کاربر:Rahmani/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۴: خط ۸۴:
1. وقتي [[عثمان بن عفان|عثمان]] كشته شد انصار  بجز چند كس و از جمله [[حسان بن ثابت]]  وكعب بن مالك و مسلمته بن مخلد و ابو سعيد حذري و  محمد بن سلمه و  نعمان بن شير و زيد بن ثابت و رافع بن خديج و فضالته بن عبيد و كعب بن عجرد كه عثماني بودند  با وي بيعت كردند . <ref>محمد بن جرير طبري تاريخ طبري .مترجم ابولقاسم پاينده 16 جلد چاپ پنجم تهران اساطير  1375 جلد 6 ص  23302331</ref>   
1. وقتي [[عثمان بن عفان|عثمان]] كشته شد انصار  بجز چند كس و از جمله [[حسان بن ثابت]]  وكعب بن مالك و مسلمته بن مخلد و ابو سعيد حذري و  محمد بن سلمه و  نعمان بن شير و زيد بن ثابت و رافع بن خديج و فضالته بن عبيد و كعب بن عجرد كه عثماني بودند  با وي بيعت كردند . <ref>محمد بن جرير طبري تاريخ طبري .مترجم ابولقاسم پاينده 16 جلد چاپ پنجم تهران اساطير  1375 جلد 6 ص  23302331</ref>   
2. همه مردم در مدينه با علي بيعت كردند بجز هفت كس كه منتظر ماندند و بيعت نكردند :سعدبن ابي وقاص وابن عمر وصهيب وزيدبن ثابت ومحمدبن سلمه وسلمه بن و قش و اسامه بن زيد . <ref>همان ص 2332</ref>
2. همه مردم در مدينه با علي بيعت كردند بجز هفت كس كه منتظر ماندند و بيعت نكردند :سعدبن ابي وقاص وابن عمر وصهيب وزيدبن ثابت ومحمدبن سلمه وسلمه بن و قش و اسامه بن زيد . <ref>همان ص 2332</ref>
مذاكره امام با طلحه و زبير
=====مذاكره امام با طلحه و زبير=====
امام (ع) در مواجه با [[طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبير]]  چه زيبا و شگفت انگيز با آنان سخن مي گويد و ضمن  تبيين مرزهاي جاذبه ودافعه خطوط اساسي سياست وحكومت خويش را ترسيم مي نمايد :  
امام (ع) در مواجه با [[طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبير]]  چه زيبا و شگفت انگيز با آنان سخن مي گويد و ضمن  تبيين مرزهاي جاذبه ودافعه خطوط اساسي سياست وحكومت خويش را ترسيم مي نمايد :  
همانا از اندك ناراضي بوديد  و بسيار را پشت سر انداختيد . آيا به من نمي گوييد كه شما در چه جيزي حق داشته ايد كه شما را از آن منع كرده ام ؟ يا كدام نصيب و بهرهاي بوده كه خود برداشنه به شما نداده ام ؟ يا كدام حق و دعوايي بوده كه يكي از مسلمانان نزد من آورده از آن عاجز و ناتوان مانده ام  و يا به آن نادان بوده در حكم آن اشتباه كرده ام ؟ سوگند به خدا من خواستار خلافت و علاقمند به حكومت نبوده ام  ولي شما مرا دعوت نموده به آن وادار كرديد  پس چون خلافت به من رسيد به كتاب خدا و دستوري كه براي ما تعيين نموده و ما را به حكم كردن به آن امر فرموده نظركرده متابعت نمودم  و به آنچه پبغمبر (ص) سنت قرار داده نگاه نموده پيروي كرده و در اين باب به راي و انديشه شما و غير شما نيازمند نبودم  و حكمي پيش نيامده كه به آن نادان بوده از شما وساير برادران مسلمان مشورت نمايم    و اگر چنين بود از شما وديگران رو نمي گردانيدم  و اما آنچه ياد آوري نموديد كه چرا در قسمت كردن بيت المال بالسويه رفتار كردم  در اين امر هم من به راي خود و از راه هواي نفس حكم نكردم  بلكه من و شما در دست داريم احكامي را كه رسول خدا (ص) آورده و  آنها را بر قرار نموده . و در آنچه كه خداوند از تقسيم و تعيين به آن دستور داده و حكم خود را در آن امضاء فرموده به شما نيازمند نبودم سپس سوگند به خدا شما وغير شما را نزد من حقي نيست كه از من شكايت داشته زبان به ملامت باز كنيد خداوند دلهاي ما وشما را به حق متوجه گرداند و به شما شكيبائي عطا فرمايد . <ref>خ پنجم نهج البلاغه</ref> .
همانا از اندك ناراضي بوديد  و بسيار را پشت سر انداختيد . آيا به من نمي گوييد كه شما در چه جيزي حق داشته ايد كه شما را از آن منع كرده ام ؟ يا كدام نصيب و بهرهاي بوده كه خود برداشنه به شما نداده ام ؟ يا كدام حق و دعوايي بوده كه يكي از مسلمانان نزد من آورده از آن عاجز و ناتوان مانده ام  و يا به آن نادان بوده در حكم آن اشتباه كرده ام ؟ سوگند به خدا من خواستار خلافت و علاقمند به حكومت نبوده ام  ولي شما مرا دعوت نموده به آن وادار كرديد  پس چون خلافت به من رسيد به كتاب خدا و دستوري كه براي ما تعيين نموده و ما را به حكم كردن به آن امر فرموده نظركرده متابعت نمودم  و به آنچه پبغمبر (ص) سنت قرار داده نگاه نموده پيروي كرده و در اين باب به راي و انديشه شما و غير شما نيازمند نبودم  و حكمي پيش نيامده كه به آن نادان بوده از شما وساير برادران مسلمان مشورت نمايم    و اگر چنين بود از شما وديگران رو نمي گردانيدم  و اما آنچه ياد آوري نموديد كه چرا در قسمت كردن بيت المال بالسويه رفتار كردم  در اين امر هم من به راي خود و از راه هواي نفس حكم نكردم  بلكه من و شما در دست داريم احكامي را كه رسول خدا (ص) آورده و  آنها را بر قرار نموده . و در آنچه كه خداوند از تقسيم و تعيين به آن دستور داده و حكم خود را در آن امضاء فرموده به شما نيازمند نبودم سپس سوگند به خدا شما وغير شما را نزد من حقي نيست كه از من شكايت داشته زبان به ملامت باز كنيد خداوند دلهاي ما وشما را به حق متوجه گرداند و به شما شكيبائي عطا فرمايد . <ref>خ پنجم نهج البلاغه</ref> .
امام و [[جنگ جمل]]
======امام و [[جنگ جمل]]======
در واقعه جنگ جمل اصرار امام اين بود كه جنگ صورت نگيرد. آن حضرت از  شروع كردن جنگ توسط اصحابش  جلوگيري كرده و رسماً اعلام كرد كه كسي حق شروع جنگ را ندارد حتي در روز  جنگ  پيش از ظهر  امام قرآني به دست [[عبدالله ابن عباس|ابن عباس]] داد تا نزد طلحه و زبير رفته  بادعوت آنان به قرآن با آنها سخن بگويد  ابن عباس با طلحه وزبير سخن گفت  اما عايشه حتي اجازه صحبت نداد و گفت : به صاحبت بگو :بين ما و او جز شمشير حاكم نخواهد بود .ابن عباس مي گويد : من هنوز از آنها دور نشده بودم كه تيرهاي آنان مثل باران به سوي ما آمد . <ref>رسول جعفريان تاريخ خلفا (تاريخ سياسي اسلام ) (دو جلد) قم الهادي  1377 جلد دوم ص 267و268</ref>
در واقعه جنگ جمل اصرار امام اين بود كه جنگ صورت نگيرد. آن حضرت از  شروع كردن جنگ توسط اصحابش  جلوگيري كرده و رسماً اعلام كرد كه كسي حق شروع جنگ را ندارد حتي در روز  جنگ  پيش از ظهر  امام قرآني به دست [[عبدالله ابن عباس|ابن عباس]] داد تا نزد طلحه و زبير رفته  بادعوت آنان به قرآن با آنها سخن بگويد  ابن عباس با طلحه وزبير سخن گفت  اما عايشه حتي اجازه صحبت نداد و گفت : به صاحبت بگو :بين ما و او جز شمشير حاكم نخواهد بود .ابن عباس مي گويد : من هنوز از آنها دور نشده بودم كه تيرهاي آنان مثل باران به سوي ما آمد . <ref>رسول جعفريان تاريخ خلفا (تاريخ سياسي اسلام ) (دو جلد) قم الهادي  1377 جلد دوم ص 267و268</ref>
رفتار امام با عايشه پس از جنگ جمل:
=======رفتار امام با عايشه پس از جنگ جمل=======:
محمد بن ابي بكر عايشه را برداشت و خيمه اي براي او به پا كرد  علي بيامد و گفت : "مردم را تحريك كردي كه بر آشفتند و آنها را به هم انداختي كه خون همديگر بريختند !"  
محمد بن ابي بكر عايشه را برداشت و خيمه اي براي او به پا كرد  علي بيامد و گفت : "مردم را تحريك كردي كه بر آشفتند و آنها را به هم انداختي كه خون همديگر بريختند !"  
و سخن بسيار كرد . عايشه گفت :اي پسرابي طالب  اينك كه تسلط يافتي ملايمت كن امروز جمع تو خوب شجاعت نمودند.
و سخن بسيار كرد . عايشه گفت :اي پسرابي طالب  اينك كه تسلط يافتي ملايمت كن امروز جمع تو خوب شجاعت نمودند.
علي او را روانه كرد و جمعي زن ومرد همراهش فرستاد و لوازم داد  و بگفت تا دوازده هزار به او بروند واين كار با عبدالله بن جعفر بود كه مالي بسيار به او  داد  و گفت : "اگر امير مومنان تاييد نكرد بعهده خودم <ref>.محمد بن جرير طبري  تاريخ طبري (تاريخ الرسل والملوك ) تر جمه ابولقاسم پاينده 16 جلد چاپ پنجم  تهران :اساطير 1375 جلد 6 ص 2436</ref>
علي او را روانه كرد و جمعي زن ومرد همراهش فرستاد و لوازم داد  و بگفت تا دوازده هزار به او بروند واين كار با عبدالله بن جعفر بود كه مالي بسيار به او  داد  و گفت : "اگر امير مومنان تاييد نكرد بعهده خودم <ref>.محمد بن جرير طبري  تاريخ طبري (تاريخ الرسل والملوك ) تر جمه ابولقاسم پاينده 16 جلد چاپ پنجم  تهران :اساطير 1375 جلد 6 ص 2436</ref>


ديدگاه و مواضع امام در باره حقوق مردم (سیره علوی):
=======ديدگاه و مواضع امام در باره حقوق مردم (سیره علوی)=======:
1. امير مومنان درباره رعايت حقوق مردم و شيوه رفتار و مواجه با آنها  
1. امير مومنان درباره رعايت حقوق مردم و شيوه رفتار و مواجه با آنها  
خطاب به عبد الله بن عباس والي بصره چنين مي فرمايد :
خطاب به عبد الله بن عباس والي بصره چنين مي فرمايد :
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
فنكلو من تناول منهم ظلما عن ظلمهم و كفوا ايدي سفها يكن عن مصار تهم و التعرض لهم فيما اسشنيناه منهم .<ref>نامه 60 –نهج البلاغه</ref>.
فنكلو من تناول منهم ظلما عن ظلمهم و كفوا ايدي سفها يكن عن مصار تهم و التعرض لهم فيما اسشنيناه منهم .<ref>نامه 60 –نهج البلاغه</ref>.
پس دور كنيد و بكيفر رسانيد سپاهي را كه براي ستمگري به مال مردم دست درازي مي كند و بيخردانتان  را از جلوگيري و تعرض بايشان در آنچه اجازه دادم باز داريد .
پس دور كنيد و بكيفر رسانيد سپاهي را كه براي ستمگري به مال مردم دست درازي مي كند و بيخردانتان  را از جلوگيري و تعرض بايشان در آنچه اجازه دادم باز داريد .
امام وجنگ صفين :
========امام وجنگ صفين ========:
زماني كه امام نمي شنود كه گروهي از اصحابش در روزهاي جنگ صفين به لشگر شام دشنام مي‏دهندچنين مي فرمايد :
زماني كه امام نمي شنود كه گروهي از اصحابش در روزهاي جنگ صفين به لشگر شام دشنام مي‏دهندچنين مي فرمايد :
اني اكره لكم  ان تكونوا سبا بين ولكنكم لو وصفتم اعمالهم و ذكر تم حالهم كان اصوب في القول وابلغ في الغدر . و قلتم مكان سبكم اياهم  اللهم احقن دماء نا و دماءهما و اصلح ذات بيننا و بينهم و اهدهم من ضلالتهم حتي يعرف الحق  من جهله و يرعوي عن الغي والعدوان من لهج به . <ref>خ197 –نهج البلاغه</ref>.
اني اكره لكم  ان تكونوا سبا بين ولكنكم لو وصفتم اعمالهم و ذكر تم حالهم كان اصوب في القول وابلغ في الغدر . و قلتم مكان سبكم اياهم  اللهم احقن دماء نا و دماءهما و اصلح ذات بيننا و بينهم و اهدهم من ضلالتهم حتي يعرف الحق  من جهله و يرعوي عن الغي والعدوان من لهج به . <ref>خ197 –نهج البلاغه</ref>.
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
لاتقتلوا الخوارج بعدي فليس من طلب الحق فاخطاه كمن طلب الباطل فادركه. <ref>خطبه 60 – نهج البلاغه</ref>.
لاتقتلوا الخوارج بعدي فليس من طلب الحق فاخطاه كمن طلب الباطل فادركه. <ref>خطبه 60 – نهج البلاغه</ref>.
بعد از من خوارج را نكشيد زيرا كسي كه مي خواسته حق را به دست آورد و خطا كرده  مانند كسي نيست كه در راه باطل قدم نهاده و آن را دريافته.
بعد از من خوارج را نكشيد زيرا كسي كه مي خواسته حق را به دست آورد و خطا كرده  مانند كسي نيست كه در راه باطل قدم نهاده و آن را دريافته.
نتيجه گیری
=========نتيجه گیری=========
امير ا لمومنين  - امر حکومت و سرپرستی و مسئولیت اجرائی  را وسیله ای برای رشد امت  به اجرا در آوردن حق و گستراندن دین می داند که اگر به صورت هدف درآید و ستیزه جوئی بر سر ان درگیرد آبی می شود گندیده و از خاصیت افتاده  یا لقمه ای گلوگیر که نه تنها  تشننگی و گرسنگی را رفع نکند بلکه موجب هلاکت نیز می شود.امير ا لمومنين بعنوان رهبر و موسس حكومتي بر مبناي مكتب و عدا لت شناخته شده است و در همين ا رتباط با جناح ها و اقشار و افكار مختلفي درگير و مواجه بوده است و در اين نشيب و فراز ها و بحران ها به صورت بسيار زيبا و با شكوه دستور ا لعمل ها  و برنامه هاي مدوني را جهت اجرا  بيان نمو ده اند. امام عليه ا لسلام اجراي عدا لت  را در بخش هاي مختلف جامعه خواستار است و چگونگي اجراي آن را در نهج ا لبلاغه بيان فرموده اند.
امير ا لمومنين  - امر حکومت و سرپرستی و مسئولیت اجرائی  را وسیله ای برای رشد امت  به اجرا در آوردن حق و گستراندن دین می داند که اگر به صورت هدف درآید و ستیزه جوئی بر سر ان درگیرد آبی می شود گندیده و از خاصیت افتاده  یا لقمه ای گلوگیر که نه تنها  تشننگی و گرسنگی را رفع نکند بلکه موجب هلاکت نیز می شود.امير ا لمومنين بعنوان رهبر و موسس حكومتي بر مبناي مكتب و عدا لت شناخته شده است و در همين ا رتباط با جناح ها و اقشار و افكار مختلفي درگير و مواجه بوده است و در اين نشيب و فراز ها و بحران ها به صورت بسيار زيبا و با شكوه دستور ا لعمل ها  و برنامه هاي مدوني را جهت اجرا  بيان نمو ده اند. امام عليه ا لسلام اجراي عدا لت  را در بخش هاي مختلف جامعه خواستار است و چگونگي اجراي آن را در نهج ا لبلاغه بيان فرموده اند.
موقعيت و شرايط حساس جا معه ما به گونه اي است كه شباهت هاي بسياري به دوران  حكومت آن حضرت دارد و شايسته است با ژرف انديشي گسترده تر به  اين مباحث پرداخته شود. طرح اين موضوعات يك ضرورت است و براي افكار عمومي جامعه و بيداري و نجات همه نسل ها  نياز اساسي محسوب مي گردد.
موقعيت و شرايط حساس جا معه ما به گونه اي است كه شباهت هاي بسياري به دوران  حكومت آن حضرت دارد و شايسته است با ژرف انديشي گسترده تر به  اين مباحث پرداخته شود. طرح اين موضوعات يك ضرورت است و براي افكار عمومي جامعه و بيداري و نجات همه نسل ها  نياز اساسي محسوب مي گردد.
confirmed
۵۶۷

ویرایش