۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
جلالت قدر این [[تفسیر]] تا به حدی است که با وجود آن که [[اهل سنت]] که غالباً [[اشعری]] مذهباند و اندیشههای اعتزالی صریح آن را رد و طرد کردهاند، ولی از زمان تألیف به بعد، هم در مجامع علمی و تفسیر نگاری اهل سنت و هم مجامع [[شیعه]] از قبول عام و استقبال شایانی برخوردار بوده است. | جلالت قدر این [[تفسیر]] تا به حدی است که با وجود آن که [[اهل سنت]] که غالباً [[اشعری]] مذهباند و اندیشههای اعتزالی صریح آن را رد و طرد کردهاند، ولی از زمان تألیف به بعد، هم در مجامع علمی و تفسیر نگاری اهل سنت و هم مجامع [[شیعه]] از قبول عام و استقبال شایانی برخوردار بوده است. | ||
نقل شده [[طبرسی]]، وقتی «[[مجمع البیان]]» را نوشته بود و بعد از آنکه کشاف را دید، بر اساس آن تفسیر «[[جوامع الجامع]]» را نوشت. | نقل شده [[طبرسی]]، وقتی «[[مجمع البیان]]» را نوشته بود و بعد از آنکه کشاف را دید، بر اساس آن تفسیر «[[جوامع الجامع (کتاب)|جوامع الجامع]]» را نوشت. | ||
جارالله زمخشری مهمترین کتاب خود کشاف را با آن وصف مینماید و آن را دوای درد جهل میداند که نشان از عمق دلدادگی ایرانیان [[مسلمان]] به [[قرآن کریم]] به شمار میرود: | جارالله زمخشری مهمترین کتاب خود کشاف را با آن وصف مینماید و آن را دوای درد جهل میداند که نشان از عمق دلدادگی ایرانیان [[مسلمان]] به [[قرآن کریم]] به شمار میرود: |