۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (Hadifazl صفحهٔ امام جعفر صادق را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به جعفر بن محمد (صادق) منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| مادر = ام فروه (فاطمه) | | مادر = ام فروه (فاطمه) | ||
}} | }} | ||
''' | '''جعفر بن محمد صادق (علیهالسلام)''' امام ششم [[شیعیان]] است و در بین آنان به امام جعفر صادق معروف میباشد. مدت [[امامت]] آن حضرت ۳۴ و طول عمر ایشان ۶۵ سال بوده است. آن حضرت در سن ۳۱ سالگی به [[امامت]] رسید. امامت ایشان همزمان با سالهای پایانی حکومت بنیامیه و سالهای آغازین [[عباسیان|حکومت بنیعباس]] بود. از آنجا که حکومت بنیامیه در این سالها رو به ضعف و سقوط میرفت و بنیعباس نیز استقرار پیدا ننموده بودند و علاوه بر آن در ابتدای حکومت خود برای جلب نظر بیشتر منش سرکوب را نداشتند، به امام صادق(علیه السلام) فرصتی دست داد که نهضت علمی و فرهنگی بزرگی را شروع نماید و پایههای علمی مکتب [[شیعه]] را محکم کند، تا جایی که از مذهب [[شیعه اثنی عشری]] با عنوان [[مذهب جعفری]] و از آن حضرت با عنوان رئیس این مذهب یاد میشود. | ||
== ولادت امام صادق(علیه السلام) == | == ولادت امام صادق(علیه السلام) == | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
* کلمة الحق: کلمه حق. | * کلمة الحق: کلمه حق. | ||
[[پیامبر]](صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: به هنگامی که پسرم جعفر بن محمد بدنیا آمد، او را صادق بخوانید، بدان خاطر که در تداوم [[امامت]] فرزندی به دنیا میآید که به همین نام (جعفر) موسوم میشود بدون حقی دعوی امامت میکند و او را جعفر کذاب مینامند<ref>زندگانی امام جعفر صادق(علیه السلام)، ترجمه بحار الأنوار، ص۷</ref>. | [[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)|پیامبر]](صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: به هنگامی که پسرم جعفر بن محمد بدنیا آمد، او را صادق بخوانید، بدان خاطر که در تداوم [[امامت]] فرزندی به دنیا میآید که به همین نام (جعفر) موسوم میشود بدون حقی دعوی امامت میکند و او را جعفر کذاب مینامند<ref>زندگانی امام جعفر صادق(علیه السلام)، ترجمه بحار الأنوار، ص۷</ref>. | ||
== سیمای امام صادق(علیه السلام) == | == سیمای امام صادق(علیه السلام) == | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
به عللی چون پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف اسلامی دشواربودن ارتباط با شیعیان به علت فشارهای سیاسی و عدم دسترسی شیعیان به امام صادق(علیه السلام) وی مجموعهای از نمایندگان را در مناطق مختلف اسلامی تعیین کرد که از آن با نام [[سازمان وکالت]] یاد میشود<ref>جباری، سازمان وکالت ائمه، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۴۷-۵۰</ref>. | به عللی چون پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف اسلامی دشواربودن ارتباط با شیعیان به علت فشارهای سیاسی و عدم دسترسی شیعیان به امام صادق(علیه السلام) وی مجموعهای از نمایندگان را در مناطق مختلف اسلامی تعیین کرد که از آن با نام [[سازمان وکالت]] یاد میشود<ref>جباری، سازمان وکالت ائمه، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۴۷-۵۰</ref>. | ||
این سازمان وظایفی چون دریافت وجوه شرعی مانند [[خمس]]، [[زکات]]، [[نذر]] و هدایای شیعیان و تحویل آنها به امام، رسیدگی به مشکلات شیعیان، ایجاد ارتباط میان ائمه و شیعیان و پاسخ به سؤالات شرعی آنها را برعهده داشت<ref>جباری، سازمان وکالت ائمه، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۸۰، ۳۲۰، ۳۳۲</ref>. سازمان وکالت در زمان ائمه بعد گسترش یافت و در غیبت صغرا به وسیله چهار نائب امام زمان به اوج رسید و با آغاز دوره [[غیبت کبری]] [[ | این سازمان وظایفی چون دریافت وجوه شرعی مانند [[خمس]]، [[زکات]]، [[نذر]] و هدایای شیعیان و تحویل آنها به امام، رسیدگی به مشکلات شیعیان، ایجاد ارتباط میان ائمه و شیعیان و پاسخ به سؤالات شرعی آنها را برعهده داشت<ref>جباری، سازمان وکالت ائمه، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۸۰، ۳۲۰، ۳۳۲</ref>. سازمان وکالت در زمان ائمه بعد گسترش یافت و در غیبت صغرا به وسیله چهار نائب امام زمان به اوج رسید و با آغاز دوره [[غیبت کبری]] [[حجت بن حسن (مهدی)|امام زمان]] و درگذشت وکیل چهارم او علی بن محمد سمری پایان یافت<ref> جباری، بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وکالت امامیه (مراحل شکلگیری و عوامل پیدایش)، قم، پاییز۱۳۸۹ش، ص۷۵ـ۱۰۴</ref>. | ||
== برخوردامام صادق(علیه السلام) با غالیان == | == برخوردامام صادق(علیه السلام) با غالیان == | ||
در زمان [[محمد بن علی بن حسین (باقر العلوم)|امام باقر(علیه السلام)]] و امام صادق(علیه السلام) فعالیت [[غُلات]] افزایش یافت. آنها مقامی رُبوبی برای [[ائمه]] قائل بودند یا آنها را پیامبر میدانستند. امام صادق(علیه السلام) اندیشه [[غلاة|غلو]] را به شدت رد و مردم را از همنشینی با [[غالیان]] نهی میکردند<ref> جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۷، ۴۰۸</ref>. و آنان را فاسق و کافر و مشرک میدانستند<ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۳۰۰</ref>. | در زمان [[محمد بن علی بن حسین (باقر العلوم)|امام باقر(علیه السلام)]] و امام صادق(علیه السلام) فعالیت [[غلاة|غُلات]] افزایش یافت. آنها مقامی رُبوبی برای [[ائمه]] قائل بودند یا آنها را پیامبر میدانستند. امام صادق(علیه السلام) اندیشه [[غلاة|غلو]] را به شدت رد و مردم را از همنشینی با [[غالیان]] نهی میکردند<ref> جعفریان، حیات فکری-سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۷، ۴۰۸</ref>. و آنان را فاسق و کافر و مشرک میدانستند<ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۳۰۰</ref>. | ||
در حدیثی از وی در خصوص [[غلاة|غالیان]] به [[مذهب شیعه|شیعیان]] توصیه شده است: با آنها همنشینی نکنید، غذا نخورید، نیاشامید و مصافحه نکنید<ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۹۷</ref>. امام صادق(علیه السلام) درخصوص جوانان به شیعیان چنین هشدار داد: مراقب باشید [[غلاة|غلات]] جوانان تان را فاسد نکنند. آنها بدترین دشمنان خدا هستند؛ خدا را کوچک میکنند و برای بندگان خدا ربوبیّت قائل میشوند<ref> شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴، ص۶۵۰</ref>. | در حدیثی از وی در خصوص [[غلاة|غالیان]] به [[مذهب شیعه|شیعیان]] توصیه شده است: با آنها همنشینی نکنید، غذا نخورید، نیاشامید و مصافحه نکنید<ref>کشی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۹۷</ref>. امام صادق(علیه السلام) درخصوص جوانان به شیعیان چنین هشدار داد: مراقب باشید [[غلاة|غلات]] جوانان تان را فاسد نکنند. آنها بدترین دشمنان خدا هستند؛ خدا را کوچک میکنند و برای بندگان خدا ربوبیّت قائل میشوند<ref> شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴، ص۶۵۰</ref>. | ||
خط ۲۱۰: | خط ۲۱۰: | ||
* مغز متفکر جهان شیعه، نوشته ذبیح الله منصوری. نویسنده نگارش کتاب را به مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ نسبت داده و خود را مترجم آن معرفی کرده است؛ اما برخی این سخن را نادرست دانسته و گفتهاند چنین کتابی وجود خارجی ندارد<ref>معمای همایش اسلامشناسی استراسبورگ، مهدی شاکری و بابک فرمایه، سایت امام موسی صدر نیوز</ref>. | * مغز متفکر جهان شیعه، نوشته ذبیح الله منصوری. نویسنده نگارش کتاب را به مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ نسبت داده و خود را مترجم آن معرفی کرده است؛ اما برخی این سخن را نادرست دانسته و گفتهاند چنین کتابی وجود خارجی ندارد<ref>معمای همایش اسلامشناسی استراسبورگ، مهدی شاکری و بابک فرمایه، سایت امام موسی صدر نیوز</ref>. | ||
== شهادت | == شهادت == | ||
در الفصول المهمة و مصباح کفعمی<ref>مجلسی، بحار، ج۴۷، صص۱-۲؛ به نقل شهیدی، ۱۳۸۴، ص۸۵</ref> و نیز در کتابهای دیگر آمده است که به امام زهر خوراندند. [[ابن شهرآشوب]] در مناقب نوشته است ابوجعفر منصور او را زهر خورانید<ref>مناقب، ج۴، ص۲۸۰؛ به نقل شهیدی، ۱۳۸۴، ص۸۵</ref>، زیرا با کینههای که منصور از او داشت و بیمی که از روی آوردن مردم بدو در دل وی راه یافته بود، آسوده نمینشست. منصور کسی بود که حتی به کسانی که برای به خلافت رساندن او کوشش کردند، نیز رحم نکرد و حتی [[ابومسلم خراسانی]] را که در برپایی دولت عباسیان تلاش بسیار کرده بود، به قتل رساند<ref>شهیدی، ۱۳۸۴، صص۸۵-۸۶</ref>. | در الفصول المهمة و مصباح کفعمی<ref>مجلسی، بحار، ج۴۷، صص۱-۲؛ به نقل شهیدی، ۱۳۸۴، ص۸۵</ref> و نیز در کتابهای دیگر آمده است که به امام زهر خوراندند. [[ابن شهرآشوب]] در مناقب نوشته است ابوجعفر منصور او را زهر خورانید<ref>مناقب، ج۴، ص۲۸۰؛ به نقل شهیدی، ۱۳۸۴، ص۸۵</ref>، زیرا با کینههای که منصور از او داشت و بیمی که از روی آوردن مردم بدو در دل وی راه یافته بود، آسوده نمینشست. منصور کسی بود که حتی به کسانی که برای به خلافت رساندن او کوشش کردند، نیز رحم نکرد و حتی [[ابومسلم خراسانی]] را که در برپایی دولت عباسیان تلاش بسیار کرده بود، به قتل رساند<ref>شهیدی، ۱۳۸۴، صص۸۵-۸۶</ref>. | ||