۸۸٬۱۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''مختار بن ابی عبید ثقفی''' در طائف به دنیا آمد. وی پسر ابو عبید بن مسعود بن عمرو بن عمیر بن عوف بن عقده بن غیرة بن عوف بن ثقیف، کنیهاش <big>ابواسحاق</big> و مشهور به <big>کیسان</big> بود. پیش از | '''مختار بن ابی عبید ثقفی''' در طائف به دنیا آمد. وی پسر ابو عبید بن مسعود بن عمرو بن عمیر بن عوف بن عقده بن غیرة بن عوف بن ثقیف، کنیهاش <big>ابواسحاق</big> و مشهور به <big>کیسان</big> بود. پیش از واقعه کربلا میزبان [[مسلم بن عقیل]] سفیر [[حسین بن علی (سید الشهدا)|امام حسین علیهالسلام]] در [[کوفه]] بود و تا زمان [[شهادت]] مسلم او را همراهی کرد، اما در واقعه کربلا در زندان [[عبیدالله بن زیاد]] بود. مختار ثقفی پس از ۱۸ ماه حکومت و جنگیدن با سه گروه یعنی [[مروانیان]] در [[شام]] و آلزبیر در [[حجاز]] و اشراف کوفه سرانجام در ۱۴ [[رمضان]] سال ۶۷ قمری در حالیکه ۶۷ سال داشت به دست [[مصعب بن زبیر]] به قتل رسید. | ||
== خاندان مختار == | == خاندان مختار == | ||
مختار که فرزند چهره نامدار [[صدر اسلام]] یعنی أبو عبید بن عمرو بن عمیر بن عوف ثقفی بود، در سال نخست هجری در منطقه [[طائف]] به دنیا آمد. پدرش ابوعبید در روزگار [[محمد ( | مختار که فرزند چهره نامدار [[صدر اسلام]] یعنی أبو عبید بن عمرو بن عمیر بن عوف ثقفی بود، در سال نخست هجری در منطقه [[طائف]] به دنیا آمد. پدرش ابوعبید در روزگار [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)]] [[اسلام]] آورد؛ اما هرگز به دیدار پیامبر (صلی الله علیه وآله) وسلم نائل نشد<ref> سیر أعلام النبلاء، ج ۳ ص: ۵۳۹.</ref>. مادرش نیز بانویی به نام <big>دومة</big> دختر عمرو بن وهب بن منبه از همان قبیله بنی ثقیف بود. از این رو مختار هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر ثقفی بود و از تیرهای شریف در میان عرب به شمار میرفت. او از بزرگان این قبیله سرشناس عرب و سخنوری زبردست و دلاوری کم نظیر بود. | ||
عموی مختار یعنی [[سعد بن مسعود]] نیز چهرهای سرشناس بود. وی از سوی [[امام علی بن أبیطالب (ع)|امام علی بن أبیطالب (علیهالسلام)]] به سمت فرمان داری مدائن منصوب شده بود و در زمان خلافت کوتاه [[امام حسن مجتبی]] (پیش از جریان صلح امام (علیهالسلام) با [[معاویه]] و آغاز [[خلیفه|خلافت]] فرزند [[أبی سفیان]] در سال ۴۱ هجری)، بر مسندش ابقا شد<ref>بررسی تحلیلی صلح امام حسن (علیهالسلام) و آغاز خلافت اموی، ص: ۴۸- ۴۳.</ref>. | عموی مختار یعنی [[سعد بن مسعود]] نیز چهرهای سرشناس بود. وی از سوی [[امام علی بن أبیطالب (ع)|امام علی بن أبیطالب (علیهالسلام)]] به سمت فرمان داری مدائن منصوب شده بود و در زمان خلافت کوتاه [[امام حسن مجتبی]] (پیش از جریان صلح امام (علیهالسلام) با [[معاویه]] و آغاز [[خلیفه|خلافت]] فرزند [[ابوسفیان|أبی سفیان]] در سال ۴۱ هجری)، بر مسندش ابقا شد<ref>بررسی تحلیلی صلح امام حسن (علیهالسلام) و آغاز خلافت اموی، ص: ۴۸- ۴۳.</ref>. | ||
سعد بن مسعود هنگامی که [[امام مجتبی (ع)|امام مجتبی (علیهالسلام)]] (در جریان آماده سازی ارتش [[عراق]] برای رویارویی با ارتش [[شام]] به سرکردگی معاویه بن أبی سفیان) بود، توسط گروهی ناشناس از [[خوارج]] و یا اشخاص سستایمان و دوچهره از لشکر خود مجروح شد، ولی با شجاعتی ستودنی به حمایت از امام (علیهالسلام) همت گماشت و در دفاع از حریم ولایت جانفشانی کرد<ref>الخلافة الأمویة ص: ۵۹- ۵۷</ref>. | سعد بن مسعود هنگامی که [[امام مجتبی (ع)|امام مجتبی (علیهالسلام)]] (در جریان آماده سازی ارتش [[عراق]] برای رویارویی با ارتش [[شام]] به سرکردگی معاویه بن أبی سفیان) بود، توسط گروهی ناشناس از [[خوارج]] و یا اشخاص سستایمان و دوچهره از لشکر خود مجروح شد، ولی با شجاعتی ستودنی به حمایت از امام (علیهالسلام) همت گماشت و در دفاع از حریم ولایت جانفشانی کرد<ref>الخلافة الأمویة ص: ۵۹- ۵۷</ref>. | ||
مختار خود نیز شخصیتی برجسته و دارای نفوذ فراوان بهویژه در سرزمین [[عراق]] بود. آنچنان که [[مسلم بن عقیل]] پسر عمو و سفیر امام حسین (علیهالسلام) پس از رسیدن به شهر [[کوفه]]، او را شایسته میزبانی یافته و قدم در خانه او گذاشت و همچنین برای مدتی منزل او محل رفت و آمد دوستداران [[اهل بیت | مختار خود نیز شخصیتی برجسته و دارای نفوذ فراوان بهویژه در سرزمین [[عراق]] بود. آنچنان که [[مسلم بن عقیل]] پسر عمو و سفیر امام حسین (علیهالسلام) پس از رسیدن به شهر [[کوفه]]، او را شایسته میزبانی یافته و قدم در خانه او گذاشت و همچنین برای مدتی منزل او محل رفت و آمد دوستداران [[اهل بیت|اهلبیت (علیهالسلام)]] در کوفه بود. این مسأله نشانه قابل اعتماد بودن مختار ثقفی در میان اهلبیت (علیهالسلام) بوده است. | ||
== دلیل غیبت مختار در کربلا == | == دلیل غیبت مختار در کربلا == | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
مختار بن أبی عبید ثقفی که برای مدتی در زندان کوفه بسر میبرد با میانجیگری [[عبدالله بن عمر بن خطاب]] که از چهرههای مطرح آن روزگار بود از بند رهایی یافت و از شهر کوفه خارج شد. مختار ثقفی پس از آزادی از کوفه [[تبعید]] و راهی [[مکه]] شد و مدتی را در جوار [[خانه خدا]] روزگار گذراند<ref>افتخار زاده محمود رضا، نهضت مختار ثقفی، ص: ۱۴۸.</ref>. | مختار بن أبی عبید ثقفی که برای مدتی در زندان کوفه بسر میبرد با میانجیگری [[عبدالله بن عمر بن خطاب]] که از چهرههای مطرح آن روزگار بود از بند رهایی یافت و از شهر کوفه خارج شد. مختار ثقفی پس از آزادی از کوفه [[تبعید]] و راهی [[مکه]] شد و مدتی را در جوار [[خانه خدا]] روزگار گذراند<ref>افتخار زاده محمود رضا، نهضت مختار ثقفی، ص: ۱۴۸.</ref>. | ||
مکه در آن هنگام تحت فرمان [[عبدالله بن زبیر]] بود و او نیز به شدت با [[بنی امیه|امویان]] دشمنی میکرد و یزید را شایسته خلافت نمیدانست. به گفته [[احمدبن یوسف قِرمانی]] مورخ برجسته | مکه در آن هنگام تحت فرمان [[عبدالله بن زبیر]] بود و او نیز به شدت با [[بنی امیه|امویان]] دشمنی میکرد و یزید را شایسته خلافت نمیدانست. به گفته [[احمدبن یوسف قِرمانی]] مورخ برجسته اهلسنت، عبدالله بن زبیر هنگامی که در مکه قیام خود را علیه یزید بن معاویه آغاز کرد، خلیفه اموی را به دلیل نوشیدن [[شراب|مشروبات الکلی]]، سگ بازی و کوچک شمردن امور دینی و بی توجهی به شرع، شایسته خلافت نمیدانست<ref>ر.ک، قرمانی احمدبن یوسف، أخبار الدول و آثار الأول، ج ۲ ص ۱۱</ref>. پس از مرگ یزید بن معاویه در سال ۶۴ هجری، مختار شرایط قیام را در کوفه مناسب یافت و از این رو به کوفه بازگشت. با این حال وی با آنکه از فنون نظامی و نبوغ جنگی بالا و قدرت مدیریتی قابل ملاحظهای برخوردار بود، اما در [[قیام توابین]] با رهبر این جریان [[سلیمان بن صرد|سلیمان بن صُرَد خزاعی]] همکاری نکرد و حمایت خود را از آنان دریغ داشت<ref>صلابی علی محمد، خلافة عبدالملک بن مروان و دورة فی الفتوحات الاسلامیة، ص: ۱۹</ref>. | ||
== مختار در روایات == | == مختار در روایات == | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
=== احادیث در مدح مختار === | === احادیث در مدح مختار === | ||
از [[امام سجاد|امام سجاد (علیهالسلام)]] نقل شده است که فرمود: خداوند به مختار جزای خیر دهد<ref>مامقانی عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص: ۲۰۴</ref>. | از [[امام سجاد|امام سجاد (علیهالسلام)]] نقل شده است که فرمود: خداوند به مختار جزای خیر دهد<ref>مامقانی عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص: ۲۰۴</ref>. | ||
[[ | [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر]] در ملاقات با ابوالحکم فرزند مختار پس از تکریم وی از مختار نیز تمجید کرده و گفتند خدا پدرت را رحمت کند. [[مامقانی]] رضایت امام درباره مختار را دلیل بر عقیده صحیح او دانسته و میگوید: اظهار رضایت و خشنودی [[ائمه|ائمه (علیهالسلام)]] تابع و فرع بر خشنودی خداوند است، پس معلوم میشود مختار از نظر عقیده انحرافی نداشته که موجب خشنودی ائمه واقع شده است<ref> مامقانی عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص: ۲۰۵.</ref>. | ||
[[امام صادق (علیهالسلام)]] فرستادن سر عبیدالله بن زیاد و [[عمر بن سعد بن ابی وقاص|عمر بن سعد]] را به مدینه توسط مختار موجب تسلی خاطر و شادی [[اهلبیت]] دانست و فرمود: بعد از [[عاشورا|واقعه عاشورا]]، هیج زنی از زنان ما آرایش نکرد تا زمانی که مختار سر بریده عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای ما فرستاد<ref> رجال کشی، ص: ۱۲۷</ref>. | [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسلام)]] فرستادن سر عبیدالله بن زیاد و [[عمر بن سعد بن ابی وقاص|عمر بن سعد]] را به مدینه توسط مختار موجب تسلی خاطر و شادی [[اهل بیت|اهلبیت]] دانست و فرمود: بعد از [[عاشورا|واقعه عاشورا]]، هیج زنی از زنان ما آرایش نکرد تا زمانی که مختار سر بریده عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای ما فرستاد<ref> رجال کشی، ص: ۱۲۷</ref>. | ||
=== احادیث در مذمت مختار === | === احادیث در مذمت مختار === | ||
از | از امام باقر(علیهالسلام) گزارش شده که امام سجاد(علیهالسلام) فرستادگان مختار را به حضور نپذیرفته و هدایای وی را پس فرستاد و وی را کذاب خواند. این روایت متهم به ضعف میباشد. از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده که مختار بر امام سجاد(علیهالسلام) [[دروغ]] میبست<ref> رجال کشی، ص: ۱۲۵، ح۱۹۸</ref>. این حدیث نیز از نظر سندی ضعیف است<ref>خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۱۸، ص: ۹۶</ref>. | ||
هنگامی که | هنگامی که امام حسن (علیهالسلام) در ساباط بود، مختار به عمویش سعد بن مسعود پیشنهاد داد که امام را تحویل [[معاویه]] دهیم تا جایگاهمان متزلزل نشود<ref> شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص، ۲۲۱</ref>. | ||
[[آیتالله خویی]] به دلیل مرسل بودن روایت آن را غیرقابل اعتماد میداند و میافزاید بر فرض صحت نیز میتوان گفت که مختار در اظهارش جدی نبوده است، بلکه قصد داشته است تا نظر عمویش را کشف کند<ref> خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۸ ص: ۹۷</ref>. [[سید محسن امین]] نیز بر این عقیده است که مختار قصد امتحان عمویش را داشته است<ref>امین سید محسن، اعیان الشیعه، ج ۷، ص: ۲۳۰</ref>. در روایت دیگری آمده است که مختار اهل [[جهنم]] است، ولی به وسیله | [[آیتالله خویی]] به دلیل مرسل بودن روایت آن را غیرقابل اعتماد میداند و میافزاید بر فرض صحت نیز میتوان گفت که مختار در اظهارش جدی نبوده است، بلکه قصد داشته است تا نظر عمویش را کشف کند<ref> خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۸ ص: ۹۷</ref>. [[سید محسن امین]] نیز بر این عقیده است که مختار قصد امتحان عمویش را داشته است<ref>امین سید محسن، اعیان الشیعه، ج ۷، ص: ۲۳۰</ref>. در روایت دیگری آمده است که مختار اهل [[جهنم]] است، ولی به وسیله امام حسین (علیهالسلام) مورد [[شفاعت]] قرار میگیرد<ref> شیخ طوسی، تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج۱، ص ۴۶۶</ref>. این روایت نیز از نظر علمای [[علم رجال]] ضعیف میباشد<ref> خویی سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص: ۹۷</ref>. | ||
== نظر علمای اهل سنت درباره مختار == | == نظر علمای اهل سنت درباره مختار == | ||
[[ابن اثیر]] در [[اسدالغابه]] در صدد مذمت مختار بر آمده است و روایات وی را قبول نمیکند<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ج۴،ص، ۳۴۷ </ref>. همچنین علیه مختار حدیثی به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت داده شده است که فرمود: از ثقیف کذاب و جنایتکار به وجود خواهد آمد<ref>سمعانی عبدالکریم، الأنساب، ج۳، ص: ۱۴۰</ref>. راوی این روایت اسماء دختر [[ابوبکر]] مادر [[عبدالله بن زبیر]] است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص: ۹۰۹</ref>. به گفته اسماء، منظور از کذاب در این روایت جعلی، مختار است<ref>ذهبی شمس الدین، تاریخ الإسلام، ج۵، ص: ۲۲۶</ref>، به نظر میرسد اولین بار لقب کذاب توسط [[حجاج بن یوسف]] برای مختار به کار رفت و وی مردم را به لعن حضرت علی (علیهالسلام) و مختار امر میکرد<ref>فسوی یوسف بن سفیان، المعرفة والتاریخ، ج۲، ص:۶۱۸</ref>. [[مقریزی]] مختار را جزء خوارج میداند<ref> مقریزی تقی الدین، إمتاع الأسماع، ج۱۴، ص:۱۵۷</ref>. | [[ابن اثیر]] در [[اسدالغابه (کتاب)|اسدالغابه]] در صدد مذمت مختار بر آمده است و روایات وی را قبول نمیکند<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ج۴،ص، ۳۴۷ </ref>. همچنین علیه مختار حدیثی به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نسبت داده شده است که فرمود: از ثقیف کذاب و جنایتکار به وجود خواهد آمد<ref>سمعانی عبدالکریم، الأنساب، ج۳، ص: ۱۴۰</ref>. راوی این روایت اسماء دختر [[ابوبکر]] مادر [[عبدالله بن زبیر]] است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص: ۹۰۹</ref>. به گفته اسماء، منظور از کذاب در این روایت جعلی، مختار است<ref>ذهبی شمس الدین، تاریخ الإسلام، ج۵، ص: ۲۲۶</ref>، به نظر میرسد اولین بار لقب کذاب توسط [[حجاج بن یوسف]] برای مختار به کار رفت و وی مردم را به لعن حضرت علی (علیهالسلام) و مختار امر میکرد<ref>فسوی یوسف بن سفیان، المعرفة والتاریخ، ج۲، ص:۶۱۸</ref>. [[مقریزی]] مختار را جزء خوارج میداند<ref> مقریزی تقی الدین، إمتاع الأسماع، ج۱۴، ص:۱۵۷</ref>. | ||
== سرانجام مختار == | == سرانجام مختار == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
== آرامگاه مختار در کوفه == | == آرامگاه مختار در کوفه == | ||
پس از شهادت مختار توسط مصعب بن زبیر، | پس از شهادت مختار توسط مصعب بن زبیر، بدون او در دیوار قصر الاماره نزدیک [[مسجد]] مدفون شد. این قبر سالها مخفی بود تا زمانی که [[سید محمد مهدی طباطبایی بحر العلوم|آیتاللهالعظمی سید مهدی بحر العلوم]] در زمان خود به جستجو و آشنایی با آثار و محرابهای مسجد پرداخت. او دستور داد تا [[مسجد کوفه]] با خاک پاک پُر شود زیرا زمین مسجد پائینتر از اراضی دیگر بود. در نتیجه آبهای سطحی وارد مسجد میشدند. با دستور آیتالله بحرالعلوم زمین مسجد کوفه که عمق آن مساوی مقام پیامبر وخانه [[حضرت نوح]] بود با خاک پاک پرشد تا از آلودگیها در امان نگه داشته شود در جای همان محرابها بر روی خاک محرابهای جدید ساخته شد همانگونه که اکنون هم نمایان است. در این جستجوها قبر پنهان شدهای یافته شد که جایگاه آن قبر انتهای راهرو در زیرزمین و به طرف خارج مسجد به سمت قصر الأماره بود و بر آن قبر سنگی یافتند که روی آن نام و لقب مختار نوشته شده بود. پس از یافتن قبر، شخصی به نام محسنالحاج عبود شلاش، ساخت حرم جدید و بزرگی برای مختار را بر عهده گرفت و آن را به رواق حرم حضرت مسلم از سمت جنوب ملحق کرد. او برای قبر پنجره آهنین قرار داده و درب راهرویی را که در گوشه مسجد کوفه قرار داشت مسدود کرد. [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] به نقل از کتاب مزار شهید، زیارتنامهای برای مختار ثقفی نقل میکند که مشخص میشود قبر مختار از دیرزمان مورد علاقه [[شیعه|شیعیان]] و آزادمردان بوده و [[ابن بطوطه]] نیز در سفرنامه خود به آن اشاره کرده است<ref> ابنبطوطه، رحله، ص: 232.</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |