۸۷٬۹۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جمال الدین' به 'جمالالدین') |
جز (جایگزینی متن - 'اهلسنت' به 'اهل سنت') |
||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
2ـ نجم الثاقب فی أحوال [[امام الغائب]] | 2ـ نجم الثاقب فی أحوال [[امام الغائب]] | ||
این کتاب در 12 باب نگارش یافته که مؤلف خود در ابتدای کتاب فهرست اجمالی آن را آورده است. عناوین برخی از این ابواب بدین شرح است: در ذکر شمّه ای از حالات ولادت با سعادت آن جناب، ذکر اسامی و القاب و کینههای آن حضرت، ذکر اختلاف مسلمین در آن جناب، اثبات این که [[امام مهدی|مهدی موعودی]] همان [[امام مهدی|حجت بن الحسن العسکری(عج)]] است از روی نصوص [[اهل سنت و جماعت| | این کتاب در 12 باب نگارش یافته که مؤلف خود در ابتدای کتاب فهرست اجمالی آن را آورده است. عناوین برخی از این ابواب بدین شرح است: در ذکر شمّه ای از حالات ولادت با سعادت آن جناب، ذکر اسامی و القاب و کینههای آن حضرت، ذکر اختلاف مسلمین در آن جناب، اثبات این که [[امام مهدی|مهدی موعودی]] همان [[امام مهدی|حجت بن الحسن العسکری(عج)]] است از روی نصوص [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، اثبات این مدعا از روی [[معجزه|معجزات]] صادره از آن حضرت، ذکر کسانی که در طول غیبت خدمت آن جناب رسیدند یا بر معجزه آن بزرگوار واقف شدند و ... . | ||
وی هم چنین در این کتاب وجود همسر و فرزندان را برای آن حضرت ثابت میکند<ref> نوری، میرزاحسین، نجم الثاقب، انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم، 1375، صص 15 ـ 22</ref>. این کتاب که به زبان فارسی نوشته شده است، توسط انتشارات [[مسجد مقدس جمکران]] چاپ شده است. | وی هم چنین در این کتاب وجود همسر و فرزندان را برای آن حضرت ثابت میکند<ref> نوری، میرزاحسین، نجم الثاقب، انتشارات مسجد مقدس جمکران، قم، 1375، صص 15 ـ 22</ref>. این کتاب که به زبان فارسی نوشته شده است، توسط انتشارات [[مسجد مقدس جمکران]] چاپ شده است. | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
آن چه انگیزه مؤلف را بر تألیف این کتاب برانگیخته است، قصیده ای است که توسط یکی از مخالفین سروده شده و در آن مسأله غیبت و طول عمر آن حضرت زیر سؤال برده شده است. محدث نوری چنان که خود در مقدمه مینویسد، این کتاب را برای پاسخ دادن به شبهات آن قصیده به نگارش درآورده است. | آن چه انگیزه مؤلف را بر تألیف این کتاب برانگیخته است، قصیده ای است که توسط یکی از مخالفین سروده شده و در آن مسأله غیبت و طول عمر آن حضرت زیر سؤال برده شده است. محدث نوری چنان که خود در مقدمه مینویسد، این کتاب را برای پاسخ دادن به شبهات آن قصیده به نگارش درآورده است. | ||
فصل اول این کتاب در مورد اختلاف در ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی(عجل الله فرجه)]] و ذکر نام کسانی از | فصل اول این کتاب در مورد اختلاف در ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی(عجل الله فرجه)]] و ذکر نام کسانی از اهل سنت است که با دیدگاه [[امامیه]] و در مورد امامت آن حضرت موافق هستند. وی در این فصل از 40 نفر از بزرگان اهل سنت نام میبرد، فصل دوم به بررسی و پاسخ دادن به شبهات موجود در آن قصیده اختصاص یافته مانند این که انتشار ظلم در زمین شرط ظهور حضرت مهدی(عجل الله فرجه) است و چون هم اکنون زمین پر از ظلم و ستم شده است، پس اگر ایشان موجود بو میبایست ظهور میکرد. | ||
محدث نوری در خاتمه این کتاب نیز در مورد سرداب غیبت، احادیث در مورد خروج حضرت مهدی (عجل الله فرجه) حیات آن حضرت و ... بحث کرده است. مرحوم شیخ [[محمد حسین کاشف الغطاء|محمدحسین کاشف الغطا]] و نیز محتوای کتاب را به صورت قصیده ای به نظم کشیده و همراه کتاب چاپ شده است. | محدث نوری در خاتمه این کتاب نیز در مورد سرداب غیبت، احادیث در مورد خروج حضرت مهدی (عجل الله فرجه) حیات آن حضرت و ... بحث کرده است. مرحوم شیخ [[محمد حسین کاشف الغطاء|محمدحسین کاشف الغطا]] و نیز محتوای کتاب را به صورت قصیده ای به نظم کشیده و همراه کتاب چاپ شده است. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
البته بسیاری از علمای شیعه با این دیدگاه به مخالفت برخاستند و معتقد بودند که هیچ کم و زیادی در جمعآوری قرآن کریم رخ نداده است. نخستین کتابی که در ردّ «فصل الخطاب» تألیف شد، کتاب «کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب» بود که توسط شیخ محمود طهرانی (ره) نگاشته شد. زمانی که محدث نوری از محتوای این کتاب آگاه شد، کتابی به زبان فارسی در جواب به شبهات «کشف الإرتیاب» نگاشت و نام آن را «الردّ علی کشف الإرتیاب» نهاد. و او همواره میگفت: راضی نیستم از کسی که «فصل الخطاب» را مطالعه کند امّا این رساله را رها نماید. چرا که وی در ابتدای این رساله که در پاسخ بر کشف الإرتیاب تألیف کرده بود، اظهار داشته که در لفظ «تحریف» مغالطه شده است و منظور من از «تحریف» تغییر و تبدیل نبوده بلکه تنها مرادم، انداختن بعضی از آیات در کتاب نازل شده بوده است و گرنه قرآنی که الآن نزد همگان موجود است با قرآنی که در عصر عثمان جمعآوری شد، هیچ زیاده و نقصانی شامل حالش نشده است. وی میگفت شایسته بود نام کتابم را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» مینهادم. و آن چه که مردم از این کتاب برداشت کردهاند، هرگز منظور من نبوده است<ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، الذریعة، همان، ج 16، صص 231 ـ 232</ref>. | البته بسیاری از علمای شیعه با این دیدگاه به مخالفت برخاستند و معتقد بودند که هیچ کم و زیادی در جمعآوری قرآن کریم رخ نداده است. نخستین کتابی که در ردّ «فصل الخطاب» تألیف شد، کتاب «کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب» بود که توسط شیخ محمود طهرانی (ره) نگاشته شد. زمانی که محدث نوری از محتوای این کتاب آگاه شد، کتابی به زبان فارسی در جواب به شبهات «کشف الإرتیاب» نگاشت و نام آن را «الردّ علی کشف الإرتیاب» نهاد. و او همواره میگفت: راضی نیستم از کسی که «فصل الخطاب» را مطالعه کند امّا این رساله را رها نماید. چرا که وی در ابتدای این رساله که در پاسخ بر کشف الإرتیاب تألیف کرده بود، اظهار داشته که در لفظ «تحریف» مغالطه شده است و منظور من از «تحریف» تغییر و تبدیل نبوده بلکه تنها مرادم، انداختن بعضی از آیات در کتاب نازل شده بوده است و گرنه قرآنی که الآن نزد همگان موجود است با قرآنی که در عصر عثمان جمعآوری شد، هیچ زیاده و نقصانی شامل حالش نشده است. وی میگفت شایسته بود نام کتابم را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» مینهادم. و آن چه که مردم از این کتاب برداشت کردهاند، هرگز منظور من نبوده است<ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، الذریعة، همان، ج 16، صص 231 ـ 232</ref>. | ||
کتابهای زیادی در ردّ کتاب محدث نوری یعنی «فصل الخطاب» نوشته شد و تقریباً تمام عالمان شیعی با این نظریه مخالفت کردند. اما به هر حال شد آن چه نباید میشد، صورت گرفت و مغرضین با استفاده از این کتاب شبهات زیادی را مورد توجه مکتب تشیع نمودند و این امر باعث شد بسیاری از | کتابهای زیادی در ردّ کتاب محدث نوری یعنی «فصل الخطاب» نوشته شد و تقریباً تمام عالمان شیعی با این نظریه مخالفت کردند. اما به هر حال شد آن چه نباید میشد، صورت گرفت و مغرضین با استفاده از این کتاب شبهات زیادی را مورد توجه مکتب تشیع نمودند و این امر باعث شد بسیاری از اهل سنت تصور کنند که شیعه قائل به تحریف قرآن است و قرآنی جدا از قرآن آنان دارد. | ||
7ـ سایر تألیفات | 7ـ سایر تألیفات |