confirmed
۵٬۸۳۵
ویرایش
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
=ادّله قرآنی و روایی جامعیّت قرآن= | =ادّله قرآنی و روایی جامعیّت قرآن= | ||
اگرچه اصطلاح «جامعیّت قرآن» به طور مستقیم در آیات قرآن استعمال نشده امّا مفسّران با استناد به آیات بیانگر قلمرو موضوعی قرآن، به بررسی و تحلیل جامعیّت قرآن پرداخته اند. در روایات و اخبار نیز همچون قرآن اصطلاح «جامعیّت قرآن» کاربردی نداشته و الفاظی مانند جمع و مشتقات آن مانند جمیع و جوامع آمده است که عالمان و دانشمندان اسلامی از آن جامعیّت قرآن را استنباط کرده اند. | اگرچه اصطلاح «جامعیّت قرآن» به طور مستقیم در آیات قرآن استعمال نشده امّا مفسّران با استناد به آیات بیانگر قلمرو موضوعی قرآن، به بررسی و تحلیل جامعیّت قرآن پرداخته اند. در روایات و اخبار نیز همچون قرآن اصطلاح «جامعیّت قرآن» کاربردی نداشته و الفاظی مانند جمع و مشتقات آن مانند جمیع و جوامع آمده است که عالمان و دانشمندان اسلامی از آن جامعیّت قرآن را استنباط کرده اند. | ||
=ادلّه قرآنی جامعیّت قرآن= | |||
عموم دانشمندان و عالمان اسلامی متقدّم و متأخّر با استناد به آیاتی از قرآن به اثبات جامعیّت قرآن پرداخته و به تعبیری، اصل جامعیّت قرآن مورد پذیرش همگان است. این آیات را می¬توان به موارد زیر تقسیم کرد: | عموم دانشمندان و عالمان اسلامی متقدّم و متأخّر با استناد به آیاتی از قرآن به اثبات جامعیّت قرآن پرداخته و به تعبیری، اصل جامعیّت قرآن مورد پذیرش همگان است. این آیات را می¬توان به موارد زیر تقسیم کرد: | ||
آیاتی که قرآن را با عباراتی نظیر «تبیان لکل شیء»، «کتاب مفصّل » و « تفصیل لکل شیء»، توصیف کرده است. مانند آیات ﴿...نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍوَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِين﴾ (نحل:89)؛... ما قرآن را كه بيانگر هر چيز و هدايت و رحمت و مژدهاى براى تسليمشدگان در برابر حق بود بر تو نازل كرديم تا بر ستم ستمگران و اسلام تسليمشدگان گواه باشى، ﴿ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتابَ مُفَصَّلا...﴾ (انعام: 114)؛ با اين وصف، آيا داورى جز خدا بجويم؟ در حالىكه اوست كه اين كتاب را به سوى شما فروفرستاده است؛ كتابى كه احكام و معارف آن به روشنى بيان شده است، ﴿لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ ما كانَ حَدِيثاً يُفْتَرى وَ لكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُون﴾ (یوسف: 111)؛ به يقين در سرگذشت يوسف و برادرانش، براى خردمندان درس عبرتى است. اين داستان داستانى بافته شده نيست، بلكه تصديقكننده تورات است كه پيش از قرآن بوده، و روشنگر همه امور دينى مردم است و رهنمود و رحمتى است براى مردمى كه ايمان مىآورند. | آیاتی که قرآن را با عباراتی نظیر «تبیان لکل شیء»، «کتاب مفصّل » و « تفصیل لکل شیء»، توصیف کرده است. مانند آیات ﴿...نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍوَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِين﴾ (نحل:89)؛... ما قرآن را كه بيانگر هر چيز و هدايت و رحمت و مژدهاى براى تسليمشدگان در برابر حق بود بر تو نازل كرديم تا بر ستم ستمگران و اسلام تسليمشدگان گواه باشى، ﴿ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتابَ مُفَصَّلا...﴾ (انعام: 114)؛ با اين وصف، آيا داورى جز خدا بجويم؟ در حالىكه اوست كه اين كتاب را به سوى شما فروفرستاده است؛ كتابى كه احكام و معارف آن به روشنى بيان شده است، ﴿لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ ما كانَ حَدِيثاً يُفْتَرى وَ لكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُون﴾ (یوسف: 111)؛ به يقين در سرگذشت يوسف و برادرانش، براى خردمندان درس عبرتى است. اين داستان داستانى بافته شده نيست، بلكه تصديقكننده تورات است كه پيش از قرآن بوده، و روشنگر همه امور دينى مردم است و رهنمود و رحمتى است براى مردمى كه ايمان مىآورند. | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۳: | ||
علامه طباطبایی(ره) در دلالت کتاب مبین به لوح محفوظ می نویسد:« از[آيه 12: سوره حدید] چنين برمىآيد كه نسبت كتاب مبين به حوادث خارجى نسبت خطوط برنامه عمل است به خود عمل. از آيات ﴿وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِين﴾ (یونس: 61)؛ و هموزن ذرّهاى نه در زمين و نه در آسمان از پروردگار تو پنهان نمىماند، و چيزى كوچكتر از ذرّه و بزرگتر از آن نيست مگر اينكه در كتابى روشن محفوظ است، ﴿ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِين ﴾ (سبأ: 3)؛ ولى بدانيد كه هموزن ذرّهاى، نه در آسمانها و نه در زمين، از ديد پروردگار من دور نمىماند، و كوچكتر از آن و بزرگتر از آن چيزى نيست مگر اينكه در كتابى روشنگر ثبت شده است، و ﴿ قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي فِي كِتابٍ لا يَضِلُّ رَبِّي وَ لا يَنْسى ﴾ (طه: 52)؛ گفت: علم آن نزد پروردگار من است. اين علمى است كه در كتابى گسترده و فراگير ثبت شده است، همچنین مفسّران درباره واژۀ «کتاب» در این آیه ﴿... ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ ...﴾، اختلاف نظر دارند؛ عدّه¬ای آن را به لوح محفوظ، گروهی به قرآن، برخی نیز به کتاب طبیعت و جهان تفسیر کرده¬اند (طبرسی،1372، ج4: ص462؛ قرشی، 1375، ج3: ص216). قراین متعدّدی دلالت دارد که در این آیه، مراد از واژه کتاب، قرآن است. به قرینه مضمون آيه ﴿وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء﴾، این معنا افاده شود که مراد از کتاب، قرآن است (طباطبایی،1374، ج7: ص115). به علاوه اینکه وقتی که الف ولام بر اسم مفردی داخل شود به معهود سابق (سیاق آیه قبل) باز می¬گردد و در آن سخن از کتاب نزد مسلمانان یعنی قرآن دارد. بنابراین مراد از کتاب با توجه به سیاق آیه قبل، قرآن است (فخر رازی،1420، ج12: ص526). | علامه طباطبایی(ره) در دلالت کتاب مبین به لوح محفوظ می نویسد:« از[آيه 12: سوره حدید] چنين برمىآيد كه نسبت كتاب مبين به حوادث خارجى نسبت خطوط برنامه عمل است به خود عمل. از آيات ﴿وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِين﴾ (یونس: 61)؛ و هموزن ذرّهاى نه در زمين و نه در آسمان از پروردگار تو پنهان نمىماند، و چيزى كوچكتر از ذرّه و بزرگتر از آن نيست مگر اينكه در كتابى روشن محفوظ است، ﴿ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِين ﴾ (سبأ: 3)؛ ولى بدانيد كه هموزن ذرّهاى، نه در آسمانها و نه در زمين، از ديد پروردگار من دور نمىماند، و كوچكتر از آن و بزرگتر از آن چيزى نيست مگر اينكه در كتابى روشنگر ثبت شده است، و ﴿ قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي فِي كِتابٍ لا يَضِلُّ رَبِّي وَ لا يَنْسى ﴾ (طه: 52)؛ گفت: علم آن نزد پروردگار من است. اين علمى است كه در كتابى گسترده و فراگير ثبت شده است، همچنین مفسّران درباره واژۀ «کتاب» در این آیه ﴿... ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ ...﴾، اختلاف نظر دارند؛ عدّه¬ای آن را به لوح محفوظ، گروهی به قرآن، برخی نیز به کتاب طبیعت و جهان تفسیر کرده¬اند (طبرسی،1372، ج4: ص462؛ قرشی، 1375، ج3: ص216). قراین متعدّدی دلالت دارد که در این آیه، مراد از واژه کتاب، قرآن است. به قرینه مضمون آيه ﴿وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء﴾، این معنا افاده شود که مراد از کتاب، قرآن است (طباطبایی،1374، ج7: ص115). به علاوه اینکه وقتی که الف ولام بر اسم مفردی داخل شود به معهود سابق (سیاق آیه قبل) باز می¬گردد و در آن سخن از کتاب نزد مسلمانان یعنی قرآن دارد. بنابراین مراد از کتاب با توجه به سیاق آیه قبل، قرآن است (فخر رازی،1420، ج12: ص526). | ||
=ادّلۀ روایی جامعیّت قرآن= | |||
قرآن پژوهان و مفسّران گاهی نیز به نقل روایات و اخبار وارده درباره جامعیّت قرآن پرداخته¬اند.روایات منقوله در این حوزه را می توان به موارد زیر خلاصه کرد: | قرآن پژوهان و مفسّران گاهی نیز به نقل روایات و اخبار وارده درباره جامعیّت قرآن پرداخته¬اند.روایات منقوله در این حوزه را می توان به موارد زیر خلاصه کرد: | ||
روایاتی که قرآن را جامع تمام علوم و فنون و احتیاجات انسان معرفی می کند | روایاتی که قرآن را جامع تمام علوم و فنون و احتیاجات انسان معرفی می کند |