عمار یاسر: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۸۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۶ اوت ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = عمار یاسر
| عنوان = عمار بن یاسر
| تصویر = مرقد عمار بن یاسر.jpg
| تصویر = مرقد عمار بن یاسر.jpg
| نام = عمار بن یاسر بن عامر
| نام = عمار بن یاسر بن عامر
خط ۸: خط ۸:
| محل تولد =  
| محل تولد =  
| سال درگذشت = ۳۷ قمری
| سال درگذشت = ۳۷ قمری
| تاریخ درگذشت = [[ماه ربیع الثانی]]
| تاریخ درگذشت =  
| محل درگذشت =  
| محل درگذشت =  
| استادان =  
| استادان =  
خط ۲۸: خط ۲۸:
سمیه مادر عمار ابتدا کنیز ''ابی‌حذیفه مخزومی'' بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که هم‌پیمان با قبیله بنی‌مخزوم بود درآورد<ref> ابن اثیر؛ أسد الغابة فى معرفة الصحابة؛ ج ‏6، ص 152.</ref>.
سمیه مادر عمار ابتدا کنیز ''ابی‌حذیفه مخزومی'' بود که او را بعد از آزادی به ازدواج یاسر که هم‌پیمان با قبیله بنی‌مخزوم بود درآورد<ref> ابن اثیر؛ أسد الغابة فى معرفة الصحابة؛ ج ‏6، ص 152.</ref>.


گزارش شده است که پیامبر وقتی عمار و خانواده‌‌اش را در حال شکنجه شدن می‌دید، می‌فرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعده‌گاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة»<ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473</ref>. «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر»<ref> یوسف بن عبدالله‏ ابن عبدالبر؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589.</ref>.
گزارش شده است که پیامبر وقتی عمار و خانواده‌‌اش را در حال شکنجه شدن می‌دید، می‌فرمود: ای خاندان یاسر! صبر کنید که [[بهشت]] وعده‌گاه شما است: «صبرا آل یاسر موعدکم الجنّة»<ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473.</ref>. «صبرا یا آل یاسر، اللَّهمّ اغفر لآل یاسر»<ref> یوسف بن عبدالله‏ ابن عبدالبر؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج 4، ص 1589.</ref>.


در مورد [[هجرت]] عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد<ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref>، ولی وی از اولین [[مهاجران]] به [[مدینه]] بود<ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر ([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>عبدالملک ابن هشام؛ السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبدالحفیظ، ج 1، ص 498، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بی‌تا</ref> و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر حاضر بود<ref>طبری، أبوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبوالفضل، ج 11، ص 563، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق</ref>.
در مورد [[هجرت]] عمار به [[حبشه]] اختلاف نظر وجود دارد<ref> أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 627</ref>، ولی وی از اولین [[مهاجران]] به [[مدینه]] بود<ref>أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 3، ص 628.</ref> و در ساخت اولین [[مسجد]] آن شهر ([[مسجد قبا]]) شرکت فعال داشت، <ref>عبدالملک ابن هشام؛ السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبدالحفیظ، ج 1، ص 498.</ref> و در نبردهای (مهم) زمان پیامبر حاضر بود<ref>طبری؛ أبوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک؛ ج 11، ص 563.</ref>.


== عمار یاسر بعد از پیامبر ==
== عمار یاسر بعد از پیامبر ==
عمار بعد از رحلت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه وآله وسلم)]] نیز حضور فعالی در صحنه‌های اجتماعی داشت. [[خلیفه دوم]] بعد از مشورت با [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه‌السلام)]]، عمار را به فرمانداری [[کوفه]] انتخاب کرد و در حکمش خطاب به مردم کوفه نوشت که عمار از نجبای [[اصحاب پیامبر]] است<ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473</ref>.
عمار بعد از رحلت [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه وآله وسلم)]] نیز حضور فعالی در صحنه‌های اجتماعی داشت. [[خلیفه دوم]] بعد از مشورت با [[علی بن ابی طالب|امام علی (علیه‌السلام)]]، عمار را به فرمانداری [[کوفه]] انتخاب کرد و در حکمش خطاب به مردم کوفه نوشت که عمار از نجبای [[اصحاب پیامبر]] است<ref>الإصابة، ج ‏4، ص 473.</ref>.


راوی می‌گوید: روز [[نبرد یمامه]]، عمار یاسر را دیدم که بر صخره‌ای مشرف بر میدان نبرد ایستاده و با صدای بلند می‌گوید: ای مسلمان‌ها! من عمار یاسر هستم! آیا از [[بهشت]] فرار می‌کنید؟! به سوی من آیید!
راوی می‌گوید: روز [[نبرد یمامه]]، عمار یاسر را دیدم که بر صخره‌ای مشرف بر میدان نبرد ایستاده و با صدای بلند می‌گوید: ای مسلمان‌ها! من عمار یاسر هستم! آیا از [[بهشت]] فرار می‌کنید؟! به سوی من آیید!
من نگاه کردم و دیدم که گوش عمار قطع شده و آویزان است، ولی عمار هم‌چنان به شدت به نبرد خود ادامه می‌دهد<ref>الاستیعاب، ج ‏3، ص 1137؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 1، ص 161، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق</ref>.
من نگاه کردم و دیدم که گوش عمار قطع شده و آویزان است، ولی عمار هم‌چنان به شدت به نبرد خود ادامه می‌دهد<ref>الاستیعاب، ج ‏3، ص 1137؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 1، ص 161.</ref>.


== آیات نازل شده در شان عمار ==
== آیات نازل شده در شان عمار ==
خط ۴۸: خط ۴۸:


=== سوره نحل، آیه 106 ===
=== سوره نحل، آیه 106 ===
{{متن قرآن |مَنْ کفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ ...|سوره = نحل |آیه = 106 }}<ref>‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 637، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق</ref>؛ «آنانی که بعد از ایمانشان [[کافر]] شدند، البته غیر از افرادی که درون قلبشان [[ایمان]] قطعی داشته اما مجبور به اظهار بی‌ایمانی شده‌اند».
{{متن قرآن |مَنْ کفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ ...|سوره = نحل |آیه = 106 }}<ref>‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 2، ص 637.</ref>؛ «آنانی که بعد از ایمانشان [[کافر]] شدند، البته غیر از افرادی که درون قلبشان [[ایمان]] قطعی داشته اما مجبور به اظهار بی‌ایمانی شده‌اند».


نقل شده است که عمار در موقعیتی قرار گرفت که مجبور به اعلام [[کفر]] شد و به دنبال آن بود که برخی گفتند عمار [[کافر]] شده است، اما پیامبر فرمود: «هرگز، به راستى که عمار سر تا پا پر از ایمان است و ایمان با گوشت و خونش آمیخته است»<ref>ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 2، ص 104، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق</ref>.
نقل شده است که عمار در موقعیتی قرار گرفت که مجبور به اعلام [[کفر]] شد و به دنبال آن بود که برخی گفتند عمار [[کافر]] شده است، اما پیامبر فرمود: «هرگز، به راستى که عمار سر تا پا پر از ایمان است و ایمان با گوشت و خونش آمیخته است»<ref>ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 2، ص 104.</ref>.


=== سوره قصص، آیه 61 ===
=== سوره قصص، آیه 61 ===
{{متن قرآن |أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقیهِ کمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ هُوَ یوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ الْمُحْضَرینَ |سوره = قصص|آیه = 61}}<ref>سمرقندی، نصربن محمد بن احمد، بحرالعلوم، تحقیق، تعلیق، العمروی، محب الدین ابو سعید عمر بن غرامة، ج 2، ص 615، بیروت، دار الفکر، 1416ق</ref>؛ «آیا آن‌که به او مژده خوبی داده و او نیز به آنچه مژده‌اش دادیم خواهد رسید، مانند کسی است که تنها در دنیا او را با منافعی بهره‌مند ساخته، اما در [[روز قیامت]] باید حساب پس بدهد؟!».
{{متن قرآن |أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقیهِ کمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ هُوَ یوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ الْمُحْضَرینَ |سوره = قصص|آیه = 61}}<ref>سمرقندی، نصربن محمد بن احمد، بحرالعلوم، تحقیق، تعلیق، العمروی، محب الدین ابو سعید عمر بن غرامة، ج 2، ص 615.</ref>؛ «آیا آن‌که به او مژده خوبی داده و او نیز به آنچه مژده‌اش دادیم خواهد رسید، مانند کسی است که تنها در دنیا او را با منافعی بهره‌مند ساخته، اما در [[روز قیامت]] باید حساب پس بدهد؟!».


=== سوره زمر، آیه 9 ===
=== سوره زمر، آیه 9 ===
{{متن قرآن |أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً... |سوره = زمر|آیه = 9 }}<ref>ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، ج 3، ص 189، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق</ref>؛ «آیا آن‌که شب‌هنگام، در حال [[سجده]] و قیام به درگاه [[خدا]] رو می‌آورد و از قیامت در هراس بوده و با این حال به رحمت [[خداوند]] امیدوار است ...».
{{متن قرآن |أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیلِ ساجِداً وَ قائِماً... |سوره = زمر|آیه = 9 }}<ref>ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، ج 3، ص 189.</ref>؛ «آیا آن‌که شب‌هنگام، در حال [[سجده]] و قیام به درگاه [[خدا]] رو می‌آورد و از قیامت در هراس بوده و با این حال به رحمت [[خداوند]] امیدوار است ...».
    
    
=== سوره زمر، آیه 22 ===
=== سوره زمر، آیه 22 ===
{{متن قرآن |أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ ... |سوره = زمر|آیه = 22 }}<ref>ابوحمزه ثمالی، ثابت بن دینار، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق، حرز الدین، عبدالرزاق محمد حسین، معرفت، محمد هادی، ص 287، بیروت، دار المفید، چاپ اول، 1420ق</ref>؛ «آیا آن‌که خداوند سینه‌اش را گشاده کرده و با نور خداوند دلش روشن است ...».
{{متن قرآن |أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ ... |سوره = زمر|آیه = 22 }}<ref>ابوحمزه ثمالی، ثابت بن دینار، تفسیر القرآن الکریم، تحقیق، حرز الدین، عبدالرزاق محمد حسین، معرفت، محمد هادی، ص 287.</ref>؛ «آیا آن‌که خداوند سینه‌اش را گشاده کرده و با نور خداوند دلش روشن است ...».


== شهادت عمار ==
== شهادت عمار ==
عمّار بن یاسر سرانجام پس از سال‌ها مجاهدت در راه [[اسلام]]، در [[جنگ صفین]] در سال 37 هجرى در سن 93<ref> ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم، ‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 5، ص 148، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref>، یا 94 سالگی<ref>تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏11، ص 509</ref>. توسط ابوغایه مزنی به شهادت رسید و سر مبارک ایشان توسط شخص دیگری از بدن مطهر ایشان جدا شد.
عمّار بن یاسر سرانجام پس از سال‌ها مجاهدت در راه [[اسلام]]، در [[جنگ صفین]] در سال 37 هجرى در سن 93<ref> ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی‏، المنتظم، ‏ محقق، عطا، محمد عبدالقادر، عطا، مصطفی عبدالقادر، ج 5، ص 148، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق</ref>، یا 94 سالگی<ref>تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏11، ص 509.</ref>. توسط ابوغایه مزنی به شهادت رسید و سر مبارک ایشان توسط شخص دیگری از بدن مطهر ایشان جدا شد.


آن دو نفر در مورد این‌که کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز می‌کردند، و هر یک افتخار می‌کرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مى‏‌کنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیده‌‏ام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مى‏‌بخشند به آنان مى‏‌گویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مى‌‏کنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند هم‌چنین است و خودت هم مى‏‌دانى و من دوست مى‏داشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم‏<ref> الطبقات الکبری‏، ج 3، ص 197</ref>.
آن دو نفر در مورد این‌که کدام یک قاتل عمار بودند با یک دیگر خصومت و ستیز می‌کردند، و هر یک افتخار می‌کرد که او را کشته است. [[عمرو بن عاص]] گفت: به خدا [[سوگند]] که درباره آتش [[جهنم]] با یکدیگر خصومت مى‏‌کنند. [[معاویه]] که این سخن را شنید، به عمرو عاص گفت: مانند چنین کارى که تو کردى ندیده‌‏ام؛ چراکه مردمى که جان خود را در راه ما مى‏‌بخشند به آنان مى‏‌گویى در مورد [[دوزخ]] و آتش ستیزه مى‌‏کنید؟ عمرو عاص گفت: به خدا سوگند هم‌چنین است و خودت هم مى‏‌دانى و من دوست مى‏داشتم که بیست سال پیش از این مرده بودم‏<ref> الطبقات الکبری‏، ج 3، ص 197.</ref>.


[[امام علی بن أبی‌طالب (ع)|امام علی (علیه‌السلام)]] در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا»<ref> أنساب‏الأشراف، ج ‏1، ص 74</ref> و بعد بر او نماز خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد<ref>حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 138، قم، مؤسسه آل البیت ع، قم، چاپ اول، 1413ق</ref>.
[[امام علی بن أبی‌طالب (ع)|امام علی (علیه‌السلام)]] در کنار بدنش فرمود: «رحم الله عمارا یوم أسلم، و رحم الله عمارا یوم قتل، و رحم الله عمارا یوم یبعث حیا»<ref> أنساب‏الأشراف، ج ‏1، ص 74</ref> و بعد بر او نماز خواند و بدون [[غسل]] در همان پیراهنش او را دفن کرد<ref>حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 138.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==