رضایت امام درباره مختار را دلیل بر عقیده صحیح او دانسته و میگوید: اظهار رضایت و خشنودی [[ائمه|ائمه (علیهالسلام)]] تابع و فرع بر خشنودی خداوند است، پس معلوم میشود مختار از نظر عقیده انحرافی نداشته که موجب خشنودی ائمه واقع شده است<ref> مامقانی عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص: ۲۰۵.</ref>. | ||
[[امام صادق علیهالسلام]] فرستادن سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را به مدینه توسط مختار موجب تسلی خاطر و شادی [[اهلبیت]] دانست و فرمود: بعد از واقعه عاشورا، هیج زنی از زنان ما آرایش نکرد تا زمانی که مختار سر بریده عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای ما فرستاد. <ref> رجال کشی، ص: ۱۲۷</ref> | [[امام صادق (علیهالسلام)]] فرستادن سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را به مدینه توسط مختار موجب تسلی خاطر و شادی [[اهلبیت]] دانست و فرمود: بعد از واقعه عاشورا، هیج زنی از زنان ما آرایش نکرد تا زمانی که مختار سر بریده عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای ما فرستاد. <ref> رجال کشی، ص: ۱۲۷</ref> | ||
=== احادیث در مذمت مختار === | === احادیث در مذمت مختار === | ||
از امام | از امام باقر(علیهالسلام) گزارش شده که امام سجاد(علیهالسلام) فرستادگان مختار را به حضور نپذیرفته و هدایای وی را پس فرستاد و وی را کذاب خواند. این روایت متهم به ضعف میباشد. از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده که مختار بر امام سجاد(علیهالسلام) دروغ میبست.<ref> رجال کشی، ص: ۱۲۵، ح۱۹۸</ref> این حدیث نیز از نظر سندی ضعیف است.<ref>خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۱۸، ص: ۹۶</ref> | ||
هنگامی که امام حسن علیهالسلام در ساباط بود، مختار به عمویش سعد بن مسعود پیشنهاد داد که امام را تحویل معاویه دهیم تا جایگاهمان متزلزل نشود.<ref> شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص، ۲۲۱</ref> | هنگامی که امام حسن (علیهالسلام) در ساباط بود، مختار به عمویش سعد بن مسعود پیشنهاد داد که امام را تحویل معاویه دهیم تا جایگاهمان متزلزل نشود.<ref> شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص، ۲۲۱</ref> | ||
[[آیتالله خویی]] به دلیل مرسل بودن روایت آن را غیرقابل اعتماد میداند و میافزاید بر فرض صحت نیز میتوان گفت که مختار در اظهارش جدی نبوده است، بلکه قصد داشته است تا نظر عمویش را کشف کند.<ref> خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۸ ص: ۹۷</ref> [[سید محسن امین]] نیز بر این عقیده است که مختار قصد امتحان عمویش را داشته است.<ref>امین سید محسن، اعیان الشیعه، ج ۷، ص: ۲۳۰</ref> در روایت دیگری آمده است که مختار اهل [[جهنم]] است، ولی به وسیله امام حسین علیهالسلام مورد [[شفاعت]] قرار میگیرد.<ref> شیخ طوسی، تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج۱، ص ۴۶۶</ref> این روایت نیز از نظر علمای [[علم رجال]] ضعیف میباشد.<ref> خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص: ۹۷</ref> | [[آیتالله خویی]] به دلیل مرسل بودن روایت آن را غیرقابل اعتماد میداند و میافزاید بر فرض صحت نیز میتوان گفت که مختار در اظهارش جدی نبوده است، بلکه قصد داشته است تا نظر عمویش را کشف کند.<ref> خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۸ ص: ۹۷</ref> [[سید محسن امین]] نیز بر این عقیده است که مختار قصد امتحان عمویش را داشته است.<ref>امین سید محسن، اعیان الشیعه، ج ۷، ص: ۲۳۰</ref> در روایت دیگری آمده است که مختار اهل [[جهنم]] است، ولی به وسیله امام حسین (علیهالسلام) مورد [[شفاعت]] قرار میگیرد.<ref> شیخ طوسی، تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج۱، ص ۴۶۶</ref> این روایت نیز از نظر علمای [[علم رجال]] ضعیف میباشد.<ref> خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص: ۹۷</ref> | ||
== نظر علمای اهل سنت درباره مختار == | == نظر علمای اهل سنت درباره مختار == |