۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
محمدتقی مجلسی (متوفی ۱۰۷۰) از دیگر علمای قرن یازدهم است، که گفته شده تحت تأثیر تصوف بود و ازاینرو برخی از او انتقاد کردهاند. | محمدتقی مجلسی (متوفی ۱۰۷۰) از دیگر علمای قرن یازدهم است، که گفته شده تحت تأثیر تصوف بود و ازاینرو برخی از او انتقاد کردهاند. | ||
در این باره نوشتهاند که وی در اوایل جوانی با صوفیه ارتباط داشت و حتی به چلهنشینی و خلوت و ذکر علاقه نشان میداد. | در این باره نوشتهاند که وی در اوایل جوانی با صوفیه ارتباط داشت و حتی به چلهنشینی و خلوت و ذکر علاقه نشان میداد.<ref>محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۱، ص۲۶۹ـ۲۷۰، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸). - محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۱، ص۲۸۴، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸). - عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۲۵۹ـ۲۶۰، تهران ۱۳۶۲ ش.</ref> | ||
در عین حال، در آثار او مطالبی در نقد و رد برخی عقاید و رفتارهای صوفیه وجود دارد. | در عین حال، در آثار او مطالبی در نقد و رد برخی عقاید و رفتارهای صوفیه وجود دارد.<ref>محمدتقی مجلسی، لوامع صاحبقرانی المشتهر بشرح الفقیه، ج۳، ص۴۳ـ ۴۴، ج ۳، قم ۱۳۷۴ ش.</ref> | ||
← نظر محمدباقر مجلسی | ← نظر محمدباقر مجلسی | ||
پسر محمدتقی مجلسی، ملا محمدباقر مجلسی (متوفی ۱۱۱۰)، نیز که گرایشها و سلوک عرفانی او را تصدیق کرده، در رساله سیر و سلوک ــ باب دوم رساله اعتقادات ــ، | پسر محمدتقی مجلسی، ملا محمدباقر مجلسی (متوفی ۱۱۱۰)، نیز که گرایشها و سلوک عرفانی او را تصدیق کرده، در رساله سیر و سلوک ــ باب دوم رساله اعتقادات ــ، <ref>محمدباقر مجلسی، رساله سیر و سلوک، ج۱، ص۱۶۴، ترجمه ابوالقاسم یزدی، چاپ غلامحسین حجتی نیا، در کیهان اندیشه، ش ۵۸ (بهمن و اسفند ۱۳۷۳).</ref> گفته است که برخی مراودات پدرش با صوفیان برای جلب ایشان به حق بوده است. | ||
به نظر میرسد ملا محمدباقر مجلسی نیز بهطور کلی با تصوف مخالف نبود و میان کسانی مانند ابن طاووس حلّی و ابن فهد حلّی و شهید ثانی و شیخ صفیالدین اردبیلی که گفته شده است به تصوف شهرت دارند و پس از تحصیل علوم دینی به طریق ریاضت و عبادت پرداخته و متابعت شریعت کرده و بدعتی مرتکب نشدهاند با صوفیهای که بدعت در دین آورده و با ائمه به معارضه پرداختهاند، فرق نهاده و گروه اول را از زمره عباد و زهاد و بر طریقه حق دانسته است. | به نظر میرسد ملا محمدباقر مجلسی نیز بهطور کلی با تصوف مخالف نبود و میان کسانی مانند ابن طاووس حلّی و ابن فهد حلّی و شهید ثانی و شیخ صفیالدین اردبیلی که گفته شده است به تصوف شهرت دارند و پس از تحصیل علوم دینی به طریق ریاضت و عبادت پرداخته و متابعت شریعت کرده و بدعتی مرتکب نشدهاند با صوفیهای که بدعت در دین آورده و با ائمه به معارضه پرداختهاند، فرق نهاده و گروه اول را از زمره عباد و زهاد و بر طریقه حق دانسته است.<ref>محمدباقر مجلسی، عین الحیات، ج۱، ص۴۱۲، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۷۶ ش. - حسن طارمی، علامه مجلسی، ج۱، ص۲۳۷ـ ۲۳۸، تهران ۱۳۷۵ ش.</ref> | ||
← تأثیر حمایت علما از تصوف | ← تأثیر حمایت علما از تصوف | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
=آثار در نقد صوفیه= | =آثار در نقد صوفیه= | ||
از جمله ردیههایی که بر صوفیه نوشته شد میتوان به کتاب کفایة المهتدی فی معرفة المهدی از محمد بن محمد موسوی معروف به میرلوحی سبزواری (قرن یازدهم) و نیز کتاب تحفة الاخیار فی شرح مونس الابرار و الفوائد الدینیة فی الرد علی الحکماء و الصوفیة، هر دو از ملا محمدطاهر قمی (متوفی ۱۰۹۸) اشاره کرد. | از جمله ردیههایی که بر صوفیه نوشته شد میتوان به کتاب کفایة المهتدی فی معرفة المهدی از محمد بن محمد موسوی معروف به میرلوحی سبزواری (قرن یازدهم) و نیز کتاب تحفة الاخیار فی شرح مونس الابرار و الفوائد الدینیة فی الرد علی الحکماء و الصوفیة، هر دو از ملا محمدطاهر قمی (متوفی ۱۰۹۸) اشاره کرد.<ref> آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۴۱۷. - آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۲۰۶ـ۲۰۷. - آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۶، ص۳۳۵ـ۳۳۶. - آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۸، ص۱۰۱.</ref> | ||
← آثار محمدطاهر قمی | ← آثار محمدطاهر قمی | ||
ملا محمدطاهر قمی نیز به پیروی از تبصرة العوام و حدیقة الشیعة ، تصوف را برساخته اهل سنّت میداند. | ملا محمدطاهر قمی نیز به پیروی از تبصرة العوام و حدیقة الشیعة ، تصوف را برساخته اهل سنّت میداند. | ||
به عقیده او ریاضت، اعتقاد به جبر و سماع و بسیاری از اقوال ابن عربی در فتوحات و سرودههای مولوی در مثنوی مغایر با عقاید شیعه است و هیچکدام از صوفیان از مناطق و شهرهای مهم شیعه ( جبل عامل ، حلّه ، سبزوار ، قم و استرآباد ) برنخواستهاند و در این شهرها هرگز خانقاه نبوده است. | به عقیده او ریاضت، اعتقاد به جبر و سماع و بسیاری از اقوال ابن عربی در فتوحات و سرودههای مولوی در مثنوی مغایر با عقاید شیعه است و هیچکدام از صوفیان از مناطق و شهرهای مهم شیعه ( جبل عامل ، حلّه ، سبزوار ، قم و استرآباد ) برنخواستهاند و در این شهرها هرگز خانقاه نبوده است.<ref>محمدطاهر بن محمدحسین قمی، رساله رد صوفیه، ج۱، ص۱۳۴ـ۱۴۳، چاپ حسن اسلامی، در میراث اسلامی ایران، دفتر چهارم، به کوشش رسول جعفریان، قم: کتابخانه آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۶ ش.</ref> | ||
← رسالة الرد علی الصوفیة | ← رسالة الرد علی الصوفیة | ||
از دیگر ردیهها بر صوفیه رسالة الرد علی الصوفیة تألیف ملامطهر بن محمد مقدادی (قرن یازدهم) است. | از دیگر ردیهها بر صوفیه رسالة الرد علی الصوفیة تألیف ملامطهر بن محمد مقدادی (قرن یازدهم) است. | ||
وی در این رساله فتاوی برخی علمای شیعه از جمله محقق سبزواری (متوفی ۱۰۹۰) شیخ علی نقی کمرهای (متوفی ۱۰۳۰)، میر سیداحمد علوی و میرزا رفیعالدین نائینی (متوفی ۱۰۸۱) را علیه صوفیه آورده است. | وی در این رساله فتاوی برخی علمای شیعه از جمله محقق سبزواری (متوفی ۱۰۹۰) شیخ علی نقی کمرهای (متوفی ۱۰۳۰)، میر سیداحمد علوی و میرزا رفیعالدین نائینی (متوفی ۱۰۸۱) را علیه صوفیه آورده است.<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۲۰۹ـ ۲۱۰. - محمد بن محمد میرلوحی سبزواری، سلوة الشیعة وقوه الشریعة، ج۱، ص۳۵۶ـ۳۵۹، چاپ احمد عابدی، در میراث اسلامی ایران، دفتر دوم، به کوشش رسول جعفریان، قم: کتابخانه آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۴ ش.</ref> | ||
← کتاب زینالدین شهید | ← کتاب زینالدین شهید | ||
علی بن محمد بن حسن بن زینالدین شهید (متوفی ۱۱۰۴) نیز السهام المارقة من اغراض الزنادقة نوشت. | علی بن محمد بن حسن بن زینالدین شهید (متوفی ۱۱۰۴) نیز السهام المارقة من اغراض الزنادقة نوشت.<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱۲، ص۲۶۰ـ۲۶۱.</ref> | ||
← کتاب شیخ حرعاملی | ← کتاب شیخ حرعاملی | ||
محمد بن حسن حرّ عاملی (متوفی ۱۱۰۴) الاثنا عشریة فی الرد علی الصوفیة را در این زمینه نوشت. | محمد بن حسن حرّ عاملی (متوفی ۱۱۰۴) الاثنا عشریة فی الرد علی الصوفیة را در این زمینه نوشت. | ||
شیخ حرّ عاملی در این کتاب صوفیه را به جهت اعتقاد به وحدت وجود و اسقاط تکالیف، عدم توجه به معاش و پرداختن به رقص و سماع انکار کرد. | شیخ حرّ عاملی در این کتاب صوفیه را به جهت اعتقاد به وحدت وجود و اسقاط تکالیف، عدم توجه به معاش و پرداختن به رقص و سماع انکار کرد.<ref>محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة، ج۱، ص۵۷ ـ۸۰، قم ۱۴۰۰. - محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة، ج۱، ص۸۸، قم ۱۴۰۰. - محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة، ج۱، ص۹۷، قم ۱۴۰۰. - محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة، ج۱، ص۱۱۷ـ ۱۱۸، قم ۱۴۰۰. - محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة، ج۱، ص۱۲۲ـ۱۲۳، قم ۱۴۰۰. - محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة، ج۱، ص۱۴۷، قم ۱۴۰۰.</ref> | ||
=مدافعان صوفیه= | =مدافعان صوفیه= | ||
البته در دفاع از صوفیه در قرن نیز رسالههایی نوشته شد مثلاً محمدکریم شریف قمی در ۱۰۹۸ کتابی به نام تحفة العشاق و حکیم محمد مؤمن نیز رسالهای به نام تبصرة المؤمنین هر دو در رد تحفة الاخیار نوشتند. | البته در دفاع از صوفیه در قرن نیز رسالههایی نوشته شد مثلاً محمدکریم شریف قمی در ۱۰۹۸ کتابی به نام تحفة العشاق و حکیم محمد مؤمن نیز رسالهای به نام تبصرة المؤمنین هر دو در رد تحفة الاخیار نوشتند.<ref>محمدطاهر بن محمدحسین قمی، مونس الابرار: در رد صوفیان، ج۱، ص۴۲۵، چاپ محمدرضا ارجمند، در میراث اسلامی ایران، دفتر هفتم، به کوشش رسول جعفریان، قم: کتابخانة آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۷ ش.</ref> | ||
=ادامه ردیهنویسی بر علیه صوفیه= | =ادامه ردیهنویسی بر علیه صوفیه= | ||
ردیهنویسی بر صوفیه در قرن دوازدهم و سیزدهم ادامه یافت و در برخی موارد شدت عملهایی نسبت به صوفیان صورت گرفت، از جمله آقامحمدعلی بهبهانی (معروف به کرمانشاهی ، متوفی ۱۲۱۶) که کتاب خیراتیه را در رد صوفیه نوشت و خود موجب تبعید جمعی از صوفیان و قتل معصوم علیشاه در ۱۲۱۲ شد. | ردیهنویسی بر صوفیه در قرن دوازدهم و سیزدهم ادامه یافت و در برخی موارد شدت عملهایی نسبت به صوفیان صورت گرفت، از جمله آقامحمدعلی بهبهانی (معروف به کرمانشاهی ، متوفی ۱۲۱۶) که کتاب خیراتیه را در رد صوفیه نوشت و خود موجب تبعید جمعی از صوفیان و قتل معصوم علیشاه در ۱۲۱۲ شد.<ref>محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۱، ص۱۸۴ـ ۱۸۵، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸). - آقامحمدعلی کرمانشاهی، خیراتیـّه در ابطلال طریقه صوفیّه، ج۱، ص۱۴، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۲.</ref> | ||
از ردیههای دیگر در همین قرن، میتوان از فضایح الصوفیه (قم ۱۴۱۳) اثر محمدجعفر بهبهانی (متوفی ۱۲۵۹)، فرزند آقامحمدعلی بهبهانی، نام برد. | از ردیههای دیگر در همین قرن، میتوان از فضایح الصوفیه (قم ۱۴۱۳) اثر محمدجعفر بهبهانی (متوفی ۱۲۵۹)، فرزند آقامحمدعلی بهبهانی، نام برد. | ||
=کاهش مخالفت با صوفیه= | =کاهش مخالفت با صوفیه= | ||
با وجود این در قرن دوازدهم و سیزدهم برخی از علما، مانند ملاهادی سبزواری (متوفی ۱۲۸۹) و محمدمهدی نراقی (متوفی ۱۲۰۹) و ملااحمد نراقی (متوفی ۱۲۴۴)، به برخی مبانی عرفان و شماری از قدمای صوفیه ــ که به زهد و عبادت مشهور بودند ــ گرایش داشتند و تقریباً از اوایل قرن چهاردهم نیز از شدت مخالفتها کاسته شد، | با وجود این در قرن دوازدهم و سیزدهم برخی از علما، مانند ملاهادی سبزواری (متوفی ۱۲۸۹) و محمدمهدی نراقی (متوفی ۱۲۰۹) و ملااحمد نراقی (متوفی ۱۲۴۴)، به برخی مبانی عرفان و شماری از قدمای صوفیه ــ که به زهد و عبادت مشهور بودند ــ گرایش داشتند و تقریباً از اوایل قرن چهاردهم نیز از شدت مخالفتها کاسته شد، <ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۲۷ـ ۳۳۹، تهران ۱۳۶۲ ش.</ref> هر چند در همین قرن نیز تعدادی ردیه تألیف گردید، که از آن جمله است: البِدعة والتحرَّف ، اثر حاج شیخ جواد خراسانی و کشف الاشتباه در کجروی اصحاب خانقاه در ۱۳۳۶ ش از ذبیحاللّه بن محمدعلی محلاتی (متوفی ۱۴۱۰)<ref>خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۳، ستون ۸۵، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش. - خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۳، ستون ۸۷، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.</ref> و عارف و صوفی چه میگویند؟ از میرزاجواد تهرانی (تهران ۱۳۶۳ ش). | ||
برخی از متشرعان و عالمان همچنان در مخالفت با صوفیان کتاب مینویسند. | برخی از متشرعان و عالمان همچنان در مخالفت با صوفیان کتاب مینویسند. | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۰۷: | ||
اجمالاً با بررسی این کتابها میتوان عوامل اعتراض فقها را نسبت به صوفیه و اختلاف میان آنان را از گذشته تاکنون، در پنج موضوع اصلی خلاصه کرد: | اجمالاً با بررسی این کتابها میتوان عوامل اعتراض فقها را نسبت به صوفیه و اختلاف میان آنان را از گذشته تاکنون، در پنج موضوع اصلی خلاصه کرد: | ||
۱) عدم پایبندی برخی از اهل تصوف به آداب دینی و احکام شرع؛ ۲) ابداع آیینهای عبادی یا رفتارهای اجتماعی و اخلاقی که به زعم فقها یا مخالفت با شریعت است یا حداقل در منابع دینی از آنها خبری نیست، مانند حلقههای ذکر که آدابی خاص دارد؛ ۳) برخی آرا و عقاید اهل عرفان که به نظر فقها و علمای دین ناسازگار با تعالیم دینی است، مانند وحدت وجود که به حلول و اتحاد میانجامد یا عبادت را منتفی میکند و همچنین شطح و طامات؛ ۴) باورداشتن به جنبههای باطنی در دین که در مواردی منجر به تفسیر به رأی میشود | |||
۱) عدم پایبندی برخی از اهل تصوف به آداب دینی و احکام شرع؛ | |||
۲) ابداع آیینهای عبادی یا رفتارهای اجتماعی و اخلاقی که به زعم فقها یا مخالفت با شریعت است یا حداقل در منابع دینی از آنها خبری نیست، مانند حلقههای ذکر که آدابی خاص دارد؛ | |||
۳) برخی آرا و عقاید اهل عرفان که به نظر فقها و علمای دین ناسازگار با تعالیم دینی است، مانند وحدت وجود که به حلول و اتحاد میانجامد یا عبادت را منتفی میکند و همچنین شطح و طامات؛ | |||
۴) باورداشتن به جنبههای باطنی در دین که در مواردی منجر به تفسیر به رأی میشود<ref>حسن طارمی، علامه مجلسی، ج۱، ص۲۱۸، تهران ۱۳۷۵ ش. - حسن طارمی، علامه مجلسی، ج۱، ص۲۲۴ـ ۲۳۷، تهران ۱۳۷۵ ش.</ref> | |||
۵) آرایی که سازگار با مبانی شیعه نیست مانند ادعای ولایت و کرامت برای مشایخ صوفی. | |||
چنین اشکالاتی سبب شده تا برخی فقها از ابتدای شکلگیری تصوف در خصوص ریشههای غیراسلامی یا غیرشیعی تصوف بحثهایی مطرح کنند. | چنین اشکالاتی سبب شده تا برخی فقها از ابتدای شکلگیری تصوف در خصوص ریشههای غیراسلامی یا غیرشیعی تصوف بحثهایی مطرح کنند. | ||
خط ۲۱۴: | خط ۲۲۴: | ||
← مخالفان جدی | ← مخالفان جدی | ||
برخی از فقها اصول و مبانی تصوف را مأخوذ از فلسفه یونان، آیین هندو و رهبانیت مسیحیت و گروهی نیز آن را سرپوشی بر کفر و الحاد دانستهاند. | برخی از فقها اصول و مبانی تصوف را مأخوذ از فلسفه یونان، آیین هندو و رهبانیت مسیحیت و گروهی نیز آن را سرپوشی بر کفر و الحاد دانستهاند.<ref>نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۱، ص۱۸۳ـ۱۸۵، با تعلیقات شهاب الدین مرعشی نجفی، چاپ محمود مرعشی، ج ۱، قم (۱۳۷۷). - محمدجواد بن محسن محولاتی خراسانی، البدعة و التحرف، ج۱، ص۱۹ـ۲۰، یا، آئین تصوف، (تهران، بی تا). - جواد تهرانی، عارف و صوفی چه میگویند؟، ج۱، ص۱۱ـ۳۳، تهران ۱۳۶۳ ش.</ref> | ||
← منتقدان تصوف | ← منتقدان تصوف | ||
گروهی از علما نیز که تحت تأثیر ابن عربی و شارحان او هستند، میان صوفیهای که ملتزم به رعایت ظاهر و باطن شرعاند با آنهایی که آداب و تعالیم غیرشرعی دارند، فرق مینهند. | گروهی از علما نیز که تحت تأثیر ابن عربی و شارحان او هستند، میان صوفیهای که ملتزم به رعایت ظاهر و باطن شرعاند با آنهایی که آداب و تعالیم غیرشرعی دارند، فرق مینهند. | ||
آنها از متقدمان صوفیه به نیکی یاد میکنند ولی با آداب خانقاه نشینی و سلسلههای صوفیانه میانهای ندارند و حتی به دلیل اعتراض به برخی آداب و اعمال سلسلهها از به کار بردن کلمه تصوف پرهیز و از عقاید و آرای متقدمان تعبیر به عرفان میکنند. | آنها از متقدمان صوفیه به نیکی یاد میکنند ولی با آداب خانقاه نشینی و سلسلههای صوفیانه میانهای ندارند و حتی به دلیل اعتراض به برخی آداب و اعمال سلسلهها از به کار بردن کلمه تصوف پرهیز و از عقاید و آرای متقدمان تعبیر به عرفان میکنند.<ref>نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۵، با تعلیقات شهاب الدین مرعشی نجفی، چاپ محمود مرعشی، ج ۱، قم (۱۳۷۷). - محمدباقر مجلسی، عین الحیات، ج۱، ص۴۱۲، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۷۶ ش. - محمدباقر مجلسی، اجوبه، ج۱، ص۲۹ـ ۳۱، در محمدتقی بن مقصود علی مجلسی، رساله تشویق السالکین، (تهران) ۱۳۷۵ ش.</ref> | ||
=نظرات امام خمینی درباره تصوف= | =نظرات امام خمینی درباره تصوف= | ||
به طور کلی تقریباً تمامی فقها و علمای شیعه که در آثارشان گرایشهای عرفانی وجود دارد، از گروهی هستند که تصوف صحیح را میپذیرند. | به طور کلی تقریباً تمامی فقها و علمای شیعه که در آثارشان گرایشهای عرفانی وجود دارد، از گروهی هستند که تصوف صحیح را میپذیرند. | ||
مثلاً در آثار امام خمینی (متوفی ۱۳۶۸ ش) سخنانی در تجلیل از «شیوایی گفتار ارباب تصوف» و استفاده از حقایقی که « اهل کشف و ریاضت » گفتهاند، وجود دارد. | مثلاً در آثار امام خمینی (متوفی ۱۳۶۸ ش) سخنانی در تجلیل از «شیوایی گفتار ارباب تصوف» و استفاده از حقایقی که « اهل کشف و ریاضت » گفتهاند، وجود دارد.<ref>روح اللّه خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ج۱، ص۱۶، (تهران) ۱۳۷۳ ش. - روح اللّه خمینی، لطایف ربّانی حضرت امام خمینی (س)، ج۱، ص۱۱، تهران ۱۳۷۹ ش.</ref> | ||
ایشان همچنین در برخی آثار خود احادیث معصومین را در خصوص تهذیب نفس با احوال و مقامات عرفانی تطبیق داده است | ایشان همچنین در برخی آثار خود احادیث معصومین را در خصوص تهذیب نفس با احوال و مقامات عرفانی تطبیق داده است<ref>روح اللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، ج۱، ص۳۸ـ۳۹، سرّالصلوة (معراج السالکین و صلوة العارفین)، (تهران) ۱۳۷۵ ش. - روح اللّه خمینی، لطایف ربّانی حضرت امام خمینی (س)، ج۱، ص۵۳ ـ۵۵، تهران ۱۳۷۹ ش. - روح اللّه خمینی، لطایف ربّانی حضرت امام خمینی (س)، ج۱، ص۶۵ـ۶۶، تهران ۱۳۷۹ ش.</ref> و عالمانی چون سید بن طاووس و شیخ بهایی و محمدتقی مجلسی را در شمار عرفا دانسته است.<ref> روح اللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، سرّالصلوة (معراج السالکین و صلوة العارفین)، ، ص ۴۰، (تهران) ۱۳۷۵ ش.</ref> | ||
در عین حال، خمینی از صوفیه، از آن جهت که فقط به امور باطنی دین توجه دارند و به جهات سیاسی و اجتماعی آن بیتوجهاند، انتقاد کرده است. | در عین حال، خمینی از صوفیه، از آن جهت که فقط به امور باطنی دین توجه دارند و به جهات سیاسی و اجتماعی آن بیتوجهاند، انتقاد کرده است.<ref> روح اللّه خمینی، صحیفه نور، ج۲، ص۲۲۴، تهران ۱۳۶۱ ش.</ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |