۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[محمد بن عبدالله (خاتم الأنبیاء)' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)') |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | | مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | ||
| آثار = | | آثار = | ||
| فعالیتها = {{فهرست جعبه افقی |از یاران خاص [[ | | فعالیتها = {{فهرست جعبه افقی |از یاران خاص [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]] |[[بیعت]] نکردن با [[ابوبکر]] |مقابله با [[عثمان]] |[[تبعید]] به [[شام (شامات)|شام]] و ربذه }} | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
''' جُندب(بریر) بن جنادة بن کعیب بن صعیر از قبیله بنیغفار معروف به ابوذر غفاری ''' از [[صحابه]] بزرگ [[محمد بن عبدالله (خاتم | ''' جُندب(بریر) بن جنادة بن کعیب بن صعیر از قبیله بنیغفار معروف به ابوذر غفاری ''' از [[صحابه]] بزرگ [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلم)]] یاران [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه السلام)]] و یکی از [[ارکان اربعه]] اسلام بود. ابوذر غفاری در اسلام از لحاظ معنوی و اخلاقی چهره برجستهای است. وی پنجمین کسی بود که به اسلام گروید. | ||
با رحلت پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم) وی از معدود کسانی بود که بر امامت علی (علیه السلام) ثابت قدم ماند. در زمان خلافت [[عثمان]] به نفوذ اشرافیگری و ثروتاندوزی در جامعه اسلامی و دستاندازی [[بنی امیه|بنیامیه]] بر بیتالمال اعتراض میکرد و این اعتراض به [[خلیفه]] باعث تبعیدش به ربذه شد. وی در ربذه درگذشت و توسط ابن مسعود و [[مالک اشتر]] و همراهانشان دفن شد. امام علی (علیه السلام) به نقل از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ابوذر را راستگوترین انسانها خوانده است. | با رحلت پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم) وی از معدود کسانی بود که بر امامت علی (علیه السلام) ثابت قدم ماند. در زمان خلافت [[عثمان]] به نفوذ اشرافیگری و ثروتاندوزی در جامعه اسلامی و دستاندازی [[بنی امیه|بنیامیه]] بر بیتالمال اعتراض میکرد و این اعتراض به [[خلیفه]] باعث تبعیدش به ربذه شد. وی در ربذه درگذشت و توسط ابن مسعود و [[مالک اشتر]] و همراهانشان دفن شد. امام علی (علیه السلام) به نقل از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ابوذر را راستگوترین انسانها خوانده است. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
== ابوذر و تبلیغ اسلام در قبیله == | == ابوذر و تبلیغ اسلام در قبیله == | ||
[[محمد بن عبدالله (خاتم | [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] ابوذر را به تبلیغ دین در قبیله خویش تا هجرت به [[مدینه]]، مأمور کرد؛ امّا وی پیش از بازگشت در میان خفقان [[مشرکان]]، شعار توحید سر داد و با ضرب و شتم شدید آنان روبهرو شد<ref>الطبقات، ج۴، ص۱۷۰؛ الاستیعاب، ج۴، ص۲۱۷</ref>. سپس به دیار خویش رفت. با تلاش او نیمی از بنیغفار تا پیش از هجرت به مدینه و نیم دیگر پس از [[هجرت]] مسلمان شدند<ref>الطبقات، ج۴، ص۱۶۷؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۱۶۹</ref>. بر پایه برخی گزارشها در این مدت و احتمالاً هماهنگ با سیاست پیامبر در ایجاد ناامنی برای کاروانهای تجاری [[قریش]] ابوذر در محلی به نام «ثنیه غزال» کاروانهای تجاری قریش را تهدید میکرد و تنها پس از گفتن [[شهادتین]]، اموالشان را بازپس میداد<ref> الطبقات، ج۴، ص۱۶۷-۱۶۸؛ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۲۵</ref>. | ||
== حضرت علی در سفارش ابوذر به مردم == | == حضرت علی در سفارش ابوذر به مردم == | ||
از آنجا که ابوذر همواره امیرالمومنین علی (علیه السلام) را اول مسلمان میدانست و از هر نظر او را بر دیگران برتری میداد<ref>تهذیب التهذیب، ج ۱۰، ص ۱۰۱؛ مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۳۸۴؛ معرفه الصحابه، ج ۱، ص ۴۵۷ و ابن ابی الحدید در شرح نهجالبلاغه، ج ۱۳، ص ۲۲۴ ابوذر را چهارمین مسلمان ذکر کرده و مینویسد: همه محدثان گفتهاند که ابوبکر بعد از گروهی از مردان، مسلمان شده است، | از آنجا که ابوذر همواره امیرالمومنین علی (علیه السلام) را اول مسلمان میدانست و از هر نظر او را بر دیگران برتری میداد<ref>تهذیب التهذیب، ج ۱۰، ص ۱۰۱؛ مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۳۸۴؛ معرفه الصحابه، ج ۱، ص ۴۵۷ و ابن ابی الحدید در شرح نهجالبلاغه، ج ۱۳، ص ۲۲۴ ابوذر را چهارمین مسلمان ذکر کرده و مینویسد: همه محدثان گفتهاند که ابوبکر بعد از گروهی از مردان، مسلمان شده است، وی هفت نفر را به ترتیب ایمان نام میبرد: | ||
وی هفت نفر را به ترتیب ایمان نام میبرد: | |||
# علی بن ابیطالب؛ | # علی بن ابیطالب؛ | ||
خط ۵۸: | خط ۵۷: | ||
# خالد بن سعید بن عاص؛ | # خالد بن سعید بن عاص؛ | ||
# خباب بن ارت. | # خباب بن ارت. | ||
و میگوید: ابوبکر بعد از این جماعت مسلمان شده است.</ref>. مردم را به برتری آن امام (علیهالسلام) سفارش مینمودند و در هر فرصتی که پیش میآمد، این حقیقت را بازگو میکرد تا حجت بر همگان تمام شود. | و میگوید: ابوبکر بعد از این جماعت مسلمان شده است.</ref>. مردم را به برتری آن امام (علیهالسلام) سفارش مینمودند و در هر فرصتی که پیش میآمد، این حقیقت را بازگو میکرد تا حجت بر همگان تمام شود. | ||
[[ابن ابی الحدید]] از [[ابورافع]] صحابی پیامبر (صلی الله علیه) نقل میکند: من برای عیادت ابوذر به صحرای [[ربذه]] رفتم، چون میخواستم با او وداع کنم و برگردم، به من و همراهانم گفت: به زودی فتنهای بپا خواهد شد؛ بنابراین از خدا بترسید و بر شما باد بر آن پیر بزرگوار علی بن ابیطالب و از دامن او دست بر ندارید و از او پیروی کنید؛ چرا که از رسول خدا شنیدم که به او میفرمود: | [[ابن ابی الحدید]] از [[ابورافع]] صحابی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل میکند: من برای عیادت ابوذر به صحرای [[ربذه]] رفتم، چون میخواستم با او وداع کنم و برگردم، به من و همراهانم گفت: به زودی فتنهای بپا خواهد شد؛ بنابراین از خدا بترسید و بر شما باد بر آن پیر بزرگوار علی بن ابیطالب و از دامن او دست بر ندارید و از او پیروی کنید؛ چرا که از رسول خدا شنیدم که به او میفرمود: | ||
انت اول من آمن بی، و اول من یصافحنی یوم القیامه، و انت الصدیق الاکبر و انت الفاروق الذی یفرق بین الحق و الباطل، و انت یعسوب المومنین و المال یعسوب الکافرین، و انت اخی و وزیری، و خیر منْ اتْرک بعدی، تفْضی دینی و تنجز موعدی؛ | انت اول من آمن بی، و اول من یصافحنی یوم القیامه، و انت الصدیق الاکبر و انت الفاروق الذی یفرق بین الحق و الباطل، و انت یعسوب المومنین و المال یعسوب الکافرین، و انت اخی و وزیری، و خیر منْ اتْرک بعدی، تفْضی دینی و تنجز موعدی؛ | ||
خط ۸۵: | خط ۸۳: | ||
=== برادری ابوذر با سلمان === | === برادری ابوذر با سلمان === | ||
یکی از معاصران، با استناد به حدیثی از [[ | یکی از معاصران، با استناد به حدیثی از [[علی بن الحسین (زین العابدین)|امامسجاد]] (علیه السلام) و ذکر دو دلیل دیگر، برادری او را با سلمان درست میداند و بر آن است که ابوذر از همان ابتدای هجرت در مدینه بود<ref>عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرةالنبی، ج۴، ص۲۴۴</ref>. | ||
با رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ابوذر بر امامت علی (علیه السلام) پای فشرد و به تعبیر [[ | با رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ابوذر بر امامت علی (علیه السلام) پای فشرد و به تعبیر [[جعفر بن محمد (صادق)]] (علیه السلام) یکی از سه تنی بود که بر فرمان رسول خدا استوار ماند<ref> کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۲۴۵</ref>. و تا پایان عمر، دیگران را بدان سفارش میکرد<ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۲۵</ref>؛ به همین جهت خلافت ابوبکر را انکار کرد<ref> یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۴</ref>. و با برخی دیگر از بزرگان صحابه، از علی (علیه السلام) میخواست تا برای گرفتن حقّ خود بهپا خیزد و در برخوردی که با عمر داشت، در حقّانیّت علی خطبهای خواند. <ref> شیخ صدوق، محمد بن علی، خصال، ج۲، ص۴۶۱-۴۶۳</ref> | ||
خود با افتخار به این استواری، در جمعی میگوید: من در روز قیامت از همه شما به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نزدیکتر خواهم بود؛ زیرا از حضرت شنیدهام که میفرمود: نزدیکترین شما در قیامت به من، کسی است که از این دنیا به همان صورتی که من او را ترک گفتهام، خارج شود. | خود با افتخار به این استواری، در جمعی میگوید: من در روز قیامت از همه شما به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نزدیکتر خواهم بود؛ زیرا از حضرت شنیدهام که میفرمود: نزدیکترین شما در قیامت به من، کسی است که از این دنیا به همان صورتی که من او را ترک گفتهام، خارج شود. |