۸۸٬۰۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
این دوره در گسترش اعتقادات شیعه، [[فقه]]، [[حدیث]]، ریاضیات، هیأت و دیگر علوم و نهضت فرهنگی و نشر مذهب تشیع گامهای بلندی را برداشت، چنانکه کتب سه گانه حدیث در این عصر تألیف گردید: | این دوره در گسترش اعتقادات شیعه، [[فقه]]، [[حدیث]]، ریاضیات، هیأت و دیگر علوم و نهضت فرهنگی و نشر مذهب تشیع گامهای بلندی را برداشت، چنانکه کتب سه گانه حدیث در این عصر تألیف گردید: | ||
# [[وسائل الشیعة]] الی تحصیل مسائل الشریعة، [[شیخ حر عاملی|محمد بن الحسن الحر العاملی]] (1033-1104 ق.) | # [[وسائل الشیعة (کتاب)|وسائل الشیعة]] الی تحصیل مسائل الشریعة، [[شیخ حر عاملی|محمد بن الحسن الحر العاملی]] (1033-1104 ق.) | ||
# [[الوافی]]، [[فیض کاشانی]] (1010-1090 ق.) | # [[الوافی]]، [[فیض کاشانی]] (1010-1090 ق.) | ||
# [[بحارالانوار]]، [[محمدباقر مجلسی]] – الثانی (1037-1111 ق.) | # [[بحارالانوار]]، [[محمدباقر مجلسی]] – الثانی (1037-1111 ق.) | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
# تصوف | # تصوف | ||
# سلطنت و شاه | # سلطنت و شاه | ||
# فقهای امامیه به عنوان نایب [[ | # فقهای امامیه به عنوان نایب [[حجت بن حسن (مهدی)|امام عصرعجل الله فرجه الشریف]] | ||
دولت صفوی، از جمله شاه اسماعیل برای اداره جامعه اسلامی نیاز به فقیهی داشت تا هماهنگ با او در حیطه امور دینی این جامعه به کار پردازد و مشروعیت حکومت را فراهم سازد. بدین جهت از میان فقهای موجود یکی را به عنوان «صدر» برگزید. و به دلیل همین نیاز و نیز دعوت او و فرزندش طهماسب بسیاری از فقهای [[لبنان]] به ایران مهاجرت کردند. | دولت صفوی، از جمله شاه اسماعیل برای اداره جامعه اسلامی نیاز به فقیهی داشت تا هماهنگ با او در حیطه امور دینی این جامعه به کار پردازد و مشروعیت حکومت را فراهم سازد. بدین جهت از میان فقهای موجود یکی را به عنوان «صدر» برگزید. و به دلیل همین نیاز و نیز دعوت او و فرزندش طهماسب بسیاری از فقهای [[لبنان]] به ایران مهاجرت کردند. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
== حوزه فلسفی اصفهان == | == حوزه فلسفی اصفهان == | ||
چنانکه در دوره نخست حوزه علمیه اصفهان اشاره شد، [[ابوعلی سینا|شیخالرئیس ابوعلی سینا]] مدتی در اصفهان به تدریس علوم عقلی پرداخته است و در واقع از قرن چهارم و پنجم هجری اصفهان با علوم عقلی آشناست. همانگونه که | چنانکه در دوره نخست حوزه علمیه اصفهان اشاره شد، [[ابوعلی سینا|شیخالرئیس ابوعلی سینا]] مدتی در اصفهان به تدریس علوم عقلی پرداخته است و در واقع از قرن چهارم و پنجم هجری اصفهان با علوم عقلی آشناست. همانگونه که حوزه علمیه همدان در این قرن به برکت وجود شیخ، مرکز ثقل فلسفه را از [[بغداد]] به همدان انتقال داده است. لیکن به جهت اقامت محدود بوعلی در اصفهان حوزه فلسفی اصفهان در این دوره چندان درخشان نیست. | ||
درخشش حوزه فلسفی اصفهان به عصر [[میرداماد]]، [[شیخ بهایی]] و [[ملاصدرا|صدرالمتألهین شیرازی]] میرسد که در زمان حکومت صفویان حوزه اصفهان را اداره مینمودند. به بیان دیگر، اصفهان از قرن یازدهم تا قرن سیزدهم درّ گرانبهای فلسفه و علوم عقلی را در خود جای داده بود. تا اینکه در قرن سیزدهم با عزیمت «[[ملا عبدالله زنوزی]]» معروف به «آقا حکیم» به [[تهران]]، مرکزیت علوم عقلی به آنجا انتقال یافت. | درخشش حوزه فلسفی اصفهان به عصر [[میرداماد]]، [[شیخ بهایی]] و [[ملاصدرا|صدرالمتألهین شیرازی]] میرسد که در زمان حکومت صفویان حوزه اصفهان را اداره مینمودند. به بیان دیگر، اصفهان از قرن یازدهم تا قرن سیزدهم درّ گرانبهای فلسفه و علوم عقلی را در خود جای داده بود. تا اینکه در قرن سیزدهم با عزیمت «[[ملا عبدالله زنوزی]]» معروف به «آقا حکیم» به [[تهران]]، مرکزیت علوم عقلی به آنجا انتقال یافت. | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۵: | ||
'''علامه محمدباقر مجلسی (1037-1111 ق.)''' | '''علامه محمدباقر مجلسی (1037-1111 ق.)''' | ||
وی از دانشمندان عهد صفوی است که در احیای احادیث [[اهل بیت | وی از دانشمندان عهد صفوی است که در احیای احادیث [[اهل بیت|اهلبیت علیهالسلام]] تلاشی بسیار نموده است. علامه مجلسی به شرح و تفسیر کتب اربعه چون اصول کافی دست زد که «مرأةالعقول فی شرح اخبار آل الرسول» از این نوع است. وی دست به تألیف کتاب وزین «[[بحارالانوار]]» که جهانی از چنین همتی حیران است. | ||
کتاب بحارالانوار بالغ بر یکصد جلد است که در آن احادیث [[ | کتاب بحارالانوار بالغ بر یکصد جلد است که در آن احادیث [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم]] و [[ائمه اطهار(ع)|ائمه طاهرین علیهالسلام]] جمع آوری شده است. وی برای نشر مذهب تشیع علاوه بر تألیف کتب عربی، برخی از تألیفاتش را به زبان فارسی نگاشت. «حق الیقین»، «عین الحیوة» «حلیةالمتقین»، «حیوةالقلوب»، «مشکوةالانوار» و «جلاءالعیون» از آن قسم است. | ||
'''سیّد نعمت الله جزایری''' | '''سیّد نعمت الله جزایری''' | ||
خط ۲۱۱: | خط ۲۱۱: | ||
'''آیةالله میرزا محمدعلی شاهآبادی (129-1369 ق.)''' | '''آیةالله میرزا محمدعلی شاهآبادی (129-1369 ق.)''' | ||
وی فرزند آیةالله میرزا محمدجواد اصفهانی است که در اصفهان متولد شد و از محضر پدر و برادر خویش کسب فیض نمود و در | وی فرزند آیةالله میرزا محمدجواد اصفهانی است که در اصفهان متولد شد و از محضر پدر و برادر خویش کسب فیض نمود و در حوزه علمیه تهران به تحصیل فقه و اصول و فلسفه و [[عرفان]] پرداخت و از اساتیدی چون «آیةالله میرزاحسن آشتیانی»، «میرزا ابوالحسن حکیم» مشهور به «میرزای جلوه» و «میرزا هاشم گیلانی» بهره برد و به درجه اجتهاد رسید. آنگاه به [[حوزه علمیه نجف]] رفته، از محضر [[آخوند خراسانی]]، شیخ فتحالله [[شریعت اصفهانی]]، آیةالله میرزا حسن خلیلی کسب فیض کرد و پس از فوت آخوند خراسانی در [[حوزه علمیه سامرا]] به تدریس فقه و اصول و فلسفه پرداخت و خود در درس [[آیةالله میرزا محمدتقی شیرازی]] میرزای دوم حاضر شد. | ||
پس از مدتی به ایران آمد و در تهران اقامت گزید. نوشتهاند: روزی شخصی به منظور ثبوت اجتهاد ایشان از وی تقاضای رؤیت اجازاتی که دیگران به آن بزرگوار دادهاند، میکند و ایشان تمام اجازات را پیش روی وی از بین برده، میگویند: «اجتهاد در سینه من است، نه در این کاغذها!» | پس از مدتی به ایران آمد و در تهران اقامت گزید. نوشتهاند: روزی شخصی به منظور ثبوت اجتهاد ایشان از وی تقاضای رؤیت اجازاتی که دیگران به آن بزرگوار دادهاند، میکند و ایشان تمام اجازات را پیش روی وی از بین برده، میگویند: «اجتهاد در سینه من است، نه در این کاغذها!» | ||
از آن همه، اجازه اجتهاد میرزای شیرازی که به ایشان داده محفوظ مانده است. وی یکی از شش نفری است که آیةالله میرزا محمدتقی شیرازی به او اجازه اجتهاد داده است<ref>استادزاده، از نشریات حوزه علمیه شهید شاهآبادی، ص 39.</ref>. | از آن همه، اجازه اجتهاد میرزای شیرازی که به ایشان داده محفوظ مانده است. وی یکی از شش نفری است که آیةالله میرزا محمدتقی شیرازی به او اجازه اجتهاد داده است<ref>استادزاده، از نشریات حوزه علمیه شهید شاهآبادی، ص 39.</ref>. | ||
از آنجایی که ایشان پس از بازگشت به [[تهران]] در خیابان جمهوری اسلامی – شاهآباد سابق – سکنی گزید به «شاهآبادی» معروف گردید. آنگاه حدود هفت سال در حوزه علمیه قم حضور یافتند و شاگردانی بسان حضرت [[امام خمینی]] – قدس سره – پرورش دادند<ref>از دیگر شاگردان آیةالله شاهآبادی، آیةاللهالعظمی مرعشی نجفی، آیةاللهالعظمی حاج میرزا هاشم آملی، آیةالله حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی و حجةالاسلام حاج سید حسن احمدی را میتوان نام برد. (همان، ص 51 و 52). | از آنجایی که ایشان پس از بازگشت به [[تهران]] در خیابان جمهوری اسلامی – شاهآباد سابق – سکنی گزید به «شاهآبادی» معروف گردید. آنگاه حدود هفت سال در حوزه علمیه قم حضور یافتند و شاگردانی بسان حضرت [[سید روح الله موسوی خمینی|امام خمینی]] – قدس سره – پرورش دادند<ref>از دیگر شاگردان آیةالله شاهآبادی، آیةاللهالعظمی مرعشی نجفی، آیةاللهالعظمی حاج میرزا هاشم آملی، آیةالله حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی و حجةالاسلام حاج سید حسن احمدی را میتوان نام برد. (همان، ص 51 و 52). | ||
تهیه و تنظیم: یوسف شعبانعلی</ref>. سپس به اصرار مردم تهران به این شهر بازگشتند و مبارزه برضد [[احمدشاه]] و [[رضاخان]] را ادامه دادند. چنانکه رضاخان هیچگاه نتوانست [[مسجد]] و سخنرانی ایشان را به تعطیل کشاند. | تهیه و تنظیم: یوسف شعبانعلی</ref>. سپس به اصرار مردم تهران به این شهر بازگشتند و مبارزه برضد [[احمدشاه]] و [[رضاخان]] را ادامه دادند. چنانکه رضاخان هیچگاه نتوانست [[مسجد]] و سخنرانی ایشان را به تعطیل کشاند. | ||
خط ۲۲۶: | خط ۲۲۶: | ||
وی فرزند آقا سیّد [[جعفر خادمالشریعه]] بود که در اصفهان متولد یافته و به تحصیل علوم پرداخته است. آنگاه در پی تکمیل تحصیلات حوزوی راهی نجف اشرف شد و از آیات عظام میرزا [[محمدحسین نایینی]]، [[آقا ضیاءالدین عراقی]] و آقا سیّد [[ابوالحسن اصفهانی]] و آیةالله سیّد ابوتراب خوانساری و آیةالله [[شیخ محمدجواد بلاغی]]، فقه و اصول، رجال، درایه، کلام ملل و نحل را فرا گرفت. در 26 سالگی به مقام اجتهاد نایل آمد و به موطن خویش بازگشت و تدریس خارج فقه و اصول را آغاز کرد. وی معتقد بود «طلبه تا به درس مشغول نشده تحصیل علم برایش واجب کفایی است ولی پس از شروع بدان واجب عینی میشود.» | وی فرزند آقا سیّد [[جعفر خادمالشریعه]] بود که در اصفهان متولد یافته و به تحصیل علوم پرداخته است. آنگاه در پی تکمیل تحصیلات حوزوی راهی نجف اشرف شد و از آیات عظام میرزا [[محمدحسین نایینی]]، [[آقا ضیاءالدین عراقی]] و آقا سیّد [[ابوالحسن اصفهانی]] و آیةالله سیّد ابوتراب خوانساری و آیةالله [[شیخ محمدجواد بلاغی]]، فقه و اصول، رجال، درایه، کلام ملل و نحل را فرا گرفت. در 26 سالگی به مقام اجتهاد نایل آمد و به موطن خویش بازگشت و تدریس خارج فقه و اصول را آغاز کرد. وی معتقد بود «طلبه تا به درس مشغول نشده تحصیل علم برایش واجب کفایی است ولی پس از شروع بدان واجب عینی میشود.» | ||
از زمانی که [[رضاشاه]] اقدام به [[کشف حجاب]] کرد و لباسها را متحدالشکل نمود، آیةالله خادمی در مقابل این اقدامات، شجاعانه قد برافراشت و به مبارزه با او برخاست. در ماجرای | از زمانی که [[رضاشاه]] اقدام به [[کشف حجاب]] کرد و لباسها را متحدالشکل نمود، آیةالله خادمی در مقابل این اقدامات، شجاعانه قد برافراشت و به مبارزه با او برخاست. در ماجرای ملی شدن صنعت نفت با [[سید ابوالقاسم کاشانی|آیةالله کاشانی]] و شهید [[نواب صفوی]] رهبر [[فداییان اسلام]] ارتباط نزدیک داشت. وی پس از رضاخان با تشکیل هیأت علمی، رویدادهای هفته را مورد بررسی قرار میداد و در مقابل آن موضع مشخص اتخاذ میکرد و در نهضت امام خمینی – قدس سره – (سالهای 40 و 42) مردم را به شرکت در راهپیماییهای عظیم [[عاشورا]] دعوت کرد و خود در آن روزها پیشاپیش دیگر روحانیون مبارز به راه افتاد. در سال 1342 هنگامی که حضرت امام به دست رژیم دستگیر و به تهران اعزام شد، به پیشنهاد [[آیةالله میلانی]] در تهران پیرامون مرجعیت امام سخن گفت و در پنجم [[رمضان]] 1357 ش. خانه معظمله از سوی مأموران رژیم شاه تحت محاصره قرار گرفت و عدهای نزدیک منزل ایشان به شهادت رسیدند. در دورههای اول و دوم مجلس خبرگان نماینده مردم استان اصفهان گردید تا آنکه در 20 اسفند 1363 ش. – 1405 ق. به دیار ابدی شتافت. | ||
تقریرات فقه مرحوم نایینی در صوم و صلاة، تقریرات اصول و حاشیه بر طهارت و صلاة [[حاج آقا رضا همدانی]] از جمله تألیفات این [[فقیه]] فرزانه است. | تقریرات فقه مرحوم نایینی در صوم و صلاة، تقریرات اصول و حاشیه بر طهارت و صلاة [[حاج آقا رضا همدانی]] از جمله تألیفات این [[فقیه]] فرزانه است. |