۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[حضرت محمد (ص)' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== حدود جزیرة العرب == | == حدود جزیرة العرب == | ||
در حدود این شبه جزیره اختلاف است، بعضی آن را از بحر فارس، از | در حدود این شبه جزیره اختلاف است، بعضی آن را از بحر فارس، از آبادان که مصب رودخانه دجله، در دریاست تا [[بحرین]] و از آنجا تا [[عمان]] و سواحل عمره و [[حضرموت]] و عدن ادامه مییابد، تا اینکه به ایله و سپس به دریای قلزم و بعد به تاران و جُبَیلات تا قلزم در شرق و جنوب و غرب قلزم را در برداشت و سپس به ایله و بحیره و از آنجا به شراة و بلقاء، در [[فلسطین]] و بعد به أذرعات و حوران و بثنیر و غوطه و تا نواحی [[بعلبک]] در [[دمشق]]، میرسید، سپس به تدمر و سلمیه در حمص، بعد به خناصره و بالس در قنسرین و بعد به [[فرات]] میرسید؛ سپس از فرات به رقه و قرقیسیا و بعد به رحبه و دالیه و عانه و حدیثه، منتهی شده و از آنجا به انبار و [[کوفه]] سپس به خورنق و سواد کوفه تا واسط و دجله، سپس به سواد [[بصره]] و بعد به عبادان میرسید<ref>اصطخری؛ مسالک و ممالک، کتابخانه صدر، ص12 – 13.</ref>.» | ||
از نظر [[هیثم بن عدی]]، جزیرة العرب از عُذَیب تا حضرموت را شامل است<ref>حموی، یاقوت؛ معجم البلدان، بیروت، دار صادر،1995، چاپ دوم، ج2، ص 138.</ref> و از نظر [[اسمعی]] حدود آن از عدن و أبین در طول و عرض از ابله تا [[جده]] است<ref> همان.</ref>؛ اما لسانالیمین، حدود این شبه جزیره را، از «جزیره و سواد در [[عراق]] در شمال، و سفوان و کاظمه و بعد قطیف و هجر و قطر و بعد عمان و شحر در شرق و بعد از حضرموت و ناحیه أبین تا عدن و دهلک در جنوب و سپس از جده در سواحل [[مکه]] و سواحل طوار و خلیج ایله و ساحل رایه تا اینکه به قلزم [[مصر]] میرسد و بعد مصر و شمال [[سودان]] تا [[شام]] را در بر میگیرد، سپس از مصر به فلسطین و عسقلان و سواحلش، امتداد یافته، بعد به سواحل [[اردن]] و [[بیروت]] و سواحل دمشق، کشیده میشود و از آنجا به حمص و سواحل قنسرین تا جزیره و سواد عراق، منتهی میشود»، میداند<ref>همدانی، لسان الیمین؛ صفة جزیرة العرب، محمد بن علی الأکوع، بغداد، آفاق عربیه، ص84.</ref>. تعریف تقریباً مشابهی را هم، [[یاقوت حموی]] در کتاب معجمالبلدانش، ذکر کرده است<ref>معجم البلدان، پیشین، ص137.</ref>. | از نظر [[هیثم بن عدی]]، جزیرة العرب از عُذَیب تا حضرموت را شامل است<ref>حموی، یاقوت؛ معجم البلدان، بیروت، دار صادر،1995، چاپ دوم، ج2، ص 138.</ref> و از نظر [[اسمعی]] حدود آن از عدن و أبین در طول و عرض از ابله تا [[جده]] است<ref> همان.</ref>؛ اما لسانالیمین، حدود این شبه جزیره را، از «جزیره و سواد در [[عراق]] در شمال، و سفوان و کاظمه و بعد قطیف و هجر و قطر و بعد عمان و شحر در شرق و بعد از حضرموت و ناحیه أبین تا عدن و دهلک در جنوب و سپس از جده در سواحل [[مکه]] و سواحل طوار و خلیج ایله و ساحل رایه تا اینکه به قلزم [[مصر]] میرسد و بعد مصر و شمال [[سودان]] تا [[شام]] را در بر میگیرد، سپس از مصر به فلسطین و عسقلان و سواحلش، امتداد یافته، بعد به سواحل [[اردن]] و [[بیروت]] و سواحل دمشق، کشیده میشود و از آنجا به حمص و سواحل قنسرین تا جزیره و سواد عراق، منتهی میشود»، میداند<ref>همدانی، لسان الیمین؛ صفة جزیرة العرب، محمد بن علی الأکوع، بغداد، آفاق عربیه، ص84.</ref>. تعریف تقریباً مشابهی را هم، [[یاقوت حموی]] در کتاب معجمالبلدانش، ذکر کرده است<ref>معجم البلدان، پیشین، ص137.</ref>. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
# بلاد العربالصحراویه: که بیشتر بلاد عرب از حدود [[سوریه]] و عراق تا [[اقیانوس هند]] را در برداشت. | # بلاد العربالصحراویه: که بیشتر بلاد عرب از حدود [[سوریه]] و عراق تا [[اقیانوس هند]] را در برداشت. | ||
# بلاد العرب السعید: که [[یمن]] و [[حجاز]] و [[عمان]] را شامل میشد<ref> علی، جواد؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت - بغداد، دار العلم للملایین – مکتبة النهضة، ج 1، ص 163.</ref>. | # بلاد العرب السعید: که [[یمن]] و [[حجاز]] و [[عمان]] را شامل میشد<ref> علی، جواد؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت - بغداد، دار العلم للملایین – مکتبة النهضة، ج 1، ص 163.</ref>. | ||
اما غالب عرب، این شبه جزیره را به پنج قسم، تقسیم کرده است: تهامه، [[حجاز]]، نجد، عروض و یمن<ref>صفة جزیرة العرب، پیشین، ص85 و معجم البلدان، پیشین، ص 94.</ref>. | اما غالب عرب، این شبه جزیره را به پنج قسم، تقسیم کرده است: تهامه، [[حجاز]]، نجد، عروض و یمن<ref>صفة جزیرة العرب، پیشین، ص85 و معجم البلدان، پیشین، ص 94.</ref>. | ||
'''تهامه''' | '''تهامه''' | ||
تهامه منطقه ساحلی باریک مشرف بر بحر قلزم یا همان دریای سرخ است<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص24.</ref> که از یمن شروع شده، تا شمال عقبه امتداد مییابد<ref>- جمیلی، رشید؛ تاریخ العرب فی الجاهلیه و عصر الدعوة الاسلامیه، بیروت، چاپ اول، 1972، ص43.</ref>؛ منطقه یمن در جنوب آن و حجاز در شمال آن واقع است<ref>بلوغ الإرب، پیشین، ص187.</ref>. عرض آن در بعضی نقاط، تا پنجاه میل میرسد<ref>همان.</ref>. و به جهت گرمای زیاد و روانی شنهایش، بدین نام، خوانده شده است<ref>معجم البلدان، پیشین، ص 64.</ref>. اعراب در گذشته، بواسطه پستی زمین، به آن «غور» نیز میگفتهاند<ref>همان، ج2، ص137.</ref>. در این شنزار داغ، سر حدات و بنادری نیز به وجود آمده که بندر«حدیده» در یمن و نیز بنادر «جده» و «ینبع» در حجاز، از جمله آنهاست. در حد شمالی تهامه، بخش کوچکی به نام «وجه»، وجود دارد که گمان میرود، همان شهر حجر یا مداین [[صالح (علیهالسلام)]]، باشد<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. در شرق تهامه، سلسله جبال«سرات» واقع است که از شمال به جنوب امتداد دارد؛ این کوه از بلندیهای نجد و از وسط منطقه حجاز میگذرد، در این قسمت درهها و مناطق آتشفشانی بسیاری وجود دارند و نیز اراضی ریگزاری در دامنه آتشفشانها وجود دارند که به «حره»، موسومند<ref> معجم البلدان، پیشین، ص245.</ref>. | تهامه منطقه ساحلی باریک مشرف بر بحر قلزم یا همان دریای سرخ است<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص24.</ref> که از یمن شروع شده، تا شمال عقبه امتداد مییابد<ref>- جمیلی، رشید؛ تاریخ العرب فی الجاهلیه و عصر الدعوة الاسلامیه، بیروت، چاپ اول، 1972، ص43.</ref>؛ منطقه یمن در جنوب آن و حجاز در شمال آن واقع است<ref>بلوغ الإرب، پیشین، ص187.</ref>. عرض آن در بعضی نقاط، تا پنجاه میل میرسد<ref>همان.</ref>. و به جهت گرمای زیاد و روانی شنهایش، بدین نام، خوانده شده است<ref>معجم البلدان، پیشین، ص 64.</ref>. اعراب در گذشته، بواسطه پستی زمین، به آن «غور» نیز میگفتهاند<ref>همان، ج2، ص137.</ref>. در این شنزار داغ، سر حدات و بنادری نیز به وجود آمده که بندر«حدیده» در یمن و نیز بنادر «جده» و «ینبع» در حجاز، از جمله آنهاست. در حد شمالی تهامه، بخش کوچکی به نام «وجه»، وجود دارد که گمان میرود، همان شهر حجر یا مداین [[حضرت صالح|صالح (علیهالسلام)]]، باشد<ref>عصر جاهلی، پیشین، ص25.</ref>. در شرق تهامه، سلسله جبال«سرات» واقع است که از شمال به جنوب امتداد دارد؛ این کوه از بلندیهای نجد و از وسط منطقه حجاز میگذرد، در این قسمت درهها و مناطق آتشفشانی بسیاری وجود دارند و نیز اراضی ریگزاری در دامنه آتشفشانها وجود دارند که به «حره»، موسومند<ref> معجم البلدان، پیشین، ص245.</ref>. | ||
'''حجاز''' | '''حجاز''' | ||
خط ۷۸: | خط ۷۷: | ||
* شعب سلع: درهای است، در مدینه که در گذشته به شعب بنیحرام معروف بود<ref> سمهودی، نور الین؛ وفا الوفا، باخبار دار المصطفی، بیروت، دار الکتب العلمیه،2006، چاپ اول، ج1، ص161.</ref>. | * شعب سلع: درهای است، در مدینه که در گذشته به شعب بنیحرام معروف بود<ref> سمهودی، نور الین؛ وفا الوفا، باخبار دار المصطفی، بیروت، دار الکتب العلمیه،2006، چاپ اول، ج1، ص161.</ref>. | ||
* شعب العجوز: در حومه مدینه قرار داشته<ref> همان، ج4، ص99.</ref> و مقتل کعب بن اشرف یهودی است<ref> ابن اسحاق؛ سیره نبوی، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی،1410، چاپ اول، ص319 وکلاعی، حمیری؛ الاکتفاءبما تضمنه من مغازی رسول الله و ... ، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420، چاپ اول، ج1، ص368.</ref>. | * شعب العجوز: در حومه مدینه قرار داشته<ref> همان، ج4، ص99.</ref> و مقتل کعب بن اشرف یهودی است<ref> ابن اسحاق؛ سیره نبوی، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی،1410، چاپ اول، ص319 وکلاعی، حمیری؛ الاکتفاءبما تضمنه من مغازی رسول الله و ... ، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420، چاپ اول، ج1، ص368.</ref>. | ||
* [[شعب ابی طالب|شعب ابیطالب]]: در ادوار مختلف به نامهای شعب هاشم و | * [[شعب ابی طالب|شعب ابیطالب]]: در ادوار مختلف به نامهای شعب هاشم و شعب علی بن ابیطالب و شعب ابی یوسف نیز معروف بوده است<ref> دائرة المعارف تشیع، ج9، ص588.</ref>. | ||
* جرار، ثبیر، الرخم، العجوز، حوا(حراء)، احد، عقیق، خوز و ...نیز از دیگر شعاب معروف شبه جزیره عربستان هستد. | * جرار، ثبیر، الرخم، العجوز، حوا(حراء)، احد، عقیق، خوز و ...نیز از دیگر شعاب معروف شبه جزیره عربستان هستد. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۰: | ||
علاوه بر میادین بزرگ نفت و گاز، معادن دیگری نیز در جزیرةالعرب وجود دارد؛ از جمله این معادن طلاست که از معادن «بیش» استخراج میشد. از بعضی کتب یونانیون، چنین برآمده که در مواضعی از این شبه جزیره طلای خالص، یافت میشده است<ref>همان، ص192.</ref>. معادن طلا و نقره روستای أحسن، در بین یمامه و حمی ضریه، نیز از دیگر معادن شبه جزیره عربستان به شمار میآمد<ref>معجم البلدان، پیشین، ج1، ص112.</ref>. | علاوه بر میادین بزرگ نفت و گاز، معادن دیگری نیز در جزیرةالعرب وجود دارد؛ از جمله این معادن طلاست که از معادن «بیش» استخراج میشد. از بعضی کتب یونانیون، چنین برآمده که در مواضعی از این شبه جزیره طلای خالص، یافت میشده است<ref>همان، ص192.</ref>. معادن طلا و نقره روستای أحسن، در بین یمامه و حمی ضریه، نیز از دیگر معادن شبه جزیره عربستان به شمار میآمد<ref>معجم البلدان، پیشین، ج1، ص112.</ref>. | ||
در گذشته، یثرب از معادن بزرگ سنگ فسان، برخوردار بوده که در آن زمان، شهرتی جهانی داشته است<ref>مجهول؛ حدود العالم من المشرق الی المغرب، ترجمه میر حسین شاه، تصحیح مریم میر احمدی و غلامرضا ورهرام، تهران، دانشگاه تهران، 1372، چاپ اول، ص 449.</ref>. همچنین مروارید حاصله از | در گذشته، یثرب از معادن بزرگ سنگ فسان، برخوردار بوده که در آن زمان، شهرتی جهانی داشته است<ref>مجهول؛ حدود العالم من المشرق الی المغرب، ترجمه میر حسین شاه، تصحیح مریم میر احمدی و غلامرضا ورهرام، تهران، دانشگاه تهران، 1372، چاپ اول، ص 449.</ref>. همچنین مروارید حاصله از دریای عمان و خلیج فارس نیز، شهرتی عالمگیر داشت<ref>همان، ص 438 و مسالک و ممالک، پیشین، ص 25.</ref>. | ||
در جزیرةالعرب، چشمه سارهای آب گرم، وجود دارد. منطقه عسیر در حجاز و نیز یمن و حضرموت و عمان و احساء و ....از جمله مناطقی هستند که در آن آب گوگرددار، استخراج میشود<ref>المفصل ... ، پیشین، ص 149.</ref>. | در جزیرةالعرب، چشمه سارهای آب گرم، وجود دارد. منطقه عسیر در حجاز و نیز یمن و حضرموت و عمان و احساء و ....از جمله مناطقی هستند که در آن آب گوگرددار، استخراج میشود<ref>المفصل ... ، پیشین، ص 149.</ref>. | ||