۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابراهیم ادهم''' عارف و زاهد قرن دوم هجری قمری است. او در ابتدا زندگی اشرافی داشت اما ناگهان به زهد و عرفان روی آورد. او توفیق تشرف به خدمت امام [[ | '''ابراهیم ادهم''' عارف و زاهد قرن دوم هجری قمری است. او در ابتدا زندگی اشرافی داشت اما ناگهان به زهد و عرفان روی آورد. او توفیق تشرف به خدمت امام [[محمد بن علی (باقر العلوم)|باقرالعلوم]] علیهالسلام پیدا کرد و حقایق و معارفی از آن امام بزرگوار استفاده نمود<ref>سید ابراهیم سید علوی، سرزمین پیامبران، ص 194</ref>.ظاهراً اوضاع نابسامان خراسان در نیمۀ اول سدۀ ۲ق<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۷، ص۳۷۷ بب. - هجویری، علی، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۰، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸ش</ref> سبب شد که برخی از طالبان معرفت از آنجا به عراق و شام هجرت کنند که مهمترین آنان ابراهیم ادهم (ه م) بود که ظاهراً با امام جعفر صادق (ع) نیز در مدینه ملاقات کرد. ابوحنیفه او را «سیدنا» و جنید او را «مفاتیح العلوم» خوانده است<ref>هجویری، علی، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۰، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸ش. - عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۵، تذکرةالاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش</ref>. ابراهیم ادهم نمونۀ زهد و ترک و تجرد بود و بر مخالفت با نفس اصرار میورزید و به شدت از شهرت میگریخت. افزون بر آن بر کسب حلال و ارتزاق از دسترنج خود بسیار تأکید میکرد. در گفتهها و تعالیم او، مبانی و مقدمات بسیاری از معارف صوفیه، بهویژه مقامات و احوال مندرج است، از جمله آنکه زهد را بر ۳ نوع دانسته است: «زهد واجب» یا پرهیز از حرام؛ «زهد سلامت»، یا پرهیز از شبهات؛ و «زهد فضل» یا زهدورزی در حلال<ref>سلمی، محمد، ج۱، ص۳۲-۳۵، طبقات الصوفیة، به کوشش نورالدین شریبه، حلب، ۱۴۰۶ق. - ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۸، ص۲۴-۲۶، حلیة الاولیاء، بیروت، ۱۴۰۹ق. - میرعابدینی، ابوطالب، ج۱، ص۱۴-۱۷، ابراهیم ادهم، تهران، ۱۳۷۴ش</ref>. | ||
=زندگی= | =زندگی= | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
به باور او وارد شدن به زهد و رسیدن به مقام صالحان، شروطی دارد؛ از جمله: بستن باب نعمت و گشودن باب شدت، بستن باب عزت و گشودن باب ذلت، بستن باب راحت و گشودن باب جهد، بستن باب خواب و گشودن باب بیداری، بستن باب بینیازی و گشودن باب فقر، بستن باب آرزو و گشودن باب مرگ<ref>سهروردی، عوارف المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۳</ref>. | به باور او وارد شدن به زهد و رسیدن به مقام صالحان، شروطی دارد؛ از جمله: بستن باب نعمت و گشودن باب شدت، بستن باب عزت و گشودن باب ذلت، بستن باب راحت و گشودن باب جهد، بستن باب خواب و گشودن باب بیداری، بستن باب بینیازی و گشودن باب فقر، بستن باب آرزو و گشودن باب مرگ<ref>سهروردی، عوارف المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۳</ref>. | ||
[[محسن قرائتی]] زهدِ مورد نظر ابراهیم ادهم را مغایر با مفهوم زهد در اسلام دانسته و آن را مورد نهی و توبیخ [[پیامبر اسلام]](ص) معرفی کرده است<ref>قرائتی، گناهشناسی، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۷</ref>.ابراهیم ادهم ازدواج و فرزندآوری را مغایر با زهد و گوشهگیری از اجتماع را لازم میدانسته است<ref>فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۹۲</ref>. | [[محسن قرائتی]] زهدِ مورد نظر ابراهیم ادهم را مغایر با مفهوم زهد در اسلام دانسته و آن را مورد نهی و توبیخ [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام]](ص) معرفی کرده است<ref>قرائتی، گناهشناسی، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۷</ref>.ابراهیم ادهم ازدواج و فرزندآوری را مغایر با زهد و گوشهگیری از اجتماع را لازم میدانسته است<ref>فقیر اصطهباناتی، خرابات، ۱۳۷۷ش، ص۹۲</ref>. | ||
== مهاجرت به مکه و شام == | == مهاجرت به مکه و شام == | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:تصوف]] | |||
[[رده:صوفیه]] | [[رده:صوفیه]] |