ابن تیمیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت'
جز (جایگزینی متن - 'اهل‌سنت' به 'اهل سنت')
خط ۱۳: خط ۱۳:
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |ابن‌قیم جوزی |عبدالمنعم بن نجیب |حرانی حنبلی |عمادالدین احمد بن ابراهیم واسطی |[[ابن کثیر]] }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |ابن‌قیم جوزی |عبدالمنعم بن نجیب |حرانی حنبلی |عمادالدین احمد بن ابراهیم واسطی |[[ابن کثیر]] }}
| دین = [[اسلام]]
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]
| مذهب = [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]
| آثار =  
| آثار =  
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه افقی |ظریه‌پرداز [[سلفیت|سلفیه]] |صاحب [[فتوا|فتوی]] شاذ }}
| فعالیت‌ها = {{فهرست جعبه افقی |ظریه‌پرداز [[سلفیت|سلفیه]] |صاحب [[فتوا|فتوی]] شاذ }}
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''ابن تیمیه''' یا '''تَقِیُّ الدِّینِ أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الْحَلِیمِ بْنِ عَبْدِ السَّلَامِ النُّمَیْرِیُّ الْحَرَّانِیُّ''' از علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] و بنیان‌گذار اندیشه [[سلفیه|سلفیت]] و [[وهابیت]] است. شناخت عقاید وهابیون در گرو شناخت ابن تیمیه و عقاید اوست. در این مقاله به بررسی زندگی، شخصیت، تحصیلات و مبانی فکری او پرداخته شده است.
'''ابن تیمیه''' یا '''تَقِیُّ الدِّینِ أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الْحَلِیمِ بْنِ عَبْدِ السَّلَامِ النُّمَیْرِیُّ الْحَرَّانِیُّ''' از علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] و بنیان‌گذار اندیشه [[سلفیه|سلفیت]] و [[وهابیت]] است. شناخت عقاید وهابیون در گرو شناخت ابن تیمیه و عقاید اوست. در این مقاله به بررسی زندگی، شخصیت، تحصیلات و مبانی فکری او پرداخته شده است.
او که [[حنبلی]] مسلک بود درصدد ترویج مذهب حنابله برآمد و مانند حنابله علم کلام را مردود دانست و متکلّمان را اهل [[بدعت]] شمرد! در مسأله صفات خدا مانند حنابله الفاظ صفات پروردگار را که در نصوص آمده بدون هرگونه تفسیر پذیرفت و به طور کلّی هرگونه «عقل‌گرایی» را محکوم کرد. او علاوه بر حمایت از روش و عقاید اهل حدیث، عقاید جدیدی را نیز اضافه کرد که قبل از او سابقه نداشت<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=25&lid=0&catid=23355&mid=246890%20https://makarem.ir%5D> برگرفته از سایت:makarem.ir]</ref>.
او که [[حنبلی]] مسلک بود درصدد ترویج مذهب حنابله برآمد و مانند حنابله علم کلام را مردود دانست و متکلّمان را اهل [[بدعت]] شمرد! در مسأله صفات خدا مانند حنابله الفاظ صفات پروردگار را که در نصوص آمده بدون هرگونه تفسیر پذیرفت و به طور کلّی هرگونه «عقل‌گرایی» را محکوم کرد. او علاوه بر حمایت از روش و عقاید اهل حدیث، عقاید جدیدی را نیز اضافه کرد که قبل از او سابقه نداشت<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=25&lid=0&catid=23355&mid=246890%20https://makarem.ir%5D> برگرفته از سایت:makarem.ir]</ref>.


خط ۸۵: خط ۸۵:
اندیشه‌های هر دوره، همواره تابعی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و دینی آن دوره است. به عبارت دیگر، شرایط نامناسب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، افزون بر این که امنیت را از میان می‌برد، زمینه‌های بروز اندیشه‌های انحرافی و خرافی را در جامعه فراهم می‌کند؛ زیرا جامعه‌ای که گرفتار مشکلات و نابسامانی در عرصه‌های مختلف باشد، توانایی رویارویی با بحران‌های سیاسی، اجتماعی و اعتقادی را ندارد. به همین علت نیز در بررسی زمینه‌های شکل‌گیری سلفی‌گری اعتقادی، ناگزیر باید نگاهی به شرایط و وضعیت اجتماعی و سیاسی دوره ی شکل‌گیری آن افکند.
اندیشه‌های هر دوره، همواره تابعی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و دینی آن دوره است. به عبارت دیگر، شرایط نامناسب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، افزون بر این که امنیت را از میان می‌برد، زمینه‌های بروز اندیشه‌های انحرافی و خرافی را در جامعه فراهم می‌کند؛ زیرا جامعه‌ای که گرفتار مشکلات و نابسامانی در عرصه‌های مختلف باشد، توانایی رویارویی با بحران‌های سیاسی، اجتماعی و اعتقادی را ندارد. به همین علت نیز در بررسی زمینه‌های شکل‌گیری سلفی‌گری اعتقادی، ناگزیر باید نگاهی به شرایط و وضعیت اجتماعی و سیاسی دوره ی شکل‌گیری آن افکند.


روزگار ابن تیمیه، یعنی نیمه ی دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم، آبستن حوادث گوناگونی در عرصه‌های ختلف بود. در این دوران از یک سو، قدرت و بنیه ی مسلمانان در [[جنگ‌های صلیبی]] ـ که از سال 489 قمری آغاز شد و تا سال 690 (بیش از دو قرن) ادامه یافت ـ کاملاً به تحلیل رفت و پشت سر خود، میلیون‌ها کشته و زخمی و ویرانی‌های بسیار بر جای گذاشت؛ از سوی دیگر، حمله  [[مغول]] به [[جهان اسلام]] در سال 617 قمری، مسأله‌ای دیگری بود که شاید بیش از جنگ‌های صلیبی کمر مسلمانان را شکست و ویرانی‌های بسیاری بر جای گذاشت و سرانجام در سال 656 قمری، به برچیده شدن [[عباسیان|خلافت عباسی]] توسط هلاکوخان انجامید. فروپاشی خلافت اسلامی که نمونه ی آرمانی حکومت برای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] بود، آثار بسیار ویران‌گری در جهان اهل‌سنت، به ویژه در عرصه ی نظریه پردازی آنان بر جای گذاشت. آنان با این پرسش اساسی روبه رو شدند که در نبود نهاد خلافت، چه نهاد و نظامی مشروعیت حکومت و خلافت دارد؟ پاسخ به چنین پرسشی، یکی از دغدغه‌های اصلی ابن تیمیه شد. «ابن اثیر» آثار زیان‌بار و ویران‌ساز حمله مغول را چنان می‌داند که نوشتن آن ممکن نیست و سپس آرزو می‌کند که‌ ای کاش مادر مرا به دنیا نیاورده بود. در این روزگار، کتابخانه‌های بسیاری ویران شد، بزرگان علم و ادب منزوی گشتند و جهان اسلام روند نزولی خود را که از مدت‌ها پیش آغاز کرده بود، با شتاب بیش تری ادامه دارد.
روزگار ابن تیمیه، یعنی نیمه ی دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم، آبستن حوادث گوناگونی در عرصه‌های ختلف بود. در این دوران از یک سو، قدرت و بنیه ی مسلمانان در [[جنگ‌های صلیبی]] ـ که از سال 489 قمری آغاز شد و تا سال 690 (بیش از دو قرن) ادامه یافت ـ کاملاً به تحلیل رفت و پشت سر خود، میلیون‌ها کشته و زخمی و ویرانی‌های بسیار بر جای گذاشت؛ از سوی دیگر، حمله  [[مغول]] به [[جهان اسلام]] در سال 617 قمری، مسأله‌ای دیگری بود که شاید بیش از جنگ‌های صلیبی کمر مسلمانان را شکست و ویرانی‌های بسیاری بر جای گذاشت و سرانجام در سال 656 قمری، به برچیده شدن [[عباسیان|خلافت عباسی]] توسط هلاکوخان انجامید. فروپاشی خلافت اسلامی که نمونه ی آرمانی حکومت برای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] بود، آثار بسیار ویران‌گری در جهان اهل سنت، به ویژه در عرصه ی نظریه پردازی آنان بر جای گذاشت. آنان با این پرسش اساسی روبه رو شدند که در نبود نهاد خلافت، چه نهاد و نظامی مشروعیت حکومت و خلافت دارد؟ پاسخ به چنین پرسشی، یکی از دغدغه‌های اصلی ابن تیمیه شد. «ابن اثیر» آثار زیان‌بار و ویران‌ساز حمله مغول را چنان می‌داند که نوشتن آن ممکن نیست و سپس آرزو می‌کند که‌ ای کاش مادر مرا به دنیا نیاورده بود. در این روزگار، کتابخانه‌های بسیاری ویران شد، بزرگان علم و ادب منزوی گشتند و جهان اسلام روند نزولی خود را که از مدت‌ها پیش آغاز کرده بود، با شتاب بیش تری ادامه دارد.


از سوی دیگر، منطقه ی شامات و مشخصاً دمشق نیز وضعیتی بهتر از دیگر مناطق جهان اسلام نداشت. تنها در سال‌های 658 تا 712 قمری، بیش از پانزده والی در دمشق جابه جا شدند. ضعف [[عثمانی|خلافت عثمانی]] و حکومت ممالیک، زمینه‌ای را فراهم کرده بود که همواره شمشیر قدرت را کنترل می‌کرد، نه سیاست و شایستگی.
از سوی دیگر، منطقه ی شامات و مشخصاً دمشق نیز وضعیتی بهتر از دیگر مناطق جهان اسلام نداشت. تنها در سال‌های 658 تا 712 قمری، بیش از پانزده والی در دمشق جابه جا شدند. ضعف [[عثمانی|خلافت عثمانی]] و حکومت ممالیک، زمینه‌ای را فراهم کرده بود که همواره شمشیر قدرت را کنترل می‌کرد، نه سیاست و شایستگی.
خط ۹۳: خط ۹۳:
چنین بلایای طبیعی در زادگاه ابن تیمیه، با بی لیاقتی و ناکارآمدی زمامداران همراه شد و پی آمدهای ناگواری برای جامعه به همراه آورد. نبود محتوا و بحران معنا، زمینه را برای زنده شدن و فعالیت فرقه‌هایی انحرافی فراهم کرد که برخی از آنها عبارت بودند از:
چنین بلایای طبیعی در زادگاه ابن تیمیه، با بی لیاقتی و ناکارآمدی زمامداران همراه شد و پی آمدهای ناگواری برای جامعه به همراه آورد. نبود محتوا و بحران معنا، زمینه را برای زنده شدن و فعالیت فرقه‌هایی انحرافی فراهم کرد که برخی از آنها عبارت بودند از:


* [[کرامیه]]، که از گروه‌های اهل‌سنت بودند و به تجسیم و تشبیه اعتقاد داشتند؛
* [[کرامیه]]، که از گروه‌های اهل سنت بودند و به تجسیم و تشبیه اعتقاد داشتند؛
* [[نصیریه]]، که یکی از فرقه‌های غلات شیعه بودند و می‌پنداشتند روح خدا در [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیه‌السلام)]] حلول کرده است و به همین علت، [[ابن ملجم]] را بهترین خلق خدا می‌دانستند؛ زیرا روح الهی را از کالبد جسمانی آزاد کرده بود؛
* [[نصیریه]]، که یکی از فرقه‌های غلات شیعه بودند و می‌پنداشتند روح خدا در [[علی بن ابی طالب|حضرت علی(علیه‌السلام)]] حلول کرده است و به همین علت، [[ابن ملجم]] را بهترین خلق خدا می‌دانستند؛ زیرا روح الهی را از کالبد جسمانی آزاد کرده بود؛
* [[یزیدیه]]، که برای یزید جایگاه بسیار والایی قائل بودن و در مناطق شامات، فتنه‌های بسیاری را بوجود آوردند؛
* [[یزیدیه]]، که برای یزید جایگاه بسیار والایی قائل بودن و در مناطق شامات، فتنه‌های بسیاری را بوجود آوردند؛
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:
تا پیش از احمد بن حنبل م/241، خلیفه راشد بودن امام در میان محدثان اهل سنت جا نیفتاده بود و در این قضیه موافق و مخالف وجود داشت، او بود که علی را رسما خلیفه چهارم از خلفای راشد اعلام کرد و با زحمات فراوان توانست مساله «تربیع خلافت» را تثبیت کند، و از این طریق با ناصبی‌گری، سخت مبارزه نمود و کتاب «مناقب الصحابه»او بهترین گواه بر این مطلب است.
تا پیش از احمد بن حنبل م/241، خلیفه راشد بودن امام در میان محدثان اهل سنت جا نیفتاده بود و در این قضیه موافق و مخالف وجود داشت، او بود که علی را رسما خلیفه چهارم از خلفای راشد اعلام کرد و با زحمات فراوان توانست مساله «تربیع خلافت» را تثبیت کند، و از این طریق با ناصبی‌گری، سخت مبارزه نمود و کتاب «مناقب الصحابه»او بهترین گواه بر این مطلب است.
ابن تیمیه حنبلی از راه امام مذهب خود، منحرف شد و با انکار فضائل امام علی - ‌علیه‌السلام -، روح ناصبی‌گری و انکار فضائل اهل البیت را پرورش داد.
ابن تیمیه حنبلی از راه امام مذهب خود، منحرف شد و با انکار فضائل امام علی - ‌علیه‌السلام -، روح ناصبی‌گری و انکار فضائل اهل البیت را پرورش داد.
=== مخالفت با مذاهب چهار گانه اهل‌سنت ===
=== مخالفت با مذاهب چهار گانه اهل سنت ===
بخش چهارم از انحراف فکری او مخالفت وی با مذاهب چهار گانه اهل‌سنت در باب نکاح و طلاق است. با مبانی فکری اهل سنت که اجماع فقهای یک عصر را حجت می‌دانند، چه رسد به اجماع فقهای چند عصر، چنین مخالفتی سازگار نیست.
بخش چهارم از انحراف فکری او مخالفت وی با مذاهب چهار گانه اهل سنت در باب نکاح و طلاق است. با مبانی فکری اهل سنت که اجماع فقهای یک عصر را حجت می‌دانند، چه رسد به اجماع فقهای چند عصر، چنین مخالفتی سازگار نیست.


== پانویس ==
== پانویس ==
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش