تصوف و شیعه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۷۶۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ مارس ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵۴: خط ۱۵۴:


محمدتقی مجلسی (متوفی ۱۰۷۰) از دیگر علمای قرن یازدهم است، که گفته شده تحت تأثیر تصوف بود و ازاین‌رو برخی از او انتقاد کرده‌اند.
محمدتقی مجلسی (متوفی ۱۰۷۰) از دیگر علمای قرن یازدهم است، که گفته شده تحت تأثیر تصوف بود و ازاین‌رو برخی از او انتقاد کرده‌اند.
در این باره نوشته‌اند که وی در اوایل جوانی با صوفیه ارتباط داشت و حتی به چله‌نشینی و خلوت و ذکر علاقه نشان می‌داد. [۷۱][۷۲][۷۳]
در این باره نوشته‌اند که وی در اوایل جوانی با صوفیه ارتباط داشت و حتی به چله‌نشینی و خلوت و ذکر علاقه نشان می‌داد.<ref>محمدمعصوم بن زین‌ العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۱، ص۲۶۹ـ۲۷۰، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸). - محمدمعصوم بن زین‌ العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۱، ص۲۸۴، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸). - عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۲۵۹ـ۲۶۰، تهران ۱۳۶۲ ش.</ref>
در عین حال، در آثار او مطالبی در نقد و رد برخی عقاید و رفتارهای صوفیه وجود دارد. [۷۴]
در عین حال، در آثار او مطالبی در نقد و رد برخی عقاید و رفتارهای صوفیه وجود دارد.<ref>محمدتقی مجلسی، لوامع صاحبقرانی المشتهر بشرح الفقیه، ج۳، ص۴۳ـ ۴۴، ج ۳، قم ۱۳۷۴ ش.</ref>


← نظر محمدباقر مجلسی
← نظر محمدباقر مجلسی


پسر محمدتقی مجلسی، ملا محمدباقر مجلسی (متوفی ۱۱۱۰)، نیز که گرایش‌ها و سلوک عرفانی او را تصدیق کرده، در رساله سیر و سلوک ــ باب دوم رساله اعتقادات ــ، [۷۵] گفته است که برخی مراودات پدرش با صوفیان برای جلب ایشان به حق بوده است.
پسر محمدتقی مجلسی، ملا محمدباقر مجلسی (متوفی ۱۱۱۰)، نیز که گرایش‌ها و سلوک عرفانی او را تصدیق کرده، در رساله سیر و سلوک ــ باب دوم رساله اعتقادات ــ، <ref>محمدباقر مجلسی، رساله سیر و سلوک، ج۱، ص۱۶۴، ترجمه ابوالقاسم یزدی، چاپ غلامحسین حجتی نیا، در کیهان اندیشه، ش ۵۸ (بهمن و اسفند ۱۳۷۳).</ref> گفته است که برخی مراودات پدرش با صوفیان برای جلب ایشان به حق بوده است.
به نظر می‌رسد ملا محمدباقر مجلسی نیز‌ به‌طور کلی با تصوف مخالف نبود و میان کسانی مانند ابن طاووس حلّی و ابن فهد حلّی و شهید ثانی و شیخ صفی‌الدین اردبیلی که گفته شده است به تصوف شهرت دارند و پس از تحصیل علوم دینی به طریق ریاضت و عبادت پرداخته و متابعت شریعت کرده و بدعتی مرتکب نشده‌اند با صوفیه‌ای که بدعت در دین آورده و با ائمه به معارضه پرداخته‌اند، فرق نهاده و گروه اول را از زمره عباد و زهاد و بر طریقه حق دانسته است. [۷۶][۷۷]
به نظر می‌رسد ملا محمدباقر مجلسی نیز‌ به‌طور کلی با تصوف مخالف نبود و میان کسانی مانند ابن طاووس حلّی و ابن فهد حلّی و شهید ثانی و شیخ صفی‌الدین اردبیلی که گفته شده است به تصوف شهرت دارند و پس از تحصیل علوم دینی به طریق ریاضت و عبادت پرداخته و متابعت شریعت کرده و بدعتی مرتکب نشده‌اند با صوفیه‌ای که بدعت در دین آورده و با ائمه به معارضه پرداخته‌اند، فرق نهاده و گروه اول را از زمره عباد و زهاد و بر طریقه حق دانسته است.<ref>محمدباقر مجلسی، عین الحیات، ج۱، ص۴۱۲، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۷۶ ش. - حسن طارمی، علامه مجلسی، ج۱، ص۲۳۷ـ ۲۳۸، تهران ۱۳۷۵ ش.</ref>


← تأثیر حمایت علما از تصوف
← تأثیر حمایت علما از تصوف
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
=آثار در نقد صوفیه=
=آثار در نقد صوفیه=


از جمله ردیه‌هایی که بر صوفیه نوشته شد می‌توان به کتاب کفایة المهتدی فی معرفة المهدی از محمد بن محمد موسوی معروف به میرلوحی سبزواری (قرن یازدهم) و نیز کتاب تحفة الاخیار فی شرح مونس الابرار و الفوائد الدینیة فی الرد علی الحکماء و الصوفیة، هر دو از ملا محمدطاهر قمی (متوفی ۱۰۹۸) اشاره کرد. [۷۸][۷۹][۸۰][۸۱]
از جمله ردیه‌هایی که بر صوفیه نوشته شد می‌توان به کتاب کفایة المهتدی فی معرفة المهدی از محمد بن محمد موسوی معروف به میرلوحی سبزواری (قرن یازدهم) و نیز کتاب تحفة الاخیار فی شرح مونس الابرار و الفوائد الدینیة فی الرد علی الحکماء و الصوفیة، هر دو از ملا محمدطاهر قمی (متوفی ۱۰۹۸) اشاره کرد.<ref> آقابزرگ طهرانی، الذریعة‌ الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۴۱۷. - آقابزرگ طهرانی، الذریعة‌ الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۲۰۶ـ۲۰۷. - آقابزرگ طهرانی، الذریعة‌ الی تصانیف الشیعة، ج۱۶، ص۳۳۵ـ۳۳۶. - آقابزرگ طهرانی، الذریعة‌ الی تصانیف الشیعة، ج۱۸، ص۱۰۱.</ref>


← آثار محمدطاهر قمی
← آثار محمدطاهر قمی


ملا محمدطاهر قمی نیز به پیروی از تبصرة العوام و حدیقة الشیعة ، تصوف را برساخته اهل سنّت می‌داند.
ملا محمدطاهر قمی نیز به پیروی از تبصرة العوام و حدیقة الشیعة ، تصوف را برساخته اهل سنّت می‌داند.
به عقیده او ریاضت، اعتقاد به جبر و سماع و بسیاری از اقوال ابن عربی در فتوحات و سروده‌های مولوی در مثنوی مغایر با عقاید شیعه است و هیچ‌کدام از صوفیان از مناطق و شهرهای مهم شیعه ( جبل عامل ، حلّه ، سبزوار ، قم و استرآباد ) برنخواسته‌اند و در این شهرها هرگز خانقاه نبوده است. [۸۲]
به عقیده او ریاضت، اعتقاد به جبر و سماع و بسیاری از اقوال ابن عربی در فتوحات و سروده‌های مولوی در مثنوی مغایر با عقاید شیعه است و هیچ‌کدام از صوفیان از مناطق و شهرهای مهم شیعه ( جبل عامل ، حلّه ، سبزوار ، قم و استرآباد ) برنخواسته‌اند و در این شهرها هرگز خانقاه نبوده است.<ref>محمدطاهر بن محمدحسین قمی، رساله رد صوفیه، ج۱، ص۱۳۴ـ۱۴۳، چاپ حسن اسلامی، در میراث اسلامی ایران، دفتر چهارم، به کوشش رسول جعفریان، قم: کتابخانه آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۶ ش.</ref>


← رسالة الرد علی الصوفیة
← رسالة الرد علی الصوفیة


از دیگر ردیه‌ها بر صوفیه رسالة الرد علی الصوفیة تألیف ملامطهر بن محمد مقدادی (قرن یازدهم) است.
از دیگر ردیه‌ها بر صوفیه رسالة الرد علی الصوفیة تألیف ملامطهر بن محمد مقدادی (قرن یازدهم) است.
وی در این رساله فتاوی برخی علمای شیعه از جمله محقق سبزواری (متوفی ۱۰۹۰) شیخ علی نقی کمره‌ای (متوفی ۱۰۳۰)، میر سیداحمد علوی و میرزا رفیع‌الدین نائینی (متوفی ۱۰۸۱) را علیه صوفیه آورده است. [۸۳][۸۴]
وی در این رساله فتاوی برخی علمای شیعه از جمله محقق سبزواری (متوفی ۱۰۹۰) شیخ علی نقی کمره‌ای (متوفی ۱۰۳۰)، میر سیداحمد علوی و میرزا رفیع‌الدین نائینی (متوفی ۱۰۸۱) را علیه صوفیه آورده است.<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعة‌ الی تصانیف الشیعة، ج۱۰، ص۲۰۹ـ ۲۱۰. - محمد بن محمد میرلوحی سبزواری، سلوة الشیعة وقوه الشریعة، ج۱، ص۳۵۶ـ۳۵۹، چاپ احمد عابدی، در میراث اسلامی ایران، دفتر دوم، به کوشش رسول جعفریان، قم: کتابخانه آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۴ ش.</ref>


← کتاب زین‌الدین شهید
← کتاب زین‌الدین شهید


علی بن محمد بن حسن بن زین‌الدین شهید (متوفی ۱۱۰۴) نیز السهام المارقة من اغراض الزنادقة نوشت. [۸۵]
علی بن محمد بن حسن بن زین‌الدین شهید (متوفی ۱۱۰۴) نیز السهام المارقة من اغراض الزنادقة نوشت.<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعة‌ الی تصانیف الشیعة، ج۱۲، ص۲۶۰ـ۲۶۱.</ref>


← کتاب شیخ حرعاملی
← کتاب شیخ حرعاملی


محمد بن حسن حرّ عاملی (متوفی ۱۱۰۴) الاثنا عشریة فی الرد علی الصوفیة را در این زمینه نوشت.
محمد بن حسن حرّ عاملی (متوفی ۱۱۰۴) الاثنا عشریة فی الرد علی الصوفیة را در این زمینه نوشت.
شیخ حرّ عاملی در این کتاب صوفیه را به جهت اعتقاد به وحدت وجود و اسقاط تکالیف، عدم توجه به معاش و پرداختن به رقص و سماع انکار کرد. [۸۶][۸۷][۸۸][۸۹][۹۰][۹۱]
شیخ حرّ عاملی در این کتاب صوفیه را به جهت اعتقاد به وحدت وجود و اسقاط تکالیف، عدم توجه به معاش و پرداختن به رقص و سماع انکار کرد.<ref>محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة، ج۱، ص۵۷ ـ۸۰، قم ۱۴۰۰. - محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة، ج۱، ص۸۸، قم ۱۴۰۰. - محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة، ج۱، ص۹۷، قم ۱۴۰۰. - محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة، ج۱، ص۱۱۷ـ ۱۱۸، قم ۱۴۰۰. - محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة، ج۱، ص۱۲۲ـ۱۲۳، قم ۱۴۰۰. - محمد بن حسن حرّ عاملی، رسالة الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة، ج۱، ص۱۴۷، قم ۱۴۰۰.</ref>


=مدافعان صوفیه=
=مدافعان صوفیه=


البته در دفاع از صوفیه در قرن نیز رساله‌هایی نوشته شد مثلاً محمدکریم شریف قمی در ۱۰۹۸ کتابی به نام تحفة العشاق و حکیم محمد مؤمن نیز رساله‌ای به نام تبصرة المؤمنین هر دو در رد تحفة الاخیار نوشتند.[۹۲]
البته در دفاع از صوفیه در قرن نیز رساله‌هایی نوشته شد مثلاً محمدکریم شریف قمی در ۱۰۹۸ کتابی به نام تحفة العشاق و حکیم محمد مؤمن نیز رساله‌ای به نام تبصرة المؤمنین هر دو در رد تحفة الاخیار نوشتند.<ref>محمدطاهر بن محمدحسین قمی، مونس الابرار: در رد صوفیان، ج۱، ص۴۲۵، چاپ محمدرضا ارجمند، در میراث اسلامی ایران، دفتر هفتم، به کوشش رسول جعفریان، قم: کتابخانة آیة اللّه العظمی مرعشی نجفی، ۱۳۷۷ ش.</ref>


=ادامه ردیه‌نویسی بر علیه صوفیه=
=ادامه ردیه‌نویسی بر علیه صوفیه=


ردیه‌‌نویسی بر صوفیه در قرن دوازدهم و سیزدهم ادامه یافت و در برخی موارد شدت عمل‌هایی نسبت به صوفیان صورت گرفت، از جمله آقامحمدعلی بهبهانی  (معروف به کرمانشاهی ، متوفی ۱۲۱۶) که کتاب خیراتیه را در رد صوفیه نوشت و خود موجب تبعید جمعی از صوفیان و قتل معصوم علیشاه در ۱۲۱۲ شد.[۹۳][۹۴]
ردیه‌‌نویسی بر صوفیه در قرن دوازدهم و سیزدهم ادامه یافت و در برخی موارد شدت عمل‌هایی نسبت به صوفیان صورت گرفت، از جمله آقامحمدعلی بهبهانی  (معروف به کرمانشاهی ، متوفی ۱۲۱۶) که کتاب خیراتیه را در رد صوفیه نوشت و خود موجب تبعید جمعی از صوفیان و قتل معصوم علیشاه در ۱۲۱۲ شد.<ref>محمدمعصوم بن زین‌ العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۱، ص۱۸۴ـ ۱۸۵، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸). - آقامحمدعلی کرمانشاهی، خیراتیـّه در ابطلال طریقه صوفیّه، ج۱، ص۱۴، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۲.</ref>
از ردیه‌های دیگر در همین قرن، می‌توان از فضایح الصوفیه (قم ۱۴۱۳) اثر محمدجعفر بهبهانی (متوفی ۱۲۵۹)، فرزند آقامحمدعلی بهبهانی، نام برد.
از ردیه‌های دیگر در همین قرن، می‌توان از فضایح الصوفیه (قم ۱۴۱۳) اثر محمدجعفر بهبهانی (متوفی ۱۲۵۹)، فرزند آقامحمدعلی بهبهانی، نام برد.


=کاهش مخالفت با صوفیه=
=کاهش مخالفت با صوفیه=


با وجود این در قرن دوازدهم و سیزدهم برخی از علما، مانند ملاهادی سبزواری (متوفی ۱۲۸۹) و محمدمهدی نراقی (متوفی ۱۲۰۹) و ملااحمد نراقی (متوفی ۱۲۴۴)، به برخی مبانی عرفان و شماری از قدمای صوفیه ــ که به زهد و عبادت مشهور بودند ــ گرایش داشتند و تقریباً از اوایل قرن چهاردهم نیز از شدت مخالفت‌ها کاسته شد، [۹۵] هر چند در همین قرن نیز تعدادی ردیه تألیف گردید، که از آن جمله است: البِدعة والتحرَّف ، اثر حاج شیخ جواد خراسانی و کشف الاشتباه در کجروی اصحاب خانقاه در ۱۳۳۶ ش از ذبیح‌اللّه بن محمدعلی محلاتی (متوفی ۱۴۱۰) [۹۶][۹۷] و عارف و صوفی چه می‌گویند؟ از میرزاجواد تهرانی (تهران ۱۳۶۳ ش).
با وجود این در قرن دوازدهم و سیزدهم برخی از علما، مانند ملاهادی سبزواری (متوفی ۱۲۸۹) و محمدمهدی نراقی (متوفی ۱۲۰۹) و ملااحمد نراقی (متوفی ۱۲۴۴)، به برخی مبانی عرفان و شماری از قدمای صوفیه ــ که به زهد و عبادت مشهور بودند ــ گرایش داشتند و تقریباً از اوایل قرن چهاردهم نیز از شدت مخالفت‌ها کاسته شد، <ref>عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۳۲۷ـ ۳۳۹، تهران ۱۳۶۲ ش.</ref> هر چند در همین قرن نیز تعدادی ردیه تألیف گردید، که از آن جمله است: البِدعة والتحرَّف ، اثر حاج شیخ جواد خراسانی و کشف الاشتباه در کجروی اصحاب خانقاه در ۱۳۳۶ ش از ذبیح‌اللّه بن محمدعلی محلاتی (متوفی ۱۴۱۰)<ref>خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۳، ستون ۸۵، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش. - خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۳، ستون ۸۷، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.</ref> و عارف و صوفی چه می‌گویند؟ از میرزاجواد تهرانی (تهران ۱۳۶۳ ش).
برخی از متشرعان و عالمان هم‌چنان در مخالفت با صوفیان کتاب می‌نویسند.
برخی از متشرعان و عالمان هم‌چنان در مخالفت با صوفیان کتاب می‌نویسند.


خط ۲۰۷: خط ۲۰۷:


اجمالاً با بررسی این کتاب‌ها می‌توان عوامل اعتراض فقها را نسبت به صوفیه و اختلاف میان آنان را از گذشته تاکنون، در پنج موضوع اصلی خلاصه کرد:
اجمالاً با بررسی این کتاب‌ها می‌توان عوامل اعتراض فقها را نسبت به صوفیه و اختلاف میان آنان را از گذشته تاکنون، در پنج موضوع اصلی خلاصه کرد:
۱) عدم پای‌بندی برخی از اهل تصوف به آداب دینی و احکام شرع؛ ۲) ابداع آیین‌های عبادی یا رفتارهای اجتماعی و اخلاقی که به زعم فقها یا مخالفت با شریعت است یا حداقل در منابع دینی از آن‌ها خبری نیست، مانند حلقه‌های ذکر که آدابی خاص دارد؛ ۳) برخی آرا و عقاید اهل عرفان که به نظر فقها و علمای دین ناسازگار با تعالیم دینی است، مانند وحدت وجود که به حلول و اتحاد می‌انجامد یا عبادت را منتفی می‌کند و هم‌چنین شطح و طامات؛ ۴) باورداشتن به جنبه‌های باطنی در دین که در مواردی منجر به تفسیر به رأی می‌شود [۹۸][۹۹]۵) آرایی که سازگار با مبانی شیعه نیست مانند ادعای ولایت و کرامت برای مشایخ صوفی.
 
۱) عدم پای‌بندی برخی از اهل تصوف به آداب دینی و احکام شرع؛
 
۲) ابداع آیین‌های عبادی یا رفتارهای اجتماعی و اخلاقی که به زعم فقها یا مخالفت با شریعت است یا حداقل در منابع دینی از آن‌ها خبری نیست، مانند حلقه‌های ذکر که آدابی خاص دارد؛  
 
۳) برخی آرا و عقاید اهل عرفان که به نظر فقها و علمای دین ناسازگار با تعالیم دینی است، مانند وحدت وجود که به حلول و اتحاد می‌انجامد یا عبادت را منتفی می‌کند و هم‌چنین شطح و طامات؛
 
۴) باورداشتن به جنبه‌های باطنی در دین که در مواردی منجر به تفسیر به رأی می‌شود<ref>حسن طارمی، علامه مجلسی، ج۱، ص۲۱۸، تهران ۱۳۷۵ ش. - حسن طارمی، علامه مجلسی، ج۱، ص۲۲۴ـ ۲۳۷، تهران ۱۳۷۵ ش.</ref>
 
۵) آرایی که سازگار با مبانی شیعه نیست مانند ادعای ولایت و کرامت برای مشایخ صوفی.
 
چنین اشکالاتی سبب شده تا برخی فقها از ابتدای شکل‌گیری تصوف در خصوص ریشه‌های غیراسلامی یا غیرشیعی تصوف بحث‌هایی مطرح کنند.
چنین اشکالاتی سبب شده تا برخی فقها از ابتدای شکل‌گیری تصوف در خصوص ریشه‌های غیراسلامی یا غیرشیعی تصوف بحث‌هایی مطرح کنند.


خط ۲۱۴: خط ۲۲۴:
← مخالفان جدی
← مخالفان جدی


برخی از فقها اصول و مبانی تصوف را مأخوذ از فلسفه یونان، آیین هندو و رهبانیت مسیحیت و گروهی نیز آن را سرپوشی بر کفر و الحاد دانسته‌اند. [۱۰۰][۱۰۱][۱۰۲]
برخی از فقها اصول و مبانی تصوف را مأخوذ از فلسفه یونان، آیین هندو و رهبانیت مسیحیت و گروهی نیز آن را سرپوشی بر کفر و الحاد دانسته‌اند.<ref>نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۱، ص۱۸۳ـ۱۸۵، با تعلیقات شهاب الدین مرعشی نجفی، چاپ محمود مرعشی، ج ۱، قم (۱۳۷۷). - محمدجواد بن محسن محولاتی خراسانی، البدعة و التحرف، ج۱، ص۱۹ـ۲۰، یا، آئین تصوف، (تهران، بی تا). - جواد تهرانی، عارف و صوفی چه میگویند؟، ج۱، ص۱۱ـ۳۳، تهران ۱۳۶۳ ش.</ref>


← منتقدان تصوف
← منتقدان تصوف


گروهی از علما نیز که تحت تأثیر ابن عربی و شارحان او هستند، میان صوفیه‌ای که ملتزم به رعایت ظاهر و باطن شرع‌اند با آن‌هایی که آداب و تعالیم غیرشرعی دارند، فرق می‌نهند.
گروهی از علما نیز که تحت تأثیر ابن عربی و شارحان او هستند، میان صوفیه‌ای که ملتزم به رعایت ظاهر و باطن شرع‌اند با آن‌هایی که آداب و تعالیم غیرشرعی دارند، فرق می‌نهند.
آنها از متقدمان صوفیه به نیکی یاد می‌کنند ولی با آداب خانقاه نشینی و سلسله‌های صوفیانه میانه‌ای ندارند و حتی به دلیل اعتراض به برخی آداب و اعمال سلسله‌ها از به کار بردن کلمه تصوف پرهیز و از عقاید و آرای متقدمان تعبیر به عرفان می‌کنند. [۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵]
آنها از متقدمان صوفیه به نیکی یاد می‌کنند ولی با آداب خانقاه نشینی و سلسله‌های صوفیانه میانه‌ای ندارند و حتی به دلیل اعتراض به برخی آداب و اعمال سلسله‌ها از به کار بردن کلمه تصوف پرهیز و از عقاید و آرای متقدمان تعبیر به عرفان می‌کنند.<ref>نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۲، ص۵، با تعلیقات شهاب الدین مرعشی نجفی، چاپ محمود مرعشی، ج ۱، قم (۱۳۷۷). - محمدباقر مجلسی، عین الحیات، ج۱، ص۴۱۲، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۷۶ ش. - محمدباقر مجلسی، اجوبه، ج۱، ص۲۹ـ ۳۱، در محمدتقی بن مقصود علی مجلسی، رساله تشویق السالکین، (تهران) ۱۳۷۵ ش.</ref>


=نظرات امام خمینی درباره تصوف=
=نظرات امام خمینی درباره تصوف=


به طور کلی تقریباً تمامی فقها و علمای شیعه که در آثارشان گرایش‌های عرفانی وجود دارد، از گروهی هستند که تصوف صحیح را می‌پذیرند.
به طور کلی تقریباً تمامی فقها و علمای شیعه که در آثارشان گرایش‌های عرفانی وجود دارد، از گروهی هستند که تصوف صحیح را می‌پذیرند.
مثلاً در آثار امام خمینی (متوفی ۱۳۶۸ ش) سخنانی در تجلیل از «شیوایی گفتار ارباب تصوف» و استفاده از حقایقی که « اهل کشف و ریاضت » گفته‌اند، وجود دارد.[۱۰۶][۱۰۷]
مثلاً در آثار امام خمینی (متوفی ۱۳۶۸ ش) سخنانی در تجلیل از «شیوایی گفتار ارباب تصوف» و استفاده از حقایقی که « اهل کشف و ریاضت » گفته‌اند، وجود دارد.<ref>روح اللّه خمینی، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ج۱، ص۱۶، (تهران) ۱۳۷۳ ش. - روح اللّه خمینی، لطایف ربّانی حضرت امام خمینی (س)، ج۱، ص۱۱، تهران ۱۳۷۹ ش.</ref>
ایشان هم‌چنین در برخی آثار خود احادیث معصومین را در خصوص تهذیب نفس با احوال و مقامات عرفانی تطبیق داده است [۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰] و عالمانی چون سید بن طاووس و شیخ بهایی و محمدتقی مجلسی را در شمار عرفا دانسته است. [۱۱۱]
ایشان هم‌چنین در برخی آثار خود احادیث معصومین را در خصوص تهذیب نفس با احوال و مقامات عرفانی تطبیق داده است<ref>روح اللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، ج۱، ص۳۸ـ۳۹، سرّالصلوة (معراج السالکین و صلوة العارفین)، (تهران) ۱۳۷۵ ش. - روح اللّه خمینی، لطایف ربّانی حضرت امام خمینی (س)، ج۱، ص۵۳ ـ۵۵، تهران ۱۳۷۹ ش. - روح اللّه خمینی، لطایف ربّانی حضرت امام خمینی (س)، ج۱، ص۶۵ـ۶۶، تهران ۱۳۷۹ ش.</ref> و عالمانی چون سید بن طاووس و شیخ بهایی و محمدتقی مجلسی را در شمار عرفا دانسته است.<ref> روح اللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، سرّالصلوة (معراج السالکین و صلوة العارفین)، ، ص ۴۰، (تهران) ۱۳۷۵ ش.</ref>
در عین حال، خمینی از صوفیه، از آن جهت که فقط به امور باطنی دین توجه دارند و به جهات سیاسی و اجتماعی آن بی‌توجه‌اند، انتقاد کرده است. [۱۱۲]
در عین حال، خمینی از صوفیه، از آن جهت که فقط به امور باطنی دین توجه دارند و به جهات سیاسی و اجتماعی آن بی‌توجه‌اند، انتقاد کرده است.<ref> روح اللّه خمینی، صحیفه نور، ج۲، ص۲۲۴، تهران ۱۳۶۱ ش.</ref>


=پانویس=
=پانویس=